راکــتیار شــاگــرد قصــاب عــرب شــد
گل بیــدین راکــتیار غــیرت افغــانی را زیر پا گذاشــته در پس پیــری شــاگــرد قصــاب عــرب شــد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
توجه دوستان گرامی را به درخواستی نامه گل بیدین راکتیار برای دریافت پست سر قصابی سرزمین خراسان عنوانی خلیفه مسلمین ابوبکر بغدادی جلب میکنم :
السلام علیکم یا امیرالمومن والخلیفه المسلمین والقاید المومنین فی العالم الاسلام الظل الله والرسول اخی المعظم المکرم ابوبکر بغدادی !
رجا واثق دارم که خلیفه المسلمین این جسارت بنده حقیر و فقیر و سرا پا تقصیر را به کرم و بزرگواری شان به دیده اغماض نگریسته و درلحظه فراغت از امور مهمه عالم اسلام به عریضه این حقیر نیم نگاهی بیاندازند.
روز ها فکر من این است و همه شب سخنم
کی شــوم نوکــر بغــــــدادی و خــرمــا بزنم
شاید از طریق مطبوعات عالم چیز های بگوش خلیفه مسلمین در مورد سوانح زندگی این حقیر رسیده باشد و حضرت ایشان بدانند که بنده ایام شباب را در اثر بی عقلی های آن دوران مدتی به لهو لعب گذرانیدم تا اینکه نور اسلام درقلب تاریک من تابیدن گرفت وچشمان بصیرتم به یکبارگی باز شد واز بیراهه به راه راست و صراط مستقیم هدایت شدم .
از آن ساعت ببعد دیگر یک لحظه هم از یاد خدا و اسلام فارغ نگشته و برای جبران معصیات ماضیه شمشیر اسلام از غلاف بیرون آورده و از گشته ها پشته ساختم که اگر از کله های کشته گان کله منار می ساختم به یقین که بلند تر از مصلی هرات بودی و با خون شان بدون شک می توانستم ده ها آسیاب به چرخش آورد و هزاران تن گندم را آرد میکردم.
فیر راکت هایم در ایام جنگ های داخلی بالای شهر کابل که فقط با نعره الله اکبر آنها ها را به خانه های مشرکین و کفار هدایت میکردم شهره خاص و عام است که داغ آن ها را هزاران فامیل کافر و کمونیست شهر کابل هرگز فراموش نکرده و هنوز به دل دارند.
اکنون اگر درین خزان عمر باز هم مرغ سعادت بر سرم بنشیند و خلیفه مسلمین سعادت دارین را نصیب این حقیر گشتانده مرا به غلامی و شاگردی شان بپذیرند من به ایشان قول شرف میدهم که در راه انجام اوامر خلیفه لحظه ای دریغ نورزیده و درصورت لزوم سرزمین خراسان را برای رضایت خاطر مبارک شان به اقیانوس خون مبدل خواهم کرد.
هر چه بخواهی بغــدای هستم به فــرمان تو
غیرت و شان و شرف را کردم به قربان تو
با تقــــــــــــديم حــــــــــــــــرمت
حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانی