سوء استفاده واختلاس عريان در هرات
چاه جبرِِييل، «حلقه اسارت» هزاره ها در هرات
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
جبرييل واقع در ناحيه نهم شاروالي هرات، اين روز ها شاهد جدال هاي ويران كننده ميان هزاره ها براي تصرف مالكيت يك حلقه چاه نيمه عميق است . اين چاه به ارزش تقريبا بيست هزار دالر آمريكاي توسط كشور هندوستان به منظور استفاده عام المنفعه حفرشده و آنگونه كه ساكنين محل مي گويند، مالكيت آن به رياست آبياري مربوط ولسوالي انجيل هرات بوده و اين رياست با مشوره موسفيدان و بزرگان محل استفاده آن را به بخش معارف محل ( مكتب) اختصاص داده است . بنا به گفته ساكنين محل ، طي سه سال گذشته فرزندان قريه جات اطراف اعم از شيعه وسني تا كنون از اين چاه استفاده نموده وهيچ گونه نزاع ذات البيني وجود نداشت.
اما در اين اواخر برخي حلقه هاي سود جو و فرصت طلب با استفاده از نفوذ وقدرت شان استفاده از اين چاه را شخصي ساخته و از مجاري غير قانوني آن يعني نه رياست آبياري بلكه از طريق رياست شاروالي هرات در يك مزايده « مزايده صوري» كه گفته مي شود برخي حلقات ذي نفوز در ولايت هرات نيز در آن دست داشته، به تصرف خود در آورده اند؛
شرح ماجرا
پس از آنكه يك شركت آب رساني كه ادعا مي كند ، مالكيت اين چاه را از طريق مزايده شاروالي برنده گرديده ، تانكر( ذخيره آ ب ) خود را در محل پياده مي نمايد ، شماري از مردم محل در اعتراض به آن ، به رياست آبياري مراجعه ميكنند . وطي يك شكايت نامه (عريضه) خواستار توقف كار اين شركت مي شوند كه با مخالفت شديد رياست شاروالي هرات مواجه مي شوند . مردم محل كه قیمت زمين را با مشلات فراوان جمع آوري و آن را براي استفاده شاگردان مكتب اختصاص داده بودند ، يك روز با صاحبان شركت در گير مي شوند كه طي آن چندين نفر بشدت زحمي ميگردند . پس از چند روز دعوي در مراجع قانوني آهسته آهسته اين نزاع بسيار كوچك رنگ وبوي سياسي بخود گرفته ، دلالان سياسي و برخي شخصيت هاي ذي نفوذ در ولايت هرات نيز با استفاده از ساده انديشي و صداقت مردم محل ؛ آن را به يك جريان كاملا سياسي در قالب جدال هاي منطقه اي ( جدال ميان هزاره هاي دايزنگي وجاغوري ) مبدل ساختند؛
هرچه زمان گذشت دست دلالان سياسي ( رضايي نماينده کريم خليلي ، زارع حقجو نماينده محمد محقق، و نماينده حركت اسلامي انوري ، معلم امين اميني ) در اين قضيه رو گرديد . شيخ موسي رضايي رهبريت يك جناح و معلم امين اميني با زارع حقجو رهبريت جناح ديگر را بعهده گرفتند ؛ اين دلالان سياسي كه سال ها رقابت منطقه اي و حزبي را تجربه كرده اند اينك ميدان دار و سناريو گردان معركه شده و با استفاده از ساده انديشي و كوته نگري مردم محل ، جبهه هاي تازه اي را براي ايجاد نفاق هزاره ها بوجود آورده آند.
يكطرف قضيه با دادن شعار هاي زنده باد « جاغوري » و طرف ديگر با دادن شعار زنده باد « دايزنگي » ، جدال را ميان خانه هاي مردم هزاره شعله ور ساخته اند ؛ همين اكنون اگر در جبرييل گام بگذاري ، خاطرات تلخ زمان جهاد ( دهه هفتاد) كه احزاب جهادي شعارهاي « مرده باد و زنده باد » را بر عليه يگديگر سر ميدادند ، در ذهنت زنده مي شود . دوراني كه مردم از آن خاطرات تلخ و تاريكي را در ذهن مجروح و زخم ديده خود دارند ؛ پخش شب نامه هاي شرم آور وتعفن بر انگيز كه در دوران جهاد « مد روز» شده بود نيز بيش از پيش جراحت بر پيكر زخم خورده مردم محل وارد كرده است.
اختلاس و سوء استفاده
سناريو گردانان اين سناريوي نا پاك وپليد ( شيخ موسي رضايي ، معلم امين اميني و زارع حقجو ) در اين اواخر طي يك اقدام بي شرمانه اي ديگر ، استفاده از اين چاه را به راي مردم گذاشته اند گويا انتخابات رياست جمهوري در جبرييل بر گزار شده است ! بي شرمي تا چه اندازه ، اينها در يك تفاهم نامه چند ماده اي ، از مردم خواسته اند ، كه براي تصرف اين « چاه » مبلغ ده هزار دالر آمريكاي را به حساب شخصي آقاي زارع حقجو واريز نماييند تا بتوانند در اين انتخابات جواز حضور داشته باشند . عجبا !
از قديم گفته آند ، دزد نادان به كوهدان ميزند ، اگر اين چاه مال شاروالي هرات است ، پس انتخابات براي چيست . بايد شاروالي آن را از مجاري قانوني در يك مزايده بگذارند نه انتخابات . واگر اين چاه در ملكيت مردم قرار دارد ، پس معلم امين اميني به حيث معين شاروالي هرات و زارع حقجو به حيث منشي شوراي ولايتي ( نماينده كه همين مردم به او راي داده است ) ، در اينجا چه ميكنند ؟ مردم استفاده از اين چاه را از سه سال بدينسو به مكتب اختصاص داده اند . آنگهي چرا براي تصرف اين پول( ده هزار دالر آمريكاي) حساب شخصيي آقاي زارع داده مي شود نه حساب دولت . پاسخ اين سوال ها بسيار ساده است . در يك جمله مي شود گفت :" هدف اين دلالان سياسي و مافيايي دولتي ، اختلاس و حيف وميل اين مبلغ بوده است ".
رسواي وفساد مالي تا چه اندازه گلوي مردم مظلوم افغانستان را مي فشارد . كجاست مراجع قانوي و مراكز مبارزه با فساد اداري و اختلاس؟ بايد مراجع قانوني وسارنوالي ها ( اگر خود غرق در فسا د ورشوت واختلاس نيستند) ، اين آدم ها ( يكي معاون شاروال هرات و ديگري منشي شوراي ولایتي هرات ) را به محاكم قضاي بسپارند . وهمينگونه مردم بايد در يك تجمع اعتراض آميز مقابل شاروالي و شوراي ولايتي اعتراض خودرا به رياست شاروالي آقاي مجددي و رياست شوراي ولايتي آقاي عزيزي ( اگر به اين اختلاس وسو استفاده از موقعيت دست ندارند ) ، تقديم نمايند. مهم تر از همه گلوي والي هرات را بفشارند .
يك تن از متنفذين جبرييل كه نخواست نامش افشاء گردد گفت :« از ساعت 5 بعد از ظهر شهرك جبرييل ترافيك اين آدم هاست كه با موتر ها ي لوكس و بادي گارد هاي مسلح بصورت علني در حال گشت وگذار هستند» . سوال اينجاست معاون شاروال همه روزه بعد از ساعت كاري اداريش در اين محل چه ميكند ؟ مگر اينكه بگوييم ، وي اضافه كاري با معاش فوق رتبه داشته باشد !
انگيزه هاي ايجاد اين سناريو
شهرك جبرييل واقع در 5 كيلومتري غرب هرات از چندين سال بدينسو و بعد از جنجال عاشوراي سه سال پيش كه منجر به درگيري هاي ويران كننده فرقه اي وقومي گرديد ، آهسته آهسته بسوي تبديل شدن به يك مركز قدرتمند اجتماعي براي هزاره هاي هرات شده بود . اين شهرك در يك تفاهم بسيار اساسي با باقي شهرك ها ي اطراف و شهر هرات ميرفت كه نزاع ها و جنجال هاي فرقه اي وقومي را بكلي ريشه كن سازد . در اين راستا گام هاي بسيار استوار واساسي برداشته شده بود . مردم جبرييل مراسم ديني ومذهبي خود را در داخل شهرك برگزار ميكردند تا سبب نا رضايتي باقي شهروندان هرات باستان نگردد . اين موضوع از يكسو سبب خوشنودي بسياري از نهاد هاي امنيتي و مدني هرات شده بود و از سوي ديگر دغدغه هاي فرعي را بكلي از بين برده بود . مردم كاملا متوجه شده بودند ، ديگر حركت هاي اجتماعي و مذهبي خود را فارغ از جنجال هاي سمتي ، حزبي و مذهبي در همين مكان سازمان دهي نمايند .
اقتدار وعظمت مردم هزاره كه به مذاق بسياري از دسته ها وحلقات واپسگرا ومنفعت طلب منطقه اي كه از سوي برخي كشورهاي همسايه نيز رهبري و سازماندهي مي شود ، خوش نيامد كه هيچ ، دلالان سياسي و رهبران محلي هزاره ها را نيز خشمگين ساخت ؛ زيرا هرچه مردم به يك انسجام كلي نزديك تر ميشد منافع نمايندگان احزاب سياسي هزاره در منطقه نيز با خطر جدي مواجه ميگرديد .
نسل هزاره كه در هرات زندگي ميكنند از يكسو كاملا با زندگي شهري آشنا و آگاهي كامل داشته و ميدانند كه در زندگي شهري از همه چيز مهمتر تقويت روحيه شهروندي ميان اتباع يك كشور است و از سوي ديگر بدليل جوان بودن اين نسل ، متوجه شده اند كه هرنوع حركت از آدرس حزب ، قوم و مذهب وحدت نيم بند « ملي» را به مخاطره مي اندازد . لذا آهسته آهسته نقش اين احزاب كه ريشه در تباهي و ويراني مردم داشت بكلي نابود ويا حد اقل كم رنگ گرديد .
بنا براين دلالان سياسي و باند هاي مافياي و وابسطه به كشور هاي بيگانه از چندين محور عمليات تخريبي و مستاسل ساختن هزاره ها را آغاز كردند . تا بازهم نگون بختي بزرك تاريخي ميان هزاره ها تكرار شود . بازهم تسلسل همان پارادوكس هاي ويران كننده بيگانگان اين بار در خانه هاي مردم هزاره ميان زن ومرد جريان مرگبار يابد ؛
محور هاي شرارت
محور اول ، دستجات و گروپ هاي محلي به رهبري نماينده تام الاختيار خليلي معاون رييس جمهور كرزي ، جناب شيخ موسي رضايي كه اخيرا موقعيت اجتماعي وسياسي خود را بكلي از دست داده است ، وارد ميدان شده در قالب ايجاد شوراي محل در جبرييل نفاق را ايجاد نموده و صف بنديهاي كاذب ميان هزاره وحدتي و غير وحدتي را قالب بندي مي سازد . وي همچنان گفته مي شود ، در ايجاد اين سنارويي نا پاك مستقيما دست داشته و عده اي را براي لت وكوب و نزاع براي تصرف اين جاه تشويق وترغيب كرده است .
محور دوم ، تفاهم نسبي ميان زارع حقجو نماينده شوراي ولايتي و رييس دفتر محمد محقق درهرات و معلم امين اميني يكي از اعضاء شوراي مركزي حركت اسلامي ومعاون شاروال هرات ، در تقابل با شيخ موسي رضايي . تلاش ميكنند از يكسو عده اي را با خود در جبرييل در روياروي با هواداران شيخ موسي جمع آوري نمايند از سوي ديگر منافع كلاني را در جيب بزنند . اين دو شخصيت منطقه اي ( اگر براي شان شخصيت گفته شود ) در اصل خورد كردن شيخ موسي رضايي از اهداف شان است .
محور سوم ، خشم بيش از پيش قاري احمد علي غوردروازي رهبر حزب الله افغانستان است كه از اين شهرك بر دل دارد . زيرا او كه سال ها بعنوان رهبر ، اين مردم را در گردهمایي هاي بزرك مذهبي عليه صادقيه ( مركز بزرك شيعيان در هرات ) ، استعمال ميكرد ، طي سه سال گذشته نتوانست ، اين مردم را در مهديه اش گرد هم آورد . زيرا مردم در يك تفاهم فيصله كرد بود كه ديگر در برگزاري مراسم مذهبي فقط در داخل شهرك تجمع ميكنند تا خداي ناكرده از تجمعات در سطح شهر توسط مردم هزاره احساسات باقي شهروندان تحريك نگردند . اين موضوع سبب خشم قاري غوردرواز ي را بيش از پيش فراهم ساخت . لذا وي نيز از ايجاد اين سناريوي نا پاك استقبال كرده به تحريك احساسات برخي حلقه هاي نزديك به خود مي پردازد .
در آخرين سخن ، اين حلقات ( حلقه هاي شرارت ) كه اين روزها از آنها به عنوان« دلالان سياسي » و حلقه هاي شكست خورده اجتماعي ياد مي شوند ، از يك اختلاف بسيار كوچك ذات البيني براي تصرف ملكيت يك حلقه چاه نيمه عميق موضوع بسيار كلان ساخته و جدال را در ايجاد قالب هاي كاذب و پوشش هاي پليد ميان خانه هاي هزاره ها شعله ور ساخته و از حلقه« چاه » در جبرييل به عنوان حلقه اسارت دايمي هزاره ها در هرات باستان استفاده ميكنند !
پيامها
23 دسامبر 2008, 09:14, توسط tareq
ba salam
aanche man medanam een ast ke dyzangi wa jaghori dar hazarajat ast na dar herat, wa degar eenke ejade sharak haye tabare wa qawmi khodash nezaa bar angeez ast , agar emroz neza dar bayne khod darand farda ba degar mahalat, wa dar akher eenke bashendagane een shahrak hamaye shan bedone estesna masool hastand, chon een ha ejaza dada and ke folan shaykh wo folan moalemm wo folan haye degar ba jaye eeshan beyandeshand, rahe hal een ast ke hamaye een afrad ra az mahale zendagitan ba door berezeed wa khoda ra bawar dashta basheeed, wa mand gape chaaaaaaaaaa, chah az hamaye kasane ast ke dar atrafe chah sokonat darand , chah molkiyat ama ast na az sharwali wa na az reyasate aab, een do nehad khedmat garane een keshwar and na badarane shan ok khoda hamaye ma ra az nemate aqel baekhordar sazad ya hooooooooooooooooooooooooooo
tareq
23 دسامبر 2008, 14:37, توسط جلال ابادی
به همه سلام !
دوستان و برادران غیور و ازاده هزاره شمایان که افتخار وحدت ملی را در کشور دارید حال نگذارید به نام این و ان شما را جدا و در بین خود به نام منطقه و ولایت دشمنانان وطن جدا سازد هوشیار و اگاهانه به این مسایل برخورد نماید .
مردم هزاره در طول تاریخ کشور از طرف حاکمان و ظالمان از همه حقوق روا خود محروم مانده اند حال وقت ان است تا مردم هزاره به درس ،تعلیم و علم رجوع کند نه اینکه بنام منطقه و ولایت دشمن شما را از هم جدا سازد وحدت مردم هزاره وحدت کل کشور و افغانستان را تامین کرده است.
جلال ابادی
آنلاین : وحدت مردم هزاره ضرورت وقت است
23 دسامبر 2008, 15:45, توسط ازره
این گزارش دو موضوع را برملا می سازد.
اول: هزاره ها تا چه حد فقیر و بدبخت اند که چنان نزاع بزرگ برای یک چاه می کنند. فکرکنید یک حلقه چاه!!!!!!
دوم: خلیلی (که براستی آدم پست و پول پرست و کاملا بی وجدان و.... است) و محقق تا چه حد بیفکر بی همت و ذلیل شده اند که از طریق یک حلقه چاه رقابت سیاسی می کنند.
این گزارش را باید به عنوان سندی نمایانگر فقرباورنکردنی هزاره ها و سندی از ذلالت رهبران سیاسی آنها نگهداشت.