صفحه نخست > دیدگاه > احمد ضیاء مسعود به دنبال چیست؟

احمد ضیاء مسعود به دنبال چیست؟

عبدالله کوهزاد
سه شنبه 24 فبروری 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

"من هیچ صلاحیتی ندارم. حضور من صرفا سمبلیک است. تمام نامه ها و دستورات من توسط "اداره امور" (اداره ریاست جمهوری کرزی) کنترل می شود. افغانستان گرفتار انحصار و استبداد قومی و زبانی است و..." این بخشی از مطالبی بود که چندی قبل توسط "احمدضیاء مسعود"معاون اول رئیس جمهور اعلام شد. سخنرانی وی در یک مراسم قومی- محلی٬‌ در زادگاه و محل فعالیت های نظامی برادرش "احمدشاه مسعود" در پنجشیر صورت گرفت و سپس در رسانه ها انعکاس یافت.

خبر دیگر آن است که به دنبال این امر " احمدضیاء‌ مسعود" در روز های اخیر برخورد های تند و تنش آلودی با شخص کرزی و تیم سیاسی وی داشته است. این تنش ها به جلسات کابینه نیز کشیده شد. مطابق خبرها کرزی به مسعود اتهام وابستگی به کشورهای خارجی و نوکری بیگانه زده است. سپس احمدضیاء‌ مسعود بدون کدام ملاحظه خطاب به کرزی گفته است:" شما فرد نالایق٬‌ فاسد و نوکر بیگانه هستی و شما همه تان فاشیست هستید و..." این تنش های لفظی شدید تر از برخورد قبلی کرزی در کابینه بود که در مجموع ده دقیقه به طول انجامیده است.

جالب آن است که هرکدام دیگری را به نوکری بیگانه متهم می کند. این نشانگر آن است که وابستگی هرکدام از آنها به کشورهای بیگانه امر روشنی برای همدیگر است. پس وای به حال این کشوری که رئیس جمهور و معاون او به روشنی می داند که دیگری به عنوان نوکر بیگانه در کنارش حضور دارد و این حقیقت پس از سالها کار در کنار همدیگر بر آنها آشکار شده است. بگذریم از این حقیقت تلخ که هردو تاحد زیادی راست می گویند. (!!!؟)

قضیه تنش وبرخورد تند زبانی احمدضیاء‌ مسعود دنباله و شبیه نارضایتی و برخورد سیاسی "محمد محقق" در کابینه قبلی کرزی است که به شکل بسیار صریحی در رسانه های ملی و بین المللی انعکاس یافت. "محمد محقق" به لطف این برخورد شهرت قومی و سیاسی گسترده یافت که به دنبال آن کاندید ریاست جمهوری شد. معلوم نیست که قصد "احمدضیاء مسعود" چه بوده و او به دنبال چیست(؟)

به نظر می رسد زادگاه " احمدضیاء"محل امنی برای ابراز آشکار این درد نهفته بود که جناب معاون اول شجاعت کم نظیری را در خلوتگاه دره های پنجشیر به نمایش گذاشته است. برخورد تکمیلی و مستقیم او با تیم کرزی در کابینه صریح بوده و با هدف انعکاس رسانه ای و تبلیغاتی صورت گرفته است.

البته در عین حال نمی توان انکار کرد که شخص "احمدضیاء مسعود" فرد آرام و با افکار مثبت و دور از خوی جنگی و ناسازگاری می باشد. از این جهت او نسبت به برادرش فقیدش " احمدشاه مسعود" امتیاز قابل توجه دارد. همین خصیصه باعث شد که وی توانست حضور آرام و بی دغدغه خودش را در زیر سایه حکومت کرزی تجربه کند.

"احمدضیاء" تا کنون توانسته بود در پست معاونت کرزی به شکل آرام و بدور از سروصدای سیاسی خاص"شورای نظار" به استفاده های شخصی و خانوادگی بسیار زیادی دست یابد. که از این جهت همیشه مورد نارضایتی و عصبانیت یاران دیروز برادرش احمدشاه بود. یک نمونه ازنارضایتی ناشی از آن بود که وی در راس خانواده خودش مانع استفاده تبلیغاتی "محمد یونس قانونی" از نام " احمدشاه مسعود" در انتخابات ریاست جمهوری شد.

"یونس قانونی" جزو شورای نظامی " احمدشاه مسعود" بود که در تمام صحنه های جنگی و سیاسی تخاصم بین اقوام وعلی الخصوص در جنگ های کابل حضور فعال داشت. در عین حال ممانعت "خانواده مسعود" نشانگر بخل سیاسی غیر منتظره بود. در عین آن که از نظر قومی و حزبی هزینه سیاسی وحیثیتی سنگینی را برای این خانواده ببار می آورد. البته بعدها معلوم شد که "یونس قانونی" از این ممانعت تبلیغاتی مشکلی پیدا نکرد و حتی به نفع " ‌قانونی" تمام شد. از آن جهت که احمدشاه مسعود" شخصیت جنگی و ناسازگار داشت. این چهره تداعی کننده خاطره بسیار تلخی از کشتارها و تخریب ها برای مردم افغانستان و علی الخصوص مردم کابل است که برای مقبولیت مردمی "یونس قانونی" درانتخابات ریاست جمهوری بسیار ضرر داشت.

دلیل دیگر ممانعت خانواده مسعود آن بود که گفته می شود: " دوستان سیاسی و نطامی دیروز احمدشاه مسعود متهم به توطئه در قتل مرموز وی می باشند. در بسیاری از اسناد و نوشته ها آمده است که شخص دکتر عبدالله٬ یونس قانونی٬ قسیم فهیم و.... در قتل رمز آلود "احمدشاه مسعود" دست داشته اند.(مقالات متعدد نشر شده درسایت کابل پرس?). دلیل دیگر آن بود که خانواده مسعود و علی الخصوص شخص "احمدضیاء" می خواست به این طریق چراغ سبزی به گروه سیاسی رئیس کنونی خودش(حامد کرزی) نشان دهد. تا از این معبر زندگی مفید و تجربه پرسود خودش را در کاخ صدارت به آرامی و بدون تنش بگذراند.

احمدضیاء مسعود در این تجربه می خواست رابطه نزدیکی را با کشورهای حامی دولت کرزی وعلی الخصوص کشور آمریکا ایجاد کند. تا از این معبر آینده سیاسی مفیدی را در پیش رو آورد. بعد از نزدیکی او به تیم سیاسی کرزی و هزینه قومی و حزبی٬ "احمدضیاء" قصد داشت شخصیت آرام خودش را بدور از غوغاهای حزبی و قومی تنش آلود سیاسی برای تیم حامد کرزی و سازمان های حقوق بشر غربی به اثبات برساند.

اسناد حقوق بشری و مکتوب زیادی وجود دارد که شخصیت برادر فقیدش را به اعمال ضد بشری وکشتار مردم بی گناه کابل متهم می کند و این برای شخصیت سیاسی "احمدضیاء" فوق العاده ضرر می رساند. احمدضیاء مسعود حتی در قضیه اتهام برادر فقیدش در ارتباط با نقض سیستماتیک حقوق بشر و جنایت های جنگی و بشری در فاجعه معروف "افشار کابل" هم سکوت کرد تا مبادا چهره سیاسی جدید وی نزد مردم افغانستان آسیب ببیند. این اقدامات مناسبی بود که تا کنون از طریق حرکت آرام سیاسی " احمدضیاء‌ مسعود" به نمایش گذاشته شده بود. از همین منظر بسیاری معقتد بودند که وی تفاوت آشکاری با برادرش احمدشاه دارد. وی صلح طلب و غیر جنجالی است و قدرت سازگاری زیادی با شرایط کاری تیم کرزی یا هرکس دیگر دارد.

اما گویا در این اواخر شرایط دوستی و نزدیکی " احمدضیاء" با تیم حامد کرزی دچار دگرگونی شده است. زیرا به نظر می رسد وی از این راه طولانی و پرهزینه هم ناراضی برگشته است. بدان دلیل که این مساله باعث شده تا " احمدضیاء مسعود" شجاعت غیر منتظره ای را از خود به نمایش بگذارد. وی توانست درد نهفته سیاست قومی و زبانی افغانستان را برای اولین بار در شکل ابراز عقده تحقیر یک معاون توسط رئیس و یا یک گلایه سیاسی افزون خواهانه نشان دهد. این در حالی است که وی می توانست آخرین فرصت های معاونت بدست آمده را نیز به آرامی سپری کند و استفاده های شخصی و خانوادگی خودش را به مراحل مطلوب برساند.

اعتراض و نارضایتی آشکار احمدضیاء مسعود امر غیر منتظره ای بود. تاکنون نمونه آن از وی مشاهده نشده بود. بسیاری معتقد اند شاید وی در این مرحله نیز به دنبال فرصت سیاسی ومعاملاتی بهتری باشد. و یا شاید حضورش درمحل فعالیت های نظامی " احمدشاه مسعود" احساس غرور و مقاومتی را در وی به وجود آورده که دیگر نمی خواهد فضای ذلت بار و تحقیر آمیز چوکی معاونت تیم کرزی را تحمل کند(؟) معلوم نیست قصد او صرفا ابراز عقده یا تصمیم بر عدم قبول تحقیرهای چوکی معاونت است و یا این که قصد های بزرگ دیگری دارد که بدین وسیله می خواهد زمینه مقبولیت مردمی وقومی خویش را نزد تاجیک ها تدارک دیده و در آینده ها برنامه ریزی های سیاسی خاص دارد (؟)

آری "احمدضیاء" برادر" احمدشاه مسعود" است. همان مسعودی که در زمان تسلط نظامی خودش بر شهر کابل به عنوان وزیر دفاع دولت "حضرت مجددی صاحب" برقدرت نظامی بجا مانده از دولت کمونیستی کابل تکیه زده بود و بدین وسیله قدرت زیادی را بر علیه رقیبان سیاسی و قومی خودش بکار برد. نقش دیگر احمدشاه مسعود در کابل آن بود که به قول صبغت اله مجددی و نبی عظیمی عامل مهمی در شعله ور ساختن جنگ بین اقوام بود. مجددی در بیانیه پایانی خودش یاد آور می شد که مسعود در بروز اختلاف و جنگ بین اتحاد اسلامی سیاف و حزب وحدت مزاری نقش فعال داشت. همین نکته توسط نبی عظیمی در کتاب اردو وسیاست مورد تاکید قرار گرفته است.( اردو وسیاست صفحه 432)

به دنبال این مساله حضرت مجددی در بیانیه پایانی خودش به تلخی یاد آور می شود که : "صلاحیت من در مقام رئیس دولت مجاهدین همیشه توسط نظامیان شورای نظار نقض شده ونادیده گرفته می شود. بیانیه ها و دستورات من توسط نیروهای شورای نظار احمدشاه مسعود کنترل و پاره می شود. و مواضع و اعلانات من از رادیو و تلویزیون ملی نشر نمی شود. حتی طیاره من بعد از بازگشت از پاکستان در آسمان کابل توسط راکت مورد اصابت قرار گرفت و هیچ بازخواستی توسط وزیر دفاع احمدشاه مسعود صورت نگرفت." ( بیانیه پایانی مجددی به نقل از کتاب اردو وسیاست نوشته نبی عظیمی صفحه 435)

شخص" احمدضیاء مسعود" در جنگ های کابل شریک نبود. نقش سیاسی یا نظامی خاصی نیز در تحولات تلخ و شیرین افغانستان نداشت. قسمت زیادی از زندگی و حضور " احمدضیاء مسعود" در کشورهای غربی بوده. در حالی که رابطه برادر فقیدش با کشورهای شرقی و خصوص دولت روسیه (شوروی سابق)٬ ایران٬ تاجیکستان و هند استحکام یافته بود. به نحوی که " احمدشاه مسعود" پس از زخمی شدن در تاجیکستان آرام گرفت.

رابطه مخفی و آشکار" احمدشاه مسعود" با روس ها ابتداءا در زمان تجاوز شوروی به افغانستان شروع شد. که این رابطه تاکنون هم با فراز و نشیب به قوت خودش باقی است. دنباله این روابط از نظر سیاسی و تدارکاتی توسط عناصر باقی مانده از "شورای نظار احمدشاه مسعود" تا کنون هم ادامه دارد. با این تفاوت که نقش اصلی کشورهای مزبور پیمانه اهمیت کشورهای غربی نیست.

اگر قصد احمدضیاء‌ مسعود صرفا ایجاد نارضایتی در تاجیک ها و استفاده سیاسی از آن باشد٬‌ این حربه چندان موثر به نظر نمی رسد. و اگر هدف مسعود صرفا افزایش وزن سیاسی باشد این انتظار هم در شرایط کنونی سخت است زیرا اولا تیم کرزی در اصل فرصت چندانی برای تداوم حکومت و برنده شدن درحکومت آینده ندارد. دوما تیم منتظر قدرت و سایر کاندیدهای مورد علاقه آمریکا متشکل از کسانی خواهند بود که سختگیر تر از کرزی بوده و گذاره امثال "احمدضیاء‌ مسعود" یا " کریم خلیلی" با آنها در چوکی صدارت و حتی به شکل سمبلیک نیز مشکل است.. به نظر می رسد جان " احمدضیاء مسعود" و کریم خلیلی هم از همین مساله به درد رسیده است. با این تفاوت که کریم خلیلی مایه چندانی برای ابراز نارضایتی و احساس غرور- چه رسد به افزایش وزن سیاسی یا هوس های کلان- ندارد.

مشکل دیگر " احمدضیاء" برای افزایش وزن سیاسی آن است که تیم سیاسی فعالی درمیان تاجیک ها ندارد. زیرا ارتباط او با عناصر فعال شورای نظار ضعیف و غیر قابل اعتماد است. یک نمونه عدم شرکت وی در ائتلاف مخالف دولت کرزی است. که رهبری تاجیک ها در این ائتلاف با ربانی و قانونی تثبیت شده است. نمونه دیگر رابطه سرد و تنش آلود وی با یونس قانونی٬ فهیم و عبدالله است. زیرا که نادیده انگاشتن تنش های گذشته و علی الخصوص قضیه اتهام ترور برادرش در مورد افراد مذکور باعث رنج وی می باشد.

با این وجود موفقیت "احمدضیاء‌مسعود" در افزایش وزن سیاسی و یا زمینه سازی برای نارضایتی قومی واستفاده جهت اقدامات بزرگ تر سیاسی بعید به نظر نمی رسد در عین آن که امر آسانی نیست. زیرا "داکتر عبدالله" و "یونس قانونی" هم هوس ریاست جمهوری دارد. رابطه عبدالله پس از اشرف غنی٬‌جلالی و احدی با آمریکا تحکیم یافته و یونس قانونی هم میراث دار روابط گذشته احمدشاه مسعود با کشورهای روسیه٬‌ ایران٬‌ تاجیکستان و هند است.

با تمام این مشکلات خوب است به این نکته توجه شود به علی رغم این مسایل بازهم "احمدضیاء‌مسعود" تنها فرد مناسبی است که به نمایندگی از جمعیت خاص تاجیک ها می تواند در حکومت آینده افغانستان حضور داشته باشد. دلیل اصلی این دیدگاه آن است که اولا شخصیت او آرام و صلح طلب و بدور از هرگونه اتهام جرایم جنگی و جنایت است. ثانیا نسبت به سایر افراد همکیش خودش سازگاری زیادی را شرایط مختلف سیاسی و کاری اعضای دولت آینده خواهد داشت.

قتل احمد شاه مسعود!

عبدالله عبدالله در قتل احمد شاه مسعود دست داشته است!

چهار شنبه 23 ژوئيه 2008


نقش رهبران جهادی در قتل احمد شاه مسعود

نويسنده: ناصر پويا

سه شنبه 8 ژانويه 2008


مسعود به مراتب بیشتر از طالبان کمک خارجی دریافت می کرد

نويسنده: حکیم نعیم

دو شنبه 12 نوامبر 2007

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • بسيار چاپلوسي كردي وطندار! تو چي خبر داري كه او چي كرده و چي نكرده؟ خواب ديده اي؟

    مردم باو راي ندادند كه او 5 سال خود را آرام بگيرد و عيش و نوش كند باز 5 سال بعد براي 5 سال ديگر صدا بكشد. مردم باو راي ندادند كه برود و در شهرنو و وزير اكبر خان و كارته پروان بخوابد و يك سفر هم بيك ولايت و منطقه دور نكند. اينكار هم صلاحيت مي خواست؟

    كج و راست گفته گفته بسيار چاپلوسي كرده اي!

  • عالی جناب از سر و ته این نوشته که بسیار طولانی هم بود چه را می خواستی به اثبات برسانی ؟ چاپلوسی برای کرزی، که عمر اش تمام است و یا اینکه می خواستی دشمنی ات را با احمد شاه مسعود به نمایش بگذاری ، که چون تو وطن فروشانی دشمن او یند . تو که از نبی عظیمی معلوم الحال و صبغت الله خان مجددی نقل قول میکنی هدف و ارمان ات آشکار است . چنین بی خلطه فیر کردن ها و چون تو مستعار نویسان بی وجدان زیاد اند

    • حرف این آقای نویسنده در مورد مسعود و عملکردهای او با سند است. سندش از بیانیه مجددی و کتاب نبی عظیمی است . همان نبی عظیمی که کابل را به نسبت تعصبات قومی وزبانی خودش به شورای نظار داد و به نجیب و دوستم خیانت کرد. و تمام تسلیحات نظامی دولت و وزارت دفاع و گارنیزیون کابل را به شورای نظار داد تا مردم کابل را از بالای کوه های تلویزیون و کوه آسمایی هدف قرار دهند و سپس مردم بیگناه کابل را با تبر بکشند و آنان را زنده زنده پیش شیران و گرگان باغ وحش کابل بیاندازند و به قول خودش هزاران طفل و زن و پیر را در افشار کابل زنده زنده در آتش خشم خود کباب کنندو به صدها زن و طفل تجاوز کنند و کام اطفال را با برچه سوراخ کنند و .... این نبی عظیمی همان کسی است که اگر او نمی بود نه شورای نظار بر کابل مسلط می شد و نه کابل توسط مسعود خراب می شد. و بالاخره همو در کتاب خود نوشت که مسعود بین اتحاد سیاف و حزب وحدت جنگ انداخت و عامل خرابی های کابل شد. مسعود در کوه تلویزیون دست درکمر ایستاده و هزاران توپ و هاوان وطیاره را امر می داد که غرب کابل و مردم بیگناه را تباه کنند.

  • احمد ضيابه دنبال انست كه قانون حاكم شود. حقوق همه اقوام و مليت هاى اين سرزمين تامين شود. مردم در رفاع زندكى كنند.او مانند برادرش مسعود قهرمان براى خود جيزى نميخواهد.اينكه تاريخ نويس وعالم الغيب خودرا معرفى ميكنيد و عصاره معده خودرا به حيث حقايق جاه ميزنيد, به بزركان تهمت ميبنديد و هدف تان تملق به به قبيله برستان است وشايد طمع غلبه كرده باشد. تو بايد هفت بار دهنت را بشويي تا نا مى از داكتر عبدالله عزيز قانونى محقق سياف دوستم و فهيم وديكر رهبران را بكير ى اينها دليرانى اند كه دشمن اساسى ما باكستان ازانها در هراس بود.تا زما نيكه مسعود بزرك زنده بود حتى نيويارك را نميتوانست بزند. طلسم نيويارك بستكى به ابرمرد در كوهاى هندوكش بوده است.در خوابى .شما جيزيكه كه نوشته ايد همين ارزوى ديرينه دشمن اصلى وديرينه ما باكستان است.بس شما مزدرورى خودرا خوب انجام دادهايد. تشكر

  • آقای مسعود از بی صلاحیتی و سمبولیک بودن خودش به مردم پنجشیر شکایت نموده. به نظر بنده ضیاجان در مدت بیش از پنج سال که از توشیح قانون اساسی میگذره یکبار هم این وثیقه ملی را مرور ننموده تا ببیند که صلاحیت ایشان درکدام حدود است. در تمام ادارات معاون وظایفی را که از جانب رئیس یا امر مافوق شان سپرده میشود انجام میدهند و در غیاب امر مافوق وظایف ایشان را انجام میدهند که برای معاون رئیس جمهور دراین زمینه نیز محدویت های وجود دارد. امدیم راجع به شکایت ضیاجان ایشان آنقدر هم بی صلاحیت نبودند چون در جریان روزهای که اقای کرزی به مسافرت میرفتند جناب معاون از صلاحیت های که درغیاب رئیس جمهور برای شان پیشبینی شده استفاده اعظمی نموده اند.
    به نمونه مثال برکناری غلام سخی نورزاد شاروال اسبق کابل و به عوض وی انتصاب انجنینر روح الله (باجه قانونی صاحب) و صدها مورد دیگر از شاهکاری های این بیچاره بی صلاحیت میباشد. اینکه این موضوع چرا در پنجشیر گفته میشود به نظر بنده ایشان میخواهند غرض اهدافی که در اینده دارنداز احساسات و احترام مردم پنچشیر که به احمد شاه مسعود داشتند استفاده کند اما یک موضوع را نباید فراموش کند که مردم پنجشیر انقدر هم نادان نیستند که ایشان فکر میکنند و نه وی وارث احمد شاه مسعود شناخته میشود مردم نجیب پنجشیر نه قبلا از ایشان حمایت کرده بودند و نه در اینده خواهند نمود.
    پیشنهاد بنده برای این بی صلاحیت بی کفایت این است تا به همین میلیونها دالری که اندوخته اند به جای دوری از افغانستان رفته و با فامیل شان یک زندگی راحتی را اختیار کنند و بگذارند مردم این سرزمین را تا در مورد اینده شان یک فرد لایق و با کفایت را انتخاب کنند.

    • احمد ضیا مسعود کار نیک و شایسته نمود ، که استیعفا نداد. چرا استیعفا میداد ؟ آیا از نظر شما تیم کرزی ، باید ضیا مسعود استیعفا میداد و جایش را باند خائن کرزی میگرفت هدف شما همین بود. ؟ زنده و سر بلند باد احمد ضیا مسعود که استیعفا نداد. اگر اشتباه میکرد و استعفا میداد بسرعت کرزی پست معاونیت را به باند خائن و اوباش خود واگذار میشد. هر کی با استیعفا احمد ضیا مسعود طرفدار بودند یا علم و دانش سیاسی ندارند و یا از طرفداران تیم کرزی هستند.

    • اگر همين آدم بي صلاحيت باشد، چه استعفا بدهد چه ندهد؟ خود اش هم مي گويد كه بي صلاحيت است.

      مهم اين است كه اگر بي صلاحيت بود چرا اين قدر دير خاموش ماند؟ آيا مي خواهد كه با سرنوشت مردم بازي كند؟ اگر بي صلاحيت بود و مي ديد كه در حق او ظلم شده است بايد مردم را از اول در جريان مي ماند. اين خانه پدري كس نيست كه هر وقت خواست صدا خود را بلند كند. حق مردم است و مردم بايد بفهمند. بزور خود نيامده بود كه اين قدر حق ناز و نخره داشته باشد.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس