هزاره ها ذلت نمی پذیرند!
دها تن از هزاره های مقیم تورنتو و هملتون در یک تجمع اعتراضی خشم و انزجار خویش را برابر تهاجم وحشیانه کوچیها به مناطق هزارجات اعلام نمودند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
صفحه نخست > ببينيد و بشنويد > هزاره ها ذلت نمی پذیرند!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریددوشنبه 4 مارچ 2024 , ,
شنبه 2 مارچ 2024 ,
شنبه 2 مارچ 2024 ,
پنج شنبه 29 آگوست 2024 ,
پنج شنبه 29 آگوست 2024 , ,
يكشنبه 25 آگوست 2024 ,
پنج شنبه 25 جنوری 2024 ,
يكشنبه 21 جنوری 2024 ,
پيامها
7 جون 2010, 06:30, توسط abdullah
salam bari ama hamawatane aziz waqahn ke pahstona watan forsha ast pahstona yane washa astan
ظاهــرشــاه: مــن از قبیــلۀ
بنیــامین یهــودی هســتم
وزارت خارجۀ اسرائیل تائید نموده است که دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پشتونهای افغانستان و پاکستان که اصلیت یهودی دارند آغاز نموده است.
سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل به روز جمعه 15 جنوری 2010 به روزنامۀ لوفیگاروی فرانسه گفته است: دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پتان در افغانستان و پاکستان که یکی از ده قبیلۀ گمشدۀ یهودی اند از طریق تمویل مرکز تحقیقات ملی ممبی در هند رسماً آغاز نموده است.
وی می افزاید از اینکه در شرائط کنونی گشایش چنین مرکز تحقیقاتی در افغانستان و پاکستان امکان نداشت، ما تصمیم گرفتیم که این تحقیقات را در هندوستان که اکثراً میزبان پشتونها می باشد راه اندازی نماییم. قرار است که این تحقیقات از سه ماه الی یک سال کامل را در بر بگیرد... تحقیقات ما قبلا در بخشهای (ریشه یابی تاریخی، رسوم و عنعنات و تقارب در زبان) تکمیل گردیده است. بناً این مرکز این بار نتائج تحقیقات خویش را از آزمایشات خون (دی ان ای) به دست خواهد آورد. تا کنون هزاران سی سی خون از قبایل پشتون افغانستان در منطقۀ مالهباد ولایت اتوراپردیش در شمال هند جهت آزمایشات جمع آوری شده است...
بنا بر اظهارات سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل، از لحاظ بیولوژی کارشناسان بیولوژیک اسرائیل تمام تلاش خودشان را به کار بسته اند تا ارتباط ژنتیکی میان پشتونها و یهودیان را به اثبات برسانند تا اینکه به این طریق مؤرخان اسرائیلی را یاری کنند که گویا پشتونها در اصل از ریشۀ یهودیان واسرائیلی ها اند. در این باره کارشناسان بیولوژی اسرائیلی در مرکز تحقیقات ملی ممبی از لحاظ ژنتیکی میان اسرائیلی ها و افرادی از قبایل پشتون آزمایشاتی را انجام خواهند داد و با توجه به نتایج این آزمایشات که گویا پشتونها از لحاظ ژنتیکی نزدیکترین ملت به یهودیهای سفاردیم (یهودیهای شرقی) می باشند و به این طریق می خواهند ثابت کنند که پشتون و یهودیان از یک نژاد هستند.
روزنامۀ لوفیگارو در ادامۀ گزارش خود می افزاید: از مدتها قبل واضح بود که قبایل پشتون که در جنوب و جنوب شرقی افغانستان و در غرب و شمال غربی پاکستان زندگی میکنند همه از یک نسل اند و مربوط به قبایل گمشدۀ یهودی میباشند. این روزنامه می افزاید: همنوای کامل در رسوم و عنعنات، نحوۀ پوشیدن لباس، عادتهای خوانوادگی و امورات فرهنگی وجود دارد که این همه بیانگر این است که پشتونها این همه را از اجداد یهودی شان به ارث برده اند.
این اولین بار است که وزارت خارجۀ اسرائیل رسماً تائید میکند که تحقیقاتی گستردۀ را در راستائی شناسائی اصلیت یهودی پشتونها آغاز نموده است که با این کار خود بر عمل کرد سازمانهای غیر دولتی یهودی که از سالیان درازی در جستجوی قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلادی فعالیت داشتند مهر صحه گذاشت.
مؤرخین اسرائیلی میگویند: موسی علیه السلام حین خروج از مصر با دوازده قبیله از قبیلۀ بنی اسرائیل خارج شده و در فلسطین مسکن گزین شدند که این دوازده قبیلۀ بنی اسرائیل به نامهای (بنیامین، روبین، لاوی، یهودا، جاد، اشیر، زبولون، ساعر، یوسف، نفتالی، دان و شمعون) یاد می گردیدند و از این جمله دو قبیلۀ آنها (بنیامین و یهودا) در جنوب فلسطین جا بجا شده که یهودیان امروزی از نسل آنها می باشند ولی متباقی ده قبیلۀ دیگر در شمال فلسطین جا بجا گردیدند که بعداً از آنجا به مناطق دیگر مهاجر شدند که سپس به نام قبایل گمشدۀ یهودی مسمی گردیدند.
روزنامۀ لوفیگارو در تحلیل خود راجع به این مسئله میگوید پشتونهای افغانستان اکثریت در میان سایر قومیت های مطرح در افغانستان می باشند، همچنان نظریۀ اصلیت یهودی آنها در منطقه و در میان مردم به سطح قابل ملاحظۀ منتشر شده است، ولی تا هنوز کدام مطالعۀ علمی دقیق که ثابت کند که پشتونها در اصل یهود اند صورت نگرفته است اما اکثریت پشتونها ایمان دارند که آنها اصلیت یهودی دارند. حتی اخرین پادشاه افغانستان، ظاهر شاه، در جواب خبرنگار ایتالیائی در بارۀ نسبش گفته بود که من از قبیلۀ بنیامین یهودی هستم.
سایت انترنیتی شبکۀ خبری العربیه نیز به بررسی این مسئله پرداخته و گزارش داده است که اسرائیل تلاش دارد حوالی 15 ملیون پشتون افغانستان را دوباره به دین آبائی شان – یهودیت – برگرداند که متاسفانه تا هنوز تعداد از قبایل پتان را یهودی ساخته و آنها را به اسرائیل مهاجرت داده است.
همچنان این شبکۀ معتبر عربی زبان گزارش میدهد که در دهۀ هفتاد و هشتاد قرن بیستم سازمانهای یهودی فعالیتهای چشمگیری را در جهت کشانیدن قبایل پشتون افغانستان به آئین یهودیت از طریق استخدام و تربیۀ جوانان پشتون در بیروت، پایتخت لبنان و برخی کشور های غربی راه اندازی نموده بود. این شبکۀ خبری به نقل قول از برخی رسانه های اسرائیلی گزارش میدهد که سازمانهای یهودی توانسته اند برخی دانشجویان افغان در آن زمان (مانند زلمی خلیل زاد، اشرف غنی احمد زی و انوارالحق احدی) در بیروت را به دین یهودیت برگردانند. البته این دانشجویان کسانی بودن که بعدها پستهای مهمی را در حکومت کرزی به دست آوردند و زلمی خلیلزاد نیز شناخته ترین دپلومات امریکائی افغانی الاصل در افغانستان، عراق و سازمان ملل متحد ایفای وظیفه نموده است که خانم یهودی دارد.
این سه تن از نخبه گان تحصیل کردۀ پشتون وظیفه گرفتند تا حس نشنلیستی پشتون ها را تقویه نموده و بعد برای پشتونها توضیح دهند که اصلیت آنها یهود اند و باید به اصل خویش برگردند. این جوانان در ابتدای گرایش خود به دین یهودیت بیشتر احساساتی بوده و تلاش داشتند که به طور آشکار دست به فعالیت زنند ولی بنا بر تجارب سازمانهای یهودی و مطالعۀ آنها از اوضاع منطقه به آنها تعلیمات داده شد که باید از مهارت خود کار گرفته و مطابق برنامه های که برای شان داده میشود رفتار کنند. آنها باید اوضاع منطقه را دقیق ارزیابی کنند. آنها باید بدانند که درموقعیت بسیار حساس قرار دارند، آنها در میان دشمنان سرسخت یهودیت (ایران، پاکستان و عربستان سعودی) قرار دارند. اگر آنها با همکاری اسرائیل و برخی سازمانهای غیر دولتی یهودی دست به فعالیت آشکار زنند به زودی از طریق دشمنان اسرائیل و یهودیت در ایران، پاکستان، عربستان سعودی و حتی اقلیت های قومی غیر پشتون درافغانستان سرکوب میشوند. همین بود که آنها رسماً گرایش خود به دین یهودیت را اعلان ننموده ولی فعالیت های عمدۀ را در این بخش مخصوصاً در قسمت تقویۀ حس نشنلیستی پشتونها و داعیۀ برتری آنها از سایر اقلیت های قومی در افغانستان انجام داده اند.
همچنان چندی قبل سایت عربی زبان القدس العربی، چاپ لندن، در مصاحبۀ با داکتر جعفر هادی حسن، نویسندۀ برجستۀ جهان عرب و پژوهش گر مسایل یهود و یهودیت (دارندۀ درجۀ دکترا از دانشگاه مانچستر بریتانیا در یهود شناسی و نویسندۀ کتابهای فرقة الدونمة بین الیهودیة و الاسلام، فرقة القرائین الیهود، الیهود الحسیدیم و پیدایش، تاریخ، عقاید، فرهنگ و عنعنات یهود) به مسلمانان و عربها هشدار داده بود که متوجه باشند که اسرائیل به زودی افغانستان را توسط قبیلۀّ پتان تحت اشغال خود در خواهد آورد.
وی در مصاحبۀ خود می گوید: پروسۀ یهودی سازی قبیلۀ پشتون در افغانستان از چندین دهه بدینسو جریان دارد و ما شاهد روزی خواهیم بود که رسانه های خبری گزارش گرویدن ملیونها تن از پشتونهای افغانستان به آئین یهودیت را در اثر تلاشهای همه روزۀ اسرائیل به نشر خواهند رساند. تعداد زیادی از سازمانهای غیر حکومتی در اسرائیل همین اکنون مصروف جستجوی قبایل گمشدۀ خود اند. آنها میگویند که قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلاد توسط آشوریها اسیر گردیده و بعد در سراسر جهان پراگنده شدند ولی هنوز آنها عادتهای یهودی خود را حفظ نموده اند. از جمله عادتهای یهودی: تندروی، تعصب، نژاد پرستی (پشتونوالی) عدم احترام به حقوق زن، به فروش رسانیدن زنها، خشونت قبیلوی، به نکاح در آوردن خانم برادر بعد از مرگ وی، علاقمندی به قتل و کشتار، حفظ آداب و سنت های گذشتۀ خود از قبیل لباس، کلاه جالی، رقص عنعنوی مردان در مراسم خوشی (اتــن) و برتری طلبی قومی می باشد که درمیان قبایل پشتونهای افغانستان هنوز حفظ گردیده است.
این پژوهشگر عرب می افزاید: سازمانهای یهودی از گذشته های دور سرگرم جستجوی قبایل گمشده اند، آنها قبایل گمشدۀ خود را در افغانستان، ایران، چین، هند و امریکائی جنوبی جستجو میکنند. تا کنون طبق آمار آنها قبایل پشتون در افغانستان و پاکستان شناسائی شده اند که اصلیت آنها یهود اند و بحث بالای کشورهای دیگر جریان دارد. اسرائیل با بهانۀ دریافت قبایل گمشدۀ خود میخواهد اسرائیل کبرا را از رود نیل در مصر الی دریای فرات در عراق که پلان ستراتیژِیک آن کشور است تشکیل دهد. یکی از حاخامهای (رجال دین) یهود بنام آبیحل در کتاب خویش تحت عنوان قبایل گمشده میگوید که تعداد آنها به 100 ملیون نفر خواهد رسید.
داکتر جعفر هادی حسن در ادامه می افزاید: اسرائیل نهایت تلاش دارد تا قبیلۀ پشتون در افغانستان را که نفوس آنها تقریبا 15 ملیون تن می باشد به دعوای اینکه اصل آنها یهود اند به آئین یهودیت برگرداند. تا کنون ده ها نهاد وسازمانهای یهودی تماسهای متعددی با سران قبایل و رهبران پشتون که در دو طرف مرز افغانستان و پاکستان قرار دارند انجام داده اند وهمچنان ده ها جلد کتاب یهودی را به زبان پشتو ترجمه گردیده و در آنها از اصالت یهودیت پشتونها و خصوصیت یهودی آنها توضیح داده شده است. همچنین در این کتابها توضیح داده شده است که پتانها نسب شان بر میگردد به (افغان بن شاوول) که در تورات از شاوول منحیث اولین پادشاه یهودی در سرزمین فلسطین نامبرده شده است. باید یاد آور شد که سازمانهای یهودی (مانند سازمان عامی شاب – بازگشت ملت) توانسته اند عدۀ از افراد قبیلۀ پشتون را به دین یهودیت برگردانده و آنها را به اسرائیل مهاجرت نمایند که این افراد به مرور زمان اقارب و خویشاوندان خویش را نیز به یهودیت دعوت نموده و آنها را به اسرائیل مهاجرت خواهند داد. و همچنان عدۀ دیگر از تکنوکراتهای پشتون که مخفیانه به یهودیت گرویده اند هنوز در افغانستان فعالیت دارند
14 جون 2010, 12:08, توسط abdullah
چرا شما اوغانها وحشی است ؟
افغان یا اوغان یا پشتون این سه تا نام یک است ما می توانیم افغانستانی باشیم نه افغان میخواهد که هویت اقوام مختلف سرزمین مانرا نادیده بگیرد و همین هویت تحمیلی نا روای(اوغان) را بالای ساکنین سرزمین مان باز تحمیل کنند.به کسانیکه از قبایل پشتون نیستند دیگر تحمل این هویت برای شان ننگ است برینکه.حالا به همه روشن گردیده که اوغان یعنی تروریست، اوغان یعنی تولید کننده ای تریاک، اوغان یعنی فاشیستان قبیله،اوغان یعنی طالب فرزندا ن نا مشروع آی اس آی پا کستانی بی فرهنگ واعراب وحشی که در سوف های توره بوره تولید وبه .........
شما اوغان ها یک مردمی خود فروخته است بهمن دلیل تا دیرنشده هفت و هشت الایت پشتونها از نقشه سرزمین ما حزف شونده تا مردمی ما یک زنداگی انسانی داشته باشد دوصد هفتاد سال میشود که شما اوغان ها در این سرزمین حاکمیت کرده اند بجزدزدی و خیانت چه کرده اند ؟چرا مردمی غیر اوغان حق سیاسی نه ،دارنده ؟آیا مردمی غیر پشتون از این سرزمین نیست ؟و با آمد حزف هفت الایت پشتونها بگانه پراستان ومزدور که مردمی بیچاره ما یک زنداگی انسانی داشته با شند
15 جون 2010, 06:40, توسط yasmin
معلوم نیست این خواهران زینب چرا صورت هایشان را پشت پلاکارتها مخفی داشته اند؟ ازقیافه های گرفته وبسیجی گونه ای شان پیدا است که توسط برادران پاسدار بالاجبار به صحنه کشانده شده اند ؟ ویاشاید ازموجودیت روح امام زمان وتن نائیبانش جلو صحنه خودهارا آسیب پذیرمیدانند؟ فکرنمی کنم با این مظاهر شاه عبدالعظیمی واداهای قول خویشگی بتوان هم آوردی دربرابر سیه کاران تاریخ بود. بقول معروف آنچه دردیک میجوشد ؛ درکاسه میآید. این چهره ها وقیافه های چاه جمکرانی ؛ رهبری وزعامتی را تمثیل مینماید ودراکران میگذارد که ازاوج قدرت مزاری تا دم جنباندن خلیلی ؛ کارنامه ودست آوردی جزمعامله ؛ تسلیم طلبی ؛ سیه روزی وشکست چیزی دیگری را برای ملت ستمدیده ای هزاره به ارمغان نیاورده است . بقول شاعر " من ازروئیدن خارسردیوار فهمیدم - که ناکس کس نمیگردد ازاین بالانشینی ها !!!!!!!!!!!! در ریختاندن خون مردم افغانستان وبربادی این کشور خمینی وجوجه سگهای ولایت فقیه آنقدر نقش دارند که ضیاالحق وبن لادن !
22 جون 2010, 19:11, توسط jalaludinbaiany
اقای ســـــردبير سايت وابســــته [ کابل پرس? ] !!
جای شرم ، خجالت ، سرافگنده گی و خفت است که تو خود را افغان و جز ملت غيور
افغانستان معرفی و گه گه بخاطر افغانستان اشک تمساح را از چشمان کم ديد خود جاری ساخته ، اقای مير هزاره چگونه ، با کدام ارزش های ژورناليتيک ادمک پليد ، کثيف ،
هرزه ، اوباش ، مزدور ، احمق ، خصم را بنام [ abdullah] عبدالله که هرگز عبد الله
نبوده بلکه دشمن الله ، دشمن افغان و افغانستان ، دشمن انسانيت و از نسل خبيثه ميباشد
اجازه ميدهيد که عليه مردم افغانستان ، مليت بزرگ و با عظمت افغانستان ، مليت که دايمأ محافظ وطن بوده در تمام تبصره ها تبليغات که از دستگاه استخبارات اسرايل [ musst] برايش وظيفه داده شده که گويا مليت پشتون از تبار بن اسرائيل است ؟؟
خوب اين انها از تبار بن اسرائيل که در زمان رسالت حضرت موسی « ع» قوم بن اسرائيل پراگنده شده ۸۰۰۰ هزار سال گذشته و اما کمتر از ۷۰۰ سال قبل مليت هزاره از مغلستان به افغانستان در قشون چنگيز جبار وارد افغانستان گرديده و بايد وزارت خارجه مغلستان نيز بر اين يم مهاجرت انکارناپذير تحقيق نموده. اقای مير هزار ميدانم که اين مطلب نشر نه ميگردد . بخاطر انسان افغان ، رنج های ان ، درد های ان بگذاريد مليت های پشتون ، تاجک ، هزاره ، ازبک ، ترکمن ، بلوچ ، نورستانی ، که ديگر با هم مخلوط گرديده برابر ، برادر زيست نمايند اگر شما تبصره اين مزدور ايران اين خبيث عبدالله را حذف نه کنيد جمعأ يک هزار انسان افغان هم از پشتون ، تاجک ، هزاره ، ازبک اين تبصره را به رياست جمهوری ، پارلمان ، ستره محکمه ، وزارت اطلاعات وکلتور و ثارنوالی گسيل انگا شما به اين توهين بزرگ ملی جواب گو خواهيد بوديد اگر نه در تمام سايتها هويت شما را افشا ه ساخته . تشکر . جلال بايانی ـــ سويدن
24 جون 2010, 17:30, توسط khorasan
واژهٔ افغانستان از دو بخش «افغان» و «ستان » تشکیل شدهاست. واژهٔ افغان برابر با معنای قوم پشتون بودهاست و پسوند ستان در زبانهای منطقه به معنای جای یا سرزمین است. واژهٔ افغانستان به عنوان نام یک کشور در سال ۱۳۰۲ هجری خورشیدی (۱۹۲۳) و در قانون اساسی امانالله شاه به تصویب رسید. [۱] واژهٔ افغان در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴) و در قانون اساسی تصویبی محمد ظاهرشاه با تعریفی تازه و به معنی همهٔ افراد شهروند کشور افغانستان بهکار رفت. با این حال هنوز بیشتر فارسیزبانان افغانستان، واژهٔ افغان را به معنی مردم پشتون به کار میبرند
افغانستان شکل معرب اوغانستان است و اوغانستان یعنی پشتونستان
وقتی به ما می گویند که ما همه افغانیم =
اوغانیم یعنی می خواهند که هویت یک قوم را بر تمام اوقام این سر زمین تحمیل
از زمانی که اوغانها از کوه سلیمان به سرزمین های اطراف آن سرازیر شدند ، سلسله ی تجاوزگری و اشغالگری و چپاولگری ایشان تا به همین امروز ادامه دارد و مردمان غیر پشتون از دست آنها در رنج و عذاب می باشند . به ویژه پس از آن که دو صد شصت سال پیش قبایل اوغان ( پشتون ها ) موفق به ایجاد یک دولت غاصب و تجاوزگر در خاک پاک خراسان شدند ، دیگر کسی رنگ آرامی و خوشی و پیشرفت و ترقی را در ساحه ی جغرافیایی تحت حاکمیت منحوس اوغان ها ندیده است .
یکی از ارمغان های شوم و مصیبت بار حاکمیت اوغانشاهان پدیده ای به نام " ناقلین " بوده است . شاهان جنایتکار پشتون برای تحت فشار قرار دادن و سرکوب و بی خانمان ساختن مردمان تاجیک و اوزبیک و هزاره ، هزاران هزار پشتون را از مناطق شرق و جنوب اوغانستان و همچنان از آن سوی خط مرزی دیورند ، به مناطق شمالی ، ساحات مرکزی و تخارستان ( بخش شمال کشور ) ، انتقال دادند و برای شان زمین های مردمان بومی آن جا ها را تقسیم کردند و خود مردمان تاجیک و اوزبیک و هزاره را بی خانمان ساختند . اگر از دیگر خیانت ها و جنایتکاری های شاهان خاین اوغان یاد نکنیم ، همین جنایت شان صد ها و هزاران داستان غم انگیز بر جای مانده است .
حقیقت این است که بخش زیاد زمین های که پشتون ها در ساحات زیست کنونی شان در دست دارند ، غیر از بخش های کوه سلیمان ، دیگر همه زمین های اشغالی تاجیکان و مردمان بومی دیگر می باشند که در اثر تجاوزگری ها و جنگ های متوالی در طول چند قرن به زور غصب کرده و در آن جا ها ساکن شده اند . اما مسکن گزین شدن پشتون ها در مناطق مرکزی و شمال اوغانستان به صورت برنامه ریزی شده از طرف دولت های اوغانی به طور گسترده در صد سال اخیر انجام شده است که این ها به نام " ناقلین " یاد می شوند . یعنی کسانی که از شرق و جنوب به مناطق مرکزی و شمال اوغانستان نقل داد شدند و خانه و زمین و زنده گی مردم بومی را به زور و جبر اشغال نمودند و از همان وقت تا کنون به مکیدن خون مردم غیر پشتون در آن مناطق مشغول می باشند .
کوچی های اوغان نیز یک بلا و مصیبت دیگری اند که بالای مردم غیر پشتون هر سال نازل می شوند و زنده گی مردم را تیره و تار می سازند . هم ناقلین غاصب و طفیلی ، هم کوچی های تجاوزگر و وحشی ، همیشه از طرف دولت های پشتونی مورد حمایت عام و تام قرار گرفته اند و به همه جنایت ها و بیرحمی ها و وحشی گری های شان از جانب دولت ها مهر تایید نهاده شده است .
ما به این باوریم که مردمان تاجیک و هزاره و اوزبیک و دیگرانی که مورد ظلم و بی رحمی ناقلین و کوچی ها قرار گرفته اند ، برای دفاع از خود و برای بازپس گرفتن زمین و جایداد خود ، دیگر هیچ راه ندارند جز این که مصیبت ناقلین و کوچی ها را به زور دفع سازند و از میان بردارند .
ما تجاوزگری و وحشت افگنی کوچی های ظالم را در مناطق مرکزی و دیگر بخش های کشور نکوهش می کنیم و موجودیت ناقلین طفیلی و غاصب را در زمین های مردم غیر پشتون یک لکه ننگ می دانیم . از نظر ما ، مردمان غیر پشتون این حق را دارند که ناقلین را دو باره به جایگاه اولی شان برگردانند و زمین و جایداد خویش را از چنگ شان رها سازند و همچنان این را حق مسلم مردم غیر پشتون می دانیم که نگذارند پای کثیف کوچی های تجاوزگر و قاتل به خاک شان نهاده شود . وقتی که دولت پوشالی و مزدور پشتونیست های غدار از ناقلین و کوچی ها به مثابه ابزار فشار و سرکوب دیگران کار می گیرند ، دیگران هم باید از چنان یک دولت سیاهکار هیچ توقع برای تامین عدالت و انصاف نداشته باشند . امید بستن به تامین عدالت از جانب دولت اوغان سالار که خود حامی و تجهیز کننده ی کوچی ها و ناقلین می باشد ، یک کار نادرست می است . همان گونه که دولت پوشالی کرزی در سال های گذشته هیچ کاری برای جلو گیری از فاجعه ی تجاوز کوچی ها نکرد ، امسال و سال دیگر نیز هیچ کاری به سود مردمان غیر پشتون در این زمینه انجام نخواهد داد .
اوغان ذلتی ها ، سورخلقی ها و دیگر پشتونیست های دزد و قاچاقبری که در اوغانستان حاکمیت را به دست دارند ، نه تنها هیچ تمایلی به جلو گیری از تجاوز کوچی ها ندارند ، بلکه کوچی ها را تقویت ، حمایت و تشویق می کنند که هر سال بیشتر از پیش بر شدت کشتار و وحشی گری خویش بیافزایند . همچنان ، دولت کرزی و پشتونیست های رنگارنگی که با آن همپیمان اند ، از اوغان ذلتی ها گرفته تا گلبدینی ها و طالب ها ، همه بر اساس دستورات کتاب مقدس شان ( دویمه سقوی ) به صورت بسیار جدی و قاطعانه خواهان این استند که ناقلین رانده شده از شمال را به آن جا برگردانند و در عین حال صد ها هزار نفر دیگر از پشتون های مناطق شرق و جنوب و حتی پشتون های آن سوی مرز دیورند را به مناطق تاجیک ها ، اوزبیک ها و هزاره ها در شمال ، مرکز و غرب اوغانستان ، سرازیر سازند و همان طرح " ناقلین " دولت های پشتونی قبلی را به شدت و قوت بیشتر ادامه دهند .
مردمان غیر پشتون باید در برابر این توطئه ها هوشیار باشند و از خود واکنش های مناسب نشان دهند و نگذارند که همان اندک زمین و جایدادی که در اختیار شان قرار دارد مورد چپاول و تاراج اوغان ها قرار گیرد . ما این را به خوبی میدانیم که تجاوزگران اوغان ، زبان نرم را نمی فهمند ، کسی نمی تواند آن ها را با سخن خالی ، با گریه و زاری ، با عریضه نویسی و گردن پتی به جاده ی خردمندی و عدالت و انصاف رهنمون گردد . تنها زبانی را که آنها می فهمند و بالای شان تاثیر دارد ، زبان زور است . تا وقتی که خوب محکم و پخته بر دهان شان کوبیده نشود ، به هوش نمی آیند و در همان شتر جهل و خودپرستی و افزون خواهی و فاشیزم سوار استند و هر کسی که در دم شان بیاید زیر پا می کنند .
برای دفع تجاوز کوچی ها و شکست برنامه ی ناقلین و پایان دادن به حاکمیت ظالمانه ی تک قومی و اوغان سالاری، ما به یک مبارزه و مقاومت گسترده و همه جانبه نیاز داریم . برای اینکه بتوانیم حقوق مردم خویش را به دست آوریم ، باید توانایی به کاربست تمامی اشکال مبارزه و مقاومت دادخواهانه را داشته باشیم . تا زمانی که اوغان سالاری در کشور ما حاکم باشد ، تا زمانی که مردمان غیر پشتون در اسارت قرار داشته و گروگان قبیله و قبیله پرستان باشند ، تا زمانی که مشکلات حاکمیت سیاسی و مناسبات قومی و اجتماعی به صورت عادلانه و شایسته حل نگردد ، همین اوغانستان خواهد بود و همین اوغوکراسی و کشور توسط اوغان ذلتی ها و پشتونیست های تمامیت خواه و فاشیست به سوی ازهمپاشیده گی بیشتر ، به سوی بی ثباتی بیشتر و سر انجام به سوی تجزیه و چند پارچه شدن سوق داده خواهد شد
....افغانستان شکل معرب اوغانستان است و اوغانستان یعنی پشتونستان
وقتی به ما می گویند که ما همه افغانیم =
اوغانیم یعنی می خواهند که هویت یک قوم را بر تمام اوقام این سر زمین تحمیل کنند. خوب من از خود می پرسم که چرا ما
همه تاجیک نیستیم؟: چرا ما همه هزاره نیستیم؟ چرا ما همه ازبک و یا ترکمن و پشه ای نیستیم؟..خدا ما را از شر اين جاهل و جابر ِ اوغان نجت دهد ..حقیقت رها بیان کردن جرم است ؟
25 جون 2010, 08:00, توسط khorasan
پشتوسازی در بلخ
در زمان) امانالله شا ه( یکی از افراد او به نام ( وزیر محمد گل مهمند ( نایبالحکومه ولایت بلخ شد. وی سیاست پشتوسازی را در این ولایت پیشه کرد و اقدامات زیر را انجام داد
هزارهها در سه مرحله، «زمان نادرشاه افشار، ناصرالدین شاه قاجار بعد از کشتار هزارهها توسط عبدالرحمان» به ایران مهاجرت کردهاند. رضاشاه نام این قوم مهاجر به ایران را از «هزاره» و «بربری» به خاوری تغییر داد
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران سیل مهاجرت به ایران بیشتر شد. در افغانستان از گذشته به آنها ظلم بسیاری وارد شده و تاکنون ادامه دارد یکی از بدترین ظلمها به آنها کشتار و اخراج انها از مناطق سکونتشان در زمان
عبدالرحمان یکی از شاهان افغانستان میباشد در آن دوره تقریبا 62 درصد مردم هزاره قتل و عام شدند
درگذشتههای دور هزارهجات کنونی بنامهای زیر یاد شدهاست: به گفته (بلیو) غر مارث که این نام در کتاب مقدس نیز آمدهاست –به قول مرحوم غبار نویسنده افغانستان در مسیر تاریخ، نزدیک ۵۰۰ سال پیش از هزارهجات به نام «ستا گید یا» نام برده شدهاست شاهان هزارهجات قبل از اسلام به نامهای شیران بامیان از اولاده کوشانی ویفتلی و بعدآ به نامهای هزار بنده – شار و ریو شاران یاد میشدند که عمدتآ در دو نقطه تاریخی این سرزمین به نامهای (پشین) یا افشین یکاو لنگ کنونی و (سورمین) سر پل فعلی که پایتخت تابستانی و زمستانی ایشان بودند حکومت میرا ندند.
کنت کورت و بطلیموس مورخین عهد سکندر کبیر، فریبه جهانگرد فرانسوی، هنری فیلد کریستیاتس محقق دنمارکی و جورج راورتی، از مورخان غربی. مقدسی، مولف گمنام حدودالعالم در ۹۵۹ میلادی، ابی بکر مشهور به ابن فقیه، ابن خرداد در ۹۲۰ میلادی، ناصر خسرو بلخی از مورخین اسلامی و همچنان هیوان تسنگ راهب چینی از موجودیت غرج الشار، غرجه، غرجستان، شاران غرجستان و موجودیت هزارهها در غرجستان به کرات یاد نمودهاند.
حکمرانی شیران بامیان توسط غزنویان ساقط و بعد از آن غوریها شنسبیها – خوارزمیها در هزارهجات حکومت کردند با شکست خوارزمشاه شهر غلغله توسط لشکر چنگیزخان تخریب و به بامیان آسیب زیادی وارد گشت
پشتوسازی در بلخ
در زمان) امانالله شا ه( یکی از افراد او به نام ( وزیر محمد گل مهمند ( نایبالحکومه ولایت بلخ شد. وی سیاست پشتوسازی را در این ولایت پیشه کرد و اقدامات زیر را انجام داد
۵۰ هزار جریب زمین آبی تاجیکان و ازبکان و توزیع آنها میان پشتوهای آوردهشده به منطقه. اختصاص مالچرها (مراتع) به پشتوها.
نابودسازی آثار تاریخی بلخ از جمله سنگنوشتهها و سنگ مزارهای زرتشتی و سغدی پیش از اسلام.
سوزاندن ۲۳۷ دستنویس کهن فارسی، عربی و ترکی.
مدارس منطقه تا سال ۱۳۴۵ تنها مجاز به آموزش به زبان پشتو بودند.
تغییر بیشتر نامهای جغرافیایی منطقه از فارسی و ترکی به پشتو از جمله: چارباغ گلشن (شینکی)، دلبرجین (شلخی)، پلاسپوش (زوزان)، چهلستون (غندان)، بوینهقره (شولگره)، آدینهمسجد (چاربولک)، سمرقندیان (زرغونکوت)، کدوخانه (باندهگی)، دهدراز (غشی)، چقیش (استولگی)، یولبولدی (لیندی)، کول انبونه (مندتی) و...
در آن دوره، پس از پشتوسازی نامها در ولایتهای بلخ، جوزجان، سرپل و فاریاب، هر فرد بومی که نام بومی مکانها را به زبان میآورده جریمه نقدی میشدهاست
روش دیگر پشتو سازی عبارت از تغیر نام محلهای مختلف به نامهای جدید پشتو است. به عنوان نمونه میتوان به تغیر اسم این مناطق اشاره کرد:
تغیر نام سبزوار درهرت به شیندند
CopyDeleteUpDownدر سالهای ۱۳۱۶-۱۳۱۷ خورشیدی (۱۹۳۷-۱۹۳۸ میلادی) دولت افغانستان دانشجویانی را برای آموزش دیدن در زمینه نظامی به اروپا و آمریکا فرستاد. بنا بر سیاست پشتونسازی، فرزندان مردم )هزاره قز لباش (ایرانیتبار و فارسیزبان) و شیعهها از شرکت در این دورههای آموزشی محروم شدند
در سال ۱۳۱۸/۱۹۳۹ بر پایه دستور دولتی زبان تدریس در همه دروس مدارس سراسر افغانستان از فارسی به پشتو تبدیل شد
کمبود منابع به زبان پشتو و عدم آشنایی بخش بزرگی از مردم افغانستان با این زبان، باعث فلج شدن نظام آموزشی و گسترش بیسوادی شد. پس از چندین سال و اعتراضات عمومی سرانجام در زمان وزارت (نجیب الله خان توروایانا ،) وزیر معارف وقت، آن وزارتخانه ناچار شد تدریس به زبان فارسی را به مناطق فارسیزبان افغانستان بازگرداند. از آن پس مقرر شد در مناطق فارسیزبان کلاسها و دروس به فارسی باشد و پشتو به عنوان یکی از درسها آموزش دادهشود و در مناطق پشتوزبان زبان تدریس پشتو باشد
از سال ۱۳۱۸ خورشیدی برای کارمندان ورازتخانهها، بانکها و دیگر ادارات افغانستان به صورت اجباری دورههای زبان پشتو گذاشتهشد. این دورهها تا ۱۳۵۷ خورشیدی ادامه یافت ولی با ناکامی روبرو بود. کمتر کسی از فارسیزبانان که این دورهها را گذارندند قادر به نوشتن و خواندن پشتو در سطح کافی بودند
انجام مهاجرتهای اجباری برخی از گروههای قومی و ملیتی در افغانستان یکی از روشهای پشتوسازی بودهاست.بهعنوان مثال سیاست انتقال گروههای قومی پشتون به سمت شمال افغانستان در دورهً صدارت محمد هاشم خان میتوان ذکر کرد.
در زمان صدارت نامبرده ریاست ناقلین در چارچوب وزارت داخله ایجاد شد که محمد گل مومند بسمت وزیر داخله ایفای وظیفه مینمود. ریاست مذکور وظیفه و تطبیق اسکان قبایل آنطرف سرحد آزاد جنوب افغانستان را در نواحی سمت شمال بعهده داشت به آرزوی آنکه بتواند گروه قومی پشتون را در افغانستان توسعه بخشد. نامبرده برای تشویق هرچه بیشتر ناقلین زمینهای درجه اول نزدیک سرآب را برای آنها توزیع میکرد
25 جون 2010, 19:40, توسط AFG-Northern
SALAM _ALIKOM BA HAMA DOSTAN Wa HAM WATANAN AFGHANISTAN
Ma Kho hazara Nestom, ama en Jurm Az Baze Be emana shodan
Ke NAME PASHTON RA BAD KONA PASHTON HAM KHOB BAD DARA
BAZE PASHTON HA MUTASEFANA Ta HANOZ JAHIL HASTAN
KHUDA HAFEZ BA MEDI AFGHANISTAN RA KHUDA WAND KHODESH
HEFEZ KONA
29 جون 2010, 10:36, توسط khorasan
آیا چرخ زدن بدور حلقه ی بدویت، بنام رقص ملی( اتن ملی)
توهین به فرهنگ همه مردم کشور نیست؟
اتن
به دور خویش چرخیدیم واسمش را اتن ماندیم
دهل فریاد کرد وما به تن تن تن تتن ما ندیم
به دور خویش چرخیدیم سر چرخان وپاکوبان
به دورباطلی بر دور چاه خویشتن ماندیم
به جز نیش وشرار از خاک وسنگش بر نمی آمد
دژی از مار وکژدم بود اسمش را وطن ماندیم
به خون واشک طی شد زندگی در خاره آبادی
گروهی تیغ زن گشتیم وجمعی سینه زن ماندیم
به رنگ وکیش دست وپای انسان را بریدیم و
به جنس وفصل پا را بر دهان وفرق زن ماندیم
لباس عاشقی بر قامت جلاد کی زیبد
تمام عمر با شمشیر در فکر کفن ماندیم
اگر بیگانه یی پیدا نشد تا خون او ریزیم
به جان همدگر عمری به جنگ تن به تن ماندیم
درختستان آبایی چنان در قحط سالی سوخت
که برخاکش علف هرزی برای سوختن ماندی