Kabul Press, World Media Home, Associated with RAHA in exile

 جهان - افغانستان - فرهنگی - اجتماعی - اقتصادی - سياسی - حقوق بشر - انتشار کتاب - درباره ی ما - کار با ما  

روزنامه های برتر دنيا: آسيا   آمريکای لاتين   آفريقا   اروپا   ايالات متحده   کانادا   استراليا   پيوندها   صفحه ی نخست


فرهنگی

فارسی: افغانستان - ايران - تاجيکستان

تـبليغات در کابل پرس

 

جنبش ادبیات نو افغانستان

نبشته ی فارسی ، بنیان ها ، آینده و صورت بندی آزاد زبان

   در گفتگوی مینا کابلی با کامران میرهزار

صفحه ی دوم از چهار صفحه           يک  دو   سه   چهار

مینا کابلی:

و چرا این صورت بندی که می گویید باید از سخن و مشخصا ادبیات نو آغاز شود؟

کامران میرهزار:

دلیل این روشن است.اول اینکه ما نویسنده ایم و کار ما مستقیما با ادبیات ، زبان و سخن در ارتباط است.دوم اینکه این مسیر ، مسیر مطمئنی است که می توان به آن اعتماد کرد. کار ما مانند راه اندازی نهادهای شتابزده ی اجتماعی و یا  سیاسی نیست که چند صباحی باشد و با توسل به اهرم ها ی نظامی بر خرابه های افغانستان بیفزاید. قطعا این کار تفاوت اساسی با کارهای دیگر دارد و با بنیان های انسانی همراه است . بله این جامعه امکانات رفاهی، نهاد های مدنی و .. نیاز دارد اما من به شما اطمینان می دهم که شکل شتابزده در راه اندازی پلان ها ی اجتماعی و سیاسی به جایی نخواهد رسید. در شرایط اکنون انگار چیزی که اتکا به جامعه ی انسانی افغانستان باشد وجود ندارد. حتا همان نهاد های اجتماعی و سیاسی بیشتر جنبه ی تزیین دارند و برای همین شتابزده به آن ها رنگ و لعاب داده می شود. گروه های نظامی بدون تغییری در آرای خود به سمت بهکرد جامعه  ، با لباسی دیگر ادامه ی حیات می دهند. از سویی دیگر انبوه دانش آموخته های ما جذب ادارات  ، سازمان های دولتی و غیر دولتی غیر افغان می شوند. متاسفانه تخصص ها عملا ناکارا می ماند و در جامعه ریشه نمی دواند. نهاد های فرهنگی هم به همین شکل  جنبه ی تزیینی پیدا می کنند و مدیران آن به اهدافی جز آنچه می گویند می پردازند. می بینید که کنار امید ، کار و کوشش و خواست عمومی  افغان ها سایه ای از ریا نیز می تواند در حرکت باشد . حالا ادبیات نو چه می کند؟ ادبیات نو به گمان من در جریان آفرینش به صورت بندی کمک می کند.در حقیقت یکی از امکان های آن صورت بندی یست  ، صورت بندی برای ملتی که کلمات ابتدایی ترین  ،  اولین و شاید تنها امکان آن است .  برای همین زبان و صورت بندی آن بوسیله ی جریان نو نوشتن اهمیت زیادی دارد.

مینا کابلی:

به همان میزان هم کار نویسنده ی نو سخت تر می شود.

کامران میرهزار:

البته. پایه گذاری نقاط انسانی کار آسانی نیست. این صورت بندی چند سویه می تواند داشته باشد که نقاط طلایی آن آوارگی و ادبیات است.ما می توانیم رفتار های زبانی مان را به چند دسته تقسیم کنیم و باز این تقسیم بندی را از زوایای گوناگونی دوباره انجام دهیم. چیزی که مشخص است این است که زبان در جامعه ی افغانستان علاوه بر اینکه هیچ رشدی نداشته بل پس رفت هم کرده است و شکل فرسایشی به خود گرفته. محیط زبانی اکنون ما نه آن محیط زبانی تاریخ بیهقی ست و نه زبان سامان یافته ی امروزی. در حقیقت ما پیشرفتی در زبان نداشته ایم و از سویی به بافت زبانی چند قرن پیش نزدیکیم. این ایست زبانی دلایل گوناگونی می تواند داشته باشد. پس ما بگونه ای از دری آن زبان کهنسال مردم مان جدا شده ایم و بر آن نیافزوده ایم.  

مینا کابلی:

در گفتار پیشتر شما اشاره ای به تغییر دری به فارسی داشتید. آیا از همین منظر نیست که ما به ساختن فارسی می رسیم؟

کامران میرهزار:

چرا و البته که باید دلایل مان را بیشتر بسط دهیم. دری آن زبان کهنسالی بود که ما دیگر در آن شرایط زبانی نیستیم. ممکن است که مردم ما در بخش های بسیاری هنوز بتوانند با فضای زبانی دری ارتباط داشته و یا گویش هایی از آن دست داشته باشند . اما این به این معنا نیست که آن شرایط زبانی را داراییم. این بیشتر نشان دهنده ی اینست که رشد زبان تا دوره ی اکنون از بین رفته است.همین اصرار ما به نگاه داشتن گذشته ی زبانی و در آن وضعیت قرار داشتن خود گویای اینست که از دستاورد های جدید زبان دور مانیم تا دچار فرسایش و رخوت در زبان باشیم. ضمن اینکه وضعیت زبانی که داریم این را نشان می دهد که پیشرفت جامعه ی ما در زمینه های گوناگون بسیار ناچیز و حتا صفر بوده است. روابط زبانی ما طی قرن ها تنها تغییرات اندک و آن هم نابسامان کرده و تکرار تنها دستاورد ما بوده که به فرسایش زبان و جامعه یاری رسانده است.  از اینجاست که صورت بندی کردن زبان به کارمان می آید. ما می توانیم در اشکال کلی و جزیی زبان را مطالعه کنیم و برایش بیندیشیم.  من نمی خواهم که اینجا از مدل های آن ، در دیگر زبان ها الگو برداری کنم. چرا که این کار هیچ سودی ندارد و حتا می تواند جامعه ی زبانی نویی که در حال ساختنش هستیم را سال ها و دهه ها از بنیان های خود دور نگاه دارد و از این سوی بام سقوط کنیم. صورت بندی باید بگونه ای شکل گیرد که مسیر آینده را بنمایاند و نقاط اتکایش استعداد های بکار گرفته نشده ، نادیده و در حال ساخت گویندگانش باشد. بله ما حق داریم از تجربه ی جوامع انسانی سود جوییم . اما زمانی پیش برنده خواهیم بود که چیزی بر این کالای انسانی بیافزاییم. کالایی که آدمی را زمان ، حرکت و معنا داد و البته آدمی با آن ، جریان خاص خود را اختیار کرد. ما می توانیم برای صورت بندی با تعریف های مشخصی نیز پیش رویم. مثلا می توان دوران کلاسیک زبان و دوران نو را با جنبه ها ی خاص آن برشمرد. اما من بیشتر ترجیح می دهم تا صورت بندی از تعاریف ساخته شده ی پیشین فاصله گیرد و اتکایش به خود باشد. برای همین من دوران دری و دوران نو در زبانمان را دوران  فارسی پیشنهاد می کنم.

مینا کابلی:

 دوران دری که از آن گذشته ایم و دوران فارسی. قطعا می دانید که این طراحی که شما انجام داده اید جنجال های زیادی در جامعه ی افغان خواهد داشت . برای نمونه بسیاری آن را از دریچه ی بسته ای نفوذ فرهنگ ایرانی می دانند.

کامران میرهزار:

خب در این جامعه برخوردها با پیشنهادات نو شکل ها ی گوناگونی دارد. من فکر می کنم که با گفتگو می توان مسیر نو را هموار تر کرد تا با اطمینان گام برداریم. برای آن ها هم که این را نفوذ فرهنگ ایران می دانند ، پاسخ های محکمی وجود دارد.  فارسی استفاده از توانایی خودمان است ، اتکا به ما دارد و از سویی مرزهای جغرافیایی که نتیجه ی خودکامگی ، دیکتاتور مآبی حکام و تن دادن به آن است در این تعریف باید در جای خود قرار گیرد . ما قرار نیست که خود را محدود به تصمیمات سیاسی و حکومتی کنیم. آن هم در شرایطی که حکومت همراه با نا آگاهی، ظلم و بیداد باشد. آن ها که از این منظر به جریانات نو می نگرند به بهکرد زبان نمی اندیشند. پس به راحتی می توانند نوگرایی را حتا به وابستگی جریان به حکومت ها هم ربط دهند.  در حالی که یکی از مخالفان نوگرایی در ایران حکومت آن است. چرا که با اتکا و بازی گرفتن سنت خود را حفظ کرده و از سویی سال هاست که فضای سانسور و ممیزی را براه انداخته است و زبان فارسی را در شکلی که بهره برداری اش کند محدود کرده است. فرهنگستان زبان در ایران نمونه ای از تلاش برای واپس گرایی ست. دیگر از فرهنگستانی که سال ها پیش حوالی 1314 به رشد زبان کمک کرد اثری نیست.  می بینید که اینجا هم همان سایه ی ریا است که حرکت نو را تهدید می کند. در حالی که ما در پرداختن به این سوی صورت بندی یعنی آینده ی زبان ، کمک های زیادی می توانیم به جامعه ی زبانی در ایران و علاوه بر آن دیگر جوامع کنیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

مینا کابلی:

ما به اینجا رسیدیم که فارسی را می توان به عنوان گزینه ای مهم در نظر گرفت.

کامران میرهزار:

مینای عزیز ! تنها آن را در نظر نگرفته ایم ، بل که اکنون در حال اجرای آنیم .  این گفتگو به فارسی ست نه دری . صورت بندی را ما می توانیم با نوشته های خودمان ملموس و دست یافتنی کنیم. این گونه است که جریان ها از اشکال نظری بیرون می آیند و گسترش پیدا می کنند.

مینا کابلی:

بسیار خوب . بسیار خوب. شما از ادبیات و آوارگی به عنوان  نقاط طلایی صورت بندی نام بردید . نحوه ی شرکت در ساختن جامعه ی زبانی جدید را در افغانستان با این دو یعنی ادبیات و آوارگی ، چگونه ترسیم می کنید؟

 ورق بزنيد           صفحه ی دوم از چهار صفحه           يک  دو   سه   چهار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مهره های ريز و درشت در افغانستان:

 جهان - افغانستان - فرهنگی - اجتماعی - اقتصادی - سياسی - حقوق بشر - انتشار کتاب - درباره ی ما - کار با ما  

روزنامه های برتر دنيا: آسيا   آمريکای لاتين   آفريقا   اروپا   ايالات متحده   کانادا   استراليا   پيوندها   صفحه ی نخست


کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت  محفوظ و متعلق به خبرگزاری کابل می باشد    ( شرايط استفاده)