
تلفیق شوونیزم پشتون در فاشیزم تاجیک
نويسنده: سمیر ارغندیوال
افشاء شدن فعالیت های جاسوسی تعدادی از نزدیک ترین همکاران آقای فاروق وردک ( آصف ننگ و احتمالاً هم وحید عمر) و توقیف آصف ننگ سخنگوی اداره امور و دارالانشای شورای وزیران به دلیل ارتکاب جرم جاسوسی به پاکستان، یکبار دیگر این حقیقت را نمایان ساخته است که هیچ گاهی خیانت ملی و دسیسه بافی بر علیه منافع علیای افغانستان پوشیده نمانده و دیر یا زود، صفحه ورق می خورد و چهره های منحوس، خیانت پیشه گان ملی و دزدان آبرو و حیثیت افغانستان، برای همه نمایان می گردد.
افتضاح ذلت بار جاسوسی نزدیک ترین همکاران آقای فاروق وردک، این گمانه زنی را تقویت می بخشد که رییس عمومی اداره امور افغانستان ( فاروق وردک) نیز به نحوی در زد و بند های جاسوسی پشت پرده با پاکستانی ها شریک بوده و به عنوان یکی از مهره های حساس و مهم دستگاه استخباراتی پاکستان در درون دولت افغانستان، به شمار می رود.
فاروق وردک، چهره نا شناخته یی برای مردم افغانستان نیست. این مرد نژاد پرست و باورمند به فاشیزم تباری از چندین سال بدینسو، به صورت تقریبی هر روز گام بلندی به جلو گذاشته و در نتیجه پست های حساس و بلند دولتی را با استفاده از توطئه چینی های رنگارنگ و نیرنگ های پشت پرده، به چنگ آورده است. حتا شماری از نزدیکان رییس جمهور کرزی به این باور هستند که حتا اگر رییس جمهور بخواهد او را برکنار سازد، بازهم این توانایی را نخواهد داشت؛ چون دستگاه استخباراتی پاکستان I.S.I با تمام نیرو و قدرت، از فاروق وردک حمایت نموده و مانع هر گونه اقدام جدی دولت افغانستان در مقابل او خواهد شد.
فاروق وردک از همان نخستین روز هایی که خود را به چشم رییس جمهور کرزی زد و برای خود مسیر پیشرفتش را هموار ساخت، با یک نوع دگم اندیشی ویژه یی، خواست تا پست های دولتی را به صورت تدریجی از دست سایر اقوام افغانستان خارج سازد ( با وجودی که تعدادی از زورگویان اقوام دیگر نیز به نمایندگی از قوم، مردم و محل خود در جریان سال های گذشته دست به غارت پست های حساس دولتی زده بودند و چنین می پنداشتند که به نمایندگی از قوم و قبیله شان، مجاز اند تا هر غلطی که دل شان می خواهد، انجام دهند ) و در واقع احساسات نژاد پرستانه و گرایشات شوونیستی او در حدی بود که حاضر نگشت تا با هیچ زورمند و یا زورگویی از اقوام دیگر افغانستان، دست به معامله بزند؛ بلکه فقط انحصار مطلق می خواست که در نتیجه همان شد و این مرد فاشیست، پله های ترقی را یکی بعد دیگر و به صورت بسیار سریع پیمود، تا حدودی که در عین زمان مسؤلیت چهار پست حساس دولتی (ریاست عمومی اداره امور، دارالانشای شورای وزیران، وزارت دولت در امور پارلمانی و ریاست دارالانشای جرگه امن منطقه یی) را به دوش گرفت.
در این اواخر، به صورت کاملاً غیر مترقبه و حیرت آور فاروق وردک که اصلاً هیچ گونه سر سازشی نمی توانست با تاجیک تباران افغانستان و به ویژه با اعضای بلند پایه پیشین شورای نظار و ائتلاف شمال داشته باشد، یکبار طرح دوستی با محمد یونس قانونی ریخت و در نتیجه دیدگاه های این دو مرد فاشیست، با هم در یک نقطه، تلاقی کرد.
شاید با کمی دقت بتوان متوجه شد که ایجاد روابط نزدیک این دو (محمد یونس قانونی و فاروق وردک) خیلی ها هم حیرت آور و غیر مترقبه نمی باشد؛ چون ایندو، دارای وجوه مشترک زیادی با هم هستند و آن هم با استناد به دلایل زیر:
1. جاسوس، جاسوس را می شناسد: این دیگر برای اکثریت شهروندان افغانستان آشکار شده است که فاروق وردک، یکی از سرسپردگان و اجیر شدگان روشن سازمان استخباراتی پاکستان I.S.I بوده و به ویژه وقایع چند روز اخیر ( دستگیری آصف ننگ به جرم جاسوسی به پاکستان ) به درستی نشان داد که در جاسوسی فاروق وردک به پاکستان، هیچ تردیدی نمی توان داشت؛ چون حالا همه زد و بند های استخباراتی و معاملات وحشتناک پشت پرده این بزرگ مرد فاشیست . . . ! فاش گشته است. از جانب دیگر، محمد یونس قانونی نیز از این تازه یار خود پس نمانده و در روز های اخیر فاش شد که در جریان سفر رسمی با تعدادی از اعضای ولسی جرگه افغانستان به منظور اشتراک در 28 مین اجلاس عمومی مجمع بین المجالس دولت های عضو اتحادیه کشور های مستقل مشترک المنافع عازم جمهوری فدراتیف روسیه گردیده و در غیاب هیأت همراه و به صورت کاملاً مخفیانه، دیدار های گسترده یی با مقامات بلند پایه استخباراتی روسیه داشت. به همین گونه مدارکی مستندی در دست است که محمد یونس قانونی روابط استخباراتی ویژه یی با تعدادی از مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز دارد ( این معلومات در مقاله تازه یی بعداً در دسترس خوانندگان قرار خواهد گرفت) . بنا براین، طرح تازه ایجاد روابط نزدیک و دوستانه محمد یونس قانون و فاروق وردک، زیاد هم غیر مترقبه به نظر نمی رسد و از کجا معلوم که باداران این دو، به این نتیجه رسیده باشند که از این پس ، در صورتی که منافع مشترک شان ایجاب کند، با هم و در ائتلاف های کوتاه مدت، به فعالیت های شدید جاسوسی در افغانستان بپردازند، تا دموکراسی نو پای این کشور را به شکست مواجه ساخته و به تطبیق سیاست های کلان منطقه یی خود بپردازند.
2. برادر خواندگی فاشیزم و همنوایی گرایشات ایدیولوژیک: فاروق وردک و محمد یونس قانونی به عنوان دو نژاد باور، دو دگم اندیش و دو فاشیست، به صورت خیلی ساده یی می توانند با هم کنار بیایند؛ چون هر دو به ایدیولوژی شرم آور فاشیزم باور عمیق دارند. این دو فرد با وجودی که طی سال های گذشته راه شان از هم جدا بوده و برای تأمین منافع کشور های مختلف اجیر شده بودند، بازهم با هم گرایشات مشترک ایدیولوژیک نژاد باوری داشته اند. در کنار این، این دو فرد با هم گرایشات مشترک ایدیولوژیک دینی – مذهبی نیز دارند؛ چون فاروق وردک وابسته به حزب اسلامی گلبدالدین حکمتیار است و یونس قانونی وابسته به حزب جمعیت اسلامی برهان الدین ربانی می باشد، بنا براین، احتمال این که این دو مرد به شدت معامله گر، با هم به دور یک میز نشسته و دست به ائتلاف تازه یی بزنند، به دور از امکان و باور نبوده و با فشار وارد کردن باداران شان، به سادگی می توانند به خاطر تأمین منافع پاکستان، ایران و روسیه، با هم متحد شوند.
3. سوء استفاده های مالی و اختلاس: وجه مشترک دیگر یونس قانونی و فاروق وردک، زمینه سازی برای استفاده های مالی کوچک و بزرگ می باشد. طوری که چندی پیش افشاء شد، فاروق وردک با استفاده از نیرنگ های مختلف بالای رییس جمهوری افغانستان قبولانده بود که برای او نیز معاش اضافی چند هزار دالری را در کنار سایر وزراء منظور کند که در نتیجه همان شد و امروزه فاروق وردک با وجودی که جزئی اصلی اعضای کابینه رییس جمهور کرزی به شمار نمی رود، بازهم از این معاش باد آورده استفاده سوء می کند. یونس قانونی نیز در زمینه سوء استفاده های کلان مالی، از فاروق وردک چندین گام جلوتر است؛ چرا که در دوران عهده داری پست وزارت معارف، پول های هنگفت مردم افغانستان را اختلاس نموده است که به تدریج و آهسته آهسته بخشی از این سوء استفاده های مالی، فاش می شود، از آن شمار می توان از سه صد هزار دالری نام برد که همین چند روز پیش در سایت کابل پرس? نشر شده و پرده از روی، بخش کوچکی از این دسته از خیانت های ملی یونس قانونی برداشت.
4. دسیسه سازی و توطئه بافی: فاروق وردک و محمد یونس قانونی در دسیسه بافی نیز با هم، هم گام اند. این دو مرد حقه باز، بار ها و به کرات برای رسیدن به اهداف نا میمون و بر ضد منافع ملی افغانستان، بر علیه دیگران توطئه چیده و در واقع برای رسیدن به هدف، از هیچ گونه تلاشی دریغ نورزیده اند. نمونه آشکار این توطئه چینی ها؛ دسیسه مشترک این دو بر علیه وزیر امور خارجه افغانستان در ولسی جرگه بود تا سیاست های بلند مدت ایران و پاکستان را در افغانستان، تطبیق نمایند. جزئیات آن توطئه نیز کمی بعتد تر، روشن شد و هردوی این مردان دسیسه باز، چهره های پشت پرده ی شان برای همه مردم افغانستان پنهان نماند.
5. نقض سیستماتیک حقوق بشر: فاروق وردک و یونس قانونی به لحاظ سابقه وابستگی که به دو حزب بنیادگراء و رادیکال ( جمعیت اسلامی افغانستان و حزب اسلامی افغانستان) دارند، بدون تردید، دوتن از ناقضین پر و پا قرص حقوق بشر بوده و از دشمنان سوگند خورده حقوق اساسی شهروندان به حساب می آیند. به گفته یکتن از نزدیکان فاروق وردک، متعاقب آن که این دو با هم طرح دوستی و ائتلاف را ریختند، فاروق وردک به یونس قانونی وعده سپرد تا از نفوذ و شناخت عمیق خود در سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر و دولت افغانستان، استفاده نموده و مانع این شود که محمد یونس قانونی نیز بسان عده یی از مجاهدین پیشین، به جرم ارتکاب جنایات ضد بشری و نقض آشکار حقوق بشری شهروندان، به پای میز محاکمه کشانیده شود.
بنا براین با توجه به آنچه که گفته شد، می توان چنین نتیجه گرفت که فاروق وردک در جریان چندین سال گذشته هیچ فرصتی را برای توطئه گری بر علیه مخالفین سیاسی و رقیبان ایدیولوژیکش از دست نداده و بدون هیچ تردیدی، با بدست آوردن فرصت تازه یی، این بار می تواند در ائتلاف محکم با محمد یونس قانونی و با حمایت مستقیم دولت های ایران، پاکستان و روسیه، به صورت مستقیم بر علیه رییس جمهور کرزی دست به دسیسه زده و او را نیز از پستش بر کنار سازد. با توجه به وخامت اوضاع جاری افغانستان، حالا این تصمیم دقیق و به موقع رییس جمهور کرزی است که می تواند از سقوط افغانستان در سراشیب نیستی و تبدیل شدن دوباره این کشور، به صوبه پنجم پاکستان و یا هم استان خراسان شرقی ایران جلوگیری نماید؛ و الا، سرنوشت سیاسی افغانستان یکبار دیگر به دستان ناپاک جاسوسان و گماشته گان کشور های همسایه خواهد افتاد و روز و روزگار شهروندان داغدیده این کشور دوباره به سیاهی خواهد کشید.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریديك اصلاح در مقاله فوق حتمي است كه آصف ننگ سخنگوي وزارت دولت در امور پارلماني است نه سخنگوي رياست عمومي اداره امور و دارالنشاي شوراي وزيران. درست است كه رهبري هردو ارگان را آقاي وردك دارند ولي در اصل اين دو كاملاً از هم جدا هستند.ما از ارگانهاي قضايي خواستار محاكمه جواسيس هستيم ولي من مطمئن هستم كه آصف ننگ چون با رده هاي بالا شناخت دارد به زودترين وقت با حاصل نمودن برائت رها خواهد شد.خدا نكند
اب ناديده موزه کشيدن همين را گويند.
تا هنوز جرم جاسوسی اصف ننگ ثابت نيست.
دولت کدام اعلاميه نشر نکرده.
کسی حق ندارد وی را جاسوس بگويد.
شايد که اتهام باشد و لی ثبوت ضرور است.
بلی! سازمان استخبارات پاکستان اجنت های فراوان در تیم کرزی دارد. این مطلب را چند وقت پیش آقای صبغت الله مجددی که خود از حامیان بزرگ دولت کرزی هست بصراحت و جدیات تمام در برایر رسانه گفت که: سازمان اسخبارات پاکستان در رده های خیلی بالای دولت نفوذ پیدا کرده است؟ به یقین که آقای وردک خودش یکی از اجنت های بزرگ آی اس آی هست، مثل اسپ تروی در درون دولت برای نابودی آن. هواداران تمامیت خواهان درینمورد چه میگویند؟
همه می دانند که فاروق خان وردک نه برای افغانستان بلکه برای باداران پاکستانی اش خدمت می کند. او یک اجنت پاکستان است و باید از حکومت افغانستان طرد شود. کرزی صاحب باید خود را با آوردن چنین آدمهای جاسوس بد نام نسازد.
فاروق وردک می خواهد افغانستان را ویران کند. مرگ بر دشمنان افغانستان.
مرگ بر جاسوس چه قانونی چه فاروق وردک
دوستان عزیز!
واقعیت این است که فاروق وردک و یونس قانونی در یک برنامه مشترک طرح براندازی دولت حامد کرزی را ریخته اند. با آنکه حکومت حامد کرزی سابقه چندان خوبی ندارد اما سرنگونی کرزی و حاکم شدن فاروق وردک بر سرنوشت افغانستان یک فاجعه تمام عیار خواهد بود.
تجربه نشان داده است در هر معامله ای که یونس قانونی با جناح فاشیست های فاروق وردک یا اشرف غنی احمد زی انجام داده است، قانونی بازنده نهایی میدان بوده است و فاروق وردک برنده و موفق.
بنابراین،مقابله با این خطر برای افغانستان حیاتی خواهد بود. اگر توطئه سرنگونی کرزی توسط فاروق وردک و قانونی و حتی احتمالاً اشرف غنی احمد زی عملی شود تبعات آن تا قرنها مردم افغانستان را آزار خواهد داد. خطر فاروق وردک و حماقت یونس قانونی برای افغانستان از خطر چنگیز بیشتر خواهد بود. مردم افغانستان باید خود را برای یک دوره دشوار مبارزه آماده سازند.
درد آور این است که یونس قانونی هنوز در خواب خرگوشی است و تصور می کند که فاروق وردک را بازی داده روان است. در حالی که این خود اوست که خود را بازی می دهد.
از جانب دیگر احتمال دارد که اشرف غنی احمد زی نیز در این توطئه با فاروق وردک همدست شده باشد. در این صورت عمق فاجعه بسیار عمیق خواهد بود.
بدانید و آگاه باشید که در بسیاری موارد، هزینه جبران یک غفلت هزاران بار از هزینه پیشگیری آن بیشتر خواهد بود. مردم افغانستان دیگر تحمل حضور طالبان نیکتایی دار را ندارند.دیگر این سرزمین نباید به اشغال پاکستان و وابستگان داخلی اش درآید.
این نوشته بیانگر یک قسمت کوچکی از واقعیت های دورن حکومت کرزی است.
آقای وردک که از سابقه حزبی بودن او همگان آگاهی دارند، از مدتها به این سو مورد اتهامات(جاسوس) واقع بود که با دستگیری یک شوونیست همکار وی این اتهامات به واقعیت پیوست. شوونیست های پشتون که اطراف آقای کرزی را احاطه کرده اند با تمام قدرت در صدد انحصار قدرت حتا به بهای جاسوسی به حلقات جاسوسی بیگانه گان اند. من یقین دارم که این آقایان آنقدر در این راه پیش رفته اند که راه باز گشت هم ندارند.
از آنجاییکه که اکنون پرده بر افتاده و خاین معلوم شده است فاشیست های تمامیت خواه سعی دارند با آوردن پای آقای قانونی (این مرد مبارز که تا آمدن امریکاییان در سنگر مقاومت قرار داشت و ما ایشان را شخصا در دوران مبارزات ملی بدرقه کرده ایم) و دیگر شخصیت ها برای خود برائت حاصل کنند مثل اینکه در میان راد مردان تاریخ هم جواسیس وجود دارد. من فکر میکنم که در پهلوی تمامیت خواهان خود آقای کرزی بی میل نیست شهرت راد مرد قانونی را خدشه دار سازد چرا که انتخابات ریاست جمهوری در راه است و برنده تنها آقای قانونی میتواند باشد. دیگر امریکا و پاکستان تمایل ندارند تا آقای کرزی را در انتخابات حمایت نموده و صندوق های رای را جعل نمایند. خدا خیر این مملکت بیچاره را کند و وی را از دست فحشای کنونی نجات دهد.
اقای ارغندی وال
من با شما همنظر هستم در باره هردو این جنایت کاران ولی باید یاد اور شد که این مشت نمونه خروار است و در چوکات دولت افغانستان جواسیس زیادی وجود دارند و اقای ریس جمهور که در سدر هر سه قوه دولت قرار دارد باید انهارا افشا نموده به ملت معرفی نماید تا همه ملت بدانند که کی ها با سرنوشت شان به نام مجاهد و طالب بازی نموده و هم اکنون نیز بازی میکنند تا دیگر جوانان این کشور به حرف های ایشان باور نکرده و در ابادی یک افغانستان واحد عاری از تعصبات قومی و نژادی با هم کوشا باشند
نویسنده محترم : طرح اتهامات بی پایه و اساس علیه اشخاص حقیقی یا حقوقی کاری است نا صواب و جنجال برانگیز . کلی گویی هایی مانند : مدارک مستندی در دست است ،... به نقل از یک منبع موثق ،... ویا تعابیری ازین قبیل ، از نظر حقوقی نمیتواند اثبات کننده ادعا ویا اتهامی باشد . دقت کنید سنگی را که پرتاب کرده اید ،ممکن است به خودتان برگشت نماید چگونه؟ : بر اساس قوانین موجود در کشور ، کسانی را که شما مورد اتهام قرار داده اید میتوانند ادعای حیثیت وعلیه شما شکایت کنند آنوقت شما باید حتما" اسناد و شواهد قوی و محکمه پسند ارائه کنید . اگر توانستید اثبات کنید که خوب و الا شک نداشته باشید که به جرم تشویش اذهان عامه و توطئه گری ، مجازات سنگینی در انتظارتان خواهد بود . آن زمان خواهید گفت : چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمانی... اینروزها جاسوس جاسوس گفتن بسیا ر باب شده است شما هم تحت تاثیر فضای حاکم ، اتهاماتی را عنوان نموده اید که باید در قبال آن پاسخگو باشید
تراژیدی در افغانستان همیشه بوسیله خائینان ملی آغاز شده است. اگر فقط به سی سال گذشته نظر افگنیم، طوریکه نویسنده هم فرموده اند داود خان یکی از شخصیت های ملی کشور که نام او لرزه بر اندام پنجابی ها کثیف پاکستانی می انداخت اول بوسیله اجنت های معلوم العال پاکستان حکمتیار و مسعود تضیف گردید و بعداً روسها او را سر به نیست کردند. خائنان ملی حکمتیار و مسعود با سازماندهی اولین شورش ها در لغمان و پنجشیر که مستقیما ً از طرف آی اس آی پاکستان رهبری میشد اولین ضربه را بر پیکر جمهوری نوبنیاد داود خان وارد کردند. که بعداً این شورش ها در خوست، پکتیا و کنر گسترش یافت. داود خان در برابر این اشرار پاکستانی راهی دیگری جز تغییر سیاست خود نداشت. تضیف حکومت او برای روسها چانس خوبی را برابر کرد تا دو گروه وفادار به شوروی را با قتل میر اکبر خیبر یکی از رهبران حزب دوباره با هم یکجا کرده و داود را سر به نیست کنند.
متعاقبا در زمان جهاد باز عده از رهبران جهاد نسبت به آزادی کشور و سقوط روسها ، بیشتر منافع پاکستان رادر نظر داشتند، مسعود که یک گام جلو تر رفته و از اینکه پنجابی های پاکستانی نسبت به او حکمتیار را بیشتر مورد شفقت قرار میدادند با خود روسها قرار داد بست.
بعد از خروج روسها شرایط برای یک مصالحه واقعی ملی به میان آمده بود. نجیب چندین بار اعلان کرد که اگر رهبران جهاد حکومت را تشکیل بدهد برای ایجاد یک حکومت دارای پایه های وسیع از پست خود استعفا میدهد. ولی باز هم خائنان ملی به مشوره پاکستان گوش کردند و پیشنهاد صلح و مصالحه نجیب الله را با راکت باران کابل و دیگر شهر های کشور جواب دادند.
بعداً خائین ملی دیگر کارمل که از سقوط خویش بوسیله روسها علیه نجیب عقده گرفته بود با سقوط رژیم گرباچف دست خویش را با اجنت دیگر روسها مسعود یکی کرده و سقوط کامل افغانستان را فراهم کردند که تا امروز " کابل در آتش " میسوزد و تاگوشت و استخوان ما اجنت های پاکستانی، ایرانی و روس و غیره نفوذ کرده اند.
lمن با بخشهای از این نوشته (با انکه درمورد قانونی کمی اغراق شده) موافقم . ولی وی یکجا قاطعانه نظر داده است که " جاسوس / جاسوس را می شناسد . صرف نظر از اینکه چنین نظری صد درصد درست نیست / این سوال رامتوجه خود نویسنده میسازد که ایا خودت هم جاسوس هستی که با این قاطعیت از جاسوس بودن قانونی و وردک دم میزنی؟ اگر این حکم شما قطعی است که فقط جاسوس است که جا سوس را میشناسد/ پس اکثر نظر دهندگان به شمول خودت را متهم به جاسوسی کرده ای ! امید وارم در جمله بندیهای خود دقت بیشتر بخرج دهید .
another bullshit writting filled with nonesense by an iranian guy who wants to both two major ethnic groups of afganistan by accusing them being a fascist.
با حفظ حرمت به تمام دوستان محترم!
باید تذکر داد که متاءسفانه در افغانستان ما فقرفرهنگی سالهاست به دلایل گوناگون حاکمیت دارد. به علاوه موجودیت ضعف های سیاسی واقتصادی، فرهنگ تحمل و بردباری نیز از بین رفته و بیشتر از پیش تعصب های قومی،سمتی ٍگروهی ومذهبی دامن خورده وبا عث ایجاد موانع در بین رجالهای برجسته کشور شده.همچنان با تجربهای که از گذشته داریم تا وقت که خدمتگذاران واقعی مملکت و ملت با کمال اخلاس کارمیکنند با انتقاد واطراز های گوناگون از سوی دشمنان مملکت مواجع میشوند تا باشد که ازخستگی ازکارهایشان دست بکشند.و وقتی آنها به رحمت ایزدی می پیوندند همه میگویند که خدابیامرزها کاش زنده میبودند.و این تعبیر به مرده پرستان...میماند.ولی چیز که ازاین نوشتهای بی اساس وبی مدرک برداشت میشود بیشک که بدون غرایض نبوده وصد در صد عوامل وجوانب بیرونی دارد.چرا که باعث مشوش کردن و ایجاد بی اعتمادی بین دولت وملت شده واذهان عامه وامنیت کشور رابه مخاطره می اندازد.
که خود خیانت بزرگ محسوب میشود.به امید روزی که همه مردم افغانستان به ایجاد ثبات وامنیت وطن عزیزما بی اندیشند نه برای بربادی مثل این نویسندگان .با احترام
I wish there was rule of law in Afghanistan so I could take you to court and ask you to prove all the bullshit you say hear .I don’t know what you are? A Journalist, a Political Party actives or what. You look to me like a fool. The people who get arrested by the low they are innocent till proven guilty. Your article shows that you are full of poison. After this when you want to write please try to take in to consideration other peoples human rights.
کامران میر هزار دستگیر شد!
کامران میر هزار به احتمال قوی بوسیله ی عمال فاروق وردک دستگیر شده است.
چرا که اخیراً با دستگیر شدن آصف ننگ فاروق وردک خود را به شدت تحت خطر می بیند. تلاشهای گسترده ای را برای نجات خود از مهلکه آغاز نموده است. از جمله سخنان رحیم الله سمندر ریس نام نهاد فلان انجی او در حمایت از آصف ننگ در نتیجه تلاش بسیار جدی آقای فاروق وردک برای تغییر اوضاع است.
نجات کامران میر هزار حداقل در لخطه کنونی به معنای دشوار ساختن اوضاع برای فاروق وردک خواهد بود.
مخالفین کامران میر هزار باید در مخالفت ورزیدن با او در این مقطع بسیار خوددار باشند.
همه باید برای نجات یک خبرنگار تلاش کنیم.
بلی نوسینده عزیز کاشکی یکجیزی از علم و اگاهی از تحلیل اوضاع ومنطقه می داشتی ای کاش یک کمی از اصول ژورنالستی ومطبوعات می دانستی ای کاش بادارانت یک کمی معلومات دقیقتر برای تان میداد ای کاش خودت یک ادم سالم صالح نیک وخیر اندیش می بودی من خودت را از سالها می شناسم که کی هستی ؟
بیش از یک هفته میشود که اقای اصف ننگ دستگیر شده و بدون شواهد و مدارک قانونی و معتبر در اولین روز دستگیر بشکل بسیار سازمان یافته از طریق تلویزیون طلوع ، روزنامه ارمان ملی مطهر، هشت صبح و سایت کابل پرس? ادعا گردید که اقای ننگ جاوسوس پاکستان وعضو ای اس ای پاکستان میباشد . همزمان بااغاز این توطیه و دسیسه که قبل ازقبل بالای ان از جانب دشمنان وطن و مردم افغانستان در خفا کار شده بود ، نام داکتر فاروق وردگ و دیگر اشخاص دخیل گردید و درین زمینه چنان تبلیغات وپروپاگند زهراگین صورت گرفت که گویا اقای فاروق وردگ هم برای پاکستان کار میکند . درین رابطه نویسنده های معلوم الحال و اجیر مانند رزاق مامون ودیگران تحت نام های مستعار مانند ارغندیوال مقالات و مضامینی را که الوده از خشم دشمنی های قومی و زبانی میباشد تحریر و بچاب رسانیدند .در واقعیت امر این همه تلاش ها به هدف نخوردند وبرعکس ذلت و شرمنده گی را برای سازماندهنده گان این دسیسه در قبال داشت .و در نهایت مسله نه اقای وردگ و نه اقای ننگ در همچو مسایل دخیل هستند و نخواهند بودند.اگر از روی اسناد و مدارک مدلل کارکردها ، تلاش هاو سابقه کاری اقای وردگ مطالعه کنیم بخوبی در میابیم که اقای وردگ یک شخصیت ملی و دلسوز به وطن و مردم افغانستان است و درطول سه دهه اخیر نه در ویرانی کشور ، و نه درقتل قتال مردم ، ظلم ، جنایات و تراژیدی مردم افغانستان دست داشت بلکه همیشه در مسایل افغانستان ،ختم جنگ و خونریزی قدم های مثبت و ارزنده برداشته است .
اقای وردگ در دشمنی ها و جنگ های تنظیمی و قومی دخیل نبوده و نه از ازجمله ناقضین حقوق بشر و جنایتکارانی است که دست شان با خون مردم الوده است . اقای فاروق وردگ از جمله کسانی نیست که از زبان تفنگ و زور صحبت کند او مرد زبان وقلم است و همیشه منطق بااوست . در شرایط فعلی افغانستان هنگامیکه جای تفنگ و جای زور عوض میشود و توسط قلم ، زبان و منطق پر میشود ، حتمی است که دشمنانن وطن ، جنایتکاران و ناقضین حقوق بشر کم و بیش برای زنده ماندن و تامین منافع شخصی و گروهی خود دست به توطیه و دسیسیه بزنند و علیه شخصیت های ملی و دلسوز کشور مانند داکتر فاروق وردگ تبلیغات و پرو پاگند نماید . اما بی خبر ازینکه باری کج به منزل نمیرسد ، دسیسه های مخالفین وردگ در داخل دستگاه دولتی و پارلمان که از بیرون مرز ها تمویل و سازماندهی میشود یکی پی دیگر ناکام میشود .اقای وردگ هیچ گاه به کسانیکه در تراژیدی افغانستان دخیل هستند و ناقضین حقوق بشرمیباشند یکجا ومتحد نمیشود و علیه انانیکه ازادی ؛وحدمت ملی، ارامی و پیشرفت افغانستان را بمخاطره می اندازدر، مبارزه میکند و به همچو عناصر فروخته شده دیگر فرصت نمیدهد که به سرنوشت میلیونها افغان مظلوم وبیچاره بازی کند و در معاملات تجارت سیاسی مورد فروش و معامله قرار گیرد.برای اقای وردگ منافع ملی و حیات سیاسی افغانستان اهمیت دارد و ازینرو شایسته همچو پاداش است که چندین اداره مهم دولتی را به شکل احسن و صادقانه رهبری و اداره میکند.
اکنون فرصت انرا رسیده که واقعیت ها یکی پی دیگر برملا و روشن گردد . ارگانهاو مسولین امنیتی بایست برای قناعت اذهان عامه شواهدی را در دست وسایل اطلاعات جمعی در مورد دستگیری اصف ننگ بگذارد و انچکه تلویزیون طلوع ، کابل پرس ؛ روزنامه ارمان ، هشت صبح وسایر مطبوعات بدون ارایه اسناد و شواهد معتبر بدست نشر سپرده است مورد بازپرس قانونی صورت گیرد .اصف ننگ و اقای وردگ حق دارند که برای اعاده شخصیت خود اشخاص و ادارات یاد شده را به میز محاکمه بکشاند . حالا افغانستان و ادارات دولتی مانند سه و یا چهار سال گذشته نیستند که در چنگ تفنگسالاران و ناقضین حقوق بشر قرار داشته باشند و انچه که دلش بخواهند عملی سازد . گر چه حالا هم بیش از 60 فیصد ادرات در دست همچو افراد میباشد و انان در تلاش است که با سازماندهی و راه اندازی توطیه ها و دسایس شوم افراد و شخصیت های ملی مانند فاروق وردگ را خلع قدرت و از صحنه سیاسی افغانستان دور نمایند . همچو گروها و افراد سعی میکند تا با راه اندازی تبلیغات زهراگین که گویا میان اقای وردگ و حامد کرزی اختلافات موجود است ، اذهان عامه را مغشوش نمایند .در حالیه در بین انان اختلاف وجود ندارد و تنها دشمنان قسم خورده مردم افغانستان هستند که همچو اختلافات را به نفع اهداف شوم خود دامن میزنند .در نهایت امر زنده گی دشمنان وطن کوتاه است و انان به اهداف ناپاک شان نایل نمیگردد.
بیش از یک هفته میشود که اقای اصف ننگ دستگیر شده و بدون شواهد و مدارک قانونی و معتبر در اولین ساعات وروز دستگیری بشکل بسیار سازمان یافته از طریق تلویزیون طلوع ، روزنامه ارمان ملی مطهر، هشت صبح و سایت کابل پرس? ادعا گردید که اقای ننگ جاوسوس پاکستان وعضو ای اس ای پاکستان میباشد . همزمان بااغاز این توطیه و دسیسه که قبل ازقبل بالای ان از جانب دشمنان وطن و مردم افغانستان در خفا کار شده بود ، نام داکتر فاروق وردگ و دیگر اشخاص دخیل گردید و درین زمینه چنان تبلیغات وپروپاگند زهراگین صورت گرفت که گویا اقای فاروق وردگ هم برای پاکستان کار میکند . درین رابطه نویسنده های معلوم الحال و اجیر مانند رزاق مامون ودیگران تحت نام های مستعار مانند ارغندیوال مقالات و مضامینی را که الوده از خشم دشمنی های قومی و زبانی میباشد تحریر و بچاب رسانیدند .در واقعیت امر این همه تلاش ها به هدف نخوردند وبرعکس ذلت و شرمنده گی را برای سازماندهنده گان این دسیسه در قبال داشت .و در نهایت مسله نه اقای وردگ و نه اقای ننگ در همچو مسایل دخیل هستند و نخواهند بودند.اگر از روی اسناد و مدارک مدلل کارکردها ، تلاش هاو سابقه کاری اقای وردگ مطالعه کنیم بخوبی در میابیم که اقای وردگ یک شخصیت ملی و دلسوز به وطن و مردم افغانستان است و درطول سه دهه اخیر نه در ویرانی کشور ، و نه درقتل قتال مردم ، ظلم ، جنایات و تراژیدی مردم افغانستان دست داشت بلکه همیشه در مسایل افغانستان ،ختم جنگ و خونریزی قدم های مثبت و ارزنده برداشته است .
اقای وردگ در دشمنی ها و جنگ های تنظیمی و قومی دخیل نبوده و نه از ازجمله ناقضین حقوق بشر و جنایتکارانی است که دست شان با خون مردم الوده است . اقای فاروق وردگ از جمله کسانی نیست که از زبان تفنگ و زور صحبت کند او مرد زبان وقلم است و همیشه منطق بااوست . در شرایط فعلی افغانستان هنگامیکه جای تفنگ و جای زور عوض میشود و توسط قلم ، زبان و منطق پر میشود ، حتمی است که دشمنانن وطن ، جنایتکاران و ناقضین حقوق بشر کم و بیش برای زنده ماندن و تامین منافع شخصی و گروهی خود دست به توطیه و دسیسیه بزنند و علیه شخصیت های ملی و دلسوز کشور مانند داکتر فاروق وردگ تبلیغات و پرو پاگند نماید . اما بی خبر ازینکه باری کج به منزل نمیرسد ، دسیسه های مخالفین وردگ در داخل دستگاه دولتی و پارلمان که از بیرون مرز ها تمویل و سازماندهی میشود یکی پی دیگر ناکام میشود .اقای وردگ هیچ گاه به کسانیکه در تراژیدی افغانستان دخیل هستند و ناقضین حقوق بشرمیباشند یکجا ومتحد نمیشود و علیه انانیکه ازادی ؛وحدمت ملی، ارامی و پیشرفت افغانستان را بمخاطره می اندازدر، مبارزه میکند و به همچو عناصر فروخته شده دیگر فرصت نمیدهد که به سرنوشت میلیونها افغان مظلوم وبیچاره بازی کند و در معاملات تجارت سیاسی مورد فروش و معامله قرار گیرد.برای اقای وردگ منافع ملی و حیات سیاسی افغانستان اهمیت دارد و ازینرو شایسته همچو پاداش است که چندین اداره مهم دولتی را به شکل احسن و صادقانه رهبری و اداره میکند.
اکنون فرصت انرا رسیده که واقعیت ها یکی پی دیگر برملا و روشن گردد . ارگانهاو مسولین امنیتی بایست برای قناعت اذهان عامه شواهدی را در دست وسایل اطلاعات جمعی در مورد دستگیری اصف ننگ بگذارد و انچکه تلویزیون طلوع ، کابل پرس ؛ روزنامه ارمان ، هشت صبح وسایر مطبوعات بدون ارایه اسناد و شواهد معتبر بدست نشر سپرده است مورد بازپرس قانونی صورت گیرد .اصف ننگ و اقای وردگ حق دارند که برای اعاده شخصیت خود اشخاص و ادارات یاد شده را به میز محاکمه بکشاند . حالا افغانستان و ادارات دولتی مانند سه و یا چهار سال گذشته نیستند که در چنگ تفنگسالاران و ناقضین حقوق بشر قرار داشته باشند و انچه که دلش بخواهند عملی سازد . گر چه حالا هم بیش از 60 فیصد ادرات در دست همچو افراد میباشد و انان در تلاش است که با سازماندهی و راه اندازی توطیه ها و دسایس شوم افراد و شخصیت های ملی مانند فاروق وردگ را خلع قدرت و از صحنه سیاسی افغانستان دور نمایند . همچو گروها و افراد سعی میکند تا با راه اندازی تبلیغات زهراگین که گویا میان اقای وردگ و حامد کرزی اختلافات موجود است ، اذهان عامه را مغشوش نمایند .در حالیه در بین انان اختلاف وجود ندارد و تنها دشمنان قسم خورده مردم افغانستان هستند که همچو اختلافات را به نفع اهداف شوم خود دامن میزنند .در نهایت امر زنده گی دشمنان وطن کوتاه است و انان به اهداف ناپاک شان نایل نمیگردد.
Thanks from kabul press? for issueing such true topics. I am sure that this topic will creat some problems for you .But i am sure that the truth is truth we should never be scared of telling the truth .
Thanks
From unknown
BULSHIT TRY TO WRITE CORRECT TOPIC IF YOU CALL THEM SPY OF ISI THEN IT MEANS YOU ARE WORKING WITH ISI TOO