الفبای گلدار هزاره گی
و گپی با فرهنگیان همتبارم
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
1. در مطلب قبلی وعده داده بودم که این بار نمونه ای از کاربرد این طرح هزاره گی در کارهای نجاری را تهیه و نشر نمایم. معذرت که عکسهای مناسب نیافتم، امیدوارم که در آینده عکس دلخواه و همخوان بیابم تا به آن وعده عمل شود.
بهرحال، بعضی وقتها در پایان یک تلاش ناموفق آدم با پرسشهای نو مواجه میشود. تصاویر مناسبی که بتوان در آن نمونه ای از دیزاین هزاره گی دروازه و پنجره را خلق نمود پیدا نشده بود. پس از کمی پرسش و فکر، تصور خلق الفبای هزاره گی در ذهنم آمد. بعدا برای زیباتر شدن کمی برگ و گل نیز به آنان افزودم. در مجموع، از آغاز تا پایان، یعنی از دیزاین (A to Z) حدودا بیست و پنج ساعت روی این طرح کار نموده ام. میشد این بیست و پنج ساعت را به کارهای دیگر پرداخت، اما هیچ ندامتی ندارم و خوشحالم که این الفبای هزاره گی را دیزاین نموده ام. قطعا، این یک کاری بزرگ و جدی نیست، اما ارزش آنرا دارد که کمی مسرور و خوشحال بود. باور دارم همه ای ما از تماشای هر پدیده ای زیبا آرام و خوشحال میشویم. (البته بعضی از دیدن زیبایی ها آرام نه، و بلکه بیقرار میشوند.) بهرترتیب، امیدوارم که شما این تصاویر را زیبا بیابید.
تذکر: دوست داشتم تا این کار را روی الفبای فارسی انجام دهم. اما میدانید که با قرار دادن کلمات فارسی در کنارهم نمیتوان کلمه ای خلق نمود. اگر کسی مایل باشد تا جمله ای فارسیی را با این دیزاین دریافت نماید، میتواند برایم ایمل نماید.
از این الفبا میتوانید برای نوشتن نام و جمله های دلخواه تان استفاده نمایید.
از این حروف میتوان با ترکیب نیز استفاده نمود.
برای سهولت، مابقی این تصاویر در فوتوباکیت قرار داده شده است.
تمام تصاویر کامل الفبا یک روز(وشاید ساعاتی) پس از انتشار این مطلب در آدرس ذیل قرار داده میشوند.
برای دریافت تمام این الفبا اینجا کلیک نمایید.
http://s32.photobucket.com/hom...
استفاده از این الفبا آزاد و رایگان است.(بجز موارد مذهبی)
استفاده از این الفبا برای نوشتن کلمات وجملات مذهبی اکیدا ممنوع است.
2. دوستی در مورد "مطلب کاشی کاری هزاره گی" پیام گذاشته و گفته که به نظر او این طرح در قالین های ترکمنی دیده میشود و نسبت به هزاره گی بودن محض آن اظهار تردید نموده است. یادآوری این موضوع شاید اصلا ضرورت نباشد. در این جنگل پهناور انترنت هرکه هرچه خواست می نویسد. اما ریشه صحبت جای دیگر است. هزاره ها در یک سده گذشته پیوسته سوژه تحقیر و اتهام بوده اند. و مرز این خوار شمردن و اهانت آنقدر وسیع و بی انتهاست که کمتر کسی در آن سرزمین بی رحم و انسان آزار انتظار شنیدن گپ خوشی در مورد هزاره ها را دارد. می بینید و می شنوید که بیشرمانه، رو بروی شما، میگویند: بشردوست خانه لوکس و موتربنز در وزیراکبرخان دارد و برای مردم فریبی تظاهر به ساده زیستی میکند. و پیروزی روح الله نیکپا یک تصادف بود اگر نه هزاره کجا و مدال المپیک کجا. خوب تهمت و دشنام سیما سمر و دیگران که نقل مجلس این جماعت است. بهرحال، خوار دانی، جفا و بی فرهنگی اکثریت(لطفا به قید اکثریت توجه نمایید، در اینکه مردمان شریف و انسان دوست نیز داریم شکی نیست) مردم افغانستان نسبت به هزاره ها سوژه ای است که باید مستقلا و در جای دیگری به آن پرداخته شود. من صرفا برای آنکه از شایعه یک اتهام دیگر در مورد هنر دست دوزی هزاره ها جلوگیری نموده باشم (چون در ذهن بی فرهنگ و انسان آزار اکثریت افغانی ها هزاره ها از پیش مجرم شناخته میشوند و کافی است تا کسی چیغ بزند که هله هزاره چنین و یا چنان کرد.) توضیح کوتاه ذیل را می آورم.
این دست دوزی میراث کهن هزاره گی و در میان هزاره های ساکن هزاره جات و جمعیت قابل توجه هزاره های شهرنشین شایع و مروج است. فرض کنید اگر کسی برای انکار هزاره گی بودن این دست دوزی به خانه خانه هزاره ها برود و آنرا از تن، جیب و بکس هزاره ها بدزدد، چگونه میتواند آنرا از ذهن میلیونها انسان حذف نماید؟
اتفاقا همان موسسه خارجی که در مورد دست دوزی هزاره ها تحقیق مینماید و عکسهای آنرا گذاشته است، عکسهای دست دوزی ترکمنها را نیز گذاشته است.میتوانید ببینید که شباهت کمی بین این دست دوزی ها وجود دارد.
لینک دست دوزی هزاره ها
http://www.texdress.nl/de.afemb.09.html
لینک دست دوزی ترکمنها
http://www.texdress.nl/de.afemb.018.html
در مورد طرح قالین ترکمنها من به هردو زبان فارسی و انگلیسی جستجو نموده ام، شما نیز میتوانید این کار تکرار نمایید، میتوانید بینید که طرح قالینهای ترکمن ها حتا پنجاه درصد به این دست دوزی شبیه نمی باشد.
گپی با فرهنگیان همتبارم
3. ما در دهه های گذشته، جسته و گریخته، به فکر ابراز هویت خویش بوده ایم. ما گاهی با بلند نمودن پرچم های زرد رنگ (اگرچه با شعار های شیعی) خواسته ایم تا هویت قومی خود را ابراز نماییم. پوشاندن "چپن َبرَگ" هزاره گی بر قامت رهبران احزاب جهادی هزاره به مشوره تحصیل کرده ها صورت گرفت. اما، به دلایل زیادی، و به ویژه هجوم فرهنگ ستیز و هویت برانداز اسلام، هرگز مجال آنرا نیافته ایم تا به کاوش گوشه های فرهنگ خود بپردازیم و نشانه های هویت ساز آنرا بیابیم و بشناسیم. ما، از آنروزی که به آغوش خرافات فرهنگ سوز شیعی خزیده ایم، آنقدر مصروف از بر نمودن جملات جاهل پرور عربی، و بزرگ نمودن مراسمات محرم و رمضان بوده ایم که خود، تاریخ و اصالت فرهنگی خویش را پاک از یاد برده ایم. اگر کمی، لااقل برای امتحان، فکر نماییم، میدانیم که این چهار ضلعی های ساده تا چه حد در خور توجه است. این طرحی که از متن فرهنگ خودما استخراج شده میتواند حوزه کاربرد بسیار وسیع داشته باشد. علاوه بر خودی بودن، آشنابودن و تاریخ دار بودن آن، چگونه میتوانیم زیبایی و مرغوبیت آنرا انکار نماییم؟(برای امتحان روی لینک بالا کلیک نموده و دست دوزی ها را مقایسه نمایید) چرا زمینه وسیع کاربرد آنرا نمی بینیم؟ دیجیتالی نمودن آن فرصتی بود که من توانستم تمام خطوط آنرا موازی بیابم، از کجا معلوم که محاسبه و دقت بیشتر آن چیزی های بیشتری را برملا نماید. میدانم که این جملات بسیاری ها را از خنده روده بر می سازد. اما چنان نیست. مگر ما تا هنوز گذشتۀ تاریخی خود را خوب شناخته ایم؟ مگر ما به طور نیمه جدی، جدی که هیچ، به کاوش لهجه و اختلاط زبانی خود پراخته ایم؟ روزی خود را مغول میدانیم، فردای آن ترک، و کمی بعدتر مبدع زبان فارسی دری، بی آنکه بدانیم این جامه ها را کی ها برای ما می دوزند. این آخری را که خوب میدانیم که چنگیز پهلوان برای تهی کردن ما از خود ما و لاغر نمودن و نرم نمودن گردن ما برای زنجیر اطاعت فرهنگی-مذهبی جمهوری اسلامی ایران دوخته است، اما باز چه جاهلانه برآن اصرار می نماییم. بهرترتیب، گپ و گفتِ زیادی در این موارد وجود دارد، باشد برای فرصت های دیگر.
تنها تقاضا، تامل به این طرح و امکان کاربرد وسیع آنست. واین بسیار کودکانه، لجوجانه و بیفکرانه است که به صرف مطرح شدن آن از سوی فردی با دیدگاه های خاص، آنرا نادیده بگیریم و یا به خنثی نمودن مشغول شویم. همه واقف است که جریان فعال و چیزدان ما "شهادتین نو قومی"(ابراز ارادت به مزاری و تایید و تکرار شعارهای شیعی از نوع شریعتی-سروشی) طرح نموده اند، و افراد تنها پس از خواندن آن دیده میشوند. خوب اگر کسی و کسانی به راستی، فکر کنند، بیندیشند، و دغدغه ای بیداری فرهنگی قوم شانرا در سر داشته باشند، جلوه های هویت ساز یک فرهنگ را می بینند.
مطالب مرتبط
سمبل هویت فرهنگی هزاره ها
http://kabulpress.org/my/spip....
چهار طرح هزاره گی
http://kabulpress.org/my/spip....
کاشی کاری هزاره گی
پيامها
2 جنوری 2011, 17:09, توسط سکندر تخاری از سید نی استرالیا
با سلام جعفر جان رضائی !
من در حالی نوشته شما را خواندم که مدیریت محترم کابل پرس? بخاطر احترام به مقدسات دینی بکار گیریی حروف مورد نظر را در متون قرآن پاک اکیدأ ممنوع قرار داده است که این امر قابل تشکر و سپاسگذاری است ، اما در اصل متنی که جناب شما به عنوان « الفبای گلدار هزارگی » در کابل پرس منتشر ساخته اید و یاهم انتشار داده شده است بزرگترین توهین به اسلام را روا داشته اید .زیرا شما در یکی از پاراگرافهای آن و در زیر عنوان « گپی با فرهنگیان همتبارم چنین نگاشته اید :
3. « ما در دهه های گذشته، جسته و گریخته، به فکر ابراز هویت خویش بوده ایم. ما گاهی با بلند نمودن پرچم های زرد رنگ (اگرچه با شعار های شیعی) خواسته ایم تا هویت قومی خود را ابراز نماییم. پوشاندن "چپن َبرَگ" هزاره گی بر قامت رهبران احزاب جهادی هزاره به مشوره تحصیل کرده ها صورت گرفت. اما، به دلایل زیادی، و به ویژه هجوم فرهنگ ستیز و هویت برانداز اسلام، هرگز مجال آنرا نیافته ایم تا به کاوش گوشه های فرهنگ خود بپردازیم و نشانه های هویت ساز آنرا بیابیم و بشناسیم. ما، از آنروزی که به آغوش خرافات فرهنگ سوز شیعی خزیده ایم، آنقدر مصروف از بر نمودن جملات جاهل پرور عربی، و بزرگ نمودن مراسمات محرم و رمضان بوده ایم که خود، تاریخ و اصالت فرهنگی خویش را پاک از یاد برده ایم. »
من نه فهمیدم خود شما به عنوان حد اقل یک انسان آزاده کلیماتی همچون « فرهنگ ستیز و هویت برانداز اسلام ...» آورده اید آیا واقعأ در شأن یک روشنفکر ستمدیده و مظلوم می زیبند ؟ وآیا براستی هم اسلام دین هویت ستیز است؟ و یا هم دینی است که اصولأ برای انسان بالخصوص انسان های مظلومی که در هرکجای از زمین و هر مقطعی از زمان هویت اعطا کرده است . البته باید گفت که کارنامه های دایناسور های مذهبی که گاهی هم برای غارت توده های ستمدیده از کلیمات وواژه های مقدسی چون اسلام ، جهاد و غیره استفاده ابزاری میکنند با اصل اسلام باید جدا دانیست . چنانچه میتوان هر تفکر و اندیشه را اینگونه مورد استفاده ابزاری قرار داد .
باعرض حرمت
سکندر تخاری
2 جنوری 2011, 21:46, توسط جعفر رضايی
سلام دوستان گرامی، تمام الفبای گلدار هزاره گی را در آدرس مذکور در بالا(فوتوباکیت) قرار دادم. در صفحه اول شما می توانید A-Tرا دریافت کنید. صفحه دوم به دلایل فنی، حد اقل در انترنت که من دسترسی دارم، باز نمیشود. لذا برای دیدن تمام الفبا روی View All در بالای صفحه آدرس مذکور کلیک نمایید.
اینهم آدرس View All
http://s32.photobucket.com/alb...
3 جنوری 2011, 14:25, توسط Faryad
عرض ادب به خواننده گان محترم ؛ واظهار سپاس از آقای جعفری که صادقانه وجراتمندانه درتلاش اند تا فرهنگ وهنرملی ما را بما بازتعریف وبشناساند. راستش چرا کامنت میگذارم واظهار نظرمینمایم ؟ اول : من متعلق به آن بخش وصنوف اجتماعی ام که نوشته ها وابراز نظرهایی شفاف وروشنگرانه به دلم چنگ میزند وازاین طریق وجوه مشترک فکری ام را با نویسنده مطلب بیان میدارم . ثانیآ : بخشی ازنظر های ارایه شده بصورت کامنت با مظاهرانساندوستانه ومتجدد ولی با محتوی بسیار عقب گرایانه وفرسوده ای صورت می پذیرد که بدبختانه بخش عمده واساسی بحران وگرفتاری اجتماعی ماریشه درهمین نگرش ودیدگاه دارد.طوریکه باهم مرورمیداریم شخصی ظاهرآ بنام سکندرتخاری آقای جعفری را چنین ارشاد ونهی ازمنکرمیفرماید! ( به مقدسات مردم توهین شده واسلام یا مذهب تشییع هویت برانداز وعقب گرانیست !!( بدون تردید درطرح این ادعا ویامغالطه ایشان تنها نبوده بلکه اکثر باورمندان وپیروان دینی ما ؛ آنجاییکه دربرابر گفتمان ونقد صریح مواجه میگردند عقب باورهای عوام گارد میگیرند. نخست باید دید وملاحظه داشت که اساسآ توهین چیست ؟ بنظرم توهین عبارت است ازتعرض ولگدمال نمودن حریم فردی وخصوصی انسان درشرایط که این حدود وحریم نقض منافع اجتماعی نمیکند ویامزاحم حدود وحریم دیگران نیست ! عرفآ توهین زمانی مصداق می یابد که نسبت نادرست ویاغیرواقعی به شخصی - جماعت ویادین وآیینی داده شود ! باصطلاح عامیانه؛ آنهم درجامعه عقب افتاده باساختاروزیربنای متفاوت اقتصادی ؛ نسبت به توهین نیز برداشت وتعریف متفاوت وطبقاتی وچی بسامنفعت پرستانه وجود دارد. دراین فرماسیون اجتماعی ؛ توهین زمانی معنی ومصداق عملی می یابد که سخنی یارفتاری خلاف میل سیستم ونظام حاکم برجامعه وروبنای فرهنگی آن روی داده باشد. باحرکت ازاین زاویه دید؛ این مهم نیست که چی چیزی را قابل نقد ونکوهش میدانیم ویاکدام حادثه - رویداد ویاعارضه فکری را باید به چالش کشید! بلکه معیاروقاعده اینست که مولفه های فوق به چی میزانی درمیان جامعه حمایت گروطرفدار دارد.واعظان دینی ما برآنند که : قواعدفکری دین اسلام وعملکردهای آن درطول تاریخ هرچی بوده یاانجام گرفته ؛ آزآنجاییکه مورد حمایت وقبول ملیونهاانسان قرار دارد ؛ باید ازگزند هرگونه نقدوبررسی به دورباشد. من لحظه ای؛ درستی نظر آقای تخاری را مفروض میگیرم ! ولی سوالم ازایشان اینست که اگراحترام به عقاید مردم باهرکیفیتش ! لازم وضرور است ؛ پس چرا شیعیان ما که پانزده یا بیست درصد کل جمعیت مسلمانان را تشکیل میدهد! به عقاید وباور هشتاد درصد مسلمانان ما که سنی هستند ؛ احترام نمی گذارند ؟ یا اینکه غاصب خاندن خلفای سه گانه ودشنام دادن به عایشه زن محبوب محمد که سنی ها وی را ام المومنین میدانند! حکم جداگانه وامر خدایی بحساب میآید؟ . بیشتر ازدوملیارد نفوس روی زمین را پیروان دین مسیح تشکیل میدهد؛ ولی ازنظریک ملیارد مسلمان ؛ مسیحیت باآمدن محمد ازمرتبت ومقام دینی عزل وملزم به قبول دین اسلام اند!! بی مهری وخصومت ورزیدن مسلمانان ما ویامحمدپیامبر شان با پیروان دین موسی را که نیازبه گفتن ندارد وهمین بس که نظام اسلامی وشیعی ایران نابودی همه ای یهودی ها را ازاولویت های سیاسی ودینی خود میداند. واعظان ونصیحت گران دینی ما شاید فراموش نموده باشند که بدستور خدا درقرآن محمد ؛ باید پنجصدملیون انسان بودیست را بخاک وخون کشید ؛ آنچنانکه هشتصد نفر را دریک روز محمد ویارانش گردن زدند) جنگ باطایفه بنی قریظه ). ازتمرکز روی عملکردهای مسلمانان نصیحت گروواعظ اگربگذریم ؛ اصل سخن اینست که : بنابرمدارک وشواهد غیر قابل انکار ! دکتورین واندیشه اسلام متآسفانه خشونت طلب ؛ بی رحم ؛ ضدونقیض ؛ عقب افتاده وغیرعلمی ؛ زن ستیز وظالمانه است ! واعظ مشربان ما لطفآ بفرمایند که دریک ارزیابی ازتاریخ ورویدادهای گذشته ؛ قاتل - خونریز-زن ستیز- متعصب - ستمگر- برده دار- زن باره - فاشیست - خون ریز- غارتگر- چپاولگر- را باچی القاب وعناوینی یاد آور گردیم ؟ اگرهیتلر- موسولینی - ستالین- چنگیز-صدام- پولپوت - پینوشه و..... جنایت پیشه - ستمگروقاتل بحساب میآیند! خمینی - صدام- ضیاالحق - بن لادن - خلخالی - حفیظ الله امین و..... نیز ازاین قاعده در داوری مستثنی نیست ! بدین ترتیب ؛ بجا وخردمندانه نخواهد بود که جنایت وستمگریهای قشون اسلام را درتجاوز برای صدور اسلام درسرزمینهای دیگرمنجمله درافغانستان ؛ رحمت ولطف بدانیم ! ویابدترازهمه دستور به قتل - چپاول وستمگری را درمتن کتاب مقدس مسلمانان حکمت - معرفت وانساندوستی بنامیم ! خواهشم ازآقای تخاری اینست ؛ اگر ناهنجاریها ومعایب در دین اسلام را ؛ نه بامکث روی عملکردهای مسلمانان امروزی ! که درحرکت ها وعملکردهای آغازین اسلام تاامروز گردن نمی گذارید ! ویاطالب فاکت ومثال میباشید ؟ لطفآ بنویسد ؛ تا درمعرض دید خواننده گان سایت قرار گیرد. باعرض حرمت
3 جنوری 2011, 20:50, توسط باآمد تغییرنام اوغانستان به خراسان
http://www.youtube.com/watch?v...
تجاوزی رژیم وحشی فاشیست دکتر نجیب به یک زن افغانستانی
جنانیت کا ر نجیب دو میلیون افغانستانی راه شهید ساختن هموطنان محترام لطفاً این فیلم نگاه کنند
5 جنوری 2011, 07:41, توسط سکندر تخاری از سید نی استرالیا
با سلام خدمت آقای فرهاد و سائر خواننده گان عزیز !
راستش من قصد نداشتم که راجع به این مسأ له چیزی بنویسم و پرداختن به آنرا ضیاع وقت میدانم مگر دیدم که خون آقا فرهاد خیلی به جوش آمده و نه میگذارد با این ساده گی از موضوع عبور کند !! و به مصداق همان ضرب المثل عامیانه ای که داریم « مدعی از دعوی اش منصرف شده بود مگر گواه ازگواهی اش منصرف نه می شد »من هم خواستم برای آخرین مرتبه چیزیی خدمت آقا فرهاد به عرض برسانم . نه میدانم آقا فرهاد ما متوجه نوشته های خودش است یا نه ؟ وقتی از اسلام صحبت میکند بجای اصل اسلام به تاریخ اسلام یا همان اسلام تاریخی را که توسط زورگیران و قدرتمندان برای غارت و چپاؤل دارائی های ستمدیده گان و مظلومان مورد سؤ استفاده قرار گرفته است متوصل می شود ، عیبی ندارد ممکن است جناب فرهاد خان ما فرصتی نیافته است تا متون دین اسلام را آن طوری که بصورت روشن و واضیح تمامی مناسبات ستمگرانه و جاهلی حاکم بر جهان بالخصوص شبه جزیره عرب را توسط ارتشی از ضعیف خوانده شده گان آن دوران چون بلال ، ابوذر و صدها برده آزاد شده توسط محمد و یاران اش بر زمین کوبید و جامعه عادلانه ای را بنیاد گذاشتند . اما بیایم در مورد این تمنای آقا فرهاد ازبنده که به فرمائیش وی « نزدیک به مضمون » اگر عیب در اسلام نیست بلکه در مسلمانی ما باشد اقلأ « اگر ناهنجاریها ومعایب در دین اسلام را ؛ نه بامکث روی عملکردهای مسلمانان امروزی ! که درحرکت ها وعملکردهای آغازین اسلام تاامروز گردن نمی گذارید ! ویاطالب فاکت ومثال میباشید ؟ لطفآ بنویسد ؛ تا درمعرض دید خواننده گان سایت قرار گیرد. » باید به احترام خدمت شما دوست گرامی به عرض برسانم که من نیز مانند شما یعنی آقا فرهاد شاگرد تنبل این کلاس هستم و خود در جستجو و تلاش ام که اگر از این وادی نعمتی حاصل کنم ! مگر هرآنچه را که به مصلحت جامعه و نسل معاصر تشخیص دهم سعی می کنم آنرا از فلتر نقد دلسوزانه و هدفمندانه وارد جامعه سازم ، البته نبود و فقدان چنین نقد که مانند دارو برای هرنوع بیماری های بشریت امروزی لازم و ضروری است و ما بیشتر به جائی نقد افکار و اندیشه ها ی دیگران با شخصیت و اناتومی بدن اش کار داریم و آنرا به نقد میکشانیم !! که وجود این رویه مغالطه آمیز یعنی بجائی نقد اندیشه ها و شاخص ها توصل به نقد انا تومی شخصیت ها خود موجبات بسیاری از نا هنجاری ها و بی عدالتی ها در تاریخ بشر را فراهم آورده است . باز هم از اینکه بر آن خامه ناچیزم چیزی نوشتید ممنون احسان شما میباشم .
با تقدیم احترامات فائقه
سکندر تخاری