نقش احتمالی سياف در تراژدی بغلان
نويسنده: نسيم پيراسته
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در بغلان انفجار صورت گرفت و يا انتحار هنوز روشن نيست و گمان نمی رود که اين مساله بزودی روشن شود. روشن شدن اين مساله مستلزم افشای نام هايی می باشد که خود در قدرت دست دارند و به نوعی در پشت اين حوادث نقشی بارز ايفا می کنند.کميسيون هايی هم که رييس جمهور کرزی به منظور رسيدگی به موارد مشابه تاکنون راه اندازی کرده هيچ گزارش روشنی از مواردی که تعقيب می کردند ارايه نکرده اند.
در تراژدی بغلان حدود يکصد تن جانشان را از دست دادند و بيشتر کشته شدگان را کودکان تشکيل می دادند. گرچه در نقاط مختلف شهر، خانواده های عزادار برای هفتمين روز عزاداری آماده می شوند اما شهر بغلان کم کم به حالت طبيعی خود باز می گردد. مردم گاهی از يکديگر می پرسند که چرا کودکان و زنان به استقبال مقامات رفته بودند. به استقبال مقاماتی که بيشتر از اينکه خير آنان برسد، مصيبت آنان به آنان رسيده است و همين حادثه دردناک يک نمونه ديگر مصيبت بود.
پس از تراژدی در بغلان ديگر نمی توان گفت که افغانستان به طرف ثبات پيش می رود. گرچه حوادث و اتفاقات مانند حملات انفجاری و انتحاری در کابل اميد مردم را نسبت به آينده کمتر کرده بود اما با انفجار يا انتحار بغلان اين اميد به کلی از بين رفت. شايد اين تراژدی مانند فروريختن يکروزه کابل در سال گذشته ماه جوزا باشد که اوباشان کنترول شهر را به دست گرفته بودند و پوليس هم در جمع اوباشان به آتش زدن اموال دولت و مردم می پرداختند. تراژدی بغلان شايد تکميل کننده همان حادثه کابل باشد. حادثه ای که مقامات بلندپايه و نزديکان آنان در آن دست داشتند. منابع موثق می گويند که در حادثه کابل برادر رييس پارلمان کشور يونس قانونی، کنترول اوباشان را بدست داشت و در مقابل پارلمان دريک مورد چند اوباش را از دست نيروهای ضد شورش نجات داد. نمی توان گفت که تراژدی بغلان نيز برنامه ريزی شده نبود به همان شکل که فرو ريختن کابل در 18 جوزای سال گذشته بدون برنامه ريزی و دست داشتن مقامات در آن ممکن نبود.
پس از قوع تراژدی در بغلان حدس و گمان های زيادی درباره عوامل آن در رسانه ها و نيز ميان اهالی سياست و گاهی هم در تکسی های شهر زده می شود. چه فرد و گروهی پشت اين تراژدی قرار دارد. طالبان؟ گروه بنيادگرای اسلامی گلبدين حکمتيار و عوامل آنان در دولت؟ نقش عناصر خارجی در اين ميان چقدر برجسته می باشد؟
همانطور که همه می دانند طالبان تاکنون مسووليت اين حادثه را بر عهده نگرفتند گرچه طالبان در صورت آگاهی و توان برنامه ريزی برای چنين حوادثی با کمال افتخار اين کار را انجام می دادند اما تاکنون آنان سکوت اختيار کرده اند و در چند مورد سخنگويان اين گروه تروريستی دست داشتن در اين تراژدی را رد کردند. تحليل ها بيشتر اکنون درباره گروه نظامی اسلامی به رهبری گلبدين حکمتيار است و به نظر اين قلم، اين تحليل می تواند ما را به نکات ارزنده ای برساند اما همه مساله و معما را حل کرده نمی تواند. ناديده گرفتن گرفتن رقيب سرسخت و سرشناس گروهی که مصطفی کاظمی عضو کشته شده پارلمان به آن تعلق داشت، يک شکاف در تحليل ايجاد می کند. اين مخالف سرسخت کاظمی و در مجموع جبهه ملی آقای عبدالرب رشيد سياف است که عملا و بنا بر شواهد انکار ناپذير در حوادث مشابه دست داشته است. آقای سياف يکی از جنايتکارانی است که تاکنون با مهارت تمام توانسته است نگاه ها درباره چند جنايت و کشتار آشکاری که او و افراد تحت امرش انجام داده را منحرف کند و براحتی و با تاکتيک های مرموز، خود را از بازتاب های مرگبار اعمال خود کنار کشانده است.
با توجه به غبار آلود شدن فضای مطبوعاتی افغانستان و نيز به دليل وجود ترس از نام بردن از عوامل درون حکومتی تراژدی بغلان، انگشت اتهامی به سوی جنايت کار معروف عبدالرب رسول سياف نرفته است. نا پخته و ناسنجيده خواهد بود که درباره سياف بگوييم که او با اينگونه انفجارها و انحار ها رابطه ای ندارد. در حالی که گذشته سياف نشان دهنده ارتباط او با مخوف ترين سازمان تروريستی اين دهه جهان يعنی القاعده می باشد. سياف از نخستين کسانی است که پای اسامه بن لادن را به افغانستان کشاند و با تاکتيک ها و نحوه جنگ آنان شناخت خوبی دارد. او وهابی است و در نگاه او شيعيان کافرانی بيش نيستند که جان و مال و ناموس آنان مباح می باشد. همين نگاه سياف درباره ديگر رقبا هم معنا دارد. همين نگاه وهابی سياف به او و سربازانش اجازه داد که در کابل با همکاری نيروهای شورای نظار به سرگردگی قوماندان احمد شاه مسعود (به ناحق قهرمان ملی) جنگ خونينی را عليه مردم راه اندازی کند و به کشته شدن و آوارگی هزاران تن انجاميد. اين اتحاد تاکتيکی سياف بود که در کنار نيروهای اوباش شورای نظار به بهانه ی مقابله با گروه نظامی وحدت به رهبری عبدالعلی مزاری بجای رعايت قوانين جنگ و مقررات بين المللی آن به جنايت و تاراج دست زد.
اين تاکتيک سياف سال ها بعد طوری بکار گرفته شد که با پذيرايی سياف از دو تروريست عرب و فرستادن آنان به جانب مسعود، قومندان احد شاه مسعود را نيز از پای درآورد. دست داشتن سياف در قتل احمد شاه مسعود يک حقيقت مسلم است و مسلم تر از آن کنار آمدن ديگر عوامل قتل از شورای نظار و اطراف قوماندان مسعود با سياف در اين امر می باشد. از سوی ديگر گمان نمی رود که سياف همه ارتباطات خود را با القاعده، طالبان و حتی گلبدين حکمتيار کنار گذاشته و تنها يک وکيل در پارلمان است. تلاشی خانه ی سياف توسط نيروهای آمريکايی به منظور دستيابی به برخی اسناد نشان دهنده اين امر مسلم می باشد که او همچنان با همفکران خود در القاعده، طالبان و حزب نظامی اسلامی در ارتباط می باشد. گرچه حزب اسلامی قدرتمند تر از طالبان، بازی دوگانه ای را راه اندازی کرده و از يک سو دست در دست دولت با مهره هايی مانند فاروق وردک به ميان آمده و از سويی ديگر نقش مخالف نظامی را بازی می کند اما در اين بين سياف بسياری از شکاف ها را می تواند پر کند. همانطور که فاروق وردک در تاکتيکی سنجيده شده با رهبر و مراد ايشان حکمتيار قرار دارد، سياف نيز رابطه هايش را با گروه های تروريستی ديگر مانند القاعده حفظ کرده است. بويژه با رهبر آن اسامه بن لادن با واسطه هايی که غالبا پاکستانی و عرب هستند. در مهمان خانه های فاروق وردک نيز گاهی افراد پاکستانی داخل می شوند که با کارهای رسمی ايشان ارتباطی ندارد. آنچه مسلم است کشته شدن چند وکيل پارلمان که گرچه مردم از آن ها خيری نديده بودند و بيشتر زجرشان را ديده بودند، باعث شادی مرموز باند فاروق وردک شده است اما دست داشتن عبدالرب رسول سياف را در تراژدی بغلان نمی توان ناديده گرفت. آشنايی او همانطور که با رهبران القاعده ديرين است و فکر مشرکی را تعقيب می کنند، با حملات تروريستی آنان نيز چندان بيگانه نيست.
اشاره: آنچه در ادامه می آيد نيز دو اعلاميه ی رسيده به کابل پرس? است که نشر آن به معنای ارتباط و وابستگی کابل پرس با اين نهادها نمی باشد. خواندگان آزادند که علاوه بر نقد نوشته ی آقای بارکزی، دو اعلاميه ی زير را نيز نقد و بررسی کنند.
بسم تعالی
باز گشت همه به سوی اوست
اعلامیه ی كنگره ملی افغانستان
هموطنان عزیز!
كنگره ملی افغانستان توطیه ی سازمان یافته ی عصر پانزده هم عقرب سال روان خورشیدی را كه در نتیجه آن شش تن از نماینده گان مردم در مجلس ملی و دهها تن از هموطنان دیگر شامل دانش آموزان، جوانان و نوجوانان در ولایت بغلان به شهادت رسیدند، شدیدا محكوم نموده برای مردم افغانستان، شورای ملی و خانواده های محترم شهدا و قربانیان این توطیه ی وحشیانه تسلیت می گوید و خود را در این سوگ و اندوه بزرگ ملی سهیم دانسته و ابراز همدردی می نماید. اندوه و مصیبت زمان بیشتر احساس می شود كه می دانیم شماری از خانواده های قربانیان مظلوم این حادثه، بویژه خانواده های دانش آموزان و اساتید محترم بغلان توانایی مالی کفن و دفن عزیزان به خون خفته شان را ندارند و نمی توانند سنگی بر گوری چونان یاد نام فرزندانشان بر جای بگذارند. فرزندان خونین كفنی كه با برپایی مراسم كوچك و شاید هم بی حضوری جعمی وجمعیتی به خاك سپرده شوند.
كنگره ملی افغانستان با باور اكثریت قاطع مردم افغانستان، كه این جنایت را توطیه تنظیم شده وسازمان یافته می دانند شریك است و نیز در این نگرانی كه علت و اسباب و عوامل این جنایت مثل ده ها مورد دیگر، در میان روز ها و هفته های طولانی بنام "بر رسی و تحقیق" ناروشن و بی نتیجه باقی خواهد ماند. رژیم كابل در موارد مشابه، به پاره ی تبلیغات اکتفا كرده و به دلیل خصلت غیر ملی خود هیچگاه نخواسته و نتوانسته است پاسخگوی پرسش های مردمی وملی باشد.
كنگره ملی افغانستان قطعا به این باور است كه بدون ایجاد كمسیون متشكل از اعضای مجلس، خانواده شهدا، ناظران درست كار و بی طرف بین المللی و جامعه مدنی ومحافل حقوق بشر كه تحت ریاست نماینده گان مطمین و ملی مجلس كاركنند، ما جرا به درستی و صداقت رسیدگی و پیگیری نمی گردد. ما در عین آن كه خواهان ایجاد چنین كمسیونی هستیم بر مسوولان امور می خواهیم مراجع اداری و امنیتی را كه نسبت به وظیفه خود به هردلیل، سهل انگاری كرده اند مورد باز رسی قانونی و جدی قرار بدهند.
كنگره ملی به صراحت اعلام می دارد كه در كشوری مثل افغانستان كه كوچكترین امنیتی برای شهروندان وجود ندارد و اگر فشار جنگ و نا امنی تمام عیار است استفاده از دانش آموزان و اطفال خورد سال برای پذیرایی از مراجع رسمی بر خلاف حقوق بشر است بنابراین، مسوولان وزارت تعلیم و تربیه نیز می باید مورد باز خواست قرار داده شوند.
كمیته اجراییه كنگره ملی افغانستان
=====
اعلامیه سازمان اجتماعی افغانستان و آسیا درباره حملات تروریستی بغلان
سازمان اجتماعی افغانستان و آسیا عمل تروریستی و حادثه دلخراش ولایت بغلان را که باعث کشته شدن اطفال ، زنان ، مردان و رییس کمیسیون اقتصاد پارلمان افغانستان مصطفی کاظمی همراه دست کم شش تن از اعضای دیگر پارلمان گردید به شدت محکوم نموده و به باقی مانده گان شان ابراز تسلیت مینماید.
به همگان معلوم بود که مصطفی کاظمی رئیس کمیسیون اقتصاد پارلمان افغانستان در تامین صلح و وحدت ملی و تقویت رشد اقتصاد ضعیف افغانستان که این اقتصاد هیچ ریشه بنیادی و ساختمان حقوقی ندارد که ضامن سعادت و خوشبختی مردم ما در دراز مدت گردد و فقط بر معیار های سیاست های کهن قبیلوی استوار است سعی و تلاش های زیادی نمود تا مکانیزمی را جهت رشد اقتصاد ملی در کشورایجاد نماید. اما به کمال تاسف اژدار های عقب گرا بخصوص معتصبان و تنگنظران قبیلوی تحت اوامر بادران پاکستانی شان بطور نامردانه و ناجوانمردانه جنایتی نا بخشودنی را مرتکب گردیدند که دیگر اعتماد و سخن از وحدت ملی را زیر سوال قرار دادند.
اکثر تحلیل گران سیاسی نیزعقیده دارند که این حادثه تروریستی ادامه سیاست تصفیه قومی دولت افغانستان بوده که در گذشته تجربه گردیده است .
این بار اول نیست که حلقه خاص تبعیض گرای حاکم بصورت دوامدار به بدنام ساختن و ترور نمودن شخصیت های ملی منسوب به اقوام و احزاب دیگر و خارج ساختن آنها از صحنه سیاسی میپردازند که با این حالات چگونه مردم میتوانند به شعار های فریبنده دولت به آینده شان اعتماد نمایند.
تنگنظران قبیلوی کوشش مینمایند تا جنگ را از مناطق جنوبی و شرقی عمدتاً پشتون (افغان) نشین به سمت شمال کشورگسترش دهند.
مردم بغلان جنایات طالبان آدم کش و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار را بعد از هجوم وحشیانه شان در سالهای 1376 و1380 در صفحات شمال افغانستان هنوز فراموش نکردند و از حادثه خونبار سه شنبه 15 قوس 1386 درس عبرت گرفتند که از این بعد سرنوشت شان را خود شان توسط انتخابات محلی و ولایتی تعین نمایند و هر گز به والی های صادر شده از طرف حکومت مرکزی اجازه ندهند تا سرنوشت شان را آنها تعین نمایند.
ترور شهید سید مصطفی کاظمی و دیگر نمایندگان پارلمان و قتل دها انسان های مظلوم و اولین عمل تروریستی در بغلان در طول شش سال گذشته بمثابهء پایان زنگ تفریح دموکراسی و ختم رقابتهای مسالمت آمیز سیاسی در چارچوب قانون اساسی بحساب می آید. ازین به بعد احتمال رقابتهای خشن و خونین با حذف فیزیکی رقیبان در فضای سیاسی افغانستان قوت بیشتر میگیرد که چنین حالت عواقب تلخی را در آینده درقبال خواهد داشت.
سازمان اجتماعی افغانستان و آسیا خواستار "تحقیقات جدی" در مورد حادثه بغلان شده و پیشنهاد مینماید تا سازمان ملل متحد در اجرای این تحقیقات عادلانه برخورد نمایند .
کاپی به زبان انگلیسی به عنوانی سازمان ملل متحد
اداره سازمان اجتماعی افغانستان و آسیا- لندن
پيامها
2 جنوری 2008, 10:25
وقتی مقاله را خواندم با توجه به اینکه این جانب هیچ گونه نظری در رابطه با جریانان داخل افغانستان ندارم اما از شهامت وشجاعت نویسنده مقاله مسرور شدم امید است افغانستان با داشتن چنین فرزندانی راه خود را به سر منزل خوشبختی پیدا کند انشاالله
2 جنوری 2008, 10:30, توسط خر مگس
نقش شوم وجنایتکارانه القاعده وطالبان ووهابیون بر هیچ کسی پوشیده نیست اینها که اسلام عزیز ما را بدنام کرده اند وخون هم کیشان خودرا به بهانه شیعه وسنی بر زمین میریزند آیا میدانند در روز قیامت باید به صاحب قران جواب پس بدهندمرگ بر تروریست در هر لباس وهر دین ومذهب
2 جنوری 2008, 10:39, توسط خر مگس
حکومت شیعی ایران جامعه ای متحد از شیعه وسنی واقلیتهای مذهبی تشکیل داده است که درآن پیروان مذاهب گوناگون در صلح وصفا با یکدیگر زندگی میکنند انشاالله این حکومت زمینه ساز حکومت جهانی حضرت بقیته الله میباشد شیعه وسنی هر دو مسلمانند اتحاد خود را حفظ کنید تا بیگانگان از تفرقه شما سوء استفاده نکنند القاعده وطالبان تفاله های بشریت هستند آنان نه تنها معنی ومفهوم مسلمانی را نمی دانند بلکه اصلآ بویی از اسلام نبرده اند
4 می 2008, 13:16
جناب! از شما یک سوال دارم شاید بسیار دیر شده است از خودت میپرسم که آنهای که عزیزان شان را در اثر خود کامگی افراد بادار تان از دست دادن و به خاطر آن نباید دست به اعتصاب میزدند چون شما آنها را عجولانه اوباش خواهید خواند که خواندید . بسیار حای تاسف است .