صفحه نخست > دیدگاه > کندهار آزمونگاه مقامات فاسد یا قلب سیاست در جنوب

کندهار آزمونگاه مقامات فاسد یا قلب سیاست در جنوب

میرویس جلالزی
شنبه 8 اكتبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

درگیر ها و خشونت ها در قندهار به اوج رسیده است.
این درگیری ها زمانی دو سال قبل شدت گرفت که مردم کندهار از گماشتن مقامات سالم حکومتی برای زمامداری امورمایوس شدند.
مردم صلح جویی که زمانی ولایت ایشان پایگاه اصلی طالبان و مرکز بودوباش ملا محمدعمر رهبر این گروه بود.
آخرین ارقام از تلفات مردم ملکی طی چند سال اخیر در کندهار نشان دهنده آن است که حدود 4500 تن از افراد ملکی از آغاز جنگ علیه تروریزم در این ولایت قربانی خشونت ها شده اند.

در جمع قربانیان افراد ملکی، بزرگان قوم، مقامات دولتی و حتی معلمان و مدیران مکاتب و داکتران نیز شامل میباشند.

از اوایل حکومت جدید در افغانستان کسی به سمت این ولایت گماشته نشده است که فرد دلسوز و حافظ مصالح علیا و ناموس این مردم باشد.

ریس جمهور نام نهاد افغانستان بار بار افراد ضعیف و پول پسند را به این ولایت فرستاده است که به جز پر کردن جیب های خالی ایشان مسلک دیگری نه داشتند.

زمانی گل آغا شیرزی فرد که در اسناد سازمان حقوق بشر متهم به داشتن زندان های شخصی ( شکنجه گاه ها) گاهی هم اسدالله خالد که متهم به شکنجه زندانیان طالب، غصب زمین های دولتی و کشتن افراد بی گناه و گاهی هم جنرال رحمت الله روفی و توریالی ویسا که خود افراد ضعیف و ناتوان بودند، به حیث والی به این ولایت فرستاده شده اند.

سازمان حقوق بشر افغانستان میگوید که طی ده سال اخیر ملیشه های مربوط به چندین والی کندهار مردم بی گناه را شکنجه نموده اند و بدون اینکه به قوانین افغانستان اعتنایی داشته باشند، بالای ناموس و عفت مردم تجاوز نموده اند .

سازمان حقوق بشر مینگارد که اسناد معتبرو گواهی شاهدان عینی را در این مورد جمع آور نموده و نزد خود دارد.

اخیرا اسدالله خالد بار دیگر به حیث مسول امنیتی حوزه جنوب به ولایت قندهار فرستاده شده است.
او شخصی است که خود دوسیه طویلی در وزارت دفاع کانادا دارد.

نامبرده متهم است که صدها زندانی را شکنجه کرده است که نیروهای کانادایی مستقر در کندهار بعد از بازداشت، آنان را به اداره محلی کندهار تسلیم نموده بودند.
براین جان یکتن از مشاورین ارشد وزارت خارجه کانادا به روزنامه گلوبل اند میل گفته است که اگر پروند های شکنجه افراد زندانی از سوی اسدالله خالد، بر رسی گردند به وضاحت در میابیم که نامبرده باید به محکمه کیفری هاگ کشانیده شود.
اما حامد کرزی که اخیرا توانایی فکری خود را از دست داده و سراسیمگی وی را در خود پیچانیده است او را دوباره به صف زمامدار چند ولایت جنوبی افغانستان تعین نموده است .

درگیری ها و خشونت های کندهاردر حالی اوج میگیرد و وضیعت سیاسی این ولایت داخل مرحله ی جدید از بحران میشود که بزرگان قومی قوم بارکزی به شدت از اداره حامد کرزی متنفر شده اند و عملا دست به اسلحه برده و بر ضد نیروهای خارجی و داخلی مستقر در قندهار میجنگند.

روزنامه وال ستریت ژورنال اخیراٌ در یک گزارش از کندهار نگاشت که ولسوالی ارغنداب و پنجوایی عملاٌ به مرکز فرماندهی طالبان مبدل شده و هزاران طالب مسلح از آنجا علیه نیروهای خارجی و داخلی وارد عمل میشوند.

ولایت کندهار که از نگاه سیاسی مرکز جنوب افغانستان به شمار میرود دو بار شاهد فرار صد ها زندانی طالب و جنایت کاران دیگر بود.

یک بار سال قبل و بار دیگر هم در سال 2005 میلادی هنگام کی اسدالله خالد زمام امور را در این ولایت به عهده داشت.

گفته میشود در قضیه سازماندهی شده از سوی اداره کندهار در سال 2005 نیز مقامات همان زمان در کندهار مسول بودند و چند تن از قوماندانان پولیس که بعدا اقرار کرده اند به حکم اداره محلی زمینه را برای فرار زندانیان مهیا نموده بودند.

اما بعد از این همه، جنگ امریکا در افغانستان ده ساله شد، اما وضیعت در کندهار با گذشت هر روز پیچیده تر میگردد.
نشانه های از بهبود اوضاع و فروکش ترس و بیم در میان مردم دیده نه میشود، مردم بار دیگر با تقرر اسدالله خالد به حیث مسول حوزه جنوب غرب مایوس شده اند.
واشنگتن پوست اخیراً در یک مقاله نوشت، عوامل که این ولایت را به مرکز تروریستان، مافیایی مواد مخدر، متجاوزین و دزدان نیکتایی پوش مبدل کرده است همانا تصامیم نا سنجیده اداره کابل میباشد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • اغا محترم مقاله نویس یک مقاله در باره یی جنرال عطا هم نوشته کو شاباش

  • برادري عزيزي كه دستور ميدهي يك پيام به استاد عطا بنويس فكرميكنم آدم باسوادهم هستي به اينترنيت هم دسترسي داري گفته هايت ناشي از قوم پرستي نيست درصورت كه استاد عطا دركجا زندان هاي شخصي دارد به فگير من پيام را كه او برادر نوشته بود صيح مطالعه نكرديد درآخير بيايد همه باهم ازاين فكراهاي خراب دورباشيم

  • سلام بخواننده ګان وسلام به آقای میرویس جلالزی!
    من بحیث یک فارسیوان قندهاری که زاده ګاهم قندهار میباشد ازتمام کیف وکان این استان وروابط وخویشخوری سران قبایل این ولایت وزده و بندهای پنهان وآشکار بعضی از مسؤولین با کرزی وطالبان کاملا آګاهی دارم
    آقای میرویس جلالزی خواسته است که تمام بار ګناهان وتقصیر را بدوش کرزی وچند تا والی واستاندار مانند ګل آغا شیرزی واسدالله خالد وتوریالی ویسا بیندازد درحالیکه قضیه ای قندهار خیلی عمیق تر ازآنچه است که ایشان بدان تماس ګرفته اند.
    قبایل درانی قندهار بعداز کودتای تره کی دربرابر حکومت وقت صرف بخاطر اختلافات غلجایی ودرانی یا مهاجر شدند یا هم دربرابر حکومت وقت ایستادند از آن زمان به بعد تا به امروز قندهار روی آرامش وثبات را ندیده است. دربین احزاب مجاهدین، حزب ګلبدین وشخص ګلبدین منفورترین چهره بعداز تره کی وامین میان درانی ها میباشد. زیرا اختلافات وفاشیزم قبیلوی میان قبایل غلجایی ودرانی بعداز کودتای ثور آغاز ګردیده و ګلبدین نیز به نحوی درضدیت با برګشت شاه سابق قرار داشت واورا عامل عقب مانده ګی افغانستان میخواند وتاکنون نیز با خاندان شاهی نظر مساعدی ندارد.
    بازګشت طالبان به قندهار نظر به ضرورت مقطعی زمانی بود که درانی ها وغلجایی ها موقتا خودرا دربرابر حکومت برهان الدین ربانی متحد ساختند تا دربرابر سقوی دوم از خود عکس العمل نشان دهند ولی این ایتلاف دیر باقی نماند وبسیاری درانی ها منجمله شخص حامد کرزی صف طالبان را موقتا ترک داده وبه کویته ای باکستان برګشت. ګل آغا شیرزی نیز آمر لالی نیز. تنها ملا نقیب الله الکوزی به امر شهید برهان الدین ربانی تا آخر به تعهد خویش با طالبان پای بند ماند ولی در دل او نیز ازعملکرد ملاعمر وقدرت ګیری هوتکی ها اصلا راضی نبود وزمینه ای فرار اسمعیل خان را نیز وی به همدستی آی اس آی باکستان مساعد ساخت.
    سخن اصلی این است که درزمان حکومت شاهی نادری قندهار وهلمند برای خارجی ها خصوصا امریکا وانګلیس وبرای خاندان شاهی ازاهمیت ویژه ای برخوردار بود.
    خاندان شاهی وبعد سردار داوود تمام پروژه های عمرانی را به طرف لوی قندهار سوق داده بودند. میزان بیکاری در آنوقتها دربین قندهاریها وهلمندیها خیلی پایین بود. هرکسی با یک کمپنی امریکایی یا دریوری میکرد یا خانه سامان بود یا آشپز بود یا هم جارو کش.
    روابط میان شهرکوچک قندهار ولشکرګاه با بخشداریها ودهات وروستاها خیلی خوب بود. نظام شاهی در آنوقت با قندهاریها آب خودرا پف پف کرده نوش جان میکرد. زیرا میدانست که قندهاریها مثل چرسی ها یک بار خمار دین ودیانت نیز برسرشان میزند ویکبار به تحریک پاکستان سینما ومدارس دخترانه را به آتش می کشند.
    خاندان شاهی تا زمان داوود خان خاطر سران قبایل درانی را درقندهار تا حدی علجایی ها را مراعات میکرد. میتوان ګفت درزمان حکومت شاهی مردم نازدانه ای افغانستان درمیان سایر ولایات واستانهای افغانستان همین قندهار وقندهاریها بودند. درحکومت طالبان نیز همه ملا ومولوی شدند وآرزو داشتند که بار دیګر زمان راحت واستراحت شاهی به ایشان بر میګردد ولی بیچاره ها نمی دانستند که ریسمان طالبان در دم آی اس آی بند است وباکستان هرګز یک قندهار قوی وپیشرفته را درپهلوی کویته قبول کرده نمیتواند.
    کرزی وخاندان شاهی زمانی که بعداز طالبان بقدرت رسیدند بار دیګر این امید به دل قندهاریها زنده شد که حتما بار دیګر زمام امور به دست قندهاریها سپرده شده است روی همین مطلب توریالی ویسا ، احمد ولی کرزی وسایر مسؤولین قندهار این پندار غلط را همیشه تبلیغ میکردند که قندهار مساوی تمامی افغانستان است، اګر قندهار نا آرام بود همه ای افغانستان نا آرام است واګر قندهار آرام بود همه ای افغانستان آرام است این تلقین روحی است که قندهاریها درزمان های سقاوی اول دوم آنرا همیشه نشخوار دیګران میکنند درحالیکه اګر واقعا افغانستان یک ملت واحد ویکپارچه باشد باید چنین ګفته شود که اګر پنجشیر نا آرام بود قندهار نیز نا آرام است اګر بامیان درقحطی وګرسنګی وبسر برد هلمند وپکتیا نیز ارام نخواهد بود، اما می بنیم که چنین نیست، قندهاریها همه چیزرا بخودشان میخواهند، اګرریاست جمهوری از آن هاست باید کسی ازیک قندهاری پرسان نکند که این سرمایه را ازکجا بدست آوردی چقدر مالیات سالانه تحویل خزانه دولت کرده ای وامثال این ها
    قندهاریها توقع دارند که حتی هیچکسی از آنها پرسان نکند که چه وقت پاکستان رفته بودی وچه وقت تشریف آورده ایی باسپورت و ویزه ات ګجاست؟ هر وقتی که نظام پرسان وقانونمند درقندهار حاکم شود قندهاریها سر به بغاوت میزنند. قندهاریها نظامی را خوش دارند که به شر وخیر آنها کاری نداشته باشد یک انارشی مطلق ویک بی بازخواستی که درآن صرف، ریش سفیدان وملاها وسران قبایل درآن حکومت کنند. دقیقا مثل کشور های یمن وصومالیا
    هرکسی باید مربوط یک (زی) ویا ه (خیل) باشد درغیر آن زنده ګی کردن درقندهار مشکل چه که حتی محال است. این سخنان بخاطر دفاع ازحاکمیت کرزی وتوریالی ویسا واسدالله خالد نیست. زیرا این افراد نیز ادامه دهنده ګان راه ورسم پدران شان استند. تقسیم بندی کوچه ها وجاده های قندهار بنام یکی از قبایل خود نمایانګر این است که ( انتګریشن) یا استحاله قومی درین ولایت ازعهد احمدشاه ابدالی تاکنون بوجود نیامده است. درصورتیکه یک استان کوچک در طول دوصد وپنجاه سال هنوز کوچه هایش بنام قبایل مسمی باشد ودرهرکوچه افراد غیر قبیله سکونت نداشته باشد شما چه آرزوی از شهروند شدن این مردم به مفهوم عصری آن دارید؟
    درصورتیکه قندهاریهای شاعر وامریکا نشین واروپانشین نظیر عبدالباری جهانی از آنطرف ابحار قبیله ګرایی، پای لچی ، بدماشی، کشتن وانتحار را ازطریق شعر وشاعری به مردم تبلیغ کند آینده ای این مردم را شما چګونه پیش بین خواهید بود؟
    ما کندهاره دزمرو وطنه
    ای دسرکشو پشتنو وطنه
    ته می یاغی یی صدقه دی سمه
    ای د نافرمانو جنګیالو وطنه
    پس شما آقای جلالزی چګونه مدعی استید که این مردم ، مردم صلحدوست است وآرامش وامنیت وقانونیت را خواهانند. کسی که جنګ وکشتار پای لچ ګشتن درقرن بیست ویک برایش معیار برتری باشد آیا می تواند درقطار ملل متندن جهان زنده ګی نورمال داشته باشد؟
    سرکشی ونافرمانی ، یاغیګری قندهاریها در دوران طالبان را همه دیدیم ، درین شرایط چرا یک قندهاری عاقل پیدا نشده است که تو دهن عبدالباری جهانی بزند که آقا! بس است! بیشترازین مردم را بطرف خر بودن تشویق نکن
    اګر یاغیګی وپای لچ بودن کار خوب است لطفا پسران جوان خودرا از امریکا به قندهار بفرست تا عملا ثابت کنی که تو حامی یک پای لچ استی.
    بهرترتیب ، سخنان زیادی درین باره نزدم وجود دارد که درآینده ها به شکل مقالات مستقل در وسایل تاری به نشر خواهد رسید
    هدف من این بود که تنها مسؤولین وزمامداران ملامت نیستند، مردم نیز خودشان درایجاد نظم وامنثیت وقانون وحاکمیت قانون نقش عمده واساسی دارند. هروقتی که تګ تګ قندهاریها از بند پندارهای موهوم قبیله ګرایی وافتخارات دروغین وبرتری جویی های احمقانه خودرا نجات دادند ویقین کردند که آنها مثل ملیونها انسان کره ای زمین فقط انسان استند وباید به انسانیت فکر کنند آنګاه من برای تان وعده میدهم که در ظرف یکروز تمام قندهار امنیت خواهد شد
    بااحترام
    پرویز بهمن

    • هر پنجشیری اصیل وپیرو امر صاحب باید از اسماعیل خان راضی نباشند .

      باید به استاد ربانی کنایه بگویند .

      ..................

    • برادر عزیز: از نظریات نیک جناب جهان سپاس
      اما یک مسله است که تنها باری جهانی و چند تن از همگونه هایش نه میتواند نمایندگی از تمام مردم قندهار را بکند.
      زیرا اون که وی در شعرهایش چیزی میگوید بازتاب افکار شخصی اش است.
      در اصول حقوق، جرم پدیده شخصی است که به کسی دیگری اطلاق نه میشود و نه میتوان پدر را به جرم پسر به دادگاه کشانید.
      اما در کل مردم افغانستان صلح میخواهند به جز چند تن از خاینین که همه ما و شما آنان را می شناسیم.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس