صفحه نخست > دیدگاه > نخبگان پشتون، حرکتی ضد گفتمان دارند

نخبگان پشتون، حرکتی ضد گفتمان دارند

پاسخی به آقای شبیر کاکر محترم/ در مورد ملالی میوند، این شبهه وجود دارد، و شک در این موارد بیشتر به بعضی کارهای غیر علمی جناب عبدالحی حبیبی بر می گردد

میرداد
همرسانی
  • mail
  • google
  • linkedin
  • printer
  • reddit

نوشتهء شما علمی و دارای منطقی قوی است، من شیوهء نظر شما را مقبول و پسندیده یافتم، به نقد نوشتهء شما نمی پردازم، چه اینکه چارچوب بحث در نوشتهء شما عقلانی است، لذا لزومی نیست روی مسایل تاریخی وارد بحث شویم، اگر بحثی هم صورت بگیرد باید در چارچوبی علمی باشد، که فعلاً جایش اینجا نیست. لذا بهتر است دوستان محترم در مورد این اسطور های تاریخی دست به تحقیقات علمی دقیق بزنند تا کلی گویی هایی که در نزد اهل تحقیق شبهه بر انگیز می نماید، مثلاً در مورد ملالی میوند، این شبهه وجود دارد، و شک در این موارد بیشتر به بعضی کارهای غیر علمی جناب عبدالحی حبیبی بر می گردد، وی با کشف ناگهانی پته خزانه، بی اینکه از نظر علمی روی آن کار شود، اهمیت خود را به عنوان یک تاریخ نگار صادق زیر سوال برد، و حتی پته خزانه به عنوان نشانهء برای تاریخ سازی و جعل عمدی تاریخ در میان اهل نظر تبدیل شده است. برای ما شهروندان افغانستان، یک نکته باید مبرز شده باشد که هیچ کدام به تنهایی نمی توانیم با اتکا به اسطوره های یکهء قوم خود، چیزی به نام هویت افغانستانی را به وجود آوریم، پشتون می تواند ایجاد هویت افغانی نماید، و ازبک ازبکی، و هزاره هویت هزاره گی، و تاجیک هویت تاجیکی، اما هر کدام اینها در انزوا، و در نفی دیگری شکل خواهد گرفت. هویت مشترکی که هویت ملی ما را تشکیل دهد، باید آمیزهء از واقعیت چند فرهنگی، و اسطوره های کثیر القومی ما باشد، تا هر کسی خود را درآینهء آن ببینید. در غیر آن، کسی قادر نخواهد بود هویت خود را به عنوان هویت ملی تعمیم دهد، و یا آن را بزور به دیگران بقبولاند، همین یک نکته، یعنی اینکه هویت ملی ما چیست و چگونه باید شکل بگیرد همواره موضوعی بوده است که برادران پشتون به آن از زاویهء ملی نیندیشیده اند، و گفتگو در این زمینه را، با متهم کردن دیگر شهروندان به خیانت، وطن فروشی،جدایی طلبی، عامل و جاسوس بیگانه، و ... نفی کرده اند. تنها پاسخی که از جانب برادران پشتون به گفتمان هویت ملی در کشور داده شده است، هم از سوی نجبگان فکری، و هم سیاسی، همان است که گفته آمد. اما واقعیت این است که در کشور ما جدایی طلبی وجود ندارد. حتی اندیشهء چنین خواستی در میان هیچ قومی مطرح نشده و تئوریزه هم نشده است، اما بیایید با خود صادق باشیم، این وضع تا کی دوام خواهد کرد؟

شما به عنوان انسانی اهل تحقیق و اندیشه فکر نمی کنید مودلی را که آقای سیستانی در تحقیقات تاریخی، و در عکس العمل در مقابل بعضی مسایل روز برگزیده اند، مودلی است کهنه و نا کار آمد؟ آنها ضد گفتمان، یعنی ضد نقش معنادار رفتارها و ایده های اجتماعی در زندگی سیاسی هستند. سیستمهای معانی، یا همان گفتمانها (discourses) فهم مردم از نقش خود در جامعه را شکل می دهند و بر فعالیت های سیاسی آنها تاثیر می گذارند. گفتمانها به معنی ایدئولوژی ها به معنای کلاسیک آن نیست، گفتمانها رفتار سیاسی و اجتماعی شهروندان، تشکیل نهادها و سازمانهای سیاسی یا مدنی را در بر می گیرد، اما در ضد گفتمان، همهء این ها عامل یا جاسوس بیگانه، جدایی طلب، جنگ سالار، ناقض حقوق بشر و ... هستند. برای اثبات چنین مامولی، آقای سیستانی "گادی" یکه تازی را سوار، و از هزینهء زرادخانهء قومی پیش برندهء ماموریت ایجاد و تشدید ضدیت های اجتماعی است. ضدیت کی ایجاد می شود؟ زمانی که شرایط برای یک نوع هویت( اینجا هویت کثیرالقومی) کامل و مثبت توسط بخشی از جامعه و گروه ها امری غیر ممکن تلقی شود. به گمان ، سیستانی یا کسانی که چون وی می اندیشند، مانع ایجاد چنان هویت کامل و کثیرالقومی هستند.

اما مهم این است که این شرایط، یعنی ضدیت های اجتماعی حدوثی و نتیجهء مراحل گذار هستند، ما در دورانی قرار داریم که هویت های ما سرگردان است، هنوز هویت ملی شکل نگرفته است، اگر این هویت های سرگردان زبان مشترکی نیابند، بحران در کشور دوام خواهد نمود، و ما نه قادر به تشکیل دولت ملی خواهیم بود، نه هویت ملی ای شکل خواهد گرفت.

بدین سان عده ای برای آقای سیستانی دست می زنند، عده ای ناسزایش می گویند، و عده ای به وی می خندند. ما هم می خندیم، تا در بازی وی شریک نشده باشیم، اما متاسفانه عده ای از زبان خود وی استفاده می کنند. لابد برای اینها هم عده ای دست می زنند، عده ای ناسزا می گویند، و عده ای می خندند، و شاید هم عده ای مثل آقای سیستانی و جناب معروفی دنبال "تفنگ دهان پر" هم می گردند!

هرگونه که باشد، تحولات اجتماعی راه خویش را می رود، ما در دورانی زندگی می کنیم که تمامیت خواهی به سختی قادر با ادامهء حیات است. در افغانستان نیز این اندیشه،یعنی مدافعان نظم کهن در حال نزع هستند.



گستاخی های خانم فرشته حضرتی دربرابر آقای سيستانی قابل توجيه نیست

14 دسامبر 04:02, نويسنده: شبیر"کاکر"

از بخش سخنگاه کابل پرس?

بنده این جوابیه مختصررا ابتدا به پورتال افغان حرمن گسیل داشته ام. ازآنجائیکه مقاله خانم فرشته درچندین سایت منتشر شده من نیزلازم دانستم که درهردو سایت کابل پرس وپورتال افغان جرمن به چرندیات خانم محترمه پاسخ ارائه کنم وسوالهای را ازایشان مطرح سازم.

درسايتهای کابلپرس وخاوران ويکتعداد سايتهای ديگر مقاله راجع به اسطوره وتاريخ نگاری وجعل اسطوره ها .ازخامه خانم فرشته حضرتی توجه مرا بخودجلب کرد درمجموع برداشت من ازنوشته ايشان اين است که پشتونها به فقرفرهنگی دچاربوده وتاکنون هم اين فقرفرهنگی رنج ميبرند تاريخ نگاران پشتون خصوصا عبدالحی حبيبی جعال تاريخ است. کتاب "پته خزانه" جعلی است جنگ های تاريخی ودفاعی افغانها دربرابر انگليس واقعيت ندارد واگرواقعيت هم داشته باشد زمينه ساز آن بارهم پشتونها هستند. طالبان ومحمدگل خان مهمند هردوبه يک سويه دشمن فرهنگ مردمان غيرپشتونی بوده اند وسرکوب بغاوت بخش ازهزاره ها توسط اميرعبدالرحمن خان نسل کشی تمامی هزاره ها بوده وهمچنان حملات احمدشاه ابدالی به هند خصلت تمدن ستيزانه داشته است من يقين دارم که اين خانم تازه کار جديدا وارد عرصهء نويسنده گی وسياست شده ودارد تازه تمرين نويسنده گی ميکند چنان مينمايد که پشت صحنه های تياترکسان ديگری قراردارند که بنابه قول شاعرهرچه استاذ ازل گفت ميگويم به خانم محترمه طرزگفتاررا می آموزند درغير آن من تاکنون نديده ام که حتی مبتدی ترين شاگردان رشتهء تاريخ وجامعه شناسی درمورد پيچيده ترين مسايل جامعه شناسی وتاريخ اينچنين سيکسرانه برخورد نموده واحکام جزمی صادرکنند شايد برای خانم محترم بهتر آن بود که بدون نفی اسطوره های تاريخی يک ملت چنان می نوشت که از آن بوی نفرت وتحقير عليه قوم بخصوص احساس نميشد وبخاطر تکميل معلومات خويش ازديگران طالب رهنمايی ميشد تا ديگران به کمکش می شتافتند آنوقت ميشد بدون توسل جستن به کلمات موهن وتحقير آميزچندسطری را روی صفحات انترنتی به . زيور نشرآرائيد اين روش علمی درتمام دنيا بحيث يک اصل قبول شده مورد تائيد همهء دانشمندان قرار دارد توصيه من به خانم محترمه اين است که قبل ازنوشتن راجع به يک موضوع بايد نخست معلومات خويش را درباره همان موضوع به پايه اکمال رسانيده بعد به قلم وکاغذ رو آورند. بعدازآنکه چندين ورق کاغذ را سياه کرد دوباره چندين بار همان نوشته را بخواند وببيند که نواقص املائی وانشائی درآن وجود دارد ويانه سپس به کببورد وکامپيتوتر دست برد بازهم کوشش کند که غلطی های انشائی وغيره را تاجائيکه وسع وطاقتش ايجاب ميکند اصلاح کند بعدا آنر ا غرض نشر به هرسايتيکه ميخواهد بفرستد اين روش معمول درنوشته های علمی وتحقيقی است .درغير آن ا بسااوقات چنان واقع ميشود که کلمات وعبارات ساختگی و وام گرفته ازديگران سبب خجالتی انسان ميشود خدمت آن خانم محترمه عرض بايد کرد که سوژه ومحتوای نوشته هايش تاکنون ازنوشته افغانستان درآتش انديشه های فاشيزم گرفته تانوشتهء نيمه تائيديه اش درباره مقالهء مسعود جان قيام ومقالهءاخيرش راجع به تاريخنگاری وحعل .اسطوره ها سوژه های جديد برای خواننده گان نيست چه بسا که نوشته های ديگران اندرين باب يعنی نفی اسطوره های ملت پشتون وانتقاد ازسنت های قبيلوی وغيره قبل از .خانم فرشته حضرتی بمراتب زيرکانه تروحرفوی ترنوشته شده است زيرکانه تربه اين معنی که آن نوشته ها علی الرغم کراهيت ونفرت ايکه ازحاکمان پشتون داشته اند اما هيچگاه احمدشاه ابدالی را بنيانگذار فاشيزم نخوانده اند زيرا هيچ وجه مشترک ميان فاشيزم قومی وعملکرد های احمدشاه ابدالی بعنوان بنيانگذار واساسگذار اولين دولت افغانها درتاريخ وجود ندارد. ازاينکه ديگران درين باره زياد حرف زده اند من خواستم بصورت ايجاز از آن بعنوان نمونه يادکنم وبيشترازين نميخواهم درآن مورد سخن را بدارازا بکشانم صرف خواستم که به خانم بگويم که بايد ايشان معلومات خويش را ازنظر تاريخی درمورد اشخاص تاريخی تکميل نموده بعدا به صدور احکام قطعی مبادرت ورزند درغير آن روش کنونی ايشان مقبول خاطر اهل تحقيق قرارندارد . ابتدا ميخواهم چند پرسش را ازخانم محترمه مطرح نموده وبعد نظرياتم را را جع بموضوعات مطروحه بنويسم آيا شما معنای اسطوره را ميدانيد وياخير؟ فرق بين اسطوره ها وحماسه ها درچی است؟ اسطوره های جعلی و واقعی ازهم چه فرق دارند؟

دربين سه تن ازشخصيت های تاريخی عبدالخالق هزاره ، سردار داود وداکترنجيب الله کداميک ازنظرشما اسطوره است؟

آيا شما به شمال افغانستان باموترسفرکرده ايد يانه؟ اگرسفرکرده ايد درقسمت های نارسيده به خنجان به منطقهء بنام قبرکلينر برخورده ايد يانه؟ واگر برخورده ايد ميتوانيد بگوئيد که قبرکلينر متعلق به کی است؟ چرا آنرا قبر کلينرميگويند؟ آن کلينر خودش کی بود مربوط کدام خانواده يا فاميل بود؟ چرا به اسطوره تبديل شده است؟ شما چند درصد به زبان پشتو آشنائی داريد؟ چقدر قادرهستيد که به اين زبان تکلم ويا کتابت نمائيد کدام آثارادبی پشتو را مطالعه کرده ايد؟ چقدر به اختلافات لهجوی وديالکتيک اين زبان آشنائی داريد؟ البته هرکدام اين سوال ها شاخه ه ا ..وبرگهای زيادی دارند اما من به همين اختصار اکتفا ميکنم ديگراينکه يادآوری حماسه های تاريخی پشتو چرا بسترساز عقب مانده گی تاريخی جامعه پنداشته شود؟ . جنگ ميوند و وجود تاريخی ملالی ميوندی يکی از پرسشهای را خانم حضرتی مطرح کرده که خانم ملالی مربوط کدام قبيلهء پشتون است وچرا تا کنون با نام قبيله :اش درتاريخ ذکر نگرديده بايد خدمت شان عرض شود که ازنظراين قلم هم جنگ ميوند يک واقعيت انکارناپذير تاريخی است وهم وجود خانم جوان کوچی بنام ملالی کسيکه آن لندی مشهور را سروده است وبرای غازيان ومجاهدان آب ونان تهيه ميکرد همهء آن حوادث يک واقعيت است نه جعل ..تاريخی زيرا درقندهار ازقديم الايام تنها اقوام درانی مانند بارکزی و اچکزی وعليزی غيره وغلجائی ها مثل هوتک وتوخی سليمانخيل وغيره سکونت ندارد بلکه مطابق نوشتهء آقای سيستانی خوگيانی ها جعتائی ها عرب ها کشميريها وغيره اقوام خورد وکوچک ديگر درحومه های قندهار مسکن گزين بوده اند. اقليت خوگيانی تاهمين اکنون درقندهار وجود دارد .که حالا خودرا قندهاری ميشمارند بدون شک که ملالی شهيد مربوط قبيله خوگيانی بوده واکنون قبرش نيز موجود است چگونگی سرايش شعردرهنگام جنگ خانم حضرتی اين سوال را مطرح کرده که شعرچگونه سروده شده وبعد چی کسی آنرا يادداشت کرده وآيا در آنزمان آنقدر ميرزاها وباسوادان کافی وجود داشت که آن اشعاررا بنويسند ،خدمت خانم بايدعرض شود که درفرهنگ مردمی پشتونها(فولکلور) سرايش لندی يا به اصطلاح دوبيتی ها سابقه بس طولانی دارد. خصوصا دربين خانمها. . اين دوبيتی های مردمی که بنام لندی ياد ميشود اصلا شاعر مشخص نداشته وندارد هيچگونه پيش شرط مثل باسواد بودن شاعر .ودانستن قواعد شعری وغيره نيز درآن وضع نشده است عموما لندی ها به شيوه کلاسيک سماعی ازيک نسل به نسل ديگر انتقال پيدا ميکند درعصرحاضر که عصر نوشتن وخواندن است خيليها کوشش دارند که ضرب المثل های عاميانه ولندی هارا جمع آوری نموده و از آن کتاب تاليف کنند ...که شايد مقبول خاطر خانم فرشته قرار نگيرد وآنرا نيز مثل پته خزانه جعلی وا نمود کند من اميدوارم که خانم حضرتی به پرسشهای بنده پاسخ ارائه فرموده واين را نيزخدمت شان عرض کنم که خلط نمودن حوادث تاريخی وارتباط دادن هرحادثه به يکديگر چه ازنظرزمانی وچه ازنظر مکانی نه کارعلمی است ونه هم منطقی

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • سلام به همه
    بعقیده من : درمتن نوشته آقای کاکر کوشیده شده است تا با قلم پردازی وبازی باکلمات از سوالی که برای خویش خلق نموده است نا خود آگاه راه فراررا فراهم نماید.درمجموع یک نوع هراس کشنده قلم بدستان ازین نوع را میازارد.این دسته میکوشند تا ناحق خویش را برای مردم توجیه نموده و مشروعیت ببخشند .این جماعت درتلاش اندتا برای استبداد عبدالرحمن خان نسخه مشروعیت بیابند. آقای کاکراگر متن کوتاه پنسلی در مورد افتخارات واقعی این وطن(غیر پشتون) میداشت شاید این نوشته شان نیز محل از تامل را میداشت.اما همیشه توازن نشناسی این نویسندگان اعتماد شان را تحت سوال قرارداده است.
    اما درکل نوشته خانم حضرتی باب توجه خوبیست برای اینکه تحقیقاتی برای موارد مشکوک نظیر این اسطوره کذای(ملالی) و بیشترین های دیگر صورت گیرد تا جعالان تاریخ همچون عبدالحی حبیبی بهتر بمعرض معرفی مردم قرار گیرند.

  • سخنی برسخنان آقای کاکر قهر:
    موضوعی که هم وطن شریف ما،فرشته حضرتی آنرا بررسی کرده اند تنهاازآن جهت حائزاهمیت است که کارخانه ی کارتونی سازی مرحوم حبیبی را،رسوا نموده اند،مرحوم عبدالحی حبیب اساس گذارمکتب زبان شناسی جدید،که هرچه که دلش خواسته وسردارداؤدفرمایش داده نوشته،زمانی واژه های بی دفاع دری رامثله نموده ونام های شانراپشتوگذاشته،ودرجا ه های دیگری کرم نموده اندوفرموده اند که دری درکنارپشتووجودداشت، مرحوم حبیبی بامُومی که درکنارش وجودداشته به تعدادی از شخصیت های تاریخی بینی بلندترازخان دوسره ی قبایل بدوی سرحدی ساخته ونام آنراپشتون گذاشته، هپتالیان را،اجدادپدربزرگش احمد خان ابدالی شمرده بنابر قانون زبان شناسی او، هپتل به ابدل تبدیل شده که درپشتو ابدالی می شود! وتور من turaramanaپادشاه هپتالی نامش پشتوی خالص است(ص75و78جلداول تاریخ مختصرافغانستان تالیف مرحوم حبیبی) چنین یاوه نویسی ها شخصیت واستعدادحبیبی رازیر شعاع قراردادو،اورایک ناسیونالیست محض نشان داد،زینروفاشیستهااوراتاآن سرحدبالا برده اندکه نزدیک است اورا بابابگویند،(لوی استاد گفته انداماکلمه ی لوی معنی درجه اولی نیست باباکه شدآنوقت قبرش زیارت می شودوازروح اوکمک خواسته می شود، البته سیستانی بارکزوی هم کوشش داردکه مقام بابایی را بگیرد) وبرادر گرامی که آقای کاکرصاحب که خانم فرشته حضرتی راغیر قابل بخشش می داننداین هم از صفات قبیله وی شان است خداوند هیچ کسی رااز رحمتش محروم نکرده هرکسی حق دارد ولو که مانند شما پروفیسور اسطوره شناس هم نباشددارایی معنوی اشرا درخدمت میهنش قراردهداگر بارکزی شما درسن 70 ساله گی که نیم تنه اش در قبر قرار داردهنوز شب وروزدرپی مزخرفات تاریخی می گرددوسراسر نبشته هایش جزیاوه سرایی چیزدیگری ندارند، دیگران نیزحق دارندخلاف میل شما چیزهایی بنویسندآنجاه که فرموده ایدکه خانم فرشته مشکل املایی داردوازنشاء بی خبر است این تحقیر ها وتوهین های ماهرانه ی ابلیس مانندساخت شما هم نیست این مکتب بارکزی سیستانی است و جناب شما حق داریدازاستاد70 ساله ی تان دفاع کنید،درجاهیکه فرموده ایدکلمات را خانم فرشته وام گرفته وعبارات رابطور ساخته گی واردجمله کرده اندسخن شماازچکیده های دوردهن کریم خرم است،درینجاه شماازمکتب فاشیستی کریم فرهنگخورشهادت نامه اخذ کرده ایداواحمقانه دست به فتوابرد که کلمات دانشکده ودانشگاه غیر دینی است زیراباقیمانده ی پهلوی است مادری زبانان چه تاجک وچه هزاره 90درصد زبان ماپهلوی است لطفاًمراجعه کن درهمین کابل پرس? به مقاله ی محترم انجنیر صاحب نقشبندی که کلمات دری را ازقرآن کریم استخراج نموده بودند(...حقیقت ویاتوطیه تاریخ 8 ژوئن) عقل سلیم هرگز چنین حکم نمی کند که یک نویسنده واژه ی را استفاده کند که هیچ کسی درهیچ جایی آنرابکار نبرده باشد،پرسش هایی راکه شما مطرح کرده اید براستی فقر معنوی وآشفته گی وتعصب شمارانشان می دهدکلینر شهیدی که درسالنگ به فرموده ی شماشخصیت شده باشهیدعبدالخالق اززمین تاعرش مجید فاصله داردعبدالخالق درمقابل پست ترین انسان عصررزمیدباشهامت وازحودگذریی که کرددرواقع اگرداستان 1000سال پیش باشدتنها می شود اورا اسطوره گفت درحالی که یک واقعیت تاریخ است قبیله سالاران اخیرالذکردوروی یک سکه اند،اینکه شمافرموده ایدکه نبشته های خانم فرشته مقبول محققین نیست،این محققین اگرواقعاًازپژوهش چیزی خبر باشندنبشته های خانم فرشته راتایید می نمایندواگر مانندجناب عالی اسطوره شناسی راپیچیده ترازDNAوRNAوبیوانجنیری به مردم توضیح بدهندراست است که مقاله ی خانم فرشته رابه نظرحسدخواهنددیدواقعیت اینست که شماتابع ننگ قومی هستیدهرگزحاضربه پذیرش چیزی بلاترازپندار خودنیستیدفراموش نشود جناب میردادپنجشیری که انجنیرژنیتیک هستند شاهد خواهندبودکه اسطوره شناسی وآنچه شما پیچیده گفته ایدآنقدرها هم بغرنج نیستند که غیرشما کسی آنراندانند.
    دره گی با با علوی

  • سلام به خوانده گان محترم!
    از طرف ع.ص.صبور
    مقاله جناب کاکرواقعآ فابل ستایش است جناب کاکرباادبیات عالی (نه بازی باکلمات که باچه ازره انرا ذکرکرده که به یعقین یک نام مستعار است واقا باچه ازره ازذکر نام خود خجالت میکشد.چه افراد ازذکر نام خود خجالت میکشند؟؟) مسایل را به خانم فرشته حضرتی که از سوادکافی برخودارنیست چه رسد مسایل تاریخی طوری مطرح کرده تا باشد که خانم حضرتی فهم سیاسی وتاریخی خودرا بالاببرد تا ازدیدتعصب مسایل وواقعیت های تاریخی راکتمان نکند چون اینکارجزبیسواد بودن وی چیزی دیگری را ثابت نمیکنند.اقای سیتانی واقای معروفی که من هیچگاه هم ایشان را ندیده ام ولی مقالات پرمحتوا،علمی،فارغ ازهرنوع تنگنظری وتعصب قومی ومذهبی جناب ایشان رامطالعه نموده ام واقعآ باید افغانها به نویسندگان چون اقای سیتانی واقای معروفی افتخارکنند.بعضی ازهموطنان چون اقای میرداد پنجشیری به این نظراندکه اقای سیستانی از مدل کهنه استفاده میکنند،مگر اقای میرداد فکرمیکنند که مسایل تاریخی چون کشفیات الکترونیک با گذشت زمان وهر روز تجدید ونوشده برود درحالیکه مسایل تاریخی مربوط به تاریخ است ومانمیتوانیم انچه درگذشته اتفاق افتاده ا نرامطابق زمان حال تغییر دهیم که گویا منافع فلان قوم در ان در نظر گرفته نشده ویا تعصب که بافلان قوم داریم یک واقیعیت تاریخی را کتمان کنیم لازم است مسایل را مستند وبا شواهد معتبر تاریخی خدمت هموطنان عزیز بازگو کرد کاری راکه جناب سیتانی انجام میدهند.

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس