
بحران مشروعیت نظام سیاسی در افغانستان
از آنجاییکه در قانون اساسی جدید افغانستان نوع اداره کشور(جمهوری اسلامی!) قید گردیده است بنا براین حکومت اسلامی باید اراده وتایید مردم را در بسیاری از امور همراه داشته باشد ومردم از حکومت راضی باشند وحمایت نمایند. در نتیجه، اراده مردم منبع قدرت و مشروعیت درهمه نظام های دموکراسی(مردم سالار) و اسلامی است.
حضور مردم در انتخابات ورای مردم به کاندید مورد نظر به زمامدار مشروعیت میدهد طبعا همه این پروسه را قانون باید پیشبین نموده باشد ،پذیرش و تائید مشروعیت با مردم است و این امر احتمالاً زمانی تحقق مییابد که زمامداران به اصول برابری احترام گذاشته و به وعده های که مردم داده اند درست عمل نموده وقانون را رعایت ودر تطبیق آن عمل نماید نا رضایتی دومدار اکثریت مردم از نبودن امینت سراسری در افغانستان ویا زیر پا گذاشتن مواد قانون اساسی میتواند عوامل اصلی بحران مشروعیت نظام سیاسی به رهبری حامد کرزی باشد.
مروری بر صلاحیت های حکومت در قانون اساسی 2003
مطابق به ماده شصتم قانون اساسی، رئیس جمهور در راس دولت جمهوری اسلامی افغانستان قرار داشته، صلاحیت های خود را درعرصه های اجرائیه ، تقنینه(قانونگذاری)وقضا ئیه (دادگاه عالی) مطابق این قانون اساسی اعمال می کند .1
رئیس جمهور همزمان رئیس حکومت است وصلاحیت های ذیل را دارا میباشد. حکومت متشکل است از وزرا که تحت ریاست ریس جمهور اجرای وظیفه می نمایند. حکومت دارای وظایف ذیل است:1تعمیل احکام این قانون اساسی وسایر قوانین وفیصله های قطعی محاکم.
2حفظ استقلال دفاع از تمامیت ارضی وصیانت منافع وحیثیت افغانستان در جامعه بین المللی.
3 تامین نظم وامن عامه واز بین بردن هرنوع فساد اداری.
4ترتیب بودجه، تنظیم وضع مالی دولت وحفاظت دارایی عامه.
5طرح وتطبیق پروگرام های انکشافی اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی وتکنالوژیکی.
6 ارایه گذارش به شورای ملی در ختم سال مالی در باره امور انجام شده وپروگرام های عمده سال جدید مالی.
7 انجام سایر وظایفی که به موجب این قانون اساسی وقوانین دیگر از وظایف حکومت دانسته میشود. 2
چالش های بحران زا در نظام سیاسی .
متاسفانه رئیس حکومت متهم به جعل قانون اساسی در چند مورد ونقض سریح ماده 61 قانون اساسی در مورد انتخابات میباشد
تا مین امنیت سراسری مطابق به قانون اساسی وظیفه حکومت است ولی حکومت در طول هشت سال با سرازیر شدن ملیارد ها دالر در تامین امنیت ونظم عامه کوتاه امده ونتوانسته است امنیت سراسری را تا مین نماید وفساد اداری را نابود کند بلکه فساد اداری به شبکه خطر ناک رهبری شده حکومت مبدل شده است و حکومت کرزی از جلوگیری ان ناتوان بوده وضرورت به یک مدیر فعال با تقوی وصادق داردعلاوتا برادران رئیس حکومت از جانب مطبوعات بین المللی ومنابع انسانی افغانستان متهم به قاجاق مواد مخدر ومافیای اقتصاد دولتی متهم اند که بر ایتورتیه رئیس حکومت ضربه محکم وارد نموده است وائیتلاف کرزی با ناقضین حقوق بشر وافراد متهم به قتل های عام مردم به زخم ناسور سیاسی برای اداره کرزی مبدل خواهد شد.
اخیر رئیس حکومت باازادی چهار نفرقاچاق بر مواد مخدر که از جانب دادگاه به زندان دراز مدت تا 18 سال محکوم شده بودند وروزنامه امریکایی بوستون گلوب(3) این موضوع نشر ویکی از متمهمان ازاد شده را از اقارب حاجی دین محمد والی پیشین کابل ورئیس کمپاین انتخاباتی کرزی وحاجی ظاهر معرفی نمودند که عملا کرزی در قانون شکنی وحمایت مستقیم از قاچاقبران مواد مخدر قرار گرفته است تا بتواند توسط انها بار دیگر در انتخابات پیروز گردد.
انکشاف متوازن عبارت که در قانون اساسی ذکر گردیده وهیچ گاهی از جانب دولت به ان عمل صورت نگرفته دلیل دیگری ناراضی بودن مردم که یکی از عوامل بحران مشروعیت نظام سیاسی شمرده میشود ، در اظهارات اکثریت مردم افغانستان شنیده میشود، اقای کرزی را مخالفان سیاسی وی متهم نموده اند که پول های زیاد را در ولایت نا امن قند هار زاد گاه خود وهلمند به مصرف رسانید است. ولایات که مرکز اصلی طالبان وتروریست های بین المللی است وهر روز تقویت میشوند.و حکومت دانشگاه بدخشان را بعد از سال 2001که یگانه دانشگاه فعال در زمان حاکمیت طالبان بود بروی صدها دانش اموز بسته است وآموز گاران صد ها مکتب در نقاط دور افتاده ولایت های تخار، بدخشان، بامیان،بغلان و... تشکیل ومعاش ندارند که به ادامه تدریس بپردازند.
کابینه حکومت کرزی:
وزراء وظایف خود را به حیث امرین واحد های اداری در داخل حدودی که قانون اساسی فعلی وسایر قوانین معین می نمایدباید انجام بدهند.که متاسفانه اکثر انها در اجرای درست مسولیت های شان کوتاه امده اند بخصوص مسولین امنیتی که نتوانسته اند امنیت عامه را تامین نمایند باید در برابر مردم وقانون جوابگو باشند.
مطابق قانون اساسی کشور وزراء از وظایف مشخصه خود نزد رئیس جمهورو مجلس نمایندگان مسولیت دارند. وزراء نمی توانند در زمان تصدی وظیفه از مقام خود به ملحوظات لسانی، سمتی ،قومی، مذهبی وحزبی استفاده نمایند.
قومی شدن کابینه کرزی واستخدام افرادضعیف یکی از عوامل بحران مشروعیت نظام حساب میشود که متاسفانه بر خلاف قانون اساسی اداره فعلی رادر پایان ترین گراف یک اداره بیمار ،ناتوان،بی ظرفیت وفاسد در سطح ملی وبین المللی جای گرفته است ورئیس حکومت نتوانسته است کابینه و تیم فعال داشته باشد.
اتهام شرکت بعضی از اعضای کابینه وتیم خاص رئیس حکومت ومتحدین نزدیک وخانواده وی در دست داشتن تجارت مواد مخدر عامل مهمی بحران مشروعیت نظام سیاسی فعلی حساب میگردد ورئیس حکومت از سال 2001 الی2009 بار ها این اتهام رد کرده است ولی نتوانست به مردم افغانستان ودنیا ثابت نماید که از قاچاقبران مواد مخدر حمایت نمی کند .
اگر عدالت منبع اصلی مشروعیت باشد در نظام کنونی به بی ارزش ترین و بی مفهموم ترین واژه تبدیل شده چون این عنصر را هیچ شهروند افغان در هیچ جای نظام رئیس جمهور کرزی دیده نمیتواند و حاکمیت قانون هنوز در قید زور مندان باقی مانده است، در واقع قانون همانست که یک زور مند محلی آنرا در شهری، قریه یی و یا هم در جاده یی طرح و تطبیق کند و کرزی با ایئتلاف با ناقضان حقوق بشر ومتهمان جرایم جنگی بر این روند مهر تایید گذاشته واین پروسه ادامه دارد.
سیاست خارجی:
اگر سیاست خارجی یک کشور منعکس کننده سیاست داخلی ان باشد حکومت افغانستان از داشتن یک پالسی ملی که ترسیم کننده سیاست خارجی باشد محروم بوده ورئیس حکومت اقای کرزی یک روز پاکستان دشمن خطاب نموده وتهدید مینمود که طتالبان را در خاک ان کشور تعقیب میکند و روز بعد،ان کشور را دوست وبرادر خطاب نموده است. با چنین رئیس حکومتی نمیشود سیاست خارجی را که متضمن امنیت ملی کشور باشد تدوین وتطبیق نمود وابسته بودن نظام عامل دیگری است که حکومت را از داشتن سیاست خارجی مستقل دور نگهمیدارد.
رای عدم اعتماد به داکتر سپنتا وزیر امورخارجه فعلی وپشتیبانی رئیس حکومت از وی جهت ابقا در وزارت امور خارجه،صدمه بزرگی را در روابط حکومت وپارلمان بوجود اورد تا جائیکه پارلمان به تمام نمایندگی های سیاسی خارجی مقیم در کابل نامه فرستاده وعدم مشروعیت ادامه کار وعقد قرار دادهای میان وزارت خارجه افغانستان وکشور های دیگر خبر داد است. نداشتن وزیر خارجه مشروع میتواند عامل برای بحران مشروعیت نظام باشد.
بحران امنیت در افغانستان بر همه پدیده های دیگر تاثیر منفی داشته ومیتواند غیر مستقیم در انکشاف روابط خارجی افغانستان تاثیر داشته باشد. وعملکرد رئیس حکومت که در راس اهرم سیاست خارجی کشور قرار دارد تاثیر مستقیم بر سیاست خارجی کشور دارد.
رئیس حکومت و مواد مخدر:
احمد ولی کرزی برادر رئیس حکومت متهم به قاچاق مواد مخدر است و روزنامه نیویارک تایمز مورخ چهارم اکتوبر 2008 خود این اتهام را به سطح بین المللی مطرح کرد، ومحمود کرزی متهم به سوء استفاده از اقتصاد دولتی وقدرت رئیس جمهور کرزی است وی چندین فابریکه دولتی(سمنت غوری) را تحت کنترول خود در اورده است تعدادی از نمایندگان شورای ملی به ریاست سید مصطفی کاظمی شهید موظف به بر ملا ساختن خیانت های مالی وی شده بودند که مورد حمله انتحاری در بغلان قرار گرفتنه وحیات خود را از دست دادند بعضی مطبوعات داخلی این حادثه را به وی نسبت داده است.
سوء استفاده از قدرت دولتی عاملی است که مشروعیت سیاسی نظام را به چالش گرفته است.
منابع:
1.مواد 60 قانون اساسی 2003
2. ماده 57 قانون اساسی 2003
3. نشریه بوستون گلوب امریکایی شماره چهارم جولای2009

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریدآقای بابک سلام ! به فکر مه ده ای رقم جرو بحس ها هر دویما بکدام نتیجی نمیرسیم که مه از کلام خدا بگویوم و شوما ده او باور نداشته باشین و یا نر واری تیریتانه بیارین و یا مه واری ترسیده خاموش بانین . بیاین بحسی عقلی میکونیم که ده مابین هردویما مشترک باشه . نه از کیتاب خدا گپ میزنیم و نه از احادیث . شوما با عقلی کلانیتان دلیل بگوین و مه با عقلی خورد خود از خدای خود دیفاع میکونوم . مه چند سوالات ره با جوابیم مترح میکونوم و شوما ام میتانین ده او روشنی پرتین. موضوعی ما فقط سری موجودیت و یا غیر موجودیت خداوند میچرخه متوجی باشین که از موضوع دور نرین. مه نه از امام گپ میزنوم و نه اصحاب پاک رسول الله ره لعنت میکونوم . ونه بچیزی که از مه پورسیده نمیشه بحس میکونوم و نه خوده سبک و خورد میسازوم و نه به مردوم نشان میتوم که عقلیم تا کجا و چه اندازه پوپنک زده گی است و نه شمشیریمه برخی کسی که خدا شناس است میکشوم . و وقتی شمشیر از غلافیش برامد تا وقت فیصله باز ده غلافیش نمی درایه . یا میبره یا میده میشه . یا رسوا میکونه یا رسوا میشه .
1- مه میگوم خدا وند وجود داره و کنترول تمام جهان ره میکونه و بدون وجود او ای نظم و نظام ماکم امکان نداره . که دلیلیم امی نظام ماکمی دونیاست . از الیف تا یا . شوما ده ای قسمت چه میگین ؟
2- تمام چیزیکه ده ای جهان است خلقت خداوند است و از روی قصد و حکمت خلق شوده و نو پیداست و سربخود و خود سر نیست . نظر شوما ره میخایوم بفاموم که عقل شوما ده ای گپ چه میگه ؟
3- ای انسان اشرف مخلوقات است و تمام کاینات از بر و بحر تا کهکشان ها و حیوانات و نباتات ده اختیاریش میباشه و از او استفاده میکونه و امه گی به اساس یک قانون و بگوفتی شوما تیوری خاص خلق شوده که اکثر اونا از عقل ما بشر بدور نمیباشه . شوما ده ای قسمت چه نظر دارین ؟
4- عقل ما با تمام انکشافات و کمالاتی امروزیش ده شناخت خداوند کم رسی میکونه و نمیتانه خوده به او جای که میخایه برسانه و مه علتیشه بزرگی بی حد خداوند و خوردی خود و عقل ناچیزی خود میدانوم . شوما چه فکر میکونین ؟
5- مه خو از ای نعمت های که خداوند بری ما خلق کده شکرانه گیشه ادا کده نمیتانوم . خصوصن ای میوه جاتیشه که به هزاران نوع میباشه و مزه و خاصیت هایش از یکی دیگیش فرق داره قدرت و مهربانی خداوند میدانوم . شوما چه نظر دارین و اگه میگین نی پس یک چند چیزی که بی مقصد و بی مانا و مثلی انار و سیب و کیله اما نه مزه داشته باشه و نه فایده ونه ام ویتامین به مه نشان بتین ؟ یا دو رقم میوه که مختلیف باشه و یک مزه و یک رقم ویتامین ها ره داشته باشه مهربانی کده نشاندهی بکونین ؟
6- مه خو میگوم که اگه تنها امی گل ها نمیبود و بوی خوشی میوه ها نمیبود حالی دونیا بد بوی میشود . یک شوخی گک (حالی خانم های گنده بقل داره کسی بدو پیسه نمیخرید) شوما چه میگین که اگه تنها ده جهان گل ها و خوشبویی نمیبود چه میشود ؟
7- مه خو فکر میکونوم که ساختمان صرف یک عضوی بدن چه چشم باشه یا گوش یا زبان باشه یا لب و یا قلب و غیره پیچیده تر و سخت تر از کمپیوتر است و انسان نمیتانه سامانی ره بسازه که از گوشت و رگ و خون ساخته شوه . شوما چه میگین ؟ و راجی به کمپیوتری گوشتی تان که بگوفته ای نجیب کامل ده نیم ملی متر مغز جای داره چه فکر میکونین . و مه فکر میکونوم که انتی وایرس ای مغز فقط ایمان خات بود و الا وایرس (شیطان) ده او خانه خات کد . شوما چه میگین ؟
8- آیا انسان میتانه مثلی یک چشم یا گوش که خداوند ساخته بسازه تا حقیقت ها ره ببینه و یا بشنوه ؟
9- آیا آقای بابک میتانه بگویه که چند سال دیگه زندگی خات کد ؟ و یا میتانه عمری ای سرپلی ره مالوم بکونه و یا جای که ده اونجه میموره تعین بکونه ؟
10- هر چیزی که از طرف خداوند حلال مارفی شود ما او ره حلال میدانیم و حرامیشه حرام . شوما حلال و حرام ره از کوجا دانیستین ؟
11- ده قسمتی حلال و حرام و محرمات خداوند یک حدود ره تعین کده که گویا مادر دختر خاهر خاله و عمه و غیره برای نکاح کردن حرام است . شوما بفرماین و بگوین که شوما ام اینها ره حرام میدانین و یا نو پرابلم میباشه و اگه حرام میدانین از روی کدام فلسفه و عقل و منطق اونا ره بخود حرام ساختین و که ای ممانعت ره بریتان خلق کده ؟
12- اگه آقای بابک ما از نعمتی فقط گوش محروم میشودن چه میشود ؟ یک شوخی گکی دوستانه (مثلی که از عقل و ایمان محروم ماندن) امید خفه نشوین مطلبی داروم که پسان ها خات گوفتوم و صداقت و راستی تانه که میبینوم حتمن تصدیق میکونین .
13- آقای بابک جان ! ما هر کاری خیری ره که میکونیم بخاطر رضای خداوند میکونیم و از او طلبی آمرزیش و بخشیش ره داریم . شوما اگه بخاین کاری خیری ره انجام بتین بکدام مقصد خات کدین ؟
14- احساس . ضمیر و وجدان طالقات خاص بخداوند میباشه و قتی کسی خدا نداشته باشه چه رقم امکان داره که او کاری ره از روی احساس و یا ضمیر و وجدان بکونه و یا خوده صاحیب ای صفات بدانه؟
15- ما مردوم با خدا تمام خیر و شر خوب و خراب ره از جانب خداوند دانسته و ده وقت مصیبت صبر میکونیم و مشکلات خود ره بخدا میسپاریم . مه نمی دانوم شوما بیخدا ها ده وقتی مصیبت خوده به چه چیز تسلی میتین و خوده بکی میسپارین و چه رقم دل هایتان آرام میگیره ؟
16- نکاح چیست و پیشی شوما چه اهمیت داره و فرق بین عروسی کردن و گرل فرن داشتن چه میباشه ؟
17- شوما اگه یک معلم باشین ده وقتی امتحان ده کودام شاگرد خود لمبر 10 و آفرین میتین ؟ ده او شاگردیکه درس هایشه میخانه و به شوما احترام میکونه و شوما ره یک معلیم خوب و فامیده میدانه یا به او شاگردیکه نه بدرسیش کوشیش میکونه و نه به شوما احترام داره بلکه شوما ره به صفتی معلیم ندانیسته و سریتان ریشخند میزنه ؟
18- اگه آقای بابک نتانه و یا نخایه به سوالات آساندک مه جواب بگویه اجمل بیخدا و آرش بیخدا و راویش بیخدا و بیخدا های دیگه میتانن جواب بگوین . و مه واری یک بیسواده قناعت بتن . اما لمبر وار .
از آقای بابک خایش میکونوم لمبر وار کوتا و عقلن جواب بگوین تا بحسی خوده بطرفی مقصد جای نزدیک بسازیم .
از خدا وند کریم و رحیم و آن قادر توانا امید وار استوم که بابک ما ره هدایت بکونه که از هدایت او هزاران هزار نفر دیگه ام هدایت بیابه که اجری آخرتی بابک ام شوه . دونیا ره خو ده عیش و نوش تیر کد مه حالی میخایوم که آخرتیش ام بالا تر از دیگرا باشه . اگه متوجی شون و الا ای گپا و ای دلایل ها ده میدان محشر و ده مابین شعله های آتشی سوزان ده رویش کشیده میشه و مه ام یکی از شاهدانیش خات بودوم . امید از آرزویم آزرده نشون .
به سوالاتیم یکایک خودیم جواب گوفتیم انتظاری جواب شوما ره داروم که شوما چه نظر دارین دیده شوه چقه با هم فاصله داریم . زمین تا ماهتاب یا آفتاب و یا کهکشان های که هزاران سال نوری فاصله دارن فاصله داریم
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
دوست عزیز بابک !درود و احترامم را بپذیرید .
در ارتباط اشعاز جناب آقای انصاری و آقای رسا شکی نیست که همۀ سروده ها نشئت از یک چشمه دارد بیک سلیقه و یک طرز تفکر نگاشته شده است . این از دین حقیر متأسفانه شاعر نیست که جزئیات اشعار سروده شده را به بررسی ونقد بگیرم ولی اینقدر میدانم که در هیچ یک از سبک های مروجه شعرای امروزچنین بی پروایی را در سرودن شعر و قافیه پردازی با هرج و مرج ندیده و نخوانده بودم . در مجموع زبان فارسی دری از آهنگی برخوردار است که از یک جملۀ کوتاه ، با تغیردادن جای کلمات مروجه گفتاری و اضافه نمودن یک صفت بشکل شعری آنرا بیان نمود . مثلأ : ( مه میروم باغ ملا که گلاره یک سیل میل کنوم ) من باغ ملا میروم که تماشای گلها نمایم . این جمله بشکل شعری آن :
من میروم به باغ ملا + تا سیرکنم نشاط گلها
ولی چنین یک پیوسته گی در اشعار جناب انصاری بندرت سراغ میشود . مفهوم سروده های شان ویژۀ اندیشه و طرزدید خودشان از ایدال شان است که با دیگر فرقه ها و گروه های مذهبی زاده شده در طول هزار سال در ناهمگونی قرار دارد . ایشان میخواهند به هر ترتیبی حتی با بی شعور خطاب نمودن دیگران اندیشه و مرام خود را بالای دیگران بقبولانند . اینکه چقدر لغزشهایی در آیین مان در مرور زمانه ها به وقوع پیوسته ، چشم پوشیده و خیز دریایی میزنند.
گاهگاهی آقای سرپلی سروده های آقای انصاری را بنام خود پیام میدهند که شاید به اجازه خود آقای انصاری باشد و یا شاید این طبع وسبک شعری را اقای انصاری به آقای سرپلی هدیه نموده باشند . اینکه هردو دوست ما در یک جریان و خط فکری کاملأ پیوسته به هم حرکت دارند شکی نیست ، حتا خود آقای سرپلی اقرار دارند که من نوشته های آقای انصاری را کاپی وبه زبان خود نگاشته ام . چون شخص باورمندم نمیتوانم حکم نمایم که هر دو نویسنده یکی اند .
با شما کاملأ موافقم که آقای سرپلی شخص بیسواد نه ، بلکه از سواد کافی دانش ، املا و انشأ برخوردارند و حتی از طبع شعری مانند آقای انصاری نیز برخوردارند . اینکه چرا خود را به گفتۀ خود شان به غوله دینگی زده اند ، شاید که درشهرک ایمان شان جایی برای با سوادان ندیده اند و یا رفع مسوءلیت باشد وگریز ازآیندۀ ناگوار و یا گذشتۀ ناهنجار ؟ باور کنید انگیزۀ چنین عامیانه نویسی ایشانرا نمی دانم !
بسیار اتفاق افتیده که یکنفر تحت نام چند نفر در تارنما ظاهر میگردند و بنام های مختلف پیام میگذارند . در گذشتۀ نه چندان دور دوستانی داشتیم بنامهای آقای شریعتیار و آقای طالب کاکو که بعد ها به همکاری آقای میرهزار معلوم شد که هر دو یک چهره اند . آقای طالب کاکو هم در همین جبهه که فعلأ آقای انصاری ، آقای رسا و آقای سرپلی قرار دارند ، قرار داشت ولی با طرز نگارش و برخورد دیگری . شاید برای دوستانی که میخواهند بدون دلیل و برهان ، اخلاق وشیوه نویسنده گی به گفتگو بپردازند ، فرستادن پیام های بی مسوءلیت یک سرگرمی باشد ؟
در اخیر فقط همین قدر میخواهم یاد آور شوم که شناخت وجود خدا مربوط میشود به حالات روانی ودرونی هر شخص . نخست باید آموخت و آموخت که بی علم نمی شود خدا را شناخت ! خدا شیر شتر و کباب سوسمار نیست که با خوردنش خدا شناس شد . خود شناسی بهتر از خداشناسیست . فقط همین !
آقای بابک بار دیگه سلام ! ام عنوان یکیست و ام جای خالی شروع از چند گپای بی مانا و راست . انقلاب 7 ثور ره فکر بکونین که یک تصادم و یا اکسیدنت بود که موتری سفید وجود خلقی و پرچمی ها ره به یک چار چوکات پچق پچق و آین کونه کج و وج مبدل کد . باد از او انقلابیونتان شوما ها ره بخاطر ترمیم افکار و رنگ و روغن و کپی کشی به کمپنی های موتر سازی کمونستی و بیخدایی شوروی فرستادن . اونا ام به بسیار مهارت و شوق شوما موتر های داغمه ای ره چنان رنگی سرخ دختر کش دادن که خوش خوشی خودتان آمده باشه ای کمپنی بدبخت ایتو تغیرات کلی و اساسی بریتان آورد که حتا بجای تیل با خون برادرانتان ام ماشینیش چالان میشود ای ماشین نه تنها که با خون چالان میشود بلکه با شراب . با گوشت خوک و هر حرام های دیگه ام چالان میشود . اما ای موتر گیر و اشترنگ نداشت ریموت کنترول بود که از مسکو اداره میشود . امو بود که شوما با امی رقم اوصاف ده وطنکی ویرانکیتان تشریف آوردین و هر طرف غور و فش کده موتر دوانی کدین خوب تا و بالا خیزک و جستکتانه زدین برادر نگوفتین پدر نگوفتین مادر ره نشناختین و کاکا و ماما ره اهمیت ندادین و بچایشانه ام زیر تیرک موترک سرخکیتان کدین ایچ اشاره ای سرخ نبود که قطع نکده باشین . لاری ها و چکله های کونه کونه ای اصل وطنی شوما ها ره زیر سینیش برده باز پتق پتق کد و از سری کوه ها سریتان سنگ ها ره لول داد یا مجبور شودین خوده از ای سرزمین بکشین و یا با امی دز و دوز بسازین تا ای که از پای ماندین و هر طرف تیت و پرک شودین و خوده ده سرک های قیری لندن و امریکا و جرمنی کشیدین و باز ای موترکای غرازیتانه بار دیگه رنگ و روغن کده تیم دادن ره شروع کدین لاکن حالی کمپنی نو یتان میگه که هردو مارک اول ره که یکیش مارکی خدایی بود و دومیش مارکی کمونیستی ره بلکل پاک بکو و مارک مره که بنام مارک تصادف است بزن . و شوما ام اساندک ای هردو مارکه پاک نمودین . آیا با پاک کدن مارک اصلیت موترکتان بدل میشه یا خوده میخاین ریشخند بکونین .