
شرمک "راوا" از شعله ای بودن!
سوال از سرکرده های راوا این است که چرا خودشان از شعله ای بودن خود می شرمند ؟
چند وقت پیش وقتی آقای رمضان بشردوست دریک پروگرام رادیوی آزادی طی صحبت خود گفت که شعله ای نیست و شعله ای ها را در ردیف گروه های خاین اخوانی و پرچمی وخلقی نام گرفت در شماره 66 و 67 مجله پیام زن نشریه ء سازمان راوا یک مقاله نشر شد با عنوان " داکتر بشر دوست و عریضه شعله ای نبودنش! ".
در مقاله مذکور میخوانیم که (( اینک آقای بشر دوست شروع نموده که بر شعارهای برحق ضد جهادی و پرچمی و خلقیاش، ضدیت با مائوییزم و مائوییستها را علاوه سازد. چرا؟ آیا او تحلیل و شناخت دقیقی از جنبش مائوییستی در افغانستان دارد؟ فکر نمیکنم. در غیر آن او باید میدانست که جنبش مائوییستی یا شعله جاوید یا دموکراتیک نوین، یگانه گرایش ایدئولوژیکـ سیـاسی بود و هست که افتخار مبارزه پیگیر بر ضد بنیادگرایان و میهنفروشان پرچم و خلق را داشت؛ بزرگترین جریان سیاسی به شمار میرفت و از شهرت و اعتبار و محبوبیت حتی در منطقه برخوردار بود؛ اکثر رهبران و فعالان و اعضای سازمانهای مختلف متعلق به آن، به علت ایستادگی روی استقلال افغانستان و عقاید شان، به دست بنیادگرایان و پرچم و خلق ترور و تیرباران شدند. امروز هم با وصف تحمل ضربات هولناک و جبران ناپذیر، این جریان کماکان در مرکز حملات خاینان اخوانی و پرچمی و خلقی قرار دارد. این خاینان همیشه در هنگام احساس افلاس و ورشکستگی سیاسی در مقابل این و آن فرد یا تشکل، او را متهم به شعلهای و مائوییست بودن میکنند. این به سادگی میرساند که تمامی خاینان و جانیان مذهبی و غیرمذهبی مردم ما، اساسیترین دشمن شان را عمدتاً در وجود شعلهایها میبینند تا جریان ایدئولوژیک و سیاسی دیگر. پس تزیید ناشیانهی مائوییستها در کنار خاینان اخوانی و پرچمی و خلقی توسط آقای بشردوست، هیچ دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد جز اینکه وی میخواهد به این وسیله به درگاه خاینان مزبور عریضه دهد که شعلهای نیست! )).
بیایید همه ء ما برای خوشی سرکرده های راوا بگوییم که داکتر رمضان بشر دوست کار درست نمی کند که میگوید شعله ای نیست . اما سوال از سرکرده های راوا این است که چرا خودشان از شعله ای بودن خود می شرمند ؟
اگر به قسمی که در همان مقاله " داکتر بشر دوست و عریضه شعله ای نبودنش " آمده است که شعله ء جاوید یک جنبش سر بلند بود ، اگر به قسمی که در همان مقاله آمده است سرکرده های راوا " این آگاهی را دارند که شعلهایها از اول تا امروز مرتکب هیچ خیانت و جنایتی نسبت به مردم و وطن نشده و قطرههای خون شان در سنگرهای جنگ مقاومت ضد روسی و قتلگاههای جلادان اخوانی و سگان روسها وثیقهی این اعتقاد و احترام شان را تشکیل میدهد." ، پس چرا در حالیکه شعله ای هم بودند از شعله ای بودن خود می شرمند و از دادن جواب قاطع و روشن طفره می روند ؟
مردم از سرکرده های راوا سوال می کنند که شما شعله ای هستید یا نه ؟ جواب سرکرده های راوا همیشه با شرمک ابهام آلود آمیخته می باشد. سرکرده های راوا می شرمند قاطع و روشن بگویند که شعله ای هستیم .
در مجله پیام زن شماره ء مسلسل سی و هشتم عقرب 1373- اکتوبر 1994 صفحه 67 در جواب به یک خواننده ء پیام زن که از شعله ای بودن آنها جویا شده بود سرکرده های راوا نوشتند که (( برچسپ شعله ای دیگر کهنه شده ، خاینان اخوانی و دنباله روان شان همیشه از سر استیصال و تنگ آمدن قافیه این لقب را به مخالفان میدهند تا به زعم احمقانه خود مخالفان را کیش و مات کنند. غافل از اینکه مردم ما نسبت به آن جریان سیاسی همیشه بعنوان جریانی آزادیخواهانه ، انقلابی و عمیقا ضد وابستگی و بیگانه پرستی نگریسته اند. شما مشخص نساخته اید که ما از کدام شعله ای ها حمایه کرده ایم . آنها به حمایه ما نیاز چندانی ندارند. ولی ما از برخی شاعران شهید شعله ای دفاع کرده و میکنیم . )) .
جواب روشن نیست . ولی میتوان این مفهوم را افاده کرد که مایلند بگویند که ما شعله ای نیستم . در پیام زن شماره ء مسلسل 46 ، اسد 1376- اگست 1997 ، صفحه 32 ، نوشتند که (( شعله ای به نظر ما نه مظهر جنایت است نه وطنفروشی و نه هیچ خیانتی دیگر ...ولی ما بدون آنکه شعله ای باشیم ، هیچ بیمی نداریم از اینکه بمثابه سازمان و نشریه ای دموکراسی خواه در برابر بنیاد گرایان و همدستان شان از گرایش مذکور به پشتیبانی برخیزیم . ))
با وجود آنکه قاطعیت ندارد اما کلمات ولی ما بدون آنکه شعله ای باشیم را میتوان به معنی ما شعله ای نیستیم تعبیر کرد. زمانی که سرکرده های راوا میگویند ما بدون آنکه شعله ای باشیم از شعله ای جاوید پشتیبانی می کنیم . از سرکرده های راوا می پرسیم که اگر از کس بیمی ندارید ، اگر شعله ء جاوید را یک جریان مترقی ، انقلابی و عمیقا ضد وابستگی و بیگانه پرستی میدانید و اطمینان هم دارید که مردم افغانستان آن جریان را به دیده ء احترام و اکرام می بینند چرا از شعله ای بودن خود می شرمید و میگویید ما بدون آنکه شعله ای باشیم ، از شعله دفاع می کنیم ؟ داکتر رمضان بشر دوست که هیچ وقت شعله ای نبوده و شما هم تایید می کنید که داکتر بشر دوست شعله ای نیست و میگویید که بین داکتر بشر دوست و شعله ای ها بسیار فاصله و تفاوت وجود دارد ، وقتی بشر دوست عریضه ای شعله نبودنش را به گفته شما به جانیان اخوانی و پرچمی و خلقی تقدیم میکند شما بالایش قهر می شویید که چرا چنان کرد اما خود تان که از بطن جریان شعله ای جاوید و از شکم گروه انقلابی یا سازمان رهایی خلقهای افغانستان بیرون شده اید چرا عریضه ای شعله ای نبودن تان را به شرمناک ترین شکل و طرزش به حضور جانیان اخوانی و پرچمی و خلقی و خلیل زاد و خانمش و امپراتوری جرج بوش دوم تقدیم می کنید؟ چرا در تاریخچه راوا در سوانح مینا و در هیچ سند دیگر سازمان تان به گذشته و رابطه ء شعله ای شان اشاره نمی کنید؟ این که چیز بد نیست پس دروغگویی برای چی؟
"راوا" رو در روی امریکا!
گزافه گویی محمود گودرزی در باره ء راوا
دو شنبه 21 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین
راوا هم کشمش بی چوبک نیست!
سرکرده های راوا هیچ وقت نگفته اند نظر شان در مورد ترور خوب ترین کادرهای انقلابی سازمان رهایی از طرف جناح داکتر فیض و کشور کمال و امین میوند چیست؟
جمعه 18 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریدآقای نویسنده، بالاخره میخواهی در این نوشته چه چیزی را ثابت کنی و یا به خواننده القا کنی؟ چه کشف جدیدی کردهای؟؟
شما نمیدانم از نویسندگی چه میدانید، صفحات را سیاه میکنید، وقت خواننده را برباد میدهید اما بدون اینکه چیزی جالب و جدیدی برای عرضه کردن داشته باشید.
خود از میان نوشته های راوا پاسخ هایش را به مسئلهای که نوشته ای بیرون کرده ای که از میان آن میشود به روشنی یافت که راوا مدافع سرسخت شعله ای ها است، پس سوال خودت در کجاست و کشف تازه ات چیست؟
و ندانستیم که خودت چه کاره هستی، ضد شعله هستی یا مدافع آن؟؟
مهدی برار یک چیزکه برت گوشزد میکنم که جنگ ضد راوا ره شروع کدی ولی از همی شروع بسیار شل پیش رفتی و معلوم میشه که انبان برار خالیست و به چیزایی دست انداختی که راوا ره زیادتر مطرح و معتبر می سازی تا ایکه چیزی ازش کمک کنی.
یادت باشه که راوا با بسیار کلانای میدان مثل زریاب، باختری، روستار تره کی، نگارگر و دیگا زده و کلشانه مات داده، نشه که بیدون اینکه جواب راوا ره بگیری تو چت شوی، مه پایک استدلال و منطق تره بیخی لنگ و شل و شت می بینم.
به نظر بنده که جناب مهدی نیک آئین درعمق نشرات راوا داخل شده است وتمام تناقضات وگند این گروه مرموز را بامنطق خیلی عالی کشف کرده و به خواننده گان عزیز کابل پرس? عرضه میکند که باید از زحمت ایشان سپاسگزاری وقدر دانی نموده وبرای این فرهنگی گرانقدر آرزوی موفقیت نمائیم.
قلمش رساباد
این را از یاد نبرید که راوا بر خلاف ادبیات افراطی آن، یک سازمان سیاسی است که می داند در چه زمان، به چه شیوه و با کدام زبان حرف بزند. وقتی راوا از گذشته ی خود می هراسد و سازمان مادر یعنی رهایی( که شاخه ی جدا شده از حزب شعله جاوید است) را انکار می کند، بخاطر ترس از بنیادگراها است. راوا اگر اعتراف به شعله ای بودن کند، به زودی از سیاست افغانستان به حاشیه می رود. کمونیسم ستیزی اگر چه تفکر عانیانه بنیادگرایان اسلامی است، ولی سیاستمداری برای راوا حکم می کند که از برچسپ های خانه بر انداز اجتناب کند.جالب است که نزدیکان به سازمان رهایی می گویند راوا باقی مانده های شعله هستند و از سازمان رهایی، اما، راوا حاشا می کند.
اما، مشکل من با راوا این است افرادی زیادی را به این دلیل مزدور و خاین خطاب می کند، که در میدان سیاست از صداقت، صراحت مواضع سیاسی و موضع گیری روشن ایدیولوزیک پرهیز دارند.چپ فعلی، فقط یک چپ خیالباف و عربده جوست؛ راوا نمونه ی از این چپ.
برادر محترم شعله یی ها چون پایگاه مردمی ندارند ازدادن هویت خود شرم میکنند.زیرا انها از عاقبت بیوه مائو باخبراند ومیدانند انچه بر سر گروه چهار نفری رهبران نفرین شده انقلاب خونین فرهنگی چین گذشت بالای انها نیز میگذرد، مابرای محاکمه انها از قوانین فراتر ازقانون اساسی افغانستان یا قانون حقوق بشر کار خواهیم گرفت یعنی قانون قرانی وایشان را نزد رهبر شان مائو درجهنم خواهیم فرستاد.اگر جرئت دارید هویت خویشرا افشا کنید.
نجیب خان می نویسد:
« مساله، سیاسی بودن و غیر سیاسی بودن نیست، بلکه سکوت دروغین راوا در باره ی رابطه ی خود با جریان شعله جاوید و سازمان رهایی است. دلیل آن بیشتر پنهان کردن از چشم بنیادگرایان است. »
1_تاجاییکه از نشرات راوا بر می آید وهیج آدم با وجدانی نمیتواند آنرا انکار کند یکی هم موضع قاطع ضد بنیاد گرایی راوا است.و هیچ آدم عاقلی نمیتواند «پنهان کردن» را در نشرات راوا ببند.
شخص مهدی مقاله نویس کامنت های مشخص ،روشن و بی ترس دفاع راوا را از شعله ای هاآورده است و ضرورت کامنت دوباره آن نیست.دگر «پنهان کردن» یعنی چی؟
2_آیا این «پنهان کردن» هاراوا را چی که سایر نیره های ضد بنیادگرا و حتی غیر بنیاد گرا را از گزند آنها در امان نگه داشته؟ این راوا بهتر از همه میداند که معامله ،سازش ، وحتی برخورد نرم با بنیاد گرایان آنهارا بیشتر از گذشته هار می سازد.ویا اگر راوایی ها بگوید که شعله ای ایم چه تفاوتی در برخورد بنیاد گرایان رونما خواهد گردید؟
می نویسد:
«یاد تان باشد دفاع از حقوق بشر و سخن زدن علیه جنایت کاران، ویژگی انقلابی و انسانی تمام شهروندان و نهاد ها است، اما، طرح این مساله بدون یک استراتژی و پلاتفورم سیاسی و حقوقی که شان عملی و نتیجه بخش آن در نظر گرفته شده باشد،فقط شیادی و وعوامفریبی است.»
اولا یاد کی ویا کی ها باشد تجیب خان؟از یاد راوا و شعله ای ها که نرفته.نه تنها «سخن»میزنند بلکه در حدود امکانات خود عمل میکنند.از محاکمه زرداد گلبدینی ونقش راوا را دران شنیده ای؟
ثانیا آیا شما به مثابه یک فرد و یا تشکیل کدام «ستراتیژی» ،«پلاتفورم سیاسی و حقوقی»که «شان»(اینرا که نه فهمیدم)عملی و نتیجه بخش آن در نظر گرفته شده باشد طرح کرده اید؟ویا معلومات نمایی میکنید که گویا ستراتیژی و پلات فورم...را میدانید؟
وبه جواب محمد هارون خان که میکوید:«برادر محترم شعله یی ها چون پایگاه مردمی ندارند ازدادن هویت خود شرم میکنند.»
فقط همی قدر کافیست که بگویم:ازینکه پایکاه مردمی!پرجمی،خلقی و اخوانی ها را که گورهای دسته جمعی (که هنوز شاید 80%در صد آن کشف نشده باشد)تشکیل می دهد ،وشعله ای هااز ین نوع پایگاه ها ندارد.
برادر محترم شعله یی به اندازه گنده ومتعفن هستتند که تاریخ حداقل برای مدتی کوتاهی ایشانرا تحمل نکرد. ولی کمونیست های خلق پرچم راحداقل درمعده خویش تحمل وبعداً ایشانرا استفراغ کرد.ولی شعله یی ها رامدتی کوتاهی دردهن خویش نیزتحمل نکرد،درست مانند تروتسکیست ها که درروسیه قبول نشد وتنها درشعار زنده ماند.
رساخیزی صاحب:
آنگونه که پرچمی ها ،خلقی هاو اخوان به زور قدرت های استعماری خودرا بالای تاریخ تحمیل کردند نه اینکه تاریخ آنهارا تحمل کرده باشدو تاریخ هم «استفراغ» شان کرد.مسلما که شعله ای ها نه به خودحق چنان تحمیل را بالای تاریخ میدادند و میدهند و نه هم قدرت های استعماری توان خرید شانرا دارد.
آقای مهدی جریان شعله جاوید نمادی از پیشتازترین جنبش انقلابی افغانستان است. جمعیت انقلابی زنان افغانستان(راوا)بابیشترین قوت خویش از این جریان پاک دفاع کرده وخواهدکرد. شما مرض دارید . یک جریان دموکراتیک نمیتواند ازیک جنبش انقلابی دفاع کند؟ حدف موضوع سیاسی آنان ها است نه ایدیولوزی . با این شعار میخواهید به اسلام گرا جشمک بزنید و نفرت توده ها را علیه انقلابیون برانگیزید. ناممکن است جرا که آنها با خون خویش ثابت کرده اند و میکنند که از وطن جگونه دفاغ کنند.امروز برای مردم عملکرد ها مطرح است . شما با شعارهای کاذب تان (شرمک) نمیتوانید خواننده گان را گمراه کنید.
شعله جاوید یک جنبش پرافتخار ممکت ما بود که تعداد زیادی از رهبرانش برعکس رهبران سایر جریانات سیاسی افغانستان مثل اخوانی ها و خلقی و پرچمی ها، تا سرحد نثار خون شان به وطن و مردم خود وفادار ماندند.
بیرق پرافتخار شعله جاوید از خون اکرم یاری، عبدالالله رستاخیز، سیدال سخندان، فیض احمد، مجید کلکانی، محمودی ها و .... سرخ است.
این مبارز بودن و قاطع بودن این جریان سیاسی است که امروز هرفردی که ضد تمامی جریانات وطنفروش و جاسوس و قاتل باشد تاپه شعله ای میخورد.
راوا هم هرچند از درون جریان شعله جاوید منشعب نیست، اما با مبارزه اش تا امروز میراث دار و مشعلدار این جنبش سرفراز و درخشان کشور ماست.
امروز تمامی جریانات بدنام وطن ما باهم جبهه متحد ساخته اند اما این تنها شعله ای ها باشرافت و متعهد اند که در مقابل خاینان و جانیان همچنان استوار مانده اند.