صفحه نخست > دیدگاه > نگاهی به نیم قاره هنـد بر اساس برداشتهای جدید

نگاهی به نیم قاره هنـد بر اساس برداشتهای جدید

انجنیر شیرساپی
دوشنبه 9 جولای 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

افتخار پورپیرار است که کاروان حماران حامل دروغ را متوقف کرده، دلقکان ناچیز قوم پرست و پایگاه های نادانی جهانی، در به اصطلاح علوم انسانی را، از اعتبار انداخته و مجموعه یادداشت هایی را در بغل دارد که دیر باوران نیز ناچار حصه هایی از آن را پذیرفته و در نتیجه راه عبور از کوره راه های دروغ را بر خود بسته اند. *
تتبع وگزینش : انجنیر شیر ساپی

مقدمه : آخشاردام ـ مجموعه ابنیه ای در دهلی نو، به نام آخشاردام، که بدون شک اگر از استثنای اهرام مصر درگذریم، شکوهمندترین بنای ساخت دست بشر در سراسر عالم است که تا ۵ سال پیش هنوز قابل دیدار نبوده است زیرا بر مبنای بروشور و سی دی توضیحی مربوطه، آغاز اقدام برای ساخت این مجموعه، در هشتم نوامبر سال ۲۰۰۰ و پایان آن در ۶ نوامبر سال ۲۰۰۵ بوده است!

مجموعه قریب یک میلیون متر مربع است که نیمی از آن یعنی درست ۴برابر تمام تخت جمشید در زیر عالی ترین نمونه های معماری کهن هند و محوطه سازی های مخصوص و متناسب پوشانده شده است. ۹ سال پیش فضای کنونی آخشاردام، خلنگ زاری در کنار ساحل رود یامونا نزدیک دهلی نو بود که در آن فقط صدای قورباغه شنیده می شد.

آخشاردام را برای نمایشی از گنجینه ی تاریخ، مذاهب، سنن، افتخارات ملی و جلوه ای از هنر و معماری و عقلانیت ملت هند ساخته اند و شوق عمومی در تولید این مجموعه چندان بوده است که گرچه طراحان و آرشیتکت های مشهور هند چون ساتیش گوجارال، زمان اتمام این مجموعه را در آغاز، پنجاه سال پس از شروع پیش بینی کرده بودند، اما سرخوشی مردم و دست اندر کاران هند چنان غلیان کرد که در یک دهم زمان تخمینی، این پروژه ی عظیم و شاهکار اقدام انسانی به پایان رسید.

در بنای آخشاردام سیصد هزار قطعه سنگ در ابعاد مختلف از نوع مرمر سفید و سنگ های اخرایی یکدست به کار رفته و سیصد میلیون ساعت کار صرف اتمام آن شده است که با محاسبه ی ۱۰ ساعت کار روزانه برای هر نفر، به تقریب ۱۵۰۰۰ نیروی کار را به مدت ۵ سال مشغول کرده است. در بنای آخشاردام از امکانات صنعتی روزگار ما استفاده نشده و ابزارهای اجرایی از اندازه ی چکش و قلم پیش تر نرفته، چنان که جا به جایی قطعات آماده و خام سنگ بر دوش مجریان انجام شده که تصاویر از سی دی برداشته شده ی بالا، تنها گوشه ای از نحوه و نیروی انجام کار در آخشاردام را نشان می دهد.

سازندگان آخشاردام تکه سنگ تراشیده ای را بر دوش خودبه محل نصب آن حمل می کنند.

لشکری از سنگ تراشان جوان که تنها با مدد قلم و چکش قطعات خام و مرمرین ستون ها را آماده می کنند.

زنان در یک سو مشغول نقش اندازی بر سنگ و کارگرانی در سوی دیگر قطعاتی را برای کف سازی آماده می کنند.

برجسته ترین مرمر تراشان هند به صورت گروهی بر آماده سازی مجسمه ی فیلان متمرکزند.

این عکس صحت گفتار او را تایید می کند. جرثقیل های گردان به طور معمول تا پایان اجرای کامل پروژه، حتی اگر مورد استفاده نباشند، احتیاطا بر سر پا می مانند. در این جا کارگرانی را می بینید که قطعات سنگ را بر روی سر جا به جا می کنند، و در مجموعه ی نیمه تمام کم ترین نشانی از بالابر نیست.
پس خبردار شدیم که پیش چشم مردم روزگار ما، بی حیله گری های معمول و متعارف در معرفی بناهای تاریخی، در فاصله ی کوتاه پنج سال و بدون امداد از امکانات روز، مجموعه ای تاریخی - آیینی به نام آخشاردام را در هندوستان بالا برده اند که اینک شگفت انگیزترین اثر معماری معاصر در روی زمین است.حالا می توان دریافت نازیدن بر دیوار شکسته ای در این جا و آن جا، از سوی قوم پرستان، که غالبا سر به مالیخولیا می زند و چهاردیوار نیمه ویران بی سر و سامان در میان صحرایی را، که شاید مزغلی بوده، به نام سلطانی فارس و سرداری ترک ثبت می کنند، !!! بی تردید چنین کسانی در حساب رسی های فرهنگی در راه، به عنوان سمبل خیانت و فریب فرهنگی نسبت به حقایق مرتبط با قوم خود، شایسته لعنت شمرده خواهند شد.

عرصه ی تحقیق کشاندن ماجرای مغولان هند : قسمت سوم :
با این همه از آن که تبلیغات بر سر این شعبه ی شیادی تازه، به ویژه با علم کردن دکان تاج محل، عالم گیر شده و سوته دلان سودا زده فراوانی را به خود می خواند، مورخ به صورت چند وجهی به عرصه ی تحقیق کشاندن ماجرای مغولان هند را عمده گرفته و آن مقدمه که در باب آخشاردام آمد، در اساس مدخلی بود برای قبول این پایه که ساخت و ساز هر بنایی در هند، با وجود بی شمار تکنیسین در امورات گوناگون و نیروی کار و مواد و مصالح فراوان و ارزان، تنها فراهم آوردن سرمایه لازم است تا در کم تر از سالی یک دوجین تاج محل و بسی باشکوه تر تحویل دهند؟!
حالا با بدترین و بی آبروترین نمونه ی این پلیدی ها آشنا شوید که مسئولان مراکز فرهنگی دولت هند را به دربانان کنیسه و کلیسا بدل می کند که آگاهانه و رسما بار بخش بزرگی از تاریخ آن سرزمین پهناور را بر دوش اشباحی گذارده اند که در این زمان امپراتوران مغول هند نام می دهیم.

و این هم بنای معروف تاج محل در اگرای هندوستان است. گرچه تمامی آن با مجسمه های مرمرین کاشته شده در گرداگرد یکی از ستون های آخشاردام نیز قابل مقایسه نیست . پس تاج محل بنای آرامگاهی است مانده از ۳۶۰ سال پیش، که شاهدانی مقدم بر آماده شدن هم، به دیدار آن رفته و از امتیاز و شکوه اش برای مردم جهان گفته اند. «تاورنیه و برْنیر نخستین جهان گردانی که در نیمه سده ی ۱۱ق. از تاج محل بازدید کرده اند، تحت تاثیر آن قرار گرفتهُ به توصیف آن پرداخته اند. برنیر آن را شگفت انگیز تر از از اهرام مصر یافتهُ و تاورنیه بر آن بوده است که تمام جهانبان باید شکوه آن را تحسین کنند. از در گذشت شاه جهان تا اواخر سده ۱۲ق آگاهی اندکی درباره تاج محل در دست است، در واقع تاج محل به عنوان نماد تمدن هند اساساً آفریده شور و شوق غربیهاست. گرچه در بیش ترین بخش سده ۱۱ق جهانگردان مشتاق، بازرگانان و هئیت های مذهبی اروپایی از هند بازدید می کردند، اما پس از تسلط بریتانیا بر هند (پیش از پایان سده ی ۱۲ق) بود که تاج محل دارای جذابیت اصلی برای بازدید کنندگان هندوستان شد. تاج محل شهرتش را مرهون انبوه هنرمندان غربی است که در جست و جوی کامیابی و ثروت به هندوستان سرازیر شدند، و هم اینان سبب انتشار سریع آوازه ی این بنا در میان اروپائیان گردیدند. تاج محل نمادی به کمال در فن و زیبایی شناختی معماری هندی- اسلامی و نمایشی از حد نهایی معماری مغول و ترکیبی متناسب از ایرانُ آسیای مر کزی و هند است. بخش های معمارانه ی آن عمدتاً کار مسلمان هاست، اما تزیین بنا اساساً کار صنعت گران هندوست. این سبک معماری که طی سلطنت شاه جهان به اوج رسیدُ تاثیر بسیاری در هنر معماری هند و دیگر نقاط جهان داشته است». (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد۱۱، ذیل مدخل تاج محل)
تاج محل، چنان که گفته و نوشته اند در بخش سوم انتهای قرن یازدهم هجری قمری ساخته شده، هرچند انبوهی جهانگرد را در میانه ی همان قرن مشغول تماشای آن می گویند و گرچه اعتراف دارند که تاج محل بیش تر مخلوق ذهن و شوق غربیان است اما از دیدار کنندگان متعدد آن می نویسند و در عین حال یادآور می شوند که از درگذشت شاه جهان تا ۱۲۰ سال بعد، یعنی قریب ۱۲۰ سال پیش، اطلاعات اندکی از تاج محل مانده است!!! سرانجام آخرین بخش این یاوه بافی ها، تاج محل را مظهری از اوج معماری مغولان می داند. آیا کسی قادر است مدارج رشد معماری مغولان را نمایش دهد؟

حالا شما را به تماشای رنگین ترین دم خروس دروغ می برم. این هم تصویری از تاج محل و باز هم برداشتی با استفاده از فیلم رنگی است که عمر آن را حد اکثر به ۵۰ سال پیش می کشاند. بنایی که آثار آتش سوزی، حتی پس از رسیدگی های لازم در آن کاملا آشکار است. در تصاویر زیر هر دو تاج محل و دو نوع قبر شاه جهان و زن اش را کنار هم می بینید تا صاحب نظران و خردمندان و حقیقت طلبان در یک لحظه و به نگاهی آگاه شوند که تاج محل کنونی قلابی، نوساز و بنای بی جلا و امتیازی است برای فریب و گوش بری عوام و ساده لوحانی که بسیار آرزومندند از پشت چنگیز خان مغول به عمل آمده باشند!!! آیا در سرزمینی که در مدت ۵ سال آخشاردام ساخته شده، آیا بالا بردن چند قطعه مرمر بدون تراش، به زمانی بیش از یک سال نیاز داشته است؟!!

کدام یک تاج محل واقعی و از چه دوران اند و کدام قبر شاه جهان و همسرش در تاج محل اند؟!! آیا تعویض محیط دخمه سان قبور با آن آرامگاه مدرن و نوساز و نگارین پرده از حقایق بر نمی دارد؟!
کسانی معمولا زیر لبی، با بی باوری و از روی ناآگاهی نسبت به آن چه نمایندگان فرهنگی کلیسا و کنیسه، در کرسی های علوم انسانی دانشگاه های عمدتا غربی، بر سر اندیشه ورزی کنونی آدمی آورده اند، به کارگیری عنوان و انتساب حقه بازی در تاریخ هندیان را شایسته ندانسته و نصایح شبه عارفانه ای عرضه می کنند که از سر بی تجربگی است. اینان بدون توان ورود به این اصل و مبتدای نخستین که انسان شناسی در تمام شعبه های خود، از تاریخ و جغرافیا و جامعه شناسی و فلسفه و حکمت و مذهب و پژوهش در حوزه ی زبان ها و آشنایی با رجال و تدوین دائره المعارف و تدارک فرهنگ لغات و درویش تراشی و خلق اهل تصوف و عرفان و از این قبیل، به دلیل ساده ی فقدان پاره مکتوبی با عمر بیش از پانصد سال، در تمام زبان ها، که حتی به تلویح و تلمیح اشاراتی در این گونه امور بر آن ثبت باشد، سراپا حقه بازی است و با این حجت دیگر و به کنایه ی نبود فن کتاب نویسی تا قرون اخیر، توجه دهم که در همین باسمه های موجود نیز در دست هیچ کاتب کهنی از میان هیچ ملتی، ابزار نگارشی جز همان پر معروف ندیده ایم که هرکس مایل است با یکی از آن ها دو سطری بنویسد تا از کرده ی خود تا ابد پشیمان شود و با وجود ده ها و ده ها ریز مایه و مستند دیگر، باز هم کسانی هنوز به این ادراک کلان نرسیده اند که مجموعه ی دانستنی های موجود در باب علوم انسانی، به صورت یک بسته بندی با محتوای متعفن و مطلقا یاوه، یکجا دور ریختنی است و اینک نه تنها تکرار هر فصل و بحثی از آن ها علامت روشن بی خبری و نا آگاهی است، بل وظیفه ای در برابر خردمند جز این قرار ندارد که هر روزه برگی از این دروغ بافی ها را به زور بازوی نقد و نواندیشی پاره کند و به باد بسپارد، تا معلوم شود که تنها و تنها و تنها و تنها و یکتا متن کهنی که با تیغ انتقاد تیزتر و پر جلاتر می شود، قرآن حکیم و محکم است و بس.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • چقدر انسانها برای ساختن بعضی از این اثار جانشان را از دست داده باشند.

  • آقای انجنیر شیرساپی،
    آیا در اصول نوشتن علامه ای را بنام "نقطه" میشناسید؟
    اگر بلی، چرا ازین علامه (.) به ندرت استفاده میکنید؟
    جمله ای که بعد از 12 سطر تمام میشود و نصف صفحه کاغذ یا سایت را احتوا میکند، دیگر مفهومی برای خواننده ارائه کرده نمیتواند.
    بازهم یک سوال: آیا این مقاله را برای خود نوشتید، یا برای خوانندگان؟
    آزرده نشوید.

  • عاقلان پی یک نقطه نروند

  • جناب بینام وگمنام سلام!
    مشکل شما در نقطه فکرمیکنم نیست !!! به هر حال ....
    از برکت و همت همین سایت برای آن‌ها که هنوز فروغی از خرد ورزی در چشمان خود فراهم دارند؛ نوشته می شود.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس