سخنرانی مستانه کرزی !
تهیه و ارسال : حکیم نعیم
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
بدانيد وزراء عزيز و عزيزکش ، وکلاي جانگير و بجان برابر ، کارمنمدان بلند رتبه لشکري و کشوري مست از باده جفا و بي خبري ، مافياي تفنگ و ترياک برخاسته از داخل و يا پارسل شده از خارج !
ما همه مصدر خيانت ، منبع قباحت ، باني شرارت و ناجي جنايت استيم ، ما به اين ملت ستم ميکنيم ، نان شانرا چور ، آرامش شانرا سلب و خون شانرا به شيشه ميکشيم ، ما واضح و روشن دروغ ميگوييم ، دروغ هاي بيشرمانه و بزرگ ، ما خودرا خدمتگار مردم و صادق به آرمان شان نشان ميدهيم ، درحاليکه اينطور نيست ، ما خودرا سردار و بادار آنها پنداشته و بيداد نمودن را حق مشروع خود ميدانيم ، ما هيچ وقت به درد و ناله ملت توجه نکرده ايم ، بخدا باورکنيد اگر کدام نيمه شبي ميرويس جان عزيزم نارام ميگردد و گريه ميکند ، سراسيمه ميشوم ، سودايي شده جگرم پاره پاره ميگردد و دلم ميخواهد به قيمت گريه هاي تمام کودکان اين مُلک و خون گريه هاي همه مادران اين سرزمين ميرويس جان يگانه فرزند و دلبندم را آرام بسازم ، آخر من انسان استم و احساس دارم ، وشما نکنيد به لحاظ خدا و پيغمبر کسي را گريان و پريشان نسازيد ...
صداقت لازم است صداقت ، اول که ما صداقت نداريم ، بازهم در کلام اگر صادقانه اعتراف نماييم ما درين مدت شش سال حتا ده فيصد براي رفاه و آسايش مردم کار نکرده ايم ، ما حتا نيازمندي هاي اوليه آنها را مرفوع ننموده ايم ، آنها همچنان برق ، آب ، کار ، دارو و درمان ، مکتب و صنف درسي ندارند ، درحاليکه اولاد هاي ما در بهترين آموزشگاه هاي دنيا درس ميخوانند و پول هاي ما از تاراج دارايي هاي مردم و کارسازي هاي غير مشروع اعتبار بزرگترين بانکهاي را در سراسر دنيا افزون ساخته است ، ما درپرتو قنديل ها و چلچراغ هاي قصر هاي مجلل خويش آرام در پناه محافظين شرقي و غربي خود شير و شربت و ... مينوشيم ، اما مردم ....
دوستان رأي زني و راهزني ! يکبار دگر تاکيد ميکنم نيت تانرا پاک وانساني بسازيد ، باور کنيد روزي خواهد رسيد که ما درين کشور دگر جاي نخواهيم داشت ، ما نخواهيم بود مگر اين ملت خواهد بود ، دوستان خارجي امريکايي و اروپايي ما خواهند بود ، همسايه هاي بخون تشنه ما خواهند بود ، درين کشور ترقي خواهد آمد ، چنانچه هم اکنون به شگوفايي رسيده است .
ريس کرزي درختم لالاي اش جهت خواب نمودن مردم با وجد افزود : ببنيد من در جيب خود قلم آورده ام ، قلم هاي خودکاري که در افغانستان ساخته ميشود ، اين قلم ها خوب کار ميکند ، به شما کارمندان دولت هدايت داده ميشود ازين قلم ها بخريد « يقين کنيد براي ميرزا قلمي روزمره تان وسيله خوبي است، و بويژه شما دو سه نسل بازمانده از سواد به دليل سي سال جنگ ، کتاب سوزي ها و مکتب سوزي ها وشما بصورت تقربي هشتاد "
فيصد بي سواد مُلک ازين قلم هاي خودکار ساخت افغانستان بخريد » واينه نمونه دگري از پيشرفت و ترقي درين مُلک ( سويچ هاي برق نگين ) ساخت افغانستان که خوب و راحت کار ميکند و هيچ خراب نميشود ، باور کنيد من هرگاه بيکار ميمانم که در واقع زيادتر وقت بيکار استم چون تمام کارهاي مهم و مشکل کشور اعم از قانون نامه هاي عسکري ، مُلکي ، شرعي و مافيايي را رفقاي امريکايي و برادران انگلسي ما تدوين ، توشيح و نافذ مينمايند ، من بيکار استم و روز ده بار اين سويچ ها را خاموش و روشن ميکنم هيچ خراب نميشود ، « البته من در سويچ هاي بالا دست نميزنم ، خلاصه من به تمام کساني که از نعمت برق و روشنايي درين کشور محروم اند ، يعني به هشتاد فيصد مردم توصيه ميکنم که سويچ هاي نگين ساخت افغانستان را بخرند ، حتا دوستان خارجي ما بايد ازين سويچ ها بخرند و به مُلک شان سوغات ببرند ، کارشان خواهد آمد!
اما يک خواهش ، نکنيد به لحاظ خدا و قران ، گرچه هر دو را نمي شناسيد ، نکنيد ماشين آلات و فلزات اين فابريکه ها يا صنايع کوچک را مثل ماشين هاي فابريکه هاي چني سازي ، گوگرد سازي ، نساجي ، سمنت ، جنگلک و دهها فابريکه دگر به کوره هاي ذوب آهن پاکستان نفروشيد .
باز عذر ميکنم ، به لحاظ خدا از زرع ، قاچاق و تجارت ترياک دست بکشيد ، آخر براي ما ، براي شما وزير صاحب ها و وکلاي شورا ، يعني همو کساني که درين معامله ننگين دست دارند شرم است ، مارا پيش دنيا شرمنده ميسازيد ، باور کنيد براي ما آبرو نمانده است ، بخدا اگر خويش و تبار خودم و دوست هاي زورآورم در امر خريد و فروش ترياک دست نمي داشتند يا عضوي مافياي جهاني نمي بودند وقت جاي شان در زندان پلچرخي بود ، اما افسوس که زورم به آنها نمي رسد ... درعوض مردم مظلوم و بيچاره يا طرفداران حقيقت ، عدالت و دموکراسي را به زندان پلچرخي محبوس ميسازم ، و امر اعدام يگان آفتابه دزد را هم ميدهم ، مگر با دزدان و قاتلان کلان مُلک و مردم کاري ندارم ، بخدا بيشتر زنداني هاي بي واسطه و بي وسيله دوسيه ندارند ، يا اگر دارند ساختگي است و سالهاست که هيچ ديوان و دفتري ، هيچ محکمه و مسندي دوسيه آنها را باز نکرده اند ، معلوم نيست کي تا کي بايد آنجا بماند ....
پيامها
11 جنوری 2008, 07:52, توسط ادریس
اقای میر هزار سلام
لطفا با نشر مطالب بی سر و ته و نیز چرندیاتی که ا دعای طنز دارد سایت کابل پرس? را مسخره نسازید. کوشش کنید در چاپ مطالب از معیاری مشخص استفاده کنید. ازادی بیان معنی اش این نیست که آدم هر چه گیرش آمد چاپ کند. تازه از برکت سر همین کرزی است که ما و شما اینگونه از فضای باز مطبوعاتی استفاده میکنیم والا سرهای مانرا گوش تا گوش می بریدند. کرزی درست است که اشتباهات زیادی دارد اما بدیلش را سراغ دارید؟ ربانی یا ملا عمر؟ کدام بیشتر از کرزی امتجان خوبی پس داده اند؟ پس عیبش چو بگفتی هنرش نیز بگو. موفق باشی
11 جنوری 2008, 08:30, توسط امید
"معیار های مشخص" معیار های هستند که آقای خرم وزیر صاحب کرزی و یا مشاورانش مانند سیاف و شینواری تعین میکنند! درست است؟
از کدام آزادی بیان صحبت میکنید!
چشم پاره گی و بی شرمی هم از خود حد و اندازه دارد.
یک مقاله که در کابل پرس? چاپ میشود در یکی از رسانه های درون مرزی چاپ شود, باز خواهیم دید که امنیت ملی چی خواهد کرد.
11 جنوری 2008, 08:37, توسط ازاد
ادريس جان شما اگر تحليل كنيد دقيق خاك بسر همه اين ها از كدامي اين ها سخن گفت تركي نو كري روس ها بود تا نجيب اللاه و اين جنگ سالاران نو كري مخفي عرب ها وايراني ها وپاكستاني ها وامريكاي ها واروپاي ها بود وكرزي جوان مردانه كار كرد زنجيري امپريا ليزم امريكا را در محله عام به گردن انداخت خودرا وارثي با باي وطن معرفي كرد طاليب ها قاتيلي بقيه اقوام غيري پشتون بود فقد پشتون ميخواست كرزي بقيه اقوام را در اطراف گرفته تا كه مرامي بادار شان پياده شود تا كس تكان نخورد در صورتي لازم بمب هاي روي ما ها ميرزد تا هشتاد سالي ديگر انساني غيري عادي به دنيا بيا يد همه طفل ها فلج شود طالبان كشتار ميكرد كرزي در افغانستان ادم ها را غيري عادي ميخواهد باشد با جنگ سالا راني كه در اطرافي شان است
11 جنوری 2008, 10:31, توسط بهمن اندرابی
عالی بود دوست عزیز . لیکن کم گفتی . لطفن دیگه هم بگو . حقایق را افشا کن.واقعیت ها را بگو تا دل ما خنک شود .
کرزی در ادامه گفت : همی برادرم را میگویم . در قندهار در یک حویلی میراثی زندگی میکردیم . محمود جان تمام روز کارش مرغ جنگی و بودنه بازی بود نمیدانم چطور شد که یکباره میلیاردر شد . زینب جان گفت : از برکت امریکایی ها تمام ولایت ارزگان را خشخاش کشت کرد و صدها کانتینر تریاک را مثل شیر واری از بندر تیر کرد بیرون و کسی از ترس چیزی نگفت . تنها یکدفعه آمر زون امنیتی قندهار بگو مگو کرد . محمود جان سرش را زیر بال اش کرد . حالی نام خدا با انگلیس ها کار میکند اینقدر پول دار شده که درجن درجن فابریکه میخره و صاحب کمپنی ها است و ... گفتم دیگه بس است نگو . ای خانه خراب لنگوته ما را به زمین زد . نه برای ما آب ماند نه آبرو . اینها که گناه من نیست . در آخرت خودش جواب میدهد . اما راجع به کوه های افغانستان مه با برادرهای امریکایی قرار داد کردم که آنها را تخلیه کنند چون زور ما به کوه نمیرسد . آخر یک چهار قران در خزانه دولت عاید میشود . اگر صرف نان و آب حکومت شد ، آخر همی حکومت هم که از مردم است . اونها و فامیل بیچاره شان به نان و آب ضرورت دارند . چرا نظر تنگی کنیم ؟ این کار بد است . دربار خدا کلان است . میشه که یک روز از یک جای تیل برآید . اگر هیچ چیز ده ملک نماند ، آخر برادران انگریزی و امریکایی ما که هستند . گشنه نمیمانیم به زور خدا . لاکن دارایی های دولتی و ملکیت های شخصی مردم که تاراج شده ، اینها خو گناه مه نیست . اینها را از برادران جهادی بپرسید . بمن چه غرض ؟ هر کس جواب گوی کار خود است . مه روز اول در فورمه جایداد نوشته کردم که ندارم . حالی هم میگم ندارم . بیست میلیون دالر که محمود جان ده بانک هانکانک به نام میرویس جان انداخته ، صرف یک تحفه روی نماگی میرویس جان بوده . گرچه مه قهر شدم به زینب جان گفتم : چرا گرفتی ؟ گفت :
تحفه را همه غربی ها میگیرند . رد کردن تحفه بد است . دیدم که سیاه سر است حیف . چیزی نگفتم . دیگه کار ها را بمن عرض نیست . اینکه کی ها 65 هزار نفر را در کابل کشته ؟ به مه چی ؟ والله اگه مه پشک را کشته باشم . برین قاتلان را پیدا کنین ، ثبوت کنین بیارین بتین به دست مه که به دست انگریز بدهم تا تیکه تیکه شان کنه . دیگه زیاد سروصدا نکنین که طفل ها خواب اند و ما را در کار ما بگذارین . تمام .
11 جنوری 2008, 11:13, توسط محمدامید
سلام به همه
من از ولایت جوزجان هستم خونریزی که توسط جمعه خان بی درد یکی از قوماندانان بیرحم حزب اسلامی ولسوالی بلخ ولایت بلخ صورت گرفته بود همه بیاد دارید.
این خون خور بجای اینکه زیر حلقه دار برود، توسط رئیس صاحب جمهور بارحم، به ولایت پکتیا والی و نزد جناب رئیس صاحب مشاور سک جنگی تعیین گردیده است.
حالا این همه خوبی های جناب شان را بچشم سر مشاهده کرده حق نداریم بد بگوئیم، این سیاست است در سیاست هر چیز رواست....... در مقالات بالا هر چیز که ذکر گردیده ان هم به نظر بنده اندک میباشد باید .......
آنلاین : سلام