همدردی با طالبان یا بازخوانی یک جنایت؟
هزاران جنگجوی خارجی ازکشورهای مانند ازبکستان، تاجکستان، قفقاز، چیچین، ایغور، پاکستان،پینکیانگ چین وکشورهای عربی درکنار طالبان می جنگیدند که بدنه مهمی رادرنیروی جنگی طالبان احراز کرده بودند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
سایت فارسی بی بی سی نوشته است که بارک اوباما ریس جمهور امریکا به گروه امنیت ملی خود دستور داده است تا درمورد مرگ سربازان طالبان که بعد ازسقوط آنان درشمال افغانستان به دست نیروهای مخالف طالبان به اسارت درآمدند، تحقیقات صورت گیرد. بدیهی است که کشتن انسان جنایت هولناک و رفتار نابخشودنی میباشد اما اینکه چرا آقای اوباما به فکر مرگ اسرای طالبان افتاده است ازچشم اندازهای متفاوت قابل تامل میباشد. هرچند که دراین رابطه گمانه های متعددی مطرح میگردد که یکی ازاین گمانه ها کنار افگندن شخصیت های سهیم درمبارزه علیه طالبان وتروریزم بین المللی از تعاملات سیاسی افغانستان میباشد اما باتوجه به سیرتحولات وماهیت تعاملات سیاسی درافغانستان به نظرمیرسد که آقای اوباما باتاثیر از عوامل متعدد وازجمله برای جلب اعتماد پاره ای ازحلقات طالبان نسبت به سیاست امریکا درافغانستان، این رفتارسیاسی را درمعرض نمایش قرار داده است. هرچند که این رفتار سیاسی باهدف پالایش وموفقیت سیاست امریکا درافغانستان تدوین گردیده است اما دریک چشم انداز عمیق تر عدم شناخت امریکا را از واقعیت های سیاسی و اجتماعی درافغانستان نشان میدهد. آنگونه که از گزینه های سیاسی امریکا در مورد افغانستان برمی آید، نشان میدهد که شناخت امریکا از واقعیت ها ی افغانستان خیلی اندک است و درعین حال این شناخت ازمجراهای غرض آلود فراهم گردیده است که دستور ریس جمهور اوباما درمورد مرگ اسرای طالبان درشمال افغانستان یکی ازاین نمونه ها میباشد.
تردیدی نیست که تعدادی از سربازان طالبان که بعد ازسقوط آنها در شمال به اسارت افتادند، نابود شدند. اما اینکه این دسته ازسربازان طالبان، کیها بودند وازکجا بودند و چرا نابود شدند جای تامل دارد. قبل از اینکه این بحث شکافته شود، باید به این پرسش پاسخ داده شود که دولت ایالات متحده چرا بعد ازسالها سکوت دربرابر دهشت افگنی طالبان برمواضع آنها از زمین وهوا حمله برد و آنان را باهمکاری جبهه متحد از اهرم قدرت ساقط کرد. پاسخ رسمی برای این پرسش این است که بعد ازفرو ریختن برجهای تجارت جهانی درنیویورک، سازمانهای استخباراتی امریکا ردپای عاملین آن انفجار مرگ آور و مهیب را درافغانستان یافتند و نظام طالبان را شریک این توطئه دانستند. پس بنابراین حمله ایالت متحده امریکا برمواضع طالبان درافغانستان به منظور درهم کوبیدن لانه های دهشت افگنی و شبکه های تروریستی صورت گرفت که طالبان عامل ترویج وافغانستان مرکز این لانه ها دانسته میشد.
براساس منابع امریکاییها، هزاران جنگجوی خارجی ازکشورهای مانند ازبکستان، تاجکستان، قفقاز، چیچین، ایغور، پاکستان،پینکیانگ چین وکشورهای عربی درکنار طالبان می جنگیدند که بدنه مهمی رادرنیروی جنگی طالبان احراز کرده بودند. درواقع طالبان با استفاده ازهمین نیروها راه ورود شان را به شمال افغانستان گشودند وسیاست زمین سوخته درشمال وقتل عام هزاره ها درمزارشریف، بامیان، یکاولنگ و همچنان کشتار مردم چاریکار عمدتا توسط همین نیروها صورت گرفت. هرچند که اهداف کوتاه مدت طالبان درشمال افغانستان پاکسازی آن مناطق ازاقوام غیر پشتون بود اما اهداف وانگیزه جنگجویان خارجی که درکنار طالبان می جنگیدند، ترویج دهشت افگنی فراتر ازمرزهای افغانستان تعریف گردیده بود. همانگونه که منابع امریکاییها نیز به آن اشاره میکند، بدنه نیروهای جنگی طالبان برمحور جنگجویان خارجی استوار گردیده بود که اهداف آنها خیلی فراتر از جنگیدن درافغانستان بود. درواقع همین واقعیت بود که سرانجام پای سربازان امریکا را درافغانستان کشانید.
بر اساس روایت شاهدان عینی پس ازسقوط شهر مزار شریف به دست طالبان، نزدیک به هشت هزار نفر ازمردم هزاره به دست نیروهای طالبان بطور فجیع آماج رگبار قرار گرفتند و اموال آنها نیز غارت گردیدند. حتی تعداد مردمان بیگناهی که درشهر چاریکار ازدم تیغ طالبان گذشتند، خیلی بیشتر از آمار اسرای طالبان اند که ادعا میشود درشمال افغانستان به قتل رسیده اند. بنا براین اگر رفتار آقای اوباما باحوادث سیاسی درافغانستان واقعآ براساس باورهای انسانی واحترام به کرامت انسانی تعریف وتدوین گردیده است پس چرا به جنایات و نسل کشی های خونینی اشاره نمیگردد که طالبان مجری و عامل آن بوده اند! آقای اوباما به عنوان ریس جمهور یک کشوری که خودرا پرچمدار ارزشهای دموکراتیک میداند چرا به پدیده هایی مانند تیزاب پاشی به صورت دختران، تخریب مظاهر فرهنگ وتمدن و دشمنی با ارزشهای انسانی که بخشی از رفتار معمول طالبان اند، اشاره نمیکند که به جای آن برای مرگ تعداد دهشت افگن وجنگ افروز ابراز تاثر میکند!
شهرکندز که درتسلط طالبان و مرکزفرماندهی طالبان درشمال افغانستان بود، به پایگاه عملیاتی هزاران جنگجوی خارجی تبدیل گردیده بود که شبکه های دهشت افگنی را از آسیای میانه گرفته تا شمال افریقا هدایت میکردند. حتی بعد ازفرار ملا دادالله که فرماندهی طالبان را درشمال افغانستان برعهده داشت، شخص عرب تبار به نام ابویمامه فرماندهی طالبان را برعهده گرفت وتاسقوط این شهر به دست نیروهای جبهه متحد، درهمین سمت جنگید. پس باتوجه به گستره ی جنایاتی که این نیروها مرتکب گردیده بودند و باتوجه به مخاطراتی که ازحضور این نیروها متوجه مردم افغانستان وجامعه بین المللی بود وهرکدام درشکل یک بمب آماده انفجار عمل میکرد، چگونه رفتار بااینها صورت میگرفت؟ هرچند که این نوع رفتار دربرابر اسرای طالبان درخیلی موارد براساس سلایق وعلایق مشاوران امریکایی تنظیم میگردید اما مردم شمال افغانستان به دلیل عقده های تلخی که دربرابر کشتار بی رحمانه عزیزان خود توسط همین نیروها داشتند، کمتر از رفتار بالمثل با آنها به چیزی دیگر راضی نمیشدند. مردم شمال افغانستان که خود میدانستند که آنان یعنی سربازان طالبان عمدتا خارجیها اند که هیچ تعلقی به افغانستان ندارند. گزارشهایی که بعدا درمورد هویت این سربازان ارائه گردید نشان میدهد کسانی که به زبان پشتو صحبت میکردند اکثرا ازمناطق دیره اسمعیل خان، باجور، مومند، کرم اجنسی، کویته و تمام مناطق قبایلی پاکستان بوده اند که باتمام توان برای قتل مردم افغانستان کمر بسته بودند.
اما علیرغم اینکه مردم شمال افغانستان در دوران تسلط طالبان شاهد مرگ عزیزان و غارت زندگی خود به دست این نیروها بودند، تاآنجاییکه که مقدور بوده است دربرابر اسرای طالبان از حسن اخلاق ونرمش وملایمت کارگرفته اند. درواقع رفتار مردم دربرابر این نیروها زمانی به خشونت گرایید که تعدادی ازآنها بعد ازانتقال درقلعه جنگی دست به شورش زدند و همچنان گروهی ازآنها درمکتب سلطان راضیه چندتن ازاهالی شهر را به گروگان گرفته ودست به مقاومت زدند.
اما همانگونه که درسطور نخست اشاره رفت، کشتن انسان درشرایط عادی جرم نابخشودنی است اما زمانی که گروهی برای قتل وغارت یک ملت کمر می بندند طبیعی است که دربرابر آنها ازهمان گزینه های متعارف درجنگ استفاده میگردد.
حالا که بعدازگذشت سالهای طولانی عواطف سیاسی آقای اوباما گل داده است، اگر این نیروهای دهشت افگن وجنگ افروز درشمال نابود نمیگردید چه حلقه گلی را بر گردن آقای اوباما وآقای کرزی می آویختند! آیا آنها سلاح برزمین می گذاشتند وبه همین سادگی از رویاهای بهشتی شان دست می کشیدند؟ آیا آنها دوباره به تجدید نیرو نمی پرداختند و با توان بیشتر دست به کشتارمردم بیگناه و نیروهای امریکایی نمیزدند؟ همان گونه که بیت الله محسود ازحبس امریکاییها رها گردید و نیرومندترین تشکل جنگی را علیه منافع امریکا درنوار مرز افغانستان وپاکستان به وجود آورد، آنها نیز کمتر ازاین به چیزی دیگر قناعت نمیکردند.
همانگونه که درآغاز اشاره شد، این رفتار سیاسی آقای اوباما براساس یک تعریف ناپخته از منافع امریکا درافغانستان تدوین گردیده است که درحقیقت علایق امریکارا درمقیاس گسترده تر برای کنار آمدن با طالبان نشان میدهد. آقای اوباما وظیفه دارد که رفتار سیاسی اش را باحوادث افغانستان براساس منافع وعلایق امریکا تعریف وتدوین نماید اما حرف اساسی این است که این تعریف ازآنجاییکه بیگانه باواقعیت های افغانستان میباشد وضعیت افغانستان را پیچیده ترمیکند وسرنوشت سیاست امریکارا درافغانستان با ابهامات بیشتر مواجه می سازد.
بدون هیچ تردیدی درجریان سه دهه بحران درافغانستان، جنایات هولناک صورت گرفته است اما انگشت گذاشتن به یک مورد ازمیان صد ها موارد دیگرَ، باهیچ منطق سیاسی سازگار نمی نماید. اگر آقای اوباما بتواند حامیان بیرون مرزی طالبان را راضی نماید که دست ازحمایت طالبان بردارند، ازیک سو هزینه سرسام آوری که دولت وی برای مبارزه با تروریزم بین المللی می پردازد، کاهش می یابد وازسوی دیگر فاصله مردم افغانستان با صلح وامنیت نزدیکتر میشود.
پيامها
15 جولای 2009, 11:19, توسط فرید
خواهرم فرشته جان !در موضوع یک غلط فهمی صورت گرفته است . اول رسیدگی به تیزاب پاشی در کندهار از وظایفف امریکا در آفغانستان نیست . بل دستگاه پولیس وامنیت کشوری آن را باید رسیدگی کند . رسیدگی کشتار وحشیانۀ یکاولنگ نیزدر حدود صلاحیت امریکا نمی باشد .در قدم اول افغانستان ودر صورت عدم امکان ملل متحد آن را باید رسیدگی کند در آن صورت عاملین ان در محاکم بین المللی که به این منظور ایجاد شده باید محکوم گردند . در موضوع دشت لیلی پای قوت های ویژۀ امریکا موجود در صحنه دخیل است که زیر امر پنتاگون ویا سیا عمل می کرده اند .امروز چینی ورامسفیلد در اقتدار نیستند و اوباما خواسته است در واقع یک بخشی ازعملکرد های گدشته محافظه کاران را رسیدگی کند .اینکه رفع حکم تبعید دوستم از طرف کرزی موضوع را سرعت بخشیده باشد از امکان به دور نیست .اما این تصمیم امریکا در این مقطع دوستم را که در یک دودلی نسبت به کرزی قرار داشت ناچارا در دامن کرزی می اندازد . اما با کسانی که بادئل وسرنا چشن بدنامی دوستم را می خواهند تجلیل کنند باید گفت که رسیدگی با این فضایا کار بسیار وقتگیر وطولانی است وزود حاصل نمی دهد به خصوص حالا که شواهد ومدارکی که ادعا می شد در میدان نیست و فلم ها ی موجود که امکان دستکاری وصحنه سازی در آن ها بسیار زیاد است ارزش محاکموی کمتری دارند . این یک پروژه طولانی است ووفتا که در دست امریکایی های ناز دانه باشد تهیه اسناد گفتگو ومصاحبه و باز سازی صحنه ها با میتود تحقیقات امریکایی هزینه زیادی می طلبد تا مورد قبول محاکم امریکا قرار گیرد .چون هیچ کشور دیگر وهیچ محکمۀ بین الللی دیگر را امریکا صالح برای رسیدگی اتهمامات نطامیانش نمی داند . در آخر به یک توصیه بسنده می شوند که آینده احتیاط صورت بگیرد . بهتر است این قضیه که برای قبیله به پیراهن عثمان تبدیل شده است مورد رسیدگی قرار گیرد .شاید قتل طالب ها در این موضوع ثابت شود اما مطالب دیگری نیز در آن بر ملا خواهد شد . چون امریکا با بقایای همین جراثیم در مجادله قرار دارد . تا آنجا که به من تعلق می گیرد من جنرال دوستم را از همان وقت دوست دارم که گفتند پنج هزار طالب را کشته است .هر چند باور ندارم چون ملا دادالله سر بر از کنارش مفقود شد .سر چندین جوان دیگر را برید تا خود ش تن بریده شد .
16 جولای 2009, 22:28, توسط rohullah
I think you are a big slave for Taliban, that is why if the killing innocent people is not form responsibility of American, but why defending from Taliban is responsibility American? If you have the answer you can answer
15 جولای 2009, 13:46, توسط غ. احمد يا ر
فرشته جان . با اين بلبل زبانی که از وحوش طالبی و حمايتگران برونمرزی آنان مذ مت ميکنيد اگر از تبهکاران ائتلاف شمال و دوستم و شورای نظار نيز نکوهش و ابراز بيزاری ميفرموديد ؛ هم نوشته تان خواننده داشت و هم خود تان سری از ميان سر ها در ميآورديد ! به هر حال ملت افغان ، در جستجوی عدالت انتقالی و محاکمه تبهکاران عليه بشريت است ، طالب و دوستم و حزب وحدت و حزب جمعيت وهمه سران هفت گانه و هشت گانه بايد محاکمه شوند ؛ روشنفکران و قلمزنان وابسته به اين تروريستان نيز بايد محاکمه شوند ، در زمره آنان لطيف پدرام که برای جنايتکازان جنگی خواستار وزارت ی تحت نام ( مجاهدين و شهداء ) == ؟ شده است و خانم حضرتی که از بيوطنی به اسم عبدالله چشمک پشتيبانی ميکند ! با احترام . غ. احمد يا ر
5 آگوست 2009, 13:39
خانم حضرتي قلم قدرتمندي دارين همچنين ادامه بدين ولي شما اقاي احمديار راست ميگين همه جنايت كاران را بايد محاكمه كرد به جز يك نفر و انهم قهرمان ملي ما تاجيكهاست چون به جز خدمت هيچ كار نكرده ولي چرا كرده پاي متجاوزين را قط كرده از فرهنگ عالي ما پاسداري كرده تا يك مشت وحشي انرا به باد نبرده باشه
15 جولای 2009, 15:44
هرکه نا موخت ازگذشت روزگار
هیچ ناموزد زهیچ آموزگار
کسی که بعد ازیک سال توهین وتحقیروزندان خانگی، میرود دنبال نماینده ی طالبان(کرزی)، جزایش ازاین بد تر. زدن خداوند همینطوراست که اول رسوای خواص وعام میکند وبعد به اشد مجازات محکومت میکند. دوستم امروزنی فردا یا محاکمه وکشته میشود ویا به مرگ طبیعی می میرد، بگذارید ازبکها یک رهبرواقعی ودانشمند وطبیعی خودرا پیدا کنند. ازبک دچار قطع الرجالی نیست. ده ها شخصیت علمی وتحصیل کرده ودارای اصول دقیق میباشد. بگذارید دوستم وفهیم ومحقق وسیاف وکرزی وهمه این خس وخاشاک زودترمحاکمه شوند وما اززندگی قبیلوی وارباب رعیتی خلاص شویم. مردم وقتی ازاین تکه داران قومی ضد قوم خلاص شوند، راه دوستی وبرادری وباهمی خودرا خوبترپیدا میکنند.
15 جولای 2009, 18:00
dostom homan kare ra kard ke felan USA wa UK dar helmand wa degar noqate afghanistan anjam medehand , yani koshtane taleban wa bas
16 جولای 2009, 02:57, توسط hamid
bichare dostom dege chare na dasht zandan ja nadasht nan barai inha na dasht hata ab ham barai noshidan barai an ha na dasht faghat yak chizi dasht dashti laili .... 2 hazar talib ra onja ferastad ki der bare laili tahghighat konad ki laili nare yamde
15 جولای 2009, 22:58, توسط یک خواننده همیشگی کابل پرس
واقعا یک تحلیل بسیار دانشمندانه از خانم حضرتی که اشاره أی مختصری به قتل وعام وحشتناک مردم بی گناهی مزارشریف توسط گروهی آدمکش طالب وحامیان داخلی وخارجی انها کرده که امروزه نه تنهاعاملین این جنایت هولناک بازخواهی نشده بلکه یکی از عاملین اصلی ان مثل مولوی راکتی برایش اجازه داده می شودکه کاندید رأیس جمهوری هم شودحالا تو فکر کن که پیگیری عاملین قتل طالب چه معنی دارد
17 جولای 2009, 00:03
همدردی باطالبان یابازخوانی ....
آقای غ احمدیار شما در تعصبات قوم گرایی غرق شده یید حکم خوبی یابدی هرکس وعاقبت او به دست خداونداست جنرال دوستم مثل سیاف ،
گلب الدین حکمتبار، شانوازتنی ، گلاب زوی، حفیظ امین ، ترکی،
وصدهای دیگرجنایت نکرده است ، شما ازخدا نمیترسید وازبنده شرم نمیکنید چون حیاندارید ، نوشتۀ آن نویسنده را خوش دارید ومیپزیرید که جنرال دوستم را بدگویی کند ، اگرکسی حقیقت را بنویسداونوشته به عقیده تنگ نظرشما خواننده ندارد خداوند ناظر
احوال ما وکردارما همیشه است خداوند دیرگیراما سخت گیراست
جنرال دوستم لیدرقوم تورکان ( اوزبیک)وتورکان باشندۀ اصلی افغانستان
( خراسان) هستنداینقدرتعصب چشم شما راکورساخته که یکنفرازقوم
اوزبیک )را دیده نمیتوانید .
آ قای غ احمدیار شما وامثال شما به جای اینکه بدی بکنفریا یک
قوم را بخواهید خیرخودوافغانستان را بخواهیدبااحترام نور
17 جولای 2009, 12:46, توسط Eskandar
waqehan shuma rast migin bayad zeban taan ra maach kona adam
ain mardum khar kho namifahmat ki che misha ya che namisha... aina ha muntazir natija fashisti khish astan ki kay yak uzbek gum misha...
ni baba ni ...uzbek gum namisha...khudawand hamrahe dostum boda wa hasta..
shuma qawm pashton..tajik...afghan ziyad khastin terror konin ...bamb bogzarin baaz hum natanistin chun khuda bod hamrahash... baaz hum shuma ra bakhshid..magar man khko shuma ra namibakhsham khudawand shayeed ast oo shuma ra ..karzai khar at ra jazza betta.
diga janjal dari kat e man mustaqim harf bizan +79269602145
5 نوامبر 2014, 10:18, توسط hamid
خانم فرشته خوب می نویسد ولی هرآنچه در دهنش میآید باذهن خود نمی جنگاند که تا چه اندازه قابل قبول برای خواننده گان است وتاچه اندازه قرین به واقعیت است. مثل اینکه دیوانه ای بدون موجب به رهگذر می تازد واورا فحش میگوید. بناءً برتوای خانم که مانند طفلک صنف اول مکتب ،خودرا نا آگاه از جنگ های بیشترازسه دهه افغانستان وانمود میکنی وآنچه به دیده نگریسته ای آنرا نادیده میگیری پس برای توچه بنویسم وچه بگویم.