صفحه نخست > دیدگاه > لاف و دروغ شیراحمد کریمی؛ معاهدۀ خط دیورند برای صد سال نبوده است

لاف و دروغ شیراحمد کریمی؛ معاهدۀ خط دیورند برای صد سال نبوده است

جعفر رضایی
همرسانی
  • mail
  • google
  • linkedin
  • printer
  • reddit

چند روز پیش، شیراحمد کریمی، لوی درستیز افغانستان(بالاترین مقام نظامی پس از ریس جمهور) در برنامۀ تلویزیون طلوع به صراحت گفت که "مرز ما دریای سند است، و خط دیورند برای صد سال بوده." چنین سخنانی از زبان یک مقام برجسته نظامی افغانستان تا حد زیادی مداخلات پاکستان در امور افغانستان را توجیه می کند. اگر قرار باشد عناصر افراطی و قومگرا مانند شیراحمد کریمی تمامیت ارضی پاکستان را علنا و صریحا مورد تجاوز لفظی قرار دهد، پس با کدام منطق می توانیم از پاکستان شکوه و گله داشته باشیم که در امور افغانستان مداخله می‏کند؟ بهرحال، این سخنان شیراحمد کریمی نه تنها تشییج کنندۀ دشمن و انگیزه ‏بخش به ارتش پاکستان برای تجاوزات بیشتر است، وبلکه تا حد زیاد دروغ نیز است. معاهده خط دیورند صد ساله نبوده و در آن هیچ محدودیت و قید زمانی بکار نرفته است. ترجمه معاهده خط دیورند در تواریخی، مانند افغانستان در پنج قرن اخیر و افغانستان در مسیر تاریخ آمده است. متن انگلیسی آنرا فرهنگیان پشتون در وبسایت معتبر "خیبر" گذاشته اند. در مورد این که گویا هیچ یک از دولتهای افغانستان تا هنوز خط مرزی دیورند را به رسمیت نشناخته می توان به معاهدات و کتب تاریخی مراجعه نمود و دروغ بودن آنرا نیز یافت. امیر عبدالرحمان، امیر حبیب الله خان، امان الله خان در بدل امضای قرار داد استقلال افغانستان، نادرخان، و حتا ظاهرشاه، پس از ده سال قطع رابطه با پاکستان با ارسال هیات بلند پایه و نامه ای به دولت پاکستان، همه خط دیورند را به رسمیت شناخته اند.

من مدتها پیش مقاله‏ای در مورد دروغ بودن صدساله بودن خط دیورند در مجله اکونومیست یافته و آنرا ترجمه نموده بودم. بار دیگر آن متن را با لینک متن انگلیسی مقاله در اینجا می گذارم.

متن انگلیسی این مقاله را در اینجا می‏توان خواند:

http://www.economist.com/node/...

هنوز دیوانگی پس از گذشت اینهمه سالها

خط دیورند در سال 1893 کشیده شده ولی تاهنوز مشکل ساز است.

یک باورِ تقریبا عمومی در افغانستان پافشاری بر آن دارد که معاهده اصلی دیورند تنها برای 100سال قانونی بوده است. اما چنین عبارتی در سند وجود ندارد ومقامات افغان[درگفتگوهای] محرمانه می پذیرند که هر استیناف ی به قوانین بین المللی در باره این موضوع شکست می خورد.

منبع: مجله اکونومیست، تاریخ چاپ 22جولای 2006

ترجمه: جعفررضایی

در ورودی دروازه خیبر، مرزتورخم در حال تعمیر است. در این یکی از دو نقطه مهم عبوری در خط موسوم به دیورند، درخاک پاکستان تا هنوز قلعه های کهنه ساخته شده توسط انگلیس به گذرگاه خاکی افغان حکم میکند،
اما درسمت افغانی مرز یک سلسله دفاتر شیک جدیدا ساخته وتکمیل شده است. آن[دفاتر] که هزینه
آن توسط اتحادیه اروپا پرداخته شده، سیستم کمپیوتری عوارض واردات را درخودجاداده اند.

به طور ایده آل، این کمک خواهدنمود به رشد درآمد داخلی رقت انگیز 330میلیون دالری دولت افغانستان که سال گذشته بالا رفته است. با وجود آن مشکلات آشکار است. یک ساعت راه موتر دورتر از سرک در سمت جنوب، هزاران تایر جدید موتر انبارشده در انتظار صف از خرها یست که راه های بیشمار قاچاق را آهسته ومحکم پا میزنند. پرزه جات موتر، وسایل برقی و تریاک از جمله کالای قاچاق دیگری اند که ازطرفی بالای کوه ها میروند؛ سگرت، سلاح و در فواصل معین، شورشیان طالبان به این طرف می آیند. خط دیورند مانند غربالی در هر دو سو می ریزد.

مرز 2500کیلومتری که تا هنوز نام سرمورتیمردیورند، دیپلمات بریتانیایی که آن را ترسیم نموده است بالای خود دارد، ازچین وازراه دالان واخان، و کمربند کوهستانی قبایلی شمال غرب ایالت سرحدی پاکستان تا به پایین در گرمای مواج صحرای بلوچستان و ایران ادامه میابد. تصورآن عاشقانه است اما، عملی بودن مرز سال1893درد سر همیشگیی برای فغانستان و انچه فعلا پاکستان است- و از زمان سرنگونی طالبان در 2001برای دنیا خارج بوده است. قبایل بشدت مستقل پشتون که در دو سوی مرز ریخته اند هرگزبه آن توجهی نکرده وازمرز بدون هیچگونه سند قانونی ِ عبورمیکنند، به همان شیوه که همیشه نموده اند.

در ماه مارچ پارلمان افغانستان بطور اهانت آمیزی پیشنهاد پاکستان برای کشیدن دیوار بالای خط دیورند و یا
حتا فرش نمودن ماین زمینی در طول آنرا رد نمود. این[پیشنهاد] منتج به ماه ها مبادله[اظهارات]تندبرسرتصفیه طالبان از مناطق بی قانون قبایلی پاکستان شد، جاییکه اعتقاد برآنستکه اسامه بن لادن و دستیار آن ایمن الظواهری هر دوپناه گرفته اند.

بسیار از وکلای پارلمان افغانستان پیشنهاد کشیدن دیواررا بحیث نیرنگ حکومت پاکستان برای تحمیل پذیرش مرز ِ که حکومت ها پی در پی افغانستان و اکثریت پرقدرت افغانهای عادی غیرقانونی می دانند، مختومه اعلام نمودند. قوماندان پولیس مرزی در تورخم میگوید" اتک" در دریای سند مرزواقعی است. یک باورِ تقریبا عمومی در افغانستان پافشاری بر آن دارد که معاهده اصلی دیورند تنها برای 100سال قانونی بوده است. اما چنین عبارتی در سند وجود ندارد ومقامات افغان[درگفتگوهای] محرمانه می پذیرند که هر استیناف ی به قوانین بین المللی در باره این موضوع شکست می خورد. فرضا اگراین به معنای "پشتونستان بزرگ"، درگزاف ترین شکل آن، درک شود، خیال بافی یک دولت که در جنوب افغانستان و اکثر غرب پاکستان شکل بگیرد: رویای وحشتناکی برای حکومت اسلام آباد[خواهد بود.] همین وحشت است، به اندازه تمایل یک دولت ضعیف موکل در پشت آن، که حکومت افغانستان، پاکستان را برای تاسیس پی در پی [گروه های] گوناگون تحت الحمایه اسلامگرای پشتون در سی سال گذشته سرزنش میکند.

اخیرا، طالبان افغان وبرادران روحانی شان در پاکستان، کمک نمودند تا احساسات جدایی طلبانه درطرف پاکستانی مرزافسرده شود. اما، طالبان ضرب وشتم هراس افگنانه در جنوب افغانستان وبطورفزاینده در مناطق قبایلی شمال وجنوب وزیرستان خود پاکستان نیز خلق نمودند.

دراسلام آباد وکابل افکاری وجوددارد برای یکپارچگی ِ آهسته آهستهء اقتصادی منطقه مرزی منحیث راهی برای فرونشاندن موضوع. یک برنامهء که ازماه مارچ روزمیزقراردارد واز حمایت امریکا برخوردار است چیزی را که "حوزه فرصت بازسازی" خوانده میشود پیشنهاد میکند. این[برنامه] اجازه خواهد داد تا کالاهای ساخته شده در مناطق مرزی با خرج( پول به میان نهاده) مردم هردوطرف مرز، از عوارض گمرکی امریکا معاف باشند.

این نظری خوبیست، باوجودآنکه عملی بودن آن در حال حاضر مشکوک است. سردی[روابط غیردوستانه] مرزی و وضعیت امنیتی به سختی برنده هستند. [اما] تاهنوز، یک مقام رسمی حکومت افغانستان بیشتراز توقع اظهار امیدواری کرده [میگوید]:"بهتراست پل ِ درمیان برادران ساخت بجای دیوار."

متن انگلیسی معاهده خط دیورند را در آدرس ذیل بخوانید:

http://www.khyber.org/pashtohi...



تاثیرات نفوذ گروه طالبان در اردوی ملی و سایر نیروهای مسلح افغانستان

شیر محمد کریمی که از قبل از وفاداران طالبان بوده، در زمان حکومت طالبان بعنوان رییس عملیات و یا اوپراسیون وزارت دفاع کار می کرد.

سه شنبه 29 مارس 2011, بوسيله ى فرید سمیع

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • معاهده دیورند !
    تازه ترین خبر حاکیست که
    ؛چند روز پیش، شیراحمد کریمی، لوی درستیز افغانستان(بالاترین مقام نظامی پس از ریس جمهور) در برنامۀ تلویزیون طلوع به صراحت گفت که "مرز ما دریای سند است، و خط دیورند برای صد سال بوده. ؛
    در ۵ سالی که ګذشته همچنان این مساله خط دیورند سر زبانها افتیده بود- من شما را بخواندن مقالهای در همین مورد دعوت مینمایم

    "شوراي قبايلي مرزي آغاز به كار كرد
    با امضاي يادداشت تفاهم همكاري ميان پاكستان و افغانستان، شوراي قبايلي مرزي براي حل مسايل مورد اختلاف دو كشور آغاز به كار كرد.
    سرتاج احمدخان شهردار بخش چترال در شمال غربي پاكستان و لالي امير عضو مجلس ايالتي افغانستان به عنوان رييسان هياتهاي مذاكره‌ كننده ، اين يادداشت تفاهم را امضا كردند.
    اين شورا، به مسايل مورد اختلاف، ترددهاي غيرمجاز مرزي و مسايل مربوط به آن رسيدگي خواهد كرد.
    اين گزارش حاكي است كه هياتهاي يادشده در مرز دو كشور ديدار و درباره بررسي قوانين مرزي تبادل نظر كردند.
    با امضا اين يادداشت تفاهم يك كميته تشكيل خواهد شد تا هر دو ماه يك بار روابط و امور مشترك مورد علاقه دوكشور را بررسي كند.
    در بخشي از اين يادداشت تفاهم آمده است : مهاجران افغان كه قصد عبور از مرز را دارند، قبل از ورود به خاك پاكستان كارت شناسايي دريافت خواهند كرد.
    همچنين توافق شد كه قبل از هر گونه عمليات و اقدامي عليه عبوركنندگان غيرقانوني از مرز ، به يكديگر اطلاع‌رساني شود.
    دو طرف توافق كردند كه براي ساماندهي مرزها اقدامات لازم صورت گيرد.
    سرتاج احمدخان شهردار بخش چيترال در اين مورد گفت: هر دو كشور فرهنگ و تاريخ مشترك دارند و براي برقراري امنيت در منطقه نبايد به تروريست‌ها اجازه استفاده از خاك يكديگر را بدهند.
    وي تصريح كرد كه اين يادداشت تفاهم براي برقراري امنيت در شهرهاي مرزي حائز اهميت است" ( افغان نامه – 17 نوامبر 2006-11-17 )
    من تبصره بر خبر بالائی را بر آینده می گذارم و شمارا به خواندن پیش دو معاهده یکی گندمگ و دیگری دیورند دعوت مینمایم .تا باخواندن دومعاهده بتوانیم در مورد صحبت های روان ای کنونی نظری نسبتا دقیق تر داشته باشیم.
    در این شب وروز گپ در مورد خط دیورند در تمام محافل سیاسی افغانستان و پاکستان سر زبانهاست.
    من میکوشم با انتشارمجدد معاهده گندمگ و دیورند توجه همه مورخین ، فرزانگان وفرهیختگان ا فغانستان را جلب نمایم و آرزو مندم تا در جریان برگزاری جلسه میان قبائل دو طرف دیورند و تداوم جلسه میان افغانستان – ناتو و پاکستان این مسا له یکبار دیگر آنطوریکه در خط ونوشت بوده است، مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد تا بسیاری از صا حبنظران ونمایندگان در جلسات با داشتن اسناد موثق بتوانند ابراز نظر نمایند .
    همچنان خواندن یک اثر مهم بنام " افغانستان در راه آزادی " را که ترتیب کنندگان اش نجیب الله تورویانا و عبد الشکور حکم بوده و این اثر در بر گیرنده مقالات :
    محمد نجیم آریا
    احمد علی کهزاد
    م. ع. م
    محمد هاشم میوند وال
    عبد الروف بینوا
    احمد علی کهزاد و سیدال یوسف زائی
    میر غلام محمد غبار
    میر محمد صدیق فرهنگ
    و عبد الهادی داوی
    میباشد و در 392 صفحه توسط کتابفروشی فضل در سال 1378 در یک هزار نسخه بچاپ رسیده است ، به همه عزیزان علاقمند این بحث پیشنهاد مینمایم.
    امیدوارم که ناشرین ارجمند ما یکبار دیگر این کتاب گرانمایه را بازهم تجدید چاپ نمایند تا تمام بحث های رسمی افغانستان و پاکستان پیرامون خط دیورند برهمه علاقمندان روشن گردد.
    این شما را به خواندن معاهده گندمگ جلب مینمایم :
    معاهده گندمگ
    "این عهد نامه مبتنی بر شرایط ذیل بین حکومت برتانیه ووالاحضرت محمد یعقوب خان امیر افغانستان و متعلقات آن بغرض اقامه روابط صلح ودوستی منعقد گردید.
    " 1- از روزیکه این عهد نامه به تصدیق طرفین میرسد ، بین حکومت برتانیه ووالاحضرت امیر افغانستان و متعلقات آن و جانشینان امیر ، صلح ودوستی دایمی برقرار خواهد بود .
    2 – والاحضرت امیر افغانستان و ملحقات آن متعهد میشود که بعد از تصدیق این معاهده اعلان عفو عمومی تمام آن کسانیرا صادر مینماید که در دوران جنگ به طرفداری اردوی انگلیس کار کرده اند . و اینها در هر درجه ومراتبی که باشند از مجازات و مصادمات محفوظ خواهند بود.( امثال سردار ولی محمد خان لاتی وغیره ).
    3- امیر افغانستان و ملحقات آن متعهد است که در روابط با حکومت های خارجی پابند مشوره با حکومت برتانیه بوده و با این حکومات عهدی نبندد و سلاح برضد شان نبردارد ، و در صورت حمله خارجی ، امداد نظامی و اسلحه و پول انگلیسی بغرض دفاع طوریکه انگلیس مناسب داند استعمال خواهد شد.
    سپاه انگلیسی بعد از انجام کار دفاع ، از افغانستان به قلمرو برتانوی مراجعت خواهد نمود.
    4_ برای حفظ ارتباط نزدیک بین حکومت برتانیه ووالاحضرت و هم بغرض حفظ سرحدات مقبوضات والاحضرت ، طرفین متعهد میشوند که در کابل یک نماینده انگلیسی با دسته نظامی محافظ در منزل شایان شان خود مقیم خواهند شد. در صورت یک معامله مهم خارجی ، برتانیه حق دارد که در سرحدات افغانستان نمایندگان انگلیسی و عساکر محافظ اعزام نماید. در موقع ضروری که مفاد طرفین متصور باشد ، والاحضرت امیر افغانستان هم میتواند نماینده ئی بدربار گورنر جنرال مقیم نماید ، همچنین در سایر جاهای هند که رضای طرفین باشد.
    5- حفاظت نمایندگان انگلیسی به عهده والاحضرت امیر افغانستان و ملحقات آنست . حکومت انگلیس متعهد است که نمایندگان اودر امور داخلی افغانستان مداخله ننمایند.
    6- والاحضرت امیر افغانستان و ملحقات آن از طرف خود و جانشینان خود متعهد میشودکه برای رفت و آمد اتباع برتانیه در افغانستان مشکل تراشی ننماید تا محفوظ بوده و تجارت نمایند.
    7- چون تجارت بین طرفین بطور مسلسل جاریست ، والاحضرت امیر افغانستان تعهد میکندکه برای حفظ تجارو تسهیل مال التجاره در شاهراه های عمومی ، سعی بلیغ بکار برد و در حفظ راه ها بکوشد . برای ترقی تجارت وانتظام راه ها و مالیات تجارتی و غیره ، یک قرارداد تجارتی جداگانه در طول یکسال بسته خواهد شد.
    8- بغرض تسهیل در روابط تجارتی و آمد ورفت ، طرفین متعهد هستند که از کرم تا کابل یک خط تیلیگراف بمصرف برتانیه کشیده شده و امیر افغانستان آن را حفاظت نماید.
    9- چون بین هر دو حکومت طبق این معاهده دوستی برقرار شده است ، حکومت برتانیه شهرهای قندهار و جلال آباد و علاقه هائی را که اکنون تحت اشغال قشون برتانوی قرار دارد تخلیه کرده وواپس میسپارد ، به استثنای کرم ، پشین وسیبی _ ( طبق نقشه ملحقه ) که تحت تسلط و انتظام برتانیه است ، اما این سلطه دایمی نبوده . مالیات آن بعد از وضع مصارف داخلی ، سالانه به امیر افغانستان پرداخته خواهد شد. حکومت برتانیه انتظام میچینی و خیبر را که بین پشاور و جلال آباد واقع است ، در دست خود میگیرد. و هم انتظام امور رفت و آمد قبایلی را که در این منطقه تعلق دارند ، برتانیه بدست خود خواهد داشت.
    10- حکومت برتانیه بغرض امداد به والاحضرت امیر- تا اختیارات حقه خود را حاصل نماید – و هم در مقابل شرایط قبول شده این قرار داد تعهد میکند که سالانه ششصد هزار روپیه به امیرو جانشینان او بپردازد.
    این عهد نامه در گندمگ بتاریخ 26 می 1879 مطابق 4 جمادی الثانی 1296 هجری منعقد گردید.
    امضا امیر محمد یعقوب خان . امضای میجران کیوناری افسر سیاسی در امور مخصوص امضای لیتین ( گورنر جنرال هند ) .
    این عهد نامه بروز جمعه 30 می 1879 در سمله از طرف وایسرای و گورنر جنرال هندوستان تصدیق شد . امضای ای. سی . لیال سکرتری خارجه حکومت هند . "
    برگرفته شده از صفحه 610 و 611 کتاب افغانستان در مسیر تاریخ اثر شادروان میر غلام محمد غبار.. جلد یک .

    تبصره غبار براین معاهده :
    "بدینطریق امیر محمد یعقوب خان یک سلسله جبال صعب العبور را با ساکنین دلیر آن که سپر افغانستان در شرق کشور بمقابل هجوم استعمار بود ، با علاقه کرم تا ابتدای جاجی ، دره هیبتناک خیبر تا کناره شرقی هفت چاه ، لندی کوتل و سیبی و پشین را تا کوه کوژک و استقلال کشور افغانستان یکجاو رسما به دشمن تسلیم نمود و دست اجنبی را در داخل افغانستان آزاد گذاشت.
    کیوناری مغرورانه به لیتن نوشت که :
    این معاهده را طوری با امیر یعقوب خان انجام داده است ، گویا اینکه بایک قبیله ئی در سرحد انجام گرفته است. لیتن در هند و کابینه دیز رایلی در لندن از شادی این فتح عظیم وسهل الحصول که شاهرگهای حیاتی سوق الجیشی افغانستان _( بولان ، پیوار و خیبر ) در دسترس انگلیس گذاشته بود ، جشن گرفتند. دیزرائیلی که بعد از امر مارش در افغانستان در پارلمان لندن اظهار کرده بود :
    مقصد از جنگ و هجوم انگلیس در افغانستان تصحیح سرحدات است. اینک بمقصد رسیده بود " _ ( صفحه 611 افغانستان در مسیر تاریخ – جلد یک نوشته میر غلام محمد غبار )

    معاهده دیورند

    معاهده اول_:
    " معا هده مابین جناب امیر عبد الرحمن خان جی، سی ، اس ، ای – امیر افغانستان و حدود

  • بخش دوم

    معاهده دیورند

    معاهده اول_:
    " معا هده مابین جناب امیر عبد الرحمن خان جی، سی ، اس ، ای – امیر افغانستان و حدود متعلقه آن در یک طرف و سر هنری مارتیمر دیورند کی ، سی ، ائی ، ای ، سی ، ای فارن سکرتری دولت عالیه هند و نایب ووکیل از جانب دولت عالیه طرف دیگر.
    " از انجائیکه بعضی مساله ها به نسبت سرحد افغانستان بطرف هندوستان برپا شده اند ولی چنانچه هم جناب امیر صاحب و هم دولت عالیه هند خواهش انفصال این مسئله بطریق اتفاق دوستانه دارند و خواهش تقرر و تعیین حدود دایره تسلط و اقتدار خود شان دارند تا که در آینده هیچ اختلاف رای وخیال در امر مزبور بین این دو دولت هم عهد و هم پیمان وقوع نیابد ، پس بوسیله این نوشته معاهده حسب ذیل نموده شد.
    " 1- حد شرقی و جنوبی مملکت جناب امیر صاحب از واخان تا سرحد ایرانی به درازی خط که در نقشه کشیده شده و آن نقشه همراه عهد نامه ملحق است ، خواهد رفت.
    2- دولت عالیه هند در ملک های که آنطرف این خط به جانب افغانستان واقع میباشد هیچ وقت مداخله و دست اندازی نخواهند کرد و جناب امیر صاحب نیز در ملک های که بیرون این خط بطرف هندوستان واقع میباشند ، هیچوقت مداخله و دست اندازی نخواهند نمود.
    3- پس دولت بهیه برتانیه متعهد میشوند که جناب امیر صاحب اسمار ووادی بالای آنرا تا چنگ در قبضه خود بدارند و طرف دیگرجناب امیر صاحب متعهد میشوند که هیچ وقت در سوات و باجور و چترال معه وادی ارنوی یا با شکل مداخلت و دست اندازی نخواهند کرد . دولت بهیه برتانیه نیز متعهد میشوند که ملک برمل را چنانکه در نقشه مفصل که به جناب امیر صاحب واگذار نموده شود . جناب امیر صاحب دستبردار از ادعای خود به باقی ملت وزیری و داور میباشند ونیز دستبردار از ادعای خود به چاگی میباشند.
    4- این خط سرحد بندی بعد از این به تفصیل نهاده و نشان کاری آن هرجاکه ممکن و مطلوب باشد بتوسط برتش و افغانی کمشنران کرده خواهد شد ومراد ومقصد کمشنران مذکور این خواهد بود که به اتفاق یکدیگر بیک سرحد موافقت نمایند و آن سرحد حتی الا مکان بعینه مطابق حد بندی که در نقشه که همراه این معاهده ملحق است باید بشود. لیکن محلیه حقوق موجوده دهات که بقرب سرحدی میباشند در مد نظر داشته شوند.
    5- به نسبت مسئله چمن جناب امیر صاحب از اغراض خود بر چهاونی جدید انگریزی دستبردار میباشند وحقوق خود را که دراب سرکی تلری بذریعه خرید حاصل نموده اند بدولت برتانیه تسلیم مینمایند. برین حصه سرحد حد بندی به حسب ذیل کشیده خواهد شد :
    خط سرحد بندی از سر کوه سلسله خواجه عمران نزدیک پشا کوتل که در حد ملک انگریزی میباشد این طور میرود که مرغه چمن نو و تهانه افغانی مشهور در آنجا بنام لشکر دند میگذرد. بعد از اینکه این خط حد عدل مابین ریلوی ستیشن و کوهچه بمیان بلاک میرود و بطرف جنوب گشته شامل سلسله کوه خواجه عمران میشود وتهانه گواشه را در ملک انگریزی میگذارد و راه را که بطرف شوراوک از جانب مغرب و جنوب گواشه میرود بتعلق افغانستان میگذارد ، دولت بهیه برتانیه هیچ مداخلت تا به فاصله نصف از راه مزبور نخواهد نمود.
    6- شرایط مزبوره این عهد نامه را دولت عالیه هند و جناب امیر صاحب افغانستان اینطور تصور میکنند که این یک کامل و خاطر خواه فیصله جمیع اصل اختلاف رای و خیال که در بین ایشان به نسبت سرحد مذکور بوده اند، میباشد. و هم دولت عالیه هند و هم جناب امیر صاحب بر ذمه خود میگیرند که انفصال هر اختلافات فقرات جزئی به مثال آن نوع اختلافات که برآن در آینده افسر های مقرره جهت علامت نهی خط حد بندی غور و فکر خواهند نمود، بطریق دوستانه نموده خواهد شد تا که برای آینده حتی الامکان جمیع اسباب شک و شبهه و غلط فهمی ما بین دو دولت برداشته و دور کرده شود.
    7- چونکه دولت عالیه هند از نیک نیتی جناب امیر صاحب به نسبت دولت بهیه برطانیه تشفی و اطمینان خاطر بطور کمال دارند و خواهش دارند که افغانستان را در حالت خود مختاری و استقلال و قوت ببینند لهذا دولت مومی الیه هیج ایراد و اعتراض بر امیر صاحب در باب خریدن و اوردن اسباب جنگ در ملک خود نخواهند کرد و خود دولت موصوف چیزی معاونت و امداد بعطیه ء اسباب جنگ خواهند نمود. علاوه براین جهت اظهار اعتراف خود شان نسبت به طریقه دوستانه که جناب امیر صاحب در این گفتگو و معامله ظاهر ساخته اند ، دولت عالیه هند قرار میدهند که بران وجه عطیه سالانه دوازده لک روپیه که الان بجناب ممدوح داده میشود، شش لک روپیه سالانه مزید نموده شود. المرقوم 12 نوامبر 1893 مطابق 2 جمادی الاول 1311 هجری."
    ( معاهده دوم )
    "

  • سلام خدمت همه
    البته متا سفانه که افغا نستا ن مسیر تجز یه را می پیماید
    دلیل !
    دفاع بدون قید و شرت اقای کرزی و برادر خواندن از ان گروه بی سوادکه نه تنها که افغا نیستان را 250 سال عقب راند بل عزت اسلام و وقار افغان زمین را مسخره ساخت و هنوز هم فقط سر میبرند.
    داشتن مفکوره باطل اکثریت پشتون ها که گو یا افغا نستان به طور کل از پشتون هاست و تطبیق ان در تاریخ امروز از طرف اکثریت ارگان های دولت مثلا یکبار هم صحبت نکردن فارسی اشخاص همچو علی شاه پکتیا وال....
    خود باعث میگردد که یک زمان که مجبور بودم اگر گفتی نفوس افغانستا ن %75 است نمیتوانستم بگویم که دروغ میگویی اما هالا میتوانم بگویم که مالک این سرزمین تو نبودی اگر بودی چرا به عوض چار شنبه و پنج شنبه سلور شنبه و پنزه شنبه نمیگوید من نمیخواهم دست دوم باشم در هال که همه چیز که دارد ازمن است میخواهم که کانال تلویزیون به عوض لوی پکتیا لوی ننگرهار راست بگوید لوی مزار لوی هرات بگوید نمیخواهم داماد خود را در معرفی به دیگران بگویم خورمی کلیده(خواهرم را کرده نهمیخواهم به مرد (نر)بگویم هالا میتوانم به میل خودم زندگی کنم

    اسراراستم از کابل

  • با سپاس از رضایی صاحب که این مصاحبه جالب را در این جاه ګذاشته اند، من به شهامت، صراحت بیان و تحلیل خیلی عالی جناب محترم جنرال صاحب کریمی به خود بالیدم و بر زیر لب همان سرود معروف را که میګوید «تا یک نفر افغان است، زنده افغانستان است» چند بار تکرارکردم. رضایی صاحب این مقاله تان به اصطلاح «بګ فایر» دارد که به صورت خود تان میخورد و دهن و دماغ تان را خون آلود میکند. صد ها افغان که این مصاحبه را ببینند و بشنوند به ګفتار غرور آفرین این عسکر واقعی وطن به فکر و تعمق میروند که ادعا باطل بودن خط دیورند ادعا بر حق است و تنها در سطح ادعا نیست بلکه حق مشروع ما است که نسل های امروز و آینده این مرزوبوم از این ادعا نګذرند و تا زمان الحاق خاکهای افعانی به کوشش های سیاسی خود در سطوح مختلف ادامه بدهند.
    موفق باشید
    لمر

  • این عبدالرحمان زاده و نوکر ای اس ای اولین کسی خواهد بود که وطن را می فروشد.

  • زور کم قهر بسیار
    من ۲۰ سال در پاکستان زندگی کرده ام هیچ وقت از پشتون پاکستان نشیده ام که از خط دیورند یاد کرده باشد پشتون پکی پاکستان خود را پاکستانی می دانند علاقه به افغانستان ندارند
    ما مثل عاشق یک طرفه هستیم معشوق در فکر مانیست
    و خط دیورند از طرف سازمان ملل امریکا اروپاه روسیه به رسمیت شناخته شده ادعای ما نامشروع است

  • می گفتند و به تمسخر می گفتند

    سفره ها تان پر کرم

    شانه ها تان خم

    در ضجه های یک پایان تلخ

    نماز وحشت بگذارید

    که سرانجام گردنه های صعب العبور این وطن

    با قافله سالار کور ممکن است

    قافله سالاری کوری که مدام به باغچه می تازد

    و از موهای دخترکان نابالغ آتش به پا می کند

    تا رقص مرده بچرخاند

    و با فتوای امیرالامرایی

    (انگشت در سوراخی کنند و رافضی بجویند)

    و همگام با خفاش های خورشید ندیده

    و کلاغ های پیر

    پرواز مان را دستبند بزنند

    و جلگه های جاری مان را دور سر شان بچرخانند و در آتش اندازند

    و ریش بجنبانند که اینک منم امیرکرور که قصیدۀ مرگ می سراید

    از خواب می پرم

    فریاد می کشم

    آنگونه سخت

    آنگونه فریاد که هندوکش و بابا تکان می خورند

    و کوه سلیمان بر خود می لرزد

    و هیرمند به حرکت می افتد

    و گلبوته های ارزگان نیزه در دست به نماز می ایستند
    ...
    حفیظ الله شریعتی

  • حضور جمله خوننده گان معزز اسلام وعلیکم ورحمت والله وبرکات ,
    البته کوچک همه تان استم اگر در نوشتاربنده کدام کاستی میا بید, با کمال بزرگی خویش عفو نموده واگر لطف کدام جواب راداشتید به صفت یگ برادر بزرگ در برابر برادر خیلی کوچکش عمل کنید,
    نظر به اظهارات چند کتاب اسمانی و عقیده اکثریت انسان های زمین, ما همه اولاد ادم ع استیم بناأ برادر من پشتون, تاجک, هزاره و... نیست, بلکه انسان است, مطلب خاص که از این شعار دارم اینکه, قران ک برایم اجازه نداده شخص را به جرم زبان, قوم, یا رنگ و رخش نفرت کنم,
    البته که جمله دادو بی داد که اخر چرا مثل دیگران هیچ وقت راحت نبودیم, و فعلأ هم در همه بد بختی ها در دنیا دست اول را داریم چرا ؟ بر میگردد به نیت و عملکرد سابق و نیت و عمل امروز, هر حادسه منفی و دلخراش که رخ میدهد چه برای شخص چه برای فامیل وچه برای اجتماع همه از عمل قبلی است

    دادو فریاد کشیده باری بگفتم اوه خدا
    هست و بودم ازتو و جانم فدای مصطفی

    شرق وغرب شهر من اسلام و اسلام زاده اند
    زنگ آذان میدمد هر لهظۀ در کوچه ها

    همچو اجدادو نیاکانم نماز دارم همیش
    بهر ملک خسته ام خمیده دستم بر دعا

    بار ها آبروی شهر من برند هر یک به خویش
    گاهی انگریزو سکندرا حتی که پنجابی ها

    داغ لعل پیکرم تازه ززخم روس هنوز
    که زند خنجر جایش نسل نوین غربی ها

    ناگهان خندید گفت طعنه زنان مرد عجیب
    جاهل استی ای عزیز که نمیدانی چرا

    شرق وغرب شهر تو مرسوم زمان لوط شده
    تفریحت سگ جنگی و محفلت رقص بچه ها

    بار ها هندوی مظلوم را به سرقت برده ید
    رسم دزدی را گذاشید جنگ در راه خدا

    دوست نمیدارد خدایت جاهلان و بی سواد
    جاهلی استی از الف بی سوادی تا به یا

    دیگران مسافر سیاره آسمان شدند
    تو هنوز داروید تعویض و طبیبت ملا

    گر کسی پولت دهد دیوانه گردی ان قدر
    میفروشی دخترهایت رابه تعبیر نکاح

    تاجرمرگ در جهانی از تجاران اول
    کشت وکاری مرگ داری درزمین اولیا

    نور رحمت را نیابی در نواح قاتلان
    هیچ مجلس نیست که قاتل نباشدبین شما

    من که هیران وپریشانم به فرداید عزیز
    همچو شهر لوط روزی تو نگردی غیب وفنا

    شاهرخ کابل

  • خدا کنه که در بین قوم با فرهنگ هم کسی پیدا شود تا به چند تا آق پدر و مادر خودشان کمی نصیحت کند. ما که میبینیم ایشان حتی زنهای خود را تشویق به پوچگویی میکنند و اسمشرا مبارزهً آزادیخواهانه میگذارند.

    آز مشوره های نیک آقای سمندر تشکر. اما باید گفت که چلو شناس من استم نه آقای لمر. شما آقای سمندر فرمودید که کسی را چلو خطاب کردن زشت است یا بی ادبی است. من در جواب عرض میکنم که کسی را بنامش خطاب کردن چی عیبی دارد و اگر چلو گفتن بی ادبی است پس در ادبیات دری چلو را چی میگویند؟ لطفاً شما یا کدام دری شناس برایم معلومات دهید تا در آینده بی ادبی نکنم.

    به چلو جان باید گفت که ترا حالا همه شناخته اند و اگر صد بار هم داستانسرایی کنی فایده ندارد و از چلو بودنت را انکار کرده نمیتوانی.

    یک حرف دیگر با دوستان. یک موجود در حالیکه خوب میداند که خواهرانش ( به گفتهً خودش) در سایت حضور دارند و همه چیزرا میخوانند و از طرف خودش هم در همین بحث مخاطب قرار گرفته اند باز هم از چیز خود یاد کند یا پوچگویی کند چلو است یا نه؟ ( آخر چلو خو شاخ و دمب نداره) به نوشته های دیل توجه کنید.

    خواهران عزیز ! این شادی بازان غیرتی که مداری بازی و بازینگری را بمیراث برده اند می کوشند با هر ترفند و امکان دست داشته ، جلو خیزش های فکری و رهایی از زنجیر اسارت و بنده گی جوانان و به ویژه بانوان و خواهران هموطن ما را بگیرند . این طایفه فقط و فقط میخواهند مانند گذشته ها که از درونمایه و محتوای پیامهای شان بروشنی هویدا است ، باشنده گان این سرزمین افغان و ناله سر تعظیم و اطاعت به ایشان خم نموده و به فیصدی های دروغین و سقاوی نامه های شان ارج بگذارند . کوچکترین اقدامی که بتواند افکار و کاربرد فاشیستی قبیله گرایان را نکوهش و انتقاد نماید به پیش شان غیر ملی و بی ادبی تلقی گردیده و ... خود را در هر کنج و کنار می کنند تا حیثیت و آبروی به باد رفتۀ پختونوالی را به نوعی توجیه کنند .

    خواهران ارجمند ! شما حقیقت ها را بنویسید و بگذارید فاشیستان این قبیله داد و فریاد نهند که به وحدت مُلی شان توهین و تحقیر شده باید جلو آن گرفته شود . در اوغانستان هیچگاهی نه وحدتی بوده و نه هم ملی گراییی . فقط ظلم و بیداد قبیله گرایان بی آزرم بوده که بیداد کرده و این شادی بازان غیرتی وطنفروش را به مدارج شاه و وزیر و رئیس و جنرال رسانیده . هر سطر پیام تان مانند تیر زهرآگین به قلب شان میخورد که ولی خان و ولی زاده ها تنبان زرد نموده اند و قرار شان رفته .

    مرحبا خواهران گرانقدر ، ما بینوایان قلم شکسته تا روز پیروزی با شما خواهیم بود و اطمینان داریم که شما به تنهایی شهامت دفاع از خود را در مقابل ولی ها دارید و باز هم ، با شما یکجا احدی را اجازه نه خواهیم داد در حریم مقدس نام ، عزت و آبروی تان دست درازی نماید ! مزاری......................

    راستی فراموشم نشود ، ما ده عقل پوچک و منطق اوغانی تان مانند شما ... لُچان .... نمی کنیم ، بلکه ... خوده میزنیم.

    ( دی ته به هم فرهنگ وایی)

  • دانشمند ګرانقدر باقی سمندر سلام برشما!
    ازخلال نوشته های علمی ومستند شما معلوم است که مطالعات تاریخی تان قابل تحسین میباشد. من صرف یک پرسش کوچکی دارم که به هیچ وجه جنبه امتحانی ندارد بلکه میخواهم معلومات خودم را تکمیل نمایم:
    اګر لطف بفرمایید درباره مشروطه خواهان اول ودوم وحتی اګر سوم هم باشد برایم معلومات دهید که کدام اشخاص وافراد را جزو مشروطه خواهان اول میدانید وچه کسانی را دوم وچه کسانی را سوم
    بااحترام
    پرویز بهمن

  • خیر است برادرها. ملاشیراحمد اخند شاید احساساتی شده باشد ویا موقعیتش از یادش رفته که درزمان طالبها چه کاره بوده ویک لاف پتاقی زده است. شما وی را ببخشید

  • salam dostan khob hasten
    banazare ma bayat marze afg wa pakistan malom shawa wa dar zemn bayat ma marze dewrana qabol konem bakhatere ki age 30 million patan da jam afg ezafa shawa entehare zeyatar ham mesha albata mardom pashton khosh hastan adad kardan da nokari pakistan barayeshan zeyat fargh namikona chonki az afg nestan qawme nefren shode bani israeil hastan ama ma mardom hazara tajik ozbik az destan en qawm ranj haye zeyade dedem

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس