صفحه نخست > دیدگاه > اندر فواید دست شکسته!

اندر فواید دست شکسته!

محمد اسحاق فیاض
شنبه 18 آپریل 2015

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

گویند دوشیخی با عمامه سفید و سیاه درغبارآلوده شهرکابل به سیتزه افتادند. نواده ای از نوادگان شیخ عمامه سفید از وادی قندهار، سخت به خشم آمده یراق واله به شیخ عمامه سیاه که مرتضوی اش خوانند، به خشم و تجاوز اندرشدندی، اندرون بیت تیر از چله کمان به سوی زمین اندرکردی و ضربات سخت بر آن سید وارد نمودی، انگشتی از انگشتان مبارک بشکستی و او را در جامه خواب کشان کشان به پیش جدش بردی تا با لابه و زاری غذری خواند وتمنای استجابت عفو و بخشش کند و بگوید: "مقام شیخ قندهار والاتر از آن است که خسی چون من در مقام شامخ آن حضرت لب به انتقاد گشایم".

از قضا این نبا به داروغه شهر رسیدی و او با سپاهیان چندی مسیر سد کردی و جویای حوادث اتفاقیه شدی. نواده شیخ قندهار گفتی که این سید نظرات شیخ را به سخره گرفته و جزای بیش می خواهم. داروغه نیز توبه نامه ای به سیاهه سید گرفتی و تعهد کردی که هرگز چنین خطایی از او به تکرار سر نزند.
آنگاه سید با حال پریشان در خلع عمامه و کسوت شیخی به خانه اندرشدی و زار زار بگریستی و دست ها را تا مرفق باند پیچیدی و اقارب و خویشاندان را جار زدی که ایهاالناس ایضا در قرن 21 سیدی مظلوم واقع شدی و مداحی، روضه خواندی و او را با جدش علی(ع) قیاس کردی که خلیفه دوم چسان او را کشان کشان به دار الخلافه بردندی.
ناگهان این خبر در عالم فیسبوک که مختص جهان مدرن است، چون رعد وبرق پیچیدی و بوق و کرنای زیاد بلندشدی و همگان را انگشت حیرت بگزیدی و برخی به شدت انکار کردی و آن را به معاندان شیخین نسبت دادی. لکن بسیار زود خورشید حقیقت از ظلمات تهمت رخ نما شدی و آنگاه بود که رجال و رجاله گان و پول داران و بی پولان، داروغه گان و سپاهیان، تاجران و فقیران، روحانیان وکاهنان، صوفیان و صومعه نیشنان، شرابیان و چرسیان، کسبه کاران و جوالیان، حمامیان و کیسه کشان، سیاست مداران و سیاست زدگان و نیز جماعتی عظیم از زیرپل سوخته که همه خمار و منگ بودند به سوی تپه سلام روانه شدند و غلغله ای عظیم درتپه سلام برپا گردید و یارای ملاقات و دست بوسی سید مضروب را دشوار آمد. طوری که روزها و ساعت ها در تپه سلام در انتظار بیتوته کردی تا فرصت دست بوسی سید بدست آمدی.
ملازمان سید وناظمان شهر فرصت را غنمیت شمردی و هرآنکه هدایای چندی برای سید و پاسبانان آوردی، او را به اندرون راه دادی و فقیران و خماران بی هدایا را از تپه سلام براندی و القصه آن شدی که فقط تاجران و رجاله های غنی و سیاست مداران و داروغه گان شهر که دستی به هدایا داشتندی وفقیران آن را به "رشوت و فساد" تعبیر می کردندی، فیض حضور به زیارت سیدمضروب را بدست آوردی.

گویند سید را از این زیارت ها چنان شعف افتادی که سرازپا نشناختی و دست راست سید از کثرت بوسه مریدان پوست انداختی. سید هروز خود را به تمارض اندرکردی و آه و فجع از درد انگشتان و ساعد دست کردی و در دل خدای را سپاس نمودی که سیاست مداران و رجاله گان و اغنیای برای زیارتش سرازپا نشناختی و هدایای کثیر پیشکش کردی.
گویند او روزها که در برابر مریدان از شدت درد می نالیدی، شبها سر را برهنه کردی و در خلوت برای شیخ قندهار دعا فرمودی که این همه کرامات و فواید مادی و معنوی از صدقه سرآن شیخ است. سید در حالی که اشک شوق می ریخت زمزمه می کرد ای کاش آن جواد ذی جود آن نواده شیخ قندرها هزاربار دست مرا می شکست و مرا کشان کشان به دربارجدش می برد تا مریدان عالی مقام این گونه به خانه من هجوم می آوردند، دیگر مرا نه غمی بود و نه حرمانی!.
خدایا یک بار دیگر جواد ذی جود قندهاری را بر من مسلط گردان و یک بار دیگر دست مرا بشکند، تا مریدان هیچ وقت از در خانه من کنده نشوند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس