کابل پرس سانسور نمی کند اما...
گپ بی پرده با خوانندگان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کابل پرس? اين مشهورترين سايت اينترنتی افغانستان همچنان به تعهدی که با خواندگانش بسته است، وفادار می ماند و سانسور نمی کند. در مدت زمانی که اين رسانه ی اينترنتی منتشر نمی شد شايد صدها پيام از خوانندگان عزيز دريافت کردم. پيام هايی که شديدا از کابل پرس انتقاد کرده و بيشتر پيام هايی بودند که انتشار دوباره ی کابل پرس را می خواستند: " کابل پرس بايد منتشر شود. نبود کابل پرس احساس می شود. در نبود کابل پرس تريبون آزادی نيست. ما تريبون آزاد می خواهيم. کابل پرس يک مسووليت است و شما نمی توانيد آن را متوقف کنيد. کابل پرس صدای مردم است و به صدای مردم بايد اجازه ی انعکاس داد."
بله بايد کابل پرس منتشر می شد و شد. همانطور که چند تن از خوانندگان تاکيد کرده بودند، اين رسانه ی اينترنتی اکنون ديگر چيزی بيش از يک رسانه ی اينترنتی ست و مسووليت است. اين مسووليت را بخوبی احساس می کنم و اميدوارم که بتوانم با کمک تک تک نويسندگان، روزنامه نگاران، هنرمندان و خوانندگان، کابل پرس را پرپارتر از هميشه کنيم.
کابل پرس کارش را با همان سياست عدم سانسور و با روش خبری، تحليلی و انتقادی ادامه می دهد و در اين راه کوتاه نخواهد آمد. همچنان به افشای اسناد سوء استفاده و اختلاس از اموال مردم افغانستان ادامه خواهد داد و هر سندی که از نقض حقوق بشر به دستش برسد، بلافاصله منتشر می شود.
خوشبختانه عدم انتشار کابل پرس در چند ماه گذشته از محبوبيت آن نکاسته بود و بايد بگويم که در بدترين شرايط عدم انتشار، روزانه 700 تا 1000 خواننده از آن بازديد می کردند. اين آمار به نسبت روزهای اوج کابل پرس اندک می باشد و حداقل روزانه حدود 7 تا 8 هزار تن از خوانندگانش کاسته شده بود. اکنون دوباره خوانندگان کابل پرس باز می گردند. من به همه ی آن ها خوش آمديد می گويم.
در کنار بخش فارسی و پشتوی کابل پرس، قرار است که بخش انگيسی نيز با کمک و ياری دوستم " روبرت ماير" نويسنده و فلمساز آمريکايی جانی بگيرد و مانند بخش فارسی و پشتو فعال شود. بخش پرتگالی کابل پرس را دوستی از کشور زيبای "برازيل" دنبال می کند. "رز آنجل" هم يک مستند ساز است و روزنامه نگار و برای " گلوبال تی وی" برازيل کار می کند و او شايد بيشتر از من در مدتی که کابل پرس نشر نمی شد، انتظار شروع دوباره ی کابل پرس را داشت.
بله اکنون کابل پرس در دسترس است. صداهای متفاوت را بازتاب می دهد و فرقی نمی کند که شما چه انديشه ای داشته باشيد. انديشه ی تان را می توانيد در برابر انديشه ای ديگر گذاشته و به خواننده اين اجازه را بدهيد که خود تصميم بگيرد و از ميان آرای متفاوت يکی را برگزيند و يا هيچکدام را و خود نظر ديگری ارايه کند. اين تبادل و تضارب آرا و عدم سانسور، امتياز کابل پرس است که آن را از رسانه های داخلی و بين المللی فارسی زبان متمايز می کند. دوستان زيادی به من گفته اند که کار ما اين شده که روی شبکه ی اينترنت فقط نامه های رسيده مان را بخوانيم و کابل پرس را بخوانيم .
من ضمن اينکه به تک تک خوانندگان، انتشار مجدد کابل پرس را تبريک می گويم، مايلم نکاتی را نيز به عرض برسانم:
می دانم و درک می کنم که از هم گسيختگی بنيان ها در افغانستان، چيزی نيست که در کوتاه مدت ترميم شود و بافت های تازه و مفيد ايجاد شود. می دانم که برخی از خوانندگان وقتی نظر مخالفی را در سايت کابل پرس می خوانند، نمی توانند خود را کنترل کنند و هر چه بد و بيراه به ذهن شان می رسد را نثار نويسنده می کنند. گاهی متاسفانه نه تنها نويسنده از گزند اين دشنام ها در امان نيست، بلکه در چندين نمونه متاسفانه، خواهر، مادر، زن و اولاد يکی را نيز فحش و دشنام داده اند. البته اين به ميزان نظراتی که از فکر ناشی می شود اندک است اما می تواند بازتاب های منفی ايجاد کند که مايلم ضمن برشمردن جزييات، از اين پس با چنين موارد برخورد قاطع کنم.
متاسفانه گاهی کسانی می خواهند که به عمد دست به چنين روشی بزنند و يکی می آيد و هر چه دَو و دُشنام هست را نثار ديگری می کند و عاجز از بکار بردن دو جمله ی مستند، خود را به اين شيوه تخليه می کند. البته نظريه ی تخليه هم بد نيست. اينکه بواقع سرکوب و خفقان و يکسويه نگری باعث بسياری از بيماری هايی شده است که اين آدم ها گرفتار آنند. اما بارها شده است که خوانندگانی که بيشتر خانم هستند به من پيغام داده اند که ما کابل پرس را دوست داريم اما گاهی پيام هايی را می خوانيم که دور از شان و ادب است و ما به عنوان "زن" شرمنده می شويم. چند نويسنده ی زن نيز به من گفته اند که ما می خواهيم مطالب مان را در کابل پرس نشر کنيم اما از دشنام دادن های اين افراد می ترسيم. اين واقعا جای شرمساری هم برای من است و هم برای آن کسی که از همه جا رانده و مانده می خواهد عقده های فروخورده ی خود را يکباره با دشنام به اين و آن فرو نشاند. گاهی نه تنها خانم های نويسنده و روزنامه نگار بلکه مردها هم از چنين مساله ای رنج می برند و همين باعث شده که مانند نظاره گری بر آنچه در کابل پرس می گذرند باشند. در کنار همه ی اين ها روزنامه نگاران، نويسندگان و هنرمندانی هم هستند که صبر و بردباری آنان مثال زدنی ست و بايد به اين خصلت نيک آنان احترام گذاشت. درک اينکه از هم گسيختن بنيان ها و بوجود نيامدن بنيان های نيک در جامعه ی افغانستان باعث اين می شود که يکی به دشنام روی آورد و از خود گذشتگی از طرف نويسنده بروز داده شود، برای من و خوانندگان جای افتخار است. اگر نظر مخالف نظر من يا هر نويسنده ی ديگر را داری، اين کابل پرس برای همين است که نظر ت را بنويسی و آيا مگر دشنام دادن هم نظر است؟
من نمی خواهم به همان مثال معروف عاميانه متوسل شوم که" مگر خودتان خواهر و مادر نداريد؟". او که دشنام می دهد، به خيال خودش ممکن جايی را فتح کرده باشد و اما من اطمينان دارم که نه تنها جايی را فتح نکرده که بسياری از چيزها را هم از دست می دهد و اگر به خلوت خود بازگردد و کلاه خود را قاضی کند، شرمسار خود و وجود خود خواهد شد. چطور؟ يا اينکه " نرود ميخ آهنی در سنگ؟"
اگر خوانندگان عزيز يادشان باشد، پيش از توقف کابل پرس به دليل سانسور و خفقان، نظرخواهی را درباره ی چنين مواردی راه اندازی کرده بوديم. در آخرين پيام آمده بود که بالاخره نتيجه ی اين نظرخواهی چه می شود و کابل پرس چه تصميمی گرفته است. تصميم اين است:
مگر می شود به دليل وجود چند نفر محدود که ذکرشان رفت، ما دست به محدود کردن بزنيم؟ نه نمی شود.
پس چاره چيست؟
فعلا با اين روش برخورد می کنيم. نظرات و انتقادات مستقيم و بدون اعمال نظر گردانندگان، آزادانه نشر می شود. نظرات کسانی که دشنام می دهند و علاوه بر نويسنده ، به شکل سخيف و غير انسانی به زن و اولاد مردم هم دشنام می دهند را حذف می کنيم و کسی که چنين پيام هايی را منتشر می کند رامعرفی می کنيم. اما اين معرفی فعلا در اندازه ای نخواهد بود که آدرس مستقيم طرف را نشان دهيم و بگوييم که فلانی ست. نه بازی با آبروی افراد را هم ما بايد در نظر داشته باشيم، هر چند که خود اين افراد در کار بی آبرويی خويش اند اما اگر ما هم چنين کنيم پس تفاوت ما چه خواهد شد؟
قابل ياداوری ست که هر کمپيوتری که به اينترنت وصل می شود، يک آی پی مشخص دارد. در محيط مديريت کابل پرس، آی پی ها از بيش از 90 کشور مختلف جهان موجود می باشد که نشان می دهد خوانندگان از اين کشورها وارد سايت کابل پرس می شوند. کابل پرس به هيچ عنوان آی پی های افراد را در اختيار ديگران نخواهد گذاشت اما معمولا سرويس دهندگان اينترنت ملزم به رعايت قوانينی هستند که اين قوانين را بايد به مشتريان خود گوشزد کنند. يکی از اين قوانين معمولا عدم تجاوز به حقوق فردی افراد می باشد. شرکت هايی که اينترنت در اختيار شرکت های ديگر و افراد می گذارند، نسبت به رعايت حقوق ديگران ملزم می باشند و ما کوشش می کنيم از اين امکان نيز استفاده کنيم.
پس از اين پس پيام هايی که حامل دشنام و هتک حرمت باشد را حذف می کنيم. از هر آدرس آی پی اگر چنانچه بيش از سه بار چنين مواردی تکرار شد، اجازه ی دسترسی آن آی پی آدرس را به سايت کابل پرس محدود می کنيم و در يک ليست سياه قرار می دهيم. اين ليست سياه را هر از چندگاهی منتشر می کنيم و يک نامه اخطار نيز به سرويس دهنده ی اينترنت آنان و نيز اداره، شرکت و يا هم اينترنت کلب ارسال خواهيم کرد. مسلم است که اگر پيام ها از يک دفتر کار معتبر ارسال شده باشند، کسی که اين پيام ها را ارسال کرده، از عواقب آن نيز بايد خود را آگاه کند.
برخی از اين افراد به تصور اينکه اگر با دو نام متفاوت پيام های توهين آميز بگذارند، ما متوجه نمی شويم. در صورتی که شناسايی اين امر کار بسيار آسانی ست و اين افراد بيشتر خود را فريب می دهند. چنين افرادی نيز در ليست سياه قرار داده می شوند و معرفی خواهند شد.
اميدوارم که اين افراد دشنام دادن را کناری بگذارند و بيايند و معقول و منطقی، آنچه به نظرشان می رسد را ارايه کرده و کابل پرس را به فرصتی برای رشد خود تبديل کنند. اين نکته را هم بايد باز هم تکرار کنم که انتقاد، هر چند شديد حق هر کس است و کابل پرس مانعی برای ارايه ی انتقادات افراد نمی شود. اگر چه اين انتقادات سخت به نويسنده ی اين قلم صورت بگيرد.
مواردی مانند نام بردن از جنگ سالاران و جنايت کاران که دهه ها ست مردم افغانستان را به خاک و خون کشيده اند نيز شامل روش بالا نمی شود و افراد آزادند که ديدگاه های خود را ارايه کنند. ذکر اين نکته هم ضروری ست که مشخصات کسانی که به نقد و بررسی و ارايه اسناد می پردازند و به دلايل امنيتی نمی خواهند نام و مشخصات شان ذکر شود نيز، فقط نزد کابل پرس موجود می باشد و با هيچ فرد، گروه، سازمان و يا کشوری شريک نمی شود.
پيامها
18 نوامبر 2007, 14:53, توسط آرزو
بسيار عالی آقای کامران!
بالاخره به اين نتيجه رسيديد که نبايد گذاست به افراد توهين کنند؟ اين اقدام شما ممکن است از جانب آن افراد رد شود اما کاری که شما انجام می دهيد پسنديده و نيک می باشد.
18 نوامبر 2007, 17:27, توسط چنگیز وترمه
با درود
بسیار خوشحالم که دو باره شمارا فعٌال می بینم .
موفق باشین
18 نوامبر 2007, 20:49, توسط فروزان کابل
کامران عزیز
به امید موفقیت های بی پایان شما. بیحد خوشحالم که بار دیگر خواننده این سایت زیبا هستم
19 نوامبر 2007, 03:04, توسط تهمينه
آقای ميرهزار از انتشار مجدد کابل پرس? خوشحالم. کابل پرس افتخار جامعه افغانستان است.
19 نوامبر 2007, 04:26, توسط اميد از مزار شريف
افغانستان به آزدی رسانه ها و مطبوعات نيز دارد. از اينکه کابل پرس? با فشار و سانسور مواجه شد، برای همه ما بسيار ناگوار بود. آقای ميرهزار خوشحال هستيم که شما استوار دوباره به کار خود ادامه می دهيد. در مقابل فشار کوتاه نياييد. مردم افغانستان شما را دوست دارند.
19 نوامبر 2007, 13:26, توسط بهادر
آقای نهایت محترم میرهزار
شما نور چشم آنانی هستید که خواهان عدالت اجتماعی، محاکمه جنایتکاران جنگی ، آزادای بیان و دموکراسی واقعی میباشند.
من شخصا ً سخت مخالف هر نوع سانسور حتی سانسور دشنام های شخصی میباشم. زیرا آنانی که به دشنام به اعضای فامیل و ناموس و غیره توسل میجویند نشان میدهند که تا چه حد دون صفت و جاهل هستند و این خود به ما موقع میدهد آنها را شناخته و نادیده گرفته شوند.
اما اگر من میگویم جنایتکار ملی مسعود یا شیطان الدین ربانی یا سیاف وهابی نباید آنرا دشنام شخصی شمرد بلکه آنرا واقعیت های زمان ما دانست. در غیر آن چگونه میتوان کشتار هزاران کابلی را که بدست این جنایتکاران صورت گرفته ترسیم کرد. مگر میشود مسعود را گفت که فرشته که هزاران را کشت ؟
بیایید تا با عدم سانسور حتی عدم سانسور دشنام های افراد جاهل کابل پرس? را به تربیون واقعا ً آزاد مبدل کنیم.
شما زنده و سلامت باشید
19 نوامبر 2007, 15:30, توسط بهمن کشن ابادی
برادرعزیز اقای بهادر! کاش در کنا ر مسعوذ و ربانی نام های مزاری و محقق و گلبذین را هم میگرفتی تا معلوم میشذ که از شرافت و وجذان اندکی بهره ای داری وبه قصد تفتین پیام نمینویسی!
20 نوامبر 2007, 11:54, توسط بهادر
سلام بر بهمن
یکی از بزرگان زمانی گفته بود تحلیل مشخص از وضع مشخص
شما در اوضاع مشخص کنونی مگر کسی را سراغ دارید که محقق، مزاری یا حکمتیار را مانند جنایتکار ملی مسعود قهرمان افسانوی تراش کند ؟
مگر آیا آنانی را که شما نام برده اید به اندازه شیطان الدین ربانی ، مارشال دزدان و چپاولگران فهیم قوت و زور دارند ؟
مطمئن باشید که آنانی را که شما نام برده اید به اندازه آنانی که من نام برده ام خائین و جنایتکار هستند .
سلامت باشید.
20 نوامبر 2007, 13:12
از صحبت های آقای بهادر که میگوید که من حتی طرفدار سانسور دشنامها هم نیستم میرساند که این شخص تاکدام اندازه عقده های روحی دارد امیدوارم که دشنامهای ایشان درکابل پرس به آدرس هردشمن که حواله میکند سبب شفای بیماری روحی ایشان شود.
آمین
20 نوامبر 2007, 13:22
جز طرفداران ونوکران پاکستانی وفاشیست های قوم گرای دیگر کدام کس حاضراست که به ناموس طرف مقابل دشنام بدهد
اصلا فاشیسم وآنهم بدترین نوع آن یعنی فاشیسم قبیله به هیچ صورت تابع اخلاق وموازین شرعی انسانی واجتماعی نمی باشد.
بناء برداشت این بنده فقیر این است که هرکس که به خواهر ومادر هرکس ولو نوکران حلقه بگوش پاکستانی دشنام میزند وی خود فاشیست است وبه صورت ناخود آگاه در دام شیطانی فاشیسم قبیله ویا طرف مقابلش افتیده است
20 نوامبر 2007, 14:16, توسط بهمن کشن آبادی
اقای بهادر !
از اٌنجا که دم خروس اززیر بغل تان پیداست ٌدیگر با شما حرفی ندارم.برای شما شفای عاجل آرزو میکنم.
20 نوامبر 2007, 06:00, توسط خضنفر
انتشار مجدد کابل پریس را به آقای میرهزار و تمامی علاقمندانش تبریک میگویم.
باید تلاش نمود که کابل پریس تبدیل به تیری شود به قلب سیاه تمامی جنایتکاران از هر قوم و قبیله و مذهب و مکتب و طرفی که باشند.
مخصوصا آنانی که ادعای روشنفکر بودن دارند، اما در باتلاق قبیلهگرایی و منطقه گرایی غرق اند، شرمساری بزرگی را به جان میخرند، این کشور به اتحاد تمامی آزادیخواهان و مردم ماتم دیده اش نیاز دارد. باید همه دست بدست هم داده علیه ستمکاران و خاینان ملی چون فهیم، قانونی، خلیلی، ملا عمر، گلبدین، ربانی، سیاف، محقق، علومی، کرزی، عبداله، اسماعیل، حاجی فرید، عطا و .... که لیست شان به دهها تن میرسد، برخیزیم و نگذاریم که اینان با توسل به باداران خارجی شان بیش از این خاک و مردم ما را به تیرهروزی و فاجعه سوق دهند.
طرد و افشای آن به اصطلاح روشنفکرانی هم که در قالب کلمات زیبا و ظاهرا دلنشین در خدمت این ستمگران و خونخواران قرار میگیرند، وظیفه بس عظیم و مقدس است.
21 نوامبر 2007, 08:32, توسط عارف ، قره باغي
با سلام خدمت محترم كامربان مير هزار .
خيلي خوشحالم كه بار ديگر اين سايت آزاد و متفاوت را مجدداً فعال مي بينم واز اين كه تسليم خواست زورگوها وعوامل خفقان نشده ايد شادمانم واميديست براي كساني كه زود تسليم خواست دشمنان انسانيت مي شوند . كوتاه نيامدن شما دليل شجاعت شما در برابر خفقان ونشان دهنده ي هدف مقدس تان براي مردم است .
از نظر من ، شايد سايت شما ومنابع اطلاعاتي وكساني كه در اين سايت قلم مي زنند منشأ تحول بزرگ فكري واجتماعي نشوند ، اما، مي تواند سرمنشأيي براي تحقق آزادي بيان ومقاومت دربرابرارزشهاي منحط ضد انساني باشد . در اين شرايط حساس جامعه ما ، اين روش نشر اطلاع رساني مي تواند ازنياز هاي ضروري اين مرز بوم باشد .
من اين سايت را باور دارم وتفكر وباورهاي شما براي شيوه بيان ونشر اطلاعات را مي پسندم وهمچنين تصميمات شما را در برابر آندسته كه كارشان تخريب وفحاشي مي باشد تأيد نموده وقابل درك مي دانم .
درود برشما وكساني كه مثل شما مي انديشند
21 نوامبر 2007, 14:24, توسط داریوش شیذر ارانی
آقای کامران میرهزار
با سلام
بسیار خرسندم که می بینم دوباره سایت بسیار ارزشمند کابل پرس? راه اندازی شده. این برای من که می خواهم در جریان اخبار کشور دوست و هم فرهنگم باشد بسیار فرصت مغتنمی است. و بسیار خرسندم که از این پس شاهد توهین هایی در کابل پرس نیستیم. آرزوی موفقیت برای شما و سایر همکاران محترمتان در کابل پرس را دارم.
با سپاس
22 نوامبر 2007, 01:19, توسط افسانه از مکرويان چهار
بر کامران ميرهزار، روزنامه نگار ملی افغانستان سلام.
کار شما در کابل پرس? نظير ندارد. در تاريخ افغانستان رسانه های زيآدی آمدند و رفتند که هر يک وابستگی های خاص به گروه و تنظيم داشتند و يا از يک کشور حمايه می شدند. کابل پرس شما گل سر سبد رسانه ها در افغانستان است و زخم ها و دردهای مردم را بازگو می کند. به شما انتشار مجدد کابل پرس را تبريک می گويم و اميد درخشش بيش از پيش آن را دارم.