مجلس نمایندگان و تصامیم غیر مسلکی و کارناشناسانه
نويسنده: عبدالجمیل نعیمی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
به اساس اطلاعات منابع آگاه، محمد یونس قانونی رئیس مجلس نمایندگان به روز شنبه 2 جون 2007 میلادی در واکنش به تصمیم دادگاه عالی کشور مبنی بر ابقای وزیر خارجه، گفته است که نامه های رسمی به تمام نمایندگی های سیاسی و سفارت های مقیم کابل و شورای امنیت سازمان ملل ارسال خواهد کرد و آنان را از موضوع رأی عدم اعتماد به وزیر خارجه مطلع خواهد ساخت.
چنین اظهاراتی نشان می دهد که در پشتِ پردة یک موضوع مهم و کشوری (سلب اعتماد وزیر خارجه) مصالح و منافع ملی نه، بلکه سلیقه و بازی های بسیار کوچک و احساسات فردی نیز قرار داشته است.
مجلس نمایندگان و مخصوصاً آقای قانونی باید از هر تمرین و مشقِ ولو اشتباه آمیز روزانه بیاموزد که او دیگر (محمد یونس قانونی) نیست؛ حالا او رئیس مجلس نمایندگان افغانستان است و هر حرکت او باید حساب شده و در مطابقت با منافع ملی افغانستان بوده و حتی در خصوص پارلمان نیز غیر جانبدارانه باشد.
رئیس مجلس نمایندگان باید این درایت را داشته باشد که با وجود مخالفت برخی وکلا، به قناعت آنان بپردازد و به آنان تفهیم کند که اعتراض به حکم یا تصمیم دادگاه عالی کشور نه تنها یک حرکت غیر قانونی و ناهنجار است، بلکه می تواند به حیثیت هر سه قوه و مخصوصاً قوة مقننه صدمة شدید وارد کند؛ زیرا تصمیم قوة مقننه توسط رئیس قوة اجرائیه (که رئیس هر سه قوه نیز است) به قوة قضائیه سپرده شد و اعتراض به تصمیم قوة قضائیه نه تنها از نظر قانون، منطق ندارد بلکه می تواند صدمة بیشتر را متوجه مجلس نمایندگان ساخته و از اعتبار آن قویاً بکاهد.
از جانبی دیگر، اعلام تصمیم در خصوص فرستادن نامه به سفارت ها و نمایندگی های دپلماتیک مقیم کابل و شورای امنیت سازمان ملل در رابطه به سلب اعتماد وزیر خارجه، می توانست پیش از اعلام تصمیم دادگاه عالی کشور، منحیث یک وسیلة فشار مورد استفاده قرار گیرد؛ اما این تصمیم چه مقدار عملیست و چه قدر کارشناسانه؟ مسأله ایست که باید به آن پرداخته شود.
نخست این که هر گونه تماس با نمایندگی های دپلماتیک مقیم کشور باید از مجرای رسمی آن یعنی وزارت خارجه برقرار شود؛ این که مجلس نمایندگان تصمیم می گیرد تا از تصمیم دادگاه عالی به سفارت ها شکایت ببرد، کاریست که هیچ گونه مبنای منطقی برای آن جستجو شده نمی تواند، ولی با آن هم چنین نامه یی باید به وزارت خارجه و از آن جا به نمایندگی ها ارسال شود. حالا در چنین نامه یی، اصل امانتداری باید جداً و کاملاً رعایت گردد؛ ورنه حرکتی که مبنای آن بسیار کارناشناسانه و خارج از صلاحیت مجلس نمایندگان است، می تواند با عدم رعایت امانتداری، کاملاً وجهه و اعتباری به مجلس نمایندگان باقی نگذارد.
حتی اگر اصل امانتداری هم رعایت شده و در نامه تذکر داده شود که ما بار اول با 124 رأی نتوانستیم موفق به سلب اعتماد وزیر خارجه شویم و روز بعد، خلاف قانون رأی گیری مجدد را انجام داده و 141 رأی به دست آوردیم، ولی رئیس جمهور موضوع را به دادگاه عالی فرستاد و دادگاه فیصله کرد که رأی گیری مجدد خلاف قانون بوده و همچنان اخراج مهاجران با کار وزارت خارجه، رابطة مستقیم ندارد! اول چنان خواهد شد که سفارت یا نمایندگی به حال نامه نویسان خواهد خندید که ما از این موضوع آگاه بودیم! و اگر پافشاری صورت گیرد که وزیر خارجه دیگر وزیر خارجه نیست! سفارت یا نمایندگی خواهد گفت که شما مرجع ابلاغ حکم نیستید و ما هم تحت امر شما نیستیم که به گفتة شما عمل کنیم! شما باید مشکل تان را با حکومت متبوع خویش حل نمایید.
بناء چه اعتباری به مجلس نمایندگان و هیأت اداری آن باقی خواهد ماند؟
با نگاهی دیگر به اصول وظایف داخلی ولسی جرگه می توان دریافت که رأی گیری با کارت، خود وسیله ایست برای پایان دادن به شک و تردید در رأی گیری؛ حالا که ولسی جرگه ادعا می کند که در خود رأی گیری با کارت، شک و تردید بروز کرده است، بناء باید از آنان پرسیده شود که پس رأی باطل چی است؟ چرا باید قانع نشوید که رأی باطل، همان رأیی است که مراد از آن واضح نبوده و سند رأی دهی (کارت) به گونة مطلوب آن استفاده نشده باشد.
توجه شود به مواد شصت و یکم و شصت و دوم اصول وظایف داخلی ولسی جرگه:
"رأی گیری توسط بلند کردن دست ها یا نشستن و برخاستن، و یا توسط اوراق رأی دهی طور سری صورت می گیرد. رأی گیری در تمام حالات علنی می باشد مگر اینکه خصوصیت موضوع سری بودن آنرا تجویز نماید... درصورت بروز شک در مورد رأی گیری توسط بالاکردن دست، رئیس از اعضای جرگه تقاضای رأی گیری بوسیله نشستن و برخاستن را می نماید و در صورت تکرار شک، رأی گیری توسط ورق رأی دهی و انداختن در صندوق ها بطور علنی صورت می پذیرد. "
خوب، حالا چه اعتراضی می تواند بر تصمیم دادگاه عالی وجود داشته باشد؟ رأی گیری مجدد و آن هم توسط کارت، صریحاً در تضاد با اصول وظایف داخلی ولسی جرگه قرار داشته و آن گونه که هر عقل سلیمی حکم می کند، برگشتاندن اجباری مهاجران هیچ ارتباط مستقیمی با کار وزارت خارجه ندارد؛ زیرا وزارت خارجه در واقع تطبیق کنندة سیاست خارجی افغانستان است، نه تطبیق کنندة سیاست دیگران در مورد افغانستان و مهاجرانش.
اگر بحث در محدودة اصول و قواعد مطرح گردد، نمی توان از این دایره فراتر رفت و اگر موضوع شکل دیگری گرفته و به قوة مقننه چنان تلقین شود که تصمیم شما را قوة دیگری شکستاند و شما در برابر یک وزیر، به زانو در آمدید، آن گاه لام است تا پای درایت به میان آید؛ زیرا این به زانو در آمدن نیست. اشتباه در کار هر کسی و هر مرجعی می تواند موجود باشد، ولی پذیرفتن اشتباه و آن هم در حالی که منافع ملی ما ایجاب کند، شاید شهامتی بسیار بالاتر باشد.
پيامها
4 جون 2007, 13:44, توسط مراد علی
اشتباه ولسی جرگه از اول هم روشن و معلومدار بود. آنان باید متوجه می بودند که یک تعداد وکلای شناخته شده و معلوم الحال، توانستند با احساسات برخی دیگر بازی کرده و از رأی آن ها به نفع خود شان استفاده کنند. در حالی که وزیر خارجه اصلاً کلمه جاسوس را بر زبان نیاورد و فقط گفت که اخراج مهاجرین توطئه ایست که در ایران طرح شده تا ما را با مشکلات مواجه سازد، دفعتاً کسی برخاست و صدا زد که ما جاسوس ایران نیستیم!
این گونه حرکات بود که وزیر خارجه را با مشکل مواجه ساخت. در افغانستان هر کسی که مستقلانه عمل کرده است، با مشکل مواجه گردیده و سپنتا استثناء نیست. وقتی او از وابستگی جبهه متحد به خارجی ها یاد می کند و در نتیجه تمام گروه ها و وکلای شامل در آن جبهه را از خود میرنجاند، باید همین انتظار را می داشت. ورنه کی نمی داند که مردم ما به ایران و پاکستان و هر جای دیگر از دست همان کس هایی مهاجر شدند که در پارلمان نشسته و به سپنتا رأی عدم اعتماد دادند! اینان باید اول به خود رأی عدم اعتماد بدهند.
وزیر خارجه هم باید نهایت احتیاط را به خرج بدهد، زیرا تعداد زیادی از وکلای سوگند خورده، هنوز هم در کمین هستند تا کمترین بهانه بیابند و این بار بدون اشتباه در کار به سروقت وزیر خارجه برسند.
4 جون 2007, 14:58, توسط Chaman
The people who defend from Mr. Sapanta ,1. they must not compare Mr. Dadfar Sapanta with representatives of people in parliament . 2. Mr. Sapanta did not a useful action for people in about a year that he works as minister ! He just changed the people Mr. Rabani with the people traitor Zaher Shah ? He will not ,and can not do any useful work for oppressed people in future. 3. How the document show he is a fanatic person, he has not a concret idea. The best solution is it that he go back to Germany
4 جون 2007, 15:31
سوال اساسي اينست که ما افغانها چه ميخواهيم. فرض کنيم که ما سيستم دموکراسي پارلماني ميخواهيم که از آن طريق بسوي يکدولت و يک جامعه قانونمند برسيم، پس بايد همه ما در عملي نمودن آن کوشا باشيم. اما متاسفانه که تهداب بنياد يک جامعه نوين در اول عمدا و قصدا خراب گذاشته شده است .مثلاً : انتخاب ريس جمهور و همچنان انتخاب پارلمان از طرف سازمان ملل (؟)، اتحاديه اروپا و ديگران سازماندهي و روبراه شد. نتيجه: ريس جمهور مشروعيت دارد چرا که از طرف مردم انتخاب شده است اما در مورد پارلمان ميگويند: در آنجا جنگ سالاران حاکم اند. اين دوگانگي يعني چه؟ در صورتيکه اين انتخابات از طريق سازمانهاي فوق کنترول ميشد چطور ممکن شد که جنگ سالاران در راي دادن مردم در صندوق ها تاثير داشته باشند؟ اين دوگانگي از طرف رسانه هاي داخلي وخارجي ومرجع ذيصلاح خارجي و دولت کرزي از همان زمان آغازين تا امروز دامن زده ميشود. يعني در يکطرف فرشته گان و در جانب مقابل اهريمنان قرار دارند. در واقع رئيس جمهور خواهان يک حکومت تماميت خواه است و اصلا نظر بخوي قبيلوي خويش ارزشي براي دموکراسي، آزادي بيان، حقوق زن و امثالهم قايل نيست. صرف حظور جامعه جهاني است که مانع پياده کردن يک حکومت افغان ملتي بدلخواه کرزي شده است. تا جاييکه مساله مربوط آقاي سپنتا ميشود که بنده ايشانرا خيلي خوب ميشناسم وي يک تيوريتکر سياسي خوبي براي کنفرانس ها هست ولي در عمل بيحيث وزيز نشان داد که کفايت و ظرفيتي براي اين مقام ندارد. من خيلي افسوس ميخورم که وي اکنون به چنين ذلتي رسيده است. درمور وضع تراژيدي اسپنتا اين شعر ناصر خسرو خيلي بجا جلوه ميکند:
چه تو خود کني اختر خويشرا بد = مدار از فلک چشم نيک اختري را
با احترام
4 جون 2007, 20:56
تیوریتیکر چیست برادر؟ شاید هدف تان Theoretician باشد؟
7 جون 2007, 12:40
I think u know nothing about Afghanistan and it’s politics it is moor deeper than this
4 جون 2007, 20:27, توسط مجاهد
اقای میر هزار اگر هدفت از نشر فوتوی آفای فانونی با این دستمال جهادی نشان دادن چهرۀ فیر عصری وغیر مدرن از اوباشد سخت اشتباه کرده ای .این شخص و امثالان او قدرت واستعداد بزرگی در انطباق خویش با ایجابات زمان داشته اند هر چند هیچگاه از پوشیدن این لباس نشرمیده اند .وقتی که قانونی را برای تخریب با لنگی وچپن فوتویش را نشر می کنی گاهی اندیشیده ای که پدرت نیز این لباس را به تن کرده است . جهاد افتخار ماست ولباس آن نیز غزت ما .باز هم این لباس را خواهیم پوشید این را یک روز به یادت میدهم اگر در آنوقت نیز وافعا جرات باز گداشتن این توظیه خانه ات را داشتی ودرغار نه در امده بودی .روز یکه این آبها از آسیاب بیفتند و توفان آغاز گردد دیگر این موهای پیچان واین چشمک ها ی سیاه باز به انجا که آمده اند حواهند رفت ما هستیم وهمان ابر کوت جهادی ودستمال چار خانه که هم قرش عبادت ماست وهم مظهر رشادت ما . انشا الله.
4 جون 2007, 20:49
این بدین معناست که هنوز هم امیدوار به جنگ و چور و چپاول استید!!!! نفرین به شما دزد های پدر لعنت و جاهل...
4 جون 2007, 22:34, توسط Web Master
خواننده ي عزيز!
اين عكس را نويسنده ي مطلب، همراه با نوشته ي خود ارسال كرده است. توجه كنيد كه هر كس مسوول نظر و ديدگاه خود است و ديدگاه هاي نشر شده، الزاما نظر كابل پرس نمي باشد.
با احترام
5 جون 2007, 00:59, توسط محمود
عزیز دل، اگر به آن دستمال چارخانه افتخار می کردی، این قدر برافروخته نمی شدی و از جهاد (چور و چپاول) دوباره حرف نمی زدی و آقای میرهزار را تهدید به مرگ نمی کردی! شما دزدان هر قدر جمپر اوورکوت را به رخ مردم می کشید، به همان اندازه خود را نفرین باران مردمی می کنید که تنها در کابل خانه های شان را ویران کرده و اقارب شان را از دم تیغ گذرانده اید. با این حرفت موافقم که این مردکه (قانونی) استعداد بی حدی در تغییر دادن چهره اش دارد. یک روز دموکرات می شود، نکتایی و پتلون می پوشد و روز دیگر همانی که بود (خودت خو خوب می دانی)! برو رأی نزن، او درین کارها استاد است.
5 جون 2007, 01:53, توسط Basmullah popal
سلام هموطن.خطاب به اقای مجاهد حيف نام کلمه مجاهد برايت کلمات زشت ورکيک تو فقطه نما ينديگی ازقاتل زورگوي وچپاولگر مينمايد.درقاموس مجاهد فقط ايثار فداکاری و حقيقت نماينگر است.تو وقانوني وتمام جبهه نامقدس غير ملي تحت نام مجاهد چه جنا يتی را بمردم خود روانداشيد جوی خون کابل را نسل نسل فراموش نخواهد کرد قا نونی کيست؟جهر منفوری چون سيا ف خليلی محقق اعطا ربانی مجددی وغيره که در خرابی ونابودی افغا نستان از هيچ وسيله دريغ نکردند تا وسيله خوشنودی باداران دال خورخويش گردند.فيصله محکمه عالی جرقه اميد برای مردم ومشت محکمی است بردهان زورگويان و توطيه گران.به اميد روزی تا اين جنايتکاران بميز محاکمه کشانده شده از جنايات خود بهکافه ملت جوابگوی شوند.Basmull popal
5 جون 2007, 06:27, توسط Basmullah popal
با عرض احترام بخواننگان محترم.اقا بهادر منحيث يک روشنفکر افغان لطفاء از کلمات رکيک وزشت در نوشته های خود استفاده نکنيد.فکر ميکنم برخورد غير مسولانه شما باعث رنجش ديگر روشنفکران خواهد شد ودور از ادب وميعار نويسنگی است.متعاسفنانه بعضی از نظرات شما بوی تعفن ميليت گرای را انعکاس ميدهد که با سيستم همزيستی مردم ما همنوا نيست تنها دشمنان مردم ما زيادترين نفع رااز ان حاصل ميکنند واين ريختن اب به اسيای بيگانه است وبس.تمام مردم زجر ديده از هفت باند سياه احساس نفرت وانزجارميکندو به هيچکس پوشيده نيست جنايات وسوء استفاده جويان دين مقدس اسلام. چهرهای منفور چون گلبدين ربانی سياف قانونی خليلی محقق ملا عمر وغيره تاجران خون و اموال مردم مظلوم افغانستان هستندحتا عفت وعصمت دختران جوان ما به عربان جنايت پيشه بفروش رساندند.که نتيجه ان صدها طفل معصوم در کنر وحوالی ان ميباشد.مسوليت هرروشنفکر اين مرزبوم است تا از طريق نهادهای جهانی در افشا وبمحاکمه اين جانيان تلاش نمايد تنها از راه قانون ميتوانيم بهدف نهای خود برسيم.بيايد با هم يک جسم وجان باشيم ونگذاريم سرنوشت مردم ووطنمان نوکران پاکستان ايران وعرب تعين نمايند.
5 جون 2007, 10:07
Waqiyan yak naqadi ba jah.qanononi yak ansan adeeb,danashmand wa por kari ast....
6 جون 2007, 02:48
MUJAHID GO AND GET LOST WE ARE SICK TO OUR STOMACK TO SEE YOU AROUND BY THE NAME OF JAHAD YOU DESTROYED OUR COUTNRY BY THE NAME OF JAHAD THOUSANDS KILLED IN KABUL ONLY BY THE NAME OF JAHAD YOU LOOTED KABUL THE NATION PORPERTY SO PLEASE CHANGE YOUR ID CARD OF JAHAD THAT GAME DOES NOT WORK ANY MORE AND WE AS AFGHAN PEOPLE COUNTING DAY TO BRING YOU AND YOUR ALL THOSE FRIENDS LIKE QANONI.RABBANI,SAYAF, MAQEQ AND GULO BEDDEN TO JUSTICE INSHALLAH IT WILL BE SOON
AND I HOPE YOU ARE NOT AGAIN SCAPING LIKE A GOAT TO THE MOUNTAINS AND HIDING IN CAVES EVEN THERE WE WILL COME AND CUT YOUR EARS AND NOSE SO JUST WAIT AND SEE
WASALAM
QALANDAR AZ KARTE NOW KABUL
4 جون 2007, 22:18, توسط مجاهد دموکرات
خاک ده سرتان شود، شما که انتقاد یاد ندارید و وجودتان پر از خشونت و عقده است چرا دشنام میدهید، شما در خانواده تان هم همینطور منطق را به کار میبرید، و در این شک هم نیست که اولادی را که شما تربیه میکنید او هم مثل شما عقده ای و مضر جامعه است .ای نفر که نام پاک مجاهد را بر پیشانی مردار خود حک کده همین قدر فکر نمیکند که عکس چسپاندن خود یک امر سلیقه ای است حال که تو انسان اولیه که مغز سرت از کاه گل پر است ، ان را نشانه توهین و تحقیر میدانی گناه و نظر کوته بینانه خودت است ای چه ارتباط به جهاد و مقاومت دارد، اگر روزی عکس قانونی را با نکتایی و دریشی بچسباند حتما انوقت گلویت بغض کرده که چرا چهره جهادی او را ترسیم نمیکنید و میخواهید غرب گرایی را توسعه ببخشید.
5 جون 2007, 01:06, توسط ع.شهاب
کشور های خارجی بخصوص ایران و روسیه به هدف شوم شان یعنی ایجاد اختلاف بین قوای سه گانه دولت جمهوری اسلامی افغانستان انچنان که طراحی کرده بود به اجرا در نیامد.
جواب دندان شکن امریکایی ها به این موضوع بود.
5 جون 2007, 02:22
دوستان عزیز!
این پارلمان نیست بلکه یک مجمه ازدزدان ورهزنان کودن است که به نام پارلمان ازجامعه دورساحته شده اند و منتظرروزمحاکمه خود استند.
5 جون 2007, 03:25, توسط لیمه از آلمان
آقای به زعم خودتان مجاهد:
چرا آتشی شدید وقتیکه آفای قانونی را نه با نکتایی بلکه لنگ دیدید؟
به خاطریکه این نوع لنگ در گردن انداختن ها معرف لباس هیچ یکی از مناطق و اقوام افغانستان نیست.این نوع لباس با اضافه پکول بیانگر قساوت و بی رحمی در آدم کشی،مهارت در غارت و امال و دارایی عامه ومردم،مزدوری هزار و یک کشور بیگانه وهزاران جرم و جنایت دیگر است.ما در کابل دیدیم که این مجاهد نما ها با این نوع لباس های که به تن داشتند جه حال و روزی بر سر کابلیان بیجاره آوردند. اگراین ها اکنون به هررنگی جامه بپوشند مرم ما از طرز خرام شان آنهارا می شناسند.
5 جون 2007, 11:19
من يقين دارم يكنفر ازهمين دشنام دهنده كان آقاى سيستانى است فرد دومى جناب ويس ناصرى و سومى جناب آقاى معروفى مى باشند
5 جون 2007, 04:28, توسط لالا
هرروزکه مگذزد یک گل نومیرویدازدست استادان وطن فروشان.
یک روز خودرابه ریاست جمهوری سیستم ریاستی کاندیدمکندوروزی دیگر اورا غلط میداندوقت های که خودقانونی صاحب وزیر داخله ومعارف بود چی قدر فعال بود چی قدر تغیرات های آورد حتادریک کیلومتری هم امنیت نبود. راستی حالاکه ریس پارلمان است کی کار خود راانجام داده نه تنهااو بلکه تمام این وکیل های خیال پردازوانتقادی شان وقتی وزیر مهاجرین وزیر میشداوپلان کاری خودرا دپارلمان اعلان کرد چرارای دادیدبه پلان ناکام حالا که وزیرنیست مشکل مهاجرین حل شده که اسپنتادروزارت خارجه باقی مانده وقتی اورفت حل خواهد شدتاچی وقت این ریس پارلمان همرای تمام وکیل های مفت خور وبسواد شان داین وطن جنجال جورمکند؟
5 جون 2007, 05:41
وقت آن فرارسیده که امریکائیان غلط کاری های شانرا اصلاح کنند. آنها برای از بین بردن جنایان طالب از جنایتکاران ربانی ، قانونی و مسعود استفاده کردند. یعنی یک جنایتکار را به جای دیگر جنایتکار نشاندند. از همینرو هیچ کار جور نمیشود. هر روز این جنایتکاران رئیس جمهور ، مدیر مسولان روزنامه ها و جراید، استادان و روشنفکران را تهدید به مرگ میکنند اگر در باره جنایات شان چیزی بگویند و یا نشر کنند.
5 جون 2007, 10:16
Every intellectual in Afghanistan prouds of Mr.Qanoni.He is such a great,dynamic and smart person that our history rarely has seen like him...He is greater than the greatest....
6 جون 2007, 02:56
QANONI IS THE GREATEST OF THE GREAT IN CREATING PROBLEMS FOR MAKING HAPPY RUSSIAN AND IRANIAN ISNT IT?SO YOU ARE ONE OF THOSE CHEAP AND FREAK HEADED PERSON YOU DESCRIBES A KILLER THIEF LIKE QANONI IN SUCH NICE WORDS AND WE ALL KNOW HIM SO NO NEED TO PAINT A FOX TO THE COLOUR OF LOIN HE IS JUST A FOX NOTHING MORE NOTHING LESS
7 جون 2007, 12:56
I think if you are going to write the history of your vilage you will be writing the same things about Qanooni but no one will be able to write it in our home land Afghanistan history. unles he has no shame and know nothing about these clown
5 جون 2007, 12:14, توسط بهادر
هرچند مطالب ذیل را قبلا هم نوشته بودم ولی لازم دیدم یکبار دیگر توجه شما را به آن معطوف بداردم:
یونس قانونی از جمله آن سگ های زنجیری ملا شیطان الدین ربانی است که سراسر زندگی او را دروغ، جنایت و خیانت تشکیل میدهد. او که در زمان حضور قوای روس در افغانستان مامور ارتباطی آی اس آی و حزب جمعیت بود بدون شک تا کنون زدو بند های پشت پرده با پنجابی های پاکستانی دارد. برای اینکه چهره پلید این موجود کثیف و ملا ربانی و سردار دزدان او یعنی جنایتکار ملی مسعود را برایتان بیشتر واضح کنم به نمونه مثال یکی از شهکاری های او را برایتان نقل میکنم.
در اوایل سال 2005 زمانیکه طالبان وحشی به دروازه های غربی کابل فشار میاوردند و مواضع حزب وحدت را تحت حملات شدید راکتی و هاوان قرار داده بودند ، جنایتکار ملی مسعود به رهزنان خویش امر کرد تا از طرف شرق بر حزب و حدت حملات را آغاز کنند. وحدتی ها که از این حمله غیر منتظره به شدت تکان خورده بودند، در تنگنا قرار گرفته و مناطق دهمزنگ و کارته سه را برای رهزنان ملا مسعود رها کردند. در همین گیر و دار رهبر شان مزاری که تا آنوقت توانسته بود قوت های وحدت را در مقابل حملات طالبان به وجه درستی سازماندهی کرده و آنها را در راه مقاومت دلیرانه سوق و هدایت کند و آنها توانسته بودند چندین حمله طالبان را نیز دفع کنند ، با یک عده از یارانش به تاریخ 13 مارچ 2005 بدست طالبان افتید.
با عقب نشینی نیرو های حزب وحدت از دهمزنگ وکارته سه ، رهزنان و دزدان جنایتکار ملی مسعود داخل این مناطق شده و مانند افشار به چور و چپاول مال و منال مردم، قتل عام و تجاور به زنان ، دختران و پسران بیدفاع پرداختند. وحشیگری های این دزدان درنده خو به اندازه هولناک و شدید بود که خبر آن در فاصله فقط چندین ساعت به گوش همگان و از جمله سازمانهای حقوق بشر رسید. آنها ملای کثیف ربانی را تحت فشار قرار دادند که این جنایات را مورد تحقیق قرار دهد.
ملا ربانی بر اساس مشوره جنایتکار ملی ملا مسعود تحقیقات مستقل را رد کرده ولی هیت را تحت ریاست محمد یونس حرامی(قانونی) تعین کرد تا تحقیقات کرده و گزارشی آماده کند.
قانونی بعد از چند هفته گزارشی ارائه کرده که در آن گفته میشد که هیچ گونه جنایتی صورت نگرفته و با مردم ملکی یا غیر نظامی بردخورد انسانی و قانونی ! صورت گرفته است.
شما حالا خود در مورد این ابلیس قانونی قضاوت کنیدو فکر کنید که در موجودیت چنین شیاطین و جانیان و آنهم در راس قوه مقننه میتوان به آینده روشن و به قانونیت امیداور بود؟
5 جون 2007, 12:44, توسط عبدالله
من به رقابت و کشمکش بین دولت و پارلمان و عملکرد مثبت و منفی آنان کاری ندارم،ولیکن مخالفین با جهاد برحق ملت علیه قشون متجاوز ارتش سرخ را که جزء افتخارات دینی و ملی و تاریخی ما به شمار میآید،خائنین به ملت و افتخارات یاد شده آن میدانم.
5 جون 2007, 13:01, توسط بهادر
99.9 فيصد مردم افغانستان به جهاد مقدس میلیونها افغان باشهامت بر علیه روسهای جنایتکار افتخار دارند و آنرا جز از افتخارات ملی کشور ما میدانند.
ولی شیطان الدین ربانی، حکمتیار ، جنایتکار ملی مسعود جهاد مقدس مردم ما را باجنایات هولناک شان بر علیه بیگناهان، زنان، اطفال ، ریش سفیدان ، زیر پاه کردند.
درخواست به محکمه کشانیدن شیطان الدین ربانی، راکتیار، جنایتکار ملی مسعود، قانونی، مارشال دزدان فهیم به هیچوجه بی اعتبار کردن جهاد قهرمانانه مردم افغان نیست.
5 جون 2007, 13:35, توسط عبدالله
همین که با اصل جهاد موافق هستید جای تقدیر و تشکر دارد.
5 جون 2007, 14:44, توسط نيزک
نه لالا جان نشد که نشد!!!
بااين واژه بازى هاى (اصل جهاد) ملت نه موافق و نه برايش قابل پذريش است .
ملت ما بخاطر دفاع از وطن و تجاوز و اشغال ارتش روس با يک جنگ نا برابر به مقاومت و دفاع از وطن با دست خالى پرداختند ، آنهايکه جهاد کردند دست وجيب شان از سيم وزر دوستان ايشان از ديروز تا امروز پراست.
آقاى بهادر فريب القباى غير را نخوريد
حب الوطن ومن اللايمان
5 جون 2007, 22:36, توسط عبدالله
ببین عزیز هموطن (نیزک)!به نظرتان احترام قائلم اما به حکم عقل ،واقعیتهارانمیتوان انکارکرد،یک واقعیت انکار ناپذیر اینست که ملت خوب و مظلوم ما، مسلمان و معتقد به ارزشهای دینی است،جهاد ،یک اصل قرانی و به شدت مورد قبول مردم مسلمان ما میباشد،کاری ندارم به آنهاییکه جهاد و دیگر ارزشهای دینی مردم مارا ملعبه و مورد سوءاستفاده خویش قرارداده و با خیانت به آرمانهای جهاد وخون شهدای مظلوم ما ، منافع نامشروع فردی و گروهی شانرا تعقیب و تاءمین کردند و به همین اساس از ریختن خون مردم ستمدیده ما نیز اباء نکردند.
5 جون 2007, 23:53
راست می گی، چی می گی؟؟؟؟؟
6 جون 2007, 05:54
دوست گرامی
کامران عزیز موفق باشید.
هرروز سایت تان را می خوانم از مطالب آن استفاده می کنم
برای تان آرزوی توفیق بیشتر دارم.
همکار سابق شما حبیب الله رضایی
6 جون 2007, 09:37, توسط جبغويه
درود
نيزك خان فريب بهادر خوردي!بهادر نوكر مزد بگير پاكستان و اوغان ذلت است.او مسعود را به خاظر بد ميبيند وبد ميگويد كه در مقابل پديده متعفن طالبان مقاومت كرد.او جوان نشنيده اي كه مشرف چگونه گويا از پشتون ها دفاع ميكندو طالبان را نماينده پشتون ها معرفي ميكند!هدف مشرف اين است كه اوغانستان راصوبه پنجم پاكستان بسازد.به همين سادگي.ايخو بسيار زيركي وشعور معور سياسي كار نداره.تمام ادم هاي مثل بهادر وساير فاشيستهاي پشتون اجيران پاكستان اند.مشر ف در امريكا واضح گفت كه او از منافع پشتون ها دفاع ميكند.او گفت كه پشتونها ها ٩٠ درصد نفوس اوغانستان را تشكيل ميدهند.حالي خودت بگو كدام پشتون صداي خود كشيد كه او جنرال حيله گربه تو چه غرض!پاكستان با كارت پشتونها در سطح بين الملي براي تامين منافع خود بازي ميكند.طالبان شاخه اوغاني اي اس اي است.هر كس در برابر ان ايستادگي كند فاشيستهاي پشتون اورا نميبخشند.جان برادر اين است اصل گپ.مردان وزنان بسياري پنج سال دليرانه دربرابر طالبان رزميدند واز ازادي وميهن خود دفاع كردند.همي بهادر واري ادم ها با انها دشمني دارند.ببين همي اوغان ذلتي ها وساير ميهن فروشان چگونه در پي بي اهميت جلوه دادن مفاومت مردم در برابر طالبان اند!بهادر خان مشرف زي غم نخور همه مرد ملا عمر را قهرمان خواهند گفت باور كو كم مانده!
6 جون 2007, 09:59, توسط ازاد مرد
سلام
جهاد چه است؟ جنگ عرب ها با غير عرب ها. او عرب زده ها بيدار شويد!مردم ار ميهن خود دفاع كرد از ازادي دفاع كرد.جهاد گفتن هاي بي معنا خيانت به مبارزات ازادي خواهانه اي ملي ماست.اوسانه عربها را تا به كي باور مبكنيد!ما به خاطر ميهن وازادي مبارزه ميكنيم شما به خاطر سلطه عربها.جهاد براي پياده كردن برنامه سياسي عرب هاست.او غلامان عرب !مگر عرب ها پدران شما را كم كشته اند!اين عربها مگر تمدن مارانابود نكردند!مگر اكنون هم خرد شما در اختيار چرنديات انها نيست!فرزندان سر زمين افتاب خرد ورزي پيشه كنيد.
7 جون 2007, 03:04, توسط عاکفى
هموطن خوبم جبغويه عزيز
آتشى را که درويش دريادلى برافروخت و خودش در ان سوخت شايد دودش به دماغ مبارک شما هم رسيده باشد !!!
از اين کلمات اوغا... و تاجک ... بازى که انگشتانم از تيپ کردن ان شرم دارد به خورد ملت دادن نه درد ملت را دوا ميکند و نه از ميهن را . امروز هر آزادى خواى که زبانش با واژه زيباى آزادى باز شود، در آن از جانب ارتجاع نو و کهنه ، از جانب استعمار قديم و جديد به جرم طالب و تروريست ، مافيا و راهگير در ميهن ما و منطقه - به ابديت مى پيوندد .
امروزين که در کشور رژيم جهل و جور و فساد حاکم است . امروزه که در پارلمان کشور وارثان الاهى (الهى) چون مار بر سر گنچ قانون(نه قارون) نشسته اند .
پس برمن وتو نيست که از براى پوچى به دنبال هيچى برويم ،با چشم و گوش باز و پايين شده از خر جهل - با قلب وضمير پاگ به ديدار هم شتابيم .قربانت عاکفى
7 جون 2007, 10:34, توسط جبغويه
عاكف خان :
شما دست تان از نوشتن تاجك وافغان شرم دارد يعني چه؟خوش ميشدم اگر يكمقدار روشنتر گپ ميزديد.شما ار ذكر هويت ونام خود ميشرميد.ما نمي شرميم و انرا در ضديت با ازادي هم نمي دانيم.من تفكر شوونيستي افغانملتيها وطالبان را قوم پرستی و بی عدالتی ملی دانسته و انرابه زیان منافع مردم میدانم وبا ان مخالفم.بدون تامین برابری ملی در کشور ما به همبستگی ملی دست نخواهیم یافت.حال خودت برابری خواهی ملی را پوچی وسوار شدن بر سر خر جهل میخوانی اما من چنین نمی پندارم وانرا اصلی ترین اصل برای تامین ازادی میدانم.به بهانه ازادی خواهی به حقوق ملی وفرهنگی خودم پشت نخواهم کرد.دوست گرامی.تحقق برابری ملی درد وطن را دوا میکند یا نمی کند پاسخ به ان نیاز به گفتگو ندارد.مردمان کشور ما سالهاست که از نا برابری ملی رنج میبرند.ازبین بردن این مناسبات زیربنای یک جامعه سالم ودمکراتیک است نه دشمنی با این قوم وان قوم ویا نژاد پرستی که مایه شرم باشد.مخالفت با برتری خواهان افغان ملتی به معنای ضدیت با پشتونها نباید تفسیر شود.هيچ معلوم نشد كه شما از كدام صداي ازدي خواهي دم ميزنيد وباز واژه زيباي ازادي را به طالبان پيوند دادن به چه معناست!نكند دوست دانا شما هم مقاومت در برابر طالبان را نپسنديده واز واژه جند بعدي ازادي براي توجيه اين كار سود ببريد.من كه از سياست هاي مشر ف ياد كرده ام گپ پاي در هوا و كلي گوي مبهم نيست بلكه مبتني بر اسناد وواقيعت است.شما دران مورد چیزی نگفته اید!محترم-جامعه خود را بیشتر بشناسیم.در هر شرایطی ما پارلمان کم وبیش مانند این پارلمان خواهیم داشت.
جناب عالی -اتش را که دریادلی بر افروخت مارا روشن کرد و دودش به هوا رفت!اگر دریا دلی از عدالت ملی پشتیبانی میکرد وبر ضد برتری خواهی ملی بود این دیگر یک خواست همه گانی است نه خواست او.واو هم نه نخستین کس بود ونه اخرین خواهد بود.اگاهان میدانند.پیش کشیدن بحث ازادی واستقلال-رژیم جهل وجور وفساد(که بیشتر ایرانی ها به رژیم اخوندی بکار میبرند)قلب وضمیر پاک -نوعی دور زدن واقیعت تلخ یاد شده در گپ های من است.با این همه با شما موافق هستم که برای شناخت حقیقت به دیدار هم باید شتافت.
12 آگوست 2007, 04:56, توسط علي
عربهاي افغانستان هستندوخواهندبودمرگ بردشمنان عرب