تأملی بر غیبت عامل در مسمومیت دانش آموزان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
سال 1390 نیز ولسوالی پنجاب ولایت بامیان مسمومیت دانش آموزان دختر را تجربه کرد. به یکبارگی بیش از 30 نفر دانش آموزان راهی شفاخانه شد. آنها گریه میکردند و یا هم به آواز بلند سر وصدا میکردند. ضعف جسمی و سردردی شدید حکایت می کردند. داکتران نتوانست عامل اصلیِ آن بیماری که بیشتر شباهت به مسمومیت هم نداشت را پیدا کنند. حتا خون دانش آموزان به خاطر معاینه و دریافت عامل اصلی به امریکا فرستاده شد؛ اما نیتجه در یافت عامل منفی بود. بعد از گذشت چند روز عدهی از دانش آموزان بهبود یافت؛ اما چند تن از آن دانش آموزان تا به هنوز هم از مشکل روانی رنج میبرند.
دقیقاً 16 جوزای امسال نیز این حادثه تکرار شد. فرق بین رویداد امسال و سال 1390 یک روز بود. جالب اینجاست که در یک مکتب و در یک زمان مشخص و برای دومین بار این اتفاق میافتد. اما امسال این مسمومیت صرف به دانش آموزان لیسه دخترانه مرکزولسوالی پنجاب ولایت بامیان منحصر نمایند بلکه به سایر مکاتب این ولسوالی و حتا ولسوالیهای همجوار این ولسوالی نیز سرایت کرد. فاصله زمانی میان مسمومیت دانش آموزان در لیسه دخترانه مرکزپنجاب و سایر مکاتب نیز از دو سه روزی تجاوز نمیکند.
در رابطه به این رویداد به چند نکته کلیدی باید توجه کنیم :
1- این دومین بار است که دانش آموزان دختر مسموم میشود. درسال 1390 این مسمومیت صرف به یک مکتب خلاصه شد؛ اما این بار به سایر مکاتب نیز سرایت کرد. چرا دختران و آن هم از یک مکتب مسموم میشوند؟ باید دلیل این امر پیدا شود. در این مورد دو فرضیه میتواند خیلی نزدیک به حقیقت باشد: اول اینکه کسانی با استفاده از فضای امنِ ولایت بامیان خواسته است دختران را مورد حمله قرار داده و راه را برای رفتن آنان به سوی مکتب سد کنند. دوم: دختران در ولایت بامیان خصوصاً ولسوالی پنجاب به دلیل نبود امکانات کافی و شرایط کاری وفعالیت سنگین جسمی، در مقابل امراض کمتر مقاومت داشته با برخورد کردن ویروسها زود دچار مسومیت شده باشد. شاید دختران که از نگاه جسمی و تغذیه خلی ضعیف بوده بیشتر از سایرین آسیب دیده باشد.
2- فاصله میان دو زمان مسمومیت دانش آموزان دختر در ولسوالی پنجاب ولایت بامیان صرف یک روز است. در سال 1390 دقیقاً هفدهم جوزا دانش آموزان مسموم شد. امسال در شانزدهم جوزا این حادثه تکرار شد. چرا در یک زمان و در یک فصل دانش آموزان مسموم میشوند؟ آیا سم پاشی و تأثیر آن در سایر فصول کمتر است؟ یگانه دلیلی که میتواند اتفاق افتادن دو حادثه مسمومیت دختران را در یک زمان ویک فصل مشخص توجیه کند این است که در این فصل از یک طرف زمینه برای گشتوگزار شبانه و سم پاشی مساعد است. و از طرف دیگر دانش آموزان به دلیل گرمیِ هوا و فشار کار و درس نسبت به هر زمانی دیگر آسیب پذیر است.
3- در سال قبل نیز دلیل و عامل اصلی مسمومیت دانش آموزان پیدا نشد. نتیجه معاینات خون و سایر معاینات دختران مسموم شده بعد از بررسی داکتران امریکای ظاهراً منفی بود. حکومت افغانستان و نهادهای کشفی که باید برای پیداکردن عامل اصلی مسمومیت تلاش کنند کاملاً خاموش است. خنسی برخورد کردن حکومت در مقابل این قضیه میتواند دو فرضیه را تقویت میکند. اول : حکومت در مقابل همچو قضایا نا توان است. حکومت و نهادهای مسوول خصوصاً ارگانهای کشفی نمیتوانند با این گونه مسایل مقابله کرده و عوامل آنرا پیدا کند. دوم : حکومت و نهادهای مسوول نمی خواهند برای پیدا کردن این گونه مسایل خود را سرگردان کنند. امنیت جان شهروندا مسوولیت دولت نیست و مردم باید خود در تلاش تأمین امنیت خود باشد و یا اینکه حکومت و نهادهای صحی میدانند که عامل اصلی مسمومیت دختران چیست و به خاطر اینکه مردم از رفتن دختران شان به مکتب منصرف نشده و دروازههای مکاتب بسته نشود، به مردم نمی گوید که دختران به چی دلیلی مسوم شده است. اما باید قبول کنیم که حکومت و نهادهای مسوول به این اندازه دلسوز مردم نیست که به خاطر مردم دست به چنین پنهان کاریها بزنند.
اما حرف اصلی اینست که اگر این بار عامل اصلی مسمومیت دانش آموزان دختر در ولسوالی پنجاب ولایت بامیان و سایر ولایات پیدا نشده و برای مهار آن تدابیر لازم روی دست گرفته نشود، در آینده نیز امکان وقوع همچو رویدادهای دور از انتظار نیست. در هر حالت چه این قضیه به صورت ساختار مند و با استفاده از مواد کیمیاوی صورت گرفته باشد و چه ضعف جسمانی و شرایط محیطی باعث مسمومیت دختران شده باشد، در هر دو حالت این گونه رویداد ها ضربه کلانی است به معارف و جریان سعی و تلاش راه اندازی شده برای کسب علم و دانش درمیان کسانی که سالها رنجِ محرومیت از مکتب و آموختن سواد را تجربه کرده است.