نامه سرگشاده مهاجرین افغانستان در ترکیه به سازمان ملل
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
افغانستانی های پناهجو سومین گروه بزرگ از پناهجویان در ترکیه را بعد از ایرانی ها و عراقی ها تشکیل میدهند که اکثر شان بخاطر جنگ های خانمانسور از کشور فرار کرده اند. تعداد افغانستانی های پناهجو در ترکیه تااوایل 2010 به بیش از 3500 نفر می رسید. اکثر این پناهنجویان در شهرهای مثل: استانبول، آنکارا، آغری، اسکی شهیر، آدانا، آکسارای، بوردور، چوروم، قیصری، کارامان، قهرمان ماراش، کوتاهیا، غازی آنتیپ، نیوشهیر، نیعده، توکات، سیواس، کوتاهیا، قونیه وشهر وان، که کشور ترکیه برای پناهجو ها برگزیده است، زندگی می کنند.
هر ساله تعداد پناهجویان افغانستان در ترکیه رو به افزایش است. در جنوری سال 2010 یک ششم از 26000 هزار پناهجو و مهاجر را در ترکیه پناهجویان افغانستان تشکیل میداد. پیش بینی می شود که تا ختم سال 2011 تعدا آنها به 10000 نفر برسد، که در آنصورت بزرگترین قشر پناهجویان در ترکیه را تشکیل داده و از پناهجویان کشورهای دیگر پیشی خواهد گرفت.
پناهجویان افغانستان در سال های اخیر قربانی تبلیغات سوء دولت فاشیست شان بوده که سازمان ملل را متقاعد می سازد که دیگر افغانستان از نظر امنیتی بهبود یافته و پناهجویان دیگر نیازی به مهاجرت ندارند. در مقابل بخش مهاجرتی سازمان ملل با توجه به این تبلیغات قانون های شان را به ضرر پناهجویان تغییر داده است و به این اساس از اوایل سال 2010 به این سو هیچ پناهجوی افغانستان را به کشوری مهاجر پذیر معرفی و نفرستاده است. به این اساس نظر مهاجرین افغانستان نسبت به سازمان ملل تغییر یافته و آنرا سازمانی سیاسی میدانند که به حقوق انسانی شان توجه نمی کنند. و این میتواند دلیلی باشد که چرا تعدادی زیادی از پناهجویان افغانستان خود را دیگر به سازمان معرفی نکرده بلکه مسیر پرخطر و پرمصرف قاچاق را انتخاب می کنند تا از مسیر ترکیه خود را به اروپا برسانند؟
هنگامیکه چنین مشکلاتی برای پناهجویان افغانستان اتفاق می افتد آنها را به فکر واداشته که دیگر سازمان از حقوق شان حمایت نمی کند، و این دلیلی است که پرونده های پناهجویان افغانستان به طور غیر معمولی طولانی می شود، که طولانی شدن پرونده ها شرایط زندگی را برای افغانستانی های پناهجو که اجازه کاری در ترکیه را ندارند، سخت تر می سازد.
هر روزی، هر هفته ای، هر ماهی و هر سالی که می گذرد شرایط برای پناهجویان سخت تر می گردد و مقامات سازمان با وعده های غیر عملی شان پناهجویان را به بازی می گیرند.
اما در مورد کودکان ما، شرایط خیلی دشوار است. آنها خود را محروم احساس می کنند. آنها شرم شان می آیند که دوست شان را به خانه بیاورند. آنها اطافی و جای خاصی مثل دیگر کودکان هم سن شان ندارند. آنها امکانات محدودی برای آموزش دارند. وقتی آنها از پدر و مادر برای کمک درسی شان تقاضا میکنند، پدر و مادرشان آنها را همکاری کرده نمی توانند زیرا آنها زبان که فرزندان شان بان درس می خوانند، نمی دانند. ما آینده کودکان مان را در این کلبه های مهاجرتی خوب نمی بینیم. آنها نسبت به هم سن و سالشان زود بزرگ می شوند زیرا آنها در میان هم سن و سال شان در کودکستان بزرگ نمی شوند بلکه در میان مهاجرین محروم، ناامید و عصبی تربیه می شوند. آنها کودکی شان را طوری سپری می کنند گویی که در زندان می باشند.
سخت است تصور کنیم که در چنین کشوری، فامیل های وجود دارند که شب شان را گرسنه می خوابند، و کودکان در زیر نور کم سوی شمع بازی می کنند زیرا پدر و مادر شان توان پرداخت بهای برق را ندارند. سخت است تصور کنیم در این دنیای مدرن گروهی بدون داشتن کدام جرمی، در یک جای محدودی محصور باشند و اجازه رفتن از یک شهر به شهری دیگری را نداشته باشند. سخت است تصور کنم که مادری دو طفلش را اینجا بدنیا آورده باشد در حالیکه اولی قرار است 5 ساله شود، اما پدر و مادرش هنوز منتظر پرونده ای سازمان است. سخت است تصور کنیم که پناهجو افغانستان که اینجا زندگی می کنند اجازه کاری نداشته باشد، حال فکر کنیم که این فامیل چگونه به زندگی اش ادامه میدهد.
ما هم مثل شما، کشور مان را دوست داریم. مثل شما گذشته و حال مان را بخاطر می آوریم، ما به ارزش های انسانی و حقوق انسانی باور داریم. ما به آزادی، عدالت، صلح، دموکراسی و مساوات عقیده داریم. ما باور داریم که انسان های که برای عدالت مبارزه می کنند، قهرمان اند. و همچنین ما به این باور داریم که شما آنهای هستید که روی نسل آینده تاثیر گذار هستید.
ما گاهی شاهد آن هستیم که سازمان کاری می کنند که به ضرر پناهجویان افغانستان است. در شب سال نو میلادی 2011 تعدادی زیادی از پناهجویان آگاهی یافتند که آنها به عنوان پناهجو پذیرفته شده اندو به این اساس آنها از این هدیه غافیلگیرانه سازمان خیلی خوشحال بودند اما متاسفانه بعد از دو روز شرایط مثل همیشه به زیان پناهجویان تغییر کرد. که این شواهد نشان دهنده بی مسئولیتی سازمان نسبت به افغانستانی های پناهجو است.
ما شاهدیم که یک اسناد پناهجوی افغانستان دو مرتبه بعد از سه ماه از طرف سازمان فرستاده می شود. این بدان معنی است که این پناهجوی افغانستان یک بار این اسناد را خانه پری کرده و فرستاده است اما متاسفانه بعد از 3 ماهی دیگر تکرار این سند از طرف سازمان برای این پناهجو بازپس فرستاده می شود که خانه پری شود. شاید سند قبلی را به زباله دانی انداخته باشد، شاید فراموش کرده باشند که این پرونده یک بار فرستاده شده است.
ما این گونه بی توجهی به حقوق پناهجویان افغانستان را غیر قابل قبول میدانیم، وبه این اساس ما همه پناهجویان افغانستان از سراسر ترکیه گرد هم آمدیم و این هم قطعنامه را صادر می کنیم:
1- سازمان باید توضیح دهد که پرونده های پناهجویان که قبلا به عنوان پناهجو شاخته شده اند چرا از اول سال 2009 تا هنوز بدون سرنوشت باقی مانده اند.
2- سازمان باید توضیح دهد که پرونده های که قبلا قبولی نوع دوم را داشتند و بعدا به قول خود شان به قبولی نوع اول تبدیل شده اند چرا به مصاحبه کشوری دعوت نمی شوند. و باید به این سوال جواب قانع کننده ای بدهند که چرا این نوع پرونده ها را تا دو سال بدون سرنوشت گذاشتند و بعدا تصمیم شان را عوض کردند. بدون اینکه کسی از ایشان بپرسند که چرا و چگونه؟
3- اگر سازمان می خواهد که برای همه پناهجویان همه کشورها بطور مساویانه کار کند باید مترحمین و مشاورن افغانستان را در دفاتر مرکزی و ساحوی شان استخدام کنند. زیرا تفاوتی زیادی میان لهجه های مترجمین فارسی زبان ایرانی و مترجمین دری زبان افغانستانی وجود دارد که اکثر فاملین افغانستانی اصلا آنها را درک نمی کنند.
4- همه مصاحبه ها باید خیلی راحت و در حظور مترجمین افغانستان اجرا شود و طوری نباشد که مصاحبه کننده خود را ناراحت احساس کنند.
5- پرونده های که استیناف می گیرند باید بطور کامل و شفاف و با جزئیات در مورد اسیناف شان توضیح داده شود و همه تصمیمات باید هرجه عاجل به صاحب پرونده رسانیده شود.
6- سازمان ملل باید مطمئن شود که سازمان های که در ارتباط با مهاجرین و پناهجویان فعالیت دارد مثل آسام، باید خالی از فساد و تبعیض باشد و به همه مهاجرین و پناهجو گان به عدالت رفتار کنند.
وضعیت پناهجویان افغانستان در ترکیه که پرونده شان دربخش مهاجرتی سازمان ملل در جریان است، غیر قابل قبول است. ما تیم هماهنگ کننده مهاجرین در هر ولایات بعد از این به فعالیت های یشان ادامه میدهد تا صدای خود را به سازمان های مدافع حقوق انسانی و مهاجرتی برسانیم.
بخش مهاجرتی سازمان ملل نیک آگا اند که تعداده زیادی از افغانستانهای پناهجو که پرونده شان در سازمان ثبت بودند، مسیر قاچاق به سوی اروپا را انتخاب کردند و خود را به دریا و بدام قاچاق بران انداختند. آنها خیلی انتظار کشیدند که شاید در پرونده شان تغیییراتی ایجاد شود اما این اتفاق هرگز بوفوع نپیوست. شما بخوبی آگاهید که تعدادی زیادی از فامیلین پناهجوی افغانستان از شهرهای مختلف، ترکیه را به مقصد اروپا ترک کرده اند زیرا، سازمان قانون تبعیض آمیزی قبولی ویژه را برای افغانستانی ها ایجاد کردند که آن ها از دو سال به این طرف بدون سرنوشت گذاشتند بدون اینکه هیچ توضیحی در مورد این نوع پرونده داشته باشند و یا به نامه ها و تلفنهای پاهجویان پاسخ داده باشند.
حالا به ما فرصت دهید که از شما بپرسم که: چی کاری از ما ساخته است که این شرایط را تغییر دهیم؟ به این اساس ما این را انتخاب کردیم که همگانی کار کنیم تا تغییراتی مثبتی را ایجاد کنیم و برای یک فردای بهتری کنار هم باشیم و دست بدست هم دهیم.
ما پناهجویان افغانستان صبر و شکیبایی خود را تا مدتهای طولانی حفظ کردیم، انتظار کشیدیم تا در پرونده هایمان تغییری بیاید. ما از زمان تاسیس بخش مهاجرتی سازمان ملل در ترکیه تا هنوز آرام و صبور بودیم و به سازمان و همه کارمندانش اعتماد داشتیم، اما متاسفانه در این چند سال اخیر، همه چیز به ضرر ما و به ضد ما تغییر یافته است، ما را واداشت که اعتراض خود را شروع کنیم.
ما نمیدانم که شما این نامه ای ما را می خوانید یانه، اما ما امیدوارم که این حرفهای که از قلب های مان می برآید برای تان خواهد رسید، و شما این نیرو و امید را در میان پناهجویان افغانستانی خواهید دید که تا آخر به دنبال حق شان خواهند رفت. حق، حق است و عدالت هم همان عدالت. همه مردم با هم مساوی اند و هیچ نژادی از هر رنگی که باشد بر همدیگر برتری ندارند.
ما اصرار داریم که برای نجات آینده ای این کودکان معصوم کاری انجام دهید. و با ما قسمی رفتار کنید که زندگی آرامی در انتظار ما باشد.
ما از سازمان توقع داریم که در مورد مطالبات ما فوری اقدام کنند. در غیر آن هر واکنشی غیر قابل قبول بوده و و ما را بر آن خواهد داشت تا به اعتصاب های عمومی علیه سازمان دست بزنیم.
ما از آن روزی هراس داریم که پناهجویان ما از عدم همکاری شما با خواسته های ما، دلسرد شده و بطور همگانی تصمیم رفتن به اروپا را بگیرند همانطور که قبلا هم این اقدامات بطور فردی انجام پذیرفته است. بر این اساس این یک ضرورت است که سازمان اقدامات فوری و کافی برای رفع این مشکلات انجام دهید. ما فکر می کنیم که زمان آن فرا رسیده که مقامات سازمان بموقع به مشکلات پناهجویان اقدام کنند، قبل از آنکه وقت از دست برود. در غیر آن ما از سازمان های بین المللی تقاضا میکنیم که مسیر سیاسی سازمان را تغییر دهد.
ما از کارمندان سازمان ملل و دیگر سازمان های که در ارتباط با پنهاهجویان فعالیت دارند، تقاضا داریم که حمایت شان را از پناهجویان افغانستان بطور عملی نشان دهند.
ما امیدوارم که تغییرات مثبتی در رابطه به مشکلات مان ببینیم، و بیش از پیش از توجه مثبت تان به این مکتوب تشکر می نمایم و مشتاقانه منتظر پاسخ شما هستیم.
تیم هماهنگ کننده پناهجویان افغانستان در ترکیه
21 ژانویه 2011
پيامها
3 سپتامبر 2011, 17:44, توسط یلدا نوری
با عرض سلام به شما افغان های عزیز! نامه را از اپتدا تا انتهاخواندم وبه نظر من اگه زودتر ازاینها چنین تصمیم را میگرفتید بازهم عاقلانه میبود به امید کامیابی همه تان.