دوزخیان روی زمین
نويسنده: بکتاش سیاووش
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اشاره: نوشتن دردفاع از حقوق زن به معنی دفاع از این ویا آن نیست .
شاید (فرانتیس فانون) متفکراهل پاریس وروشنفکر انقلابی قرن بیستم باانتخاب عنوان (دوزخیان روی زمین) براثر گرانبهایش برنقش زنان در انقلاب الجزایر تاکید کرده بود ولی این ایده با عنوان یک نماد تکراری درصدر شعار سازمانها،گروها ودولت های فرصت طلب قرار گرفت ، که با توجه به سوء نیت در اهداف این سازمانها ،گروه هاودولت های نام نهاد و آراسته با ظاهررویکرد برزنان ،وبهره برداری از زن به عنوان ابزاری برای دسترسی براهداف به نظرمیرسد نتیجه ای وارونه ای دربرخی موارد به بارآورده است.
این پندارکه اغلب مورد استفاده سازمانهاوگروه های بشدت رادیکال و واپسگرا در کشورهای به اصطلاح جهان سوم قرارداشته است،رویکردی پتانسیلیی بوده که زن را نسبت با جایگاه فرهنگی و اجتماعی او در نظر دارد تا ظرفیتهای ذاتی اش .
ساختار دولت افغانستان که بیشتر رنگ وبویی گروهی و سازمانی تا دولت دارد بهترین نمادی ازین رویکرد نسبت به زنان میباشد ،دولت افغانستان با محدود ساختن آزادی های اجتماعی فردی فضا را طوری رقم زده است که ميليون ها زن و دختر افغان با تبعيض مستمر و خشونت در محيط خانه و جامعه دست به گريبان بوده مساله امنيت زنان و عملی شدن حقوق و موقعيت مدنی و سياسی زنان افغانستان همچنان درپرده ای از ابهام قرار دارد، 57 درصد از دختران قبل از رسيدن به شانزده سالگی و سن قانونی ازدواج به خانه شوهر فرستاده می شوند، ازدواج اجباری و تبادل دختران برای تسويه حسابها و پايان بخشيدن به نزاعها در افغانستان امری معمول شده است. شکایت در مورد تجاوز جنسی از جانب زنان ضریب این فشاررا دوچندان کرده چه اينکه شکايت آنان عليه افراد باعث می شود تا با تهديد اقدامات تلافی جويانه، تنبيه و يا واکنش خشونت آميز ديگر مواجه شوند ،.،زنان و دختران در افغانستان روزانه به اتهام آنچه "بدنام کردن خانواده ها" خوانده می شود، قربانی شده و به اتهام ارتکاب جرايمی مانند فرار از خانه، زنا و يا روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج زندانی می شوند؛ در بعضی حالتها بدون اينکه شواهد کافی وجود داشته باشد، آنان در زندان نگه داشته می شوند تا از مواجهه با بدرفتاری در خانه به دليل اتهاماتی که به آنان نسبت داده شده در امان باشند. میزان افزایش خودسوزی میان زنان در ولایت هرات بیش از ۱۲ درصد، در بادغیس ۸ درصد، در فراه ۸۰ درصد و در قندهار چهار درصد بوده است."
درحالی که بدرفتاری های جنسی، قاچاق دختران، ازدواج های اجباری، ضرب و شتم و بدور نگهداشتن زنان از آموزش و خدمات درمانی، به عنوان بارزترين نمونه های خشونت عليه زنان در افغانستان يادمیشوند حکومت افغانستان درین راستاهیچ دست آوردی ندارد ، ظرفیت پایین کاری در کادر های حکومتی و دلایل سیاسی از مهمترین سد راه تامین عدالت برای زنان افغان بوده است
ازجانب دیگر دولت افغانستان بانمایش صوری زنان در رده های مهم دولتی وتشکیلات حکومتی نقاب کاذبی بر رخ خود کشیده است،جایگاه زن در حکومت افغانستان که پرچمدار دموکراسی و برابری است ، فراتر از شعار های میان تهی نرفته و تنها پیشتازی نظام حاکم در افغانستان در عرصه رشد ظرفیت های زنان و برابری جنیست در شعار بوده است وبس.
برجسته کردن نقش زنان درتشکیلاتی دولتی تا عضویت در شورا، وزارت وولایت نمادین که مشخصا دستاورد دولت افغانستان محسوب می شود نوعی از قیل وقال های ارتقای ظرفیت زنان در افغانستان میباشد که بیشترانگیزه آن استفاده ابزاری از زنان بوده و در جهت بهربرداری سردمداران نظام از موضع قرابت های گروهی سمتی وفکری به آن پرداخته شده است ، تا مشارکت اساسی زنان در دولت .و دراین جدال های سیاسی که دولتمردان ما با پیش کشیدن هر مهره ای در جهت تضعیف رقیبان میندیشند بازهم این زنان هستند که قربانی بازی های مغلق وپیچیده ای میشوند که نا خود آگاه روی پرتگاه سقوط قرار میگیرند.
پيامها
24 می 2007, 00:30, توسط صنوبر
منظورت اینست که از جویا حمایت نمیکنی آه ....ولی از زن هاخو میکنی
24 می 2007, 11:14, توسط ساحل
محبوبیت روز افزون خانم ملالی جویا در داخل و خارج کشور و صراحت و جسارت وی در بیان حقایق تلخ کشور مان هر چند اخراج خانم جویا را از پارلمان ِ مملو از خوانین جنگ وبنگ قابل پیش بینی میساخت ولی بازهم مقطع زمانی این عمل انجام شده, قابل دقت است. آشکاراست که پارلمان با اطرافیان کرزی در یک جدال قدرت که از طرف کشور های دور و نزدیک, آغاز شده قرار دارد. امریکا و کشور های غربی که در هر دو طرف نفوذ دارند و به قول آقای بشر دوست "ارباب باید نوکرانش را آشتی دهد" خواهان یک توافق که منافع هر دو جناح و کشور های ذیدخل را در نظر بگیرد, هستند. واضحاً منافع جناح حاکم در پارلمان با آن ترکیب "مشهود بالفسادش" به غیر از بلند بردن معاشات و امتیارات شان, یکی هم اخراج خانم جویا, نماینده واقعی هزاران انسان درد دیده کشور ما بوده است. بناً با ختم این مسله در آینده بسیار نزدیک مردم ما شاهد حل اختلاف پارلمان با باند کرزی به نفع تیم کرزی که همانا دوام آقای سپنتا در سمت وزارت خارجه است, خواهند بود. فقط با هزاران دریغ و درد که در میهن مان رسم بر آنست که هر زور گویی و بی قانونی باید به نام قانون صورت بگیرد. چنانچه, اخراج خانم جویا از پارلمان نیز به تاسی از مواد 102 قانون اساسی و ماده هفتاد اصولنامه کاری ولسی جرگه اعلان شد. ماده 102 قانون اساسی چنین است :
" هر گاه عضو شورای ملی به جرمی متهم شود, مامور مسول از موضوع به مجلسی که متهم عضو آن است, اطلاع میدهد و متهم تحت تعقیب عدلی قرار میگیرد.
در مورد جرم مشهود مامور مسول میتواند متهم را بدون اجازه مجلسی که او عضو آن می باشد تحت تعقیب عدلی قرار دهد و گرفتار نمایید.
در هر دو حالت هر گاه تعقیب عدلی قانوناً توقیف را ایجاب کند, مامور مسول مکلف است موضوع را بلافاصله به اطلاع مجلس مربوط برساند وتصویب آنرا حاصل نماید"
یعنی پرونده جرمی متهم اولاً از طرف ارگان های قضایی به مجلس مربوطه اطلاع داده میشود و یا در صورت جرم مشهود, بعد از قرار گرفتن تحت تعقیب عدلی به مجلس مربوطه اطلاع داده میشود و بعدآً متهم از طرف ارگان های قضایی محاکمه میشود. کسانی چند با دیدن قسمت های از فلم یک مصاحبه تلویزونی و با بلند کردن دست های شان بدون کدام تحقیق نمیتوانند در مورد یک نماینده انتخابی مردم تصمیم بگیرند. خنده آور است که در کشور "قانونمند" بعوض اینکه از طرف ارگان های قضایی تثبیت جرم صورت گرفته به پارلمان اطلاع داده شود, پارلمان تثبیت جرم نموده به سارنوالی اطلاع میدهد!
ماده هفتاد اصولنامه کاری ولسی جرگه همانطوری که در سایت انترنتی بی بی سی آمده است :
در صورتی که یک عضو مجلس مرتکب جرمی شده باشد, رئیس مجلس صلاحیت دارد عضو متهم را برای یک روز از شرکت در جلسه محروم سازد."
بازهم بنابر گزارش بی بی سی, بعضی از اعضای مجلس ولسی جرگه گفته اند که " این اصول نامه به وسیله آنان تهیه شده و با توجه به شرایط مشخص، قابل تغییر است."
بسیار خوب, پس لازم بود که اول اصولنامه کاری ولسی جرگه را تغیر میخورد , بعداً تصمیم گرفته میشد. در هیچ جای دنیا اول در مورد یک مسله پیش از اینکه زمینه قانونی مساعد نباشد فیصله صورت نمیگرد. اول باید قانون ساخت , بعداً باید تصمیم در عمل آن گرفت.
فراموش نشود که جرم در بسیاری موارد یک عمل شخصی است. با اخراج یک نماینده مردم از پارلمان, شخص نماینده را نه بلکه مردمی که به او رای دادند, جزا داده میشود.
با تکیه به گقته های بالا, هیچ کشور دنیا را نمیتوان سراغ کرد که یک عضو انتخابی مجلس به این شکلِ مضحکانه و نا عادلانه از مجلس اخراج شده باشد. طبعاً به جز از کشورهای که اسیر پنجه خونین اهریمن های انسان نما هستند.
در رابطه به اینکه تنی چند طوطی وار قلقله میکنند که گویا خانم جویا به "نماینده گان مردم" و" کرامت انسانی" توهین کرده است, باید گفت زمانی که به تاریخ 8 می 2006 " موجوداتی چند با چوب و بوتل با شرم آورترین الفاظ به یک زن, به نماینده واقعی مردم توهین کردند, چرا زبان ها آن زمان لال شده بود؟ عادلانه بود که اگر جویا اخراج شد آنها هم جزایی میدیدند. چی شد که تنها عده ئی قاتل و دزد بعد از آن همه خون و خیانت کرامت انسانی پیدا کردند وبس؟ آیا به یک زن که مادر است با رکیک ترین الفاظ فحش گفتن توهین به کرامت انسانی است ویا اینکه خانم جویا با احساس ازدرد و داغ بیکران مردم ما گفت که حیوانات معصومی که همیشه در خدمت ما هستند, از انسانما های درنده خو بهتر است؟
آنهای که در دنیایی کوچک قبیله یی شان جا هلانه و مغرورانه نفس میکشند و کرامت انسانی را در جبین سیاف, دوستم, محقق و قانونی میبینند, باید بدانند که حیوانات در دنیای استعماری غرب که مدرنش خوانند از انسانهای که در کشور های جهان سوم زنده گی میکنند به مراتب برتر زیست میکنند. در اروپای غربی هرگاو روزانه 2 دالر کمک مالی دریافت میکند که زیادتر از عاید روزانه نصف نفوس دنیاست(1). کجاست پارلمان واقعی مردم افغانستان که به کرامت انسانی بیوه زنان و یتیمان بیچاره یی که از بام تا شام در سرک های کابل گدایی میکنند, بیندیشد. کدام انسان با درک و با وجدان میتواند انکار کند که مصارف اسپ های" مارشال صاحب" از عواید سالانه صد ها فامیل شهید و معلول مان دها مراتبه بلندتر نیست.
کسانی که آگاهانه و یا نا آگاهانه میگویند که "جویا از همه انتقاد میکند" تا جایی قابل درک اند. در جوامع دارای ساختار و ذهنیت قبیله یی کل عبارت است از قبیله و قوم مشخص فردی که به آن تعلق دارد. یا به عباره دیگر وقتی گفته میشود " همه را میگویی" منظور از "همه" خان قبیله و یا رئیس قوم ایست که فرد مذکور به آن تعلق دارد. به طور مثال اگر خانم جویا به غیراز امیر مسعود جنایات و خیانت های دیگر امیران خود ساخته را افشا میساخت, مسعود پرستان سینه چاک امروز هیچ مشکلی با خانم جویا نمیداشتند و شاید هم از طرفداران آتشین خانم جویا میبودند. نگارنده به کرات شنیده و خوانده ام که گفته شده "اصلاً این خانم حقایق را میگوئید, اما همه آنطور نیست." آن "همه" یکی از آن جانیان سرخ دست و خون آشامی بوده است که مردم زجر دیده مان با نام های شوم شان خوب آشنا اند.
به عنوان سخن آخر, نابکارانی که خرده میگیرند که " ملالی جویا تا هنوز چی کرده" فراموش نکنند که تاریخ نشان میدهد که سر آغاز هر جنبش عدالت خواهی و دگر اندیشی با بر افراختن درفش افشا گری و مقاومت آغاز شده است. اگر رزا پارکس در دسامبر 1955 از دادن چوکیش به یک سفید پوست امریکایی, صرف به خاطر اینکه رنگ پوستش سفید بود, امتنناع کرد, هر چند جریمه شد و زندان دید, ولی با آن عمل شجاعانه اش آغازگر جنبش حقوق مدنی در امریکا بود و امروز یک قهرمان و مادر جنبش مدنی امریکا محسوب میشود. ملالی جویا نیز در مقابل چشم امیران و شاهان خود ساخته و فروخته شده با صداقت و شجاعت سرود آزادی و عدالت خواهی را بلند کرد که آغازگر یک دوره تازه از تاریخ میهن مان است. بگذار اوراق زرین تاریخ معاصر کشور مان سند محکمی باشد بر ادعای بالا.
24 می 2007, 01:13
ملالی جویا خو...است ازین زنا در سر سرک بسیار است به خصوص که لکسس داشته باشی آه ه.........
24 می 2007, 01:24, توسط چرا مستعار نام اصل خوده میگم (فتی)
جویا وبشردوست ره باید به دیوانه خانه یا درمانگاه ببرند حالا این دو نفر آنقدر پست وبی ادب هستند که اصلآ ارزش پارلمان ره نمیدانند ، پارلمان جایی اشتک های مثل جویا و زنجیری های عقد مند مثل آقای بشر دوست نیست .
24 می 2007, 01:28, توسط جاوا ، راوا
خوب گفتید ودر سفتید آقای بکتاش سیاووش ، اما چرا از جویا در نوشته تان حمایت نکردید.
24 می 2007, 01:30, توسط راوا
اشاره: نوشتن دردفاع از حقوق زن به معنی دفاع از این ویا آن نیست .
آیا با این اشاره میخواهید بگوید جویا زن نه بلکه .... است
24 می 2007, 01:38
man ba to hamm nazaram, karhaye asasi bayad sorat begerad ta zan az alate dast shodane seyasat madar ha wa tajer ha beroon beyayad wa khodash agahe lazem ra payda konad ta rahash ra entekhab konad na eenke rawa ya malali joya barayash rah neshan dehad.
24 می 2007, 01:58, توسط zaryab nayab
ملالی جویا، قهرمان ساختۀ دست آی اس آی
ملالی جویا عضو سازمان جهنمی «راوا» که یکی از شاخه های سازمان مائویستی شعله جاوید است، در کویته پاکستان متولد گردید و با تابعیت و هویت پاکستانی بعد از یازده سپتمبر با پدرش به فراه آمد و از طرف سازمان راوا در لویه جرگه و بعد در پارلمان افغانستان کاندید گردانیده شد.
سازمان راوا در ارتباط تنگاتنگ با استخبارات پاکستان ازین دختر مجهول الهویه قهرمانی ساخته که، هدف مبارزه اش تفرقه اندازی و بهم زدن فضای آزاد و دموکراتیک پارلمان و کوبیدن مبارزان راه آزادی و برآورده ساختن اهداف پاکستان در کشور ما می باشد. همچنان ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان اعلام داشت که ملالی جویا و پدرش از اعضای سازمان راوا بوده خانواده اش هنوز هم در کویته پاکستان زیست می نمایند. پدرش که عضویت سازمان کمونیستهای شعله جاوید را داشت، بعد از تجاوز شوروی به کویته پاکستان رفت سازمان (راوا) چنان در منجلاب مزدوری پاکستان گیر مانده که امروز حتی شاخه های دیگر شعله جاوید از آن برائت می جویند.
امروز «راوا» مهرۀ اصلی سازمان بدنام آی اس آی است که برای مدت بیشتر از دو دهه در کویته برای مقاصد جاسوسی پاکستان تربیت شده و از سوی مردان چادری پوش و در شکل چند زن بدزبان و پر روی «راوا» مخفی شده و از پشت نقاب (سازمان زنان) برای شان دستور میدهند، می نویسند، میرزمند و با پشتوانه و حمایت پولی و سیاسی استخبارات پاکستان در مجله بدنام «پیام زن» با رکیک ترین کلمات به همه بزرگان فرهنگ، ادبیات، تاریخ و سیاست افغانستان از هر طبقه و طیفی و گروه قومی و نژادی که هستند حمله میکند (برای اثبات این مدعا به نشریه های این سازمان سری بزنید که چگونه مقاصد و پلان های آی اس آی را برای ترور تمام شخصیتهای ملی و نخبگان افغانستان بکار می برند). اگر پاکستان از طریق طالبان مجسمه های بودا را نابود نمود، همین کشور از طریق این سازمان شخصیهای تاریخ ما را تخریب می نماید تا آنکه سرزمین ما از هر افتخاری تهی گردد.
بعداز حوادث یازده سپتمبر و سرنگونی طالبان، استخبارات پاکستان کودک احساساتی و بی آبرویی را بنام ملالی جویا چون ماینی در داخل لوی جرگه و سپس بعنوان ستون پنجم بداخل پارلمان لوی جرگه را با یک حالت هستریک و با یک مشت دو و دشنام جسورانه خود متشنج نموده و سپس توسط پاکستان و مزدوران افغانی آن قهرمان ساخته شده و کمیته دفاع از ملالی جویا تشکیل گردد!!
سوال اینجاست که کمیته دفاع برای چه و برای کی؟ مگر ملالی جویا زندانی ، شکنجه، محکوم به اعمال شاقه، حبس ابد و یا محکوم به اعدام گردیده است؟! مگر سازمان استخبارات پاکستان سازمان «راوا» را با پول گزاف برای کمپاین انتخاباتی وی موظف نکرد؟ هزاران دختر با دانش و با تجربه متولد افغانستان با هویت افغانی و تحصیلات دانشگاهی نمیتواند به پارلمان راه یابند، وی چگونه توانست بدون پشتوانه ملی، تجربه و تحصیلات عالی از کویته پاکستان داخل پارلمان افغانستان شود؟؟؟
کی برای پوستر ها، بلند گوها، و کمپاین انتخاباتی وی هزاران دالر مصرف کرد؟؟؟
باین حالت چگونه توانست سفرهای پر مصرف و آزادانه در اروپا و امریکا داشته باشد و چگونه رئیس جمهور کرزی مدال طلایی بوی اعطا کرد و با یک بیانیۀ چند سطری حفظ شدۀ تکراری بی محتوا و احساساتی توأم با هتاکی و اشتباهات گفتاری! طبق تبلیغات سایت کمیته دفاع از ملالی باین سادگی چگونه کاندید جایزه نوبل شده است؟! که این چراها را باید پاکستان جواب دهد که ملالی جویا را به امریکا و انگلیس چگونه معرفی کرده است؟ و چگونه قهرمان ساخته است؟ قهرمان بخاطر چه و بخاطر کی؟ وی نماینده پاکستان در پارلمان است نه نماینده مردم افغانستان.
این کودک بی تربیت چیزی جز شلاق پاکستان برای کوبیدن نهضت ملی و مقاومت استقلال خواهانه مردم افغانستان نیست. او حربه ای است که هم در جهت انتقامگیری کمونیستها از ملت مجاهد افغانستان و هم بخاطر انتقامگیری پاکستان از مردم طالب ستیز ما استخدام میشود. این مهره مجهول الهویت نه تنها دشمن رزمندگان راه آزادی بوده بلکه دشمن نمایندگان مردم افغانستان در پارلمان کشور نیز می باشد. او جزء پروژه استراتیژیک پاکستان برای هموار سازی قله های بلند این ملت بحساب می آید.
ملالی جویا و کسانی که خود را زیر نوحه مقدس حقوق زنان پنهان نموده اند و آنهاییکه برایش دهل میزنند، بازیچه هایی اند که در جهت اغفال مردم شریف امریکا استخدام می شوند. این دسته جنایتکار رخ دیگر سکه طالبان اند و از عین سرچشمه آب می نوشند. برداشتن پرده از رخ این جنایتکاران وظیفه هر زن مرد آزاده و هر افغان وطن دوست است.
زنده باد یاد شهدای جهاد اسلامی و مقاومت ملی افغانستان.
بریده باد زبان سخنگویان بیگانه و سیه باد روی دلقکان وابسته مرگ بر دشمنان ملت مظلوم افغانستان.
نفرین بر کسانی که از زن و حقوق او در راه تحقق پروژه های بیگانگان استفاده می نمایند.
24 می 2007, 03:21, توسط قوی جوشان
زن برای دولتمردان افغانستان ابزاریست که از آن به چندین نوع استفاده میکنند ، اول شب وروز در نایت کلپ ها به رقص وبازی پرداخته ودوم باز در دفتر های خود مقرر میکنندشان که باز سوم حتی در سفر ها هم میبرندشان.
27 می 2007, 22:01, توسط بهمن
زمانیکه مقاله شمارا خواندم خندیدم زمانیکه دیدم نویشتید 57 فیصد دختارن فبل از سن 16 سالگی ازدواج میکنند خدا ترا انصاف بدهد این در حالیست که در بیشتر از مناطق افغانستان دختران تا سن سی سالگی هم به علت سنگینی مهر و مصارف عروسی ازدواج نمیکنند و هم نوشتید که زنان معامله میشوند این معامله در افغانستان نیست در بعضی مناطق در بین یک قوم رائیج است افسوس که وقت ندارم وگرنه خیلی حقایق را برایت مینویشتم زیرا میدانم که تو در خارج از کشور هستی و درباره افغانستان فقط از زبان بیگانه ها میشنوی
27 می 2007, 23:37
خندین به مقاله جهالت خود شما را نشان میدهد که در افغانستان هستید و تا حالا از وضعیت کشورتان آگاهی ندارید شما این گزارش را تا آخز بخوانید بعد به بی اطلاعی خود بخندید
آنلاین : http://www.bbc.co.uk/persian/t...