سپنتا برد، اما پارلمان چه ؟
نويسنده: مختار پدرام
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
داکتر رنگین داد فر سپنتا، وزیر خارجه به دنبال اخراج مهاجرین افغان از ایران از سوی ولسی جرگه، به شکل جنجال بر انگیز رد صلاحیت شد. بیشتر از کار شناسان و کسانی که با قانون آشنایی دارند، جنجال در دور اول بر سر یک رای مشکوک و سرنوشت ساز، و کشیده شدن رای دهی به دور دوم، صلب اعتماد از داکتر سپنتا، و بالاخره راجع شدن این مساله به داد گاه عالی افغانستان را بازی های تعبیر می کردند که گویا کشور های همسایه در این ماجرا دست داشته است. این مساله برای مدتی است که جنجال های زیادی را در محافل سیاسی و روزنامه نگاری افغانستان و غرب بر انگیخته است.
روز دو شبنه در خبرها آمد که داد گاه عالی افغانستان درک اعضای پارلمان را از قانون اساسی غلط تعبیر کرد و این مساله نهایت به حیثیت پارلمان برخورد. این خبر را بی بی سی از زبان آصف ننگ سخن گوی وزارت امور پارلمانی افغانستان به نشر رساند که داده گاه عالی تصمیم خود در مورد سپنتا را از طریق وزارت امور پارلمانی به هیأت اداری پارلمان افغانستان تحویل داده است. یادم آمد که سپنتا به خبرنگاران گفته بود، به شما اطمنان می دهم که در وزارت خارجه هیچ گونه اصلاحات نخواهد آمد و من سر جایم باقی خواهم ماند...؟
این حرف سپنتا ظاهرا در رسانه ها طوری تعبیر می شد، که گویا داکتر سپنتا پایه هایش را مثل تعداد دیگری محکم کرده است، که خیلی مطمئین از بودنش در پست وزارت خارجه افغانستان حرف می زد. از طرف دیگر بعضی ها هم طوری استدلال می کردند که وزیر خارجه از نادانی های اعضای پارلمان چیزی های می دانست و مطمئین بود که اگر این مساله صورت قانونی را به خود بگیرد، پارلمان عاجز خواهد ماند. سپنتا در میان جنجال های که بین پارلمان و رییس جمهور افغانستان بوجود آمده بود، نگران این بود که مساله از نگاه قانون اساسی که او خود یک وقتی آنرا نا تکمیل خوانده بود، چه خواهد. تا این که سر انجام این مساله با توجه به همین قانون اساسی افغانستان به نفع وی از سوی داد گاه عالی افغانستان تفسیر شد...!
در ابتدا به گفته های داکتر رنگین دادفر سپنتا در مورد قانون اساسی و دادگاه عالی که در هنگام مشاور بودنش در یک میز گردی در بی بی سی با نام «موانع گذار در دموکراسی افغانستان» گفته بود اشاره می کنیم، سپنتا در این میز گرد گفته بود: (وقتی قانون اساسی افغانستان تصویب شد من در چند مقاله کوشش کردم تضاد ها و تناقصهای ساختاری را از دیدگاه حقوقی نشان بدهم و حتا اشاره کردم که این قانون اساسی می تواند افغانستان را به بحران حقوقی بکشاند برای این که تناقض در آن بسیار است. شما می توانيد در قانون اساسی افغانستان احکامی کاملا خلاف دفاع حقوق بشر يا احکام بسيار راديکال دفاع از حقوق بشر را پيدا کنيد.
همچنان در مورد داد گاه عالی و قضات گفته بود که تفسير من در آوردی آنانی که در راس قرار دارند، باعث می شود که قضا به جای قضاوت و به عنوان مرجع نهايی که بايد حکم صادر کند، در کارهايی مداخله می کند که پليس مداخله می کند و اين را در علم حقوق ياقی گری حقوقی می گويند.) "بی بی سی "
به هر حال در مورد قضات که تغیراتی هم آمد و این حرفها در زمانی گفته شده بود که رییس داد گاه عالی شیخ الحدیث شینواری بود و اعضای تصمیم گیر، نیز کسانی دیگر بودند، اما در مورد قانون اساسی این گفته ها قابل تأمل است و باید به آن توجه صورت بگیرد که راجع ساختن سپنتا به داد گاه عالی قرار اظهارات مقامات ریاست جمهوری به حکم قانون اساسی یی صورت گرفته است که داکتر سپنتا از بحران و تناقض در آن حرف زده بود.
سپنتا در حالی از سوی داد گاه عالی افغانستان به عنوان وزیر خارجه افغانستان شناخته می شود که پارلمان از فرستادن آگهی های به سفارت خانه ها و موسسات خارجی مبنی بر این که سپنتا بعد از این به عنوان وزیر خارجه افغانستان صلاحیت اجرایی و قانونی ندارد، خبر می دهد.
سپنتا به مجلس نماینده گان استیضاح شد و بعد از جنجال های زیاد بالاخره رد صلاحیت شد. در رد صلاحیت شدن سپنتا رییس جمهور کرزی مشخصاً دخالت کرد و در یک اعلامیه که از دفتر ریاست جمهوری به نشر رسید، رد صلاحیت اکبر اکبر وزیر مهاجرین را بدلیل این که ارتباط مستقیم با موضوع مهاجرین اخراج شده از ایران داشت، پذیرفت اما در مورد سپنتا دو سوال را مطرح کرد که باید جواب گفته می شد. این اقدام آقای کرزی با مخالفت شدید تعدادی از اعضای پارلمان رو برو شد و تا حدی که تعدادی از این نماینده گان شرکت در جلسه های پارلمان را برای یکی دو روز تحریم کردند.
نهاد های جهانی نیز این اقدام پارلمان را نکوهش کردند، دفتر نماینده گی یوناما در کابل از این اقدام پارلمان انتقاد کرد، وزارت خارجه آلمان این کار را خلاف قانون اساسی افغانستان دانست و خیلی از نهاد های دیگر جهانی و حکومتی کشورهای غربی، به نحوی در این رابطه عکس العمل نشان دادند.
سوال های که مطرح می شود این است که تضاد بین دادگاه عالی و پارلمان به کجا خواهد کشید؟ زیرا این کار دادگاه عالی بیان گر این مساله است که کار پارلمان کار غیر مسوولانه و بدور از قانون است.
دوم این که استیضاح داکتر رنگین سپنتا یک موضوع سیاسی بوده است، و آیا ایجاب می کرد، سپنتا به عنوان یک چهره جدید سیاسی در افغانستان در ابتدای کارش با این گونه مشکلات مواجه گردد؟
تئودور آدورنو می گوید: "بزرگترین عامل بدبختی و عقب مانده گی بسیاری از جوامع، انسانهای نیستند که بی سواد و فاقد دانش نوشتن و خواندن هستند؛ بلکه بزرگترین فاجعه ای این جوامع، روشنفکران کم مایه هستند که خود را " بحر العلوم" می شمارند به تحصیلات آکادمیکی خود، فخر و مباهات می کنند."
سپنتا در ابتدا خوشبین بود با دانش سیاسی که از مکتب فرانکفورت یاد گرفته می تواند اصلاحات در وزارت خارجه و یا در سیستم حکومتی بوجود بیاورد و شاید این حرفای وی یا از روی فخر بود که آدورنو می گوید و یا هم شاید او میدان سیاست را دانشگاه و سیاست مداران را هم دانشجویانی فکر کرده بود که برای شان درس سیاست لکچر داده بود.
و قتی سپنتا خود را شاگرد مکتب انتقادی فرانکفورت می نامید، و در سیاست پهلوی دیگری به خود گرفت، اشتباه کرد، زیرا دوست و دشمن را با خود مخالف ساخت و مورد انتقاد فراوان قرار گرفت. گفته های او و عمل کردش یک پارادوکس را در زنده گی و تجربه جدیدش بوجود آورد که گویا حالا تقریبا از ارزش شخصیتی اش کاسته است. یک روز سنگ فروشان گفته دشنام داد، روزی هم معذرت خواست، و روزی هم برادران خانمش را وابسته به فلان احزاب معرفی کرد و از جریان های خاصی ستایش کرد. خوب شاید سیاست مدار در افغانستان بیچاره این فنون و شگرد ها را باید بلد باشد، اما از یک پیرو مکتب انتقادی که انسان های بزرگی شاگردش بوده و مسوولیت شان را به صورت بسیار اساسی و خوب به پیش برده است، این انتظار لااقل در بین طرفدارانش موجود نبود که با تأسف عملی شد.
مشکل سپنتا این بود که در ابتدا با چهره ای وارد میدان سیاست در افغانستان گردید، که داد از مسایل چون برابری مرد و زن، حقوق بشر، حقوق انسان و کودک، مبارزه با پدیده های چون جنگ سالار، تبار گرایی، اخوانیزم، تروریزم ووو..... می زد.
به یاد دارم که داکتر سپنتا در ساختمان (جامعه مدنی) به دانشجویان طرفدارش قول می داد که او هیچ گاهی از طبقه جوان نخواهد برید، و همواره حتا اگر وزیر هم شود، از آنان مشوره خواهد گرفت و کوشش خواهد کرد یک جریان روشنفکری را در داخل سیستم سیاست افغانستان بوجود بیاورد که همانا می شود اصلاحات تعبیرش کرد. اما دیگر وزیری شد که هیچ گاهی نه تنها به فکر جوانان نشد که تازه فکر اصلاحات هم از سرش بیرون شد، و با همان جوان مردان که از قبل در آشفته بازار سیاست افغانستان گام برمی داشند، هم کاسه و هم پیاله شد....؟
در هر حال من در این مختصر به چگونگی کار سپنتا در وزارت خارجه کاری ندارم هر چند که با تمام اشاره ها و انتقاد های که بر کم و کاستی های وی شده، او به عنون شاید آگاه ترین وزیر کابینه جناب کرزی کار می کرد، و این یک واقعیت است که نمی شود، انکارش کرد. با وصف آن نیز اشتباهاتی داشته است که هر تازه به میدان آمده از آن بدور نیست، اما من از روی ناچاری می روم به پارلمان که بیشتر از دو صد کله که هم سیاست کرده اند، و هم سیاست خوانده اند و در ضمن برای ما از در رحمت افتاده ها، قانون می سازند و آنرا تصویب می کنند.
خیلی واضیح و روشن است که پارلمان افغانستان، مریض ترین پارلمان جهان می باشد. کار های کودکانه این نهاد تقنینی، برای جهانیان هم جای تأسف است و هم یک چیز قابل انتظار، زیرا همه می دانند، که یک قوماندان و یا یک چهره جنگی که فقط بلد است چگونه سلاح ها را در هنگام کشتن به کار گیرد، و یا چگونه هم متخصص در مرتکب شدن جنایات بشری می باشند، از دانستن قانون و یا ساختن قانون زمین تا اسمان فرق است. آه یک چیز یاد ما نرود که پارلمان افغانستان در ساختن قوانین که باید با توجه به آن قانون، از کشتار جلو گیری نه بلکه به آن مشروعیت داده شود، خیلی هم ماهرانه حرکت می کنند، نمونه اش هم طرح ننگین مصالحه ملی است...!؟
اظهارات تند آقای قانونی و تعدادی از نماینده گان، در مورد سپنتا، حکایت از آن می کرد، که گویا این حرکت از ابتدا به سوی یک هدف خاص که بعد ها حرکت های سیاسی نام گرفت، به پیش می رود. اختلافات در داخل پارلمان از ابتدای کار بر سر این مساله و کشیده شدن این موضوع به سرحد پرتاب کردن آبهای معدنی به سر و صورت همدیگر، حرکت های غرض آلود و دست های قوی که حرکت نماینده گان را هدایت می کرد، احساس می شد.
اشتباهات که این اقدام پارلمان در ابتدا داشت و سخت مورد انتقاد هم قرار گرفت، حضور نداشتن جناب قانونی به عنوان رییس مجلس در همان روز رای دهی بود، که این خود می تواند نقطه ضعفی باشد، بر این که نماینده گان پارلمان یا از مسوولیت شان نا آگاه هستند و نمی داند وظیفه شان چه است، یا هم این که دوست دارند، بازی به درازا بکشد، و نظاره کننده گان بازی های سیاسی باشند.
گفته می شود که دادگاه عالی کشور، در کنار دیگر مسایل، در این برسی چند صفحه یی خود، بر دو نکته مهم تاکید داشته است، یکی اینکه وزارت امور خارجه با مسايل پناهندگان ارتباط کارى مستقیم نداشته و آقاى اسپنتا عمداً در مساله دخالت داده شده است، دوم اينکه رای گیری دو بار در مورد يک وزير مخالف طرزالعمل (آيين نامه) داخلى مجلس نمایندگان است. بر اساس قانون اساسى افغانستان، دادگاه عالی يگانه مرجع عالى صدور حکم در کشور است و تصمیم آن باید مورد پذیرش همه قرار بگیرد.
با رسیدن متن بررسی دادگاه عالی به پارلمان یونس قانونی این بار به فکر دقت در کارها شده، و به نماینده گان گفته است که باید در این مورد با دقت تمام بر خورد صورت بگیرد و از نتایج وحشت ناک کارها و تصامیم احساساتی و عجله هشدار داده است.
قانونی گفته بود که او به تمام سفارت خانه های مقیم کابل و بقیه جاهای دیگر که ارتباط مستقیم با وزارت خارجه دارد، نامه های خواهد فرستاد مبنی بر این که سپنتا به عنوان وزیر خارجه صلاحیت کاری نداشته است. فکر می کنم این حرف آقای قانونی نیز از روی احساسات بوده و او شاید درک کند، بعد از این گونه حرکت های احساساتی نداشته باشد.
کاری که دادگاه عالی انجام داد، در تضاد سریح با تصمیم پارلمان قرار گرفته و انتظار این می رود که گویا پارلمان عکس و العمل شدیدی در مقابل این اقدام داد گاه عالی نشان خواهد داد. اگر قرار باشد، پارلمان واکنش که در مقابل اعلامیه دفتر ریاست جمهوری در مورد ابهام در قضیه سپنتا، از خود نشان دادند، در مقابل دادگاه عالی هم از خود نشان دهد، جنگ سختی بین دو نهاد تقنینی و قضایی کشور، شروع خواهد شد و آنوقت باید نهاد اجرایی به نظاره بنشیند و یا هم میانجی گری کند.
وزارت خارجه قبلا هم گفته بود که در قضیه سلب صلاحیت داکتر سپنتا دست های خارجی کار کرده و این کار دقیقا از اندیشه های نماینده گان مجلس آب نمی خورد. حال اگر رای که داده گاه عالی برای ابقای سپنتا داده، درست باشد، پس معلوم است که پارلمان افغانستان در مورد اجرای هر کار و تصمیمی که در این نهاد طرح و تصویب می شود اشتباه می کند و نباید به آن اعتماد داشت، زیرا امکان این وجود دارد که حتا در ساختن قوانین و تصویب شان، مشکل و دخالت وجود داشته باشد. بناءً نباید به پارلمان افغانستان با چشم یک نهاد قانون گذار دید و به این مساله دل بست که نماینده گان ما می تواند، کار کنند، که در آن منافع ملی کشور در نظر گرفته شده باشد.
حالا دور از انتظار هم نیست که استیضاح سپنتا کاملا یک موضوع سیاسی بوده، و همین طور رد صلاحیت شدن او نیز. اما کسانی که در پارلمان برخلاف این حرکت تعداد دیگر بودند، چرا خاموش اند و از دست داشتن کشورهای دیگر در پارلمان عکس العمل نشان نمی دهد؟ در هر صورت این جنگ انجام خوبی نخواهد داشت و به باور من که ماجرا تازه شروع شده و ادامه خواهد یافت. در این میان کی ها نفع خواهد برد، مشخص است که پاکستان و ایران در همین دور و بر ها و کلان های ما در غرب.
اما این سوال باقی می ماند و شاید در همین زودی ها روشن شود که سپنتا کدام بازی جدیدی را آغاز کرد، یا که نه واقعیت این است که باید این طور می شد؟
پيامها
5 جون 2007, 06:09
جنگ سپنتا با پارلمان جنگ بین دو گروه از دشمنان مردم افغانستان است که به سرنوشت مردم ما کوچکترین ارتباطی نمیگیرد.
چه سپنتا باشد یا داکتر عبداله یا فرد دیگری، در سرنوشت مردم ما کوچکترین تغییری نخواهد آمد. آیا با آمدن سپنتا به جای جنگسالاری چون عبداله کدام مشکلی از مشکلات مردم ما کم شد؟ آیا کدام گرهی از مسایل افغانستان باز شد؟
این جنگ های خانوادگی بین دشمنان مردم است که میخواهند توجه همه را به آن معطوف ساخته که درد ها و الام و مشکلات به فراموشی سپرده شوند. این یک تاکتیک دشمن است که هر وقت بوی رسوایی و فساد و بیکفایتی و حرامزادگی اش اوج گرفت میکوشد یک مسئله خبرساز را ترتیب دهد که توجه مردم به آن جلب گردد و مسایل اصلی به فراموشی سپرده شود.
اگر بین پارلمان نشینان و سپنتا فرق مهمی میبود چطور وی توانست در ابتدا به این آسانی رای اعتماد بدست آرد؟؟ پارلمانی که ملالی جویا را بخاطر شهامت بی نظیر و ایستادگی قهرمانانه اش بیرون پرتاپ میکند ممکن بود که اگر سپنتا را همرنگ خود نمیدانستند برایش رای اعتماد دهند؟؟
سپنتا ها و نظایر شان که آماده اند در خدمت دولت فاسد و مافیایی و مزدور بیگانه خدمت انجام دهند هرگز نمیتوانند غمخوار و مرهم گذار ستمدیدههای کشور ما باشند.
1 فبروری 2009, 23:37
عزیز رویش احمدیار هرات
برادر عزیزم من به این باورم که داکتر صاحت سپنتا تنها برجسته ترین شخصیت ملی وسیاسی کشور درمیان کابینه کرزی است که ملت غمدیده افغانستان به او افتخار میکند. ایکاش ما ده تا سپنتا دیگه هم میداشتم تا زره از مشکلات ما کم میشد
5 جون 2007, 07:06, توسط حمید
نام خدا در افغانستان کلگی تحلیل گر و مفسر شده اند. البته این تحلیلگران ارجمند اعتبار سایت کابل پرس? ره هم بسیار بالا بردند !! لطفاً به آقای نویسنده بگوئید که از انشاء که بگذریم، اول باید املاء خود را تکمیل کنند باز مسایل کلان کشور را تجزیه و تحلیل فرمایند. یک چند لغت ره خو مه برشان روان می کنم !!!
سلب اعتماد -
تناقض ها -
صریح -
اطمینان -
مطمئن -
واضح -
دادگاه عالی
5 جون 2007, 07:38, توسط وطنخواه
تحليل وابراز نظر حق مسلم هر فرد ملت ماست اما تعرض به هويت هاى قومى ودشنام دادن نشان اين است كه فرد مذكور واقعا ازتربيه فاميلى برخوردار نمى باشد خودم ذاتا يك بشتون هستم اما خجالت مى كشم از آن انسانهايكه بنام دفاع از تبار من تعرض را بالاى ديكران انجام مى دهد تا آنهارا عمدا وقصدا وادار سازد تا عكس العمل بالمثل نشان دهند خواهش من ازبرادران شمالى وال وتاجيكان عزيزم اين است كه عناصر تفرقه افكن را كه عمدتا همان شعله يى ها و راوايى ها هستند كه مى خواهند كه اقوام و تبارها را باهم بيندازند بشناسند واهميت به دشنامهاى شان قايل نشوند بنا به قول معروف كه به لق لق كردن سك دريا مردارنمى شود اكتفا كنند من باور كامل دارم كه اين ها بشتون نيستند از سياق كلام شان واضح معلوم مى شود كه فقط راوايى هستند كه برادران تاجيك مارا تحريك نموده تاآنها به دشنام متقابل رو آورند من خودم قسم مى خورم كه درصورت كه 15% بشتون مى توانست كه نامه هاى كامبيوترى بنويسد ديكر ما اسير طالبان جاهل نمى شديم والله كه اين ها بشتون نيستند
5 جون 2007, 08:06, توسط انور
اگر کمی به جریانات چند هفته گذشته دقت کنیم می بینیم که استیضاح وزیر خارجه توسط ولسی جرگه تبدیل به استحضاء وی البته از جانب خودش در خارج و داخل کشور شده است.
حب چوکی و قدرت را همه بوضاحت می بینیم و نیز می بینیم که در این بین فرقی بین یک دموکرات شاگرد مکتب فرانکفورت و یک قوماندان بیسواد بقول خود وزیر (جنگسالار) وجود ندارد.
لطفاً شما هم منبعد بجای کلمه استیضاح وزیر خارجه، استحضاء نوشته کنید. !
5 جون 2007, 08:30, توسط محمد هروی
من با نظر آقای پدرام مخالف هستم. وزیر خارجه در تقلای بدست آوردن مجدد وزارت خارجه، با پای گذاشتن بر تمامی عقاید و باورهائی که از او شنیده بودیم همه چیز خود را باخته است، هرچند که دو سال دیگر سرپرست وزارت خارجه باشد.
5 جون 2007, 09:48, توسط وطنخواه
كلمه استحضاء را نفهميدم شايد منظور انور جان استهزاء باشد كه همانا مسخره ساختن مراد است اميدوارم كه صحيح فهميده باشم
5 جون 2007, 23:58
چقه عالی! راس می گی؟؟ او، مای گاد! یک جوک خو هم بگو، نه؟!
6 جون 2007, 04:14, توسط سبزه وارى
با درد ودريغ که نام هروى را برگزيده ايى
تمام سرزمين حماسه آفرين هرى از موجوديت شما خود فروخته ها و غلامان
ايران احساس ننگ و شرم دارند ، روى تان سيا تر باه
5 جون 2007, 12:28, توسط بهادر
هموطن
در این چند روز عده ای خود را در عقب این یا آن ملیت برادر افغان پنهان کرده و به مسایل که فقط با جنایتکاران جنگی ارتباط دارد جنبه قومی، لسانی و منطقوی میدهند و برای براهت دادن جنایات شیطان الدین ربانی و جنایتکار ملی مسعود موضوعات را منحرف میکنند.
هر کس که به مسایل قومی دامن میزند باید بداند که ما میدانیم که آنها سست عنصر های اند که شهامت دفاع از خود و قهرمانان مصنوعی شانرا ندارند و به فحاشی و دشنام به مادر و خواهر این و آن میپردازند و ملیت های باهم برادر افغان را توهین میکنند.
من از همه اولتر از حامیان شیطان الدین ربانی و جنایتکار ملی مسعود میخواهم که در عقب مسایل قومی و ملی خود را پنهان نکنند و یکبار با نام پشتون و باری دیگر با نام تاجک قدعلم نکرده و به عوض آن با منطق به مابگویند که چگونه میتوانند قتل عام و ویرانی کشور را بوسیله جنایتکاران فوق الذکر نادیده گرفته آنها را قهرمانان و مجاهدین شان خطاب کنند.
5 جون 2007, 15:21
دشنام دهنده كان كه خودراعقب اين سايت مخفى ساخته اند آقايان كانديد اكادميسن محمد اعظم سيستانى ويس ناصرى و آقاى معروفى اند
5 جون 2007, 15:43, توسط وطنخواه
اى بهادر نا بهادر درصورت كه تو مى خواهى كه از مخالفينت خواهان توضيجات در باره اعمالشان باشى قبل از همه تربيه فاميلى رايادبكير وبعد منطق سوال كردن را ونوع طرح كردن سوال را وهم اينكه درست بنويس كه برائت وبراهت ازهم فرق دارند سوادت راتكميل كن خيلى انسانهاى باشرف هستند كه آنها هم مخالف مجاهدين ويا آقاى ربانى اند اما آنها تربيه فاميلى دارند ازيك بدر ومادر باادب بدنيا آمده اند مخالفت باهركس حق طبيعى هرانسان است اما قبل ازاثبات هر اتهام حد اقل زبان انسان را بايد فرابكيرى از استعمال كلمات ركيك خود دارى كن قبل ازهرجيز بايد برايت اين را بفهمانم تاوقتيكه زبان انسان رابلد نشوى هيج كس حتى مجرم ترين انسان روى زمين مجبور به جواب كفتن درمقابل انسان مانند تو نيست
6 جون 2007, 20:43, توسط جبغويه
درود :
اقاي وطنخواه درست استدلال ميكنند.با بي ادبي ودشنام دادن نميتوان خود را بر حق ثابت كرد!نقد سياست ها ي متفاوت حق مردم است.اما اين نقد بايد شرافتمندانه باشد.اي بهادر ! پند اقاي وطنخواه را بشنو وبيش از اين با استفاده از زبان بازاري فضاي گفتگ و گو ها را زشت زننده نساز.
5 جون 2007, 13:04, توسط Kudos Talash
Khoradad 15,1386 - 5 June 2007
Mr. Rangin Dadfar Sapanta elected Zaher Tanin as representative Khorasan-Country (Afgha=Pashtun-Stan) in United Nation ! Mr. R.D.Sapanta knew who Mr.Zaher Tanin was a khadist , ( khad organization was/is a branch of before K.G.B. secret organization in Afghan=Pashtun -Stan ; like : Sawak was/is a branch of C.I.A. secret organization from August 1953 till 1979 in Iran/Persia ) and khad killed more than -100000- educated, and patriotic innocent people from - 1978 to 1992 because those people did not want to cooperate as collaborators for Russia / former Social-Imperialism , like : Members Khalq and Parcham Parties. None of those killed had a small weapon , like : a knife , but the Russian collaborators killed all of them without trial ; and without any evidence. ! Khalq and Parcham did not call in E v i d e n c e ? ( 90% of those innocent killed people were Tajik , and Hazara) The Russia servants dreamed that they must not have any kind of oppositions in future ; they could not think or not wanted to think , the world will not turn , how they want. Finally they lost the political-power with infamy in year 1992, and escaped to Imperialism countries ! ? They are living in Imperialism countries now , like : pigs; and work for C.I.A. ,and F.B.I. Mafias as writers in sites : Afghan=Pashtun-Mellat party ,and Afghan-Germany on line ,and some other nets --- , agents , informers/informants , and other jobs , like Sawak people ,and Tudah organization
Certainly , C.I.A. ordered to Mr. Rangin Dadfar Sapanta to elect Zaher Tanin as representative Khorasan-Countr(Afghan=Pashtun -Stan - - in United Nation because America could broke the unity between Islamic-Countries with this action
From apuppet government must not expect a better handling
Mr. R.D.Sapanta did not do a useful action for people in about a year that he work as minister ! He just changed the people of Mr.Rabani with the people traitor Zaher Shah ? Maybe for he , this is a big work ! He will not ,and can not do any useful work for people in future
In a country that 80% of people suffer from malnutrition , and about 30% people are homeless , why did buy a minister from government money 60000 dollar a car ? Although ,the foreign ministary has two useabl cars for minister now ! When Mr.R.D.Sapanta began work with the puppet government ,and Mujahidin , I was sure ,he can not work with them as a staff ,not as minister,but I did not write any thing because his defenders not think ,I do propaganda. Now , he has no power, in future he must obey from Hamid Karzai 100%,and be happy that he is a minister ! I wrote yesterday ,the best solution is it, that he go back to Germany
Fascism and ugly/haesslich U.S.A. - ta_lash yahoo.com
5 جون 2007, 15:15
آقاي مختار پدرام تحليل خوبي کردند اما در يک مورد اغماض ميکنند که دادگاه عالي را منزه، پاکدامن و بالا ترين مرجع قانون بمعني واقعي اش فکر ميکنند. نخير افراد اين دادگاه از طرف رئيس جمهور شخصا نظر به ملحوضات سياسي بخصوص خودش انتخاب شده اند. بنابران اين دادگاه بيطرف نميتواند باشد. آينده نشان خواهد داد که اين دادگاه در ديگر موارد هم بنفع دولت رأي خواهد داد. اين بد بختي کشور ماست. حالا دولت توطئه ديگري را آغاز کرده است. دادستان کل کشور که کاملا يک شخص سياسي هست ونه يک شخص حقوقي بيطرف، ميخواهد چند عضو پارلمان رابخاطر اختلاس (؟) در گذشته بازخواهي کند. آيا ميشود به آنچه اين آقا ادعا ميکند مباحات کرد؟
5 جون 2007, 18:11
هم استیضاح از سپنتا، هم رد صلاحیت شدنش و هم دو باره برگرداندنش یک بازی و یک درامهء سیاسی بود. البته به دایرکتری کرزی و تیم مشاورینش....
این که در پارلمان اشخاص خوشباور، معامله گرو جدا از مردم نشسته اند، درین هم شکی نیست.
5 جون 2007, 19:30, توسط hamdaam
dostan medanaam del hamatan ba watan va avolad watan mesozad.vaqte kei sarzamine ashghal shoda bashad,dar an gap awal ra ashalgar mezand.dar watan ma usa an nato arkei kei ba eishan khosh khedmate kona an ra mekhahan.na del soze mardom ash ra, dar maorede wazere makhloe kharja SPANTA baheid goft ein haam bashomole KARZAI va kabenash,manade eik wasila masrafe estemal meshavan zamanieke masraf shan takmil shod ba door andakhta meshavan.ASHGHAL GARN ,MEKHAHAND BA ANDAKHTAN MELLAT BAHAAM VA masrof sakhtan jezfahem ha jamea hamcho derama ha ra ba nemaesh megozarand. hosher ba eid bod hazara,pashton,tajik,ozbak......hama ensan va avlade adam eim behaeid az negae ansanie va isalame nazar koniem.begozared tafroq va nefaq ra ab ba aseyabe ashghal garan marezed.ashal gar har kei kei ke bashad eik adaf darad manfeat khod ein chi rus bashad chi paki,arab va ya usa ya eu.
5 جون 2007, 21:32
ممنون از تمام عزیزان که در این جا نظر داده اند.
یکی از دوستانم متوجه باشند که من نگفته ام دادگاه عالی کشور پاک و منزه است، بلکه من گفتم که دادگاه عالی در افغانستان بالا ترین مرجع است که حکم می راند. و فیصله ای نهایی را می کند.
از حمید مهربان دنیای سپاس و خیلی متشکرم عزیزم، البته که شاید مشکل داشته باشم و یا هم شاید این به دلیل کمبود وقت فقط تایپ می کنم و وقتی برای بازخوانی هم ندارم. اما با آن هم من می پذیرم، که نواقص هم در تحلیل وجود دارد و هم در مسایل دستوری و فکر می کنم که این درست نخواهد بود که تا پروفیسور نشده باشیم نوشتن غلط است. من به این باور هستم که نوشتن در نفس خودش خوب است و تا این مرحله تمرین و مشق را پشت سر نگذاریم نمی توانیم نوسنده و تحلیل گر باشیم. من منتظر این گونه انتقاد های عزیزان هستیم و امید وارم که در هر نوشته من که در این جا به نشر می رسد، دوستانم تقیه نکنند و انتقاد کنند.....
پدرام
5 جون 2007, 23:10, توسط کاوه غرجی
پدرام عزیز سلام .
کاوه غرجی استم و و این ادرس من است ahangar yahoo.com با من در تماس باش
آسمان یارت
6 جون 2007, 00:04
من نیز با نظر پدرام عزیز موافقم. بنویس تا شوی خوش نویس!
پدرام عزیز،
مطلب ای واقعبینانه، جامع و مقبول ی را به رشته تحریر ومورد تحلیل و بررسی قرار دادی. برایت آرزوی موفقیت دارم.
با احترام
6 جون 2007, 01:36, توسط کاوه غرجی
ببخش این ادرس درست من است . کاوه استم. ahangar2 yahoo.com
6 جون 2007, 07:25, توسط jusuf
medaned ke karzaiham hotale bod aspanah koni hala kodamesh kobe
koni ya hotale har do kharab mekonad wataneton ra
seite kabul perss betaraf hanest hezbe waahdat ast
man ham jaghore
9 جون 2007, 03:20
من فقط در فكر اينم كه چي وقت اين همه سر بسر گذاشتن ها، بر ضد افكار بودن ها، خودر را بلند شمردن ها، حرف يك دگر را رد كردن ها، خود نديدن و ديدن همه كس ها، بغض و كينه توزي ها و هراز هاي ديگر كه رو به فقر گرائيدن هاي ما افغانها ميشود از ميان برداشته خواهد شد.
هر كسي پشت كي برد نشست و سايت كابل پرس را خواند ضرور نميدانم حتمادر باره تحليل و يا نوشته و گفته كسي نظر بدهد.
از براي خدا بيائيد از اين همه گفتار يك كمي هم پندار برگيريم، بيائيد تااز همه انتقاد هاي نا بجا يك كمي هم به تشويق بپردازيم.
اي مردم اي ملت! آيا ميشود همه ما رئيس جمهور باشيم؟ آيا ميشود همه ما وزير خارجه و يا امر بزرگ را در كشور بدست گيريم؟؟ پس بر كسي كه راي اعتماد داديم بايد ازو دفاع كنيم گر پاه كج ميگذارد اورا آگاه كنيم، منظورم تنها آقاي سپنتا نيست همه دولت مردان انخابي هستند. اي مردم! آيا پارلمان از شما و شما از پارلمان نيستيد، آيا شما خود پارلمان ايجاد نكرده ايد؟؟ پس پارلمان كه مردم اند تصميم گيرنده است و مردم به آن گوش فرا دهنده. پارلمان عزيز بتو راي اعتماد داديم، ترا وكيل و نماينده خود برگزيديم ترا بخدا سوگند ميدهم بيش از اين ملت خودرا توحين نكن. تصميم عاقلانه بگير، يكبار بگير پارلمان كه بوجل بازي نيست يكبار نشد بار ديگر بزن.
آنكس كه تو انتخاب ميكني يكبار بكن، به كمكش ايستاد باش اورا بخوان وبر او راه بنما تو اگر بدنبال تمسخر آن بر ميائي درواقع خودت وملتت را تمسخر ميكني.
ب ط از هرات