عیش بی یار مهیا نشود، یار کجاست؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت، ور نه
من داشتم آرام تا
آرام جانی داشتم
جلیل شهناز، استاد برجسته سهتارنوازی و تارنوازی، صبح روز دوشنبه ۲۷ خرداد (جوزا)
درگذشت. سخنی از استاد محمدرضا شجریان را درباره
او شنیدم که میگفت: «من آنچه در آواز آموخته ام، متاثر از نوازندگی استاد شهناز
بوده است و سالهای سال با صدای تار این استاد بی بدیل زندگی کرده ام. اولین بار
که ساز شهناز را شنیدم، مرا در خود فرو برد و تا امروز هم چنان در من زندگی می
کند....ساز او مرا به جایی برد که دیگران نمی شناسند....شهناز بیان واقعی موسیقی
ما را یافته است».
شماری از آثاری را که شجریان با شهناز کار کرده است، شنیدهام، ولی
اکنون میخواهم از خاطرههای «یاد ایام» بگویم.
«یاد ایام»، نام کنسرت سال ۱۳۷۱ «محمدرضا شجریان» در «امریکا»ست که
چه شبها و روزهایی که در سالهای آخر این دهه، با آن مأنوس نبودم. شبهایی که در
محل کارم میماندم و گاهی وقتها هم دوست پروازکردهام، مهدی بالاکودهی با ما بود. روان شهناز و بالاکودهی شاد و شجریان عزیز، پاینده باد.
همه این آوازها نازنین هستند و آن قدر زیبایند که وصفناپذیرند. با
اینحال، «یاد ایام»، سوز دیگری دارد. در این میان، این بیتها هم آتش میزنند.
گرچه میگفت که زارت بکشم، میدیدم که
نهانش، نظری با منِ دلسوخته بود
گر بزنندم به تیغ، در نظرش بیدریغ دیدن
او یک نظر، صد چو منش خونبهاست
جهان، پیر است و بیبنیاد، از این فرهادکش،
فریاد که
کرد افسون و نیرنگش، ملول از جان شیرینم
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت، ور نه
من داشتم آرام تا
آرام جانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم، بهاری تازه
بود در زمین، با ماه
و پروین، آسمانی داشتم
ببردی دین فایز را به
غارت تو شاهی، خیل مژگان را سپاهت
تو دوری از برم، دل در برم نیست هوای دیگری
هم در سرم نیست
به جان دلبرم، کز هر دو
عالم تمنای دگر جز دلبرم
نیست
این کنسرت را انتشارات فرهنگی و هنری «دلآواز» منتشر کرده است. این
آلبوم در «دستگاه شور» اجرا شده و مدت زمان آن ۵۶ دقیقه و ۱۹ ثانیه است. اشعار این
آلبوم از «حافظ»، «سعدی»، «رهی معیری» و «باباطاهر» انتخاب شدهاند. صدابرداری این
اثر را «سیامک شجریان» بر عهده داشته است. نام آلبوم برگرفته از شعری از سرودههای
«رهی معیری» است.
آواز: محمدرضا شجریان
تار: داریوش پیر نیاکان
نی: جمشید عندلیبی
تنبک: همایون شجریان
ترتیب آوازها
۱. پیشدرآمد شور، ساخته داریوش پیرنیاکان
۲. دونوازی تار و نی
۳. چهار مضراب، ساخته داریوش پیرنیاکان
۴. ساز و آواز شور درآمد خارا،
درآمد شور، رضوی، عاشقکش، تحریر نغمه، سلمک، قرچه، رضوی، تحریر جواد خانی، حسینی،
فرود با غزل حافظ
۵. تصنیف «سلسلهمو»، ساخته داریوش پیرنیاکان با غزل سعدی
۶. ادامه ساز و آواز عاشقکش
با غزل حافظ
۷. تصنیف یاد ایام، ساخته محمدرضا شجریان با شعر رهی معیری
۸. تکنوازی نی
۹. تصنیف «خم زلف»، ساخته محمدرضا شجریان با شعر باباطاهر
آواز
:عاشقکش شعر : حافظ
دوش میآمد و رخساره برافروخته
بود تا
کجا باز دل غمزدهای سوخته بود
رسم عاشقکشی و شیوه شهرآشوبی جامهای
بود که بر قامت او دوخته بود
گرچه میگفت که زارت بکشم، میدیدم که
نهانش، نظری با منِ دلسوخته بود
جان عشاق، سپند رخ خود میدانست و
آتش چهره بدین کار برافروخته بود
دل بسی خون به کف آورد، ولی دیده
بریخت الله الله که
تلف کرد و که اندوخته بود
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگیندل در
پیاش، مشعلی از چهره برافروخته بود
یار مفروش به دنیا که بسی سود
نکرد آنکه
یوسف به زر ناسره بفروخته بود
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان «حافظ» یارب،
این قلبشناسی ز که آموخته بود
…………………………………………………………………………….
آواز : سلسله موی دوست شعر
: سعدی
سلسلهی موی دوست، حلقهی دام
بلاست هرکه
در این حلقه نیست، فارغ از این ماجراست
دلشدهی پایبند، گردن جان در
کمند زهره
گفتار نه کاین چه سبب وان چراست
گر بزنندم به تیغ، در نظرش بیدریغ دیدن
او یک نظر، صد چو منش خونبهاست
گر برود جان ما در طلب وصل
دوست حیف
نباشد؛ که دوست، دوستتر از جان ماست
گر بنوازی به لطف، ور بگدازی به
قهر حکم
تو بر من رواست، زجر تو بر من رواست
…………………………………………………………………………….
آواز :چشم بیمار شعر
: حافظ
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم بیا
کز چشم بیمارت، هزاران درد برچینم
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از
یاد مرا
روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
جهان، پیر است و بیبنیاد، از این فرهادکش،
فریاد که
کرد افسون و نیرنگش، ملول از جان شیرینم
اگر بر جای من، غیری گزیند دوست، حاکم
اوست حرامم
باد اگر من، جان به جای دوست بگزینم
…………………………………………………………………………….
آواز : یاد ایـام شعر
: رهی معیری
یاد ایامی که در گلشن، فغانی
داشتم در
میان لاله و گل، آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار پای
آن سرو روان، اشک روانی داشتم
آتشم بر جان، ولی از شکوه، لب خاموش
بود عشق را از اشک حسرت، ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی چون
غبار از شکر، سر بر آستانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم، بهاری تازه
بود در زمین، با ماه
و پروین، آسمانی داشتم
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت، ور نه
من داشتم آرام تا
آرام جانی داشتم
بلبل طبعم، «رهی» باشد ز تنهایی،
خموش نغمهها
بودی مرا تا همزبانی داشتم
…………………………………………………………………………….
آواز :زلف سیاه شعر
: فایز دشتستانی و بابا طاهر
به قربون خم زلف
سیاهت فدای
عارض مانند ماهت
ببردی دین فایز را به
غارت تو شاهی، خیل مژگان را سپاهت
تو دوری از برم، دل در برم نیست هوای دیگری
هم در سرم نیست
به جان دلبرم، کز هر دو
عالم تمنای دگر جز دلبرم
نیست
خودم اینجا، دلم در پیش
دلبر خدایا، این سفر کی میرود
سر
خدایا، کن سفر آسون به فایز که
بیند بار دیگر روی دلبر
اطلاعات مربوط به «یاد ایام» برگرفته از: دلنوازها و لینک دانلود «یاد ایام»
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...