تا سرزمین روشن فردا، تو با منی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
واپسین مطلب سال 1391 خورشیدی
پس از واگویه آن حال خراب، تنها شعری
که شاید بتواند آرزویم را در سال پیش رو بیان کند، این است:
ديگر كسي نمانده و تنها تو با مني
رفتند
از بَرَم همه،اما تو با مني
بار
سفر به مقصد خورشيد بستهام
اين
سايه است در پي من يا تو با مني؟
در
اين كوير تشنهي سيراب از عطش
با
سينهاي به وسعت دريا، تو با مني
سمت
خداست عقربهي چشمهاي تو
ديگر
چه جاي قبلهنما تا تو با مني
امشب
ز كوچه ميگذرم بي هراس تيغ
ميدانم
اي قلندر شبها، تو با مني
ای همنورد وادی شبهای بیکسی!
تا سرزمین روشن فردا، تو با منی
با من
بمان كه در دل اين دشت پرهراس
تنهاتر
از خدايم و تنها تو با مني
محمدرضا روزبه
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...