صفحه نخست > خبر و گزارش > قربانیان جشن قربان!

قربانیان جشن قربان!

سالانه ميليون ها تن برای حج به عربستان سعودی می روند و در اين راه ميلياردها دالر خرج می کنند که بيشتر اين پول به جيب شیوخ عرب می رود.
يكشنبه 29 نوامبر 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

کابل پرس?: جشن یا عید قربان یکی از جشن های تاریخی مسلمانان است که همه ساله در کشورهای اسلامی برپا می شود. جشن قربان در افغانستان در کنار جشن فطر و جشن باستانی نوروز از اهمیت خاصی برای مردم برخوردار است. طبق روایات اسلامی هنگامی که ابراهیم پيامبر قصد داشت به فرمان خداوند، فرزندش اسماعیل را قربانی کند، گوسفندی به امر خداوند برایش فرستاده شد و ابراهیم بجای اسماعیل گوسفند را قربانی کرد.

به منظور گرامیداشت روزی که ابراهیم، اسماعیل را به فرمان خداوند می خواست قربانی کند، کسانی که به حج می روند و حاجی می شوند، روز دهم ماه ذی الحجه قمری، دست به قربانی کردن می زنند. مبنای قربانی کردن علاوه بر گرامیداشت یاد ابراهیم و اسماعیل، توزيع گوشت قربانی که معمولا شامل گوسفند و گاو شتر است، میان تهيدستان می باشد. علی رغم آنچه به عنوان فلسفه ی قربانی کردن ياد می شود، بر اساس اخبار و گزارش های مختلف، حج حاجيان و قربانی کردن آنان، به تجارتی پرسود برای شیوخ عرب تبديل شده است. شیوخ عرب يکی از حاميان اصلی ارتجاع در کشورهایی مانند افغانستان می باشند که گروه های تروريستی با کمک های مالی آنان، فعالیت های گسترده ای را علیه منافع مردم روی دست گرفته اند.

عکس از رویترز

شیوخ عرب، تروريستان را با بهانه های مختلف مانند مقابله با حضور نیروهای شوروی وقت و اکنون به دليل ممانعت از حضور نيروهای بين المللی و نيز جلوگيری از عدول از ارزش های اسلامی، تشویق به جهاد و کشتار در افغانستان می کنند. در همين حال شیوخ عرب و وابستگان آنان دارای بهترین روابط تجاری و سیاسی با کشورهایی که آنان را کافر می پندارند می باشند. جهاد در افغانستان واجب است و هر از چندگاهی ملایان وابسته به کشورهای عرب، فتواهایی را برای جهاد در افغانستان صادر می کنند و اما جهاد در عربستان، کويت، امارات، اردن، عمان، بحرین و...ممنوع است؛ گرچه شهرهایی مانند دوبی به مراکز سکس و تجارت تبديل شده باشد.

طبق فرمان های اسلامی، حج بر همه ی افراد واجب نيست و شروط خاصی مانند داشتن توان مالی برای حج گذار و اعضای تحت سرپرستی اش و سلامت حج گذار برای به حج رفتن در نظر گرفته شده است.

سالانه ميليون ها تن برای حج به عربستان سعودی می روند و در اين راه ميلياردها دالر خرج می کنند که بيشتر اين پول به جيب شیوخ عرب می رود. ميليارها دالر در حالی در عربستان سعودی به مصرف می رسد که اين کشور يکی از ثروتمندترين کشورهای جهان است و بيشتر کشورهای اسلامی و بيشتر مردم کشورهایی که درصد بالای حج گذاران همه ساله از آنجا به عربستان می روند، زير خط فقر بسر می برند.

عکس از اسوشیتد پرس

نمونه ی واضح و مشخص چنين کشورها و حاجيان، کشور افغانستان و حاجيان آن است. افغانستان يکی از فقيرترين کشورهای جهان محسوب می شود. در افغانستان ميليون ها تن بیکار هستند و شغلی ندارند. ميانگين درآمد سالانه ی کسانی که صاحب شغل هستند نيز از هزار و دوصد دالر آمريکایی در سال تجاوز نمی کند. اين در حالی ست که بسیاری از کارمندان حدود ششصد دالر آمريکایی در سال معاش دارند و بسیاری از آنان نيز ماه هاست معاش خود را دریافت نکرده اند.

و اما در عربستان، ميانگين درآمد در اين کشور سالانه بيش از پانزده هزار دالر آمريکایی ست. بسیاری از شغل ها نيز سالانه بين بيست تا چهل هزار دالر آمريکایی درآمد دارد.

تعداد زيادی از کسانی که از افغانستان به حج می روند، توان مالی چندانی ندارند و بسیاری از آنان با قرض از ديگران راهی عربستان می شوند. آنان تا سال ها نمی توانند قرض و باقی داری خود را بپردازند.

در کنار اين تعداد افراد، کسانی هم هستند که بدليل وابسته بودن به مقامات بلندپایه ی افغانستان راهی حج می شوند. تعداد زيادی هم هستند که با پول بدست آمده از راه اختلاس و قاچاق مواد مخدر به حج می روند. حاجی شدن اين افراد به نوعی پوششی برای مخفی کردن آنچه انجام می دهند محسوب شده و از احترام ميان مردم برخوردار می شوند.

حاجی صاحب حاجی صاحب...

واژه های کلیدی

دين، عقايد و باورها
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • معلومات بسیار عالی و مفید! منظور نویسنده شاید این باشد که با نرفتن مسلمین به حج مشکلات کشور های اسلامی بکلی حل خواهد شد... و تروریزم یک پدیدۀ کاملاً عربیست نه غربی-عربی!

    نویسنده ی محترم بهتر است به دنبال راه حل دیگری باشند چرا که اکثریت مهاجرین ما (شاید خود نویسنده مطلب فوق بیشتر از همه) در اروپا، امریکا، استرالیا و ... معادل مصارف حاجی صاحبان و حتی بیشتر از آن را برای خریدن کوک، فانتا، پپسی، ودکا، جک دانیال، تکیلا، انواع دیگر مشروبات الکلی، چرس، چلم، تریاک، و بیر و دارو ها نشه آور دیگر میدهند و یا با خرید و مصارف بیجای خود جیب غول های غربی را به عوض غول های عربی پُر میکنند... پس فرق اینها با آنها در چه است؟!

    به عبارۀ دیگر اگر یک فرد در افغانستان با پول نامشروع، قرض و ... به حج میرود، در مقابل نویسنده و هم قطاران وی در غرب به سیاحت و خوش گذرانی میپردازند... پس تفاوتش در چیست؟!

    نتیجه: جهالت اسلامی و جهالت غیراسلامی هردو جهالت است و انسان جاهل در هر کجای عالم با هر مفکوره و عقیده ی که باشد بازهم جاهل است.

  • به نظر من نوشیدن مشروبات چون جک دانیل , تقیلاه , ودکا و یا استفاده از مواد مخدره مانند چرس و تریاک کاملاء از فیشن افتاده است . یک عده کارگر روسی و یا برازیلی ویا نگرو در خانه های اپارتمانی از این مخدرات و مسکرات استفاده مینمایند و در مجموع عوام الناس حتی از نوشیدن کوک ابا میورزند . امروز همه دانش کافی در استفاده از مواد خوراکی و نوشیدنی ها دارند و شاید بعضی خانواده ها در شام های جمعه از وین استفاده مینمایند , , شاید انهم گلاسی برای شستشوی چربی از خون .. بهر حال بعضی ها با مسایل مذهبی چون عید و مراسم نکاح و غیره مانند ( مقدسات ) بر خورد میکنند , در حالیکه مسله عید و تروریزم شاید هیچ ربطی به هم نداشته باشند . . . و لی از شدت بی صبری به جواب گفتن فراموش میکنند که از علاقه و مناسبات خودشان نسبت به مثلاء عید قربان حرف زده دفاع نموده اند . کجا نوشیدن بوتل جک دانیل توسط یک کارگر افغان در نیویارک و کجا قرض نمودن یک بدبخت دیگر در قعر زد و خورد زنده گی در دور افتاده ترین قشلاق افغانستان برای رفتن به سعودی عربیه و کشتن یک عدد گوسفند بی چاره و برگشتن به خانواده که همه اعضای ان دست از پا دراز تر روز شماری مینمایند که نان آور خانواده از حج که اصلاء رفتن به ان ضرو نیست کی برمیگردد ؟؟؟؟ و یا بر عکس کسی که متیقن است که خداوند بخشنده است , مثلاء ( گل اغا شیرزوی کسی است که اگر در قوانین اسلامی برای جرایم که نموده اگر بدن او را قطعه قطعه کنند باز هم برای اجرای چند تا حکم دیکر گل اغا شیرزوی بدن کم میاورد ) به حساب ویا به اصطلاح در موقع جرم قاچاقاق تریاک توسط طیارات امریکایی به امریکا دستگیر نشده و دستش قطع نشده , حالا برای گرفتن بخشش برای این جنایت خود راهی حج میشود و چند تا گوسفند میکشد و برمیگردد به کابل . البته کسانی که گل اغا را میشناسند , که اکثر مسلمان هستند . . فکر میکنند که خدا خواسته بودیش که رفت و گناهای تریاک ها و قتل های که نموده بود بخشیده شده , و حالا , , , گل اغا شیرزوی , , ریش دراز تر از قبل میگذارد , , تسبیح دراز تز بدست میگیرد و ادا ها و اطوار ملایی در میاور . .مثلاء در هر بلند شدن از روی تشک و یا چوکی میگوید ( یا الله ) و یا هر وقت از زینه برود بالا ( الله اکبر ) را ورد زبان میکند , خلاصه گل اغا شیرزوی که یک قاتل و قاچاقچی مشهور بود بعد از بر گشتن از حج چنان فیلمی از خود میسازد که پناه بر شیطان الرجیم . . بهر حال من اصلاء نظر دارم که حج از پنج بنای مسلمانی باید بیرون کشیده شده منسوخ گردد . این حرکات مجنونانه کشتار حیوانات از لاابالی بودن قوانین اسلامی بیان میکند , همچنان که با اسقاط و خمس و جزیه و خیرات ذکات نمیشود اقتصاد یک کشور را چرخاند , این اصول دقیانوسی مانند بت های خیالی میباشد که ابراهیم انها را میشکست و میگفت که چون این بت ها از خود نمیتوانند دفاع کنند پس خدا نیستند , بت خیالی مسلمانان هم مانند بت های که ابراهیم میشکست خیالی است و هیچ قدرتی برای دفاع از خود ندارد , به نظر میرسد که انتقاد نمودن به مراسم مسلمانا ن اعتقاد شان را تضعیف میکند و میترسند که سر عقل بیایند و بت نامریی و یا بت های که در اسمان ها از خود قدرت دفاعیی ندارند و تخیلی هستند در بت خانه تجسمات شان بشکند و خود را تنها و بی یارو مدد گار بیایند . در حالیکه شروع اعتقاد به اعتماد بنفس از همان جا است .

  • بعضی ها فکر میکنند که با کوبیدن عقاید مسلمین، پیروز میدان هستند در حالیکه در طول 14 قرن گذشته ثابت شده است که بازندۀ اصلی همینها بوده اند.

    اینها فکر میکنند که دیگران کور هستند و نمیبینند که منتقدین اسلام و احکام اسلامی در غرب چه میکنند و چه مینوشند... مانند کبک سر را زیر خاشاک نموده و فکر میکنند دیگران هیچ نمیبینند و نمیفهمند.

    و قابل ذکر است که ذبح حیوانات مختص مسلمین نیست و منتقدین این مسئله با چشم سفیدئ وافر گوشت خوار بودن اکثریت مردم غیر مسلمان جهان را نادیده میگیرند که نهایت وقاحت این افراد را نشان میدهد.

    در همین کابل پرس? هزاران بار در مورد فسلفه ی احکام اسلام مباحث گوناگون شد و بیشتر از این "یاسین خواندن در گوش الاغ" خواهد بود.

    و اینکه گل آغا شیرزوی چه کار میکند یا نمیکند بیشتر از مسلمین و اسلام به منافقین، شیاطین، اوباما و غرب مرتبط است چرا که منافقینی چون گل آغا به همه ی جهان معلوم است که ظاهر اسلامی دارند و باطن شیطانی... شیطنت و منافقت آنها وقتی ثابت میگردد که اوباما از واشنگتن به جلال آباد میرود تا با گل آغا ملاقات کند...!

    قرض کردن و به حج رفتن را من برای اولین بار است که میشنوم و نویسنده و منتقدین محترم اگر کدام سند و مدرکی در این مورد دارند لطف نموده و در همین صفحه ارائه دهند با آنکه عجیب نخواهد بود اگر مردمیکه طالبان غربی و امریکایی را به صفت مجاهدین اسلام میپذیرند چنین کاری کنند.

    مکتب اسلام پایدار بود، است و باقی خواهد ماند و بیدی نیست که با این باد ها بلرزد اگر چه منافقین و نوکران اجانب خود را با لباس اسلامی مزین کنند و جنایات خود را با لوای اسلامی بپوشانند.

    • به خوبی دیده میتوانید که زنده گی برای مسلمانان با قراان به جهنمی تبدیل شده که هیزمش از جسم و جان خود مسلمانان است . این بگونه سنگ تهداب اسلام است . شاید تاریخ را نخوانده اید که محمد کارد را به گلوی بچه صغیر میگذاشت و پدران و مادرا را مجبور به مسلمان شدن مبنمود . حالا شما خود اگر تیغی به گلوی اولاد شما گذاشته شود از اسلام بر نمیگردید . افغانها به زور مسلمان شدند ورنه مسلمانان سر اولاد های انها را میبریدند و خانه ها را اتش میزدند و زن ها را بیوه میساختند و مرد ها را دست و پا میبریدند . وحشت و بربریت که اسلام در افغانستان بر پا نموده بود از قتل عام چنگیز زیاد تر بود . این اشتباه خدایی بود که از میان بت پرستان پیغمبر انتخاب نمود برای کسانی که قبلاء به خدا اعتقاد داشتند , بهر حال اسلام از بده تولد قربانی از بشریت گرفته است . جالبت این است که سکنر مقدونی , ناپلیون , چنگیز همه کشتن و سر بریدند و رفتن پی کارشان ولی اسلام هنوز هم دست از کشتار بر نداشته است . و محمد و علی عمر و ابوبکر هنوز هم میکشند .

    • "... محمد کارد را به گلوی بچه صغیر میگذاشت و پدران و مادرا را مجبور به مسلمان شدن مینمود..."

      برای ادعای فوق کدام سند تاریخی دارید؟ مهربانی کنید و بنویسید.

      ثانیاً جهنمی که در کشور های اسلامی ساخته شده، علت اصلئ آن، خدایان جناب عالیست (بوش، بلر، اوباما، برون و غیره). در قدیم نیز از جنگ های صلیبی گرفته تا به جهان گشایئ کشور های اروپایی بلخصوص بریتانیای کبیر، این خدایان شما بود که آتش جنگ افروخت و میلیون ها انسان بیگناه را به خاک و خون کشانیدند.

      در تمام کابل پرس? نمیتوان یک حرف مستند و موثق را از قلم جناب عالی بر ضد اسلام پیدا نمود. تمامئ نوشته های شما منشأ میگیرند از روده و شکم تان و منعکس کنندۀ عقده های ابوجهل گونه ی شما هستند.

      آن کسانیکه به زور مردم را به قبولئ اسلام وامیداشتند و غارت میکردند... مانند شما و گل آغا شیرزی در پی چور و چپاول و منافع شخصئ خود بودند (وقتیکه شما میگویم به این معنیست که شما و خدایان شما یعنی کشور های استعمارگر و دزد یکی هستید به دلیل اینکه شما از اعمال آنها پشتیبانی میکنید و جنایات آنها را تأیید نموده و یا لااقل نادیده میگیرید). 

    • به طور مثال محمد بن قاسم برای قتل عام مردم جنوب شرق اسیا نیامده بود مگر ؟ و یا طارق مانند دزد شب ها با کشتی ها به اسپانیا حمله ننموده بود ؟ و یا در مقام قادسیه در جنگ فتح الفتوح عمر و ابو بکر حسن و علی و محمد خانواده یزد گرد سوم را به اسارات نبرده بود و میخواستد در مسجد به دختر بزرگ یزدگرد تجاوز نمایند که محمد با صدای قهر امیز به عمر گفته بود که : مردم از در و دیوار نگا میکنند , , دست نگه دار . بعد از دختر یزد گر خواسته بود که یکی را برای خودش انتخاب کند . . دختر یزد گرد که میدانست که نجابت خانواده گی او در معرض خطر است بر سر اولین شخص که حسن بود دست گذاشت و از مجبوریت زن او شد و از او اولاد های چون زین العبدین بیمار و دیگر بیماران به وجود امد . شاید یادتان رفته که سلاطین پای بوس و غوله مال بعد از مردن محمد روزی 80 سیر افغانی نخ از گردن هندو های بدبخت برگشته جمع مینمودند . . میدانید معنی نخ جمع نمودن یعنی چه . یعنی روزی هزار ها انسان بی گناه که از خود مقدسات داشتن و نمیخواستند مسلمان شوند کشته میشدند به خاک و خون غلطانده میشدند و نخ های که به رسم هندو به دور بدن خود انداخته بودند توسط این جانیان و وحشی ها جمع اوری میشد و به دربار سلطان خوان خوار پیش میگرید .

    • در کدام کتاب، کدام جلد، کدام صفحه این افسانه های نوشته شده؟ در آینده مهربانی کنید و مستند حرف بزنید و گرنه هر کس میتواند افسانه بگوید... واقعاً که هزار (بُز) هستید.

    • رفیق خان !

      وقت مرا ضایع نساز . برو پشت کارو با و غعریبیت .

    • توفیق عزیز هروقتی جدال تان را با دیگران میبینم باین نتیجه میرسم که اگر کسی از خوب ویا بدی چیزی بنویسد شما در مقا بلش قرار میگیرد و برای هیچ معضله ای راه حلی نداشته اید وصرفا پرخاشگرانه عمل میکنید خاصتا بدون درنظر داشت انکه شخصی چه طرز تیوریی رادنبال میکند شما انرا با انگشت انتقاد نشانه گرفته وانان را طرفداران ویا نوکران بوش، بلیرو امثالهم خطاب میکنید که ممکن فرد متذکره به همان اندازه با سیاست های انها مخالف باشد که شما هستید. امدیم راجع به رفتن حج ایا شما باین باور هستید که درشرایط فعلی که ملیون ها انسان گرسنه وطن ازفرط گرسنگی رنج میبرد واز گرسنگی وبرای زنده ماندن دیگر اعضای فامل یکی ازجگرگوشه های خود را که همان پسر بزرگ خوانواده که هشت سال سنی بیشتر نداردبفروش میرساند که انرادرتلویزیون فارسی بی بی سی شاید دیده باشید ویا شاید ازدوستان شنیده باشید اگرندیده یا نشنیده اید درجستجویش باشید پیدایش میکنید وتمام موسسات خیریه جهانی بکمک شتافته ونمیتوانند بازهم ازفاجعه جلو گیری کنند ومردم بازهم ازگرسنگی رنج میبرند ایا ازین هم مدرک میخواهید اگرمیخواهید چشم بصیرت بازکنید که باچشم ظاهر فقط چیزهای نزدیک را میتوان دید نه دور را خوب بااین حال بازهم توصیه ای شما برین است که سالانه سی هزار حاجی ازکشور گدایان وسوخته گان هر کدام حداقل سه هزار دالر که مبلغ مجموعی ان نود ملیون دالر میشود مصرف کنند تااینکه پیشوندی براسم شان که همان حاجی باشد اضافه کنند وبس وازپول مصرفشده انها عربهای که هتل های مجلل درمکه ومدینه ساخته اند پول های کلانی به جیب بزنند وبرای عیاشی وخوش گذرانی دربهترین تفریح گاههای دنیا بروند وازهمان پول ها مصرف نموده وضمضمه کنان با خود بخوانند که خدایا احمق هایت رازیاد کن همین طور است نه ؟ شاید شما برایم استدلال کنید که مثلا دراروپا هم سالانه ملیون ها دالر مصرف مواد الکلی میکنند باید برایت بگویم که دست گدایی تا بحال بطرف کدام مسلمان درازنکرده اند اما متاسفانه دست من وتو پیش هر مسلمان ونا مسلمانی دراز است اگر بگوییم که دست من نیست بسیار بی انصافی است دست وطن که همان مادر همه به حسلب میاید دراز است انهم ازبی خردی ماست درینجا بد نیست شعری از شاعر پارسی گوی فردوسی را بسرایم.
      به یزدان که ما گرخرد داشتیم
      کجا این سر انجام بد داشتیم

    • هزار بُز که با حرف حق حساسیت دارد، فلهذا فرار را بر قرار ترجیح داد... اما کسانیکه سنگ خرد وعقل را به سینه میکوبند بدانند که من هیچگاهی 30 هزار یا 30 نفر از هموطنانم را در موجودیت فقر حتی در خانۀ همسایه های آنها، به حج رفتن تشویق نکرده ام... اینکه ثروتمندان آنها پول شانرا میخواهند چگونه مصرف کنند به من وشما چه؟ آنها میدانند و عقیدۀ آنها، همانطوریکه در زیر مثال های از مصارف همنوعان غربئ خود خواهم آورد که چگونه وتا به چه حد مصرف میکنند.

      اهمیت اساسئ مراسم حج صرف نظر از جنبه های معنوئ آن، در این است که متضمن اتحاد (ولو ظاهری) مسلمین است. با آنکه اسلام امریکایی و انگلیسی (وهابیت) از بعد سیاسئ حج منکر است، اما حج واضحاً یک عمل عبادی-سیاسیست.

      احکام اسلامی واضح و روشن است، اینکه بعضی ها نمیفهمند و مولوی های امریکایی و انگلیسی آنها را به راه غلط رهنمایی میکنند و مکاتب آنها را به امر پنجاب، کاخ سفید و خانه ی شماره ده به آتش میکشند تا آنها نسل اندر نسل بیسواد و وابسته باقی بمانند... دیگر گناه اسلام نیست.

      اسلام یک مکتب است که فقط و فقط در صورت درست عملی شدن احکام آن، خوشبختی و سعادت پیروان خود را بیمه میکند.

      هدف اصلئ من مبارزه با تبلیغات منفئ اسلام ستیزان است که برای کوبیدن اسلام و مسلمین از هیچ وسیله ی دریغ نمیکنند. گاه تحریف تاریخ میکنند و گاهی با دروغ های شاخ دار، مسئولیت اعمال دزدانی چون گل آغا شیرزی (که بندۀ اوباماست و حاجئ کاخ سفید) و سایر گل آغا های تاریخ 14 صد ساله ی اسلام را به دوش اسلام میآندازند.

      قابل ذکر است که همان اروپایی که شما به آن افتخار میکنید، بجای تگدی، برای قرن های متمادی سرقت و غارت مسلحانه میکند... نمونۀ خوبش بریتانیای بزرگ است که کسب پدری اش دزدی در دریا ها و خشکه بود و است.

      میگذریم از اینکه این گل های سر سبد فعلاً در عراق و افغانستان چه میکنند...

      پس معلوم میشود که به اصطلاح خرد جویان اسلام ستیز ما، حتی تاریخ معاصر کشور های ثروتمند غربی که خواندن و دانستنش مانند خواندن و فهمیدن یک داستان است را نمیدانند چه رسد به مسائل علمی در عرصه ی اقتصاد. بطور مثال راه حل های پیشنهادئ عالی جنابان که با تقریباً 100 میلیون دالر مخارج حجاج میخواهند فقر و گرسنگی را از کشور افغانستان ریشه کن نمایند.

      این در حالیست که مصرف یک دقیقه جنگ غربی ها (خصوصاً امریکا) فقط در دو کشور افغانستان و عراق و بر علیه دشمنان نامرئی و موهومی، بالغ بر 500،000$ میباشد.

      حال سوال پیدا میشود که آیا در امریکا و سایر بلاد غربی یک نفر به اندازۀ هموطنان ما که مدعئ خردمندی هستند، پیدا نمیشود که حساب و کتاب این مخارج سرسام آور و حتی غیر قابل شمارش را نموده و منتی بر ما بیسواد ها بگذارند؟

      از مصرف میلیارد ها دالر در قمار خانه ها، مراکز فحشا، فساد، عیاشی های گوناگون، و خرید های بی مورد و کاملاً غیر ضروری اگر بگذریم، تنها ارزش غذا و خوردنی هاییکه سالانه در ایالات متحده بدون استفاده دور انداخته میشوند، بیش از 43 میلیارد دالر است. حالا بگذریم از هزینه ی های زیست محیطئ که این عمل مردم روشنفکر امریکا بر کرۀ خاکئ ما تحمیل میکنند.

      شاید بازهم مدعیان خردمندی بگویند که، "ما چه کنیم؟ خودشان پیدا و خودشان مصرف میکنند!". اگر چنین است، پس چرا همین اصل را در مورد حجاج افغانستان قبول نمیکنند؟

      آیا این سیاست "یک بام و دو هوا نیست" که اصراف روزمره و حماقت مداوم غربی ها (که سالانه فقط در یک کشور به ده ها میلیارد دالر میرسد) را با دلایل پیش پا افتاده و به دور از عقل و منطق توجیه کنیم اما عمل حج را که اکثریت مطلق مسلمین در تمام عمر خود فقط یکبار انجام میدهند (با هزینه ی قریب به 3 هزار دالر امریکایی) را به شدت تمام محکوم نماییم؟

      این نه تنها سیاست "یک بام و دو هواست" بلکه نشانه های واضح و روشن منافقت و دو رویی این مدعیان خردمندیست.

      در حالیکه ایالات متحده و سایر هم پیمانانش قرن های متمادیست که با چور و چپاول سایر کشورها از امریکای لاتین گرفته تا به افریقا و آسیا به این ثروت باد آورده دست یافته اند و دستمزد مردم این کشور ها از ناحیۀ زحمات و تلاش های شبانه روزئ آنها نقش به مراتب کوچکتری داشته و در آمد سرانه ی آنها بخش کوچکی از عایدات غیر قانونی دولت ها و حاکمان آنها را تشکیل میدهد.

      ارزش اسلام عزیز آنوقت ثابت میشود که مدعیان خردمندی اعمال دشمنان اسلام (کمونیزم و کاپیتالیزم) را زیر ذره بین خرد و عقل قرار داده و قبل از تهمت زدن به اسلام و یاوه گویی های بیهوده علیه این دین، کمی تعقل و تفکر کنند.

      با تأسف ما در کشور خود بیشتر مدعیان خردمندی داریم تا خردمندان واقعی. لازم است بدانیم که بعضی از این جلآلتمابان، کمونیست تشریف دارند و گاهی با ندای ضد کاپیتالیستئ اسلام نیز همنوا میشوند. غافل از اینکه کمونیزم در اواخر دهۀ هشتاد قرن بیستم امتحان نهایئ خود را داد و نتایجش نیز در دفتر تاریخ برای همیشه درج گردید.

    • هزار بُز که با حرف حق حساسیت دارد، فلهذا فرار را بر قرار ترجیح داد... اما کسانیکه سنگ خرد وعقل را به سینه میکوبند بدانند که من هیچگاهی 30 هزار یا 30 نفر از هموطنانم را در موجودیت فقر حتی در خانۀ همسایه های آنها، به حج رفتن تشویق نکرده ام... اینکه ثروتمندان آنها پول شانرا میخواهند چگونه مصرف کنند به من وشما چه؟ آنها میدانند و عقیدۀ آنها، همانطوریکه در زیر مثال های از مصارف همنوعان غربئ خود خواهم آورد که چگونه وتا به چه حد مصرف میکنند.

      اهمیت اساسئ مراسم حج صرف نظر از جنبه های معنوئ آن، در این است که متضمن اتحاد (ولو ظاهری) مسلمین است. با آنکه اسلام امریکایی و انگلیسی (وهابیت) از بعد سیاسئ حج منکر است، اما حج واضحاً یک عمل عبادی-سیاسیست.

      احکام اسلامی واضح و روشن است، اینکه بعضی ها نمیفهمند و مولوی های امریکایی و انگلیسی آنها را به راه غلط رهنمایی میکنند و مکاتب آنها را به امر پنجاب، کاخ سفید و خانه ی شماره ده به آتش میکشند تا آنها نسل اندر نسل بیسواد و وابسته باقی بمانند... دیگر گناه اسلام نیست.

      اسلام یک مکتب است که فقط و فقط در صورت درست عملی شدن احکام آن، خوشبختی و سعادت پیروان خود را بیمه میکند.

      هدف اصلئ من مبارزه با تبلیغات منفئ اسلام ستیزان است که برای کوبیدن اسلام و مسلمین از هیچ وسیله ی دریغ نمیکنند. گاه تحریف تاریخ میکنند و گاهی با دروغ های شاخ دار، مسئولیت اعمال دزدانی چون گل آغا شیرزی (که بندۀ اوباماست و حاجئ کاخ سفید) و سایر گل آغا های تاریخ 14 صد ساله ی اسلام را به دوش اسلام میآندازند.

      قابل ذکر است که همان اروپایی که شما به آن افتخار میکنید، بجای تگدی، برای قرن های متمادی سرقت و غارت مسلحانه میکند... نمونۀ خوبش بریتانیای بزرگ است که کسب پدری اش دزدی در دریا ها و خشکه بود و است.

      میگذریم از اینکه این گل های سر سبد فعلاً در عراق و افغانستان چه میکنند...

      پس معلوم میشود که به اصطلاح خرد جویان اسلام ستیز ما، حتی تاریخ معاصر کشور های ثروتمند غربی که خواندن و دانستنش مانند خواندن و فهمیدن یک داستان است را نمیدانند چه رسد به مسائل علمی در عرصه ی اقتصاد. بطور مثال راه حل های پیشنهادئ عالی جنابان که با تقریباً 100 میلیون دالر مخارج حجاج میخواهند فقر و گرسنگی را از کشور افغانستان ریشه کن نمایند.

      این در حالیست که مصرف یک دقیقه جنگ غربی ها (خصوصاً امریکا) فقط در دو کشور افغانستان و عراق و بر علیه دشمنان نامرئی و موهومی، بالغ بر 500،000$ میباشد.

      حال سوال پیدا میشود که آیا در امریکا و سایر بلاد غربی یک نفر به اندازۀ هموطنان ما که مدعئ خردمندی هستند، پیدا نمیشود که حساب و کتاب این مخارج سرسام آور و حتی غیر قابل شمارش را نموده و منتی بر ما بیسواد ها بگذارند؟

      از مصرف میلیارد ها دالر در قمار خانه ها، مراکز فحشا، فساد، عیاشی های گوناگون، و خرید های بی مورد و کاملاً غیر ضروری اگر بگذریم، تنها ارزش غذا و خوردنی هاییکه سالانه در ایالات متحده بدون استفاده دور انداخته میشوند، بیش از 43 میلیارد دالر است. حالا بگذریم از هزینه ی های زیست محیطئ که این عمل مردم روشنفکر امریکا بر کرۀ خاکئ ما تحمیل میکنند.

      شاید بازهم مدعیان خردمندی بگویند که، "ما چه کنیم؟ خودشان پیدا و خودشان مصرف میکنند!". اگر چنین است، پس چرا همین اصل را در مورد حجاج افغانستان قبول نمیکنند؟

      آیا این سیاست "یک بام و دو هوا نیست" که اصراف روزمره و حماقت مداوم غربی ها (که سالانه فقط در یک کشور به ده ها میلیارد دالر میرسد) را با دلایل پیش پا افتاده و به دور از عقل و منطق توجیه کنیم اما عمل حج را که اکثریت مطلق مسلمین در تمام عمر خود فقط یکبار انجام میدهند (با هزینه ی قریب به 3 هزار دالر امریکایی) را به شدت تمام محکوم نماییم؟

      این نه تنها سیاست "یک بام و دو هواست" بلکه نشانه های واضح و روشن منافقت و دو رویی این مدعیان خردمندیست.

      در حالیکه ایالات متحده و سایر هم پیمانانش قرن های متمادیست که با چور و چپاول سایر کشورها از امریکای لاتین گرفته تا به افریقا و آسیا به این ثروت باد آورده دست یافته اند و دستمزد مردم این کشور ها از ناحیۀ زحمات و تلاش های شبانه روزئ آنها نقش به مراتب کوچکتری داشته و در آمد سرانه ی آنها بخش کوچکی از عایدات غیر قانونی دولت ها و حاکمان آنها را تشکیل میدهد.

      ارزش اسلام عزیز آنوقت ثابت میشود که مدعیان خردمندی اعمال دشمنان اسلام (کمونیزم و کاپیتالیزم) را زیر ذره بین خرد و عقل قرار داده و قبل از تهمت زدن به اسلام و یاوه گویی های بیهوده علیه این دین، کمی تعقل و تفکر کنند.

      با تأسف ما در کشور خود بیشتر مدعیان خردمندی داریم تا خردمندان واقعی. لازم است بدانیم که بعضی از این جلآلتمابان، کمونیست تشریف دارند و گاهی با ندای ضد کاپیتالیستئ اسلام نیز همنوا میشوند. غافل از اینکه کمونیزم در اواخر دهۀ هشتاد قرن بیستم امتحان نهایئ خود را داد و نتایجش نیز در دفتر تاریخ برای همیشه درج گردید.

    • درود به توفیق عزیز که بازهم کفت دل خودرا با نوشته هایش بر سری غربیان خالی نموده بامقایسه کردن مردم فقیر وبی نان ونوایی افغانستان با مردم امریکا واروپا وانمود میکنند که اگر غربیان پولهای خودرا به قمارخانه ها وشرابخانه ها مصرف میکنند چه فرق میکند که ما پول های خویش را به مکه رفتن خرج کنیم میخواهم از توفیق عزیز بپرسم اگر برادرت درخانه نان نداشته باشد وشما پول خودرا مصرف عالی ترین عبادات کنی ایا خداوندی که بان عقیده داری تورا میبخشد؟ که بنظرم چیزی واضح است که نه دیگر انکه اهمیت اساسی حج راگذشته ازبعد معنوی ان متضمن اتحاد مسلمین دانسته اید اگرمنظور ازاتحاد مسلمین همان یکجا چرخیدن بدور خانه ای بنام خدا باشد که تا اندازه ای منهم باشما موافقیم ودرثلویزیون ها مشا هده میکنم واقعا که چه اتحادی همگی پروانه وار بدور شمع وجود انخانه ای چهار گوشه بدون انکه بدانند که چرا میچر خند میچرخند واگر منظور ازاتحاد مسلمین دردنیا باشد نظری به اتحاد در کشورهای عمدتا مسلمان باندازید منظورم از افغانستان، پاکستان ، ایران سومالیا، سودان ویمن است ایا شما اتحاددربین مسلمانان کشور های یاد شده میبینید ودرسطح دنیا اتحاد بین کشور های مسلمان مشاهده میکنید شما میتوانید بدون پاسپورت واخذ ویزا ازادانه به کشور مسلمانی دیگر بروید که معلوم است که نه ودرجایی دیگر قلم فرسایی کرده گفته بودید اسلام مکتبی است که فقطوفقط درصورت درست عمل شدن احکام ان خوشبختی وسعادت پیروان خود را بیمه میکند ایا درکدام زمان درعمر 1400 ساله ای اسلام احکام ان بصورت درست همانطوری که شما میگویید ومعتقد بان هستید عملی شده است اگر شده است پس این همه جنگ وجدال درطول تاریخ اسلام برای چیست شما نظر به جنگ های صدر اسلام باندازید مثلا جنگ صفین، جمل، نهروان وکربلا وغیره ان جنگها را بخاطری تذکر دادم چون جنگهای معاصر همه گناهش بگردن استعمار جهانی است مسلمانان صرفا دران مانند رباط عمل میکنند هرچه استعمار خواست همان میکنند البته بنظر بعضی ها خدا کند شماجزئی ازانها نباشید . بیشتر ازین یاد ندارم که بنویسم.

    • دفاع از اسلام در مقابل تهاجم ناجوانمردانۀ یکعده بی بندوبار و از خود راضی را "کوفت دل" پنداشتن، کار خردمندان نیست.

      در کابل پرس? یکعده بی سروپا تمام زندگی و مصروفیت خود را رها و یکسره به عقاید 1.5 میلیارد توهین نموده و اگر پاسخ بشنوند، بعوض مناظرۀ سالم مُرچ سُرخ انداخته و با زمین پُف های خود خاکباد عظیمی به راه میاندآزند.

      اگر از امریکا مثال بیاوریم، میگویند: "ما را چرا با مردم امریکا مقایسه میکنید؟" اگر از اروپا بگوییم، میگویند: "ما را به اروپا چکار؟" اگر از روسیه بگوییم، میگویند: "روسیه را با این قضیه ارتباطی نیست!"... نمیدانم که ما از سیارۀ متفاوت آمده ایم یا آن از ما بهترانیکه در بلاد غربی زندگی میکنند؟

      اما اینرا خوب میدانم که در سر مدعیان خردمندی، هر ملامتی و بدی در عالم محدود میگردد به مسلمین و اسلام.

      اگر مردم جهان به اصطلاح مدرن، میلیارد ها دالر زبان بسته را فقط در یک روز صرف جنگ، کشتار مردم بی گناه، فساد و انواع و اقسام عمل های منفی کنند این دوستان به اصطلاح خردمند ما یگانه راه حل را در سکوت و خاموشی میبینند. اما خدا نکند که همین مدعیان عقل و هوش لحظه ی به یاد اسلام و اعمال مسلمین بیفتند! غوغا میکنند! غوغا! از کاه، کوه ساخته و از تربوز، نربُز!

      اگر از کج بحثی بگذریم، در فروع دین اسلامی (اگر شما در اینمورد علاقه و معلومات داشته باشید) زکات و خمس (البته به طریق مذهب جعفری) بر حج اولویت دارند که در صورت عملی شدن، برادر و همشهرئ فقیر بجای نمیگذارد.

      جهت معلومات مزید، مدعیان خردمندی، جزئیات را خود باید تحقیق کنند چرا که نه کابل پرس مدرسه است و نه من عالم دین هستم. در آنصورت میتوانند بدانند که کِی، کَيْ به حج رفته میتواند.

      اینکه حج ضامن اتحاد مسلمین است یا نه، از ترس و وحشت دشمنان اسلام (روباه پیر و شیطان بزرگ) باید فهمید. آنانیکه برای تدوام نفاق میان مسلمین مذهبی ساختگی (وهابیت) ساختند و آنرا در مکه و مدینه (عربستان) با زور و زر و تزویر حاکم ساختند. توسط این عُمال خود هر کاری که بخواهند میکنند همانطوریکه حکم قرآنئ (برائت از مشرکین) را ممنوع کرده اند تا مسلمین حتی صدای خود را برعلیه متجاوزین و استعمارگران در جریان این مراسم عبادی-سیاسی کشیده نتوانند.

      ولی در مورد معرفت حجاج راجع به فلسفه ی حج و چرخش در اطراف کعبه، فقط همین قدر کافیست بدانیم که حتی اکثریت مدعیان خرد نیز معنی و مفهوم خردمندی را نمیدانند. انسانها وجه مشترکی دارند مبنی بر "جایزالخطا" بودن.

      اتحاد مسلمین را در حال حاضر و قرون اخیر همه میدانند که متأثر از چه بوده است اما در صدر اسلام و پس از رحلت نبی اکرم ص، بودند افرادیکه مانند مدعیان کنونئ خرد و خردمندی یکه تازی میکردند و آتش غرور و خودخواهئ آنها تا به آخرین حد ممکن طغیان نموده بود... و آنها جنگ های صفین و جمل و نهروان و کربلا را به راه انداختند و خون صد ها هزار بیگناه را به ناحق ریختند.

      دانستن تاریخ پر فراز و نشیب اسلام مشکل نیست. ادعائ خردمندی چیزی جدیدی نیست. این پدیدۀ شوم میراث (قابیل) است. کسیکه مادیات را بر برادرش (هابیل) ترجیح داد.

      بیرق شوم قابیل در طول تاریخ بشری به دست افراد گوناگونی رسید که معاویه و یزید نیز از جملۀ همان گروه بودند... امروز نیز بوش و اوباما در آنسوی آب و بلر و برون در این سوی آب این علم را به اهتزاز درآورده اند... اینها سیاهئ لشکر نیز دارند و اکثریت پیاده نظام یا سیاهئ لشکر قابیل از مدعیان خرد و خردمندی هستند...

      اما جفای بزرگی خواهد بود (در حق انسانیت) اگر مدعیان خردمندی، همه را در آئینه ی خود ببینند...

    • حوصله سرو کله زدن با تو نیست . . بسیار دقیانوسی فیر میکنی .. اگر یک کمی پایت بروی زمین میخورد و از هوا گز نمیکردی شاید با هم میتوانستیم راه حلی پیدا کنم . . ولی مثل دوتا خط موازی معلوم میشویم هر دوی ما .

    • سلام به دوستان! تقریبا تمام مباحثات توفیق جان را تعقیب کرده ام و اینک برداشت اینجانب از اقای توفیق: بنظر من معیار های اخلاقی که اقای توفیق خود را به ان پابند میدانند و کوشش به ترویج ان دارند پسندیده و قابل ستایش است. در اصل معیار هایی را که ایشان توضیح میدارند مختص به اسلام نبوده و تقریبا خصوصیت انسان شرقی است که با ان پرورش یافته است.همانطوریکه یک اروپایی با معیار های مختص به خود پرورش یافته. قابل یاد اوری است که جناب توفیق انسانیست از اخلاقی که حرف میزنندبرخوردارو در مباحث متواضع و پر حوصله. با تمام صفات عالی یی که بر شمردیم اقای توفیق متاسفانه بسیار دگم می اندیشند و با تکیه به اموزش مذهبی که داشته اند همه دنیا را از عینک دین میبینند و برای تمام بدیهیات عالم دلیل مذهبی میاورند و انرا دلیل حقانیت طرز دید خود می پندارند. در حالیکه بدیهیات نیازی به ثبوت نداشته و خارج از ذهن و فهم ما عینا وجود دارند. امیدوارم اقای توفیق از قضاوت من در مورد شان ناراحت نشوند زیرا ما گاهی که ناظر مباحث در اینجا هستیم ناگذیر از اظهار نظر هستیم. با تقدیم حرمت بی پایان

    • با عرض سلام و ادب

      بنده تا قبل از آمدنم به غرب، یکی از منتقدین اسلام و نظام اسلامی بودم. شاید این به آن دلیل بود که یک عده افراطی های مسلمان نما در طی قرن های متمادی با فتوا های بی اساس دینئ خود خون صد ها هزار همنوع و هموطنم را ریختند... در آنجا به علت دسترسی نداشتن به منابع گوناگون نمیتوانستم حقیقت و اصلیت این افراطی ها را درک نمایم. در عین حال فهم و دانشم در مورد استعمارگران مطرح جهان در سده های اخیر محدود و ناچیز بود. مثلاً نمیدانستم که در برهه های از تاریخ تاریک و معاصر کشورم (دوران سیاه و پُر از وحشت عبدالرحمن خان، خاندان آل یحی، به اصطلاح مجاهدین و اخیراً طالبان) نقش استعمار کهنه و نو چه بوده است؟

      این دید سطحی یا قشری به وقایع و رخداد های کشور افغانستان، منطقه و جهان باعث شده بود که بنده نیز از طرفداران سروپا قرص سکیولاریزم و جدایئ دین از سیاست باشم.

      اما قسمت شد تا سفری کنم به بلاد غربی و از نزدیک شاهد سنت، عقاید، فرهنگ و تمام هست و نیست این مردم باشم. در این جریان بخت یاری کرد و ما نیز در جمع فرهنگیان و دانشگاهیان این مرز و بوم راه یافتیم... خلاصه با درک نسبئ طرز تفکر و راه و روش زندگئ همنوعانم در این دیار، به گفته مولوی: "هرکسیکه کو دور ماند از اصل خویش / باز یابد روزگاری وصل خویش"، برگشتم به اصل خویش.

      حال دوستان اختیار دارند اینرا دگم اندیشی نامیده و خط بطلان بکشند بر یافته ها و افکار این حقیر ویا معکوساً اینرا بازگشت به اصل و ریشۀ انسانیت بنامند که در هردو صورت مختارند.

      قابل یاد آوریست که بنده سابقه ی در تحصیل علم دین ندارم. در یک خانواده ی متوسط با طرز فکر باز و عموماً غیر مذهبی بزرگ شده ام و پدر و بزرگان خانواده ام همه گی از پیروان سکیولاریزم و جدایئ دین از سیاست بوده اند و هستند. یکی از علت های یقینم به حقانیت دین اسلام در شناسایئ دشمنان و مخالفین این دین بوده است. از دوران حیات موسس این دین (نبی اکرم ص) تا به امروز در مورد گروه ها، ادیان، و اشخاص و افراد بر جسته و مطرح در جبهه ی مخالف اسلام (حتی منافقین داخلی و مسلمان نما) تا حد ممکن پژوهش و تحقیق نموده ام و در عین زمان راجع به مذاهب انشعابی و رجال برجستۀ جهان اسلام نیز از گذشته های دور تا به امروز پژوهش نموده ام و بالاخره به این نتیجه رسیده ام که یگانه راه کوتاه، درست و منطقی برای رسیدن به فلاح و سعادت همانا اسلام عزیز است و بس. شاید برای تحقق این آرمان انسانی (رسیدن به قلۀ خوشبختی و سعادت ابدی) راه های بیشماری یافت اما نظر به تعریف ابتدایئ ما از خط مستقیم، که کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه را گویند، صراط ویا خط مستقیم مترادف دین اسلام است اگر ما دو نقطه را به ترتیب، انسان و سعادت ابدی فرض کنیم.

      در مورد مناظره و مباحثه های اینگونه (در صورتیکه وقت داشته باشم) همیشه دوست دارم تا آخرین حد ممکن پا را از چهارچوب نزاکت های اجتماعی و ادبی خارج نکنم (با آنکه به علت بی نتیجه بودن همچو مناظره ها، علاقه مندئ خاصی به آن ندارم و همواره در اینگونه حالات موقف دفاعی دارم چرا که عقیدۀ من در مورد یافتن حق و حقیقت بر این اساس است که حق وحقیقت گرفتنیست نه دادنی. در طول تاریخ انسان های بیشماری داشته ایم که با حق برخورد کرده اند اما به دلایل معلوم، آنرا نپذیرفته و بسوی باطل گام برداشته اند. پس خوانندگان کابل پرس? نیز نمیتوانند از این اصل مستثنا باشند). و جا دارد اعتراف کنم که در اینمورد همواره مدیون افریدگار مهربانم هستم که مرا ملبس به لباس صبر و حوصله نموده تا در شرایط گوناگون از پرخاشگری و ظلم به حق دیگران اجتناب نمایم اما در عین حال، انسانی هستم عادی که میتواند مرتکب اشتباه شود.

      همانطوریکه معتقد و پابند به یافته ها و افکار خودم هستم به نظر و عقیدۀ همنوعانم نیز صادقانه احترام میورزم. در عین حال از همنوعانم نیز توقع دارم تا به عقاید و افکار همنوعان خود احترام داشته باشند و قبل از رسیدن به یقین و دسترسی به اسناد و مدارک موثق، حکم بطلان عقاید و نظریات آنها را صادر نکنند تا در نهایت باعث خجالت و شرمندگی خود نگردند.

      با احترام

       

    • خانه ات آباد که در آخر به موازی بودنم با خود اشاره کرده ای اما لازم است اضافه کنم که ما دو خط موازی ولی مخالف الجهت هستیم. من در جستجوی حق و حقیقت هستم اما هدف شما را تا آخر نفهمیدم. 

    • توفیق عزیز سلامست بتو من یکی حریف شما شده نمیتوانم بگفته ای خودت فرار را برقرار ترجیح میدهم وارزوی اخرم این است که نوشته های خود ودیگران را بدقت مرور کنید شاید سود مند باشد .بازهم پیروز باشید.

    • این جناب خودش را معرفی نمود و میخواهد مستقیم و یا غیر مستقیم استدعا کند که به اسلام و یا به مقدسات ایشان تعرض نشود بهتر است : عرضم به حضور شما که فرض کنید که انسانی عاشق زردک است و انرا میوه مقدسی میداند و گاو بر ای هندو ها مقدس است و حتی با شاش ان مسح میکنند و سرخ پوست های قبیله " ازتک " رسم قربانی کردن انسان را برای خدا دارند , ایا باید زردک و گاو را مقدس شمرد و به رسم سرخپوستان احترام نمود که انسان را خام میخورند . اگر کسی بگوید ارسطو ادم احمقی است , کسی برویش شمشیر نمیکشد . و اگر محمد پیامبر اسلام را که قاتلی بیش نیست احمق خطاب کنی , توهین به مقدسات میشود . ایا مسلمانان مقدسات دیگران را احترام میکنند . اسلام که از پدر پدر شما افغانها را غلام علی , غلام زاده و غلام عمر دست کرده است , میدانید معنی غلام یعنی چه ؟ غلام یعنی غلم , یعنی بچهء که مرد های عرب با انها هم جنس بازی میکنند . خدا در ده جای قراان به انسان ها لعنت و دشنام داده است , از اینکه خدا قهار منتظر است همه ما ها را به جهنم واصل سازد دقیقه شماری میکند . اسلام خود توهینی است به انسانیت , احترام گذاردن به اسلام نهایتاء کاری غیر اخلاقی و غیر انسانی است , و چون اسلام در ذاتش ضد ارزش و ضد انسان است , هیچ کدام این سخن ها توهین به مقدسات نیست . چون که در اسلام قدسیت و مقدساتی وجود ندارد .

    • خوانندگان ونویسندگان محترم کابل پرس?:
      من درگذشته های نه بسیار دور گاه گاهی در موارد مختلف اظهار نظر نموده ودر مسایل مذهبی که متاسفانه مانند 99 فیصد دیگرمسلمانان ومخصوصا" مردم افغانستان جزهمان چند سوره وگفتار تکراری که اززبان ملاه ویا عالم دین که اکثرا" خود نمیدانند چه می فرمایند دانش نداشته واز آنانیکه فکر میکردم میتوانند مرا روشن بسازند طالب معلومات می شدم. دربین یک تعداد دانشمندان بسیار محترم مانند جناب خانم ویا آقای صدر، انصاری ، و رسا یکی هم جناب توفیق بودند. متاسفانه در نخستین جواب شان به سوال من که فکر میکنم به طبع نازک شان برابر نبود وازاسم اینجانب در یافته بودند که من از اهل تسنن هستم با چنان تعصب وتوهین قلم پردازی فرموده بودند که مرا بیاد ملاها و طالبان مسجد دوران کودکی ام انداخت. بطوریکه اگربجواب سوال کودک کنجکاو جواب قانع کننده نمیداشتند سوال کننده رابا تند گویی والزام به گناه وکفر ملزم میکردند. بعد ازجروبحث وقلم فرسایی های جناب توفیق، فکر کردم شاید جناب شان عالم کدام تکیه خانه در چنداول افغانستان ویا قم ایران باشند که از تمدن وپیشرفت های بشر در سراسر دنیا آگاهی ندارند. ولی اکنون دریافتم که در غرب تشریف دارند. از آب وهوای این دیارتنفس میکنند، از مزایای بی حد وحصر وآزادای های مادی ومعنوی برخوردارهستند که میتوانند تحصیلات خودرا ادامه بدهند که البته داشتن چنین زندگی بدون کمک هنگفت مالی یعنی سوسیال ویا منابع دیگر که از طرف حکومت ها ویا افراد عادی همین جوامع برای چنین اشخاص میسرمیگردد ، نا ممکن میباشد. من تصورنمیتوانم که انسانی با این همه حقایق عینی نه تنها تا این حد ناسپاس ونمک حرام باشد بلکه همه پیشرفت ها و تمدن که خود دران منافع داشته وشریک است وهمه روزه آنرا به انواع مختلف تجربه و استفاده میکند اما هنوز هم منکرآن بوده به همان خرافات دم ودعا وزیارت وعبادت برای برآورده شدن احتیاجات زندگی اش عقیده دارد؟ حتما در غرب روز ها عقب گوشت حلال سرگردان بوده وقتی با زیبارویان موطلایی نیمه عریان در راه وروی برخورد میکنند صد بار لاحول ولله را بزبان میاورند وحتما" در سایتهای انترنتی و چینل های تلویزیونی جز مسایلی را که جناب خمینی اظهار داشته ویا آن عالمی که تمام سونی ها وحضرت عمر را حرامزاده خطاب کرده، موضوعات دیگر را مرور نمیکنند!! باعرض احترام

    • شما آزاد هستید که به زمین و زمان دشنام و فحش دهید. تا میتوانید توهین و تحقیر کنید. دست تان آزاد! تفاوت شما با یک انتحاری از گروه طالبان فقط در این است که او از مواد منفجره استفاده میکند و خودت از زبان...

    • از ما هم به شما سلام است!

    • شادولا خان "این راه که میروی به ترکستان است"

      هرشهر و آبادئ در این عالم، انسان های خوب و بد دارد... در غرب و در مرکز تمدن بنده افرادی را میشناسم که باطنی بسیار خطرناکتر از یک مار افعی دارند و در عین حال شاهد انسان های خوب و نجیبی هستم که میشود آنها را انسان خطاب نمود. این اصل در مورد چنداول و قم نیز صدق میکند.

      این درست که من در غرب هستم و از آب و هوای این جا استفاده میکنم، اما سایر حدس و گمان هایت بکلی اشتباه است.

      لطفاً مرا در آئینۀ خود نبینید. یک سنت و پنس کشور میزبان و مردمش بر من حرام باد اگر مجانی خورده باشم. یگانه چیزی که برای من در دیار مجانیست، همانا نسخۀ پزشک است که الحمدالله تا به اکنون نیازمندش نشده ام و در آینده نیز آرزو دارم خداوند مهربان نعمت صحت و سلامتی را از من نگیرد. از بدو ورود به کشور میزبانم تا به امروز، از جیب خودم مصرف کرده ام. بطور قانونی و با روادید تحصیلی و بشکل کاملاً شخصی وارد این کشور شده ام. ضامن مالی ام در افغانستان شرکت تجارتئ یکی از آشنایان برادرم بود که فقط یک کاغذ پاره ی برایم داد تا ظاهراً مخارج تحصیلی امرا ضمانت کرده باشد... از بدو ورودم در شهر فرنگ، هفته ی 30 ساعت همواره کار نموده ام و روز ها و شب های زیادی با گرسنگی دست و پنجه نرم کرده ام تا بتوانم به تحصیلم ادامه دهم. و هم اکنون نیز مشکلات فراوان مالی دارم. اعضای خانواده ام نمیتوانند مرا کمک کند چرا که در افغانستان هستند و بقول مردم ما، "عاید و مصرف خود را صرف سر و نوک میکنند".

      دورۀ لیسانسم را با هزار مشقت و بدبختی به پایان رسانیدم و بخاطر گرفتن نمرات عالی با 75% تخفیف دورۀ ماستری را آغاز نمودم که بابت آن بسیار خوشحالم. نمونه و الگوی زندگی ام تا به امروز مرد علم و عمل آقای داکتر رمضان بشردوست میباشد. افتخار میکنم که او را از نزدیک ملاقات نموده ام و ساعات متمادی باهم گفتگو داشتیم.

      فلهذا منت بردار و مدیون هیچ گروه، حکومت، شخص ویا جناحی نمیباشم. به قول سعدی و از زبان آن بابه خارکش: "هرکه نان از عمل خویش خورد / منت حاتم طایی نبرد"

      هیچ گونه نفرتی نیز نسبت به غرب و غربی ها در دل ندارم اما با بیعدالتی و ظلم خواه غربی باشد و خواه شرقی مخالفم. از مکر و حیله بدم میآید و از دزد و راهزن نیز بیزارم. خواه در سطوح پائین دزدی کنند، خواه در سطوح بالا. مطمئن هستم که این مفکوره ام بسیار انسانیست. و بسیار مسرورم از اینکه فرصت یافته ام تا کسب علم نمایم و در تشخیص حق و باطل نیز اکثراً موفق بوده ام.

      بخاطر کم کردن مخارجم ماه ها گوشت نمیخورم و جهاذ هاضمه ام با حبوبات و سبزیجات بکلی عادت کرده است. خوبرویان را نیز نمیشود با شکم و جیب خالی به گفته ی بچه های کابل "گپ" داد... تلویزیون ندارم و ندرتاً آنهم در خانۀ دوستان تلویزیون میبینم. از فحاشی و یاوه گویی هر فردی متنفرم. خواه سنی باشد، خواه شیعه و خواه بی دین باشد. خمینی نیز برای کشور و مردم خودش یک رهبر بود. نه از او بدم میآید و نه هم مداحی اشرا دوست دارم.

      در طول سال های گذشته، در مورد ادیان مختلف تحقیق کرده ام. حتی آتییزم و نهلیزم را نیز کنکاش نمودم. از بزرگان فلسفۀ غرب نیز غافل نمانده ام... همانطوریکه هر انسان آزاد است، من نیز آزادم تا راهم را انتخاب کنم. راهی را که انتخاب کردم، اسلام است.

      امید افکارم را تا اندازه ی درک کرده باشید. از فحاشی و توهین کردن شما نیز هیچگاهی خاطرم نمیرنجد اما گاه گاهی واقعاً دلم برایتان میسوزد و با خود میگویم که چرا ما تا به این حد غافل باشیم؟ عمر دو روزه را به فحاشی و توهین و تحقیر همدیگر بگذرانیم.

      فکر میکنم یک فرد با سواد (نسبی) ولی عقده ی با یک انتحاری که واسکت مملو از مواد انفجاری اشرا در میان مردم بیگناه منفجر میکند، تفاوتی ندارد.

      اما با اینهمه بقول حافظ القرآن:

      وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم / که در طریقت ما کافریست رنجیدن

       با احترام

    • دانشمند محترم جناب توفیق:
      ازحقایق انکار ناپذیر که باعث برافروختگی مزاج جناب عالی گردیده معذرت میخواهم
      من واقعا" شما را در آینه خود میبینم. زیرامن طوریکه در گذشته ها خدمت عرض نموده بودم نسبت به مشکلات روزگار از تحصیلات عالی بازماندم و بااقرار این موضوع مورد تحقیر وتوهین شما قرارگرفتم ولی خوشبختانه با زحمات شبا روزی وکارپرمشقت دراین دیارتوانستم اولاد هایم را روانه مدرسه نموده وامروز از زندگی مرفه برخورداربوده ومن هم افتخار میکنم. لیکن من مانند نود وپنج فیصد دیگر مهاجرین بعد از اشغال افغانستان به این دیار پناه آورده وممنون هستم که مانند اعراب وایران وپاکستان که هم دین وهم آیین هستیم، مارا اجنبی خطاب نمیکنند. وچشم شان به ناموس ومال ومنال ما نیست. . ومنحیث یک شهروند اصلی ازتمام امتیازات مادی ومعنوی برخوردار هستیم. البته جهان سیاست فرق دارد که من دران مورد با شما همنوا هستم . گذشته از علم ودانش وانکشافات واکتشافات که از اثرزحمات خسته گی ناپذیروسعی وتلاش نصیب اینها گردیده ، همین موضوع مقایسه با جهان ما که آنرا عزیزمیدانیم وجان خودرا برای امامان خود فدا میکنیم، قابل ستایش وتقدیر است . ازهرمنبعی که پول بدست آورده ایم ومی آوریم از همین مملکت حاصل میکنیم ودر مقابل ازتمام امتیازات مادی ومعنوی آن برخوردارهستیم.درمورد اینکه شما ازپول شخصی درینجا تحصیل وزندگی مینمایید، همه میدانند که پول افغانستان دارای چه ارزشی است. و آیا واقعا" یک فرد عادی ، اگرمسالهء رشوه ، دزدی وقاچاق درمیان نباشد میتواند یکماه ازپول حلال که از وطن میاورد درین دیار زندگی بخورونمیری داشته باشد؟ تحصیل که مساله بکلی جداگانه است و آنانیکه این راه را طی نموده و یا مینمایند البته حرف مرا خوب میدانند. خوب این قضاوت را به خود تان وآنانیکه تجربه دارند میگذاریم. برای من این موضوع مهم نیست که شماازچه راهی پول بدست میاورید.اما همینکه در راه درست ازان استفاده میکنید مهم است. من به سعی وتلاش و زحمت کشی شما درراه تحصیل تمجید نموده واز استعداد وفهم شما بحیث یک افغان افتخار میکنم ولی تاسفم در طرزتفکر شماست. وحیف میدانم چنین استعداد های خارق العاده در خس وخاشاک بچسپند وباهمه علم ودانش وفهم شان بقول خود تان راه ترکستان رادر پیش گیرند. بهرصورت من به عقیده وایمان شما کاری ندارم و احترام میگذارم اگر شما هم چنین روش را در گفتار وعمل تان در نظر داشته باشید. برای من تمام انسان های روی زمین به هرعقیده ، ایمان ، مذهب نژادوغیره ، اگر باوجدان باشند ومضرجامعهء انسانی نباشند قابل احترام بوده و نظریات معقول وعاقلانه شانرا با دل وجان می پذیرم. اما آنچه خرافات ودور از عقل ومنطق باشد ولو از هر مقامی عالی که باشد برای من قابل قبول نیست و وظیفه وجدانی خود میدانم با آن مبارزه کنم. باعرض احترام

    • اشتباه پی اشتباه و تهمت پی تهمت... مزاج جناب عالی آشفته تر از این حقیر به نظر میرسد... و پیشرفت مادی نیز مبارک تان باد.

      جدایئ سیاست از دین و هردو از اجتماع انسانها، طرح شیاطین بزرگ بود و است که بیشک شما نیز یکی از شکار های این دام هستید... نمونه ی خوبش اشتراک 43 درصدئ مردم اروپا در انتخابات اخیر...

      آخر سکیولاریزم همین است دیگر... مردم غرق در شراب و آب جو و قمار و فوتبال و تن پروری وووووووو...

      درک حقایق برای اکثریت مشکل است و این که پول من حرام است یا حلال نخست اینکه ربطی ندارد به شما و دوم اینکه فکر نکنم کار کردن و تحصیل کردن در هیچ کشوری از دنیا حرام و نامشروع باشد... کاری که من میکنم.

      یکبار دیگر برای خاطر جمعئ جناب عالی عرض کنم همانطوریکه قبلاً نوشتم، بنده از افغانستان پول نمیآورم تا اینجا خرج کنم (بجز از خرج و مخارج ابتدایی که اگر اشتباه نکرده باشم، ثلث مصارف جناب عالی در سفر قاچاقئ تان به غرب بوده است).

      بااحترام

  • ادمی مثل خودت بدرت چرخاندن ماشین دولت های مانند کانا دا و امریکا و سویدن میخورد تا که تا اخر عمر مانند پرزه ماشینی بزرگ از تو استفاده شود و در اخر ترا به جای کسی دیگری عوض کنند .( سیستمی است که در عقب ان مغز انگلیس بکار رفته است - و هنوز زود است بفهمی که برای تو و میلیونها امثال تو چه ایندهء درست نموده اند ) بهر حال فعلاء تو بدرد افغانستان نمیخوری , نه ما ماستر دگری میخواهیم و نه ادمی مانند تو در قالب افکاری ( اسپ مانند- با - عینک های اسپ ) افغانستان به مبارز نیاز دارد و از جان گذشته که خودت اعلام نمودی که هیچ کدام اینها نیستی . هر وقت میخواستی سپاهی افغانستان باشی . . ما همه ترا با خوش امدید استقبال خواهیم نمود .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس