مردم دايکندی خواستار برکناری والی و سایر مقامات فاسد اين ولايت هستند!
صدها تن از باشندگان ولایت دايکندی با برپایی يک تظاهرات گسترده، خواستار برکناری مقامات فاسد اين ولايت از جمله ارزگانی والی و شیرزاد قاضی شدند. آن ها همچنين آزادی کسانی را خواستار شدند که در آگاهی مردم نسبت به فساد و رشوه ستانی مقامات و از جمله قاضی شیرزاد نقش داشتند و اکنون در بازداشت بسر می برند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
عجب دولت دزد و ظالمی!
در دايکندی برای ما سالانه دو هزار و چهارصد دالر بودجه ی کشاورزی می دهند، کودکان ما تظاهرات می کنند که مکتب می خواهيم، در عوض می خواهند زندانی با استاندارهای بين المللی و به مصرف حدود يک ميليون دالر آمريکایی برای ما بسازند که احتمالا فرار نکنيم.
يكشنبه 26 آوريل 2009, نويسنده: کامران میرهزار
تحصن مقابل زندان نیلی
مردم خواهان آزادی افرادی هستند که متهم به لت و کوب شیرزاد قاضی شهر نیلی می باشند. شیرزاد متهم به تجاوز جنسی و رشوه ستانی ست.
يكشنبه 26 آوريل 2009
پيامها
27 آپریل 2009, 10:01, توسط کامران
با سلام خدمت گردانندهگان سایت وزئن کابل پرس? !
در امر انجام رسالت تاریخی که دارید از بارگاه ایزد متعال مؤفقیت تانرا خواهانم .
هیچگونه جای تعجب نیست که در رژیم مافیائی کنونی اشخاصی همچون سلطان علی ارزگانی که مستنطق خودم در خاد بود حضور داشته باشند . تازه آقای سلطان علی ارزگانی یکی از با انصاف ترین و با سابقه خوبی در سازمان امنیت دولتی (خاد ) سابق بوده است که فعلأ به مقام ولایت دایکندی تکیه زده است . اشخاص فاسد دیگری هستند که نه تنها از آدم کشی و قتل بی گناهان هموطن شان پیشیمان نیستند بلکه همین آدم کشی هادر گذشته سبب شده است تا این به اصطلاح جاسوس های حرفوی به مقامات ارشدی چون وزارت داخله برسند . همین حنیف خان اتمر را می گویم که در جنگ جلال آباد به مثابه معاون یکی از ریاست های خاد در مقابل مجاهدین سهم گرفته بود وبا مرمی های مجاهدین پا اش زخم برداشت و تا هنوز هم آثار و عوارض آن در وجود آقای حنیف خان اتمر به مشاهده می رسد .با بر کناریی این شخص و آن شخص کار به جائی نه می رسد بلکه با ید تمامی ملت با یکصدا اصلاحات ساختاری در نظام را شعار دهند تاانتقام خیانت به آن همه « امید » ها ی که مردم افغانستان با تأ سیس نخستین دولت نیمه دموکراتیک در افغانستان که در نتیجه برگزاریی کنفرانس بن در دل های آگنده از امید شان را می پروراند ، بگیرند .
27 آپریل 2009, 12:04, توسط ahmadi
ya ma mardomi afghanistan chans na darim ya hamama ey adamai badi astim kha bar na darim yak ra daraim akar khoda bo konad lllllllllll dast ghaib ayad az asman kari bi ko nad
10 می 2009, 16:18, توسط ناشناس
دخالتها و خيانتها
دخالت جمهوري اسلامي ايران در امور افغانستان بعضي اوقات آشكارا و بعضي اوقات پنهان.
در زمان شكلگيري دولت افغانستان شخصي به نام شيخ انور واعظي از دايكندي توسط سپاه انصار حمايت ميشد كه ميخواست داخل افغانستان برود و در سياست دولت افغانستان شريك باشد جاسوسي براي جمهوري اسلامي ايران كند اما اين شخص خودش نرفت و حدود 12 نفر از افرادش كه رفتند به افغانستان در هرات توسط افراد آمريكايي دستگير شد و به واسطهگري حزب وحدت از چنگال نيروهاي آمريكايي آزاد شدند اما اين شيخ انور واعظي موفق نشد به افغانستان برود اين شيخ انور واعظي طلبه حوزة علميه مشهد بود و از نظر شخصيتي درس ايشان تا حدود اصول فقه بود كه بيشتر درس هم نميخواند با پوشيدن عبا و قبا و عمامه ازمشهد به طرف تهران قاچان انسان ميكرد كه از اين قاچاق پول هنگفتي درميآورد. چند بار هم در مشهد به جرم تجاوز به اُنس به همسايههاي خودش به زندان افتاد اما توسط سپاه انصار نجات يافت وآزاد شد.
در زمان رياست جمهوري برهانالدين رباني كه آقاي رباني از دست طالبان فرار كرده بودند به ايران ايشان آقاي رباني و دولتمردانشان را در مشهد به خانهاش دعوت ميكرد و در سالني كه چند طرف مهمانخانهشان دوربين مخفي گذاشته بودند و براي جمهوري اسلامي ايران جاسوسي ميكردند.
ايشان در زمان انتخابات ولسي جرگه از طرف جمهوري اسلامي ايران مأمور شد كه برود به افغانستان تا از طرف مردم دايكندي نماينده دايكندي در ولسي جرگه شود كه جمهوري اسلامي ايران به ايشان حدود 50هزاردلار داد و 50هزار دلار ديگر خودش داشت اما در افغانستان قوانين اين بود كه كسي كه در انتخابات ولسيجرگه افغانستان كانديد ميشود بايد مدرك دكترا يا ليسانس داشته باشد از اين رو ايشان فوراً به ايران بازگشت و در شهر قم در يك روز به دستور جمهوري اسلامي در حوزة علميه در مركزجهاني اسلامي به ايشان دكترا دادند و بعد رفت به افغانستان در ولايت دايكندي در منطقه اشترلي اين 100 هزار دلار را گاو و گوسفند كشت و به مردم غذا داد اما مردم دايكندي هوشيارانه عمل كردند و به گاو و گوسفند كشتن و غذا دادن او توجه نكردند و به نمايندهاي كه خودشان ميخواستند رأي دادند اما ايشان بعد از شكست همين مسأله آمد به كابل و به دلالي و ساخت پاسپورت و ويزاي جعلي مهاجريني كه به طرف ايران و پاكستان ميرفتند مشغول شد و بعد متأسفانه شنيده ميشود ايشان با همان مدرك دكتراي جعلي يك روزه در كابل استاد پهنتون در رشتهي الاهيات شد. خودتان قضاوت كنيد كه ايشان به دانشجويان پهنتون چه درسهايي ميدهد و خواهد داد.
اگر خشت اول نهي كج ديوار تا ثريا رود كج.
واي به حال ما مردم مظلوم افغانستان كه سرنوشت ما به دست چه كساني افتاده است هنوز ايشان استاد پهنتون است و بعضي وقتها ضربالمثل ايراني است كه گنجشك را به جاي قناري رنگ كرده و قالب ميكنيم!!!!
27 آپریل 2009, 13:51, توسط محمد ظاهر
حضورخوانندگان محترم سلام تقدیم است! درضمن حضور مرد م شریف دایکندی عا جزانه عرض میشود اینکه لطفا خود تان مسله را جدی گرفته وهمچنین ظالمان را نما نید که با زهم روی شا نه های درد دیده مردم تخت وتا زکند. اگر شما منتظیر اقدام دولت با شید هیچوقت نمیتوانید که این ملت درد دیده را ازشر این ظالمین نجا ت دهید. چون فعلا کدام دولت درافغانستا ن وجود ندارد این ها یکعده مزدوران است که تنها امری بادارنش را با لای این ملت بیچار ه تطبیق میکند وکدام تصمیم واراده ازخود ندارد.
28 آپریل 2009, 05:45
تشکر از شبکه خبر رسانی کابل پرس? که اخبار جدید ودست اول راارائه میدهند. میخواهم به خبر جدید تان بیافزایم اینکه امروز تاریخ 8 ثور نیز درحدود 500 نفر که تقریبا20% شانرا زنان تشکیل میدهند به تعقیب خواسته های قبلی شان دست به تظاهرات صلح آمیز زده اند. اینان که از شهر نیلی (مرکز ولایت دایکندی ) تظاهرات راآغاز نموده اند با شعار های: شیرزاد خیانت کرد، والی حمایت کرد، مرگ بر خیانت کار، خیانت کار نمیخواهیم، ما حامی دولتیم، به طرف دفتر ولایتی یوناما وکمیسیون ولایتی حقوق بشر در حرکت شده اند که همینک 12:30بعد ظهر پیش روی دفتر کمیسیون مستقل حقوق بشر هستند. تظاهرات کنندگان هنوز بررهایی زندانیان بیگناه شان و برکناری سلطان علی ارزگانی از مقام ولایت دایکندی پا فشاری مینمایند ومیگویند تا دولت مرکزی به خواسته های ایشان وقع نگذارد به تظاهرات وتحصن خویش ادامه خواهند داد.
از طرف دیگر، بیش از 6 روز است که ده ها زن وطفل پیش روی زندان دایکندی دست به تحصن زده اند وخواستار رسیدگی عاجل دوسیه های زندانیانی هستند که به اتهام لت وکوب قاضی شیرزاد به زندان افتاده اند. این زنان واطفال روی خاک در زیر آفتاب سوزان شب وروز زندگی میکنند اما تاهنوز هیچکسی به فریاد آنها نشتافته اند. آنها برای جلوگیری از سوزش آفتاب وسرمای شب برای خودشان خیمه زده بودند اما خیمه شان را مقامات تخریب کرده اند. نمیدانم چرا هیچ گوشی شنوای نیست؟؟؟