پیشنهادهایی برای بهتر شدن کابل پرس
کابل پرس علاوه بر شهرت و مطرح بودنش کاستی های نیز دارد. خط ومش افشاگرانه و مجادله برانگیز کابل پرس نیازمند نوشتن مطلب جداگانه و مستقل است. در اینجا به بصورت پرشتاب به موضوع "جذابیت نظری" و شکل ظاهری کابل پرس پراداخته میشود.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
هدف از نوشتن این سطور بیان جایگاه، ردیف و تعداد بازدیدکنندگان وبسایت کابل پرس? نیست. کابل پرس علاوه بر شهرت و مطرح بودنش کاستی های نیز دارد. خط ومش افشاگرانه و مجادله برانگیز کابل پرس نیازمند نوشتن مطلب جداگانه و مستقل است. در اینجا به بصورت پرشتاب به موضوع "جذابیت نظری" و شکل ظاهری کابل پرس پراداخته میشود:
1. بنر کابل پرس بسیار ساده است و به سختی می توان جذابیتی در آن یافت. گذاشتن عکس دو کودک در بالای صفحه بدون کدام پس زمینه جالب مربوط سالهای اول آمدن وبسایت های افغانی در انترنت است. کابل پرس در چندین سال گذشته هیچ کاری برای تغییر بنرش ننموده است.
2. در سمت چپ صفحه اول کابل پرس تقریبا نصف صفحه به مطالب ویژه (موضوع کوچی ها، تجزیه افغانستان، آزادی بیان و..) اختصاص یافته است. در دنیای طراحی و دیزاین گفته میشود که صفحه اول وبسایت پرقیمت ترین ملکیت در انترنت است. اشغال نصف بالای صفحه با مطالبی که گاهی ماه یکبار نیز به روز نمیشوند کاری چندان مناسب نیست. اهمیت این مطالب کاملا قابل درک است. اما پر نمودن نصف بالایی صفحه اول با مطالبی از این قبیل صرفه جویانه نیست. کابل پرس می تواند از مجموع این مطالب یک انیمشنِ همراه با لینک بسازد(لینک مخصوص و جداگانه برای هر صفحه انیمشن). با اینکار مطالب ویژۀ مذکور میتوانند همچنان در بالای صفحه بمانند ولی همزمان فضای کمتری را اشغال نمایند.
3. دیزاین فعلی کابل پرس قسمی است که تنها یک مطلب برجسته می شود و همراه با عکس در بالای صفحه قرار میگیرد؛ و معمولا این فضا با کارتون و یا عکس اشغال میشود. بهتر است تا گوشۀ جداگانهای برای عکس و یا کارتون اختصاص یابد. با این دیزاین فعلی وقتی این فضا با مقاله وعکس جناب نویسندۀ آن اشغال می شود به سختی می توان نازیبایی آنرا نادیده پنداشت. خوب، نویسندگان کابل پرس نیز بلاخره افغان و افغانستانی هستند. نمی توان انتظار داشت که آنها عکسهای مناسب، بااستاندارد و حرفه ای شانرا همراه با مطالب و مقاله های شان نشر نمایند. ولی کابل پرس می تواند از نویسندگانش بخواهد که عکس شان حداقل سترگی و استاندارد را باید داشته باشد. غیر حرفهای ترین و نامناسب ترین عکسی که من تا امروز دیدهام مربوط یکی از این به اصطلاح نویسندگان افغانستانی است، که در یکی از وبسایتهای نسبتا مشهور، در متن یک مقالۀ سیاسی عکسی را قرار داده است که نویسنده با کودکش در پارک نشسته است.
4. بخش "از رسانه های دیگر" علاوه بر اینکه آپدیت نمودن آن بسیار وقت گیر است، گمان نمی رود که زیاد خواننده داشته باشد. بجای آن فعال نمودن مجدد آراس اس وبلاگهای افغانستانی می تواند لااقل خود وبلاگنویسها را که خوانندگان جدی تر و مهمتر هستند به کابل پرس بکشاند.
5. شاید افراد معدودی با دست اندرکاران و سردبیر کابل پرس آشنایی شخصی داشته باشند. اما از فاصله های بسیار دور و در عالم ناآشنایی می توان حدس زد که آنها زیر سن چهل و دارای چشمان قوی و روشن هستند. اگر نه اندازه فانت(فونت) کابل پرس اینقدر خورد و غیر استاندارد نمی بود. برعکسِ دست اندرکاران کابل پرس، همه نمی توانند به آسانی اندازه هر فانت را بخوانند. کابل پرس شوقی نه، بلکه ضروری باید اندازه فانتش را بزرگتر بسازد.
6. عرض صفحه کابل پرس کوچک است. این نوع دیزاین مربوط سالهای است که مانیتور کمپیوتر ها کوچک بود. اما حالا که آهسته آهسته دسکتاپ جایش را به لپ تاپ می دهد و عرض لپ تاپ ها بزرگ و بزرگتر می شود، کابل پرس میتواند صفحاتش را با عرض بزرگتر دیزاین نماید.
7. عرض صفحۀ کارتون و عکس در کابل پرس کوچک است. تا جاییکه معلوم می شود، اغلب کارتونها فشرده و کوچک می شوند تا در صفحه بگنجند. چند وبسایت مطرح خارجی و از جمله بی بی سی فارسی عکسهای با سایز بزرگ را نمایش می دهند. کابل پرس می تواند، لااقل این صفحه را عریض دیزاین نماید تا هنرمندان کارتون ها بزرگتر را برای نشر ارسال و درج نمایند.
8. ویرایش و کنترل کامنت ها موضوع شکل ظاهری کابل پرس نیست. اما توجه به آن یک گپ ضروری است. اینکه کابل پرس حداکثر سهولت را فراهم نموده تا مردم کامنت بگذارند، ایرادی ندارد. این نیز درست استکه کابل پرس اکثر دشنامهای صریح و عریان را حذف می کند. اما خواندن صدها کامنت و پیدا نمودن دشنام درمتن آنها کارِ وقت گیر است. به همین لحاظ استکه بعضی دشنامها حذف ناشده می مانند. یکی از امکانات نو در کابل پرس اینستکه نویسنده می تواند پس از نشر مطلب نیز آنرا ویرایش نماید. کابل پرس می تواند این امکان را برای نویسندگان فراهم نماید تا خود وظیفه و مسولیت کنترل کامنتهای مطلب شانرا به عهده داشته باشند. چنین کاری می تواند تاحدی کابل پرس را به یک وبلاگ گروهی تبدیل، و آزادی آنرا در انحصار نویسندگان مطالب در آورد. لذا بعید استکه سردبیر کابل پرس با این پیشنهاد موافقت نماید. اما از جانب دیگر آزاد گذاشتن و عدم کنترل کامل کامنت های که در آن دشنامهای عریان دیده می شود، می تواند به اعتبار و وجه کابل پرس آسیب جدی برساند. پس ضرورت استکه سردبیر کابل پرس به این موضوع جدی فکر کند.
پيامها
13 می 2012, 13:33, توسط فريد رشيدی
آقای رضايی ! پيشنهاد های آموزنده ای ، ارائه داشته ايد؛ اما چون « خانه از پای بست ويران است» ، نقش ايوان به چه درد ميخورد!
به بينيد ، يک کامنت گذار چندی پيش گفته بود« دشنام های رکيک، سخنگاه را به باتلاقی کثيف مبدل کرده است ــ نقل به مطلب »!
کابل پرس? ، دقيقا در حال حاضر به سايت پناهندگان و يا تخته مشق منويات يک مليت خاص ، مبدل شده است !
مطالبی ، بدون عذر موجه ، حتا منظومه های يک طنز پرداز معروف، بدون کوچک ترين توضيحی از نشر باز می ماند ؛ نويسنده برای دريافتدليل عدم اشاعه مطلب ، طبعا ، به آدرس سردبير ايمل ميزند، اما سردبير محل سگ به اين پرسش ها نمی گذارد!
برخی از مقالات که امتياز نشر دريافت ميکنند آن هم از يک قلمزن خاص بصورت پی درپی، اتفاقا به شدت احساساتی و غير مفيد اند و خصوصی ترين حريم آدم ها را ميکاوند مثلا « اين امر که عزيز مقری در فلان شهر، تااکسيرانی ميکند» به چه کار ديگران می آيد !
جنگ با پشتونيزم هژمونی خواه ، البته مشکلی ندارد، به شرط اين که به جنگ عليه « پشتون ها » تبديل نشود !
اما در کابل پرس گاه اين نکته رعايت نميشود!
سردبير کابل پرس ، در ظاهر( درشعار) ،گويا ميخواهد نويسندگانی بيشتر را برای نگاشتن درين رسانه جلب کند؛ اما عمل او عکس اين آرمان را به نمايش ميگذارد!
بيشتر مطالب را ميتوان با گذاشتن عکس و منظره ( نه ضرورتا عکس نويسنده) جذاب ترکرد ، اما سردبير کابل پرس حال و حوصله اين کار را ندارد!
مطالب به نحوی « به روز » ميشود ، که انگار از چاهی نپالوده با سطلی سوراخ دار، آب برون آرند !گاه می بينی ، دو سه روز، اصلا آبی برون نيامده ، گاه ، آب برون شده، چندان مکدر است که قابل استفاده نيست!
اميد است پس از خواندن پيشنهاد آقای رضايی و ملحوظات اين قلم، سردبير محترم شايد متوجه شود ، يک رسانه ( چه کاغذی چه انترنتی) نه چنان بزنسی شخصی و دلخواه است که آدم، مثل يک مغازه داربر سر دروازه دکان بنويسد : امروز ، مغازه تعطيل است!
يا جنس بنجل عرضه کند و داد بکشد« من عشقم ميکشد، جنس بنجل بفروشم ؛ به تو چه ؟!»
13 می 2012, 22:06, توسط بره کی
جناب سردبير عزيز! آيا اين کامنت گذار ، نادرست ميگويد يا حرف حسابی ميزند؟ لطفا شما نيز يک پيام جوابيه بدهيد . احترام. بره کی
14 می 2012, 09:16, توسط نادر
من یکی از خوانندگان روز های آغازین این سایت هستم که تا حال هر روز سری به این سایت میزنم.
در سالهای اول مضامین که به نشر میسرید، خیلی متنوع و افشاگرانه بود، که به مرور زمان این تنوع را متأسفانه از دست داد.
اینکه به مرور زمان این سایت به یک سایت هزارگی تبدیل شد، اعتراضی ندارم، زیرا هرگوشه ای این خاک را وطن خود میدانم و هر فرد وطندوست آنرا برادر و خواهر خود.
در ضمن به نظر من یک امر طبعی ست، که هر فرد در قدم اول به مشکلات قوم خودش توجه بیشتر به خرج میدهد (گرچه این امر در تقابل به قوانین ابتدائی ژورنالیستی قرار میگیرد).
اما چیزی را که درین سایت قابل تأسف میدانم، اینست که:
1. سیاست این سایت ضد استعماری نیست. مقاله هایکه بطور مثال سیاست استعمارگرانه امریکا یا انگلیس را در وطن ما افشأ کند، به ندرت درین سایت به نشر میرسد، که این خود سوال برانگیز است.
2. رهبران فاسد همه اقوام را افشا نمیکند. در حالیکه در قوم خودش به قدر کافی رهبران فاسد وجود دارد، اما آنها در امان میمانند، بلکه به بهانه افراد فاسد، علیه تمام قوم او مبارزه را به راه انداخته است. بخصوص علیه قوم پشتون. که این هم قابل سوال است.
با آنهم برای آقای میرهزار مؤفقیت بیشتر آرزو میکنم، تا در آینده قوانین ژورنالیستی را بهترمراعات کنند.
14 می 2012, 10:20, توسط نادر
جالب است، بشنوید!
صحبت فرزانه فارانی با آقای بشر دوست
http://www.afghan-german.com/t...
انسان های صادق و وطندوست اینطورعقیده دارند.
14 می 2012, 17:20
آقای رشيدی بسيار مودبانه راجع به اشتباهات کابل پرس? ، حرف زده است ! آقای مير هزار در گزينش مقالات ، سليقه ای و بد عمل ميکند !
فحش دادن به رژيم ظاهر شاهی و پشتون ها ، تمامی صفحات کابل پرس را پرکرده است!
نام مستعار با نام حقيقی فرقی ندارد، مساله بر سر محتوای مطلب است که آموزنده يا افشاگرانه باشد!
14 می 2012, 20:14, توسط پرویز بهمن
اینجانب پرویز بهمن به جواب دوستانی مانند رشیدی وبره کی وکسانیکه از نوشتن نام شان خود داری کرده اند می نګارم:
از آنجائیکه درقسمتی از انتقادهای تان مثالی ازیکی ازمقالات این قلم آورده اید خدمت شما عزیزان باید عرض کنم که من خودم هزاره نیستم، وهیچ ګاهی با هیچ قومی از اقوام افغانستان سر دشمنی وعداوت ندارم، اما مطالب افشاګرانهء باند های فاشیست تره کی امین وطالب وګلبدین را تا جاییکه اطلاعات موثق بدست آورم، از افشای آن خود داری نمیکنم.
شما عزیزان دراصل، یک مسأله مهم را درکابل پرس فراموش کرده اید، وآن اینکه مقالاتی که به امضای نویسنده ګان دیګر میباشد، لزوما نظر ودیدګاه سایت کابل پرس? وشخص سردبیر آنرا هرګز بازتاب نمیدهد. کابل پرس ویا کامران میرهزار صرف، مسؤولیت نوشته های خودشان را بعهده دارند.
شما دیدید وهرروزه میخوانید که راوایی ها نیز برضد محقق وحزب وحدت اسلامی درهمین کابل پرس نوشتند ومی نویسند آیا کابل پرس نوشته های آنها را سانسور کرده است؟
آیا طرفداران محقق وحزب وحدت حق ندارند که از کامران میرهزار وکابل پرس شاکی باشند که چګونه فضای دشنام را علیه آنها مساعد ساخته است؟
به همین ترتیب برضد پرچمی ها وزنده یاد ببرک کارمل، غازی وشهید ارجمند مسعود بزرګ ودیګر سربداران خراسان زمین هرروز دشنامهای زیرنافی درکابل پرس نشر میشود که ګاه ګاهی از توان کابل پرس نز خارج میګردد تا همه را سانسور کند مګر این نکات مثبت پیش چشم شما عزیزان را نګرفته است؟ آیا درسایتهای راوا ومائوویستهای فاشیست مشرب پشتون مثل افغان جرمن امکان نشر مضامین مخالف سلیقه وذوق سردبیران آنها مساعد است؟
چند درصد شما درسایتهای که به عقیدهء خودتان خودشان را مبلغ اندیشه های ملی ګرایی میدانند شما نظریات مخالف را خوانده اید؟ آیا درسایتهای قومګرای بشتونی مجالی برای نشر افکار وعقاید ضد هژمونیزم قومی پشتون وجود دارد؟
دیګر اینکه اګر من به حریم زنده ګی اشخاص تماس ګرفته ام، طبعا اسناد موثق داشته ام که کوچکترین مجال ریب وشک در آنها وجود نداشته است، ورنه خود آن اشخاص وطرفداران شان درصورت غلط بودن ادعاهای من تا حال به ده ها مضمون را هم درکابل پرس وهم غیر کابل پرس می نوشتند، که نه نوشتند ، پس سکوت مرګبار آنها نشان ازچی دارد؟ برای من دوستانی که درشهرمالمو زنده ګی میکنند ازطریق ایمیل تماس ګرفتند وتاثیر این مضامین افشاګرانه را برایم بصورت موثق نوشته اند که خلقی ها چقدر زار وزبون شده اند ویکی دیګر خویش را برای افشای بعضی از رازهای پنهانی شان ملامت میکنند، آیا این کارها ازنظر شما کارهای ژورنالیتسکی نیست بخاطریکه خلقی های ګردپا را نشانه رفته ام.
ممکن است که این مطالب بخاطر تعلق نژادی تان ویا هم سمپاتی های سیاسی تان ازګروه های مشخص زیاد با اهمیت نباشد ولی آنانیکه ماهیت اصلی این ګردپاها را درسویدن درک کرده اند همه برایم احسنت میګویند وبمن جرأت می بخشند تا هرچه بیشتر باید افشاګرانه بنویسم.
اما اینکه تنها سلیقهء شما عزیزان درنظر ګرفته نشده است بحال تان تاسف میخورم که شما خواسته اید که تنها کامنتهای شما عزیزان باید نشر شود ولی ازمخالفان تان نه، زیرا آنها همه ضد پشتون استند وشما عزیزان که خواهان دوام استبداد قومی، وادامه حکومتهای مرکزی تګ قومی استید همه ملی ګرا وافغانستان دوست تشریف دارید، مرحبا به این قضاوت انسانی تان که آنرا درقرن بیست ویک ودرعصر انفجار تکنالوژی معلوماتی آنرا تقدیم خواننده ګان کابل پرس می نمائید.
بګذارید که کابل پرس بسوی آزادی های بیشتر وبیشتر ګام بردارد، وهرکسی حتی طرفداران شما هم بتوانند مضامین افشاګرانهء شانرا درین سایت به نشر بسپارند چشم بخیل کور باد که ازنشر آن خفه وآزرده شود، ولی شما نیز کمی سر بګریبان ببرید که آیا مخالفان کابل پرس، در دیګر پورتالهای بدنام وسانسورچی ، به اندازهء یک تار مو چنین آزادی را درساحات خودشان مراعات کرده اند ویا میکنند؟
برای شما موفقیت آرزومیکنم واګر نظر مخالفی داشته باشید آنرا با علاقهء فراوان میخوانم وبه جواب تان خواهم پرداخت
بااحترام
پرویز بهمن
15 می 2012, 21:42, توسط نسیم
کابل پرس? نه هزاره است نه از افغانستان این نکری یک خاریجی است کی از کجاه میباشد نه مید انم
17 می 2012, 01:58, توسط z.arezo@hotmail.com
به تو آغای پرويز بـهمن بگويم يا خانم فرشته حضرتی ؟؟!!
هرچه بنويسم و هر صفت برايت اختيار کنم شايسته تو است . اگر فراموش نه کنم با تو در روسيه شناخت پيدا کردم . و با شناخت که از تو دارم مورد سواد شما زير سوال بود و است
چگونه از درست نويسی ، ژورناليزم حرف ميزنيد ايا اتهام های که عليه عزيز مقری ، اقای غمخور ووو وارد ميکنيد اين طور وانمود ميکنيد که حرف شما شنونده و نوشته شما خواننده دارد ! هرگز ببينيد شما در مالمو تشريف نداريد بلکه در حومه گوتنبورگ اقامت داريد دفتر و مهمان خانه نيز داريد . در کابل گروپ و شبکه داريد . گاه گاه کار های خلاف قانون ميکنيد از چند افغان مبلغ بيست هزار دالر گرفته آنها با لطف مارشال « شرک » تا سويدن آورديد و يک از آنها يک خانم است بنام « ن » که تا هنوز قبول نه شده دو مرتبه جواب رد گرفته و اگر پس گردد گردد محشر کبرا را برپاه ميکند . خوب کردار ، رفتار ، برخورد چند پشتون بيچاره زحمت کش در مالمو بنام مقری ، غمخور خراب است يا قاچاق افغان ها ، زمرد و لاجورد به اروپا . بيا شما را اقای پرويز بهمن همکار سايت کابل پرس? که تا هم اکنون ۴۷ مقاله ها ها ها ها مقاله نوشته نه ميدانم اقای مير هزار اين مقاله ها را مطالعه و کنترول نموده شايت نو آموز کورس اکابر نسبت شما منظم بنويسد ايا شما ميدانيد چه سفسطه سرداده و دل خوش نموده که همکار قلمی هاهاها هستی خجالت و شرم خوب چيز است ايا تو تحليل های اقای غمخور را مطالعه نموده ايد ؟ ايا تو از غيرت وطن دوستی يک خلقی اگاه هستی ؟ اينکه چند پرچمی وطن فروش را زندانی ساختند انها گرد پاه شدند . تو دراز پاه چه کردی ؟ کدام افتخار افتخار فروش وطن ، پرتوکول با روس ها اين را افتخار ميدانيد . يا اينکه نوکر ايران بوديد و هستيد .
فرشته جان بياد داشته باش پاداش دشنام ها و توهين های خود را از طريق تيلويزون اريانا ، پيام افغان ، سايت های بيرون مرزی را خواهم ديد و خانم را که به سويدن آورديد در تلويزون مسکينيار صحبت ميکند . پرويز آغا اقای مقری صاحب کابل رفته شامل وظيفه است و پوست امنيتی را دارد و شايد شما را در ميدان هوای کابل ملاقات کند . اقای غمخور فعلأ رياست انجمن را در اختيار دارد انقريب محفل پرشکوه برای سرزنش جنايات اتحاد شمال را در مالمو دائر و از فعاليت های تو پرويز جان ياد ميگردد . ح .خ
آنلاین : تو آغای پرويز بـهمن بگويم
16 می 2012, 17:28
یکی ازراهکارهابرای بهبودکابل پرس این ایت که اراجیف تهوع آوردودانشمندنمای کم سواد بنامهای عزیزیاسین که نام مستعارش را ازعزیزنسین طنزنویس ترکی مترجم آیات شیطانی کاپی نموده است، وجعفززضایی راکمتردرج نماید.این دودانشمندنمای سوسیال خورکه درغرب لمیده اند هرازگاهی باتوهین نمودن به معتقدات دینی ملت ما قصدمشهورشدن رادارندولی ترس از انگشت نما شدن این اجازه را به ایشان نمی دهد که از نقاب بیرون آیند. رسانه های فارسی زبان این راباید درک نمایند که نشر اراجیف عده ی عوامفریب سخت به هویت شان صدمه میزند.
19 می 2012, 13:42, توسط بره کی
آقای رضايی
خوب چه شد نتيجه گيری؟ کو نظر و روايت وواکنش محترم سردبير کابل پرس?؟
چيزی در انجماد گفته شد و به آفتاب گذاشته شد!
ماکه چيزی نفهميديم !