چرا... سکوت.... کنم؟؟؟
ما زنان می خواهیم تا وقت و انرژی خود را صَرف ساختن جامعۀ خود سازیم نه صَرف آرایش برای لذت بردن مردان./ قانونی که در نفس خود می توانست مدافع و حامی زندگی بخشی از جامعه باشد، در عمل به قانونی ضد انسانی و اسلامی تبدیل گردید.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
مادران وخواهران گرامی:
بدین وسیله ازهمه ی شما دعوت میشود، روز چهارشنبه مورخ 26 حمل ساعت 10 پیش ازظهر در تجمع زنان کابل اشتراک نمایید.
مکان: مقابل دروازه شمالی مدرسه خاتم النبین (ص) کارته 4
همچنان هرچه سریعتر این اطلاعیه را برای سایرخانم ها برسانید – از طرف کمیته برگزاری تجمع زنان کابل.
چرا... سکوت.... کنم؟؟؟
به همۀ آنانی که به آزادی و به انسانیت باور دارند.............
به این میندیشیم که زنیم یا مرد ، به این میندیشیم که از کدام کیش و آیینیم.، به این بیندیشیم که همه انسانیم. مگر می شود انسان بود و در برابر تبعیض سکوت کرد؟ مگر می شود به انسانیت باور داشت ولی آزادی انسان را به هر بهانه ای انکار کرد؟
در این روزها هزاران حنجره از هر گوشه ای از جهان، برعلیه تبعیض و بنیادگرایی فریاد می زند. تبعیض و بنیادگرایی در قانونی که بر زندگی ما و شما، زندگی من و توو زندگی فرزندان مان سایه افکنده است.
برخورداری از قانون و زندگی در سایۀ آن، با اطمینان به عادلانه و قابل اجرا بودنش، حق هر انسانی است، صرف نظر از نژاد، زبان و مذهبش. اما قانون احوال شخصیۀ اهل تشیع که اخیرا توسط تعدادی ازمدعیان وکالت و کفالت شیعیان، تدوین و سپس توسط پارلمان تصویب و به وسیلۀ رییس جمهور افغانستان نیز توشیح گردیده است ، در مخالفت با هر تفکر انسانی، اخلاقی و در مغایرت با قانون اساسی افغانستان و تمامی موازین حقوق بشری در جهان است.
قانونی که در نفس خود می توانست مدافع و حامی زندگی بخشی از جامعه باشد، در عمل به قانونی ضد انسانی و اسلامی تبدیل گردید. قانونی که هویت و موجودیت نیمی از اجتماع را نفی کرده و او را از داشتن هر گونه حق مالکیتی، حتی بر جسم خویش محروم می سازد. قانونی که حتی بر خصوصی ترین عرصه های زندگی انسان ها تاخته و در مورد جزیی ترین مسایل فردی اشخاص تصمیم می گیرد. کاری که در هیچ دین و آیینی پذیرفته شده نیست و با هیچ منطق اخلاقی و انسانی قابل توجیه نمی باشد. ما از عالمان و دانشمندان دینی خود انتظار داریم تا با توجه به نیاز های عصر و زمان ما، قوانینی وضع نمایند که حامی و پشتیبان حقوق زنان (حق تحصیل، انتخاب همسر، حضانت فرزند، ارث، اشتغال و....) در خانواده باشد. ما زنان می خواهیم تا وقت و انرژی خود را صَرف ساختن جامعۀ خود سازیم نه صَرف آرایش برای لذت بردن مردان.
ماده 132 فقره 4
" بر زن واجب است در صورت تمایل مرد به استمتاعات جنسی از او تمکین کند "
ماده 132 فقره سوم
بند (4): تمکین آمادگی زوجه برای تمتعات جنسی متعارف زوج و بیرون نرفتن از منزل در صورت عدم عسر و حرج بدون اذن زوج می باشد و عدم رعایت هریک از آنها از طرف زوجه سبب نشوز است.
ماده 180:
"هرگاه زوجه شاغل باشد، اجرت کارش متعلق به خود او است، مگر اینکه اذن زوج مشروط به ادای بخشی از پرداخت مصارف خانواده باشد."
ماده 132 فقره سوم
هرگاه زوج خواهان آرایش زوجه گردد، زوجه مکلف به آن می باشد.
این ها تنها چند مورد از ماده های این قانون است، که طالبان نیز از آن حمایت کرده اند. همانانی که در جهان به عنوان نماد خشونت و بنیادگرایی و تبعیض شناخته می شدند.
اگر شما هم به تصویب این قانون معترضید و مایلید اعتراض خود را به گوش مسوولان برسانید، پس با ما همراه شوید.
ملا و قانون احوال شخصیه
کارتونی از لالی
دو شنبه 13 آوريل 2009
فقط حکومت غير دينی می تواند حيات شیعيان را تضمين کند!
در افغانستان تنها يک حکومت آزاد و بدون گرايش دينی می تواند تضمين کننده ی حيات اقليت های مذهبی باشد. ورنه برخورد متعصبان در همراهی با چپاولگران در کافر قلمداد کردن شیعیان فقط جان و مال و ناموس آنان را در افغانستان مباح دانسته و آنان را همچنان با جنايات روبرو می کند. تصويب قانون "احوال شخصیه شیعیان" برای جامعه ای که نوگراست و کوشش می کند مشارکت متمدنانه در جامعه داشته باشد، فقط يک توهين محسوب می شود که ريشخند و محدوديت را برای آنان به ارمغان می آورد.
شنبه 4 آوريل 2009
نقد احوال شخصیه اهل تشیع
آقای بلخی می گوید که هیچ قانونی خلاف شریعت تصویب شده نمی تواند، ولی، از جهت دیگر بسیاری از برداشت های فقهی اگر تغییر نخورد، شریعت همیشه در تضاد با نیازمندی ها و تغییرات زمانی و مکانی قرار خواهد داشت. از سوی دیگر، طالبان و سایر دسته های افراطی نیز چنین ادعایی دارند. یعنی، آنها برداشت های خود را عین شریعت می دانند. حال ما حیرانیم که برداشت های طالبانی را درست بدانیم و یا نظرات آقای بلخی را.
دو شنبه 13 آوريل 2009, نويسنده: ضیا زیرک
چه بايد کردها؟
بخش دوم/ در شناختِ بنيادينه های قانون احوال شخصیه/ محقق آگاه و دارای وسعت نظر چون موضوع تحقيقش ريشه يابی ستم بر زنان مسلمان است ، بر خود واجب می داند که که چگونگی پيدايش زن و حقوق و مقام زن را در کتاب مسلمانان يعنی در قرآن جستجو نمايد .
شنبه 11 آوريل 2009, نويسنده: سلیمان راوش
قانون احوال شخصیه شیعیان؛
تابوت دیانت زدگی وساطور سیاستگری
تدوین کنندگان این قانون می خواهند به توده های عوام آشکارا جار بزنند اولین کسانی هستند که با تدوین وتوشیح قانون احوال شخصیه ی شیعیان، افتخار تاریخی "رسمیت مذهب شیعه" را از آن خود کرده اند وبدینوسیله می کوشند وجاهت وکرامت سیاسی خویش را در میان توده ها قایمتر سازند
جمعه 10 آوريل 2009, نويسنده: حمزه واعظی
اندر ذکر " احوال شخصیه شیعیان "
سه شنبه 7 آوريل 2009, نويسنده: پیکار پامیر
پيامها
15 آپریل 2009, 02:52, توسط سید مهدی سنگلاخی
با عرض سلام حضور همه خوانندگان این بخش! امروز عده ای کثیری که مخالف قانون احوال شخصیه ای اهل تشیع میباشند، کسانی اند که یا این قانون را نخوانده اند یا خوانده اند، اما درک نتوانسته اند یا هم درک کرده اند ولی از سائر قوانین نافذه ای کشور اطلاع ندارند و یا هم به دلیل گرمی بازار سیاست، مخالفت با این قانون برای شان منفعتی را در پی دارد، از اینرو میخواهند مخالفت کنند.
به همه کسانی که مخالف این قانون اند، میخواهم بگویم که باری به قانون مدنی افغانستان مراجعه نمائید و ببینید مواردی را که شما در قانون احوال شخصیه ای اهل تشیع، غیر انسانی و ناقض حقوق زنان خوانده اید، در قانون مدنی افغانستان که یکی از قوانین نافذه ای کشور میباشد، قبلاً تسجیل گردیده است و عملاً تطبیق میگردد. بطور مثال مطابق به ماده ای 122 قانون مدنی افغانستان در موارد ذیل خانم مستحق نفقه نمیگردد: 1. زوجه بدون اجازه ای زوج یا بغیر مقاصد جایز از مسکن خارج گردد. 2. زوجه به امور زوجیت اطاعت نداشته باشد. 3. مانع انتقال زوجه به مسکن زوج موجود باشد. لطف نموده این ماده را با مواد که نویسنده ای مقاله ای چرا...سکوت...کنم؟؟؟ غیر انسانی و ناقض حقوق زنان دانسته، مقایسه کنید و سپس ببینید که تفاوت شان در چیست. تفاوت شان فقط یکی از لحاظ چگونگی استفاده از واژه میباشد و دیگر اینکه این قانون نسبت به قانون مدنی افغانستان صراحت بیشتر دارد و بس. پس در صورتیکه این قانون غیر انسانی و ناقض حقوق زنان میباشد، قانون مدنی افغانستان نیز حائز این خصائص است و باید ملغی شود و علیه تعمیل قانون مدنی هم باید مبارزه کرد.
نویسنده ای محترم ادعا میکند که قانون احوال شخصیه ای اهل تشیع به امور خیلی خصوصی افراد مداخله میکند و این را منحیث یکی از نکات ضعف این قانون میخواند و میخواهد با این موضوع استدلال کند که این قانون نباید نافذ گردد. در حالیکه خیلی غلط کرده، زیرا یکی از روش های که با استفاده از آن میتوان از فساط در ارگان های عدلی جلوگیری کرد، عبارت از تنفیذ قوانینی است که مواد آن حائز چزئیات باشد و در آن نهایتاً سعی بعمل آمده باشد تا همه امور مربوطه را احتوا کرده بتواند تا اینکه عدالت به شکل درست آن عملی گردد. دیگر اینکه، زوج را مکلف به تأمین نفقه میکند. فکر میکنم این موضوع نقض حقوق زنان نیست. این موضوع به مفهوم احترام و رفاه بیشتر به زنان میباشد چون زنان وظیفه ای خطیری را به عهده دارند یعنی زنان مادر اند و اسلام بادرنظرداشت این موضوع، زوج را مکلف به تأمین نفقه میداند.
خطاب به خواهران افغان و مسلمان خود میخواهم بگویم که هرگز نخواهید مانند زنان غربی زندگی کنید و هرگز همصدا با کسی نشوید که میخواهد شما مانند زنان غربی زندگی کنید زیرا در آنصورت زندگی مان، صفت انسانی خود را از دست داده، صفت حیوانی به خود میگیرد که بیشتر صدمه به پیکر زیبائی شما زنان وارد میگردد. بدین مفهوم که در آنصورت، محیط مان به جنگلی تبدیل میشود و همه مرزهای انسانی از بین میرود و هر کی هر چی دلش خواست، میکند. امروز در غرب زنان خیلی بی غزت اند و فقط منحیث وسایل رفع شهوت به رسمیت شناخته شده اند و اگر باور نمیکنید حد اقل یک بار زندگی یک زن غربی را در ذهن خود ترسیم نموده، با خود مقایسه کنید. در حالیکه شما انسان اید و باید منحیث انسان زندگی کنید. میپذیرم که حقوق حقه ای انسانی تان چون تعلیم، تحصیل، انتخاب شوهر وغیره که اسلام همه ای این حقوق را برای زنان به رسمیت شناخته است در افغانستان نقض شده و هنوز هم نقض میشود اما خوشبختانه هنوز برنده اید زیرا آنچه را که شما دارید یعنی عزت، دیگران فاقد آن اند و نباید این سرمایه ای بزرگ تان از دست بدهید. به امید روزی که همه انسان شود!!!
15 آپریل 2009, 14:08, توسط Changiz khan Moghol
سید بچیم دوخانه در داخل هزاره ها نیستید امدین برای هزاره ها قانون تصویب می کنین. همی که به عنوان یک ادم قبول تان داریم کافیست.
زیاد مسلمان مسلمان و شیعه و میعه میخواهی برو ایران و عربستان.
بان ما به خدا.
بان ما که ما یک دو روز مثل ادم زندگی کنیم . ایکی مه زنم را بانم که کار کنه یا نکنه و یا ایکه قدش س ک س داشته باشم یا نه مسئله شخصی خانوادگی مه هست که با توافق رنم باید انجام شوه.
بان ما بخدا. قد ازی دین قدیمی ات که گلم تمدن و گذشته مارا جمع کدی یالی با قانون گنده و قدیمیش میخوایی که بری خواو ما هم قانون بسازی
بان ما . به جدت قسم بان ما . نه به خودت و نه به دین و عقیدت کاری ندارم و خلص تو فقط یخن مارا ایلا بیتی.
16 آپریل 2009, 02:05, توسط حقگو
با پوزش از خواهران و اهل خرد!
سنگلاخی ! تو شدید ترین توهین علیه انسانیت را بدفاع نشسته و فقط خود را انسان شمرده و امید روزی را دارید که همه انسان شوند !! از موضع ضد انسانی تان در قبال زنان میرساند که فقط شما خرید که هنوز هم نتوانسته اید اهمیت آزادی را برای انسان بخاطر سلامت روح وی بفهمید. این قانون و هر قانونی که به انسان توهین روا دارد منسوخ است. حالا فرقی ندارد که برای مرد باشد یا زن. به ترقی جوامعی که با پرداخت به علم و تکنالوژی دستاورد های بزرگی دارند نگاه کرده و معتقد شوید که تنها شما و امثال تان خر اند که در قرن بیست و یکم زندگی میکنید از تکنالوژی معاصر بهره میگیرید که نمونه ان همین انترنت است که فضولات شما شرف چاپ می یابد اما هیچ وقت نسنجیده اید که با امر و نهی منسوخ شما در کسب علم وقاعده وضع کردن در راه نیمی از پیکر جامعه میتوان به ترقی دست یافت ؟
مردم همه میدانند کسانیکه در مقام دفاع ازین قانون ضد بشری برخواسته اند فقط سه دسته اند:
1- انهاییکه به مردانگی خود شک دارند و از خیانت همسر هراسانند. برایشان توصیه میکنم به تداوی خود بپردازند تا وضع قیود بر ایشان.
2- روحانیونی که بازار شان دارد کساد میشود و لقمه چرب و مفت همیشگی را از دست خواهند داد. زیرا درک مردم از حقایق پشت پرده پایه های(شما بهتر است به خ بخوانید) شانرا به لرزه در اورده و امروز یا فردا مردود جامعه خواهند بود.
3- افرادی که مشکل روانی وسواس و بی باوری حتی به فرزندان خود دارند. که با مراجعه به روانپزشک علاج پذیر اند.
18 آپریل 2009, 01:42
با عرض سلام حضور خودت آقای که جرئت افشای اسم خود را نداری یعنی هنوز خودت برده ای هراس استی و آزاد هم نیستی زیرا به آزادی معتقد نیستی؛ به ادب قلم هم احترام نداری و از جاده ای انسانیت هم خارج شده ای، چطور میتوانی داد از انسانیت بزنی. درک واژه ای انسانیت برای انسان چون تو خیلی ناممکن است. عزیز من! برو فرهنگ نوشتن و سخن زدن را بیاموز و باز بنویس و حرف بزن. عزیز من! برو واژه های خطابیه را بیاموز و سپس خطاب کن. وقتیکه تحمل یک حرفی که در خور علاقه تو نیست، نداری و به این اندازه ناراحت میشوی، چطور داد از آزادی، عدالت و فرهنگ مفاهمه میزنی. در پایان به باور کامل گفته میتوانم که قانون احوال شخصیه اهل تشیع را خودت حتی ندیده ای، چی برسد به اینکه این قانون را خوانده باشی، اما چون یکعده این قانون را بد گفته اند، تو هم تقلید روشنفکری نموده، این قانون را بد میگوئی.
15 آپریل 2009, 06:28, توسط مونس
مرگ بر شیخ آصف خبیث و رذیل:
تجمع روز جمعه شما هم شاید مثل تظاهراتی باشد که بر علیه تلویزون امروز راه انداختید! متیقن هستم هزاره های افغانستان دیگر اسیر شیطنت های کسان افراط گرا نخواهند شد. شیعیان افغانستان در مجموع می شناسد که شما "پسر کاکای کرزی" هستید و اصلاً به تشیع علی و حسین عقیده ندارید ولی از شیعه نمایی های پیش پرده و عمل جنسی پشت پرده با یک کودک لذت می برید.
15 آپریل 2009, 14:04, توسط Narges
سلام به همه گردانندگان و خوانندگان كابل پرس ! از آقای سنگلاخی خواهشمندم كه چنین نصایح ارزشمند شان را برای بی خبرانی مانند خود شان بفرمایند .
15 آپریل 2009, 16:30
nargis jan to magar ba khabari? nee nee hargez hargeez, mabar een goman ke too, khabar ze qanoon dari
16 آپریل 2009, 03:28, توسط سید مهدی سنگلاخی
با عرض سلام حضور نرگس جان و همه خوانندگان این بخش! شاید من بی خبر باشم، ولی شما به مراتب نسبت به من بی خبرتر اید. نرگس جان، آیا میدانید روزانه چند زن در کشور های غربی مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد؟ آیا میدانید که یکی از حقوق طبیعی همه ای مان که عبارت از ازدواج با جنس مخالف است، ذریعه ای همجنس گرائی که در یکتعداد از کشور های غربی قانونی گردیده و در عده دیگر شکل قانونی را به خود گرفته، نقض گردیده است؟ آیا میدانید که در فروشگاه های بزرگ سویس، خریدار مذکر عملاً لباس را از تن زنی که منحیث مدل در فروشگاه استفاده میشود، بدر میکند و آن مرد هرزه از این عمل لذت میبرد و آن زن مظلوم ذلت میبرد؟ آیا نمیدانی که در غرب قانونمند، ازدواج زیر سن ممنوع اما رابطه ای جنسی زیر سن مشروع است؟ آیا نشنیده ای که دختر جرمنی 12 ساله، هزارمین بار رابطه ای جنسی اش را جشن گرفت؟
آیا از میزان طلاق ها در غرب اطلاع دارید؟ آیا میدانید که چی تعداد از مردم از مرض ایدز در جهان رنج میبرند؟ آیا میدانید که مرض ایدز ناشی از چیست؟ آیا میدانید که چرا جهان متمدن، علاجی را برای این مرض کشنده پیدا کرده نتوانسته است و نمیتواند؟
هزاران سؤال این چنینی دیگر وجود دارد که باید جوابش را پیدا کرد و سپس ادعا کرد که از همه چیز با خبری!!! من مدرسه نرفته ام، ام در اثر تحقیق و مطالعه درک نموده ام و باور نموده ام که اسلام جامع ترین، انسانی ترین و اجتماعی ترین مکتب و امن ترین پناهگاه برای بشریت در جهان است.
16 آپریل 2009, 11:55, توسط نوا سه سلسال و شمامه
محترم نائب و سپه سالار دین مبین اسلام!
من که در اروپا زندگی می کنم و از نزدیک با این مردم شناخت دارم و لی هر انچه که متاسفانه در افغانستان و ایران نسبت به غرب اخوند ها و ملا ها تبلیغ می کنند، کاملا غلط هست. اولا اینکه اروپایی بی ناموس نیستند اونطوری که ایت اله محسنی و امثالهم فکر می کنند. اینجا خانواده رکن اساسی در جامعه شان هست. بدون شک پیشرفت این کشورها در تعامل و فعالیت تمام قشر اجتماعی شان هست و زنان نقش فعالی در جامعه دارند. از این هم که بگذریم اینکه تجاوز جنسی در اینجا کمتر از افغانستان صورت می گیرد. درافغانستان خانواده مثلا اگر حتی خبر هم باشد که دخترش یا پسرش قربانی تجاوز جنسی شده است ، هیچگاهی این موضوع را یاداوری نمی کنند و به حساب خودشان خاک برسرش می پاشند. چرا که می گویند اگر فاش شود مردم انهارا بی غیرت و بی ننگ" ناموس" خواهد گفت.
محترم نائب و سپه سالار دین مبین اسلام!
اسلام مد روز نیست. اسلام از چند صد سال هست که آپدیت و به روز رسانی نشده است. امروز ما به نسخه ی جدیدی از این دین لازم دارد تا بتواند با تمام ادیان اصلاح شده سر ساز گاری داشته باشد. ایا نمی دانی که ملاعمر و ملا محسنی انقدر چهره ی کثیف و مرداری از افغانستان و اسلام نشان دادند که انسانیت یک افغانستانی مظلوم را زیر سوال برده است. به خوانندگان کابل پرس? معلوم است که اگر یک افغانستانی، خلص بگویم یک بچه خوش تیپ هزاره در اروپا خود را هزاره بگوید اروپاییان شوکه می شود؟ اولین واکنشش این است unbeleivable , incroyable ، انها باورش نمی شود که ما افغانی باشیم یعنی همشهری ادم های ژلنده و کثیفی مانند طالبان که سلاح ، مواد مخدر وادم کشی شناخت ان هست.
محترم نائب و سپه سالار دین مبین اسلام!
اگر افغانستانی ها مسلمانند و ترکیه و اندونزی هم مسلمانند، چر اچوب بنیادگرایی را افغانی ها بخورد؟ راستش همه حق دارند به ما بگویند که ما بنیادگرا هستیم چرا که ملاعمر و ملا شیخ قندهاری نمونه های برجسته ی از بیناد گرایی و عقب گرایی هستند. انسانهایی که فکر وذکر شان خلص به سه چیز ( بهشت ، شکم ، و زیر شکم ) می شود.
محترم نائب و سپه سالار دین مبین اسلام!
ایا زن انسان نیست؟ اگر انسان هاست خارج از هر دین واعتقادی باید به انسانیت یک انسان احترام بگذاریم.
15 آپریل 2009, 14:35, توسط 786
جناب آقای سید مهدی سنگلاخی!
فکرنمیکنم که این "قانون نام نهاداحوال شخصیه شیعه" معادله یک مجهوله باشد که ازدرک افرادی چون شما وامثالهم که بوی ازریاضی وعلم درذهن وروان تان نیست، بدورباشد. کسی که سواد دارد میداند که درآن چه تفکرسادیستی وبهیمیت ووحشتناک نهفته است. شما یک لحظه انسانی فکرکنید نه اسلامی، میدانید که این قانون وقوانینی ازاین دست بیانگرچه وحشتهای وصف ناشدنی است که درتمام تاریخ مرد وحشی برزن بیچاره تحمیل گردیده است. مگررسالت شما روحانیون درزمین جزاندیشیدن درمحورنواحی عجان چیزدیگری نیست؟ مگردراسلام جزاندیشیدن پیرامون سکس دیگرهیچ رسالتی وجود ندارد؟ آیا تمام محتوای قرآن فقط توضیح پیرامون زندگی جنسی است؟ اسلام مگربرای زندگی بشر، عمران وآبادی کشوروتامین سعادت مردم چیزدیگری ندارد؟ آیا ازدواج آقای محسنی با دختر9 ساله یعنی خواهرقوماندان مشتاق حرکتی که آنرا نزد پیشوای خود گذاشت که تعلیمات دینی بیاموزد ومحسنی وحشی برآن دختر 9 ساله تجاوزنموده وحامله شد وسرانجام رهبری حرکت برای جلوی گیری ازاین رسوایی اورا برای محسنی سادیست بخشیدند، اسلامی است؟ اگراسلام چنین باشد وای بحال دینی که جزاندیشیدن پیرامون ناف وزیرناف وآن راه دیگری دیگربرنامه ندارد. شما آقای سنگلاخی قانون مدنی را مثال آورده اید، مگرآن قانون مدنی را غیرازشما وامثال شما قبیله اندیش کسی دیگری ساخته است؟ این قوانین همه اش به شمول قانون اساسی کنونی زن ستیزانه، ضد تمدن، ضد فرهنگ وارزشهای انسانی اند وهیچگونه محتوای انسانی ندارند وباید ازریشه نابود گردند. دراین 18 سال حاکمیت ننگین اسلامیستهای کاذب ووطن فروش ویرانگرجزاندیشه پیرامون حجاب زن، زندگی خصوصی زن ونحوه ی تجاوزبرزن دیگرهیچ بحثی نبوده است. بخدا شرم آوراست ودنیا برروی ما وجهالت دوران عربی ما خنده میکند. یک کمی انسانی بیندیشید.
16 آپریل 2009, 03:35, توسط سید مهدی سنگلاخی
سلام جناب نویسنده ای محترم! وقتیکه اتهام تجاوز جنسی بر آقای محسنی را وارد می نمائید، آیا مدرکی در دست دارید؟ اگر دارید لطف نموده، به تعقیب عدلی آقای محسنی اقدام نمائید و اگر ندارید بهتر است حداقل معیار های انسانیت را از دست ندهید.
16 آپریل 2009, 14:25
جناب سنگلاخی:
آیا در افغانستان با موجودیت رهبرانی مانند محسنی ، محقق ، خلیلی ، سیاف ، ربانی وامثال ایشان که پیروان شانرا مانند جناب عالی در دام تزویر شان حلق آویز کرده اند عدالت وعدالت خواهی وجود دارد؟
16 آپریل 2009, 21:27, توسط آصف سرپلی
ببببببببببببببببلی ای رهبران ما که دور کرزی ماما چرخک میزنن کاملن عدالتی عدالت استن عدالت میکده گی ها استن عدالت میخاستگی ها استن عدالت میفامیدگی ها استن خلاصه عدالتی عدالت استن صرف یکدانه گک مشکل دارن او ایکه تابالی نفامیدن که عدالت چی ره میگه بس باقی بببببببببببببلی
16 آپریل 2009, 16:44, توسط Narges
سلام جناب سنگلاخی ! شما نه تنها كوچكترین اطلاع از اوضاع و احوال غرب ندارید، بلكه از اوضاع همان محدودهء جغرافیای خود هم بیخبرید . در كشور های اسلامی آمار فحشا ، همجنس گرایی و تجاوز جنسی به زنان ، اطفال خورد سال به مراتب بالاتر و شدت خشونت وحشیانه تر از كشور های غربی است .
در غرب تمام قوانین بر اساس احترام به شخصیت و ارزشهای انسانی بدون در نظر داشت جنس ، نژاد ، رنگ ، وضعیت مالی ، عقاید مذهبی و سیاسی تدوین یافته است . یك مجرم هر كسی باشد ولو رئیس جمهور، مطابق قانون مجازات میشود . مثل كشور ما نیست كه اگر جناب محسنی به كسی تجاوز نماید ، فلان رهبر جهادی دستش به خون هزاران نفر آلوده باشد اشكال ندارد و هنوز به حیث پیشوا فرمان صادر كنند و بر كرسی های صدارت و رهبری بنشینند ، امرز كسانیكه در كشور ما بر كرسی قدرت نشستند هیچ كدام مورد تائید مردم نیستند همه جنایتكاران جنگ قدرت استند ، كی جرئت دارد كه بگوید بالای چشم شان ابروست ، اما در غرب محال است كه كسی ضررش به كسی رسیده باشد و مجازات نشود این خیلی تمسخر آمیز و مضحك است كه با این همه جهالت ، حماقت ، وحشیگری و بی تمدنی كه در جهان زبانزد خاص و عام استیم بنشینیم انگشت انتقاد بالای غربی ها بلند كنیم ، خوبست نگفتید كه ٱنها بیایند از شما ها درس بگیرند ، اخلاق و آداب شما را سر مشق خود قرار دهند
16 آپریل 2009, 17:16, توسط هوزیله
یا هو
پشت پرده قانون احوال شخصیه شیعیان
به جرات میتوان گفت که قانون اساسی جدید افغانستان یگانه قانون اساسی کشور در طول حیات مملکتی بنام افغانستان از اغاز تا کنون بودهکه در واقع ماحصل مبارزات و مجاهدات ملت افغانستان به قیمت خون صدها هزار شهید و ملیونها اواره و بی خانمان و ده ها هزار یتیم و بیوه وطن بدست امده و درصد بالای ارائ تمام طوایف و سلایق رادر بر گرفته و از لحاظ قانونی به تایید و تصویب لویه جرگه قانون اساسی قرار گرفته که در بر گیرنده خواستها و تمنییات ملت افغانستان اعم از شیعه و سنی و دیگران است.
قانون اساسی جدید گرچه با کاستیها و کمبودهای دچار است ولی شرایط تدوین ان شرایط ایده ال و ارمانی نبوده که همه انچه ما میخواهیم را از ان متصور بود.
قانون اساسی جدید میثاقی برای وحدت ملی بسوی ازادی و استقلال و امنیت و رفاه عمومی و ترقی و تعالی کشور بوده میتواند که هر فرد ملت افغانستان در سایه ان امید به اینده بهتر داشته باشد و در پرتو ان به یک تاریخ تعصب و تمامیت خواهی پایان داده ودر جهت رفع تبعیضات نزادی و مذهبی و لسانی و جنسیتی قدم گذاشته و بر اساس همین قانون اساسی برای اولین بار فرهنگ تساهل وتسامح برعصبیت و تحجر-تحمل پذیری بر نفی دیگران رجحان یافته و مذهب حقه تشییع به رسمیت شناخته شده که لازم میدانم از منادی وحدت ملی شهید مزاری بزرگ تنها مدافع رسمیت یافتن مذهب شیعه و تثبیت کننده هزاره(شیعه) بحیث عضوی وفادار و امین در خانواده بزرگ افغانستان یاداوری کنم.
اسلام همچون درخت تنومند ومستحکم از شاخه های فکری و عقیدتی متنوع برخوردار است که مشترکات اصولی و اساسی در تمام شاخه های ان از ریشه ان نشات میگیرد مشترکات فقه حنفی و جعفری بسیار فراوان بوده که علمای اعلام این را بخوبی میدانند طبعا فروعات و مواردی هستند که همسان نبوده و نیاز به تطبیق ان با قوانین اساسی و مدنی افغانستان الزام مینماید تا از این دریچه دچار خلا قانونی در صدور احکام قضایی و مدنی نگردد.
بنابر این تدوین قانون احوال شخصیه شیعیان با توجه به رسمی بودن مذهب بر حق شیعه بدیهی بوده و میتوانست بدور از هیاهو و منفعت طلبی شخصی باشد. در این مقوله پرسشهای مطرح میشود که مورد مداقه قرار گیرد.
1-تدوین قوانین بهعهده چه کسی ویا چه مرجع و نهادی میباشد؟و قانون اساسی صلاحیت را به کی داده است؟
2-ایا هر فردی میتواند(حقوقی و حقیقی)قانون را تدوین کرده و خودرا متولی مذهب و پیروان ان بداند؟
و اگر پاسخ به پرسش دوم خیر است ایا شیخ محسنی به کدام مجوز به این عمل دست یازیده است؟
در حال و روز مردم فقیر و بیچاره افغانستان بخصوص هزاره ها(شیعیان)کدام مسایل مهم و حیاتی انان حل شده که شیخ محسنی به فکر درمان این معضل بر امده؟ ایا مشکلات بیکاری-اقتصاد-فرهنگ-مواد مخدر-تجاوزات برنامه ریزی شده-توسعه اداری-عدالت اجتماعی-بازسازی مناطق هزاره (شیعه)نشین را شیخ صاحب مرفوع ساخته که میخواهد زست تدوین چنین قانونی را بگیرد؟
بخاطر اینکه پشت پرده قانون احوال شخصیه شیعیان را بهتر درک کنیم اهداف شیخ صاحب را از تدوین این قانون بازگو مینمایم و قبل از ان تاکید میکنم پشت پرده این قانون به اسلام و مذهب ربطی ندارد چون شیخ صاحب نه اعتقادی به شیعه دارد و نه دلش برای شیعیان(هزاره ها)میسوزد چون شیخ صاحب
1-اگر شیعه بود|ایا حکام عربستان سعودی مخالفان سر سخت شیعه نیستند که شیخ صاحب به کنفرانس طایف برای معامله شیعه رفت؟
2-اگر شیعه بود|ایا مردم غرب کابل در مقابل تجاوزات حکومت ربانی و سیاف و مسعود شیعه نبودند ؟که انهارا مشتی شرور و مفسد خطاب میکرد
3-اگر شیعه بود| ایا مردم یکاولنگ و مزار شریف شیعه نبودند که توسط برادرزاده های طالب او به قتل رسیدند ولی شیخ کوچکترین ابراز همنوایی و همدردی نکرد
4-اگر شیعه بود|ایا مردم بهسود شیعه نیستند که توسط گروهی کوچی نما(طالبان)قتل و غارت شدند و ایشان ذره ای خم به ابرو
نیاورد
5-اگر شیعه بود|با این همه مرارتها و مصیبتهای که شیعیان کشیدند قدری وی و اطرافیانش نیز لمس میکردند ولی فارغ از هر دردی در قم و اسلام اباد لمیده بود.
در نتیجه اگر ملای انگلیسی مسجد پل خشتی شایعه و تخیل بود ملا محسنی نمونه بارز و اشکار ان ملا است و تمامی خصوصیات ملای انگلیسی در وی تبلور یافته.
و اما اهدافی که در پشت پرده قانون احوال شخصیه شیعیان ملا محسنی انرا ذنبال میکند:
الف-ایجاد تفرقه بین شیعیان و شکاف و تعصب بین اهل تشیع و تسنن.
ب-بد بین ساختن جامعه جهانی نسبت به شیعیان افغانستان و متحجر و نافی ازادی های انسانی نشان دادن اهل تشیع(هزاره)
ج-به خیال خام خودش ثبت و ضبط رسمیت مذهب شیعه بنام و کام ملا محسنی
د-ایجاد جو التهاب و تنش در زمان قبل از انتخابات و گل الود نمودن محیط انتخابات تا ماهی مقصود(سهم در حکومت) خودش را بگیرد.
ه-خوش خدمتی به برادرزاده های طالبش.زهی خیال باطل که طالب دوباره مستقر شود|
و-هموار ساختن راه شرعی و قانونی برای ادامه هوس بازیها و لجامگسیختگیهای جنسی برای خودش.
زیرا زمانی که فضای مقدس استادی و شاگردی را مسموم کرد و با ان ازدواج غیر اخلاقی و غیر عقلانی(70 ساله با 14 ساله)که انجام داد با مخالفت جدی واقع نشد او از گذشته حریصتر و بولهوستر شده.
ز-و از همه مهمتر بار دیگر پارچه پارچه ساختن جامعه تشیع(هزاره)و نفاق افکنی بین خانواده ها .
و این نفاق در تظاهرات جامعه مدنی زنان مقابل مدرسه سرک دارالامان مشهود بود که عده ای از دنیا بی خبر را در مقابل زنان اگاه به مجادله خواسته بود.
س-از انجاییکه وی از سردمداران بنیادگرایی افراطی میباشد تحمل ترقی و پیشرفت دیگران را نداشته و در صدد تقابل سنتگرایی و مدرنیته بر امده تنها مکتب ازاد اولاد شیعه(هزاره)"معرفت" را میخواهد بدست پدران نا اگاه انان تخریب و به اتش بزند(روش برادرزاده های طالب ملا محسنی)تا فرزندان شیعه (هزاره)از تعلیم باز بماند و تحمیق مذهبی را تا جایی پیش برده که تعدادی از ملازمان خودش را در صف مردم جازده تا شعار اسلام وا اسلاما سر دهند.ولی غافل از اینکه تمام مسولیت کشته و زخمی های دشت برچی بدوش ملا محسنی است.
این گوشه ای از اهداف ملا محسنی است که در پشت پرده قانون احوال شخصیه شیعیان دنبال میکند گرچه 2 ماده این قانون که باعث احتجاجات مردمی و نهادهای مدنی گردیده هم در قانون مدنی افغانستان و هم در فقه حنفی موجود بوده وبرجسته سازی ان توسط
ملا محسنی بدلیل اهداف شخصی وی است که در بالا ذکر گردید.
و در انتها پیامی برای ملا محسنی|
ملا محسنی| هزاره شیعه بوده هست و خواهد بود و با تفکر شیعی خواهد زیست و خواهد به دیدار یار رفت.
ملا محسنی|هزاره مرجع دارد هزاره رهبر دارد هزاره وطن دارد و هزاره ریشه دارد به شما نیازی نیست.
ملا محسنی|تو نه هزاره هستی و نه شیعه تو به فکر پایین تنه هستی برو این مردم را به حال خودش بگذار.