گوش دل من نغمهی آوای تو میجست
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
دیشب، لب من گرمی
لبهای تو میجست
نوشِ گنه از لعل تبافزای
تو میجست
تا بوید و وابوید و
مدهوش بمیرد
دل، عطر سر زلف سمنسای
تو میجست
هر ذره از این پیکر
سوزنده، به صد شوق
پر میزد و آغوش
تمنای تو میجست
چون تشنه که دیدار
سرابش بفریبد
گوش دل من نغمهی
آوای تو میجست
بر ناخن گلرنگ تو،
تا بوسه فشاند
دل، ناز سرانگشت دلآرای
تو میجست
جان، مستِ هوس بود
و در آن شوق دلآویز
برق عطش از چشم هوسزای
تو میجست
تا بر سر آن سینه
شکیبد سر پر شور
چون کودک بیحوصله،
لالای تو میجست
افسونگر طبعم چه
غزلها که به لب داشت
تا عرضه کند، خاک
کف پای تو میجست
باران دو صد بوسهی
عشقم به نگه بود
زلف و سر و دوش و
بَر و بالای تو میجست
خون، در بُنِ دندان
گنه، جوش دگر داشت
در چنبر خود، گردن
زیبای تو میجست
فریدون توللی
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...