
نقش رهبران جهادی در قتل احمد شاه مسعود
نويسنده: ناصر پويا
عبدالرب رسول سیاف به مدت دو هفته در خواجه بهاءالدین مهماندار دو تروریستی بود که احمد شاه مسعود را در 9 سپتمبر2001 به قتل رساندند.
دو تروریست عرب وابسته به القاعده از خاک پاکستان و از محدوده ی تحت کنترول طالبان عبور نمودند، به سلامت به پایگاه احمد شاه مسعود د رخواجه بهاءالدین رسیدند، مدت دو هفته مهمان استاد سیاف بودند، اطرافیان احمد شاه مسعود را متقاعد ساختند مسعود را تشویق کنند که به آنها اجازه ی مصاحبه بدهد، از سیستم امنیتی مسعود که عملاً یکی از با تجربه ترین و زبده ترین سیستم های امنیتی بود عبور نمودند و با انفجار بمبی مغز احمد شاه مسعود رهبر مقاومت را در چند ثانیه متلاشی ساختند. مسعود حتی فرصت سخن گفتن پیدا نکرد. یکی از تروریست ها در جا کشته می شود. دیگری فرار می کند و در حالیکه به نظر نمی رسد او هیچ راه فراری از دره ی پنجشیر به بیرون داشته باشد، دستگیر نمی شود و توسط نیروهای امنیتی به قتل می رسد. بدین ترتیب تنها سرنخ موجود از بین برده می شود. چرا؟
سوال اساسی این است که آیا تمام این ماجرا می تواند بدون همکاری حلقات اطراف مسعود اتفاق افتاده باشد؟ چرا سیاف دو هفته از دو تروریست عرب پذیرایی کرد و چرا به مسعود توصیه نمود تا با آنها مصاحبه نماید؟ چطور ممکن است که سد امنیتی محافظین مسعود قادر به کشف توطئه ترور احمد شاه مسعود نشده باشد؟
مسعود در اواخر عمر خود به ندرت به خبرنگاران خارجی فرصت مصاحبه می داد. حتی خبرنگاران غربی قادر به دسترسی به مسعود نبودند. او دهها با رتوطئه قتل خود را خنثی نمود و صدها بار از نبردهای خونین جان سالم بدر برد.
جورج فریدمن در کتابی تحت عنوان جنگ مخفی امریکا در مورد دلیل قتل مسعود توسط القاعده می نویسد:" یکی از نظریاتی که وسیعاً در حلقات مطرح شده است، مبتنی بر اسنادی است که از سازمان استخباراتی دفاع Defense Intelligence Agency به بیرون درز کرده است، حاکی از این است که مسعود بدین سبب به قتل رسید که از حمله ی 11 سپتمبر آگاه بود و القاعده می خواست او را خاموش نماید." نویسنده کتاب علاوه بر اینکه این دلیل سازمان استخباراتی را قانع کننده نمی یابد در ادامه می نویسد:" حتی اگر او اطلاعاتی در مورد حملات به امریکا می داشت هفته ها وقت داشت تا این اطلاعات را به روابط استخباراتی روسی خود و یا هر سازمان استخباراتی دیگری منتقل نماید."
اگر احمد شاه مسعود قادر بود قبل از حملات 11 سپتمبر از پلان حمله به امریکا آگاه شود بدون تردید می توانست از ترور خود بوسیله ی القاعده پیشگیری کند.
تحلیل سازمان استخباراتی دفاع سعی دارد احمد شاه مسعود را وابسته به القاعده نشان دهد و سعی می کند ترور احمد شاه مسعود راناشی از اختلافات درونی سازمان القاعده نشان دهد. وابستگی احمد شاه مسعود به القاعده کاملاً غیر قابل قبول است.
تحلیلی که بیشتر در حلقات سیاسی نزدیک به احمد شاه مسعود مطرح می شود دخالت سیا (CIA) ، اختلافات داخلی در تیم نزدیک به احمد شاه مسعود، و نفوذ طالبان در جبهه ی متحد را در موفقیت القاعده در قتل مسعود دخیل می دانند.
سیاف و قتل احمد شاه مسعود
- مهمانداری عبدالرسول سیاف از خبرنگاران عرب آن هم به مدت دو هفته در مهمانخانه ی ویژه و توصیه ی استاد سیاف به احمد شاه مسعود برای قبول مصاحبه دو خبرنگار عرب سوال اساسی را در برابر آقای سیاف قرار می دهد که بوسیله شواهد دیگر تقویت می شود. در زمان ترور احمد شاه مسعود طالبان مسایل قومی را در کشور به شدت حاد ساخته بودند. استاد سیاف از موتلفین ناراضی احمد شاه مسعود محسوب می شد. اعتماد مسعود به استاد سیاف تضعیف شده بود و عده ای از اطرافیان مسعود به صداقت آقای سیاف مظنون بودند و معتقد بودند که آقای سیاف با طالبان مخفیانه روابط دارد. سیاف تیزهوشتر از آن بود که رد پایی از خود بر جای بگذارد. اما بعد از سقوط طالبان و ایجاد حکومت جدید تجارب متعدد نشان داد که استاد سیاف به هیچ وجه با شورای نظار سر سازگاری ندارد و شورای نظار را غیر قابل اعتماد می داند. در تمام معادلات قدرت او خود را به کرزی و همتباران پشتون خود نزدیک تر نگه داشت و از تمام برنامه های آنها حمایت نمود. استاد سیاف بعد از آمدن محمد ظاهر شاه به کابل به افتخار وی در اقامتگاه خود در پغمان مهمانی شاهانه ای بر پا نمود و با کشتن دهها گوسفند از ظاهر شاه پذیرایی نمود. استاد سیاف خود را بین دوستان واقعی خود یافته بود.
یونس قانونی و قتل احمد شاه مسعود
- قبل از حادثه 9 سپتمبر مناسبات احمد شاه مسعود از یک سو با استاد ربانی و از سوی دیگر با تیم محمد قسیم فهیم و یونس قانونی رو به خرابی رفت. محمد قسیم فهیم که نقش کلیدی در شورای نظار داشت احساس می کرد سهم او در رهبری شورای نظار کمتر از استحقاق واقعی وی است. از سوی دیگر رقابت دیرینه دو قریه ای که زادگاه احمد شاه مسعود و قسیم فهیم بود نیز در اختلافات این دو سهم داشت. اما احمد شاه مسعود که دارای قدرت مدیریت و رهبری بسیار قوی و دارای پایگاه مردمی بود مصمم بود کنترول اوضاع را کاملاً در دست خود حفظ نماید و به نظر نمی رسید هیچ راهی برای جابجایی درونی قدرت وجود داشته باشد. محمد یونس قانونی که از یک سو فاقد قدرت و نفوذ قسیم فهیم و از سوی دیگر در نزد مسعود بی اعتبار بود سعی نمود با بازی چند طرفه هم مسعود را حفظ کند و هم خود را عضو تیم قسیم فهیم محسوب نماید. بدین ترتیب محمد یونس قانونی نقش اساسی را در بازی رقبای قدرت به عهد ه گرفت. قانونی که در دوره ی حکومت مجاهدین از نزدیک با نیروهای امنیتی کار نموده بود توانست نفوذ خود را بر حلقه ی نیروهای امنیتی اطراف مسعود نیز حفظ نماید. او توانست از این نفوذ استفاده نماید و محافظین امنیتی مسعود را اغفال نموده زمینه را برای ترور احمد شاه مسعود فراهم سازد. بدین ترتیب نقشه ترور احمد شاه مسعود با همکاری مخالفین داخلی که احساس می کردند احمد شاه مسعود با رفتار مستبدانه خود آنها را تحقیر می نماید به اجرا در آمد.
سازمان سیا، امرالله صالح و قتل احمد شاه مسعود
- سازمان استخباراتی CIA ممکن است بوسیله مهره های خود پروسه ی ترور احمد شاه مسعود را تسهیل نموده باشد. امرالله صالح که در حال حاضر رئیس عمومی امنیت ملی افغانستان است گفته می شود عضو CIA بوده است و به احتمال قوی در منحرف نمودن توجه نیروهای امنیتی احمد شاه مسعود نقش کلیدی داشته است. بدون تردید در این مسئله او نمی تواند تنها عامل باشد و شاید کسان دیگری نیز که با سازمان CIA ارتباط داشته اند به او کمک کرده باشند. امرالله صالح یکی از کسانی بود که بعد از قتل احمد شاه مسعود به سرعت در درون طبقه ی قدرت در کابل رشد نمود و موفقیت کلیدی ریاست امنیت ملی را از آن خود ساخت.
اما چه دلیلی می تواند سازمان CIA را به حذف احمد شاه مسعود علاقمند ساخته باشد و این سازمان چگونه ممکن است از نقشه ی ترور احمد شاه مسعود آگاه شده باشد.
تصور این سازمان این بود که قتل احمد شاه مسعود به امنیت ملی امریکا هیچ آسیبی نمی رساند، مسئله ی افغانستان را یک طرفه می نماید و متحدین وقت امریکا در منطقه یعنی پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را پیروز می نماید. امریکایی ها نمی توانستند به احمد شاه مسعود که در سالهای اخیر روابط بسیار نزدیکی با ایران برقرار نموده بود اعتماد نمایند. مسعود از نظر CIA یک عنصر خطرناک محسوب می شد. با درک این واقعیت به احتمال قوی سازمان القاعده عامدانه CIA را از نقشه ی احتمالی خود تلویحاً آگاه نموده است و یا هم شاید بوسیله روابط دو جانبه ی خود از سازمان CIA خواهان کمک و همکاری شده است و به احتمال قوی القاعده این عمل را بخاطر انحراف سازمان CIA از نقشه ی حمله ی خود به امریکا انجام داده است که برای موفقیت جهانی القاعده حیاتی محسوب می شد. از سوی دیگر همکار بودن طالبان و پاکستان با القاعده در اجرای پروژه ی قتل احمد شاه مسعود ممکن است سبب درز نمودن اطلاعات از طریق حلقات ISI پاکستان و یا هم طالبان به CIA شده باشد. درین صورت امریکا با استفاده از اجنت های خود در درون شورای نظار مثل امرالله صالح توانسته است پروسه ی قتل مسعود را تسهیل نماید.
ترور احمد شاه مسعود ضربه ی محکمی بر تمام نیروهای مقاومت و مخالفین طالبان وارد نمود. روحیه ی مردم به شدت درهم شکسته شد و اگر حمله ی القاعده به امریکا صورت نمی گرفت خطوط مقاومت به سرعت در هم می شکست.
آنچه که مشخص است این است که پلان قتل احمد شاه مسعود در زمان تعیین شده آن توسط القاعده به اجرا در نیامد. امتناع احمد شاه مسعود از مصاحبه با خبرنگاران عرب نقشه ی آنها را دو هفته به تاخیر انداخت و به 11 سپتمبر نزدیک ساخت. به احتمال قوی طرح القاعده این بوده است که با ترور احمد شاه مسعود جبهه ی مقاومت توان مقابله با طالبان را از دست خواهد داد و طالبان قادر خواهند شد تمام افغانستان را به تصرف خود در آورند. با این محاسبه و با از بین رفتن کامل جبهه متحد، طالبان قادر می شدند مقاومت جدی را در برابر حملات امریکا، که از نظر القاعده بعد از حمله این سازمان به برجهای نیویورک حتمی بود، بوجود آورند. از سوی دیگر القاعده به احتمال بسیار قوی منتظر اجرای کامل و موفقانه ی نقشه ی حمله خود به امریکا بود. اگر این نقشه تمام و کمال به اجرا در می آمد و حمله به کاخ سفید و پنتاگون موفق می شد امریکا با بحران بزرگی مواجه می شد و در این صورت قادر به از بین بردن حکومت طالبان، در صورتیکه قتل مسعود دو هفته زودتر صورت می گرفت، نبود. بدین ترتیب معادلات قدرت از شکل فعلی آن ممکن بود فرق نماید.
به نظر می رسد ترور احمد شاه مسعود و چگونگی دخالت بعضی از عناصر قدرت در آن به رازی لاینحل بدل شده است. اما آنچه که مشخص است این است که این قتل به تنهایی توسط القاعده امکان پذیر نبود و بدون تردید روزی تمام ابعاد مسئله آشکار خواهد شد. اما حال که بیش از 5 سال از این قتل می گذرد انتظار می رود پرونده ترور احمد شاه مسعود باز شود و افکار عمومی در جریان جزئیات مسئله قرار گیرد. و کسانی که در این قتل به صورت مستقیم یا غیر مستقیم سهم گرفته اند به محکمه کشیده شوند. این یک مسوولیت ملی است.
بدليل اهميت موضوع اين نوشته دوباره به روز شد

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریددر قدم اول میخواهم درود به روان پاک آن شهید راه حق و آزادی بفرستم که جان شیرین خود را درین راه از دست داد.
بعد از یکجا شدن سیاف با کرزی بعضی مردم به این معتقد شدند که امکان دارد سیاف در شهادت رساندن آمر صاحب دخیل بوده باشد.ولی امکان ندارد که قانونی و یا امرالله صالح چنین خیانت را کرده باشند.شما در باره این که قانونی برای بدست آوردن قدرت چنین کاری را کرده باشد نا درست است چون اصلا قانونی با آمر صاحب قابل مقایسه نبود و نیست.
هرکسی که درقتل این بز کثیف سمرقندی دست داشت ، اشتباه بزرگی کرده است.
مسعودوف کثیف این بچه سقاو ثانی باید زنده میماند تا به خاطر قتل هزاران بیگناه، به خاطر همکاری با سازمان جاسوسی نظامی پاکستان بین سالهای 1974 تا 1982 و قرارداد همکاری با روسها برای هشت سال ، برای تجاوز به عفت هزاران زن افغان، برای ویرانی کابل ، نابودی اردو و پولیس ملی کشور، برای هزاران جنایت دیگر باید به محکمه کشیده شده و چون بچه سقاو اول اعدام گردیده و مرده کثیف اش برای روز ها باید در چوبه دار برای عبرت دیگران آویزان میماند.
دوست عزیز جناب پویا:از کجا اینقدر مطمئن هستید که حادثه 11 سپتمبر کار القاعده بوده است؟از شواهد و قرائن وتحلیلهای کارشناسان و تحلیلگران غربی و حتی امریکایی چنین بر می آید که طراح اصلی حادثه 11 سپتمبر ،سازمان سی آی ای و پنتاگن به عنوان موسسین جریان القاعده، بوده است ،افرادی از القاعده، یا آگاهانه و یا نا آگاه فقط اجرای طرح را به عهده داشتند . حال اگر این واقعیت را بپذیریم ، عامل قتل مسعود نیز مشخص میگردد یعنی همان طراحان اصلی حادثه که پیشتر ذکر کردیم به دلیل اینکه مسعود با توجه به موضعگیریهاو خلقیات و ارتباطاتش با رقبای امریکا در منطقه، میتوانست در برابر ورود نیروهای امریکایی به افغانستان ، مزاحمتهایی را ایجاد نماید.
بدون تردید امکان دست داشتن قانونی و سیاف در شهادت آمر صاحب وجود دارد. امیدوارم دوستان واقعی آمر صاحب در این مورد تحقیقات واقعی و جدی را شروع نمایند تا قاتل آن شهید بزرگ راه آزادی پیدا شود.
تحلیل خوبی است ولی نمی توان باور کرد که تمام مواردی که به آن اشاره شد درست باشد در رابطه با سیاف می توان قیاس کرد که وی بخاطر که سابقه سلفی و تقلید از طریق ابن تیمیه دارد و مسعود که دوست مطمئین ایران محسوب میشد دست به توطئه زده باشد ولی در رابطه با قانونی و امرالله صالح نمی توان اینطور قیاس کرد خصوصأ امر الله صالح در بسیاری مقاطع اخلاص و صمیمیت اش را با آمر صاحب به اثبات رسانده است این که میگویند که آمر صاحب معامله گر بوده بله! معامله گربود ولی برای منافع مردم اش معامله میکرد نه منافع شخصی خود.
به جناب گرداننده اين پنجره ( Web Master )
انتشار عکس اين بـــز کوهى ( دزد سر گردنه ) زيبايى اين دريچه رازير پرسش ميبرد ؟ اين بد بخت در حالى که از شرم خود فروشى روى از ملت کشتانده و تبصم کنا ن به اجنبيان ميگويد: ( ببينيد که چگو نه خودم را باتمام مجاهدان شوراى نظار در خدمت شما قراردادم).!!!
مسعود یک قهرمان بود. کسی بود که در مقابل تجاوز پاکستان و ایادی اش مردانه ایستاد. در همان حالت به اسرای جنگی اش احترام می گذاشت حتی به پاکستانی ها. در برابر دشمنانش منطقی و بردبار بود. هرچند کمک های کشورهای خارجی را برای دفاع مشروع ملت افغانستان قبول می کرد اما هرگز حاضر نشد به فرمان استخبارات ایران، روس و پاکستان تمکین کند.
اما بعد از شهادت مسعود معامله گرانی مثل قانونی و غیره که از نام مسعود ناجوانمردانه برای نقشه های شخصی خود استفاده کردند، مردم افغانستان را آزرده ساختند، به کشورها و سازمانهای استخباراتی بیگانه سر فرود آوردند و نام نیک مسعود را که نه برای پول و قدرت بلکه برای دفاع از آرمان بزرگ ملت افغانستان سالها مبارزه کرد رافروختند. این آدمها بدون تردید در شهادت آمر صاحب دست داشته اند. هیچ امکان ندارد که القاعده بتواند بدون همکاری اجنت های داخلی خود موفق شود مسعود را که در این مسائل استاد بود ترور نماید. قانونی، عارف و دیگران که در این جنایت علیه مردم افغانستان شرکت داشته اند باید به محاکمه صحرایی کشیده شوند.
مسعود یک شخص نبود او یک مکتب بود. کسانی که مکتب مسعود را که خدمت به مردم بود تعقیب نمایند پیروان و دوستان مسعود هستند. اما کسانی که با فروش مملکت می خواهند به منافع بی ارزش مادی برسند نه پیروان و نه دوست مسعود هستند.
قانونی و سایر معامله گرانی که ادعای جانشینی مسعود را می کنند باید بدانند که بین آنها و مسعود یک تفاوت بسیار است. همینکه کسانی مثل قانونی و فهیم را مردم به عنوان آدم قبول می کردند به خاطر مسعود بود. وگر نه قانونی کجایش به یک انسان آرمانگرا می ماند. قانونی کل مردم سمت شمال را از خود آزرده ساخت. یک بار با کرزی و اشرف غنی معامله کرد و قانون اساسی را به فاشیست ها فروخت تا خودش وزیر بماند. باز که وزیر نشد. رفت و هوای روئیس جمهوری به سرش زد. یک مقدار رای از مردم شمال،مزار و هرات بدست آورد باز رفت علیه ضرار احمد مقبل، استاد عطاو سپنتا توطئه کرد. حالا کل مردم از او ناراض است. او تمام دست آوردهای آمر صاحب شهید را برای منافع بی ارزش خود سودا کرد و میان مردمی که سالها با اتحاد و همدلی از هم دفاع می کردند تفرقه انداخت. قانونی امروز فاروق وردک و کریم خرم را دوست خود یافته است. این دو فاشیست کثیف قصد دارند افغانستان را ویران نمایند و خاکش را به پاکستانی ها بفروشند، چنانچه در زمان طالبان یک بار این کار را کردند. مگر مردم ما جنایات این طالبان نیکتایی دار را فراموش می کنند. قانونی بی شرم در کنار خرم و وردک می ایستد و با او ائتلاف می کند. اگر آمر صاحب زنده می بود قانونی را به خاطر همین خیانت هایش به مردم خود حتی یک لحظه هم فرصت نمی داد. اما افسوس که قانونی میدان را خالی دیده است و هر چه می خواهد به نام آن شهید بزرگ انجام می دهد.امروز تمام دشنام هایی که به آدرس مسعود بزرگ داده می شود به خاطر همین قانونی دلال است.
کسانی که در شهادت آمر صاحب دخیل بوده اند باید رسوا شوند. تمام مدارکی که در مورد خیانت این اشخاص وجود دارد باید در اختیار افکار عامه قرار داده شود. تا مردم افغانستان و پیروان واقعی مسعود بفهمند که واقعیت های پشت پرده چیست . برای مسعود هیچ فرقی بین پنچشیر هرات مزار یا شمالی وجود نداشت. او همان قدر مردم شمالی را دوست داشت که مردم پنچشیر را دوست داشت. مسعود هرگز برای زدن یک شمالی وال با آدم فاشیستی مثل فاروق وردک ائتلاف نمی کرد.
زنده باد حقیقت و پاینده باد راه مسعود بزرگ.
مرگ بر تمام کسانی که در شهادت مسعود دست داشته اند و یا از شهادت مسعود خشنود گشته اند.
مسعود بزرگ مرد زمان خود بود و بزرگ مرد زمانه های بعد از خود خواهد بود .اودر قلب هر انسان آزاده جا دارد .حکایت تدبیر ورشادت او شاهناهۀ محفل شب های زمستان زندگی وظندوستان خواهد شد .راه مسعود سوای راه بزدلان و پشت گردگان به رشادت واز خود گدری است .قلب های عقده مند عشق اورا در خود گرفته نمی تواند .او چراغ راه جانبازان راه آزادی و انسانیت خواهد بود .ضرورت به او رازمان نشان داده است ونشان خواهد داد .راه او پر رهرواست .
اظهارات آقاي پويا در مورد خيانت افراد نزديک به قهرمان ملي آقاي مسعود درست نيست. آقاي پويا در عمق مساله نيست و صرف سعي کرده است بحيث نويسنده مطالبي را با اتکا به منابع بنويسد. اطرافبان بزرگوار مثل قانوني، فهيم و ديگران شخصيت هاي دفاع از نواميس کشور و از وفاداران مسعود بودند. اما آقاي سياف ميتواند نقش کليدي در شهادت ايشان داشته باشد و من اتفاقا در همان زمان در پنجشير بودم. داستان هاي طروريستان که مشکوک به نظر ميرسيدند "با نماز هاي بسيار طولاني" و با "بي علاقه گي به فلمگيري حوادث جنگي" و "احتياط از کمره شان" حاکي از يک ديدار غير عادي مينمود. در اخير بجواب ناسيوناليست هاي پشتون ميخواهم بگويم: در صورتيکه شما غير از خود ديگران را دوست نداريد پس چرا تنها زندگي نميکنيد؟ برويد پشتونستان خود را بسازيد اما ما را بگذاريد چونکه ما ميخواهيم از تمدن قرن بيست و يک بهره مند شويم.
سیاف از آمر صاحب و شورای نظار برای اهداف خودش استفاده کرد. او توانست که با هزار دسیسه میان اقوام محروم نفاق ایجاد کند. تاجیک ها را به جان هزاره ها و ازبک ها انداخت و خود از این میان به نفع قبیله ای خودش سود برد. من خوب یادم است که تمام تلاش او ایجاد تفرقه و بد بینی میان اقوام محروم بود. هزاره ها را می کشت و به دروغ شایعه می کرد که آنها را شورای نظار کشته است و ازبک ها را دستگیر کرده دسته دسته می کشت و شایعه می کرد که شورای نظار این کار را کرده است.
ما باید از تاریخ عبرت بگیریم و نگذاریم که اقوام محروم را دوباره منافقینی چون سیاف و اکبری و مالک به جان هم بیاندازند. تا پشتونیزم در افغانستان وجود دارد مردم روی خوشی را نخواهند دید. پشتونها با دیگران برابر اند اما دماغ برتری جویی شان را باید به خاک مالید. تمام مردم افغانستان برابر استند و کسی بر کسی برتری ندارد. این پیام واقعی امر صاحب احمدشاه مسعود بود.
کاشکی خط دیورند بجایی که حال قرار دارد کمی بیشتر داخل افغانستان می بود و تا تمامی مناطق پشتون نشین را به پاکستان ملحق می کرد و همه اقوام دیگر کشور از شر اینها نجات می داد
اینها که دشمن تمدن هستند باید همچنان در غار ها و خیمه ها زندگی کنند و با سگان و حیوانات درنده مثل خود شان همکاسه باشند.
The death of Massoud is neither conducted by Al-Qaeda nor his fellows, but CIA. In the presence of Massoud, America was never allowed to invade Afghanistan with its 20,000 under the fake banner of fighting against terror, Massoud was an obstacle for the invasion.
In one of his historical speeches that he hold just short before his death, he stated that: we fought against the Red invasion. How can we stand still against the black invasion from south?
http://jawedan.com/en/index.ph...
a useful link that shows the link of Al-Qaeda with CIA:
http://jawedan.com/en/index.ph...
Intentionally or not the writer of this articles had tried to create a gap among some of soldiers of Ahamd Shah Massoud.
And the case of Sayef is clear: Massoud kept him besides himself just for some reasons, and he was not reliable
. ,
زمانیکه امر صاحب شهید شد من هندوستان بودم. یکی از دوستان که در داخل بود بعد از این واقعه برایم گفت که استاد سیاف مذاکرات پنهانی و مستقیم با طالبان. نماینده عربستان و پاکستان داشت تا به شکلی مسعود را از بین ببرد و با قانونی و فهیم مناطق شمالشرق را تقسیم کنند و با طالبان ایتلاف تشکیل بدهند. به این معنی که اداره ولایات تحت کنترول شان در اختیار خودشان باشد قیسمیکه در شمال با جنرال ملک ایتلاف کردند. در حقیقت گپ های پشت پرده بسیار زیاد است اما چیزی که واضح است این است که امر صاحب قربانی قدرت طلبی های سیاف.قانونی.فهیم و دیگران شد.
جاوید.استرالیا
کامران جان ميرهزار
اگر هزار بار هم مقاله های کهنه ات را بازنشر کنی جای را نميگره برادر کوشش مکن که مقاله های تکراری سال گذشته را بازببانی همو يکدفعه که نشرشد کافی است.
موفق باشی
salam rasti dast dashtani sayaf ba shahadat amir sahib hech jai shak nest chun sayaf pashtun bud wa mekhast ki hukomat inhasari daste pashtun talebani bashad . haman tauriki zahirsha babai millat hkumat taliban ra dar Rom italya tayed karda bud wa sayaf ham azin Qomash ast.
اگر افغانستان به اندازه همه آبهای کره زمین بزرگ میبود ، بیش از دوصد و پنجاه بار فروخته شده بود . یک آدم از همین خاک بار - بار فروخته شده پیدا شد و گفت : اگر به اندازه کلاهم جای باشد ، من در مقابل اشغالگر میایستم و از خاکم دفاع میکنم و جایی نمیروم ! تاریخ را کسانی که بیطرف استند خواهند نوشت ...
تحلیل جناب روشن جالب است .
وطنداران نبایند به جان همدیگر بیافتند . زود خواهد بود که از هم جدا - جدا زندگی خواهید کرد .
سال 2015 رخصتی هایم را در قندهار ، پایتخت پشتونستان سپری خواهم کرد . شنیده ام انار و انگور خوبی دارد . مردمش نبوغ و ذکاوت دارند . در آنجا از زیارت هایش دیدار خواهم کرد . امید است واحد پولی خود را داشته باشند اگر کلدار میچلید میروم مزار شریف .
salam ba hma, ar ki wa ia ar kshwari k masud koshta ltf konad amin digaran ash ra am bokshad
mardm qaraman chi k 365 roz ra ba nam in islam froshan adam koshan wa dzdan chooand kard maqsad az shar shan chalas shawim
ar kdam azinha k koshta mishawnd aman roz tarichi ast br mardm [1]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
[1] [[[[[[[[[[[[[[ 1000 ha afsoz ba an ansani k chod ra ansan mslman ba namoos miga wa az in bi namos ha adam koshan na mslman dfa mikonnd
سلام به تمام هم وطنان من در تمام جنگها در افغانستان بودم واین رامیخواهم بگویم که همه گی این جهادی ها از بزرگ تا کوجگ از آمر تا سرباز همه وهمه خاین و وطن فروش بودن وهستن و فقد و فقد به فکر جیب خودشان است و من نمیدانم با این همه بدبختی که به وجود آوردن مردم را آواره و در بدر کردن هنوز هم سر قدرت هستن و هنوز هم بعضی از مردم پشت سر شان است و از اونهای که چاپلوسی میکنن ودر سایت از اینها دفاع میکنن شاید یا میخواهد خودش را فریب بده یا دیگران را از دولتم خواهش میکنم از تمام این مجاهدین که اسم اسلام واسم جهاد را بد کردن از شان سوال شود وبه محاکمه کشیده شود تا درس عبرت باشد به دیگران تشکر لطفآ بدون سانسور در سایت تان قرار بدین برادر کوجک تان شریف مهاجر از ایران sharef_20002002@yahoo.com
نقش رهبران جهادی در قتل احمدشاه مسعود
من از مردم عزیز خود خواهش میکنم راجع به احمدشاه مسعود چیزی نگویند چون مرد قهرمان در تاریخ افغانستان بود اما راجع به قتل آن نمتوانیم بگویم که کی آنرا کشته است چون خداوند دانا بینااست اما بنده از نظر شخصی خود میگویم که در قتل جوانمردان افغانستان دست خارجی ها میباشد امکان دارد اگر رهبران جهادی ما دست داشته باشد به خاطر پول ومنافع شخصی کرده اند
احمدشاه (قاسمی)
درودبرتمامی شهیدان ازصدراسلام تاکنون درودسلام به روح رهبرکبیرانقلاب اسلامی شهید احمدشاه مسعود بزرگ
لوا بلند است ز هردو احمد شاه : علمبردار جوان و جهان گشای صغیر
برادران محترم ! اگر ما احمد شاه مسعود را یگانه شخصیت بزرگ افغانستان وانمود کنیم واورا عاری ازهرگونه اعمال زشت وغیرانسانی دراینجا تحریر نمائیم . ولی کسی پیدا میشود که یکی ازخدمات شایسته وملی اورا ازما سوال میکند . ما چه جواب خواهیم داشت . فقط جواب این خواهد بود که وی تبعیض ملی را برانگیخت . تونل سالنگ را انفجار داد . کاروانهای مواد خوراکه را بالای مردم کابل قطع کرده بود. عملیات نظامی را برعلیه مردم بی دفاع ساحات هزاره نشین سازماندهی و زمینه بی ناموسی را برای افراد عبدالرسول سیاف مهیا ساخت وهزاران خدمات ناشایسته دیگر. پس چگونه میتوانیم چشمان خودرا بسته وقضاوت نادرست کنیم.
اگرشما ازخدمات شایسته وی چیزی میدانید لطفاً نوشته کنید تا مردم آگاه شوند.
سلام به همه بینندگانی که طرفدار حق هستند : اول اینکه هرکسی دراین جهاد عظیم یعنی مردار کردن این کافر ومرتد که جهاد وخن شهیدان را به روسها فروخت ومانند سگهای تعلیمی بصورت شبانه روزی از راههای تدارکاتی روسها که برای سرکوب مجاهدین استفاده میشد پاسبانی میکرد وبدستورهمان روسها که دشمنان دین وکشورافغانستان بودند فتنه قومی وسمتی را دامن زد سوم اینکه بدستور مستقیم باداران کافر خود (روسها) جلو پیروزی ملت را گرفت وطی یک کودتای خاینانه حکومت سرنگون شده نجیب را سرنگون کرد ونگذاشت که پروسه تحویلدهی قدرت از نجیب به سازمان ملل صورت بگیرد چون منافع روسها درخطر بود وهزاران جنایت دیگر این کافر بی دین ودشمن دین مذهب وکشورما درلباس مجاهد . تشکر از کسانیکه دراین قتل پر میمنت دست داشتند وبرای آن دو مجاهد عرب بابت فداکاری وجهاد عظیم شان درامر ازبین بردن این دشمن خدا ومار آستین مسلمانان جنت فردوس راآرزو دارم وبرای باقیمانده خاینین ملی درهر لباسی که هستند جزایی مثل این جنایتکار ملی که با کشتن ومردار کردن وی دل 99 درصد از ملت افغانستان یخ کرد را خواهانیم وتنها 1 درصد دزدان وهمقطاران کافر احمدشای ملعون هستند که از یک کافر دفاع میکنند شرم باد برآنها . ناگفته نماند که خاینین ملی دیگری هم داریم مانند گلبدین ملا عمر وبعضی افراد واشخاص دیگری هم هستند اما مرتد وکافر ردیف اول همین قهرمان دزدان ووطنفروشان (مسعود)بود که برایش عذابهای دردناکی درآن دنیا از بارگاه رب العزت خواهانیم . والسلام
گلبدینی شناس
جناب پیرو عاق شدهء گلبدین کرینکار!
درهرجا که بیایی من ترا تعقیب میکنم ودرهرستون که پیام بگذاری من نیز ترا ماندن والا نیستم. تو زیاد از مرتد وکافر نالیده ایی درحالیکه خودت نیز ازنظر گلبدین بچه بیریش کرینکار در زمرهء مرتدان قرار گرفته ایی. در اصولنامهء حزب گلبدین همین است هرکی که حزب اسلامی را ترک میکند او بحکم خدا ورسول او مرتد می باشد. شاید فرق بین تو واحمدشاه مسعود این باشد که مسعود درزمان داوود خان مرتد شده بود ودرک کرده بود که رهبری یک شخص مفعول وظالم را قبول کردن خیانت به اسلام وایمان است. ولی ازسیاق کلام مبارک تو چنان معلوم میشود که تو حالا درک کرده ایی که گلبدین مفعول بوده وسزاوار این است که باید درقطار ظالمان وخاینان حساب شود. پس تو هم با این پیامهایت خودرا درقطار مرتدها قرار داده ایی ونزدیک است آنروزی که یکی دو عرب دیگر به سروقت تو هم برسند. شاید فرق بین کشته شدن تو وقتل احمدشاه مسعود این باشد که آن دوعرب حد اقل خودشان را نیز مردار ساختند ولی تورا طوری می کشند که حتی خونت هم نریزد وخواهران ودختران جوانت را نیز بدون نکاح شرعی درزمرهء کنیزها باخود برده وسال یک مرتبه از شکم های شان (موالی) یعنی غلام زاده بیرون میاورند.
مردم افغان ستان مرده برستي مي كنن خود قهر مان شويد صحيح است احمد شاه مسعود يك قمرمان است
در قدم اول میخواهم درود به روان پاک آن شهید راه حق و آزادی بفرستم که جان شیرین خود را درین راه از دست داد.
بعد از یکجا شدن سیاف بعضی مردم به این معتقد شدند که امکان دارد سیاف در شهادت رساندن آمر صاحب دخیل بوده باشد.ولی امکان ندارد که قانونی و یا امرالله صالح چنین خیانت را کرده باشند.شما در باره این که قانونی برای بدست آوردن قدرت چنین کاری را کرده باشد نا درست است چون اصلا قانونی با آمر صاحب قابل مقایسه نبود و نیست.