
شیردخت وطن با جنایت سالاران مصاف میدهد،
چوکره های قبیله گرا افسار پاره میکنند!
در جوامع قبیلویی انسانهای قبیله گرا، بنابر درک تبارگرایانه شان خود را مجبور و مکلف میدانند که از خوانین قبیله شان با هر ابزار ممکن دفاع کنند. خان قبیله برای شان بمثابه الهه های ذهنی شان مقدس و بی عیب است. فکر میکنند که منافع، اهداف، آرمانها و افکار شان طراویده شده از تفا له های جویده شده خوانین قبیله شان است، و بقای شان به نشخوار آن تفاله های سل کننده، وابسته است. شاید هرچند گاهی از وضعیت و حالت همیشگی شان رنج ببرند، فقط حاکمیت فرهنگ قبول و ترس از خان قبیله همه راه های بیرون رفت را برایشان بسته است. قبیله و تبار غیر از خود شان، اگر خوانین قبیله شان بخواهد، در یک چشم بهم زدن، ولو بعد از هزاران جنگ های خونین هم باشد، دوست تلقی میشود و دوست ها هم به یک چشم زدن به دشمن های آشتی ناپذیر تبدیل میشوند.
در افغانستان پس از سه دهه جنگ و اشغال آن از طرف امریکا و متحدینش بنابر ترس از نیروی قدرت مند خارجی، بازار تبارگرایی شکل دیگری را به خود گرفته و به شکل قبیله گرایی "فرهنگی" سخت جنب جوش دارد. شاید ساده دلانی چند خوش باشند که جنگ قلم به از جنگ تفنگ. فقط باید گفت که قبیله گرایی فرهنگی که خود ذهنیت منحوس قبیله را زنده نگاه میکند، توجه مردم از مسایل اساسی و حاد را که همانا اشغال و جنائت بربرمنشانه کسانیست که خود را خوانین خود ساخته قبیله قلمداد میکنند، دور میسازد و سخت آب در آسیاب اشغال گران خارجی و نوکران داخلی شان میریزد.
در جوامع قبیلوی انتقاد از الهه های خونین قبیلویی غیر قابل قبول است و تبار گرایان چند، ولو که به حقانیت آن باور داشته باشند، به شدت باید رد کنند. تابو شکنی هم جرم است و تابو شکنان باید به اشد مجازات محکوم شوند.
دشمنی و ضدیت با ملالی جویا یکی هم از فرهنگ منحوس تبارگرایی سرچشمه میگرد. تابو شکنی ها و بیان حقایق از زبان یک خانم جوان خوف وحشتناکی را برای تاجران قبیله و دین به وجود آورده است. و جالب اینست که اکثر این قبیلهگرایان خود در کشورهای پیشرفته غربی لمیده اند و عیش و نوش میکنند و از همانجا از دل بیغم خود فتوا های ضد جویا را صادر میکنند. ضد پشتون خواندن خانم جویا از طرف شخصی بنام هاشمیان که به بوسیدن چشم ملا عمر مباهات میکند، به همان اندازه قابل درک است که دلقک شورای نظار به نام نصیر خالد، خانم جویا را "دشمن شمال" و یا غیر پشتون ها میخواند. بدون شک که یکی از عوامل محبوبیت خانم جویا در بین توده های وسیع مردم، اینگونه تاخت و تاز های نوکران قلم بدست خوانین جنگ و بنگ قبیلهیی میباشد. افشاگری های شجاعانه این دختر مبارز آنچنان قلب و روح این ستمکاران را جریحه دار ساخته که چون جوابی در برابر منطق بُرایش ندارد، بنا به فحاشی در برابر وی متوسل شده بیشرمانه وی را "لچر" و ... مینامند، و این رساننده موفقیت های روزافزون ملالی جویاست که باید برایش تبریک گفت که میان خود و دشمن مردم اینچنین خط فاصل سرخ کشیده است.
نصیر خالد که بارها در هرزه نامه هایش در پیام مجاهد و رادیو صدای افغانستان از دوستان خون آشام و سیاه مغز خود در پارلمان خواسته بود که به اظهارات خانم جویا بیجواب نمانند، اینبار در یکی از سایت های انترنتی مصاحبه های اخیر ملالی جویا با تلویزیون های افغانی در لاس انجلس امریکا را حفیظ منصور وار (1) به زعم خودش به "تحلیل و بررسی" گرفته است.
آقای خالد:
قبل از اینکه اشارهای به جملات طروایده از منطق قبیلهیی و شورای نظاری تان داشته باشم، باید بگویم که شرکای جرم تان در پارلمان به خواهش تان لبیک گفتند و اول با بوتل و چوب و با الفاظ رکیک به خانم جویا حمله ور شدند و بعداً هم اخراجش کردند. شما که خواهان آنید که خانم جویا تعریف از آزادی بیان برایتان ارائه کند، از "دوستان" تان در پارلمان هم یپرسید که به یک زن با بدترین الفاظ حمله کردند چی نوع آزادی بیان است. نمیدانم، شاید هم از نوع شورای نظاری آن باشد.
اینکه خانم جویا کیست و چی میخواهد به همه مردم آشکار است. شهامت نمونه، صراحت لهجه، منطق عالی و بیان حقایق از طرف یک خانم جوان از نسل جنگ، چی بخواهید و یا نخواهید توانسته است، خانم جویا را در قلوب و اذهان مردم داغدار مان و اکثریت مردم آزادی دوست دنیا، جا دهد و در مقابل قوله شما و هممسلکان تانرا بلند کرده است. نسلی که سی سال جنگ را پشت سر گذاشته است، همه چیز را میداند و از تاریخ خونین کشور مان خبر دارند و به "تحلیل و بررسی" و اندرز های خاینانه و تبارگرایانه از جانب یک جارچی ارتجاع جمعیتی به اندازه بال مگس ارزشی قایل نیستند.
معمول است که خاینان و جانیان قدرتمند تمامی کشور های دنیا برای تدوام قدرت و فریب افکار عامه باید یک دشمن قلابی داشته باشند که تا در جدال با دشمن خود ساخته شان اهرام قدرت شان را گسترش بدهند و یا در بدترین حالت توجه را به مسایل درجه چندم معطوف کنند. این یکی از شگرد های بسیار قوی استعمار است که از طرف نوکران شان نیز مورد استفاده قرار میگیرد. بقای امپراتوری امریکا به جنگ با دشمنان خود ساختهاش وابسته است. به همین منوال در کشور ما هم دشمنی قلابی با پاکستان حربهایست که از طرف نوکران همیشگی پاکستان با عوامفریبی استفاده میشود. بدون شک که پاکستان نقش محوری را در بربادی و ویرانی افغانستان داشته است، ولی نارضایتی های آن نیروهایی که خود ساخت پاکستان اند و سالهاست به هر ساز استخبارات و دولت آنکشور رقصیده اند و مجری سیاستهایش بوده اند، بیشتر به علت عدم عطف توجه آن دولت به اینان است تا اینکه واقعا خرابکاری های پاکستان در افغانستان برای اینان مسئلهای درخور توجه باشد. امروز اگر ما آب ونان نداریم، فقر است، فساد است، به زعم نوکران آزموده شده پاکستان، همه گناه پاکستان است (2). اینان خود در بالاجیب رژیم فاشیست ایران و روسیه جا دارند و از همانجا شعار ضدپاکستان میدهند!
شما که با بیشرمیادعا میکنید که خانم جویا مربوط به پاکستان و ای اس ای است و "باداران پاکستانی" دارد، چی سندی را میتوانید ارائه کنید؟ ولی شما را به سپه سالار کثیرالعباد تان قسم که یک لحظه فکر کنید، که اگر پاکستان و ای اس ای نمیبود، "قهرمان ملی" تان و یا "استاد بزرگ وار" تان وجود میداشت؟ در کدام مقطع تاریخ خونین سه دهه اخیر "استاد بزرگ وار" و " قهرمان ملی" تان با پاکستان ارتباط نوکر و بادار را نداشت؟ در زمان امارت خون و خیانت ربانی- مسعود، جنرال حمید گل دعوت نشده بود که اردوی افغانستان را بسازد؟ اعجاز الحق، پسر ضیا الحق در کابل دعوت نشده بود تا در بین برادران "صلح" کند؟ (3).
اولا کمی خود باید خجالت کشیده "رهبران گرامی" تان را مورد سوال قرار دهید که چرا به افشاگری های دگروال یوسف آی اس آی در مورد مزدوریها و پابوسی های شان در کتاب "دام خرس: داستان ناگفته افغانستان" درین 15 سال خاموشی اختیار کرده اند؟ مگر نه اینست که مقابل پاکستان سرخمی دارند و میترسند که مبادا با کوچکترین اعتراضی آی اس آی با اسناد انکار ناپذیرتری به روی شان سیلی حواله کند؟؟
در جریان جنگ با طالبان، مسعود- ربانی تماس های مستقیم با ای اس ای و پاکستان داشت. اسناد موثق وزارت خارجه امریکا و جود دارد (3) که پرده از ارتباطاط پنهانی مسعود و پاکستان دارد. حتی ربانی- مسعود بنابر امر ای اس ای در اوایل از طالبان حمایت کرد. و جالب اینکه بنابر اسناد تازه افشا شده وزارت خارجه امریکا، "استاد بزرگوار" خود اقرار کرده که تقریباً هر روز با مقامات ای اس ای تیلفونی در تماس بوده است. (5)
آنهایی که خود در خوان ای اس ای پاکستان پرورش یافتند و نوکران سوگند خورده پاکستان هستند، چی از نوع جهادی، طالبی، و یا تکنوکرات های نکتایی دار مانند احدی، خرم، ارسلا و فاطمی هیچ گاهی حق ندارند که از احساسات پاک و برحق مردم مان سوءاستفاده کنند.
آقای خالد، شما نوشته اید که خانم جویا "از روی حسد و بغض گفته است که ائتلاف شمال را طیارات بی 52 امریکا به قدرت رسانده است." یعنی میخواهید بگوید که عکس قضیه درست است و اوباشان ائتلاف شمال تان بدون ملیون ها دالر کمک سیا و زور طیارات بی 52 به قدرت رسیدند؟ نگارنده باور داشتم که بیشرمی، عوام فریبی، دروغ گویی هم حد و اندازه دارد ولی حالا متیقن شدم که بیشرمی از نوع شورای نظاری آن حد و حصر هم ندارد. بناً نمیخواهم چیز دیگر درباره افرازات آمیخته با ذهنیت قبیله یی تان نوشته کنم، فقط باید بگویم که اندرز ها و پندار های خاینانه تان را به "همشیره"های شورای نظاری تان بنویسید که انشاالله مستفید خواهند شد. ملالی جویا را احتمالا با مهسا طایع، فرشته حضرتی، فوزیه کوفی، آزیتا رفعت، نورزیه اتمر، منیژه باختری و نظایر شان به اشتباه گرفته اید که در خوان هر قاتل مرثیه میسرایند.
شما هرچه بر ملالی جویا بتازید وعلیه وی عربده بکشید، وی به همان حد بیشتر در بین مردم محبوبیت حاصل خواهد کرد.
یادداشت ها:
(1) حفیظ منصور در کتاب "فاتح جنگ سرد" نوشته است که "هدف نویسنده تجلیل از کار کرد های احمد شاه مسعود نبوده بلکه تحلیل از عملکرد های مسعود میباشد." و یکی از "تحلیل" هایش هم این بود که "مسعود کلاهش را کج میماند و خیلی هم برایش خوب معلوم میشد."
(2) رجوع شود به اظهارات بیشرمانه امین فرهنگ وزیر تجارت که در مورد صعود قیمت های مواد اولیه گفته بود، که "گناه از پاکستان است." این آقا در مصاحبهای با صدای آلمان به جواب سوال خبر نگار گفت که "هفتاد فیصد کابل برق دارد" و خبرنگار را به افراطی بودن متهم کرد.
(3) رجوع شود به کتاب جنرال نبی عظیمی، "سه دهه اردو و سیاست در افغانستان".
(4) رجوع شود به اسناد افشا شده وزارت خارجه امریکا در مورد افغانستان. بعضی از این اسناد در سایت های انترنتی پیام زن، ارگان نشراتی جمعیت انقلابی زنان افغانستان، کابل پرس?، و پورتال انترنتی افغان- جرمن مو جود اند.
(5) رجوع شود به آرشیف معلوماتی امنیت ملی امریکا.
واژه های کلیدی
تروريزم، کوچی طالبان، طالبان، القاعده و داعش | حقوق کودکان و زنان | شورای ملی، پارلمان، مجلس
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریدخواننده عزیز!
هر سازمان سیاسی درافغانستان از کمونستان خلق وپرچم گرفته تا اسلامگرایان حزب/ جمعیت اسلامی ادبیات مخصوص خودرا داشته و حتی تاحال دارد .
گاه گاهی هم چنین اتفاق افتاده که یک سازمان نظر به ضرورت های مقطعی بعضی اصطلاحات و واژه هارا ازدیگری وام گرفته است بدون اینکه به آن عقیده داشته باشد.
اصطلاحات قبیله وقبیله گرائی همیشه از طرف سازمان انقلابی زحمت کشان افغانستان که بنیان گذار آن محمدطاهر بدخشی بود کاربرد زیاد داشته وتا کنون دارد آنها این واژه را بخاطر عدم استحاله قومی در کشور متعدد الطوایف افغانستان همیشه علیه قبیله حاکم محمد زائی ودر مجموع قبایل درانی پشتون مورد استفاده قرار داده اند.
اعضای این سازمان به عشیره ئی بودن پشتونها وسنت های قبیله ئی همیشه ملاحظات خاص داشته و در طول تاریخ این ادعا را داشته است که حفظ و وپاسداری از ارزشهای قبیلوی در جنوب هیچ گاه افغانستان را بطرف ملت شدن نمبیرد بلکه مردمان غیر پشتون قبیله ئی نیستند بیشتر شهر نشینان اند ودارای فرهنگ نسبتنا برتر میباشند اما در جنوب قضیه برعکس است.
تمام ادبیات سازمان سازا که حالا راوائی ها علیه آنها یا به جرم تاجک بودنشان ویا عدالت خواهی شان هر بد و رد رانثار میکند مملوء ازهمین واژه است وحتی میتوان گفت که مخترع این واژه نیز همانها بوده واستند بدون شک که نظام خان وخانخانی در مناطق پشتون نشین حتی تا امروز رواج دارد.
در شهرهای مثل کابل مزار وقندوز وپروان وبدخشان وپنجشیر نظام خان قییله ئی وجود ندارد.
بعنوان مثال در جنوب اقوام مانند اسهاک زی نورزی وبارکزی هرکدامشان ازخود خان دارد.
نویسنده محترم یا عمدا ویا سهوا خواسته که چتلی خودرا بالای دیگران بیندازد دشمنی خودرا بامردمان شمال کشور وغیر پشتون به نحو دیگر مطرح ساخته که گویا این شورای نظار است که قبیله ئی است.
من از آقای نویسنده میپرسم کسی که به ملالی جویا در درون پارلمان فحش داد واورا تهدید به تعرض جنس کرد از شورای نظار بود یا از حزب اسلامی برادر گلبدین خان خروتی ؟
( چه دا پایشه سره مونگ باید دغسی وکو) همه دیدند که قوماندان محترم نه از شورای نظار بلکه از حزب اسلامی افغانستان برهبری برادر بزرگ از قبیله خروتئ ما محترم انجنیر گلبدین حکمتیار بود.
نام مبارک این قوماندان (خالد فاروقی) از استان ویا ولایت پکتیا میباشد چی رابطه میان این قوماندان و وکلای شورای نظاری (به عقیده خودت) فوزیه کوفی و صالح ریگستانی وغیره وجود دارد؟ آیا تاکنون کدام فحش ازطرف حفیظ منصور داده شده ونه هم ازطرف زنان مانند فوزیه کوفی فرشته حضرتی وغیره؟
پس چرا این نویسنده محترم خشم وعضب خودرا بالای جمع از فرهنگیان غیر پشتون میریزاند؟
علت معلوم است که باید دیگران بنام جنایت سالار وخاین باشند برعکس درجنوب اجمل نقشبندی سر بریده شود واینها بخاطر پوشاندن آن جنایت به هیاهو دست بزنند تا مگر اذهان را منحرف سازند.
این نویسنده ادعا دارد پشتونیست های قوم گرای افراطی هم باملالی جویا میانه خوب ندارند واورا دشنام میزنند. و مثال واضح که ارائه کرده از آقای هاشمیان یاد کرده اند درحالیکه هاشمیان به هیچ صورت ثبات فکری ندارد وی یکروز احمدخان ابدالی جهنمی میداند روز بعد وی را اولین موسس افغانستان به تکریم وتجلیل می نشیند.
بلی!
اگر سایت افغان جرمن انلاین بعنوان تنها سایت فاشیزم قبیله از ملالی جویا نکوهش کرده باشد که ما تاهنوز این را ندیده ایم.
اگر پارسی ستیز مشهور ومعروف بنام محمد اعظم سیستانی ملالی جویا را محکوم کرده است که تاکنون دیده نشده است حتی برعکس ادعای نویسنده تجلیل وتبجیل ملالی جویا در سایت های قبیله گرایان رونق خاص دارد.
بناء بعاریت گرفتن واژهای دیگران واستعمال آن علیه خود آن مردم هیچ درد را دوا نمیکند واین نوشته هیچ چیز جدید جز یک سلسله دشنامهای مسلسل به آدرس اشخاص شریف ونجیب فرهنگی این وطن اعم از مرد و زن و آنهم به سبک سخیف راوائی چیزی دیگر را نتوانست پیشکش خواننده گان بکند.
خواننده گان عزیر دشنام نامه دیگر روا را علیه کامران میرهزار که درین زودی ها به نشر رسیده است باید بخوانند که چه درفشانی کرده اند.
آنلاین : http://«راوا و تضاد�...
این نصیر خالدی که ضد ملالی جویا نوشته از همان کثافت هاییاست که حتی به جواب دادن نمیارزد.
ملالی جویا شکوه و جلالی دارد که یکچنین کرم های گندیده هرقدر بیشتر به او بتازند، وی بیشتر و پرخروش تر مقابل شان سینه سپر خواهد کرد.
جویا عملا نشان داد که زن افغان همیشه در تاریخ نام ماندگار برایش کمایی کرده است، وی نشان داد که از فلک ترس ندارد و این جنایتکاران و قاتلان در برابرش حکم مورچه گک های چتلی خوار را دارند.
بگزارید از این نوشته یک نتیجه گیرئ خلص به شیوۀ علم ریاضی نمایم:
بهرام کاژبن (یک اسم مستعار و ساختگی که در واقع پرده ی است بر روی یک قبیله گرای پشتون) < ملالی جویا (راوایئ که با شعار هایش در اصل میخواهد یک نظام قبیله یی متشکل از قبایل پشتون را بوجود آورده و ملت را از زیر باران به زیر ناودان خون برده و بربریت عبدالرحمن خانی را دوباره زنده کند) < راوا ( که نیازی برای تعریف ندارد. دوستان همه گی در همین سایت شاهد برآمدن چلوصافش از آب بودند...) < پاکستان (که بکلی واضح و روشن است...) < استعمار غربی (که عاقلان منظور را میدانند...)
والسلام، داستان تمام!
آقایان بهرام کاژبن ،نصیر خالد.....آیا شما ها با این لاولعب پرانی و با این شخصیت پرستی ها میخواهد کشور ما را بسازید و تـخـم دشمنی را بر چینید کاملآ اشتباه میکنید ما ملت این گونه اشخاصی که در پی همچو تضاد های بی فایده وخونی است نمیخواهیم یا شما ها کاملآ ملت ، خشم ملت را فراموش کردید ما که ارزیابی میکنیم شما کسانی هستید که با استفاده از این نوع تضاد ها افغانستان را به تـخته خیز همه کشور ها مبدل میسازید . بدون در نظر گرفتن ملت خوار ، غریب صرفآ خود شما با بیشرمی مفاد میبرید وبس . بس کنید این همه دیالوگ های ساختگی و نامردانه را. جفا به ملت ، بتاریخ بشخصیت بعفت به سنگ وچوب این وطن توته توته تا کی این تبعیض و نژاد جایی را نمیگیرد اینکه لقمه نانی را به دهن یتیمان نمیکند به جـُـز خون فقر درد و رنج . شما ها خو شکر با سواد ها هستید( تاجک ، پشتون ) به چه اندازه واژه ها ولغات را میدانید شرم است سر در گریبان اندازید ما از حکومت خلقی و پرچمی شاکی بودیم که اشتباه بود در آنزمان همچومسایل نبود این نوع تخریب زبان و ملیت کاملآ نبود . احمد شاه مسعود مـُـرد و رفت شما هنوز هم دم شان را گرفته اید ابدالی و درانی ها همه رفتن چه ضرور است . ما ملت نان ، دارو، امنیت و اتحاد و برابری میخواهیم چه کنیم پشتو و فارسی را که ما را نان و آب نمیدهد. در جراید در تلویزیون ها در کتاب ها حتی در چت روم های انترنتی بعث بعث زبان است و چنان فحش های نثار یکدیگر میکنید که ما خجالت میکشیم . آقــای میـر هــزار که این سایت را در خدمت تان گذاشته به این معنا نیست که شما عقده گشایی کنید و بجای دعــا توهین ودشنام به مرده های اقوام(پشتون و تاجک ) افغان بفرستید. من شخصآ نمیدانم که تاجکم یا پشتون چون به خوبی به هر دو زبان صحبت میکنم و هر دو زبان را خیلی دوست دارم زیرا میراث آبا و اجداد ماست . ما وشما باید متفق شویم نگذاریم که اجنبی ها ما را در برابر وطن و هموطن ما استعمال کند . آنکه به همجو مسایل دامن میزند دشمنان ، خاینین وطن اند آنها میدانند که این کار اجنبی ها به وسیله یک مشت مزدور و خود و وطن فروش است . این چه بلای است که دامن گیر کشور و روشنفکران ما شده . این مبارزه نیست این سیاست نیست . سیاست مدار نویسنده هیچ گاهی دشنام نمی دهد یک نویسنده یا مبارز نمونه اخلاق شرافت و تربیه باید باشد تا مردم از وی بیآموزد . طفل ما از شما نویسنده های محترم جهادی چه بیآموزد جهاد علیه روس و کفار بود . حالا جهاد علیه زبان یکدیگر علیه خواهر و مادر یکدیگر شرم است با با بس کنید .البته بنده را با بزرگواری تان ببخشید که خدمت تان چنین سخت نوشته ام ولی فکر میکنم که این حق منست چرا که این زبان ها مربوط به من هم است .
زنده و جاودان باد اتفاق و اتحاد و برادری در افغانستان عزیز
زنده باد ملالی جویا،
زنده باد راوا،
زنده باد طالبان،
زنده باد آی اس آی !!!
سخنان ملالی جویا به پیام های ثبت شدۀ تجارتی می ماند .یک نواخت یک رنگ وبی مزه. این دختره هیچ رشد نداشته است .من چند بار برایش نوشتم بهتر است از امکانات وهیاهوی موقتی که امروز برای وی به راه انداخته شده است استفاده نموده در یکی از همین کشور ها به تخصیل بپردازد اما اوثبول نمی گند شاید هم نمی تواند قبول کند بیچاره سوادگافی ندارد .چند روز قبل چند بانو از نمایندگان مجلس به کانادا آمده بودند یکی دوتای شان بسیار اگاه از اوصاع منطفه وجهان بودند که قطعا این بانو با ایشان قابل مقایسه نیست .
ملالی جویا یعنی طالبه، یعنی سخنگوی قبیله گرایان پشتون، یعنی راوایی، یعنی نمایندۀ آی اس آی، یعنی عروسک غربیها، یعنی نوکر امریکا، یعنی...............................................
سلام به همه وطندارانم!
اگر از انصاف دور نشویم نویسنده "بهرام کاژبن" مطالب خوب نوشته است! اما مرتکب دو تا اشتباه بزرگ شده است ، در نتیجه از ارزش نوشته اش کاسته است، (گرچه مقام خودش محفوظ است):
یک. ملالی جویا را از هرگونه اتهام تبرئه نموده است، و با جانب داری او قلم به دست گرفته است، واین بر خلاف اخلاق یک نویسنده است آگاه است!. ونیز جویا، به جز از تحریک عواطف واحساحسات مردم و آن هم نسنجده کاری مثبت دیگر ندارد، و احتمال وابسته بودنش به بیگانگان زیاد است!!
دوم.در چند جای مستند اصلی کلامش "اطلاعات وزارت خارجه امریکا" است. شما میدانیدکه استناد به اطلاعات نهادهای حکومتی غربی، امروز برای خود غربی ها هم خجالت آور آست! همین اطلاعات غلط وپرونده سازی علیه حکومت عراق سبب لشکر کشی آن ها به این کشور شد وبیش از یک ونیم میلیون آدم کشته شده است، هزینه جنگ عراق با هزینه جنگ جهانی دوم برابری میکند، لذا کاش مستند شما کلام ویانویشته یک تن محقق وفرد مستقل بود.
خواهش من از همه وطنداران این است که به چیزی که امکان ندارد نباید وقت تان را تلف کنید. چه کسی می تواند جنایت کاران را قبل از تحیکم دولت ونهادی های مدنی محاکمه کند، که این خودش یک نوع محاکمه صحرای است!
محمد کبیر محمدی
ملالی جویا چیزی بیشتر از یک ابزار ویک گدی کوکی نیست. بهترین کاری که ملالی جویا میتواند بکند اینست که همین حالا خارجی های حاضر اند برایش کمک کنند وهرروزیک مدال تازه به گردنش می آویزند، به جای یله گردی ها و یله گویی ها درکدام دانشگاه معتبر ثبت نام کند و به تحصیل و تعلیم خویش بپردازد.
شرم باد به کسانی که به دنبال یک دختر جوان و احساساتی به علم و دانش میروند، تنها به خاطری که حریفان سیاسی شان دشنام میدهد.
مگر آیا درکشور ما دیگر هیچکس جرئت، شهامت و غیرت و دانش آنرا ندارد که در برابر به گفتهء ملالی جویا جنایتکاران بیایستد که تنها او قهرمان و یکه تاز میدان است؟؟؟؟؟
کسانی که ملالی جویا را قهرمان میدانند یا نادان اند یا رند که من بیشتر به رندی آنها باور دارم تا نادانی شان.
اینقدر عوامفریبی تا به کی؟ "ملالی جویا شیردخت افغان"!!! مگر ملالی جویا چه شمشیر کرده است که اورا بتوان شیردخت خطاب کرد؟ او یک وسیله است و یک ابزار دردست خارجی ها و داخلی های زرنگ. چه کسانی از او تمجید میکنند:
1- شعله یی های راوایی و غیرراوایی که عقدهء شکست های سیاسی خود را هرگز نمیتوانند فراموش کنند.
2- برخی از کمونیست های خلق و پرچم.
3- حزب افغان ملت و فاشیست های قبیله پرست. پپ
4_ خارجی هایی که اهداف خود را دارند که این اظهر من الشمس است.
هیچکدام ازین "طرفدار ها" به راستی طرفدار جویا نیستند. هرچار گروه از او استفادهء ابزاری میکنند.
نمیدانم انسانی به حماقت این دختر درجهان هرگز زاده شده و زاده خواهد شد؟
بهترین مشوره برای ملالی جویا اینست که: دختر جان، برو درس بخوان و با زیور علم و دانش خود را آراسته بساز. کار سیاست همیشه است. درین شش سال که با این لچری هایت چیزی کرده نتوانستی ازین بعد هم کاری از دستت ساخته نیست.
بعد از سرنگونی گروه اجیر طالبان و رویکار امدن دولت تحت زعامت اقای کرزی، همانسانیکه دولت جدید بود، چهره های تازه و بعضا هم ناشناخته در کشور ما سر بلند کردند که از آنجمله یکی هم خانمی بنام ملالی جویا که خود را از ولایت فراه معرفی مینماید، میباشد. این خانم (بگفتۀ خودش مبارز کفن پوش) که دیگران وی را (کفن کش) مینامند، باالاثر یک (لچری) یعنی سردادن دو و دشنام به آدرس نمایندگان مردم در لویه جرگه اضطراری و بخصوص انتقاد شدید الحن از استاد سیاف - که برای بسیاری که تازه از زیر سلطۀ اجیران طالبی رهائی یافته بودند، حادثۀ نوی بود - اندکی توجه به خود جلب کرد. و در این میان تعدادی از وی انتقاد نمودند و کسانی هم بدفاع از وی پرداختند که بهمین شکل این زن در نزد محدودی از هوادارانش معرفی گردید
ملالی جویا از همان بدو لچری اولش در سال 2002 تا کنون حرف تازه ای نداشته و همان گفته های روز نخستش را تکرارا نشخوار مینماید. وقتی مورد انتقاد قرار میگیرد، بدون ارایه گواه و سند، جانب مقابل را ناشیانه و کودکانه دشنام میدهد و با وقاحت پا از حریم ادب و نزاکت بیرون گزارده و بهر که میتازد
این زن جنجالی را بسیاری از مردم یک شخص مرموز و ناشناخته می پندارند. اما بگفتۀ معروف (من از طرز خرامات می شناسم)، حرفهای جویا بعضا معرف چهرۀ عقب پردۀ وی بوده و نشان میدهد که جلو اش بدست کیست، از کجا به اصطلاح کوک میشود و برای کیها این قدر حلقوم میدرد
در این نوشته تلاش برین نیست تا من این خانم را (مانند خودش) مورد سرزنش و یا تحقیر و توهین قرار دهم. بلکه میخواهم با رجوع به گپهای ضد و نقیض اش در تلویزیون های اریانا افغانستان و پیام افغان، حرفهایش را مورد بررسی قرار داده و قضاوت را به هموطنان عزیز بگذارم. با این مقدمه که
بعد از هجوم لشکر اجیر طالبان به افغانستان، سنگر های مقاومت در برابر آنها مانند سالهای جهاد تشکیل شد و مردم مسلمان و مبارز افغانستان که ماهیت اصلی متجاوزین مبنی بر تلاش شان برای پهن نمودن سیطره به کشور و در اوردن ان منحیث صوبه پنجم پاکستان را درک نمودند، برعلیه آنها دست به مقاومت تاریخی زدند. دشمنان خاک، در راس ادارۀ ای اس ای پاکستان در پی شکستهای مفتضحانه، غرض ایجاد نفاق و شقاق در صفوف متحد ملت افغانستان، تلاش براین نمودند تا با اغوای ذهنیت جامعه بین المللی، جبهه مقاومت را ائتلاف شمال بنامند. بگونه مشخص آنها سعی براین داشتند تا تجاوز خود را جنگ بین قوم پشتون و دیگر اقوام شریف افغانستان جلوه بدهند. اما این طرح، با درایتی که در مقام رهبری جبهه مقاومت ملی مردم افغانستان وجود داشت، نقش بر آب شد و تمام اقوام افغانستان در کنار هم بر علیه نیرو های اشغالگر تا لحظات پیروزی جنگیدند
نباید فراموش کرد که در جبهه مقاومت ملی مردم افغانستان یا بگفتۀ پاکستان و اجیران شان ائتلاف شمال افغانستان، اکثریت مردم متدین و سلحشور کشور شامل تمام اقوام ساکن ان درمحور مقاومت جمع شده بودند. شما وقتی می گوئید ائتلاف خاین شمال، خانم جویا، شما به اضافه از نصف نفوس افغانستان توهین میکنید آیا از این گفته هایتان احساس شرم نمیکنید.
میبخشید من هم از طرفداران پراپا قرص نصیر احمد جان خالدم: نوش جان شان در ترنتو کاسبی شان خوب است. چرس و هیروین هم گاهی به دوستان میآورند و به نام جبهات درون افغانستان پول هم جمع میکنند و کمی هم سواد دارند.
زنده باد چرس فروش اگر نه ما دربدر بودیم.
دوستان گرانقدری افغان سلام . دوستان باور کنید که تفکیک خوب از خراب بسی مشکل شده که نمیشود به شخصی اعتبار کردو راه شان به دیده نیک نگریست . چون تمامآ کشور های خارجی و سازمانهای استخباراتی شان به نحوه و به شکلی تعدادی را که سنگ وطن به سینه میزنند در استخدام خویش درآوردند و از روی بغض و رقابت و دشمنی با دول های دیگر در جلد شان در آمده بنام خدمت گذاران وطن یا در داخل وطن یا درکرسی های دولت ویا در خارج از وطن باایجاد میدیا و نشرات که از سازمانهای خارجی تمویل میگردد فعالیت میکنند.این افغان ها که شمار شان مشاالاله زیاد هم است بر چشم مردم بخاطر تقویه اقتصاد خود و فامیلی خود خاک زده مسایل قومی زبانی مذهبی .... را دامن میزنند چون هدایت بر ایشان چنین است . ملالی جویا را که تا حال هم به نظرمن مشکوک است .چنین ارزیابی میکنم .اگر محترمه ملالی جویا از کدام کشور و سازمانی در زمینه خدمت به وطن تمویل و دِکته نشود خاک پایش از بوسیدن است و خوش به حالش که در چنین وقت و زمانی و قرن که تمامآ انسان و انسانیت و عاطفه و مردی از بین رفته حق را به حقدار برساند لیاقت هر نوع دعا و تقدیر را دارد .که از خدا میخواهیم چنین باشد . در غیر آن عاقبت بخیر