رنگارنگ های بی رنگ و اشتباهات سرخ
همه آنها خبر از فردای روشن با رفاه اقتصادی و اجتماعی میدهند و برآورده شدن تمامی آرزو های این ملت را ولی هیچگاهی واضح نساخته اند چگونه؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
به مراتب ازصاحب نظران امور افغانستان شنیده میشود که طرح ستراتیژی های نامعقول هشت سال گذشته نیروهای ائتلاف که هیچگاهی کار آ نخواهد بود از درک نادرست اوضاع و شناخت نادرست جامعه و تاریخ افغانستان منشا میگیرد که حرفیست کاملا به جا, ولی با کمال تعجب دیده میشود که کاندیدان محترم ریاست جمهوری که خود از همین جامعه برخاسته اند از طرز بینش مردم ما کمتر از قدرت های ذیدخل خارجی تصویر و شناخت دارند.
تعداد زیادی از این آقایون خط و مشی مشخصی ندارند و حتی نمیتوان حکم نمود که کی پیرو کدام مکتب خاص و اندیشه زمامداری است , اصول کدام ایدیالوژی پابندی دارد و آیا به راست میرود و یا به چپ. در میان عده حضور دارند که اکثریت قاطع مردم افغانستان از آنها شناخت ندارند و یگانه راه شناخت آنها عبارت است از دقت به آنچه در برنامه های خود به شکل نوشتاری و یا طی مصاحبه صوتی- تصویری بیان میدارند. عده هم چهره های حاضر در صحنه سیاسی افغانستان طی سه دهه اخیر هستند که شناخت واقعی آنها به مراتب پیچیده تر از گروه اولیست زیرا این چهره های شناخته شده طی مدت حضور چندین ساله در درامه رسیدن به قدرت با تغیر موضع در حمایت و مخالفت با جریانهای مختلف گاهی در موقعیت میانه و گاهی راست و چپ افراطی قرار داشته اند. و تا آنجا که دیده و شنیده آمدیم کمتر کسی را در این میان یافتیم تا مارا قانع سازد که از عهده این مسئولیت بزرگ برمی آیند. زیرا به جز از شعار و کلام رنگین پلان دقیق و راهکار سنجیده شده تا حال تحویل نداده اند. همه آنها ادعای تامین صلح و عدالت را دارند , همه آنها خبر از فردای روشن با رفاه اقتصادی و اجتماعی میدهند و برآورده شدن تمامی آرزو های این ملت را ولی هیچگاهی واضح نساخته اند چگونه؟
تمامی کاندیدان عزیز ما برای تامین صلح باز نمودن در مفاهمه و مصالحه با مخالفین را راهکار اصلی قلمداد مینمایند بدون اینکه وضاحت دهند تحت کدام شرایط, زیرا با شناخت که از مخالفین دارند و داریم یکی از خواسته های مخالفین اعاده و ایجاد حاکمیت شرعی است و همه میدانیم که در نظام برحق شریعیت احکامی وجود دارد که منحیث مسلمان منکر آن شده نمیتوانیم از جمله حدود و قصاص که به هیچوجه برای نیروهای بین المللی قابل قبول نیست و هیچگاهی حاضر نیستند این واقعیت را بپذیرند و بعد از مصرف وجوه هنگفت مالی و ریختن خون هزاران افغان و صد ها هموطن خود شاهد حکومت به تمام معنی اسلامی باشند. پس آقایون بفرمایند و تشریح نمایند که چگونه میتوانند در میان این دو قطب کاملا متضاد خط سوم قابل قبول را پیاده میکنند در حالیکه یکی از این دو جناح حاضر به عقب نشینی از خواسته های خود نباشند.
مشکل دوم با تمامی کاندیدان محترم بکار گیری کلمات مشخص در شعار های ارائه شده ایشان است که بعضا برای مردم ما یا قابل درک نیست و یا هم در مواردی غیر قابل قبول است. در حقیقت این رنگارنگ های بیرنگ اشتباه سرخ را تکرار میکنند. زیرا دیدیم که شعار های (کور , کالی , ډودی) و (کارگران جهان متحد شوید) کار را به کجاها کشاند. چون این دو شعار مربوط به یک جریان بود که برای مردم مسلمان افغانستان قابل قبول نبود و دوم اینکه مفهوم و پیامی آنقدر ها مهمی را افاده نمینمود و اگر بجای آن حدیث مبارک ( مزد کارگر را قبل از خشک شدن عرقش بدهید ) بکار برده میشد و پیروی از خط قابل قبول برای ملت انتخاب میشد شاید امروز شرایط به مراتب بهتر میداشتیم. پس بر کاندیدان امروزیست که آن اشتباه را تکرار نکنند و از شعار های بیگانه به گوش این ملت خود داری کنند. آیا اعلامیه حقوق بشر آزادی و حرمت بیشتر به انسان قایل است یا رعایت احکام شرعی؟ آیا دموکراسی ارائه شده غرب سبب تامین عدالت واقعی میگردد و یا شیوه حکومت خلفای راشدین؟ اگر حکم خداوند(ج) باشد که دست سارق قطع شود و دعوی مسلمان بودن را داریم و عنوان جمهوری اسلامی را هم انتخاب نمودیم پس ترس از کی مانع عمل به این حکم الهی میگردد؟ غرب و اعلامیه جهانی حقوق بشر؟و کدامیک برای ملت که پیرو دین و عنعنات خود است قابل درک و قبول خواهد بود؟
نتیجه اینست که برای حل این معضل دو راه موجود است, راه نخست قبول نظام شرعی و عمل به اصول خلاف درخواست جامعه جهانی که به یقین کسی را در این جمع یارای تصمیم گیری بر آن نیست و راه دوم قبول شرایط دول غرب و رد حاکمیت خالص شرعی که در آنصورت مذاکره با مخالفین غیر عملی خواهد بود و یگانه راه قتل عام تمامی کسانی است که خواهان چنان نظامی باشند.
حال از کاندیدان محترم تقاضا اینست که اگر راه حل معقول سومی دارند آنرا با ملت در میان بگذارند.
پيامها
29 جولای 2009, 03:58, توسط بينا
جرا نى راه سوم ودرست دربين اين دوقطب راه دولت فدرال است .كه انرا داكتر لطيف بدرام بيشنهاد نموده است.فرضا درمناطقيكه مردم از طالبان همايت ميكنند به انها اجازه داده شود كه خواست خودرا در عمل بياده كنند وبلاخره ازان نتيجه كيرى شود.دران مناطق جيزى اسارى فرهنكى وكلتورى هم نيست كه تخريب ونا بود شود ازين بتر نميشود.همين امروز همان سلطه طالبى درانجا وجوددارد به طور اعلان نشده.در مناطق ديكر جازه داده شود كه انها بيشرفت داشته باشند.بايد قضيه هرات تكرارنشود.در انجا اسماعيل خان هرات را شكوفان ساخته بود راستى خدا مردم هرات از لحاظ فرهنكى خيلى از ديكر برادران خود سبقت كزيده اند.انهاداشتند به سرعت ترقى ميكردند.بلاخره فاشيستان افغان ملتى درهراس اوفتادندوخواستند جلو بيشرفت اين مردم را بكيرند.انها لشكرى از فا شيستان قبيله تر تيب دادند وان را تا دندان مسلح ساختند و به جانب مردميكه تازه سلاحاى خودرا تسليم دولت مزدور كرده بودند فرستادند.
بكزار يك منطقه ترقى كند ديكرا از اندرس بكيرند.
29 جولای 2009, 05:52
برادرم بینا سلام و عرض ادب.
تشکر از نظر تان. تنها میخواهم اینقدر وضاحت دهم که پیشنهاد آقای پدرام در زمینه ایجاد حکومت فدرال برای حل این معضل راه عملی نیست زیرا اگر دقت نمایی ایشان از ایالات مستقل سخن نرانده اند, مانند سایر نمونه های فدرالیزم در حکومت فدرال آقای پدرام قدرت از حکومت مرکزی به حکومت های محلی تقسیم میگردد و صلاحیت های حکومات محلی در بخش تنظیم پلان های اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی خواهد بود ولی سیستم حقوقی و اداری واحد وجود خواهد داشت که در قانون اساسی پیشبینی میشود که ضامن اجرای آن حکومت مرکزی است نه مقررات و اصولنامه های ایالتی. در اینصورت امکان ندارد که یک ایالت به شیوه امارت اسلامی اداره شود و ایالت دیگری راه حکومت داری مدرن غربی را انتخاب کند.فدرال به معنی جدایی و اختیار صد در صد ایالات در تمام امور نیست. فدرال شیوه حکومت داری است که تنها ایالات اختیار کامل تعین و تنظیم پلان های رشد اقتصادی , اجتماعی و فرهنگی خود را دارند نه تعین نظام اداری و حقوقی را , زیرا ایالات جز حکومت مرکزی فدرال هستند نه دول مستقل.
و آنچه تشویش ما بود همین تعین نظام حقوقی و اداری است نه پلانگذاری رشد در سایر زمینه ها.
29 جولای 2009, 09:07, توسط کاکا تاج دین
برادرعزیزاقای بینا نظام فدارال نظام خوب است اما نه در شرایط کنونی زیرا وقتیکه یک ریس دولت حق عزل یک مدیر ترافیک را نداشته باشد واه ا ازآنروزکه فدرالی شود اول باید مبارزه کرد ومردم را باسواد ساخت۰بعدأ دستهای تفنگسالارانراازیخن مردم کوتا ساخت۰بفکر قاصر بنده حتی نظام صدارتی هم ازبان اوجنګسالاری میبراید که میدانددرچین نظام به زورتفنگ میتواند والی حکمران ممستوفی شود۰مردم به مثل رمضان بشر دوست ضرورت دارند تااول وطنرا ازلوث این جگسالاران بیخدا نجات بخشد بعدأجناپ پدرام نظام سازی نماید۰۰نمونه بارزان را درمزارشریف دیدین که عطا جنګسالارچګونه تمردکرد۰۰۰آیااین کار ایشان شفافیت انتخابات راخدشه دار نمیسازد۰باعرض ارادت ک۰۰ع ازالمان