صفحه نخست > دیدگاه > حقوق زن در مسیحیت

حقوق زن در مسیحیت

مسيحيان يا در زمره كساني هستند كه حقوق زن را برتر از مرد مي شمارند و عقده هايشان را در قالب كنوانسيون هاي فيمينيستي گشايش مي دهند ، يا در زمره كساني هستند كه مرد را برتر از زن مي دانند و چشمشان را بر ظلم ها و تحقير هايي كه به زنان وارد مي شود مي بندند.

محمد
همرسانی
  • mail
  • google
  • linkedin
  • printer
  • reddit

مسيحيان يا در زمره كساني هستند كه حقوق زن را برتر از مرد مي شمارند و عقده هايشان را در قالب كنوانسيون هاي فيمينيستي گشايش مي دهند ، يا در زمره كساني هستند كه مرد را برتر از زن مي دانند و چشمشان را بر ظلم ها و تحقير هايي كه به زنان وارد مي شود مي بندند.

شعار مسيحيان معتدل در حقوق زن اين است كه حقوق مرد و زن با يكديگر برابر است. در مقابل اين اقليت دو گروه ديگر قرار دارد. به عبارت ديگر بقيه مسيحيان يا در زمره كساني هستند كه حقوق زن را برتر از مرد مي شمارند و عقده هايشان را در قالب كنوانسيون هاي فيمينيستي گشايش مي دهند ، يا در زمره كساني هستند كه مرد را برتر از زن مي دانند و چشمشان را بر ظلم ها و تحقير هايي كه به زنان وارد مي شود مي بندند. اين مسيحيان بر اسلام مي تازند كه دين اسلام حقوق و جايگاه زن را محترم نشمرده است. آيا واقعا اين گونه است؟ آيا اسلام كه در حق زن و مرد قائل به تفاوت است نه تساوي ،‌ ظلم كرده است؟ فرض كنيد دو كودك نزد شما هستند . يكي فوق العاده گرسنه است و ديگري فوق العاده سير اما تشنه . آيا اگر كسي بيايد و بگويد به هر دو به يك اندازه غذا بدهيد ، حقوق آنها را محترم شمرده است؟ ايا اگر ديگري بيايد بگويد غذا را رها كن. به هر دوي آنها به يك اندازه آب بده. آيا اين هم جايگاه و حقوق آن ها را مراعات كرده است ؟ يا اين كه نفر سوم بيايد و بگويد به گرسنه غذا بدهيد و به تشنه آب؟ اميدوارم پاسخ مناسب را خودتان دريافته باشيد.

در مسيحيت وقتي كه مي خواهند بگويند زن ارزشمند است ،‌ به آيه زير از كتاب مقدس استناد مي كنند: 27 .. همه شما كه در مسيح تعميد يافتيد مسيح را در برگرفتيد. 28 هيچ ممكن نيست كه يهود باشد يا يوناني و نه غلام و نه آزاد و نه مرد و نه زن زيرا كه همه شما در مسيح عيسي يك مي‌باشيد(غلا 3 : 28). از همين رو پيوسته به وضعيت حقوق زن در اديان مختلف اعتراض مي كنند و در حالي كه آگاهي كافي ندارند به نقد حقوق زن در اسلام مي پردازند. اين در حالي است كه پاسخ شايسته و در خوري را در قبال سوالات زير از ايمانداران مسيحي نديديم. اگر شما به حكم ورود بانوان حائض به مسجد معترض هستيد ،‌ پس چرا اجازه نمي دهيد ،‌ زنان حائض وارد هيكل شوند؟ اگر به حكم نفاس معترضيد ،‌ پس چرا معتقديد اگر زني فرزند پسر به دنيا آورد تا هفت روز نجس است و اگر فرزند دختر به دنيا آورد تا دو هفته؟‌ لاويان 12 : « 1 و يهُوَه موسي را خطاب كرده گفت: 2 “بني اسرائيل را خطاب كرده بگو: چون زني آبستن شده پسر نرينه اي بزايد آنگاه هفت روز نجس باشد موافق ايام طَمث حيضش نجس باشد. 3 و در روز هشتم گوشت غُلفة او مختون شود. 4 و سي و سه روز در خون تطهير خود بماند و هيچ چيز مقدس را لمس ننمايد و به مكان مقدس داخل نشود تا ايام طُهرش تمام شود. 5 و اگر دختري بزايد دو هفته بر حسب مدت طَمث خود نجس باشد و شصت و شش روز در خون تطهير خود بماند. » اولا چرا زن بايد نجس باشد. ثانيا چرا براي فرزند دختر اين نجاست دو برابر و به اندازه دو هفته است؟‌ كتاب مقدس از 66 سفر تشكيل شده است كه به اذعان نويسندگان و پژوهشگران مسيحي همه اين اسفار توسط نويسندگان مرد نوشته شده است. شما كه به حقوق زن در اسلام ايراد مي گيريد ، پس چرا خداوند حتي يك زن را هم به عنوان نويسنده حتي يك بخش كوتاه و مختصر از يكي از اسفار برنگزيده است؟! چرا حتي به يكي از زنان سبط لاوي اجازه نداده است تا كهانت و خدمت در خيمه اجتماع در هيكل (درعهد قديم) را بر عهده بگيرد؟! چرا خداوند از ميان دوازده رسول و حواري مسيح عليه السلام حتي يك نفر زن هم برنگزيده و همه حواريون مسيح مرد هستند؟! از اين دوازده نفر گذشته ،‌ چرا در آن هفتاد رسولي كه خداوند فرستاد ،‌ حتي نشنيده ايم يك نفرشان زن باشد؟! چرا در اعمال رسولان فصل 6 آيه سه آمده است : اي برادران هفت مرد نيك‌نام و پر از و حكمت را از ميان خود انتخاب كنيد تا ايشان را بر اين مهم بگماريم؟ چرا نگفته است هفت زن؟ يا حتي يك زن؟‌چرا همه بايد مرد باشند؟! مگر دليل انتخاب اين هفت مرد خدمت به بيوه زنان نبوده است (بيوه‌زنان ايشان در خدمت يوميه بي‌بهره مي‌ماندند)؟ خوب در اينجا چه فلسفه اي وجود داشته است كه به بيوه زنان بايد مردان خدمت كنند نه زنان ؟! در نامه پولس به قرنتيان (اول قرنتيان فصل 15)، براي اثبات قيام مسيح نام مردان بسياري آورده مي شود كه در ميان آنها حتي يك زن هم نيست .

اين نياوردن نام يك زنان در ميان اسامي كه گفتيم ،‌ قطعا به دليل خاصي بوده است . چرا كه اولين كسي كه شاهد قيام مسيح بود ، مريم بود و او بود كه نخستين بشارت به قيام را اعلام كرد. اما چرا نام وي از ليست شاهدان قيام مسيح حذف شده است؟ ايا اين يك دليل آشكار بر ناديده گرفتن جايگاه زن در مسيحيت نيست؟‌ در كليساي اوليه به تفصيلي كه در نامه هاي اول تيموتاوس و تيطس آمده است،‌ روي سخن با اسقف ها و شماسان مرد است و در اين ميان از زنان اسقف و شماس خبري نيست؟‌! كما اين كه در عهد جديد ما اصلا نامي از زنان بشارت دهنده يا شبان يا معلم به همان معناي عامي كه در عهد جديد است ،‌ نمي بينيم. در هيچ جايي از عهد جديد نام زني نيامده است كه به دست او معجزه اي رخ داده باشد. در حالي كه در قرآن كريم در مورد حضرت مريم عليها سلام آمده است: درد زايمان او را به کنار تنه درخت خرمايي کشاند؛ (آنقدر ناراحت شد که) گفت: «اي کاش پيش از اين مرده بودم، و بکلّي فراموش مي‌شدم!» ناگهان از طرف پايين پايش او را صدا زد که: «غمگين مباش! پروردگارت زير پاي تو چشمه آبي (گوارا) قرار داده است! و اين تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازه‌اي بر تو فرو مي‌ريزد! در مكاشفه يوحنا سخن از دو شاهد نبي مرد است نه دو شاهد زن يا يكي زن و ديگري مرد. از نظر شخص مسيحي(صرف نظر از گروه هاي تندرو و نامتعادل) آن ها كه قائل به تساوي حقوق زن هستند،‌ سوالات فوق را چگونه پاسخ مي دهند؟ آيا واقعا مسيحيان حقوق زن در دين خود و كتاب مقدس را درك كرده اند؟

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • salam bar shuma dostan khob man yag masihi hastam wale bayad begam chizi ki man greftam az maseh aramish hast ehsas dar qalbam hast khodawand ba qadri ba insanha mohabbat namud ki yagane farzandi khod ra frestad ta harki iman awarad hargiz halak nashawad bal ki aramishi qalbi yabad amin isa maseh shuma ra dost darad

  • آقای محمد سلام
    تحلیل آموزنده از متن منابع مسیحیت ارائه کرده اید. از نگاه عملی نیز در جوامع مسیحی امروزه زن در کلیسا از حق برابر با مرد برخوردار نیست. بطور مثال زن اجازه ندارد مقام امامت (کشیش، اسقف، پاپ و غیره) را احراز کند. آنچه زنان مسیحی در جوامع مسیحی بدست آورده اند از برکت مسیحیت نه بلکه ناشی از سیستم لائیک حاکم است، با وصف آنکه هرگاه سخن از منشاء الهام دینی بمیان آید خود را به منابع عیسویت میچسپانند که این امر ناشی از حس برتری پنداری مسیحیان نسبت به سایر ادیان و خصومت آنان نسبت به اسلام است.
    آقای لوگری
    آرامش تان مبارک تان باشد، اما هرگاه اثرات هیپنوتیزم مسیحی از شما زایل شد، آنگاه فقط از یخن مبلغان مسیحی بگیرید که اینهمه شما را گول زده بودند.
    خدا حافظ

  • salam bar khanendagane kabulpress site kheli khobi hast har kas metanan nazarati khodra azadane binwisad agar khoda insan nameshud az koja mefamidim ki khoda hast isa maseh ba amadanish sabet kard ki on ba rasti farzandi khoda hast bazi az musalmanan ann qadar efrati hast ki az tamami insanha nufrat darad ba rasti ki maseh ba khater mazhab qiyam kard haatta toof andakhta shud kasif tarin gufta shud wale maseh guft na bayad muhabbat konid hamrahi yaki diga khoda ra shukr ki besh az 30000 seee hazar masehi darem omed waram rozi in watan ra az dasti arabha nejar betim

    dosti daram daram.. muhabbati isa maseh ba shuma omed ast ki narahat nashawin chun mamolan dosta dashnam ziyad balad shudan....

  • من محمد هستم که مطالبی در کابل پرس? می فرستم .من هم در یک کشور اروپایی مدت زیادی میشود که زندگی میکنم.یک مطلب را به کابل پرس فرستادم ولی آن را نشر نکرد ، مطلب دیگر من هم در باره مسیحیت است.
    من هم مسیحیت و جامعه غربی و لائیک را خیلی مطالعه کردم ولی برخلاف سخنان شما هرگز چیزی از محبت و خوبی در آن نیافتم ، جامعه مسیحی وغربی کاملاً از محبت تهی است، خودتان بهتر میدانید در جامعه مسیحی زندگی میکنید. غربی ها و مسیحیان که شعار دموکراسی سر میدهند تماماً دروغ است.من مقاله های زیادی در نقد مسیحیت نوشته ام ولی هیچ نشریه غربی آن را نشر نمی کند .مسیحیان و غربیان نفرت را در جهان می پراکنند. شما هابه مقدسات دیگران توهین می کنید، ما هم می توانیم به مقدسات شما توهین کنیم ولی این کار شایسته یک مسلمان نیست، تمام جنگهای خانمان سوز را غربی ها و مسیحیان بوجود آوردند، هیتلر از میان شمابود، ستالین از میان شما بود، موسولینی از شما بود، کمونیزم از میان شما بوجود آمد، بوش از شما است، استثمار افریقا و کشورهای دیگر را شما انجام دادید.اسامه بن لادن را شما بوجود آوردید،وهابیت از شما است. فحشا از شما است، هم جنس بازی از شما است، بم اتم از شما است، جنایات هیروشیما و ناکازاکی را شما انجام دادید، جنگ های جهانی را شما بوجود آوردید و....... حالا جوانان غربی هم از شما خسته شده اند و جوخه جوخه مسلمان می شوند. ، باید برای شما بگویم که هیچ آرامشی در مسیحیت و غربگرایی در کار نیست اگر چشمانتان را درست باز کنید متوجه خوهید شد.من مسلمانم و هم به مسیح ایمان دارم و او را پیامبر برحق میدانم ولی او انسانی مثل من و شما بود. شما معتقدید که او را به صلیب کشیدند و کشتند، شخصی که نتواند از جان خود دفاع کند چطور خدا می تواند باشد؟ کسی که از خود دفاع نکند از شما چگونه دفاع کند؟ هر کس جوابگوی عمل خود است چه مسیح باشد چه من و چه شما ، هیچ استثنایی در کار نیست. اگر شما پول میگیرید تا بر علیه اسلام بنویسید و مبارزه کنید باید بگویم افغانستان جای خوبی برای این کار نیست. حتی در غرب کسی حاضر نیست به حرفتان حتی گوش هم بدهد. ولی در همین غرب هر چه شما بیشتر به مقدسات اسلامی توهین میکنید و هر چه بیشتر مسلمانان را به تروریزم متهم میکنید جوانان غربی بیشتر مسلمان می شوند. شما هر کار بکنید باز هم حق جای خود را خواهد گرفت.. . ، ، ،

  • ظلم يكه طالبان به حق مرد هاي افغان فقط چهار سال روا داشتند، زن افغان همهء اين ظلم و ستم را
    از روز تولدش تا دم مرگ بايد تحمل كند.

    اين افراديكه حالا سنگ اسلام را به سينه ميكوبند، اگر همه چيز در اسلام خوب است، پس چرا در زمان
    طالبان (كه قرآن را خط به خط بالايتان تطبيق كردند) فغان تان تا آسمان ها بلند شده بود؟

    همين شما آقايان اسلامدوست و رهبران مرتد وارتجاعي تان بوديد كه وطن عزيز ما را اين مرتبه
    به امريكا و متحد ين اش فروختيد. در رسانه هاي غرب از شما غيرت محمد خان ها به نام عساكر “پياده“
    امريكا ياد ميكردند. شما كه نام مرد افغان را به زمين زديد.حالا آمده ايد براي ما افسانه ميگوييد كه كدام مذهب
    خوب است و كدام خراب.

    براي ما زنان بي تفاوت است كه زير كدام اسم و رسم سركوب ميشويم.

    مخاطب فقط دوستداران مذهب اند، به ديگران احترام

  • Hohamad inra bebinad!

    http://www.youtube.com/watch?v...

  • آقاي سرپلي،

    از نوشته هاي ظريفت به سبك عاميانه دري خوشم ميآيد، اما نه از طرز تفكر تان.

    اگر ما زنان به فرموده شما جناب اشرف مخلوقات “ نيمكله عقل“ ميبوديم، پس مادرت نمي توانست،
    پسري با استعداد مانند خودت را به جامعه تقديم كند. او هم حتماّ در تربيه شما كمي سهيم بوده است.

    سلام هاي مرا به مادر مهربانت برسان!

  • یکی از بزرگترین نقطه ضعف های اخلاقی پیامبر اسلام، زنباره بوده و هوسران بودن وی است، این ضعف تا به حدی پر رنگ و زننده است که جایگاه محمد را از یک مصلح اجتماعی و الگوی اخلاقی در اندیشه هر انسان منصف و واقع بینی به یک فرد زنباره و هوسران تقلیل میدهد. اسلامگرایان بسیار کوشیده اند تا چهره محمد را با دروغ های تاریخی و ادعاهای بی پایه خود از این اتهام تمیزی دهند و ازدواج های او را و زن بارگی اش را با دلایل و استدلال های مضحک توجیه کنند. البته مشخص است که زنباره بودن یک شخص نمیتواند دلیل خوبی برای پیامبر نبودن یک شخص باشد. اما میتوان دانست هدف پیامبر، یا حداقل یکی از بزرگترین اهداف محمد از جنگهایش و آنچه برایش تلاش میکرد چه بوده است. همچنین مطالعه مختصری از زندگی محمد و رفتارش با زنان به روشنی ریشه های زن ستیزی اسلامگرایان امروزی را آشکار می‌کند.

    بسیار شنیده می‌شود که میگویند محمد با بیوه زنان و زنان بی سر پرست و فقیر ازدواج میکرد تا سرپرست آنها باشد و آنها را از سختی و مشقت خارج کند. اما براستی آیا ازدواج های محمد همه از این دست بوده اند، یا اینکه این اسلامگرایان بد نام باز هم طبق معمول دست به تاریخ سازی و دروغگویی در این باره می زنند؟ این نوشتار سعی در بررسی این موضوع با استناد به کتابهای معتبر تاریخی و دانش رایج اسلامی خواهد داشت.

    در مورد ستم و ظلم فراوان به زنان در آیین اسلام سخنهای بسیاری رفته است (به بخش زنان مراجعه کنید)، اگر انسانی بخواهد دلیل این تحقیر ها را بازرسی کند براستی باید زندگی خود پیامبر اسلام و رفتار و نگرش او نسبت به زنان را دنبال کند. کلمه زن در دیدگاه محمد جز حجمی که اطراف دستگاه تناسلی مونث قرار گرفته است، بار دیگری نداشته است، نفش زنان در زندگی محمد جز تنها ماشین های سکس و یا مستخدم و فرمانبر نبوده است. زنان محمد براستی کشتزارهایی بوده اند که محمد از هر دری بداننها وارد میشده است (سوره نساء آیه 34).

    اسلامگرایان ادعا می‌کنند ازدواج های محمد تنها برای کمک مالی و سرپرستی بیوه زنان بوده است. این درحالی است که تقریبا هیچ یک از زنان محمد قبل از ازدواج با وی در فقر نبوده لند، بلکه اتفاقاً اکثراً زنانی متشخص و غنی بوده اند. ادعای اسلامگرایان مبنی بر اینکه محمد تنها برای پشتیبانی مالی با زنانی ازدواج میکرده است با قرآن، این مجموعه بیانات نامقدس در تضاد جدی است، در تازینامه می‌خوانیم که سازنده کائنات و همه دنیا اینگونه در زندگی شخصی پیامبر دخالت می‌کند و مشکلات خوانوادگی اش را با زورگویی و تهدید حل می‌کند.

    سوره احزاب آیه 28

    يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا

    ای پيامبر ، به زنانت بگو : اگر خواهان زندگی دنيا و زينتهای آن ، هستيدبياييد تا شما را بهره مند سازم و به وجهی نيکو رهايتان کنم ،

    علامه (!) طباطبائی در تفسیر المیزان خود در مورد این آیه مینویسد:

    "اين دو آيه اشاره دارد به اينكه گويا از زنان رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلم ) يا از بعضي ايشان سخني و يا عملي سر زده كه دلالت مي كرده بر اينكه از زندگي مادي خود راضي نبوده اند ، و در خانه رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلم ) به ايشان سخت مي گذشته ، و نزد رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلم ) از وضع زندگي خود شكايت كرده اند و پيشنهاد كرده اند كه كمي در زندگي ايشان توسعه دهد ، و از زينت زندگي مادي بهره مندشان كند / دنبال اين جريان خدا اين آيات را فرستاده ، و به پيغمبرش دستور داده كه ايشان را بين ماندن و رفتن مخير كند ، يا بروند و هر جوري كه دلشان مي خواهد زندگي كنند ، و يا بمانند و با همين زندگي بسازند ، چيزي كه هست اين معنا را چنين تعبير كرد"

    این آیه همانطور که علامه (!) طباطبائی هم دریافته است نشان میدهد که زنان محمد خود پس از ازدواج با محمد از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار نبوده اند و زبان به شکوه گشوده اند، و البته محمد برای ثروتی که از دزدی کاروانها و چپاول یهودیان و غیر مسلمانان بدست می آورد نقشه های دیگری داشت و آنها را بصورت رشوه به دشمنان خود میداد تا دست از دشمنی بردارند یا میان قدرتمندان تقسیم میکرد تا دست از پشتیبانی او برندارند. همین آیه دروغین بودن حرف اسلامگرایان مبنی بر اینکه هدف محمد از ازدواج با زنان متعدد سودمند کردن آنها و سر و سامان دادن به زندگی آنها بوده است آشکار می‌کند. براستی خالق تمام کائنات و انسانها و موجودات باید چقدر حقیر باشد که اینگونه بخواهد در زندگی محمد دخالت کند، و بخواهد در مشکلات خصوصی محمد دخالت کند.

    ادعای دیگری از همین جنس مطرح می‌کنند و آن این است که محمد برای ارضای جنسی خود ازدواج نمیکرده است بلکه برای ارضای جنسی بیوه زنان بیچاره بوده است که با آنان ازدواج میکرده است، البته این ادعای مضحک نیز دوباره با تازینامه در تضاد است.

    آیه 51 سوره احزاب:

    تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا

    از زنان خود هر که را خواهی به نوبت مؤخردار و هر که را خواهی با خود، نگه دار و اگر از آنها که دور داشته ای يکی را بطلبی بر تو گناهی نيست در اين گزينش و اختيار بايد که شادمان باشند و غمگين نشوند و از آنچه همگيشان را ارزانی می داری بايد که خشنود گردند و خدا می داند که در دلهای شما چيست و خداست که دانا و بردبار است

    علامه (!) طباطبائی این آیه را اینگونه تفسیر کرده است:

    "و ممكن هم هست جمله مورد بحث اشاره باشد به مساله تقسيم بين همسران ، و اينكه آن جناب مي تواند اصلا خود را در بين همسرانش تقسيم نكند ، و مقيد نسازد كه هر شب به خانه يكي برود ، و به فرضي هم كه تقسيم كرد ، مي تواند اين تقسيم را به هم بزند ، و يا نوبت كسي را كه مؤخر است مقدم ، و آن كس را كه مقدم است مؤخر كند ، و يا آنكه اصلا با يكي از همسران متاركه كند ، و قسمتي به او ندهد ، و يا اگر متاركه كرده ، دوباره او را به خود نزديك كند ، و اين معنا با جمله و من ابغيت ممن عزلت فلا جناح عليك ذلك ادني /// نزديك تر است ، و بهتر مي سازد ، چون حاصل آن آيه اين است كه : اگر همسري را كه قبلا كنار زده بودي ، دوباره بخواهي نزديك سازي ، مي تواني ، و هيچ حرجي بر تو نيست ، و بلكه اين بهتر و نزديك تر است به اينكه چشمشان روشن شود ، يعني خوشحال شوند ، و راضي گردند به آنچه تو در اختيارشان قرار داده اي ، و خدا آنچه در دلهاي شماست مي داند ، چون آنكه قسمتش را پيش انداخته اي خوشحال ، و آنكه عقب انداخته اي به اميد روزي مي نشيند كه قسمتش جلو بيفتد"

    این آیه نشان میدهد محمد همانطور که قابل پیشبینی و طبیعی است از پس تمامی زنان خود بر نمی آمده و حتی نمیتوانسته است تساوی را بین آنها برقرار کند، در اینجاست که الله به کمک پیامبر زیاده خواه خود میرسد و میگوید میتوانی در نوبتها نیز دست ببری و هر شب هرجا که دوست داری بخوابی، و شر نوبت دادن و قول دادن به زنان را از سر محمد کم می‌کند.

    اسلامگرایان میگویند محمد اصلا نیاز جنسی نداشته است و از سر خیر خواهی بوده است که با این زنان ازدواج میکرده است(!). آنچنان پیامبرشان را نجیب جلوه می‌دهند که گویا وی ابداً تحت تاثیر زیبایی زنان قرار نمیگرفته است. این نیز خود با تازینامه در تضاد است. براستی سوره مبارکه احزاب خوب مشت پیامبر خدا را باز می‌کند.

    آیه 52 سوره احزاب:

    لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا

    بعد از اين زنان ، هيچ زنی بر تو حلال نيست و نيز زنی به جای ايشان ، اختيار کردن ، هر چند تو رااز زيبايی او خوش آيد ، مگرآنچه به غنيمت به دست تو افتد و خدا مراقب هر چيزی است

    مسلمانان اگر چشمهایشان را باز کنند خواهند دید که تازینامه میگوید "هرچند تو را از زیبایی او خوشت آید"، یعنی پیامبر اسلام نیز با زیبایی زنان تحریک میشده است و این از ویژگی های عادی هر انسانی است و پیامبر نیز بارها در قرآن گفته است که من بشری همچون شما هستم. اما وی مثل هر انسان بیمار جنسی دیگری در زندگی خود نمیتوانست مرز مشخصی را برای قوه جنسی اش در نظر گیرد و بنده شهوت و زن برگ ی گشته بود.

    اما بررسی تاریخی زندگی پیامبر اسلام زنبارگی وی را به روشنی نشان میدهد و انسان را به حیرت می اندازد که چطور ممکن است یک شخص این همه ماجراهای گوناگون و عجیب غریب در زندگی خود داشته باشد. در زیر سیاهه شماری از زنان محمد و شرح کوتاهی از ماجرای آنها برای آگاهی هرچه بیشتر از زندگی محمد جمع آوری شده است. همچنین نام زنانی که محمد آنها را می‌خواست اما به او ندادند و زنانی که از او طلاق گرفتند آمده است. تلاش شده است که مطالب با ذکر منابع آورده شود.

    1- خدیجه دختر خویلد بن اسبن عبدالعزی (خیر النساء العالمین). محمد وقتی 25 ساله بود با کارگزار خود خدیجه که زنی ثروتمند بود ازدواج کرد تا دیگر نیازمند کارکردن و جان کندن نباشد و از چوپانی و همراهی کردن کاروانهای تجاری خدیجه به زندگی مرفه و آرامی رسید. اما بعد از مرگ خدیجه، به سرعت ثروت وی را به باد داد تا جایی که نیازمند غارت و چپاول نامسلمانان گشته بود. محمد تا زمانی که خدیجه زنده بود جرات نداشت با زن دیگری ازدواج کند زیرا احتمالاً مورد خشم خدیجه قرار میگرفت و مجبور بود به زندگی قبلی و دشوار خود بازگردد.

    *

    صحیح بخاری 5:164165 ( برگ 103) 5:168 برگ 105

    *

    تاریخ طبری جلد .39 برگ 3

    *

    صحیح بخاری جلد .4:605 برگ 395

    *

    صحیح بخاری جلد .5:168 برگ 105

    *

    صحیح مسلم 4:5971 ( برگ 1297)

    2- سوده دختر زمعه بن قیس العامریه (صاحبته الهجرتین)، زن سوم محمد بود، سوده بیوه زن (نام همسر پیشین وی سکران بن عمرو بوده است) مسلمانی بود اهل حبشه که پدرش اورا به محمد داده بود و محمد قبل از آوردن عایشه به خانه اورا به خانه آورده بود. سوده به روایاتی 50 سال سن داشت و محمد برای نگهداری از بچه هایش و همچنین اداره خانه اش به سوده نیاز داشت. البته سوده در مقابل عایشه نیز همانند یک مادربزرگ بود. سوده در آخرین سال خلافت عمر از دنیا رفت. عایشه روایت کرده است که سوده برخی اوقات از نوبت خود میگذشت تا پیامبر شب خود را با عایشه بگذراند زیرا سوده هراس داشت مبادا محمد وی را بخاطر سن بالایش طلاق دهد. پیامبر در حالی با سوده ازدواج کرده بود که تقریبا چاره و امکان دیگری برای ازدواج نداشت زیرا قبیله قریش اورا طرد کرده بود و در آن سالها ازدواج کردن با فرزندان عبدالمطب و بنی هاشم بر ضد مفاد عهدنامه ای بود که منجر به شعب ابيطالب شد بنابر این محمد از روی اجبار با سوده ازدواج کرد.

    *

    تاریخ طبری جلد .39 برگ 169.

    *

    ابو داوود جلد .2:2130 برگ 572

    *

    صحیح بخاری جلد .6:318 برگ 300

    *

    تاریخ طبری جلد .9 برگ 128

    *

    صحیح مسلم جلد .2:2958 ( برگ 651)

    *

    صحیح بخاری جلد .3:269 ( برگ 154) جلد .3:853 ( برگ 29)

    *

    صحیح مسلم جلد .2:3451 ( برگ 747)

    *

    بحار الانوار جلد 22 برگ 202

    ادامه دارد.....

  • 3- عایشه دختر ابوبکر صدیق (افقه نساء العالم) ، محمد وقتی عایشه 6 ساله بود با وی ازدواج کرد و در سن 9 سالگی با او وقتی خود 53 سال داشت همبستر شد، این ازدواج پدوفیل (بیماری روانی و انحراف جنسی کودک آزاری، بچه بازی) بودن محمد را نشان میدهد، برای اطلاعات بسیار کامل و جامعی از این ازدواج و اثبات بیمار بودن محمد و بررسی نظرات مختلف در این مورد به نوشتاری با فرنام "سن پایین عایشه، مناظره ای بین آیت الله منتظری و دکتر علی سینا" مراجعه کنید. عایشه محبوب ترین زن محمد بود تا جایی که محمد در بستر مرگ سر بر روی سینه های وی گذاشته بود. علاقه محمد به عایشه تا جایی بود که وقتی زینب عایشه را محکوم به زنا با صفوان کرده بود، محمد از طرف الله آیاتی آورد تا عایشه را برائت کند. برای شرح کل ماجرا مراجعه کنید به عایشه و صفوان و بحث در مورد آیات مربوط به برائت عایشه. عایشه از راویان مهم حدیث و از حافظان قرآن حساب می‌شود. اما شیعیان به دلیل خصومتی که وی با علی داشت و جنگی که او با علی داشت اورا ملعونه و پلید میدانند. محمد بارها اعلام کرده است که عایشه را از همه زنان خود بیشتر دوست داشته اما شیعیان معتقدند وی زن فاسدی بوده است و محمد خدیجه را بیش از سایر زنان دوست داشته است تا جایی که سالی که خدیجه از دنیا رفت را سال عذاداری اعلام کرد. عایشه تا زمان خلافت معاویه زیسته است و با علی نیز در زمان خلافتش جنگ جمل جنگیده است.

    *

    صحیح مسلم جلد جلد 2 : .3309,3310,3311 صفحه 715 و 716
    *

    صحیح بخاری جلد .7:88 برگ 65
    *
    بحار الانوار جلد 22 برگ 202

    4- ام سلمه دختر امیه بن المغیره، زن یکی از مسلمانان به نام "ابوسلمه بن ابوالاسد" بود که در جنگ احد زخمی مهلکی برداشته بود و در نهایت کشته شده بود. ام سلمه در هنگام ازدواج با محمد 29 سال سن داشت و محمد 53 سال سن داشت. ام سلمه از کلیه زنان محمد بیشتر عمر کرد و پس از همه آنها وفات یافت.
    *
    ابو داوود جلد .1:274 برگ 68 جلد .3:4742 برگ 1332 جلد .2:2382 برگ 654

    *

    سنن نساء جلد .1 no.240 برگ 228

    ابن ماجه جلد .3:1779 برگ 72
    *
    تاریخ طبری جلد .39 برگ 80.

    *
    صحیح مسلم جلد .2:2455 برگ 540

    *
    بحار الانوار جلد 22 برگ 203

    5- حفصه دختر عمر بن الخطاب، در سن 18 سالگی شوهر خود خنیس (ابن عبدالله) بن حذاقه السهمی را از دست داده بود و بیوه شده بود. حفصه در هنگام ازدواج با محمد 20 سال سن داشت و محمد 55 ساله بود. در احادیث موجود است که بعد از اینکه ابوبکر و عثمان از ازدواج با وی سر باز زدند، محمد قبول کرد که با وی ازدواج کند. حفصه نیز از حافظان قرآن حساب می‌شود و نسخه عثمان از قرآن با همکاری وی تهیه شده بود. از ماجراهای جالبی که حفصه در آنها شرکت داشت رسوایی محمد در ارتباط با کنیز حفصه یعنی ماریه است که محمد را مجبور کرد سوره تحریم را بسراید. برای اطلاعات بیشتر از این ماجرا به محمد ماریه و حفصه ، ماریه قبطی شانزدهمین زن در زندگی محمد، وساطت الله جهت رفع اختلافات خا نوادگی محمد و ماریه، برده جنسی پیامبر مقدس مراجعه کنید. حفصه تا زمان خلافت عثمان زنده بوده است.

    *

    ابن ماجه جلد .3:2086 برگ 258

    *

    ابو داوود جلد .2:2448 برگ 675 جلد .3:5027 برگ 1402.

    *

    صحیح مسلم جلد .2:2642 برگ 576 جلد .2:2833 برگ 625 جلد .2:3497 برگ 761

    *

    بحار الانوار جلد 22 برگ 202

    6- زینب دختر جحش الاسدیه؛ ازدواج زینب با جحش از بحث برانگیز ترین ازدواجهای محمد است. زینب از خانواده بزرگ و محترمی بود. مادر زینب (میمونه) دختر عبدالمطلب پدربزرگ محمد بود. زینب با زید فرزند خوانده محمد ازدواج کرده بود و محمد روزی بدون خبر به خانه زید وارد شد و زینب را نیمه لخت دید و به او علاقه مند شد، سپس مهریه اورا پرداخت تا از فرزندخوانده خود طلاق گیرد، بعد با وی ازدواج کرد و مسلمانان میگویند خداوند به محمد دستور داد تا با زینب ازدواج کند زیرا خداوند می‌خواست این رسم غلط جاهلیت مبنی بر اینکه یک مرد نمیتواند با زن پسرخوانده خود ازدواج کند از میان بردارد و این بسیار مضحک است. ماجرای مفصل زینب را میتوانید در سه نوشتار "محمد، زید و زینب" و "زید و زینب" و "عشق محمد به همسر پسر خوانده اش (زینب) و ازدواج با او." و "فرزند خواندگی در اسلام و تاریخ ازدواج محمد با زینب بنت جحش" بخوانید. زینب در موقع ازدواج با محمد 35 سال داشت و محمد 58 سال و نخستین زن محمد است که پس از مرگ محمد فوت میشود. او تا زمان خلافت عمر زیسته است.

    *

    صحیح مسلم جلد .2:2347 ( برگ 519) جلد .2:3330 ( برگ 723724) جلد .2:3332 ( برگ 725) جلد .2:3494 برگ 760.

    *

    صحیح بخاری جلد .3:249 ( برگ 138) جلد .3:829 ( برگ 512) جلد .4:6883 ( برگ 1493) ابو داوود جلد .3:4935 برگ 1377-1378 جلد .1:1498.

    *

    بحار الانوار جلد 22 برگ 203

    7- جویریه دختر حارث بن ابوضرار (اعظم النساء برکه)، محمد در سن 58 سالگی با جویریه که 20 سال سن داشت ازدواج کرد. جویریه دختر رئیس قبیله بنی المصطلق، یکی از قبایل یهودی متعددی بود که محمد به آنها حمله کرده بود. شوهرش مالک بن صفوان بود و در حمله ناگهانی که محمد به این قبیله کرده بود کشته شده بود. محمد از جویریه درخواست ازدواج کرد و جویریه قبول کرد به شرط اینکه اسرای باقیمانده از این جنگ آزاد شوند و غنایم بدست آمده به صاحبان باقیمانده از این جنگ بازگردد. از جویریه به عنوان "زنی بسیار زیبا" در بسیاری از تواریخ یاد شده است، ابن اسحق میگوید جویریه از زیبایی شگفت انگیزی بهره می برد، بطوری که هیچ مردی قدرت نداشت در برابر زیبایی وی مقاوت کند. و رابطه او با محمد به شدت عواطف عایشه را تحریک کرده بود و عایشه از دیدن او در عذاب بود. جویریه 6 سال زن محمد بود و بعد از محمد نیز 39 سال زندگی کرد و در سن 65 سالگی درگذشت. ماجرای جویریه را پروفسور مسعود انصاری در کتاب کوروش بزرگ و محمد عبدالله را در نوشتاری با فرنام "جویریه زنی که محمد را اسیر زیبایی خود و طایفه اش را آزاد کرد" بخوانید. همچنین تحلیلی تاریخی و بسیار دقیق از این ماجرا توسط دکتر علی سینا را در نوشتاری با فرنام جویریه بخوانید.

    *

    ابن اسحق سیرت الرسول، برگ 729

    *

    ابو داوود جلد .3:4935 برگ 1377-1378

    *

    صحیح بخاری جلد .8:212 ( برگ 137)

    *

    ابو داوود جلد .1:1498 برگ 392.

    *

    صحیح مسلم جلد .2:2349 برگ 520
    *
    صحیح بخاری جلد .3:717 ( برگ 431-432).

    *
    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    8- ام حبیبه، رمله دختر ابوسفیان بن الحرب، ابوسفیان رئیس قبیله قریش، قدرتمند ترین مرد مکه بود که همراه با شوهرش عبیدالله ابن جحش از اولین کسانی بودند که مسلمان شده بودند و به حبشه رفته بودند تا پادشاه حبشه را به اسلام دعوت کنند. اما عبید الله ابن جحش الاسدی در حبشه مسیحی شد و از ام حبیبه طلاق گرفت، نام اصلی ام حبیبه رمله بوده است. پیامبر اسلام از راه دور از پادشاه حبشه خواست تا ام حبیبه را به زنی او در آورد، ام حبیبه تا 6 سال بعد نتوانست محمد را ببینید زیرا نمیتوانست به مدینه برگ ردد. ام حبیبه در هنگام ازدواج با محمد 29 سال سن داشت و محمد 54 سال. محمد امیدوار بود ازدواجش با ام حبیبه نظر ابوسفیان دشمن درجه یک اسلام را تغییر دهد اما چنین اتفاقی نیافتاد.

    *

    صحیح مسلم جلد .2:1581 برگ 352 جلد .2:3539 برگ 776

    *

    ابن ماجه جلد .5:3974 برگ 302

    *

    صحیح مسلم جلد .2:3413 برگ 739 جلد .2:2963 برگ 652
    *

    بحار الانوار جلد 22 برگ 202

    9- صفیه دختر حیی بن اخطب النضری، صفیه در هنگام ازدواج با محمد 16 سال سن داشت و محمد 60 سال سن داشت. صفیه دختر حیی بن اخطب رئیس قبیله بنی نضیر، از قبایل یهودی مدینه بود که محمد به آن حمله کرد و آنها را مجبور کرد از مدینه خارج شوند و هرچه قابل نقل کردن است با خود ببرند و باقی اموال را برای مسلمانان باقی بگذارند. شوهر قبلی او کنان بن ربیع بود که توسط مسلمانان در همان جنگ کشته شد. شوهر وی توسط مسلمانان به دلیل اینکه مکان مخفی کردن جواهراتش را افشا نمیکرد شکنجه و در نهایت به دستور پیامبر کشته شده بود، و پبامبر همان شب با صفیه ازدواج کرد و با وی همبستر شد. او 4 سال با محمد زندگی کرد و بعد از مرگ محمد 39 سال بیوه بود و در سن 63 سالگی درگذشت برای اطلاعات بیشتر پیرامون صفیه نوشتاری با فرنام "صفیه همسر یهودی محمد" و "ازدواج محمد با صفیه زنی که شوهرش زیر شکنجه جان سپرد." و همچنین نوشتاری با فرنام "صفیه، زن یهودی پیغمبر- بخش سوم مناظره آیت الله منتظری با دکتر علی سینا." را بخوانید.

    *
    تاریخ طبری 39 برگ 185.

    *

    صحیح بخاری .2:68 و 4:143280

    *

    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    10- میمونه دختر حارث الهلالیه از فرزندان عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه، میمونه در زمان ازدواج با محمد 36 سال سن داشت (برخی روایات وی را 30 ساله خوانده اند) و محمد 60 ساله بود. نام شوهر پیشین او ابی سبره بن ابی دهمر بوده است و محمد با او در مدینه ازدواج کرده است. میمونه خواهر ناتنی زن دیگر محمد بود. میمونه 3 سال با محمد زندگی کرد و پس از محمد در سن 80 سالگی از دنیا رفت، یعنی 44 سال بیوه ماند.

    *

    تاریخ طبری جلد .8 برگ 136
    *
    صحیح مسلم جلد .1:167116741675 برگ 368-369 جلد .2:1672 برگ 369.
    *
    بحا الانوار جلد 22 برگ 204

    11- فاطمه دختر سریح

    *

    تاریخ طبری جلد .9 برگ 39

    12- هند دختر یزید

    *

    صحیح مسلم جلد .3:4251-4254 برگ 928-929.

    13- عصما دختر سیاء

    *

    تاریخ طبری جلد .10 برگ 185 and footnote 1131 برگ 185.

    14- زینب دختر یزید

    *

    تاریخ طبری جلد .7 برگ 150 footnotes 215216 and تاریخ طبری جلد .39 برگ 163-164

    15- قتیله دختر قیس و خواهر اشعث، با پیامبر ازدواج کرد اما پیش از اینکه پیامبر به او دخول کند پیامبر درگذشت، بعد از مرگ محمد عکرمه بن ابی جهل با او ازدواج کرد.
    *
    تاریخ طبری جلد .9 برگ 138
    *
    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    16- اسماء دختر نعمان بن شراحیل ملا محمد مجلسی در مورد این زن نوشته است وقتی وی را نزد محمد آوردند عایشه و حفصه نسبت بو وی حسادت کردند و وی را فریب دادند که ازدواجش با محمد انجام نگیرد. به این صورت که به وی گفتند اگر مایل است توجه محمد را به خود جلب کند باید به محمد بی اعتنای کند، عصما وقتی محمد را دید به او گفت "من فکر میکنم باید از دست تو به الله پناه ببرم" محمد برانگیخته شد و گفت "من فکر میکنم باید به خانواده ات پناه ببری"

    *
    مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم، صفحه 597
    *
    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    17- فاطمه دختر صحاک، ملا محمد باقر مجلسی نوشته است وقتی آیات 28 و 29 احزاب نازل شد، فاطمه تصمیم گرفت راه اول را انتخاب کند و از محمد جدا شود.

    *

    مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم، صفحه 597

    *

    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    18- ماریه دختر شمعون قبطی، که مقوقس فرستاده بود، وی از پیامبر باردار شد، نام اورا ابراهیم نهادند، دوسال زیست و بمرد. ماجرای ماریه نیز از ماجراهای بحث برانگیز زندگی محمد است. ماریه کنیز (برده) حفصه بود که بعنوان هدیه به او داده شده بود. روزی محمد به خانه حفصه دختر عمر می رود و ماریه را تنها در خانه می یابد، وی با ماریه همبستر می‌شود و ناگهان حفصه از راه میرسد و از مشاهده این قضیه بسیار خشمگین می‌شود. محمد قول میدهد که ماریه را بر خود حرام کند به شرطی که حفصه ماجرا را برای کسی تعریف نکند، اما حفصه ماجرا را برای عایشه و بقیه زنان محمد تعریف می‌کند و محمد از الله کمک میگیرد تا رسوایی پیش آمده را با سوره تحریم کمرنگ و سرکوب کند. ماجرای ماریه را در محمد ماریه و حفصه، ماریه قبطی شانزدهمین زن در زندگی محمد، وساطت الله جهت رفع اختلافات خا نوادگی محمد و ماریه، برده جنسی پیامبر مقدس و بخوانید.

    *

    تاریخ طبری جلد .8 برگ 66131.

    *

    تاریخ طبری جلد .39 برگ 194

    19- ریحانه دختر زید قرظی از اسرای بنی قریظه بود که سهم محمد از غنائم جنگی بود. ریحانه هرگز حاضر نشد اسلام بیاورد و حتی پیشنهاد محمد مبنی بر ازدواج با وی را نیز قبول نکرد و تصمیم داشت نه اسلام بیاورد و نه با محمد ازدواج کند. از طرفی محمد نیز قصد رهاکردن این کنیز (برده زن) زیبا را نداشت و وی تا آخر عمر تن به حقارت برده بودن در داد اما حاضر نشد مسلمان شود و یا با محمد ازدواج کند، ماجرای ریحانه را بطور مفصل در نوشتاری با فرنام "ریحانیه زن زیبایی که شب روز قتل همسرش بعنوان برده محمد به حرمسرای محمد رفت و دق مرگ شد." بخوانید.

    *
    تاریخ طبری جلد .39 برگ 164-165

    *

    تاریخ طبری جلد .13 برگ 58.

    20- ام شریک دوسیه، نام اصلی او غزیه (غزیله نیز آورده شده است) بوده است و خود را به رسول الله بخشیه است. دختر دودان بن عوف ن عامر بوده است و پیش از ازدواج با محمد با ابی العکر بن سمی الازدی ازدواج کرده بود.

    بحار الانوار جلد 22 برگ 202

    21- صنعا یا سبا دختر سلیم،زنی بود که پیش از آنکه پیامبر با او همبستر شود او مرد.

    22- قضیه دختر جابر از بنی کلاب، زنی بود که به محمد گفت مرا به تو داده اند و به من خبر ندادند، پس از محمد طلاق خواست و محمد اورا طلاق داد. روایات دیگری حاکی از آن است که محمد با وی ازدواج کرد اما وقتی برای همبستر شدن پیش وی رفت دریافت که او بسیار پیر است بنابر این وی را طلاق داد.

    *
    تاریخ طبری جلد .9 برگ 139

    ادامه دارد...

  • ادامه..

    23- زینب دختر خزیمه الهلالیه از پسران عبد مناف بن هلال بن عار ابن صعصعه (ام المساکین) بود که بود که بعد از کشته شدن شوهرش "عبیده بن حارث بن عبدالمطلب" در جنگ بدر قبول کرد که با محمد ازدواج کند اما 8 ماه بعد از این ازدواج از دنیا رفت. او را "ام المساکین" (مادر مستمندان) نامیده اند.

    *
    بحار الانوار جلد 22 برگ 203

    24- دختر خلیفه الکلبی و خواهر دحیه بن خلیفه، به خانه آوردش و در خانه پیامبر مرد

    زنان دیگر محمد،

    25- عالیه دختر ظبیان از بنی بکربن زنی بود که محمد با وی ازدواج کرد اما بعد از مدتی وی را طلاق داد.

    *
    تاریخ طبری جلد .9 برگ 138

    *
    تاریخ طبری جلد .39 برگ 188
    *

    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    26- قوتیله بنت قیس بن معدی کرب و خواهر اشعث بن قیس، پیامبر اورا به زنی کرد اما هنوز او را ندیده بود که مرد. برخی نیز گفته اند محمد اورا طلاق داد.

    27- خوله بنت الهذیل از بنی حاریث که طلاق گرفت.

    28- لیلی بنت الخطیم پیر زنی بود از قبیله بنی خزرج که به گفته طبری (ذکر زنان محمد از تاریخ طبری)، پیامبر روزی به مزگت اندر نشسته بود پشت سوی آفتاب کرده و این زن از پشت آمد و دستهایش را بر روی کتف پیامبر گذاشت و گفت با من ازدواج کن تا من به قبیله خود بگویم پیامبر با من ازدواج کرده است. سپس به میان قبیله خود رفت و مردم به او گفتند کار اشتباهی کردی چون پیر هستی و پیامبر از زنان پیر خوشش نمی آید و اگر تو را ببیند طلاقت خواهد داد. لیلی پیش پیامبر آمد و گفت من پشیمانم که زنی پیر هستم و شایستگی ازدواج با تو را ندارم و پیامبر او را طلاق داد.

    *

    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    29- ام هانی دختر ابوطالب، وی بهانه آورده بود که بچه دار است و باید از بچه اش نگهداری کند. لذا پیشنهاد محمد را رد کرد.

    30- ضباعه دختر عامر بن قرط، که پیغمبر اورا از پسرش بخواست اما پسرش به پیامبر گفت مادرم پیر است و پیامبر دست برداشت.

    31- صفیه دختر بشامه عنبری که از اسرای افتاده به دست مسلمانان بود، محمد او را بخواست اما شوی باز آمد و چون زنش را می‌خواست مسلمان شد تا زنش بر او حرام نگردد. پیامبر از او پرسید من را خواهی یا شویت را؟ صفیه گفت شویم را.

    32- ام حبیبه دختر عباس بن عبدالمطلب، پیغمبر اورا به زنی خواست، عباس گفت یا رسول الله او با تو شیر خورده است.

    33- جمرهدختر حارث بن ابی حارثه، محمد اورا از حارث بخواست، حارث به دروغ به پیامبر گفت بدن او پیسی دارد و تورا شایسته نیست.

    *
    سایر موارد موجود در تاریخ

    34- محمد زنی که نامی از وی باقی نمانده است طلاق داد زیرا وی چشم چرانی میکرد و به مردانی که از مسجد خارج میشدند زیر چشمی نگاه میکرد.

    *

    تاریخ طبری جلد .39 برگ 187

    35- ملیکه اللیثیه ، محمد با او ازدواج میکند با او همبستر نمیشود و او را طلاق میدهد.

    *
    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    36- ملیکه دختر کعب به مدت کوتاهی با محمد ازدواج کرد، عایشه از وی پرسید آیا می‌خواهی شوهری داشته باشی که شوهر قبلی تورا کشت؟ وی به خدا از محمد پناه برد و محمد وی را طلاق داد.

    *
    تاریخ طبری جلد .39 برگ 165

    37- شنباء دختر عمر الغفریه، مردم قبیله او با قبیله بنی قریظه هم پیمان بودند، وقتی ابراهیم فرزند محمد مرد؛ وی به محمد گفت اگر تو پیامبر راستینی میبودی فرزندت نمی مرد. محمد بعد از اینکه با او همبستر شد وی را طلاق داد.
    *
    تاریخ طبری جلد .9 برگ 136

    38- ملائکه دختر داوود زن دیگری بود که با محمد ازدواج کرد اما پس از اینکه فهمید محمد پدرش را کشته است، از وی جدا شد.
    *
    تاریخ طبری جلد .39 برگ 165

    39- عمیره دختر یزید که محمد وی را طلاق داد زیرا وی به جذام مبتلا شده بود. محمد در مورد او گفته است "دلستم علی و ردها"
    *
    تاریخ طبری جلد .39 برگ 188
    *
    مجلسی حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم، صفحه 597
    *

    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    40- سناء بنت سفیان، محمد مدت کوتاهی با او ازدواج کرد.
    *
    تاریخ طبری جلد .39 برگ 188

    41- احدایث ضعیفی خبر از ازدواج محمد با عمره نیز ازدواج کرده بود.
    *
    ابن ماجه جلد .3:2054 برگ 233 جلد .3:2030 برگ 226

    42- دختر الجهال برای مدت کوتاهی با محمد ازدواج کرد.
    *
    صحیح بخاری جلد .7:181 برگ 131132

    43- دوبه دختر امیر. از طایفه سعسعه

    44- عماره یا عمامه دختر حمزه، از طایفه قریش، هاشم.

    45- سنی دختر صلت، زنی دیگر بود که محمد قصد ازدواج با وی را داشت اما قبل از اینکه به این خواسته خود بخواهد عمل کند از دنیا رفت.
    *
    مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم صفحه 597

    بحار الانوار جلد 22 برگ 204

    46- تکانه نام زنی دیگر است که مجلسی در مورد وی نوشته است دختر سیاهپوستی بود که "مقدوس" پادشاه مصر همچون ماریه قبطیه به محمد هدیه داده بود. محمد ابتدا او را آزاد کرد و سپس وی را به عقد ازدواج خود در آورد. بعد از درگذشت محمد عباس با او ازدواج کرد.

    *
    مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم صفحه 597

    شیخ کلینی نویسنده و اندیشمند بزرگ اسلامی و نویسنده کتابهای اصول و فروع کافی در مورد محمد از امام رضا نقل کرده است که قدرت جماع پیامبر با چهل مرد برابر بود.
    *
    مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم صفحه 599

    بعد از مرگ محمد هیچکدام از زنانش اجازه ازدواج با شخص دیگری نداشتند و آنان را ام المومنین نامیدند، و همگی مجبور بودند تا آخر عمر بیوه بمانند.

    نمودار زیر به نیکی نشان میدهد که آیا پیامبر اسلام جهت به کمک به بیوه زنان زن میگرفته است یا در انتخاب این زنان واقعا سلیقه به خرج میداده است. این نمودار بر اساس اطلاعات موجود در مورد سن محمد و سن زنانش در احادیثی که منابع آنها یاد شد پدید آمده است. محمد در اغلب موارد از تقریباً دو تا سه برابر همسرانش سن داشته است.

    منابع در مورد تاریخ طبری از برگردان انگلیسی این کتاب میباشند و در مورد بحار الانوار علامه مجلسی از متن اصلی عربی، دار الکتب الاسلامیه، طهران، بازار سلطانی، ربیع الاول 1385 قمری، چاپخانه حیدیری میباشد.

    برای اطلاعات بیشتر پیرامون زنان محمد مراجه کنید به.

    *
    کوروش بزرگ و محمد ابن عبدالله نوشته دکتر روشنگر (مسعود انصاری) فصل ششم.

    *
    زنان پیغمبر اسلام، اثر حسین عمادزاده
    *
    بخش چهارم، سیاست قسمت آخر، زن و پیامبر
    *
    محمد و زنان (1)
    *
    Why Did Mohammed Get So Many Wives

    براستی همین سیاهه و مطالب پیوسته به آن شخصیت محمد، هوسران و زنبارگی وی را به خوبی آشکار میسازد

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس