ما هم محکوم به اعدام احساس مان هستیم !
این زولانه ظلم و ناعدالتی بر پاهای پرویز کامبخش نیست. این زولانه بر پیکر اندیشه و پژوهش و دانش است!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
خبر بیست سال محکومیت کامبخش به زندان، خبری تکان دهنده ی دیگری در کنار سایر اخبار غم انگیز روزمره ی سرزمین باتلاقی ما بود. ننوشتن در برابر این ناعدالتی که در چهار دیواری به نام عدالت رشته و بافته شد بسی دشوار است، مگر اینکه بر احساس انسانی و عقل و خرد خویش پرده ی مصلحت بکشیم یا سر تسلیم در برابر منطق مضحک چند ملا و مولوی و والی و قوماندان متحجر که با استفاده از فرآورده ها و فرامین هزار سال قبل ، حکم بریده شده از قبل را دوختند و بر قامت اش آویختند.
گویا تازیانه ی این تازی پرست ها محکم تر از قبل بر بالین زیبای اندیشه و خرد فرود میاید و دستان اهریمنان و فرومایگان، گلوی نازک پژوهش را میفشارد مبادا از خطوط سرخ، پا را فراتر بگذاریم خطوطی که انسان را از دانستن و پرسشگری وا میدارد تا در تاریکی که زاده شدیم همانجا بپوسیم و بمیریم .
شاعران امروز، در امواج گیسوی یار غرقند و در گلخانه های ذهن شان قندیل های عشق معشوقه را کنار هم میچینند و صاحبان قلم و اندیشه در حومه ی حوادث روزانه در پی به زانو در آوردن رقیب قصه و ملافه میبافند و یا گامهای سیاست مداران چون اوباما را تا رسیدن به کاخ سفید میشمارند گویا رسیدن این مرد سیاه به کاخ سفید رویاهای مدفون شده ی ما را به واقعیت تبدیل میکند.
ننوشتن در برابر این نا عدالتی و هزارن نا عدالتی دیگر مصداق آن جمله مروج است که میگویند «نان را به نرخ روز خوردن» و این مظالم بر ما سزاوار است تا زیر یوغ جماعت خرافه پرور، قرنها بمانیم و آه از نهاد در نیاوریم اما نشان بدهیم که مسلمان خوب و ایمان دار محکم هستیم، ایمان که هر گز کسب نمیشود بلکه از بدو تولد تحمیل شده و اگر کسی چون پرویز با چند سوال ساده از استاد اش در مورد دین و ایمان محکوم و به حبس و اعدام میشود گویا جهان اسلام را به خطر مواجه ساخته است، گویا عرش خدا به لرزه درآورده است، گویا برف و باران دیگر نخواهید بارید، گویا خشک سالی و سر مای زمستان جان مردم مارا خواهد گرفت و یا خونها ریخته میشود، گویا بمب ها منفجر نمیشود یا طیاره های بی سر نشین خانه های محقر و گلی مارا هدف قرار نمیدهد.
ننوشتن در برابر این نا عدالتی و هزاران نا عدلتی دیگر، زیر نام دین و دموکراسی آن رسالت و اصالت جماعت قلم بدست و بیدار جامعه را زیر سوال (؟) قرار میدهد، آیا جوهر ها خشکیده است؟ یا واهمه های زمینی و آسمانی ذهن و احساس انسانی ما را احاطه کرده است؟ یا نکند ما هم مثل پرویز مشکوک هستیم مبدا در اشتباه باشیم مبدا این صراط مستقیم نیست، منتظریم تا حقایق را بدانیم پس ما نیز محکوم هستیم، محکوم در دادگاه وجدان مان محکوم به حبس مسئولیت مان، محکوم به اعدام احساس مان، مگر شعار نمیدهید روشنفکر هستید مگر ادعا نمیکنید تحصیل کرده هستید، مگر یدک نمیکشید القاب و پسوندها و پیشوند های فریب دهنده ی اسم تان را ؟
(دانشمند،روشنفکر،شاعر و نویسنده ...) روشنفکر ما به کدام تاریکی پناه برده است، شاعر ما قد و بالای کدام زیبا روی را اندازه می گیرد و واژه چینی میکند، استادان سخن ما در وصف کدام زر و زور دار سخن میراند، نویسنده و متفکر ما تحت فرمان چه کس و کدام ایدیولوژی قلم فرسایی میکند که از کنار این نا عدالتی ها میگذریم.
این زولانه ظلم و ناعدالتی بر پاهای پرویز کامبخش نیست. این زولانه بر پیکر اندیشه و پژوهش و دانش است و ما با سکوت مان مهر تائید بر روند این مظالم میزنیم و جفای دیگریست از ما بر مردم و نسل های آینده ما.
پيامها
11 نوامبر 2008, 13:10, توسط یمدری کابلی
کرزی میداند درد افغانستان را اما !
بادرود به تمام فرهیختگان که به آزادی و رهایی مردم افغانستان از چنگ دین پوچ و خرافات اسلام می اندیشند. اگر اسلام حقیقت میداشت هیچ وقت مفت و آسان بدست ما و دیگر خواب رفتگان قرار نمی گرفت .حقوق بشر برای اولین بار توسط اجداد ما نوشته شد تمدن امروز بشر مرهون اندیشة نیاکان ما است ولی انگلیسها با همدستی تازیان بیابانگرد سوسمارخور بی تمدن تمام هستی مارا غضب و مردم مارا با ترس از آتش دروغین دوزخ چشم بسته مانند اسپ گادی که به حکم گادی ران کاه بخورد و مطیع باشد نگهداشته شده اند.
آیا خدای تازی که زورش به شیطان نرسید و شیطان برایش گفت دستت خلاص من بنده های ترا از راه می کشم . نه مکن را بلکه ملایان وقیح و چپاوول گررا که کارشان تجاوز چورو کشتار و غارت و یاوه گویی است.
دگر بازار خرافات باید بسته شود انسان یکی دنیا یکی و اگر آفریدگار راستینی باشد یکی است.
دانش سعدی بزرگ از خدای تازی بالا تراست چراکه خدای تازی میگوید/ ان المسلمین الاخوه/ و لی سعدی بزرگ می گوید / بنی آدم اعضای یکدیگر اند/سعدی صاحب را تمام دنیا با این اندیشه اش قبول دارد و لی اندیشه خدای تازی را که یک بلست قد دارد هیچ کشور متمدن قبول ندارند. از امریکا گرفته تا جاپان .
بس است خواب تازی گری باید خرد بیدارشود تا مردم افغانستان دنیا را برای مفت خوران رها نکنندو به امی بهشت و دختران چهارده ساله عمر خود را به هدر ندهند.
تازی مفت خور دست انگلیس و آمریکا را می بوسد . 16000 سرباز آمریکایی سالهاست که از عربستان سعودی حفاظت می کنند .چرا این تجاوز بیگانه نیست ولی در کشور ما کمک کافران خردمند و انسان دوست تجاوز است . بیدار شوید/ بیدار شوید /از خواب خرافات بیدار شوید.
آنلاین : مردم افغانستان یک مسئولیت تاریخی دربرابر تاریخ و تمدن 8000 سال پیشینه خود دارند که توسط غرب و همدستی تازیان بدو دزدیده شده است
19 نوامبر 2008, 03:15, توسط کامران از هالند
با سلام !
این چه مزخرفاتی است که گاهی گلون ما افغانها را می فشارند ؟ آیا دوست ما آقای یا خانم بدری کابلی فکری کرده که وی چه اصطلاحاتی را به کار می برد ؟ فرض کنیم اسلام را و قرآن را چنانچه بدری کابلی کتاب ودین مقدس اسلام را فلسفه زندگی اعراب یا به قول بدری که با وام برخی از نفرت انگیز ترین واژه ها و اصطلاحاتی از ایرانی های متعصب و فاشیست ضد صلح چون « تازیان » و « تازی نامه ) که در سیاه نامه های برخی از فاشیست مشربان ایرانی چون ، فولادوند و مشیری و دیگران به نظر می خورد بوده باشد ، آیا راه مقابله به فرهنگ به قول بدری آنهم در قرن 21 کم استفاده وبکارگیریی این میتود راه درست است ؟ آخیر ما تا چه وقت به عقل می آیم ؟
کامران
11 نوامبر 2008, 13:41, توسط یورش
سنگ اول گر نهد معمار کج
تا سریا میرود دیوار کج
کشور اوغانستان که ماهم متأسفانه شهروندش هستیم،تنها کشوریست که هنوز اندیشۀ قرن حجر بر آن حاکم و انسانیت و حقوق مدنیت در آن از کوچکترین ارزشی هم برخوردار نیست و در هرلحظه ارزشهای بزرگ انسانی پایمال میگردد.
اینکه ریشۀ اینهمه نابسامانیها در کجاست به همگان معلوم و بحث گستردۀ است که پرداختن مفصل به این موضوع نیاز به زمان طولانی دارد. من فقط میتوانم این مطلب را به عرض برسانم که از زمانی تشکیل و تولد کشوری بنام اوغانستان سرنوشت مردم این سرزمین به بیراهه سوق خورد، زورداران متحجر که شاهرگهای اقتصادی ملّی را دردست داشتند نه تنها اینکه کوچکترین گامی را در راستای تحرّک فرهنگی و فکری برنداشتند بلکه این اشغالگران ولگرد بیابانی با افکار عقب مانده ومملو از تعفن فاشیستی شان تمام دارایی های ملّی این سرزمین را به بچه بازی و خوشگذرانی حیف و میل کردند.
همین اندیشه های مضر و معیوب باعث شد که سطع علمی و آگاهی مردم پایین برود،و اکثریت مردم این دیار کاملا معیوب و غلامی وهابیان صحرانشین عربستان را بر سروجان قبول کنند، هموطنان خودرا به خاطر ارضای یک بادار وهابی عرب یا پاکستانی بیازارد، و کشور به این بدبختی گرفتار کند.
امروز جهان حرف از تسخیر سیاره ها میزند اما در اوغانستان یک ژورنالیست بخاطر چاپ یک مقاله که زن ستیزیی اندیشه عربی را تثبیت میکند به بیست سال زندان محکوم میشود.من نمیدانم این زوردارها و چوکی دارها کی اهلی میشوند.
به نظر من با نوشتن یک مقاله یا یک پیام هیچ اتفاقی نخواهد افتاد اگر واقعا استقرار این آدمخواران بی سواد بر سرنوشت این ملت مظلوم را ننگ میدانید. لطفا از جا حرکت کنید و بیاید در اوغانستان تا با این متحجرین و عرب پرستان از نزدیک بجنگیم، چون اینها حرف نمیفهمند اینها را باید با تفنگ زد
11 نوامبر 2008, 19:37, توسط عاشور
سلام صد سلام
در یک زمانی شخصی را قازی حکم عدامش را صادر نموده بوده این خبر به والی شهر هیرسد والی بسیار پریشان میشود جونکه مرد داناو روشن ضمیر است میخواهد خود از قضیه بداند مجلس را ترتیب مدهد قازی صاحب رابا شخصی که حکم عدامش صادر شده نیز دعوت میکند بعد از صرف غذا از قازی صاحب می پرسد که من والی این شهر هستم و بخاطرهرفرداین ولایت خودرا مصول میدانم حالا برای من از این حکم عدام واین قضیه محلومات بدهد؛ قازی می فرماید که ملآ صاحب بزرگوار فرمودن که این شخص کفرگفته مرتدوکافرشده به این دلیل عدامش را صادرنمودم والی تعجب می کند شخصی مرتکب را میخواهد به بسیار مهربانی پرسان می کند آیای این واقعت است که خودت خداناخواسته کافرشدی این شخص به جواب والی می فرماید که نه من کافرهستم و نه منکرذات پروردگارهستم وجیزی را که من ازاسلام شنیدم و میدانم یقین دارم که به بسیارندرت به این معیط بنظر میرسد! والی باشنیدن چونین حرف برای چندین دقیقه خاموش می ماند بعداٌ باآوازبلند از ملا صاحب می پرسد که ملا صاحب چندسال خودت دررشته اسلامی و ملاهی تعصیل نمودی ملاصاحب میفرماید 25 سال والی می پرسد که آیا در طول 25سال کدام کافررا مسلمان نمودی ملا وارختا می شود ومیگوید نه خیرصاحب والی غزب می شود باعرض معذرت میگوید (پس گو خوردی که یک مسلمانرا کافر ساختی و بدام عدام برابرنمودی)با وجودیکه آقای کامبخش را نمی شناسم امامعیط نارس و غرق جهالت و خداناترس را درست می شناسم