سياست و قبيله در پنج سال غنی احمدزی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
با كشورم چه رفته است
كه گل ها هنوزسوگوارند...
ازقلب خاك های فراموش سركشد
تا ازقنات حنجره ها
فوج خشم وخون
روی غروب سوختۀ مرگ پركشد:
اين نعرۀ من است
اين نعرۀ من است كه روی کاغذ می پيچد
وخاكهای سكوت زمانۀ تاريك را می آشوبد
و با هزارمشت گران
برقلب دشمن می كوبد
اين نعرۀ من است كه می روبد
خاكستر زمان ازخشم روزگار...
دربيکرانه ها مي پيچد ... واستبداد را مي لرزاند .
حکومت غني احمدزي، ارزشهای ملی و انسانی را درپرتو شعاع فرهنگ قومی وتباری نگریسته وتفسیر مینمایند. این نگاه و رویکرد تنگنظرانه زمامداران سیاسی است که مدام بر طبل نفاق و کشمکشهای اجتماعی و سیاسی دامن میزنند و بر شعلههای جنگ و درگیری خونین قومی بنزین نفاق میریزند.
سیاستمداران قوم کیشاند که عاملان و فاعلان تداوم و استمرار وضعیت موجودند. تا هنوز که نزديک به دو دهه از عمر حکومت جدید میگذرد تداوم فرهنگ سیاسی قوم محور توسط خلف صالح آنها یعنی غنی به حیات خویش ادامه میدهد. رفتاروکنشهای سیاسی وتفاهم و تعاملات اخیرحکومت و حاکمیت در این اواخر نشاندهنده و نشانگر همان قومی و قبیلهیی کردن قدرت و حاکمیت است که در راستایی منافع قوم و قبیله خاصی قدمهایی برمیدارد.
غنی چند سالي وزیر مالیه بوده ولی عدم آشنایی کافی وی با خصوصیات کشور یکی از عناصر اساسی ضعف او تلقی می¬شود. غني احمدزي از زاویه نشریات غرب به واقعیت¬های کشور نگاه می¬کند. افزون بر آن، غنی عمر خویش را در غرب سپری نموده است و بیشتر درخدمت غرب بوده تا مردم وطن ...
تنگ نظری¬ وتعصب بيش ازاندازه غنی آن قدر درکشورمحسوس است که حتی زمانی که وی از"ترکتباران ؛تاجیک" و "هزاره" به دنبال معاون اول خود درانتخابات پيش روبود که بجزازامرالله صالح دلقک هیچکس حاضر نشد درکنار وی قرار بگیرد.
غنی ازنگاه خصوصیات روانی مشکلات فراوان دارد. گزارشات رسانه¬های معتبر خارجی و داخلی حاکی از آن است که وی مبتلا به سرطان معده بوده وهمین بیماری بر اعصاب و مزاج¬اش تاثیر بسیارمنفی بجای گذاشته است. افزون بر آن، وی در میان سران کشور به کم حوصله، عصبی و تند مزاج بودن معروف است.
چنانکه "احمد رشید" –دوست صمیمی وی- در اثر اخیرش در مورد کشور موسوم به «سقوط در هرج و مرج»، درباره وضعیت سلامت غنی احمدزی در هنگام تصدی وزارت مالیه چنین مینویسد: سرطان معده اکثر قسمت¬های معده وی را از فعالیت بازداشته و سیستم ایمنی وی را دچار تزلزل کرده است. اودر وزارت مالیه نمی¬توانست یک وعده غذای کامل را بخورد. به همین علت، مجبور بود هرساعت یک مثقال غذا بخورد. او نمی¬داند که تا چه وقت زنده خواهد ماند.
احمد رشید در مورد رفتار اجتماعی وی چنین مینویسد: بیست سال می شود که من غنی را می¬شناسم ولی وی با هیچکس دوستی نزدیک ندارد. وي علاقه زیادی به منزوی بودن دارد. بسیاری، او را آدم متکبری می¬دانند. بدبختانه، بدخلقی¬های وی و برخورد متکبرانه اوبا مردم از وی یک چهره منفور ترسیم نمود.
غنی ناخودآگاه ؛ ديوانه وارو بی¬پروا و بدون رعایت ادب و شأن مخاطب و مردم، ازادبیات سخیف استفاده می¬کند و نمی¬تواند تعادل روانی خود را حفظ کند.غنی جنون تند خوي دارد ودارای رفتارغیرمترقبه روانی است. درحاليکه وطن سرزمین مشکلات است. تحمل و شکیبایی برای هر کسی که مدعی رهبری جامعه است، خیلی ضروریست. به هيچ عنوان غنی برای وظیفه رهبري جامعه چهره مناسبی نیست.
متاسفانه سران حکومت کنوني وبخصوص تيم غني احمدزي با شتاب تمام، درصدد قومی وقبیلهیی کردن قدرت و سیاست است که تمامی لایهها وسطوح قدرت و سیاست را با انسان قبيله تکمیل نمایند.
درپازل سیاست جزقبیله؛ اقوام دیگری موقعیت وجایگاهی نداشته باشند. ازاینرو، نیروهای ستیزهجوی چون حکمتیار وطالبان را با باجدهی فراوان وارد معرکه سیاست وقدرت نموده ومینمایند تا پروژه قومی کردن قدرت به نتایجی برسانند و آرمانشهری وتوپیایی قبيله را در این کشور بنیاد سازند وخواب و رویایی دیرینه گذشتگان را عملیاتی سازند.
نشریه امریکایی در بررسی وضعیت فعلی کشورودرتوصیف غنی احمدزي نوشته است که غنی مشاورانی از قوم و قبیلهاش راگرد آورده است وازپشتون گرایی حمایت میکند.
غنی ، از یک سو با فقرو خشونت مخالفان مسلح و از سوی دیگر با مخالفتهای درون حکومت و انتقادهای تند همگانی روبرو است. غنی به مدیر مستبد متهم است و بدنبال اداره امور کشور بدون تفویض اختیارات کافی به مسولين حکومت است همچنین احساسی نسبت به مردم عادی ندارد.
حکومت در ایجاد اشتغال و تأمین امنیت ناموفق بوده است و ناامیدی در میان مردم عادی نیز در حال گسترش است.
تیمورشاران نماینده گروه بینالمللی بحران میگوید که غنی قربانی دیدگاه خودش است. دستور وی برای اصلاحات، انتظارات را بالا برد اما مردم باید نتایج این دستور را لمس کنند.
غنی در انتصابهای سطح پایین مداخله میکند؛ وی وزرا را منصوب میکند اما به آنها اجازه و صلاحیت برای انجام کار نمیدهد. غنی گرد خود مشاورانی از قوم پشتون گرد آورده است مانند چندین نفز از نزدیکترین افراد به غنی از قوم پشتونهای غلجایی است.
نرمش ومدارای غني با جریان فاشیستی وایدیولوژیک طالبانیسم جزگسترش وحضور یکجانبه قومی و قبیلهیی در بدنه قدرت چیز دیگری در ذهن انسان تداعی نمیشود؛ زیرا طالبان ازنظر ایدیولوژی، جهانبینی، غایتشناسی و استراتژی با غنی هیچگونه سنخیت، همخوانی، همزبانی و همدلی ندارند؛ بلکه طالبان سنتزی حکومت است که وفاق و همگرایی آنها با دولت ناممکن به نظر میرسد. تنها مخرج مشترک آنان با دولت در قومیت و پشتون بودن است ازاینرو، غنی و حاکمیت تمامقد وبا تمام توان تلاش میکنند که امتیازات و پاداشهای کلان سیاسی و اقتصادی را به طالبان بدهند تا حلقه پشتونی قدرت را تمام و کامل نمایند.