گام بعدی انتقال مسئولیت های امنیتی، نگرانی ها و تردیدها
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
بیش از یک هفته از مرحله اول برنامه انتقال مسئولیت های امنیتی می گذرد، هنوزهم بسیاری از کارشناسان نظامی مرحله اول را یک گام آزمایشی می داند تا توانایی های نیروهای مسلح افغانستان را مورد ارزیابی قرار دهند. اماقبل از آن که توانایی های نیروهای مسلح افغانستان در بوته آزمون قرار گیرد وتحرکات و توان این نیروها در محک تجربه ثابت گردد، اقای اشرف غنی احمد زی مسئول کمیسیون تنظیم پروسه انتقال مسؤلیت های امنیتی اعلام کرده است که برای مراحل بعدی پروسه انتقال آمادگی می گیریم. او می گوید:" کار روی تطبیق مراحل دوم، سوم و چهارم این پروسه آغاز و تا 3 ماه آینده طرحی مشخص با همکاری نیروهای بین المللی آماده کرده و ولایات و مناطقی که مراحل بعدی روند انتقال در آنها تطبیق می شوند؛ طبقه بندی و مشخص خواهد شد. پروسه انتقال مسؤلیت ها در مراحل بعدی انتقال هماهنگ با ارتقای ظرفیت، آموزش، تجهیز و اکمالات نیروهای امنیتی افغانستان صورت خواهد گرفت و در کنار آن مهم است که ارگان های حکومتی و ادارات محلی برای بهبود حکومتداری خوب و جلب اعتماد و همکاری مردم تلاش کنند".
این دورنمایی بود که آقای احمد زی ازپروسه انتقال مسئولیت های امنیتی ارایه داد، اما او مشخص نکرد که طی سه ماه آینده که طرح دوم پروسه انتقال مسئولیت ها آمده و به مرحله اجرا گذاشته می شود، برای نیروهای مسلح افغانستان تاچه اندازه امکانات لوجستیکی و نیز سلاح و تجهیزات در نظر گرفته خواهد شد و از سوی دیگر طی سه ماه آینده می تواند اردوی ملی و پولیس افغانستان به اندازه ای توان و ظرفیت خود را بالا ببرد که هم بتوانند مناطق هفت گانه ای که تازه در اختیار شان قرار گرفته از هجوم گسترده طالبان حفظ نمایند و هم چندین مناطق جدید دیگر را نیز مسئولیت های امنیتی آن را به عهده بگیرد؟. اساسا مدت سه ماه برای ارتقای ظرفیت زمانی مناسب است؟.
آنچه هنوز مقامات امنیتی و نیز کارشناسان می گویند همه درحد هشدار برای حفظ مناطق هفت گانه است، زیرا گروه طالبان اهداف نظامی و دامنه خشونت هایش را تلاش دارند در مناطقی هدایت نمایند که مسئولیت های امنیتی آن را نیروهای مسلح افغانستان به دوش گرفته اند. لطف الله مشعل، سخنگوی ریاست امنیت ملی افغانستان می گوید، هدف طالبان این است که با ایجاد فضای ناامنی در هفت ولایتی کع انتقال مسئولیت به افغانها واگذارشده و اعتمادی را که در نزد مردم نسبت به حکومت به وجود آمده است متزلزل بسازد و اگر حکومت نتواند امنیت را در این هفت ولایت تامین کند ادامه پروسه انتقال ناممکن میشود. او میگوید هم اکنون صدها انتحاری در پاکستان از سوی گروههای افراطی در آن کشور آموزش میبینند و برای انجام حملات در افغانستان فرستاده میشوند. انتحار کنندگانی که در مدارس مذهبی پاکستان آموزش میبینند یا براساس روابط به طالبان افغان داده میشوند و یا هم فروخته میشوند. شماری از آگاهان نظامی نیز هشدار میدهند که نیروهای امنیتی افغانستان توانایی تأمین امنیت کشور را ندارند و خروج شتابزده نیروهای خارجی، پیامدهای خطرناکی را به دنبال دارد.
اما با همه این هشدارها دولت افغانستان و نیز ناتو و دیگر کشورهایی که در افغانستان نیروهای نظامی دارند، براصل خروج از افغانستان براساس برنامه از پیش تعیین شده و واگذاری مسئولیت های امنیتی به نیروهای افغانستان تاکید دارند. آنچه در این میان بیشتر مایه نگرانی می گردد، این است برخی از طرح هایی که برای ارتقای کمی و کیفی نیروهای مسلح افغانستان اعلام می گردد، غیرکارشناسانه و عجولانه است، مثلا تاهنوز که ده سال از تشکیل اردوی ملی و پولیس افغانستان می گذرد، این نیروها تا این مرحله از رشد و توانایی رسیده اند، اما آیا این نیروهای مسلح طی سه ماه آینده چگونه از رشد کمی و کیفی چشم گیر برخوردار می گردد، آنهم با آن همه عوامل نفوذی طالبان و القاعده که در داخل نیروهای مسلح وجود دارد و مربیان خارجی از ترس ترور و انتحار نمی توانند، با خیال آسوده و امنیت کامل نیروهای مسلح افغانستان را آموز بدهند. در چنین وضعیتی توانایی های کمی و کیفی این نیروهای تا چه اندازه ارتقا خواهد یافت؟. آیا اعلام چنین ارتقایی معقولانه و قابل باور خواهد بود؟.
بخصوص آن که مراحل بعدی انتقال مسئولیت های امنیتی مرحله به مرحله سخت تر و دشوارتر خواهد شد، مثلا روزی مسئولیت امنیت ارزگان، قندهار و هلمند نیز به دوش نیروهای افغانستان خواهد افتاد، آیا این نیروها قادر خواهند بود که این ولایت ها را از هجوم گسترده طالبان حفظ کنند؟.
این سئولات زمانی بیشتر به تکرارگرفته می شود که حتی برخی از مقامات خارجی نیز هشدارهایی را در این زمینه می دهند، دریا سالار مایک مولن، رییس ستاد ارتش امریکا در آخرین حضور و ماموریتش در افغانستان در مورد فساد در پروسه انتقال مسئولیت های امنیتی هشدار داده است. او که اکنون زیاد مجبور نیست که سخنان خود را در قالب دیپلماتیک بیان کند، گفت:
بعضی نهادهای افغانستان که در بخش انتقال مسوولیتهای امنیتی کار میکنند، به فساد آلوده هستند و شبکه های حمایتی جنایتکاران در این نهادها نفوذ کرده اند، فکر میکنم منصفانه است بگوییم که در اصل، مقامهای حکومت افغانستان باید تلاش کنند تا به ضرورتها و آرزوهای مردم شان بیشتر پاسخگو باشند. ما باید به مصوونیت جنایتکاران پایان ببخشیم، جنایت کارانی که دولت را واژگون میسازند و مردم افغانستان را قربانی میکنند.
در چنین وضعیتی که فساد در پروسه انتقال مسئولیت های امنیتی از همین اکنون آغاز گردیده و نیروهای افراطی با اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی که دارند برای گسترش خشونت ها چه در داخل و چه در خارج از افغانستان آمادگی می گیرند، آیا نیروهای مسلح افغانستان توان مقابله با این همه توطئه ها را دارند؟.
به گفته بسیاری از کارشناسان نظامی، مشکل اساسی که امروز فراگیر نیروهای مسلح افغانستان قرار دارد این است که این نیروها عین حالی که در هفت منطقه مسئولیت های امنیتی را بردوش دارند، بازهم هیچ طرح گسترده و منظمی را برای ضربه زن به نیروهای افراطی و خشونت طلب ندارند؛ در حالی طالبان با طرحی به نام عملیات بدر، با برنامه ریزی ها دقیق اهداف و برنامه های خود را در سایه ترور، انتحار، مین گذاری کنار جاده ای، عملیات منظم و حملات چریکی به پیش می برند، یعنی این گروه تمامی گزینه های خشونت نظامی را برای خود بازگذاشته و از آن بهره می برند ودر پوشش این چنین تنوعی از تاکتیک ها ماشین جنگی خود را فعال نگهداشته است. اما نیروهای مسلح افغانستان در ده روز گشته که مسئولیت ها را بردوش گرفته اند، هیچ عملیات نظامی انجام نداده اند و اما در مقابل طالبان در شهر لشکرگاه با حمله انتحاری به مقر پولیس حمام خون به راه انداختند.
به هرحال به نظر می رسد که مسئولین پروسه انتقال مسئولیت ها بدون این که زوایای طرح خود را به صورت علمی مورد ارزیابی قرار دهند، بیشتر احساسی و عجولانه عمل می کنند و این امر در آینده ممکن است برای نیروهای مسلح افغانستان، پیامد خونبار داشته باشد.