انتقال جنگ از جنوب به شمال افغانستان
سیاست تغییر جغرافیای افغانستان علنی می شود
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
تغییر جغرافیا هدف اساسی گرداننده های پشت پرده مساله افغانستان است که انتفال جنگ از جنوب به شمال افغانستان، سراسری ساختن طالبان، ایجاد حکومت تقلبی و عمیقا استبدادی به ریاست حامد کرزی و در انزوا قراردادن آن، ترویج فقر و فساد1 از جمله تکتیک های اند که بخاطر تحقق بی ثباتی در افغانستان از آنها استفاده می شود. بی ثبات سازی وضع افغانستان و پلان های پشت پرده سترتیژی تخریب گر آنها هر روز نمایان تر می گردد. دست های که به افغانستان دراز شده، سیاست های چون: طالبانی ساختن حکومت، تضعیف مخالفین و فشار بالای پارلمان، ایجاد نهاد های خودسر ، ناموجه و غیر مدنی، استفاده از کوچی ها و ده ها پلان تبهکن دیگر رویدست دارند که استفاده از کوچی ها مساله افغانستان را به فاجعه خطرناک مبدل کرده اند.
بخاطر شناسایی این پالیسی ، تکتیک های حکومت افغانستان را قرار ذیل برجسته کرده و تنها "کوچی سازی" و طالبانی ساختن افغانستان را که همین اکنون به مساله خطرناکترین تبدیل می شود، مفصل تر بررسی می کنیم:
اگر از تاریخ کوچیها در سلطنت امیر عبدالرحمن خان بگذریم، تهنا در چهار دوره حکومت حامد کرزی تا اکنون سه بار "کوچی ها" به مناطق مرکزی افغانستان حمله کرده و تلفات مالی و جانی جبران ناپذیر را به ساکنان اصلی و دایمی مردم افغانستان وارد نموده اند که از حمایت مستقیم دولت حامد کرزی برخوردار بوده و با بی تفاوتی "جامعه جهانی" همراهی گردیده است.2
در باره این تجاوزات، رسانه های داخلی و خارجی بخصوص رسانه های بیرون مرزی افغان مقالات، تحلیل ها ، فلم های مستند و مطالب دیگر را نشر کرده اند. در این نوشته می خواهم در باره مساله کوچی ها مکث کنم.
خواننده ها مطلع هستند که موضوع انتقال طالبان مسلح از جنوب به شمال افغانستان در رسانه ها نشر شد که حتی سال گذشته انتقال طالبان مسلح توسط هلیکوپتر های جنگی انگلیس در بغلان که افشا شده بود، مورد اعتراض ساختگی حامد کرزی قرار گرفته بود. این اقدامات سیاست دولت افغانستان را مبنی بر انتقال جنگ از جنوب به شمال را نشان میدهد. به عباره دیگر (انتقال جنگ از جنوب به شمال افغانستان) سیاست دولت افغانستان است.
هرگاه حملات طالبان کوچی به ولسوالی بهسود، دایمیرداد، دشت برچی کابل، جنگ گروه های حمایت شده از طرف حکومت کرزی در تخار ، به خاک و خون کشیدن تظاهرات مسالمت آمیز مردم جوزجان از طرف جمعه خان همدرد3 در سال 2007 ، تقررمسوولین امنیتی و والیان دقیقا حساب شده و دارای اندیشه طالبانی در ولایات شمال افغانستان و حمایت از جنایات آنها، را پهلوی هم قرار بدهیم، اثبات قطعی سیاست انتقال جنگ از جنوب به شمال افغانستان را که توسط دولت افغانستان عملی میگردد، بدست می آوریم.
ولی حالا این سیاست داخل مرحله جدید که (تغییر جغرافیای افغانستان) باشد، تبدیل می گردد و علایم این سیاست نابودگر در کردار دولت افغانستان یعنی (جابجا کردن طالبان کوچی بجای ساکنان دایمی افغانستان) و پندار نیرو های نظامی خارجی (در بی تفاوتی و خاموشی معنی دار) آنها تبلور می کند.
تبدیل شدن مساله کوچی ها به فاجعه ملی
مساله کوچی ها صرف نظر از جنبه تاریخی آن که توسط عمال خارجی در افغانستان به یک معضل تبدیل شده است، واقعیتی است که باید دولت افغانستان آنرا حل نماید. بهترین راه حل معضل کوچی ها و متوطن کردن آنها از طریق زیر آب کردن زمین های بایر مناطق کم نفوس مانند دشت های بکواه و دالارم ولایت فراه، صحراهای ولایت نیمروز، قندهار و ساحات سرحدی پاکستان است که از نقطه نظر موقعیت فرهنگ و زبان و طرز زندگی باهم نزدیکی دارند.
حل مساله کوچی ها باید با منافع ملی افغانستان مطابقت داشته باشد، که هم کوچی ها متوطن شوند و هم در عمران و آبادی افغانستان نقش داشته باشد. زیرا کوچی ها که با مناسبات بدوی بسر می برند، باید در اشتعال به زراعت ترغیب گردند. این معقولترین ، منطقی ترین مناسب ترین راه حل این معضل است. جابجا کردن مردمیکه روان ، اخلاق و فرهنگ بدوی و زندگی چادر نشینی دارند، بالای زمین های آباد شده ، با حذف مالکان اصلی آنها از یکطرف افغانستان را بسوی خصومت ، جنگ و بی ثباتی می برد، از طرف دیگر کوچی ها که فرهنگ جدید زندگی را نمی دانند، موجب تخریب مناطق اشغالی گردیده و افغانستان را به نابودی می کشانند.
قرار معلوم گرداننده های این پالیسی با بی شرمی و رذالت به کار شان ادامه داده و مساله کوچی ها را به فاجعه ملی تبدیل نموده اند.در شرایط کنونی فاجعه کوچی ها منافع ملی ، همزیستی مسالمت آمیز ساکنان اصلی و دایمی افغانستان ، جغرافیای کنونی ، ساختار اتنیکی کشور را تهدید می کند و افغانستان را در آستانه وقوع یک فاجعه ملی قرار داده است.
تا اکنون پروگرام "انتقال" و جابجا کردن کوچی ها به افغانستان به شیوه های ذیل اجرا می شد:
1. تشویق کوچی های مسلح و حمله بالای مردم محل، کشتار جمعی ، تخریب خانه ها ، چپاول دارایی و اتلاف مواشی آنها که این شیوه در سال 2008 در بهسود و دایمیرداد ولایت وردک عملی شد .
2. ترویج فقر و بیکاری و جلوگیری از عمران و بازسازی نقاط معین افغانستان که ساکنان محل مجبور به فروش زمین های شان گردند. این سیاست در شمال کابل و کهدامن عملی گردید که با سیاست زمین سوخته طالبان در شمالی رابط مستقیم دارد. در حقیقت این کار ادامه همان سیاست زمین سوخته طالبان در زمان کرزی است. زیرا طالبان در دوران حکومت شان تاکستان های انگور مناطق شمالی را که عمده ترین منبع عاید آنهاست، ریشه کن کردند، تا زندگی را برای مرددم ناممکن سازند. بعدا در زمان حامد کرزی سیاست زمین سوخته با شیوه جدید ادامه پیدا کرد. طوریکه دولت از عمران و بازسازی این منطقه جلوگیری کرد، تا فقر را میان مردم عمیق ساخته و با ادامه این پلان شوم، افراد پولدار پاکستانی زمین های مردم محل را با قیمت گزاف و به مراتب بالاتر از قیمت اصلی اش خریداری میکردند. اگر بیداری مردم و افشاگری رسانه نمی بود، این پلان بیشتر عملی می گردید.
3. پالیسی قبرستان، نیز یکی از شیوه های جابجا کردن کوچی ها در افغانستان است. کوچی ها حین عبور از مناطق مورد نظر، مرده های شان را در جاهای معین دفن میکردند و سال بعد قسمت از زمین های که مردم افغانستان در آن متوطن بودند، استملاک می کردند و با این نیرنگ مالکیت شان را بنام قبرستان برزمین ها قایم می کردند. اجرای این پالیسی سال پار موجب کشیدگی شدید با مردم دشت برچی کابل شده که پولیس کرزی بخاطر دفاع مستقیم از کوچی ها بر تظاهرات مردم آتش گشود تعدادی مردم را به قتل راسانیده و شماری زیادی را زخمی کردند.3
چقدر بی انصافی است که مرده های قبرستان بیگانه می تواند مالک زمین و جایداد افراد زنده و شهروندان اصلی یک کشور گردند.
4. توزیع زمین های لامالک به کوچی ها راه دیگر کوچی سازی است که حکومت زمین های لامالک را که در حقیقت ملکیت دولت بوده ولی در تصرف مردم قرار دارند. حکومت افغانستان زمین های لامالک را بعضا در تصرف مردم قرار دارند و بعضا خالی از سکنه اند، به کوچی ها توزیع و به آنها قباله شرعی میدهد که این کار در صفحات شمال افغانستان مانند بغلان، تخار، فاریاب و جا ها دیگرعملی شده است. مثلا: در "قرم قول" ولایت فاریاب، دو هزار نمره زمین بنام "بی جا شده ها" به کوچی ها داده شده است که برای شان خانه بسازند. ولی اکنون قرم قول به محل تجمع افراد مسلح تبدیل می شود و "کوچی" های جابجا شده، مهماندار گویا بی جا شده های مسلح که از پاکستان می آیند، شده و زندگی صلح آمیز مردم محل و اطراف خود را تهدید می کند. این کر اشتباه نی، بلکه تخلف تخلف روشن از طرف دولت افغانستان است. زیرا افراد بدوی که باید زندگی و فرهنگ همزیستی را از افراد متوطن و مدنی بیاموزند، دولت امتیازی را به آنها میدهد که بجای آموختن شیوه های زندگی و اشتغال به پیشه زاراعت و کار های دیگر، اخلاق و شیوه زندگی خود را بالای ساکنان اصلی تحمیل کنند. کسانیکه مسایل همزیستی، پلوان شریکی و عنعنات آمیزش با همقطاران و همسایه ها را ندارند و با سلاح و قاچاق و جنگ و گرفتن غنیمت و "ولجه" زندگی کرده اند، نمی توانند بالای زمین و زراعت عرق بریزند. در حالیکه دولت حق ندارد افراد بیگانه و بدوی را بالای زمین های مردم جابجا کند، اگر جابجا می کند، باید مسلح نباشند. آنها باید مانند ساکنان اصلی افغانستان تابع قانون باشند. همچنان جابجا کردن آنها مطابق پلان دوامدار طوری عملی گردد که زندگی و امنیت مردم محل را که حق آنها است، مورد تهدید و تجاوز قرار ندهند.
5. طالبانی ساختن شمال افغانستان توسط تسلیم شدن طالبان: در این اواخر افراد بی هویت که معلوم نیست اتباع پاکستان باشند یا از افغانستان، در ولایات شمالی افغانستان بخصوص در بغلان و قندز تسلیم نیرو های امنیتی میگردند. دولت افغانستان امتیازت بسیار غیر عادلانه و تبعیضی را برای "تسلیمی ها" قایل شده که آنها را در ولایتی که تسلیم شده، جابجا می کند. شورای نام نهاد صلح که به ریاست برهان الدین ربانی کار می کند، بیشتر از جانب استخبارات اداره می شود. قرار معلوم امریکا مبلع پنجاه ملیون دالر به این شورا کمک کرد. بی جا نیست حدس زده شود که این مبلغ هنگفت در جابجا کردن طالبان و کوچی ها در مناطق مرکزی و شمال افغانستان مصرف شده و این تخصیص برای تغییر جغرافیای افغانستان باشد.
6. مقرری ها در نهاد های امنیتی و دفاعی:
نظارت و نتیجه گیری شخصی من از فعالیت های دولت افغانستان، مرا به این باور رسانیده است که مقرری های دولت افغانستان در ولایات شمال افغانستان با اهداف غرض آلود، قبلا پلان شده و هدفمند صورت می گیرد. اگر خواننده این مقاله ام وکیل شورای نمایندگان یا سناتور باشد، او حق دارد که لیست مقرری های دو نهاد امنیتی و دفاعی را تقاضا نموده و بالای آن غور و قضاوت نماید. چرا در ولایت شمال والی، "ولسوال" و قوماندان امنیه و پولیس تنها از یک قوم مقرر می شود؟ مشکل در قوم هم نیست، مشکل در وابستگی و جاسوس بودن افرادی است که مقرر شده اند. یعنی این افراد بخاطر اجرای وظایفی مقرر می شوند که به نفع هیچ قوم نبوده و پلان قبلا تعیین شده گروه های را انجام میدهند که به خیر و صلاح افغانستان نیست. اگر خواننده بیاد داشته باشد، حین تصویب قانون اساسی ، حامد کرزی، گروه افراد ریشدار ساخته شده بدست کرزی و حامیان خارجی آنها بر طرح و تصویب یک قانون اساسی دولت یونیتار تاکید داشتند. پس آنها قبلا پلان کرده بودند که همه مقرری ها باید از مرکز باشد، تا نهاد دولتی را اسباب و وسیله پلان های دورمدت شان قرار بدهند. این موضوع را در این پاراگرف که شیوه های انتقال کوچی ها است، تشریح کردم، زیرا همین افراد مقرر شده از مرکز هستد که به صفت والی، قوماندان امنیه، پولیس و نهاد های امنیتی، دفاعی و ملکی امنیت کوچی ها را گرفته اند تا آنها به سنگر های شان جابجا سازند. همین پولیس به اصطلاح ملی است که در حمله کوچی بالای مردم از کوچی ها دفاع می کنند، همین والی ها هستند که در ساحه ولایت شان بی جا سازی و کوچ اجباری عملی می شود و آنها نه تنها از مردم و قانون حمایت نمی کنند، بل با بیگانه ها همکاری و همدستی دارند.
7. امسال ورود کوچی های مسلح خاموشانه و مرموز است.
در این بخش ورود خاموشانه کوچی ها را تشریح می کنم تا باشد که نیات و پلان های بعدی "کوچی سازی افغانستان" را شناسایی کنیم. قرار چشمدید افراد محلی از صفحات شمال افغانستان، ورود کوچی ها در هفته های اخیر ، از شیوه های قبلی متفاوت است که قابل غور و دقت میباشد.
ویژه گی های ورود خاموشانه و مرموز کوچی ها :
قرار اطلاع، کوچی های طالبی همین اکنون داخل مناطق هزاره نشین و صفحات شمال افغانستان شده اند که ورود، برخورد، عملکرد و سایر خصوصیات آنها نسبت به سال های گذشته متفاوت است. بی جا نیست اگر این تفاوت را بررسی کنیم.
- سال های گذشته کوچی ها با خانواده ها ، مواشی و وسایل شان وارد خاک افغانستان می شدند. اما امسال مردان کوچی بدون زن و طفل وارد افغانستان گردیده اند.
- در گذشته کوچی ها وسایل زندگی شان را با شترها و خر ها حمل می کردند، در سه سال اخیر جنگ و تجاوز با موتر های نوع (پیک آپ) که طالبان از آنها استفاده میکردند، کار می گرفتند و امسال از لاری های جدید و مجهز برای انتقال اموال شان کار میگیرند و از ( پیک آپ) در حمل و نقل افراد مسلح به شیوه طالبی استفاده می کنند.
- سابق ورود کوچی ها با حمله و تجاوز آغاز میگردید و امسال فقط نقاط مهم را اشغال می کنند و تا حال به حمله و تجاوز دست نزده اند.
- در گذشته حکومت افغانستان به شکل پنهانی کمک میکرد ، ولی امسال قبل از آمدن کوچی ها دولت افغانستان امنیت آنها را میگیرد و کوچی ها با اطمینان و آرامی نقاط قبلا تعیین شده را اشغال و در آنجا ها سنگر های شان را می سازند.
- امسال ورود این گروه های مرموز و خطرناک بنام کوچی ها در ساحه وسیعتر از گذشته انجام می شود که از مناطق مرکزی تا صفحات شمال افغانستان در مناطق ازبیک نشین و ترکمن نشین توسعه یافته است.
مثلا: جابجا شدن افراد مسلح بنام "کوچی" در دشت لیلی، دشت خراسان ولایت فاریاب سرازیر شدن کوچی ها از راه بادغیس و هرات بطرف ولایت بلخ، اندخوی، فاریاب جریان دارد که تا حال به برخورد مسلحانه منجر نشده ، ولی سوال برانگیز است.
- ورود کوچی ها یا دقیقتر طالبان، امسال طبق پلان منظم، قبلا پیشبینی شده صورت می گیرد که رابطه و همکاری افغانستان و گروه های ویژه آن خیلی ها مرموز و سوال برانگیز می باشد. جالب اینکه جابجایی افراد مسلح بیشتر در نزدیکی سرحدات ازبکستان و ترکمنستان عملی می گردد. در حالیکه کرزی و مافیای خارجی در صدد پاکستانیزه ساختن افغانستان هستند، سعی می کنند که خط حایل کوچی را میان افغانستان و همسایه های آن ایجاد و روابط تاریخی و فرهنگی افغانستان را با همسایه قطع و مردم این کشور را در انزوا قرار داده، اسیر دام نیرنگ های دشمن تاریخی ما یعنی پاکستان نماید.
نتیجه گیری:
باید پیشبین بود که مساله جابجا کردن طالبان مسلح در نقاط مهم افغانستان، پیشبرد عجولانه و مبهم پلان صلح از جانب حکومت، کمک های های هنگفت خارجی که راسا به شورای صلح داده می شود، طالبانی ساختن امور دولت و جامعه، انتقال کوچی ها با استفاده از شیوه ها گوناگون و حالا جابجا کردن افراد نامعلوم مسلح در ولایات شمال افغانستان5 همه وهمه شامل یک پلان باشد. اقدامات حلقات حکومتی افغانستان، این شک را بیشتر می سازد که دست پشت پرده صلح با طالبان، قبل از خروج قوای ناتو به طالبانی ساختن افغانستان آمادگی می گیرند.
اگر این اقدامات که شامل یک ستراتیژی است، ادامه پیدا کند، به زودی افغانستان را با وضعیت سال 1992 نزدیک می سازد که قوای خارجی افغانستان را ترک میکردند، بنین سیوان نماینده خاص ملل متحد ممثل و نماینده غرب، نجیب الله را به دادن استعفای6 شرطی مجبور کرد، قوای مسلح بی مسوولیت داخل شهر کابل شده، جنگ تبهکن و تخریبگر داخلی را شعله ور کردند و ملل متحد و غرب به عهد و پیمان شان پابندی نکرد.
و حالا، هرگاه مسلح ساختن جنوب و محاصره و تهدید شمال با استفاده از دولت، مذهب، استخبارات و قوای نظامی ادامه داشته باشد، بدون شک دسیسه بزرگ نابودی افغانستان رویدست گرفته شده است که این بار راه نجات باقی نمی ماند، مگر اینکه از همین اکنون از این اقدامات جلوگیری نشود.
مواد کمکی:
1. جلوگیری از فساد اداری در افغانستان از راه اصلاحات اداره ممکن است، نه «جهاد» ، ص 8 ، ش36 اندیشه نو، 2006،
شماره 2 میزان 1385 آرمان ملی کابل، سایت انتر نیتی کابل پرس? سنبله 1385 کابل
http://kabulpress.org/maghala_...
2. خاموشی معنی دار رسانه در باره ژینوسایت در افغانستان (، وبلاگ نگرش نو به زبان انگلیسی، جولای 2009
http://negareshenow.blogspot.c...
3. بحران نظام سیاسی در افغانستان (قتل عام مردم جوزجان مشکل نظام سیاسی و بحران قانون اساسی افغانستان است)، ص 4 ، ش 45 ماهنامه اندیشه نو، 2007
http://katebhazara.blogfa.com/...
4. در غرب کابل چه می گذرد، ص 6، ش 83، اندیشه نو، کانادا ، اگست 2010،
5. شمال و جنوب هندوکش برای کوچی ها نیست، کابل پرس، 2007،
http://kabulpress.org/my/spip....
6. متن استعفای داکتر نجیب الله را در لینک زیر بخوانید
http://www.afghanistanonlinefo...
لینک های مقاله های من در باره این مساله که قبلا در رسانه های الکترونیک نشر شده اند:
چرا کوچی ها از همه جا حمایت می شوند و هزاره حتی از حمایت "رهبران" هزاره محروم هستند؟
http://kabulpress.org/my/spip....
حامد کرزی مسوول جنایات در بهسود
http://www.kabulpress.org/my/s...
شمال و جنوب هندوکش برای کوچی ها نیست
http://kabulpress.org/my/spip....
تفسیری از فرمان حامد کرزی در مورد کوچی ها
http://www.khosha.org/Pages_/k...
هزاره ها در ایران شکنجه و بخاطر ایران قربانی می شوند
http://kabulpress.org/my/spip....
ترایبالیزم و حاکمیت قبیله
http://kabulpress.org/my/spip....
شیوه های اداره ی "دولت جهانی" در افغانستان
http://kabulpress.org/my/spip....
مقاله هایی را که در نظر دارم در آینده تهیه و نشر کنم:
1. به مجلس سنای افغانستان هویت تقلبی داده می شود، تا بدیلی به شورای نمایندگان شود
2. از جعل کردن تاریخ تا تغییر جغرافیا
3. دوستی با پاکستان، دشمنی با افغانستان است
4. افغانستان بسوی بی ثباتی و اضطرار کشانیده می شود
5. تشابه و تفاوت آخرین سال های حکومت داکتر نجیب الله و حامد کرزی
پيامها
19 می 2011, 00:59, توسط باآمد تغییرنام اوغانستان به خراسان
سلام دوستانی افغانستانی عزیز خواستیم نظر تان در باری این ویدئو بدانیم
http://www.youtube.com/watch?v...