
محروميت من و تو، ما را ازحق زندگی محروم کرد
نويسنده: حسين معين
بنا برعملکرد شاهان وحاکمان گذشته ، همه ی مردم افغانستان محروم شدند. این محرومیت شامل همه اقوام افغانستان است ؛ ولی سطح محرومیت ممکن است که درمیان مردم متفاوت باشد. تا دو سال پیش دستان هیچ یکی ازساکنین افغانستان برگه ی رای دهی لمس نکرده بود. فقط چندفردی یا شاید یک جمعیت اندکی که درراس قدرت قرارداشتند، ازنعمات برخورداربودند. این گروه حاکم که سرشارازجهالت نیزبودند، نه تنها که برای رفاه وآسایش مردم کاری نکردند؛ بلکه برای همان گروه کوچک شان کاری را انجام ندادند که برای فرزندان آینده شان بماند. آنها فقط به قدرت می اندیشند. حتا نمی دانستند که باقدرت چه باید بکنند. باقدرت فقط سرمی بریدند ، به زنجیر می کشیدند و فراترازاین حرمسرای می ساختند که صدها زن ماهرو را برای خوشگذرانی نگه می داشتند. این را به این دلیل می گویم که دیگر کشورها هم درتاریخ شان حاکمان جابر داشتند؛ اما بعضی از باقیات وصالحات ازخود برجای گذاشتند که بیانگر این است که آنها گاهی واندکی برای پیشرفت کشورشان فکر می کردند.
ما وکوچی ها:
ما محروم هستیم وکوچی ها محروم ترازما. وقتی چند شبانه روز با کوچی ها زندگی کنید ، می بینید که چه زندگی سختی دارند. ازبهداشت ، رفاه ، آموزش ، غذای درست و سایر تسهیلات بسیار ابتدایی زندگی محروم اند. سفرمی کنند، ماین می کشند شان ویا زخمی می کند. مردم گاهی به حق وگاهی به ناحق با آنها می جنگند. مورد سرقت قرارمی گیرند. ازسوی دیگر بلاها وآفت های طبیعی بررمه های شان فرود می آیند وگاهی خشکسالی گلوگاه این مردم را می فشارد. قهر طبیعت که بیشتر متوجه کوچی ها است، ذهن وخصوصیت یک جوان کوچی را خشن وسرکش می سازد.
شاید براین موارد، بامن موافق باشید که کوچی ها زندگی بسیارپررنج وزحمت دارند که به اندازه ی رنج شان ، گنج به دست نمی آورند. این زندگیی توام با محرومیت ، فقر وبی سوادی چه تاثیری برزندگی من دارد؟
مسلما که من هم ازاین کشورم وکوچی ها هم دراین کشورزیست دارند. فقر وبی سوادی هرفردی ازکشور، ازجمله کوچی ها باعث عدم امنیت درزندگی من می شود. وهمین طور محرومیت ، فقر وبی سوادی من تاثیر برزندگی دیگران دارد.
من درهنگام سفرازیک منطقه ی که مردم شان 70 درصد باسواد باشند و اکثریت مردم آن کارداشته باشند ودارای درآمد بالاباشند، هراس ندارم. من مورد اختطاف ، دزدی ویا قتل قرارنمی گیرم. چون این مردم نیازی برای کشتن من ندارند. فقیر نیستند واکثریت باسواد اند ومی فهمند که انسان ها نباید یک دیگرشان را بکشند ویا مورد آزار واذیت قراردهند. اگر من با کسانی درکشورم زندگی کنم که مرفه باشند وسواد داشته باشند، نه تنها که من بل هیچ کسی ازآن اشخاص نمی ترسد؛ ولی اگر ازیک منطقه ی بگذرم که همه برای یک لقمه نان می جنگند و ازسواد ومکتب خبری نیست ، حتما گذشتن ویا زیستن دراین منطقه خطرناک است.
با این حساب برای اینکه دیگران ازمن هراس نداشته باشد ومن مجبور به دزدی ، چپاوول اموال دیگران نشوم ، با دیگران خشونت نکنم وکسی را به قتل نرسانم ، باید زمینه های این اعمال شوم درمن ازبین برده شود. برای من باید شرائط معیشت زندگی ، آموزش ، بهداشت ورفاه فراهم شود. باید من هم برای رسیدن به این اهداف تلاش کنم و هم دولتی که من آن را انتخاب کرده ام. دولتی که صلاحیت ، امکانات عامه را به دست دارد برای رفاه عمومی کارکند، تا انسانهای این سرزمین به جان همدیگر گرگ نشوند.
محرومیت کوچی ها باعث محرومیت عده ای زیادی ازمردم بهسود اززندگی درمنطقه ی شان شد وعده ای هم به کلی از حق حیات محروم شدند. اگر کوچی ها محروم نمی بودند، مرفه ، باسواد ودارای معیشت خوبترازحال می بودند ، نیازی به هجوم آوردن دربهسود میدان وردک نمی داشتند. دشمنان خودی افغانستان هم ، استفاده سو ازکوچی ها نمی توانستند. برای اینکه کوچی به جان ما گرگ نشوند ، برای شان مکتب بسازیم، ازکوچیگری بازداریم، اسکان شان دهیم ، کاربدهیم وکمک شان کنیم. وهمین طور برای اینکه ما هم گرگ دیگران نشویم ، به ما کمک کنید. کوشش نکنید که مارا محروم وفقیرسازید. این کشور مانند کشتی است که سرنشینانش همه ی مردم افغانستان اند. ضعف هریک ازاین ها، ضعف همه ی این کشتی است. گسترش جنگ میان این اقوام، کشتی افغانستان را به سمت گردابی سوق خواهد داد که سرنوشت همه، غرق شدن است. هیچ وقت به محرومیت هیچ یکی ازاقوام افغانستان دلخوش نباشیم. اگر فکر کنیم که قوم غیرازقوم خودما دشمن ماست، بدانیم که روزی بلای آن مردم جان ما را می گیرد. من هیچ وقت ازیک هزاره ، پشتون ، تاجک وازبک با دانش وبا فرهنگ نمی ترسم . ترس من ازپشتون ، تاجک ، هزاره وازبک جاهل است. متاسفانه هیچ کسی درک نمی کند که سرنوشت ما به هم گره خورده است. همیشه از آمدن مصیبت بردیگران خوش می شویم . متاسفانه کشور ما سرزمین گرگ ها ومیش ها است. کمترکسی به فکر سرنوشت عمومی وچیزی به نام منافع ملی ووحدت ملی است. فراموش نکنیم که هرگز وحدت ملی با حذف ویا محروم کردن یک عضو این پیکری به نام افغانستان به وجود نمی آید.با ید بدانیم که سرنوشت محتوم ما با وحدت ملی گره خورده است وخواهی نخواهی باید باهم زندگی کنیم. این نه یک احساس ملی است ؛ بلکه یک تعقل ملی است. هرکسی که این ندارد نیست باد!

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریدآقای محترم معین
مرحبا و صد بار به شر دهنده تو سلام و احترام
در افغانستان همه ما رنج دیده ایم. پشتون ها را اگر به خاطر تسلط یک گروه معدود پشتون که میلیون ها پشتون را قربانی خواست های شخصی و گروهی خویش کرده بودند ، نکوهش کنیم ، جاهلت است. تاجک را اگر به خاطر چهار سال دوره شوم ربانی و خائین ملی مسعود نکوهش کنیم ، جاهلت بیشتر شد، و اگر هزاره را به خاطر میخ کوبی های بابه مزاری ! نکوهش کنیم جاهلت به قله رسید.
سرنوشت افغانستان و ما به هم گره خورده است. اینرا من نمیگویم شما میگویید و خیلی هم درست میگویید. برادر تو را باید دوست داشت.
هموطنان هزاره باید اولتر از همه به محقق و خلیلی و اکبری و دیگر ستمگران و خون خوران ملیت خود نفرین بفرستند و علیه شان برخیزند که خاینان اصلی به این ملیت زحمتکش هستند و از رنج و محرومیت و ستمکشیدگی آنان سو استفاده کرده برای رسیدن به مقام و پول و قدرت از هیچگونه عمل ناشرافتمندانه و خاینان ابا نمیورزند. به رژیم خون خوار ایران خود را فروختند و امروز هم در کابینه مید ان سی آی ای آقای کرزی میخرامند.
این وطن زمانی وطن خواهد شد که هرکدام اول با خاینان منسوب به ملیت خود مقاطعه و حساب و کتاب کنیم تا روزی بتوانیم در صلح و آرامش و برادری و برابری بسر بریم.
پشتونها باید با ملاعمر و سیاف و گلبدین و حضرت علی و دیگر ستمگران و خونریزان پشتون مبارزه کنند، تاجیک ها مقابل ربانی و فهیم و قانونی و مجددی و دیگر کثافت های تاجیک برخیزند، ازبیک ها با دوستم و دیگر پهلوان پنبه های ازبیک تصفیه حساب کنند و ....
وقتی این ستمگران و وطنفروشان و قاتلان میدان را خالی بیابند، دیگر موقع نخواهند یافت که زیر نام مردم علیه مردم حکومت کنند و تخم نفاق و هرزگی و جهالت و بربختی و فرومایگی بکارند.
مردم نادار و ستم دیده تمامی ملیت های افغانستان همه برادر اند و کارد ستمگری حاکمان را تا مغز استخوان خود حس میکنند. خوشا روزی که همه متحدانه علیه حاکمان چه پشتون و چه تاجیک و چه هزاره و چه ..... برخیزیم
آقاي معين راست مي گي، اگه محروم نمي بودي شپش خوده بالاي مردم نمي فروختي، اگه محروم نمي بودي ده سر مردم ميخ نمي زدي،اگه محروم نمي بودي همديگر را در كوهاي هزاره جات نمي كشتيد و نمي خورديد.
بله، آغای معین
کشیدن پایۀ بحث به عمومیات وسیله خوبیست برای حاشیه روی مغرضانه و نظر اندازی دقایق موضوع.
محرومیت رنجیست، ولی تجاوز را نمیتوان چنین معصومانه پنداشت. تجاوز کوچیها تجاوز است، ولی در صورتیکه شکایت خودرا قبلاً به سمع مسؤولین نرسانیده باشند، و یا هم از چراگاههای غصب شدۀ خود پا فراتر نهاده باشند.
ولی اینکه بگوییم، میخکوبی علتش محرومیت بود، خود جنایت است.
علتها را با معلولها خلط نسازید، و نه هم علت معلول را تبرئه مینماید. آری بگویید، آن حادثه وقتی بروز نمود که گروهی از این طایفه چراگاههای گروهی از آن را غصب نمود، که منجر به چنین ردفعل شد. خوبی این چنین تحلیل درینست که از حاشیه رویهای مغرضانه اجتناب شده است.
ولی اگر نداشتن پول برای ستادن کفش باعث شد تا شخصی شخص دیگریرا بکشد، و کفش وی رابرباید، درینجا نمیتوان مسؤولیت را به دوش جبر دوران، قهر فلک، نبود عدالت، و شیوع فقر انداخت. اولتر از همه باید بحث مجرم و جرم وی را به میان کشاند. چون این نحوه ایست، عملیتر و واقعیتر.
و ما علینا الا البلاغ
نوشته ای آقای معین را می توان یک مصلحت اندیشی خوبی دانست اما نه گویای واقعیت های افغانستان است و نه گویای موارد حقیقت. در اینکه کوچی ها هم محروم اند شکی نیست. در اینکه پشتونها محروم اند هم شکی نیست. اما آیا می شود تجاوز را با محرومیت توجیه کرد؟ دولت چگونه این مردم را باسواد کند در حالیکه یکی پی دیگر مکتب های را که با هزار زحمت درست می شود در جنوب و جنوب شرق آتش می زنند؟ آیا فکر می کنید که فقط دولت مجرم است؟ مثلا اگر شما رییس جمهور باشید با مردم وحشی که در قرن بیست و یکم مکت را آتش می زند، معلمان و شاگردان را می کشند چه کار می کنید؟ آیا تولید مواد مخدر را می توان با ناداری توجیه کرد؟ مگر مردم ولایت های دیگر بیشتر از هلمند محروم نیستند؟ چرا آنها 95% مواد مخدر دنیا را تولید نمی کنند؟
من فکر نمی کنم که تجاوز و ظلم کوچی ها کاری به محرومیت شان داشته بشد. این بر آمده از توحش شان است. افغانستان را رها کن. این قوم در پاکستان چه کرده است؟ وزیرستان پاکستان هم مرکز جهل و توحش و ترور است. همین مردم پاکستان را هم بد بخت کرده است. مناطق قبیلوی پاکستان از وحشی ترین مناطق دنیا است. مردمان قبیلوی اصلا تمدن پذیر نیستند. آنهای شان که آدم شده اند به خاطر این است که با فارسی زبانها و یا اردو و ... زبانها در آمیخته اند. در تمام دنیا این قوم را وحشی تر از اقوام جنگل نشین آفریقا می دانند. ما حد اقل به هزار سال دیگر وقت نیاز داریم که اینها به قرن بیست و یکم برسند. تا آن وقت دیگر مردم شاید کره زمین را ترک بگویند. زندگی با شتر چیزی به انسان یاد نمی دهد. دولت اگر تمام مکتب های دنیا را در مناطق قبیلوی افغانستان بیاورد باز همه را آتش می زنند. شما مردم خود را فریب ندهید. اینها به منطق و دلیل و انسانیت نمی فهمند.
معین عزیز!
افتخار به تو و به دوستی که با تو دارم...در تحلیلت به بنیادی ترین نکات تشنج نهایت عالمانه و منطقی اشاره میکنی. احساست عالی است. به امید روزیکه قدرت و صلاحیت خدمت بهتر و بیشتر به تمام مردم افغانستان را داشته باشی. ای کاش که مردم دانا و شخصیت های ملی چون خودت نقش اساسی را در ساختارهای سیاسی بدوش میداشتند آنگاه امید به آینده این کشور موجود میبود.
this site is becoming a joke, there is nothing serious, nothing scholarly, nothing of interest to view. it’s all about ethnic warfare, personal and family complexes, slander and character assassination. i will stop reaidng and i urge others to stop wasting their time,. go and read a book and learn something. mirhazar and his gang of gizabi type rawa rejects are a disgrace in the name of journalism and afghnyat. they dont even considr themsleves as afghan. let’s try another website with more intellect. this is for children who like to play anarchy. by the way what happened to the milion dollar that the intelletual afghan ambassador in USA cannot account for? did he buy hambyrgers or hotdogs? or invested it in stock? let’s find out.
آقای معین!
1- واقعا فکر میکنی پشتونها در طول تاریخ کشور اوغونستان محروم بوده اند؟ رفاه و مکتب برایشان نداده اند؟ آنها که با افتخار به ریش و لنگی و بینی بلند و نام اوغونستان بر دیگران ظلم و تجاوز روا داشته اند از محروم بوده اند؟ زمین های جنوب محرومیت را نشان می دهد یا زمین های مناطق مرکزی؟ ظلم و تجاوز و غصب زمین و اموال مردم از جانب کدام مردم بیشتر صورت گرفته است؟ از زمین داران جنوب یا از بی زمینها و جوالی های مناطق مرکزی؟ درنوشته ات پای بر وجدانت گذاشته ای و مظلومیت و قربانی های چندصدساله محرومان افغانستان را نادیده گرفتی. آقای معین هزاره ها چی زمانی گرگ شده و بر مناطق جنوب هجوم برده درحالیکه همه میدانند که از محروم ترین مردمان کشور اوغونستان هزاره ها بوده و است. آنهایی که به رهبران هزاره خرده گرفته که خود را به ایران فروخته است و ... رژیم آخندی ایران را یاد می کنند:
1- ظلم ها و تجاوزات و غصب کردنها در تاریخ افغانستان بوده است ولی رژیم آخندی ایران عمر کمتر از 30 سال دارد.اگر می گویید افغانستان یک کشور سی ساله است یک بحث دیگر است.
2- کدام حاکم پشتون در تاریخ کشور افغانستان بدون خود فروشی به شوروی یا انگلیس ... برافغانستان حاکم بوده و ظلم و تجاوز و غصب نکرده است؟
3- مبلغین میخ کوبیدن و رقص مرده و شپش فروشی هزاره ها همانهایی نیستند که می خواهند رقص میری بر هزاره ها و دربند شده های حاکمان و غاصبان گذشته، کله منار ساختن از کله های مردم قربانی برای ایجاد وحشت و ترس توسط حاکمان پشتون و ... بازگو نشوند.
3- آیا مناطق شمال و مرکزی محرومیت ندارد و دلیلی موجه است که بر دیگران هجوم بیاورند. و آیا نعیم کوچی و امثالش را رفاه ندیده و مکتب ندیده حساب میکنی که از هجوم و تاراج کوچی ها حمایت کرده که حتی سندهای نامشروع دوران غصب و مباح دانستن جان و مال هزاره ها را دلیل هجوم وحشیانه کوچی ها می داند و حتی تهدید می کند اگر شما هزاره ها کوچی ها را نگذارید که از کشت تان و از خانه های تان استفاده کند ما میدان شهررا بر شما می بندیم و...
آقای معین لطفا به گذشته نگاه کرده و به وجدان تان مراجعه کنید بعد بنویسید.
آنلاین : فردای روشن
آرادمنش :
آغاي نويسنده . (( چيزيكه عيان است چي حاجت به بيان است ! )) در مقاله تان كدام موضوع جديد نيافتم همه اش مانند روز هاي تابستاني روشن و اشكارا . كاشكي ميشد چيزي جديد و جالب مينوشتيد.