صفحه نخست > دیدگاه > دفتر طالبان در قطر؛ بازی جدید یا بازگشت از خشونت به مدنیت؟

دفتر طالبان در قطر؛ بازی جدید یا بازگشت از خشونت به مدنیت؟

محمد اکرام اندیشمند
شنبه 22 جون 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

گشایش رسمی دفتر طالبان در قطر(18جون2013 برابر به28جوزای1392)همزمان با انتقال مسئولیت های امنیتی و رهبری تمامی عملیات نظامی امنیتی از نیروهای امریکا و ناتو به نیروهای افغانستان یک خبر مهم در تحولات نظامی-سیاسی پس از سقوط امارت طالبان است. آیا گشایش دفتر طالبان در قطر گره کوربحران افغانستان را می گشاید و طالبان را بمثابه ی یک گروه افراط گرای ستیزه جو، جزم اندیش، خشونتگرا و نابردبار بسوی کثرت گرایی، تسامح و مدنیت پذیری می کشاند؟ آیا دفتر طالبان در قطر مرحله ی جدید بازی از سوی بازیگران منطقه ای و بین المللی بر سر افغانستان است؟ دولت افغانستان بریاست حامد کرزی در کجای این تحول و یا این بازی قرار دارد؟ نقش پاکستان به عنوان میزبان اصلی طالبان در گشایش دفتر قطر چیست؟

اگر بحث بر سر گشایش دفتر طالبان را از پاسخ به آخرین پرسش از نقش پاکستان آغاز کنیم، به دیدگاه های متفاوتی در این مورد بر میخوریم. برخی از تحلیلگران دفتر قطر را نشانه ی ضعف و ناکامی پاکستان تلقی میکنند که با تشکیل دفتر طالبان در قطر دست پاکستان از دخالت و تأثیر تعین کننده بر روند حل بحران افغانستان کوتاه می شود. اما حضور نمایندگان آن بخش از طالبان که به شورای کویته معروف است و اهتزاز پرچم امارت طالبان بگونه نمادین توسط هیئات این گروه در دوحه حکایت دیگری را بازگو میکند. طالبان پس از یک دهه جنگ با حمایت پاکستان در برابر دولت کرزی، ناتو و امریکا همان بیرق امارت طالبی خود را که قبل از آن از سوی پاکستان به عنوان دولت مشروع و قانونی افغانستان به رسمیت شناخته شده بود، دو باره در پایتخت قطر بر افراشتند. نکته مهم این است که مسئولیت این دفتر فقط در دست شورای کویته است که بدنه ی اصلی طالبان برهبری ملاعمر را تشکیل میدهد و در حمایت و نظارت ارتش پاکستان و سازمان اطلاعاتی آن آی.اِس.آی قرار دارد. در حالی که بسیاری از طالبان سرکش و مخالف سیاست های پاکستان در زندان های آن کشور به سر میبرند و حتا التماس حکومت کرزی در رهایی آنها توسط اسلام آباد ناشنیده باقی ماند.

مطالبه ی وزارت خارجه افغانستان از اسلام آباد مبنی بر رهایی طالبان زندانی دو روز پس از گشایش دفتر قطر حاکی از نقش و اثرگذاری اسلام آباد بر دفتر قطر است که طالبان مورد حمایت و اعتماد خود را روانه این دفتر کرده اند. بر عکس، این تقاضای دولت افغانستان از اسلام آباد مبنی بر رهایی آن زندانیان طالب که به باور این دولت در مذاکرات صلح قطر نقش مهمی می توانند ایفا کنند نشان از انزوای کابل در روند تشکیل دفتر طالبان دارد.

افتتاح دفتر طالبان در دوحه با شرکت معاون وزیر خارجه قطر، برافراشتن پرچم دوران حکومت طالبان به نام امارت اسلامی افغانستان بگونه نمادین و تشریفاتی و اظهارات نمایندگان طالب در این مراسم برای دولت افغانستان برهبری حامد کرزی بسیار تحقیر آمیز و توهین کننده بود. این رویداد ها حکایت از آن داشت که دولت افغانستان برهبری حامد کرزی و شورای عالی صلح در روند تشکیل دفتر طالبان در قطر نقش و جایی نداشت. علی رغم آنکه رئیس جمهور کرزی در تمام سالهای حکومتش با سیاست التماس و تضرع به سختی تلاش کرد تا جای پایی در میان طالبان باز کند. در حالی که طالبان به انتحار و کشتار ادامه دادند و حتا سرهای اطفال را به بهانه ی جاسوسی برای حکومت کرزی بریدند اما رئیس جمهور کرزی طالبان را برادر خواند و از آنها آدرس گفتگو خواست. اما طالبان در آدرس جدید شان در دوحه در حضور معاون وزیر خارجه قطر که کشورش محل استقرار فرماندهی عمومی نیروهای امریکایی در قاره ی آسیا است افغانستان را اشغال شده خواندند و هیچ یاد آوری از چیزی بنام دولت افغانستان نداشتند. طالبان پس از گشایش دفتر قطر کنفرانس مطبوعاتی برپا کردند و برای خبرگزاری های جهان با انتشار خبرنامه ای از دیدگاه و اهداف خود در مورد این دفتر سخن گفتند. آنها در نشست خبری و خبرنامه خود نجات افغانستان را از اشغال امریکایی ها و ناتو وجیبه دینی خواندند و تنها از مذاکره با امریکا و کشورهای خارجی به عنوان طرف اصلی جنگ سخن گفتند. جالب این است که نمایندگان طالب در دوحه دفتر خود را نه مکان مذاکره برای صلح، بلکه جای ارتباط برای بهبود و گسترش روابط با دنیای بیرون خواندند.

حکومت رئیس جمهور کرزی که پس از افتتاح دفتر طالبان در قطر احساس حقارت و سرخوردگی میکرد با واکنش تند و خشم آلود از اعزام هیئات شورای عالی صلح غرض مذاکره اجتناب ورزید و گفتگو با امریکایی ها را بر سر توافقات پیمان امنیتی به حالت تعلیق در آورد. هرچند طالبان شاید تحت فشار میزبانان عرب خود نوشته امارت اسلامی را از دفتر نمایندگی خویش برداشتند و بیرق امارت طالبی را اندکی پایین کشیدند، اما بیرق همچنان در اهتزاز باقی ماند و طالبان کماکان بر طبل جنگ و کشتار کوبیدند و نگاه خود را بسوی رئیس جمهور کرزی و حکومت او به عنوان دست نشانده و نامشروع تغیر ندادند.

غیبت حکومت رئیس جمهور کرزی از شکل گیری دفتر طالبان و به ویژه در روز افتتاح دفتر و در بیانات مطبوعاتی طالبان برغم آنکه رئیس جمهور از منادیان و مشتاقان اصلی تشکیل و گشایش چنین دفتری برای برادران طالبش بود و سیاستِ غیر شفاف و دو گانه ی امریکایی ها و غربی ها در مورد طالبان حکایت از یک بازی دیگر در صحنه ی بازی بر سر افغانستان دارد. آیا مجوز کرایه ی یک ساختمان از سوی حکومت قطر در شهر دوحه برای طالبان جهت مذاکرات صلح، نیازمند حضور معاون وزیرخارجه این کشور و برافراشتن تشریفاتی و نمادین پرچم حکومت طالبانی بنام امارت اسلامی افغانستان بود؟ شکل گیری این رویداد قبل از آنکه یک حرکت صادقانه در جهت گفتگوی صلح باشد، یک ریاکاری آشکار و بازی جدید بر سر افغانستان است که صلح و ثبات را پیچیده تر و دشوار تر میسازد.

صرف نظر از موضع گیری های ستیزه جویانه و دیدگاه های خشونت گرایانه ی طالبان در قطر و قطع نظر از نگاه و نقش پاکستان و سیاست امریکایی ها در مورد رویداد تشکیل دفتر طالبان، آیا ایجاد این دفتر و رویکرد معطوف به گفتگو از سوی طالبان، تفکر تکفیر گرایی و انتحاری طالبانی را بسوی اندیشه ی کثرات گرایی و کثرت پذیری سیاسی و مدنیت متحول خواهد ساخت؟ اگر دفتر قطر بتواند چنین تحولی را در افکار و ذهنیت طالبان ایجاد کند و آنها را از سر بریدن و انتحار بسوی مدنیت و مبارزات سیاسی و مدنی بکشاند، یک پیروزی مهم برای صلح و ثبات در افغانستان است. آیا میزبانان عرب طالبان و به ویژه حلقه های مختلف آنها در حاکمیت و جامعه که خود تولید گر و هزینه پرداز تفکر تکفیر گرایی و خشونت پروری طالبان و القاعده هستند، در جهت تحول تفکر طالبان از خشونت به مدنیت گام بر خواهند داشت؟ آیا تعارض و خصومت های حاکمان و حلقه های سیاسی و مذهبی اعراب با حکومت شیعه ولایت فقیه در تهران و بالعکس به توافق و تعادل در میدان افغانستان و بر سر طالبان می انجامد؟ پاکستان در این روند به عنوان عامل مهم در جنگ و صلح افغانستان با کدام رویکرد و سیاست نمایان می شود؟ و آیا امریکایی ها با متحدین غربی شان دفتر طالبان را در قطر به دفتر گفتگو در جهت صلح و ثبات افغانستان مبدل خواهند ساخت؟

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • طالب های مدرسه های ای اس ای پاکستان است اگر جنرالان پاکستانی خواست گپ مذاکره میکنند اگر نخواست انفجار انتحار میکنند.ینها طالب های مدرسه های ای اس ای پاکستان است اگر جنرالان پاکستانی خواست گپ مذاکره میکنند اگر نخواست انفجار انتحار میکنند.وپس در کویته در خانه های امن جنرالان پاکستانی رفته به ترور و وحشت وقتل میپردازند.

  • پشتونها مثل همیشه وطن فروشی های خود را رنگ ملی میزنند. لول

  • بر افراشتن پرچم ذلت و نماد تروریسم و کشتار و جنایت طالبان و نصب لوحه نامنهاد امارت در دفتر قطر بدون تردید به دستور و اجازه امریکا بوسیله طالبان مزدور و جاسوس آی اس ای به منصه شهود درآمد که بعدا با پرخاش کرزی و دولت تحقیر شده و بی ارزش او آن پرچم و آن لوحه ننگین بپائین کشیده شدند و خبرآنرا به دولت کرری بلا فاصله اعلام داشتند و حتی جان کری وزیز امور خارجه امریکا با تلفن با کرزی در تماس شده و سعی کرد اورا دلاسا نماید. ازاین حوادث که در قطر و در کابل گذشت بوضوح به اثبات رسید که این ایالات متحده امریکاست که اختیار جنگ و صلح را در ید قدرت خویش مهار کرده است و اوست که فرمان میدهد پرچمی بالا شود و لوحه ای نصب گردد و بعد با قدرت نمایی در انظار جهان دستور میدهد که آن لوحه و آن پرچم دوباره پائین کشیده شوند- امریکا به اثبات رسانید و یا شاید ناخود آگاه به اثبات رسید که طالب چون عروسکی در دست امریکا به هر شکلی درمیآید ، این امریکاست که به پاکستان و سرویس مخوف آی اس آی دستور میدهد که چگونه جنگ و برادر کشی را و انفجار و انتحار را در افغانستان مدیریت کند و چنان مردم افغانستان را درهم بریزد و چنان آنها را در عطش رسیدن به صلح و امنیت بسوزاند که به هر دستور امریکا و آی اس آی سر سجود و نیاز خم نمایند- از جانب دیگر با این عملکرد سردمداران امریکایی فلسفه گشایش دفتر قطر برای طالبان تروریست ، وحشی و بیخبر از انسانیت و تمدن خوبتر مبرهن گردید زیرا به جهانیان نشان دادند که طالبان یعنی نماد مسلمانان تند رو و افراطی که برای رسیدن به قدرت و سیطره از هیچ جنایتی رو گردان نیستند و اینها بدستور سرویسهای استخباراتی آنها حتی جهان را به آتش میکشند، افراد شانرا طوری مغز شویی کرده اند که به هیچ مبدا و منشاء ای معتقذ نیستند و حتی وجود پلید خودشان برای شان ارزش و قیمتی ندارد و این پیامی است که امریکا و حواریون آن بگوش جهانیان میرسانند که مسلمانان ازین قماش اند که برای رسیدن به اهداف خیالی و پوچ از هیچ شناعتی و جنایتی روگردان نیستند و با تمام اینها و با تمام این قساوتها در ید قدرت آنها مثل موم اسیر هستند و به هر رنگی که خواستند رنگ عوض میکنند. از سوی دیگر کشاندن طالبان به قطر برای استفاده های بزرگتر و کلانتری مهندسی شده است، زمانیکه امریکایی به کشور افغانستان هجوم آوردند و طالبان را ظاهرا خلع قدرت کردند و برای اغفال جهانیال یک تعدادی از آنها را گروگان و یرغمال گرفتند تا برای مدتی نتوانند سربلند نمایند- امریکا ازین مواقع استفاده اعظمی برد تا در افغانستان بتواند به برنامه های بزرگی که در مخیله داشت سروسامانی بدهد ، از آنجمله تاسیس ده ها پایگاه های جدید نظامی در کشور های آسیای میانه و خلیج بود و ازسوی دیگر ده سال مانور نظامی با طالبان برای آن بود تا عساکرش عملا جنگ در محیط های کوهستانی و دشوارگذار را تجربه و پرکتس نمایند چون اروپا و سرزمین ایالات متحده امریکا بیشتر سرزمین هموار هستند ، بهمین جهت با تجهیز و دوباره به پا کردن طالبان ، و رهایی اسرای آنها از زندانهای افغانستان و گوانتانامو -او به مانور ده ساله جنگ نظامی اش و تجارب نیروهایش و نیروهای کشورهای پیمان ناتو همت گماشت و آنها را آزموده و کارکشته در جنگ های پارتیزانی گردانید - امریکا و نیروهای ناتو مصمم هستند که کشور های عربی را از درون پوک ، سست و تو خالی بسازند و با بغاوتها و پرخاشهای دوامدار تمامی موهبت های نظامی، اقتصادی ، عمرانی و اجتماعی آنها را درهم بریزند وبعد با یک حرکت و هل دادن معمولی این رژیم ها را از قید حیات و زندگانی محروم کند و در عوض آن حکومتهای سسست، متزلزل، وابسته و انفعالی در مقابل سیاستهای پرخاشگرانه اسرائیل پدید بیاورند که امریکا و حواریون غربی آن به سهولت بتوانند بر چشمه های نفت و ثروتهای عظیم کشور های عربی و خلیج سیطره شان را تسجیل نمایند و انگونه که از قراین دانسته میشود حتی کشور معظم ترکیه در مظان این بغاوتهای ملی و میهنی در برنامه گرفته شده است، امریکا وجهان غرب با تجربه جنگ های سخت کوهستانی و چریکی و همینگونه با تجربه عمیقی که از جنگهای میدانهای هموار و همینگونه جنگهای دریایی دارد چنگ و دندان های خویش را بر کشور های مسلمان دارد تیز مینماید و طوریکه از قراین برمیاید جنگ علیه ترور هنوز به اختتام نگرائیده است، جنگ علیه ترور زمانی به فرجام میرسد که کشور های اسلامی از سیطره و دبدبه و سرمایه های فکری و معنوی و افتصادی و اجتماعی تهی گردند و همه مثل موم در دست سردمداران امریکایی به هر شکلی که خواسته باشند در بیاییند و این نشان میدهد که تا انروز امریکا و یارانش راه طولانی در پیش دارند- ازین جا نتجه میگیریم که افتتاح دفتر قطر و قدرت نمایی طالبان و حمایه بیدریغ امریکا و کشور ثروتمند قطر از طالبان برای یک هدف خطرناک دیگری نیز راه اندازی شده است تا طالبان افراد انتحاری در اختیار امریکا و جهان غرب بگذارند و در ازای ان قدرت سیاسی در افغانستان و سرازیز شدن سرمایه های بیکران کشور های عربی بخصوص عربستان سعودی،قطر ، امارات متحده و کشور کویت و امثال ان در جیب طالبان و کشور پاکستان باشد که بدون تردید سرزمین تروریزم و مهد قیام طالبان و دیگر گروههای تروریستی شناخته میشود- ازین به بعد کشور های اسلامی شاهد خواهند بود که سیل انتحاریون طالبانی به کشور های عربی و ترکیه و حتی ایران سرازیر خواهد گردید و این ملتها را درهم خواهد شکست تا از یکطرف نسل جدید را بیگانه و دشمن با دین پیامبر رحمت بار بیاورند و تا از سوی دیگر بلعیدن آنها را برای امریکا و جهان غرب تسریع نماید- امروز کشور های قطر ، امریکا و هم عربستان سعودی برای زمینگیر کردن بشار اسد و کشور سوریه برای طالبان ضرورت مبرم دارند. تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل!

  • ویدیوی گفتگوی ویژه با معتصم آغا جان نماینده طالبان را در سایت
    thevoiceafghanistan.com
    ببینید، جالب است.

  • من به ان بیرق سفید و همان کلمه ای که بر روی ان تحریر شده است ادرار خود را نموده و انرا به بدرفت پر از مواد غایطه پرتاپ مینمایم. دین اسلام و نواسه های الله یعنی طالبان وحشی و پدر لعنت سمبول بدبختی و فلاکت هستند. تف بر دین نامقدس اسلام و نواسه های حرامی الله .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس