صفحه نخست > دیدگاه > وبلاگ نویس > دارم تو را نفس می‌کشم

دارم تو را نفس می‌کشم

chendavol
دوشنبه 14 اكتبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

خیلی دوستت دارم. خودت
که نمی‌دانی. اصلا همین قسمت ماجرا را دوست دارم. هر وقت می‌بینمت، بال در می‌آورم.
دلم می‌خواهد ساعت‌ها با تو راه بروم و خیابان‌ها را گز کنم. نفس کشیدن با تو لذتی
دارد که خود زندگی کردن ندارد.

دوست داشتن چه
احساس غروری به من می‌دهد. دوستم داشته باشی، این احساس بیشتر می‌شود خود به خود.
من به همین دوست داشتن، البته قانعم. نمی‌خواهم کسی را آزار بدهم. خودم اگر آزار
دیدم، فدای سرت.

هر لحظه که خنده‌های
شیرینت در فضای اتاق می‌پیچد، تمام بدنم به رعشه می‌افتد. خودم را کنترل می‌کنم که
حالت‌هایم را نشان ندهم. این کار چه قدر سخت است خدایا. سرگرم نقش زدن می‌شوم.
انگار از چیزهایی که اطرافم می‌گذرند، بی‌خبر می‌مانم، ولی خدا می‌داند همه هوش و
حواسم پیش خنده‌های توست که در هوا پخش شده‌اند. دارم تو را نفس می‌کشم.

شب 16/7/1392


آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس