صفحه نخست > دیدگاه > آزمايش 24 نوامبر در امريكا

آزمايش 24 نوامبر در امريكا

بازداشت بن لادن يا ايمن الظواهری... راز هاي ارتباط مخفي خليلزاد با آصف علي زرداری
رزاق مأمون
يكشنبه 12 اكتبر 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

چهار سال پيش وقتي جورج بوش و جان كيري بر سر بزنگاه مبارزات انتخاباتي تقرب مي كردند، حادثه اي به ظاهر تصادفي روي داد كه كفه آراء عمومي را بار ديگر به نفع جورج بوش سنگين كرد. اين رويداد،پخش ناگهاني پيام ويديويي اسامه بن لادن رهبر شبكه القاعده بود كه درآن، كشتار هر امريكايي را در هر جا وجيبه مسلمانان دانسته بود.

اين پيام شنيداري- ديداري اذهان عمومي مردم امريكا را تكان داد. زمان انتشار و نوعيت پيام با دقت انتخاب شده بود. هيچ كسي در سطح رسمي سوال نكرد كه اين پيام ويديويي آن هم در چنين زماني چه گونه مي توانست خارج از محاسبات جمهوري خواهان باشد.

اين بار نيز، به تاريخ برگزاري انتخابات سراسري امريكا زمان زيادي باقي نمانده است. روز گذشته جان مكين نامزد جمهوري خواهان اشاره كرد كه وي ممكن است اسامه بن لادن رازنده به دام بياندازد؛ كاري كه حكومت هاي امريكا ظاهرا به انجام آن موفق نبوده اند. بدون ترديد،طرف هاي رقيب انتخاباتي امريكا، كارت هاي مخفي برنده را در آستين خود دارند اما جمهوري خواهان كه درين هشت سال اخير آبروي خود وامريكا را برباد داده اند،به كارت برنده و يا ابزار بسيار نيرومندي نياز دارند تا در برابر دموكرات ها زور آزمايي كنند.

تا چند ماه قبل، گمانه زني هايي وجود داشت كه جناح محافظه كار در حكومت امريكا، براي ابقا در قدرت، ممكن است حمله ويران گر و بدون سنجشي را بر ضد ايران آغاز كنند تا بدين وسيله اذهان عمومي را به نفع سياست هاي خويش جلب كنند. اما حالا به نظر مي رسد كه اين چانس را ازدست داده اند واز سوي ديگر، فشار بر منابع مالي امريكا بيش از پيش افزايش يافته است. مشكل تازه اي كه براي محافظه كاران قابل پيش بيني نبود، انفجار بحران مالي در امريكا و سپس در اروپا است كه كل نظام سرمايه داري جهاني را با خطر فروپاشي مواجه كرده است. كارتي كه جمهوري خواهان به نام مبارزه با هسته اي شدن ايران بازي مي كردند، اكنون باطل شده است وحالا به ابزارهايي نياز است تا جمهوري خواهان را از غلتيدن درگودال سقوط چه دهه نجات دهد.

جمهوري خواهان صاحبان زمين هاي بزرگ، كارخانه هاي اسلحه سازي و سلاطين نفت اند و هماره قادربوده اند كه سياست سازي كنند و اذهان عمومي را به سود خويش برگردانند؛ اما درين دوره جرئت چنين كاري را نخواهند داشت. آن ها جنگ استراتيژيك درعراق را باخته اند و خاور ميانه را بيش از گذشته به زيان خويش آماده كرده اند. تصادفي نيست كه آنان اين بار از روي بي ميلي، جان مكين پير مبتلا به سرطان خون را وارد بازي بي حاصل كرده اند تا مترسكي را در برابر دموكرات ها سر پا نگهدارند.

اصرار جمهوري خواهان براي توجيه جنگ عراق و حضور دايم درآن سرزمين، اكنون به يك استدلال كهنه و حقه بازانه مبدل شده است اما نبايد فراموش كرد كه هرچند جنگ درعراق يك "مأموريت ناممكن" است؛ حضور ناگزير و دايمي امريكا را درآن منطقه ضروري ساخته است. خروج امريكا از عراق، در واقع تخليه يك جانبه تمامي ساحات نفوذ استراتيژيك امريكا خواهد بود. خروج از عراق،لزوما به معناي ادامه حضوردر افغانستان نخواهد بود. همان طوري كه پاكستان در نيمه دوم دهه هشتاد ميلادي، صدور ويزا و سفر به پاكستان را براي هزاران تروريست چند مليتي به رايگان اعلام كرد،حالا نيز صورت قضايا درآن كشور نشان مي دهد كه حضور تندروان چندين كشوردر پاكستان درحال افزايش است واين نكته به معناي انسجام جنگ جهاني القاعده برضد امريكا دريك نقطه كوهستاني و استراتيژيك است. ادعاي مقامات امريكا درمورد بهبودي وضع درعراق وكاهش چشمگير حملات القاعده بر تأسيسات دولتي عراق وخارجي ها به نگرش و تغيير آرايش جنگي القاعده ارتباط مي گيرد كه قصد دارند از مراكز تجمع اصلي شان در پاكستان، به جنگ دراز مدت برضد امريكا ادامه دهند. از سوي هم،تجربه هفت سال اخير نشان داده است كه جنگيدن در افغانستان و پاكستان عليه امريكا به مراتب آسان تر و ارزان تر است نسبت به جنگيدن درصحراهاي عراق كه جنگجويان ضد امريكايي به آساني مي توانند از سوي نيروهاي عراق وامريكايي شكار شوند. جمهوري خواهان بدون سنجش،بحران افغانستان را به طور يك جانبه به نفع خويش تلقي كرده وجانب عراق تاخته بودند. حالا مثل اين است كه به موقعيت صفر بازگشته اند و همه چيز را درين جا بايد از صفر آغاز كنند. مصارف سنگين،بي رويه، بدون برنامه مديريتي مسئولانه،بازي با توقعات مردم و بازي با خطر هايي ناشي از فعاليت پادشاهان مواد مخدر، اسلحه وجنگ چريكي داراي قوانين جديد، مردم را نسبت به امريكايي ها ونيات غربي ها درافغانستان بدبين ساخته است. تحميل نظام رياستي، ستم سنگين و جانفرسا بالاي مردم، چورچپاول دارايي هاي عامه به نام خصوصي سازي، درامه سازي هاي انباشته از فساد به نام بازسازي و رنگ آميزي هاي مسخره وضعيت اسف بار تحت نام حقوق بشر و جامعه مدني و شعار هاي بي مصرف ديگر، سبب شده است تا امريكا وغرب، بارديگر از ناحيه افزايش خطر در افغانستان برخويش بلرزند و جماعتي ديگر به نام دموكرات ها،براي بقاي منافع امريكا شعار حفظ جنگ در محور افغانستان و خروج از عراق را سردهند واذهان عمومي را ظاهرا به راه رستگاري سوق دهند.

با اين حال شعار خروج از عراق به هيج وجه عملي نيست. اگر بحث خروج يگانه راه باشد، حمله و اشغال عراق با چه اهدافي صورت گرفت؟ آيا اهداف مشخص حاصل شده است؟ اگرحاصل شده باشد،خروج از عراق،به مفهوم از دست دادن داوطلبانه و يا اجباري دست آورد هاي حاصله در عراق نيست؟

با توجه به اين مسايل مي توان گفت كه خروج امريكا از عراق آن طوري كه بارك حسين اوباما نامزد دموكرات ها وعده داده است، به آساني ميسر نخواهد بود. يك علت آن است كه امريكا براي حمايت از رژيم هاي متحد خود در خليج فارس به يك پايگاه دريايي درنزديكي عراق نياز دارد تا در صورت بروز هرج و مرج هاي احتمالي، قادر به كنترول منطقه باشد. اما به نظر مي رسد كه علت اصلي باقي ماندن در سواحل دريايي عراق، كنترول ونظارت بر رفت وآمد كشتي هايي است كه ممكن است جنگجويان القاعده را به امريكا و كشور هاي اروپايي انتقال دهد. از زمان حمله بر برج هاي نيويورك، تدابير امريكايي ها براي بستن كانال هاي ورودي جنگجويان مظنون القاعده از طريق هوا مؤثربوده است اما جنگ عراق و افغانستان نشان داد كه القاعده مي تواند سمت وسوي جبهه سازي و تجمع منطقه اي خود را با توجه به شرايط متغيير جنگي، به آساني تعيين كند. دموكرات ها اكنون در موضع برتر قراردارند. آنان مي گويند كه اگر قرار است امريكا براي نابودي القاعده مبارزه را ادامه دهد؛ القاعده عملا در كوهستان هاي مرزي افغانستان وپاكستان مراكز بزرگي را ايجاد كرده است. اگر امريكا مي خواهد القاعده رادرهم بشكند، اين نيروي تروريستي اكنون در افغانستان و پاكستان حضور دارد نه در عراق. اگر القاعده در افغانستان منهدم شود،در عراق نيز وجود نخواهد داشت.

دموكرات ها،اكنون بر خود مي بالند كه حوادث هفت سال اخير، سياست جمهوري خواهان درمورد تقدم زور بر دپلوماسي را باطل كرده است واكنون بايد كاري كرد كه تقدم دپلوماسي بر زور و تهاجم، منطق خود را براي نجات امريكا در عرصه عمل ثابت كند. بحران مالي هفته هاي اخير درامريكا و اروپا نشان داد كه تاكيد سنتي دموكرات ها بر ايجاد انتظام سياست داخلي در امريكا درست است و اين مي تواند عامل ديگري در بازنده شدن جمهوري خواهان تلقي شود.

با اين حال، سرنوشت جنگ و دپلوماسي در افغانستان نيز به طور دربست درگرو انتخابات ماه نوامبر امريكاست. تعيين نظام و نوعيت پاليسي درامريكا زمينه رابراي انتقال منطقي آن به افغانستان مساعد خواهد ساخت. اما نبايد فراموش كرد كه آقاي برك حسين اوباما از حيث تجارت سياسي و كشور داري به پخته گي لازم نرسيده است و ممكن است در برابر ترفند هاي مديريت سياسي جهان تا حد قابل توجهي آسيب پذير باشد.

درحالي كه هنوز افق نتايج رويارويي دو حزب مقتدر امريكا روشن نيست، اين خطر بالقوه وجود دارد كه يك بازي خطرناك به هدف شكار آني اذهان عمومي در امريكا به راه انداخته شود. اين بازي مي تواند حتي مانند حملات يازدهم سپتامبر براهداف امريكايي باشد. شايد بازداشت ايمن الظواهري و يا شخص بن لادن درين بازي مضمر باشد وشايد هم آن گاه ،راز هاي ارتباط مخفي خليلزاد با آصف علي زرداري رئيس جمهور كنوني پاكستان نتايج حيرت انگيز خود را آشكار كند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس