نمایشنامه بره اهو
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
نمایشنامه
راوی گفت: دنیای مجازی من با دنیای واقعی و حقیقی من هیچ تفاوتی ندارد. من در گفت و گوی مجازی مثل گفت و گوی حقیقی و واقعی فقط با یک مخاطب گفت و گوی می کنم. یا دیالوگ می کنم. دیالوگ یعنی رها شدن تمام توجهات ادمی به مخاطبش. راوی در بیاینه خویش چنین حکم قاطع صادر کرد: هرگاه می خواهید با کسی گفت و گوی کنید. صحبت کنید. تمام کارهایتان باید تمام شده باشد. یا کارهای تان را برای یک وقت دیگر تنظیم کرده باشید. کسی که در کوچه خانه اش بیرون می شود با هر یک از اهالی کوچه بگو و مگو کند یعنی به این می شود گفت و گوی دو نفره؟ رو در رو؟ و این یعنی دیالوگ؟ خیر. این یعنی توهین به مخاطب. منطق دیالوگ این است که تمام گوش باشی و تمام چشم و تمام توجه.
راوی گفت: پشه و مگس دور شیرینی زیاد جمع می شوند. خر مگس ها نیز. مواظب شیرینی باشید.
راوی گفت: در جنگل هم گرگ است. هم شغال است. هم ببر است. هم شیر است. هم لاشخور. همه خواهان طعم گوشت بره آهوست.
راوی گفت: ... (راوی سکوت کرد. در این قسمت پرده افتاد پائین. نمایشنامه تمام شد و مرد از صحنه بازی کنار رفت. و به فکر شیرینی و به لاشخورها / کرکس ها و به هدایا و به راوی و به بره آهو غرق شد.)
آنلاین : http://payam81.persianblog.ir/post/156