واعظان کین جلوه در محراب ومنبر می کنند چون به خارج رفت کار دیگر می کنند!
سید حامد گیلانی نایب اول مشرانو جرگه در یک عمل غیر اسلامی و ناافغانی دست لورا بوش را می بوسد
مجلس سنای افغانستان حکم اعدام یک جوان معصوم مسلمان را به اتهام اهانت به مقدسات و فرهنگ ملی کشور درحالی مهر تایید می گذارد، که سید حامد گیلانی نایب اول مشرانو جرگه در سفر سال گذشته در واشنگتن در اجتماع نمایندگان کنگره امریکا، از روی چاپلوسی مفرط، ابتدا به طورخجالت آوری دست لورا بوش را به زور به طرفش کشید و سپس آنرا بوسید. کسانی که شاهد تماشای این صحنه بودند آنرا بدنامی و آبرو ریزی دیگری برای مردم افغانستان قلمداد نمودند. زیرا لورا بوش تمایلی به چنین احوال پرسی نداشت و آنرا نوعی ادای با ادب بودن یک بدوی می دانست. بهرحال، آنچه جای پرسش است اینستکه، سنای افغاستان وقتی یک جوان معصوم را به جرم خواندن یک مقاله، نه نگاشتن آن، محکوم به اعدام می کند چرا برجسته ترین اعضای خودش وقتی به غرب می آیند کار های غیرمقدس و نا افغانی انجام می دهند؟ مجلس سنای افغانستان اگر به راستی پابند مقدسات و فرهنگ ملی افغانستان است لطفا جواب بگوید که، آیا بوسیدن دست یک زن غیر مسلمان در ملای عام جزی از فرهنگ ملی افغانستان است و هیچ مغایرتی با مقدسات ندارد؟ اگر سنای افغانستان به راستی معتقد به مقدسات دینی و فرهنگ ملی افغانستان است پیش از تایید حکم اعدام یک جوان معصوم، نایب اول خودش را برای بوسیدن دست یک زن نامحرم در ملای عام مورد سوال قرار دهد و محاکمه نماید. تصاویر ذیل نشان می دهد که سنای افغانستان برخلاف ادای های ریاکارانه اش نه معتقد به مقدسات اسلامی است و نه پابند فرهنگی ملی افغانستان، وبلکه حساسیت های که نشان می دهد برای امتیاز گیری شخصی ویا خاصیت سادیستی اعضای برجسته آن است که از تماشای گلوی حلقه آویز یک جوان به ریسمان دار لذت می برند.
ببین که تفاوت ره از کجاست تا به کجا
یافته های من از انترنت
مطلب مرتبط
این عکس از واشنگتن پوست گرفته شده است. کسانی که علاقه من باشد تا این عکس را باسایز بزرگ برای چاپ بخرند می توانند در بخش نظرات پیام بگذارد.
پيامها
30 جنوری 2008, 04:39, توسط يک برادر مرتد شما از قلب افغانستان
مرحبا آغا صاحب پا را فراتر از حد جدت گذاشته اي. و هم ميخواهم بگويم که اين حمايت سناي افغانستان اکثريت افغانها را ازين اسلام قلابي متنفر کرد. شايد کامبخش اعدام شود اما همچو تصميم ها هر روز ريشه هاي دين تاريک شما را لرزانتر خواهد ساخت. به اميد سيکيولارزيم در افغانستان و راندن اين شياطين در غارهاي جهل بنام مسجد. که ديگر حتي اگر براي کله کشک هم شده نتوانند فضاي باز را تنفس کنند. و به آنچيزي برسند که براي ديگران ميخواهند. البته من قبل از حکم اعدام کامبخش خود را يک مسلمان ميدانستم اما حالا به ماهيت ارتجاعي آن پي برده و از آن مانند اکثر جوانان کشورم متنفرم. لعنت برين دين استبدادي. البته بايد بگويم که عيسويت پس از پانزده قرن به کليسا ها رانده شد و اسلام نيز پانزدهيمن سده اش را ميگذارند و دقيقا زمان راندن آن به غرهاي جهل فرارسيده است. به پيش بسوي يک افغانستان عاري از استبداد مذهبي.
30 جنوری 2008, 14:44, توسط ن ف
محترما رشک نبرید (حسادت نکنید)
این کار آقای سید حامد گیلانی نمایش دهنده نوکر سفتی او است. هیچ انسان آزاده چنین کاری انجام نمیدهد.اما اینکه این کار آقای گیلانی مورد پسند تعدادی واقع میشود و شروع میکنند به دین اسلام دشنام دادن این برمیگردد به پیشینه این عالی جنابان.منظور من همه اینهای است در اینجا به اسلام بعد گفتنداند. این دمکراتهای محترم در عین حالی که دم از دمکراسی و آزادی عقیده میزنند به خود جرعت میدهند به اعتقادات یک میلیارد مسلمان توهین کنند.اگر شما آزاد هستی دیگران هم آزاد هستند هر عقیده ای داشته باشند.اگر عقیده شما محترم است آیا عقیده دیگران محترم نیست؟
اما اصل موضوع اینکه چرا کار نوکر سفتی آقای گیلانی مورد پسند اینها واقع میشود؟ بلی این جنابان خود شان کمونیست هستند و روزی مثل همین آقای گیلانی بر دست ارباب خود در کشور به ظاهر شوراها بوسه میزدند و از این بوسه چه لذتها که نمی بردند.چون نوکر خود را به ارباب اثبات میکردند. شاید حالا به این کار آقای گیلانی رشک میرند که کاش جرج بوش یا زنش ما را به نوکر قبول کند ما هم افتخار پیدا کنیم تا بر دستان این اربابان پر دبدبه و پر نخوت بوسه میزدیم.
با امید به بیداری شما کمونیستها و ما مسلمانها
ن ف
30 جنوری 2008, 23:19, توسط خدا ناشناس
سعیدی سیرجانی :
خدا ناشناس
خبرداری ای پیر دانا که من
خدا ناشناسم خدا ناشناس
نه سر بسته گویم از این ره سخن
نه از چوب تکفیر دارم هراس
زدم چون قدم از عدم در وجود
خدایت برم اعتباری نداشت
خدای تو ننگین و آلوده بود
پرستیدنش اعتباری نداشت
خدایی بدین سان اسیر نیاز
که بر طاعت چون تویی بسته چشم
خدایی که بهر دو رکعت نیاز
گر آید به رحم و گر آید به خشم
خدایی که جز در زبان عرب
به دیگر زبانی نفهم کلام
خدایی که ناگه شود در غضب
بسوزد به کین خرمن خاص و عام
خدایی چنان خودسر و بلهوس
که قهرش کند بیگناهان تباه
به پاداش خشنودی یک مگس
ز دوزخ رهاند تنی پر گناه
خدایی که با شهپر جبرئیل
کند شهری آباد را زیر و رو
خدایی که در کام دریای نیل
برد لشکر بیکرانی فرو
خدایی که بی مزد مدح و ثنا
نگردد به کار کسی چاره ساز
خدا نیست بیچاره ؛ ور نه چرا
به مدح و ثنای تو دارد نیاز
خدای تو گه رام و گه سرکش است
چو دیوی که اش باید افسون کنند
دل او به دلال بازی خوش است
و گر نه شفاعتگران چون کنند
خدای تو با وصف غلمان و حور
دل بندگان را بدست آورد
به مکر و فریب و به تهدید و زور
به زیر نگین هر چه هست آورد
خدای تو مانند خان مغول
به تهدید چون برکشد تیغ حکم
ز تهدید آن کارفرمای کل
بمانند کر و صمم وبکم
چو دریای قهرش درآید به موج
نداند گنه کاره از بیگناه
به دوزخ درون افکند فوج فوج
مسلمان و کافر ؛ سپید و سیاه
خدای تو اندر حصار ریا
نهان گشته کز کس نبیند گزند
کسی دم زند گر به چون و چرا
به تکفیر گردد چماقش بلند
خدای تو با خیل کر و بیان
به عرش اندرون بزمکی ساخته
چو شاهی که از کار خلق جهان
به کار حرمخانه پرداخته
نهان گشته در خلوتی تو به تو
به درگاه او جز ترا راه نیست
توئی محرم او که از کار او
کسی در جهان جز تو آگاه نیست
تو زاهد بدینسان خدائی بساز
که مخلوق طبع کج اندیش توست
اسیر نیاز است و پابست آز
خدائی چنین لایق ریش توست
نه پنهان نه سر بسته گویم سخن
خدا نیست این جانور اژدهاست
مرنج از من ای شیخ دانا که من
خداناشناسم اگر این خداست
30 اكتبر 2008, 03:20, توسط مجتبی
به نام خداوند جان و خرد
عجیب است که کسانی چشمان خویش رابر روی حقایق می بندند و با جملات بسیار سبک به دین روشنی همچون اسلام میتازند.
بجا بود که این آقائی که خود را برادر مرتد شما معرفی کرده است، اسلام را از منبع اصلی آن که قرآن و زندگی پیامبراسلام است بشناسد نه از اعمال مسلمان نما هائی همچون سید حامد گیلانی و یا سیاف ویا ربانی.
اگر کامبخش اعدام میشود شاید جرمی را مرتکب شده است و یا شاید هم بازی سیاسی کافرانی که می خواهند اسلام را نابود کنند باشد.
من به شما توصیه می کنم که اگر مرد منطق هستید،نه آنکه شعار بدهید و کورکورانه مانند میمون تقلید کنید، قرآن را مطالعه نمائید و آن را با کتب دیگر ادیان مقایسه نمائید و مطابقت قرآن را با ساینس مطالعه کنید که آیا امکان دارد که این دین ساختهء دست بشر باشد.
به خداوند توبه نمائید که خداوند توبهء گنهگاران را در هر حال می پذیرد.
امید وارم خداوند ما و شما را به راه راست هدایت نماید.
30 جنوری 2008, 04:48
آقای رضائی!
شما درکدام منبر حامد گیلانی را دیده اید که وی در حالت وعظ ونصیحت جلوه نمائی کرده باشد.
وی از عناصر ملی مذهبی مترقی کشور ماست واز سالها بدینسو ایشان هم درخارج وهم در داخل بالباس مناسب و روش های مقتضی بامردمان مختلف دنیابرخورد انسانی داشته اند.
ننگ باد به این تعصب کور مذهبی خودت که بابدست آوردن یک عکس تشریفاتی از بی مضمونی غوغا برپا کرده ئی
30 جنوری 2008, 07:00, توسط يک مرتد ديگر به زعم ملايان قرون وسطي
درود بر رفيقي بنام مرتد! دقيقا زمان زوال اين دين پوشالي فرارسيده است. اما اين امر به مارتين لوتري نياز دارد. که کامبخش وار گام بردارد و سيکيولاريزم را با حنجره ي خونين خويش فرياد زند.
30 جنوری 2008, 14:19, توسط معصومی
برادران گرامی که هریک از احساسات خود را مرتد خطاب میکنید که حق بجانب هم هستید سلام . ولی من در بعضی نوشته های این صفحه بی احترامی به حق دین اسلام را متوجه شدم مثال کسی نوشته ( من از چند سال قبل اسلام را شناختم ولی بزبان نمی آوردم حالا که اندیوالان یکجا شدن......) من چنین برداشت کردم که اسلام رایک دین منفور و مطلق جهالت دانستن . شاید من اشتباه کرده باشم . درست است انتخاب مذهب و انتخاب شریک زندگی تنها به خود شخص ارتباط داردو انسان باید به انتخاب این دو چیز اجازه آزادی و انتخاب شخصی را داشته باشد. ولی ملا های بد جنس مغرض ناانسان به کدام اندازه توهین در حق دیگر مذاهب میکنند پس فرق من و تو با آن ملای ظالم و بی ناموس بیسواد چه است . البته ملا های را میگویم که از دین اسلام بـَوبَو جور میکنند. لطفآ احساساتی نشوید و کوشش کنید که از طریق همین رسانه ها ومدیا ها هویت وظرفیت این مجرمین را افشا کرده مبارزه کنید بخدا قسم که من ده سال مکمل ریش داشتم زمانی که مجاهدین در کابل آمدن و اعمال شانرادیدم بخصوص تجاوز شان را به ناموس مردم .... من و یک همسایه ما که حاجی صاحب بود و سی یا سی وپینج ساله بود که ریش داشت از اعمال بدی آنها من وحاجی صاحب ریش های خود را تراش کردیم . اینها کسانی هستن که از خدا رانده ها هستن پرویز کامبخش را به هیچ معنی اجازه چنین حکم را ندارند گیرم که انسان در یک زمان عصبی است وبه خدا توهین میکندیا به همه مقدسات ضرور نیست که اعدام شود فکر نمی کنم که خدا چنین حکم کرده باشد ( اعدام ) انسان حق نظر و حرف را دارد نمی شود که کور کوررانه همه مسایل را قبول کند . مثل ما مردم کابل که بدون مطالعه مجاهدین و پیروزی شانرا قبول کردیم ودیدیم .
30 جنوری 2008, 07:30, توسط الحاج کربلايي سيد محمد سادات علوي مجددي دعا گوي شما
مرد او کسي است که حلقه را در گردن پشک بياندازد و بعدا کسان زيادي هستند که چکچک ميکنند. من هم به اين برادران مرتد پيوستم.
30 جنوری 2008, 08:03
کاری خوب کردید مرتد ها.با احترام به همه مرتد ها.
30 جنوری 2008, 09:47, توسط بیخدا
من که به ماهیت این دین وخت فامیده بودم مگر جرعت نمکردم که ده زبان بیارم ازینکه حالا چند اندوال پیدا کدیم من هم اعلان میکنم که بیدین استم ازین دین ننگدارم به بیدنی خود و اندوالان خود افتخار میکنم
آنلاین : http:/www.efsha.co.uk
30 جنوری 2008, 12:14, توسط فرید
من هم از این اسلامیست ها بی منطق متنفرم و این کثافت ها را یکجا با دین شان باید به ذباله دان تاریخ اندخت . خوشحالم که در این راه هم وطنان زیادی هم عقیده استند.
با امید افغانستانی اباد و سربلند عاری از استبداد مذهبی و قومی.
18 مارچ 2008, 12:15, توسط صبور
بلی من هم میخواهم اعلام کنم که بیخدا هستم! درین کشور تاراج شده و فرو رفته در قعر تاریکی مجبوری عقاید خود را "در پستوی خانه نهان" کنی، اما خوشبختانه حداقل اینترنت این زمینه را مساعد کرده که مقابل همه اعلام کنیم که این دین بدرد ما نمیخورد و جز رنج و مصیبت و جهالت چیزی به ما نداده است.
من شدیدا پیش وجدان خود شرمنده هستم که سالهای طولانی وقت خود را بیمورد به خواندن نماز های پنجگانه به هدر دادم و مراسم رنگارنگ مذهبی را به جا آوردم، اگر از این وقت در یک چیز مفید و بدردبخور استفاده میکردم شاید مضدر خدمتی به کشور و مردمم میشدم، اما با این اعمال کار برعکس کردم.
بیایید به بی دینی خود اعتراف کنیم و از جهالت بسوی علم برویم!!
30 جنوری 2008, 12:22, توسط روف جاغوری
مرا چه باک ز آنجا وازجهــــان دیگر
لباس خاطره امشب سپــــــــــید میگردد
وقلب داغ دیده پراز امـیـــــــــد میگردد
بیا قبای لالـــــــــــه را به آرزوی سحر
بکن ببر وگرنه او هم شــــــهید میگردد
منم گرسنه وتشنۀ یک پیــــــــاله آزادی
اگر که سرکشم اورا ز پیـــــــکرۀشادی
زبان بکشم ازکــــــام وفرو فگنم ازبیخ
نظام کهنۀ شهر،را و بنـــــــا کنم آبادی
بیا بیــــــا وبه گوش خود خودت بده آواز
بیا بیـــــــا و بکن از بن شـروع را آغاز
بیا بیــــــا و بدستان خودت ببین تاریکی
بیا بیــــــا وبشو بامن رفیق ،یاوروهمراز
من ازلباس کهنۀ هرشب هراس میدارم
زرنگ ننگین ایام ز دیده خون میبارم
نه همنوای چنانی که دهد گوش برباران
به قلب غمزده هرروزنهال صبرمیکارم
که: باش ساکت وخاموش تا زمان دیگر
بگو ندای دلت تو در مکــــــــان دیگر
ولی مراست خانه همینجا وآب ودانه همینجا
مرا چه باک ز آنجا و ازجهــــان دیگر
شعر از ج.مونس
من چند سال است که به این حقیقت پی بردم و از این نگهبانان مذهب دین شان متنفرم لعنت بر این نگهبانان مذهب و بنیانگذاران آن که خود جنایت کار و با یک دختر 6 ساله همبستر شد.
آقای میر هزار لطفا بدون سانسور. تـــــــــــــــــــــــــــــــــشکر
30 جنوری 2008, 12:40, توسط کامران ميرهزار
روف جاغوری خواننده ی دايمی کابل پرس? سلام. می شود بگويی که در کابل پرس چند بار با تيغ سانسور مواجه شدی که اينبار هم سانسور شوی؟
30 جنوری 2008, 13:42, توسط ashna
نميدانم آقای رضايی ، شما درباره حامد گيلانی چگونه فکر ميکرديد؟ گمان نکنم او يک ملا يا روحانی باشد. من فکر ميکنم پير سيد احمد گيلانی هم اگر به خارج برود، همين کار را بکند، شايد اگر بگرديد عکس او هم پيدا شود. به نظر من از اين ها بد تر فعل و انفعال استاد سياف است که قبلا فتوا داده بود ، کابل ( پايتخت ) بايد منهدم شود زيرا جولانگاه کافران و کمونستان بوده است . اما اکنون در شورا با همان کمونستان يکجا می نشيند، نيروهای ايساف و امريکايی را هم کافر نمی داند!
30 جنوری 2008, 14:50, توسط نوشاد
اقای مير هزار سلام:
تعبير اين خواب من چه باشد:
شما را در خواب ديدم که در نزديک ايستگاه دانشگاه کابل با يک دوست من مصروف گپ زدن هستيد.من با شما احوال پرسی ميکنم.در دست دوست من دو کتاب از کامو(البرت کامو نويسنده فرانسوی وزمانی از دوستان سارتر بود وبعدها بر سر مسايل روشنفکری با هم اختلاف پيدا کردند)فکر ميکنم ان کتابها افسانه سيزف وبيگانه کامو بودند.بعدتر معلوم شد که شما در شهرداری کابل مامور هستيد.این ا مر قدری برانم جالب بود.بعد پسری نزد شما می ايد که ظاهرا پسر شما است وشما سفری داريد به سوی شمال.برایم بسیار جالب بود!!
بیاید به ازادی از ته دل سلام بگویم واورا ستایش کنیم.
دین در حوزه خصوصی جا بگیرد به سود همه است.
راستی اين چند خانواده مفت خوار به ظاهر مذهبي
تا ميتوانند در استحمار مردم ميکوشند.
30 جنوری 2008, 14:58, توسط جعفررضایی
سلام دوستان! من مرتد نیستم، دشمن دین نیز نیستم،من زیبایی های دیانت را سخت دوست دارم، من خواستار عقلانی شدن و امروزی شدن و زیبا شدن آموزه هایی دینی هستم. اما از کسانی از دیانت استفاده ابزاری می کنند تا به قدرت،ثروت ویا زن نو برسند سخت بیزارم و نفرت دارم. اگرسید حامد گیلانی براستی آدم ترقی خواه است، که شک دارم چون او از همنشینان سیاف و ربانی است، چرا به اطلاعیه مشرانوجرگه اعتراض نمی کند؟ چرا نمی گوید که این اطلاعیه ازصدای او نمایندگی نمی کند وبلکه تیم مرتجع مجددی آنرا نشر کرده اند. مگر نجات جان یک جوان معصوم ارزش بیان یک اعتراض را ندارد؟ به باور من هرکه به این حکم اعتراض نکند آدم بی احساس و بی عاطفه ای است که انسان دوستی سالها پیش در او مرده است.
آنلاین : http://fromwest.blogfa.com
30 جنوری 2008, 14:51, توسط آذز
سلام برهمه باد
دست بوسی زنان اجنبی شاید هم یک رسم پشتونوالی باشد.
این عشیره همر ها بوده غلام
سربلند باشید.
30 جنوری 2008, 18:21, توسط یما پینجشیری.
اقای رضایی! شما از کدام غار کوه فرار کرده اید .شما را کی منتقد ساخته .بقه راچی به یخمالک.دست بوسیدن خانم ها نه تنها احترام به جنس لطیف مادر است بلکه فرهنگ و گلتور والایی تمامی ادوار بشری بوده است.یما پینجشیری.
31 جنوری 2008, 09:39, توسط امیرالمومنین ملا نصرالدین
یما جان گل گفتی حیف که شل گفتی
شما غیرت ما پختونها را از یاد نبرین مامردم پختون مطابق پیشرفت و تمدن بشری رسم و رسوم خود را تغیر میدهیم تا بتوانیم مطابق عصر باشیم مردمان دیگر افغان که این رسم خوب دست بوسی زن را جزئ کلتور خود نمیکنند پس مانده استن
31 جنوری 2008, 02:22
panjsheri bachem aghai rezai az har koh ke amada basha az kohi panjsher kada khob hast.
az kohi mesli tu ya mesli Amaq sha masoud kada besyar khob hast.
31 جنوری 2008, 05:06, توسط عزیز محمدی
بوسیدن دست و یا هر نوع برخورد تشریفاتی دیگر در داخل و خارج کشور به نظر من عاری از هر نوع اشکال میباشد اما نکته ای که اشکال برانگیز میباشد و احساسات آدم را داغ و ناراحت میکند این است که آنانی که در داخل کشور بانگ زدنشان از اسلام انسان را کر میکند و به طور احساساتی جوانان بیگناهی چون پرویز کامبخش را حکم اعدامش را تائید میکنند در خارج از کشور دست به چنین اعمالی میزنند.
31 جنوری 2008, 11:17, توسط امید آزادی
در پهلوی این افشای رسوایی غلامان خبر های را هم از موسسات خارجی پخش کنید که روزانه در کابل در موسسات خارجی توسط خارجی ها به چند دختر افغان تجاوز میشود. اگر اینقدر غیرت دارید قراردادی های مرده گاوان را به قرارگاه های خارجی در کابل نشر کنید و اینکه دختران افغانی درجن بست در معرض تجاوز خارجی ها گذاشته میشوند و اکثر دلالان هم آمده از خارج و کارمند دولت هستند. اگر غیرت مسلمانی دارید همه را افشاء کنید. شما را بخدا اگر او را می پرستید؟ و شما به وجدان تان اگر وجدان دارید که در موسسات چه حال جریان دارد نگویید؟
31 جنوری 2008, 16:30, توسط یکمنش
سلام رضایی گرامی. سنای افغانستان تایید حکم اعدام را پس گرفت. آیا این نشانی از دودستگی در داخل سنای افغانستان است؟ آیا انتشار این عکسها در این تصمیم گیری نقش داشته است؟ به نظرمن اگر نه زیاد کمی بلی. خیراوسی ژوندی اوسی! مننه! این پنجشیری برادر ما که غیر از بزک کج کلای پنجشیر کسی را ندیده است پیش از درس دادن به دیگر ها باید بداند که زن "جنس لطیف" نیست. زن انسان است.
31 جنوری 2008, 19:08
dostan asl gap ra kaj nabarid.felan gap sare din ast man ham ba tamam bradaran ham aqida astam din afion jamea ast din ra ainsan dorest karda aslan kar khoda nist. khoda wojod nadarad agar darad aan khodaii nist ke dar quran amada ya tawrat wa amsalha..agar ba kainat bengarem bish az100 millard setarah ast wa khili bozorg ama khodai qoran khili kochak malom mesha dar majmo tamam adian ba dast ainsan ha dorist shoda wa tamam.m panjsheri
1 فبروری 2008, 05:53, توسط امیرالمومنین ملا نصرالدین
او امید اذادی مانده نباشی
او بچه عجب گپا میزنی خداوراستی. او جوان سره هرکس که پکول داشت او ایکار ها را نمیکنه هر کس که پکول خود را پس کده بجایش کراوات یا نیکتائی زده او وا ایتو کارا را میکنه مواظب باشی که کلاه پکول ته اوسو نکنی اگه نه نام ما پنجشیری ها پنچ روباه میشه و کس خریدار تلخان ما هم نه باز اگه که تو ازی کار هارا کدی پکول ته خوب کج بان که مردم فکر کنه که تلخان فروش اس
جانکت جور باشه جوان سره
1 فبروری 2008, 13:46, توسط از دره هزاره پنجشیر
پنجشیری جان! منتقد بودن چیزی فرمایشی نیست که کسی منتقد باشد یا نباشد. عالم نویسندگی تشکیلات شورای نظار که نیست که جناب گوش بریده امر کند: اوبچه تو زمرد بفروش، تو تریاک قاچاق کن، تو ازکوه تلویزیون هزاره شکار کو، توهم اسیری های جنبش را پیش ببر و شیر باغ وحش بینداز، تو بانکها را خالی کن ومن هم دست به تنبان روسیه و هند دراز میکنم تا حمایت و غنیمتی از آن جانب حاصل شود..
11 فبروری 2008, 03:46
به برادرها و هموطن های خودم که با دیدن حق کشی ها وبی عدالتی های بعضی از منصب داران و به اصطلاح مجاهدین نما ها و ملانماها مانند طالبان وامثال آنها،می گویم که مسلمان واقعی مومن نام داره .اکثر ما مسلمان هستیم لیکن مومن نیستیم چون ظاهربین هستیم و به عمق قضیه نرسیده ایم چون گرفتاریهای روزگار پتانسیلش را از ما گرفته ودرگیرواسیر نفس خود هستیم وکمترفرصت خودسازی بدلیل حرص و طمع زیاد پیش میاید.آدم باید وقتی از درک یک موضوع عاجز میمانه آن موضوع راباید بر نادانی وناآگاهی خود حمل کنه نه ایکه عجولانه انکار کنه .واقعاهمه ما نا آگاه وکم دانش باقی مانده ایم. با پیشرفت علمی دنیا گام به گام حرکت نکرده وبه علت کم آگاهی، ازوضع کردن قوانین اسلامی متعادل ،جدیدواصولی متناسب وانعطاف پذیر با نیازهای امروزجامعه افغانستان عاجز مانده ایم وکج میفهمیم وتعبیر میکنیم.اسلام مخالف آسایش وپیشرفت انسان نیست. با جهل خویش تیشه به ریشه چراغ کمال و سعادت بشرمیزنیم می گویم که تا حدی گناه از ما ها است .زیرا گناه اصلی را باید به گردن حاکمان قرنهای گذشته انداخت که هیچ کاری برای ارتقا و ترقی سطح دانش مردم نکردند چون برداشت دیگری ازدین وسیاست داشتندومنفعت خویش رااول قرار میدادند تا اینکه جامعه ای مترقی و مردمی باسواد داشته باشند.آنان از این اصل پیروی می کردند که " اگر میخواهی بر مردم حکومت کنی باید تا میتوانی مردم را در فقر وبی سوادی نگاه کنی که مبادا صباح با سلاح دانش و علم به روی تو برخیزند "وامروز نتیجه و مزه این بی مسئولیتی و بی کفایتی این بزرگان را ما اولادهای افغان می چشیم و از این که افغانستان پا به پای کشورهای صنعتی وپیشرفته جهان پیش میره کیف می کنیم!؟ از این که بعضی ها در سالهای اخیر انواع هموطن کشی و بی ناموسی ها راانجام دادند هیچ احساسی نداریم وگاهی هم مغرضانه احساس خوبی داریم بایدصدفیصدشرمگین باشیم.شما توقع نداشته باشین که افغانستان در عرض چند سال به سویه حتی یکی کشورهای جهان سوم برسد چون از زیربنا ویران است،به این دلیل که فیصد بی سوادی بسیار بالا است و در نتیجه بیکاری نیز بالا است که خود عامل درجه اول فساد و اقسام جرم ها است.اسلام میخواهد که اساس هر کار از اول صحیح مانده شودتا جامعه مبتلا به انواع امراض روحی وجسمی نشود. یک گله من به حیث یک برادری که دلش بسیارمیسوزه این که بعضی از انتقادهای ماجنبه انتقادی خوده از دست داده وبه نشانه توهین به سمت یکدیگر بالا رفته؟چرا باید این طور باشه؟آیا ما هم میخواهیم مثل گذشتگانمان باشیم و سهم بگیریم دربنا سازی در ترقی،البته از نوع افغانیش...؟انتقاد ما هم انتقاد نیست!انتقاد سازنده فقط آدم را میسازه که این هم اول از خود سازی فرد فرد ما شروع میشه.آیا نباید در قبال آنهایی که بعد از ما به دنیا میآیند احساس تکلیف و مسئولیت کنیم؟واساس کار را از اول صحیح بگزاریم؟تا مورد نفرین آنها قرار نگیریم؟ما چی مان ازبیگانه و خارجی ها کمتر است؟چرااز هر لحاظ پس مانده ایم؟ یگ گله دیگر من ازهموطنهای من که خود را مرتد خوانده و به جمع آنها پیوسته این است که چرااحساسات خود را دستمایه ومبنای قضاوت قرار بدهیم؟احساسات در جای خودش خوب است .گوهر عقل برای چیست که وجه تمایز بین انسان و حیوان است؟آدم ذی شعوروصاحب تفکروخردمند در مورد سرنوشت مرگ وحیاتش که بسیار برای هرکس مهم است همیشه جانب احتیاط را در نظر میگیره.بر فرض مهال که خدایی و آخرتی نباشه در این صورت هیچ کس ضررونقص نمیکنه نه مسلمان و نه غیر مسلمان !اما اگرباشه که شکی در او نیست او وقت آدم چکار کنه؟خدایی که کافران به خود،رادرقرآن ،میعادگاه ارتباط خدا وبنده،که در طول عمر باید بر قرار باشه، وعده عذاب بسیار بسیار دردناک داده است. خداوند مهربان بسیار بزرگواروکریم تر ازآنی است که در مغزدوکیلویی آدم جای بگیره!وهیچ ضرورتی هم به آدم نداره.اوفقط باید درک شود وبه او ایمان آورده شود تا ثابت شود که انسان عاجز است و حتی مرگ خود را هم به تاخیر انداخته نمیتوانه چه برسه که از مرگ خود جلو گیری کنه .چون همه ما پرورده او هستیم.و تمام کاینات به قدرت یک اراده متعالی و واحداستوار است.او ماوپدرای ما را از هیچ وپوچ ،نیستی وعدم به عالم حیات آورد وفقط اراده او بود!وگرنه ما و پدرای ما چی بودیم و کجا بودیم؟آگرما اراده کنیم چیزی خلق می تانیم؟بیائیدشروع کنیم واراده کنیم یک دانه اتم،الکترون،کوارک ... جور کنیم!؟ یا اینکه به انتظار بنشینیم که یک جسم به صورت آنی پیش چشم ما بوجود بیایه وطبق میل و خواسته ما کار کنه؟ اوپروردگار تمام کاینات است و تمام کاینات قائم به ذات و اراده اوست.درست است که قفس دنیا حصار وپرده ای بر چشمان ما افکنده و ما از دیدن او عاجز هستیم ولی آثارخلقتش بوسیله عقل درک میشود.در زمان پیغمبر اسلام یک از منکران خدا با یک تکه استخوان پوسیده پیش پیغمبر آمد واستخوان را با دست گرد کرده به هوا پراکنده ساخت و گفت:کیست که این پودر استخوان راازنوزنده کنه؟پیغمبر گفت:خدایی که برای اولین بار آن را بوجودآوردوخلق کرد!.چرا آدم عاقل خلقت نخستین خود را که از نیستی بسوی هستی وبزرگ بزرگتر وبزرگتر شدن رسید فراموش میکنه؟زمانی که ازتاریکیهای عدم پا به عرصه وجود گذاشت؟وبوسیله پروردگارش رشد داده شد،تغذیه شد،وبه زیور عقل آراسته شد.هیچ انسانی گناهکار به دنیا نمی آیه وپاک سرشت است مگر اینکه توسط عواملی(والدین منحرف وغیره...) از راه اصلی اش منحرف میشه و خودش هم گاهی وقت ها بسیار دیر به هوش میاید که چی کرده؟وبازیچه کی بوده؟واو وقت بسیار دیر است. چو سرانجام باید به دل خاک رفت خوش انکه پاک آمد و پاک رفت بیاییم که در زندگی شوخی کنیم اما با زندگی وسرنوشت شوخی نکنیم.(فکرمیکنم تدبیر عقل همگی ما انسانها که وجه اشتراک همه ماست این موضوع را گوشزد میکنه) امیدوارم که افغانستان روزی به بلندترین قله های ترقی برسه و دیگر هیچ تبعیض نژادی ومذهبی باقی نمانه . اگرکسی دین هم نداشت آزاد مرد باشه وبه ادیان یکدیگر توهین نکنه وازاعمال ضد بشری ابراز تنفر و انزجار بکنه تا جهانی عاری از هر گونه ظلم و ستم را شاهد باشیم.همه مشکلات در سایه تعامل فکری حل شدنی است،قبل از اینکه مسئله را با انتقاد های بی اساس پیچیده تر کنیم واذهان آشفته شود.
11 فبروری 2008, 23:13, توسط ahmad ziya
به برادرها و هموطن های خودم که با دیدن حق کشی ها وبی عدالتی های بعضی از منصب داران و به اصطلاح مجاهدین نما ها و ملانماها مانند طالبان وامثال آنها،می گویم که مسلمان واقعی مومن نام داره .اکثر ما مسلمان هستیم لیکن مومن نیستیم چون ظاهربین هستیم و به عمق قضیه نرسیده ایم چون گرفتاریهای روزگار پتانسیلش را از ما گرفته ودرگیرواسیر نفس خود هستیم وکمترفرصت خودسازی بدلیل حرص و طمع زیاد پیش میاید.آدم باید وقتی از درک یک موضوع عاجز میمانه آن موضوع راباید بر نادانی وناآگاهی خود حمل کنه نه ایکه عجولانه انکار کنه .واقعاهمه ما نا آگاه وکم دانش باقی مانده ایم. با پیشرفت علمی دنیا گام به گام حرکت نکرده وبه علت کم آگاهی، ازوضع کردن قوانین اسلامی متعادل ،جدیدواصولی متناسب وانعطاف پذیر با نیازهای امروزجامعه افغانستان عاجز مانده ایم وکج میفهمیم وتعبیر میکنیم.اسلام مخالف آسایش وپیشرفت انسان نیست. با جهل خویش تیشه به ریشه چراغ کمال و سعادت بشرمیزنیم می گویم که تا حدی گناه از ما ها است .زیرا گناه اصلی را باید به گردن حاکمان قرنهای گذشته انداخت که هیچ کاری برای ارتقا و ترقی سطح دانش مردم نکردند چون برداشت دیگری ازدین وسیاست داشتندومنفعت خویش رااول قرار میدادند تا اینکه جامعه ای مترقی و مردمی باسواد داشته باشند.آنان از این اصل پیروی می کردند که " اگر میخواهی بر مردم حکومت کنی باید تا میتوانی مردم را در فقر وبی سوادی نگاه کنی که مبادا صباح با سلاح دانش و علم به روی تو برخیزند "وامروز نتیجه و مزه این بی مسئولیتی و بی کفایتی این بزرگان را ما اولادهای افغان می چشیم و از این که افغانستان پا به پای کشورهای صنعتی وپیشرفته جهان پیش میره کیف می کنیم!؟ از این که بعضی ها در سالهای اخیر انواع هموطن کشی و بی ناموسی ها راانجام دادند هیچ احساسی نداریم وگاهی هم مغرضانه احساس خوبی داریم بایدصدفیصدشرمگین باشیم.شما توقع نداشته باشین که افغانستان در عرض چند سال به سویه حتی یکی کشورهای جهان سوم برسد چون از زیربنا ویران است،به این دلیل که فیصد بی سوادی بسیار بالا است و در نتیجه بیکاری نیز بالا است که خود عامل درجه اول فساد و اقسام جرم ها است.اسلام میخواهد که اساس هر کار از اول صحیح مانده شودتا جامعه مبتلا به انواع امراض روحی وجسمی نشود. یک گله من به حیث یک برادری که دلش بسیارمیسوزه این که بعضی از انتقادهای ماجنبه انتقادی خوده از دست داده وبه نشانه توهین به سمت یکدیگر بالا رفته؟چرا باید این طور باشه؟آیا ما هم میخواهیم مثل گذشتگانمان باشیم و سهم بگیریم دربنا سازی در ترقی،البته از نوع افغانیش...؟انتقاد ما هم انتقاد نیست!انتقاد سازنده فقط آدم را میسازه که این هم اول از خود سازی فرد فرد ما شروع میشه.آیا نباید در قبال آنهایی که بعد از ما به دنیا میآیند احساس تکلیف و مسئولیت کنیم؟واساس کار را از اول صحیح بگزاریم؟تا مورد نفرین آنها قرار نگیریم؟ما چی مان ازبیگانه و خارجی ها کمتر است؟چرااز هر لحاظ پس مانده ایم؟ یگ گله دیگر من ازهموطنهای من که خود را مرتد خوانده و به جمع آنها پیوسته این است که چرااحساسات خود را دستمایه ومبنای قضاوت قرار بدهیم؟احساسات در جای خودش خوب است .گوهر عقل برای چیست که وجه تمایز بین انسان و حیوان است؟آدم ذی شعوروصاحب تفکروخردمند در مورد سرنوشت مرگ وحیاتش که بسیار برای هرکس مهم است همیشه جانب احتیاط را در نظر میگیره.بر فرض مهال که خدایی و آخرتی نباشه در این صورت هیچ کس ضررونقص نمیکنه نه مسلمان و نه غیر مسلمان !اما اگرباشه که شکی در او نیست او وقت آدم چکار کنه؟خدایی که کافران به خود،رادرقرآن ،میعادگاه ارتباط خدا وبنده،که در طول عمر باید بر قرار باشه، وعده عذاب بسیار بسیار دردناک داده است. خداوند مهربان بسیار بزرگواروکریم تر ازآنی است که در مغزدوکیلویی آدم جای بگیره!وهیچ ضرورتی هم به آدم نداره.اوفقط باید درک شود وبه او ایمان آورده شود تا ثابت شود که انسان عاجز است و حتی مرگ خود را هم به تاخیر انداخته نمیتوانه چه برسه که از مرگ خود جلو گیری کنه .چون همه ما پرورده او هستیم.و تمام کاینات به قدرت یک اراده متعالی و واحداستوار است.او ماوپدرای ما را از هیچ وپوچ ،نیستی وعدم به عالم حیات آورد وفقط اراده او بود!وگرنه ما و پدرای ما چی بودیم و کجا بودیم؟آگرما اراده کنیم چیزی خلق می تانیم؟بیائیدشروع کنیم واراده کنیم یک دانه اتم،الکترون،کوارک ... جور کنیم!؟ یا اینکه به انتظار بنشینیم که یک جسم به صورت آنی پیش چشم ما بوجود بیایه وطبق میل و خواسته ما کار کنه؟ اوپروردگار تمام کاینات است و تمام کاینات قائم به ذات و اراده اوست.درست است که قفس دنیا حصار وپرده ای بر چشمان ما افکنده و ما از دیدن او عاجز هستیم ولی آثارخلقتش بوسیله عقل درک میشود.در زمان پیغمبر اسلام یک از منکران خدا با یک تکه استخوان پوسیده پیش پیغمبر آمد واستخوان را با دست گرد کرده به هوا پراکنده ساخت و گفت:کیست که این پودر استخوان راازنوزنده کنه؟پیغمبر گفت:خدایی که برای اولین بار آن را بوجودآوردوخلق کرد!.چرا آدم عاقل خلقت نخستین خود را که از نیستی بسوی هستی وبزرگ بزرگتر وبزرگتر شدن رسید فراموش میکنه؟زمانی که ازتاریکیهای عدم پا به عرصه وجود گذاشت؟وبوسیله پروردگارش رشد داده شد،تغذیه شد،وبه زیور عقل آراسته شد.هیچ انسانی گناهکار به دنیا نمی آیه وپاک سرشت است مگر اینکه توسط عواملی(والدین منحرف وغیره...) از راه اصلی اش منحرف میشه و خودش هم گاهی وقت ها بسیار دیر به هوش میاید که چی کرده؟وبازیچه کی بوده؟واو وقت بسیار دیر است. چو سرانجام باید به دل خاک رفت خوش انکه پاک آمد و پاک رفت بیاییم که در زندگی شوخی کنیم اما با زندگی وسرنوشت شوخی نکنیم.(فکرمیکنم تدبیر عقل همگی ما انسانها که وجه اشتراک همه ماست این موضوع را گوشزد میکنه) امیدوارم که افغانستان روزی به بلندترین قله های ترقی برسه و دیگر هیچ تبعیض نژادی ومذهبی باقی نمانه . اگرکسی دین هم نداشت آزاد مرد باشه وبه ادیان یکدیگر توهین نکنه وازاعمال ضد بشری ابراز تنفر و انزجار بکنه تا جهانی عاری از هر گونه ظلم و ستم را شاهد باشیم.همه مشکلات در سایه تعامل فکری حل شدنی است،قبل از اینکه مسئله را با انتقاد های بی اساس پیچیده تر کنیم واذهان آشفته شود.