امضای موافقتنامهء امنیتی با ایالات متحده: خیانت یا خدمت؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
آیا آقای کرزی پیمان امنیتی را با ایالات متحده امضاء خواهد کرد؟ دو نگرانی عمده را میتوان دلایلی برای تذبذب وی در به انجام رسانیدن این مسئولیت قلمداد کرد. اول، امکان اینکه نام ایشان درفهرست سیاسیونی چون شاه شجاع و ببرک کارمل قرارگیرد برای ایشان خالی از تشویش به نظر نمیرسد. دیگر اینکه لازم است تا قبل از امضای این پیمان روی مسئول قرار دادن قوای نظامی امریکا در قبال قوانین اقلاً یکی از دو کشور تأکید شود تا امریکا نیز در ادارهء افرادش و جلوگیری آنها از دست به جنایت زدن و اقدامات نامسئولانه به طور جدی اقدام ورزد. ولی، با وجود توجه به این نگرانیها، امضای این قرار داد در ایجاد ثبات امنیتی و دوام انکشاف اقتصادی برای افغانستان از اهمیتی چشمگیر برخوردار است. بستن پیمانی استراتیجیک با ابرقدرتی چون ایالات متحده، برای ما فرصتیست که منجر به تسریع دوباره سازی کشور و برداشتن گامهایی به سوی استحکام سیاسی خواهد گردید.
متأسفانه، حکومت آقای کرزی در جریان سیزده سال اخیر نتوانست سیستم جمع آوری انواع مالیات را به طور مؤثر به کار اندازد و از منابع طبیعی کشور آنچنان که باید بهره بردارد. در نتیجه، زیربنای اقتصادی کشور تا حال از انکشافاتی که منجر به پیامد خودمختاری گردد برخوردار نگردیده فرسنگها دور است. از اینرو، ادامهء امداد اقتصادی و نظامی از جانب ایالات متحده و جامعهء جهانی برای ادامهء بهبود اوضاع متزلزل کشور اهمیتی حیاتی دارد. ما هنوز در به گردش آوردن چرخ اقتصاد متکی به امداد هنگفت و سرمایه گذاری پولی و انسانی خارجی ها باقی مانده ایم. با خروج کامل نیروهای امریکا، نیروهای نظامی دیگر کشورها، و به دنبال آن سرمایه و امداد ملکی ایشان نیز از کشور خواهد کوچید. اما، اگر بتوانیم با ایالات متحده در ادامهء همکاریها به مؤافقه ای رسیم، با استفادهء به جا از انواع امداد و منابع خارجی امیدی برای سوق کشور به سوی شگوفایی وجود خواهد داشت.
روشن است که با اقتصادی ضعیف نمیتوان قوای نظامی یی مجهز و ماهر ایجاد کرد. با در نظر داشت وضع اقتصادی کنونی، ما به دستیاری و کمکهای مالی و حرفوی ایالات متحده در تشکیل نیروهای نظامی خویش محتاجیم تا در آیندهء نه چندان دور قادر به دفاع از خویش در رویارویی با دشمنان داخلی و خارجی باشیم. در عین حال، این واقعیت را نباید نادیده گرفت که به اساس تجربیات گذشته، از دو کشور توانمند و مسلمان همسایه جز تحدید و تعرض انتظار دیگری نمیتوان داشت. در نتیجهء دوری روابط با امریکا و از دست دادن پشتیبانی نظامی آن کشور، تلاشهای پاکستان و ایران در ادامهء تعرضات غیر مستقیم بر ما تشدید خواهد یافت. پس داشتن همپیمانی ابرقدرت چون ایالات متحده ممد کار ما در دفاع از تمامیت ارضی کشور خواهد گردید. در ضمن، موجودیت عساکر امریکایی در افغانستان به سود ادامه و استحکام صلح منطقوی خواهد انجامید. واضح است که منافع اقتصادی و سیاسی ما به گونهء مستقیم وابسته به اینگونه ثبات در آسیای میانه و آسیای جنوبی است.
وضع سیاسی ما نیز هنوز ایجاب نگرانی میکند. البته، ما توانسته ایم به حل معظلات سیاسی درچوکات نظام دموکراسی به مؤفقیتهایی نایل آییم. اما، بنابر عواملی چون کمبود ظرفیت رهبری، مداخلهء پاکستان و ایران در امور داخلی کشور، و موجودیت ایده های ویرانگر نژادپرستی و قومگرایی در میان ما، افغانستان هنوز هم از لحاظ سیاسی در حالتی نااستوار قرار دارد. مثلاً، به طور عموم تشکیل احزاب و ائتلافات سیاسی برمبنای روابط قومی و نژادی میان زورمندان و زورگویان عصر صورت میگیرد. به نظر میرسد که ایجاد این تشکلات بیشتر برای کسب قدرت به انجام میرسد، نه ژرف نگری و باورمندی به ارائهء خدمت به جامعه. به عبارهء دیگر، قطب گرایی وپراگندگی در حد افراط بر حیات سیاسی کشور سایه ای از ابهام و دغدغه گسترده است. با نبود نیروهای امنیتی خارجی و عدم آمادگی کامل نیروهای مسلح خود ما، درگیری نیروهای به جهادی میان همدیگر، علیه حکومت، و با طالبان بعید از امکان نیست. این خطریست که باید جدی به آن اندیشید. ورنه، برای ما تکرار فجایع سالهای 1990 جای بسا شرم و تأسف خواهد بود. همچنان، موجودیت خالیگاهی که ترک عساکر و گروهای امداد ملکی جهانی به جا میگذارند، به جرأت طالبان وحشتگرا در ادامهء مورد هدف قرار دادن شهروندان بیگناه و ایجاد فضایی ناامن خواهد افزود. از اینرو، بی امنیتی و جنگ در کشور به درازا کشیده، سبب کشته شدن هزاران شهروند بیگناه خواهد گردید.
پس مهمترین دلایلی که بر اساس آن باید ما پیمان نظامی یی با ایالات متحده داشته باشیم حفظ امنیت و منافع سیاسی واقتصادی ما است. اگر واقع بینانه بیاندیشیم، افغانستان هنوز توانمندی و ظرفیت لازم را برای رسیدن به خودمختاری مطلق ندارد. از اینرو، ضعف اقتصادی، تزلزل سیاسی، و محدودیتهای نظامی کشور را وادار به اتکا به جامعهء جهانی، و به خصوص به ایالات متحدهء امریکا میسازد. به همین دلیل، کدر سیاسی ما نباید از یاد برند که رسیدن به موافقه با آن کشور میتواند به افغانستان در قبال آفات منظقوی و داخلی مسئونیتی نسبی بخشد. این امر زمینه و وقت لازم را برای رسیدن به خودکفایی و خودمختاری میسر خواهد ساخت. با توجه به شرایط کنونی، میتوان امضای چنین موافقتنامه را خدمت، و شانه خالی کردن از این مسئولیت را خیانت و جفا در حق افغانستان تلقی کرد.
پيامها
8 نوامبر 2013, 12:39
pashtunha baz watan ra ferokhtand.. wah wahhh
8 نوامبر 2013, 14:44, توسط fetrat
در جای از تحریر شما خواندم اینکه ((امضای این قرار داد در ایجاد ثبات امنیتی و دوام انکشاف اقتصادی برای افغانستان از اهمیتی چشمگیر برخوردار است)) ندانستم از کجا به نتیجه فوق رسیدی؟ کدام تحقیق را انجام دادی که حالا این همه خشبین شدی؟ با تقلید از شیوه شما به خودم حق میدهم مثل شما نظر خود را بنویسم اینکه حالا دیگر امریکایی ها هم فهمیده اند که بیشتر از این نمیتوانند با مصرف زیاد جنگ افغانستان را ادامه دهند روی این هدف حالا صرفا به چند مرکز نظامی در داخل افغانستان ضرورت دارند که میخواهند مشروعیت انرا از این دولت بگیرند بعد از این دولت، دولت دیگری وجود نخواهد داشت زیرا امریکایی ها نخواهند خواست بیشتر از این درگیر یک جنگ تحمیلی-فرسایشی، مصرف جنگ را برای حمایت دولت ما بپردازد. بنا به عوض دولت مرکزی ما و شما مثل زمان جنگ حاکمان یا همان قمندان های محلی را خواهیم داشت که بین هم داخل جنگ و هم با جنوب که عمدتا طالبان اند درگیر خواهند شد و اگر ضعیف شوند باز از جانب چند هوا پیمای امریکایی که از مراکز نظامی ذکر شده پرواز میکنند حمایت هوایی شده به این ترتیب مثل زمان جنگ داخلی کشتار ادامه خواهد داشت. تصویری دیگری را نمی توان بعد از امضای قرار داد برا ی ما و شما تصور نمود.
با احترام.
9 نوامبر 2013, 09:03, توسط دور از وطن
ولی احمد خان شاکر من همرای شما موافق استم.مردم ما از اقوام مختلف تشکیل یافته اند. ایدیالوژی های گوناگون در وطن ما فاصله ها بین مردم را باز هم عمیق تر ساخته است. پائین بودن سطح سواد و دانش و کمبود تحمل اندیشه ای دیگران مضاف بر مشکلات اقتصادی گردیده است. دین اسلام منحیث دین استبداد و ارتجاع بر گرده های ملت ما سوار بوده و جلو هر نوع تحول مثبت انسانی را سد نموئه است. ملا های بدبخت دست پرورده پاکستان و اخند های جاهل ایرانی روز به روز بر بدبخت ساختن ملت ما کمر خیانت را بسته اند. برنامه اکثریت احزاب افغانستان مشتکل بر اندیشه های عقب افتاده و منحوس اسلامی و یا منافع قومی و سکتاریستی استوار است. کشور ما کشور تولید کننده نه بلکه یک کشور مصرف کننده تولیدات دیگران است. مخصوصا با فراریز شدن اسعار خارجی در دهه اخیر بر مقدار این مصرف دهها بار افزوده شده است. این مصارف تنها محدود بر مصارف و نیاز های انسانی نه بلکه یک بخش اساسی مربوط به مصارف تجملی و غیر ضروری میباشد. در چنین وضعیتی که دو کشور انسان دشمن مثل ایران و پاکستان که فکری به جز انهدام شیرازه زنده گی ما ندارند، ما نیازمند کمک های اقتصادی و نظامی بیرونی استیم .تا در یک دراز مدت با تقویه توانایی نیرو های امنیتی و بالا رفتن سطح دانش و تحصیل و ترویج رفاه عامه ، و اعمار زیر بنا های اساسی ، ملت ما توانایی به پا ایستادن در مقابل معضله های مضاعف را بدست اورده و هویت ملی و انسانی خود را بتوانند حفظ نمایند.
محترم شاکر در جمله ذیل شما ،هدف تان باید " تهدید " باشد. ورنه تحدید معنی محدود کردن را میدهد.
" به اساس تجربیات گذشته، از دو کشور توانمند و مسلمان همسایه جز تحدید و تعرض انتظار دیگری نمیتوان داشت."
به سلامت باشید.
10 نوامبر 2013, 14:46, توسط فریدون
زنده باد امریکا که در روز مشکل دست برادری به ما دراز کرد و وطن ما را از دست پنجابی ها و ای اس ای طالبی نجات داد. شکر در وطن ما سیستم مردم سالاری رشد نموده و سرکها قیر شده و هزار ها مکتب ساخته شد و در دسترخوان خالی هم وطنان ما نان و خوراک عرض وجود نمود. و بایسکل کهنه چینایی جای خود را به موتر های لوکس جاپانی داد. ما این احسان های امریکا را فراموش نمیکنیم.ما بخیر از دوستی با امریکا فایده های زیادی خواهیم برد. مرگ بر پاکستان دال خور و مرگ بر ایرانی کسکش اخند و مرگ بر روسیه ادمخوار.
10 نوامبر 2013, 18:27, توسط ولی شاکر
عزیزان، ممنون از اینکه نوشته ام را میخوانید و نظریات نیک مخالف و موافق میفرستید. منتظر نظریات و بحث بیشتر شما روی این مسئلهء مهم هستم.
با احترام،
ولی شاکر
10 نوامبر 2013, 20:35, توسط زمینداور
راستی ما مثل یک گروه نفر ها هستیم که کشتی ما در وقت سفر در طوفان چپه شده و در حال غرق است. در همین وقت یک کشتی نجات پیدا شده است که دست ما را گرفته و بالا کش میکند. در همین وقت یک نفر از دور صدا میکند که بالا نشوید . مگر ما چاره نداریم نجات حیات ما در بالا شدن در کشتی است. در غیر ان ما حتمی غرق خواهیم شد. یک قرار داد ده ساله امنیتی با امریکا ما را در وضعیت بهتری قرار میدهد.
ادم هایی مثل وحید مژده یا وحید مرده که در وقت طالب ها اب استنجای وزیر خارجه طالبان وکیل احمد متوکل را بعد از گرم کردن بدستش میداد امروز با دریافت پول ایرانی ها و پاکستانی ها تبلیغ میکند که همکاری با امریکا خیانت است. باید برای این ولد زنا گفت که تو خو یک نوکر پاکستانی هستی. نتیجه خدمت تو به پاکستان سبب بدبختی ما در گذشته گردیده بود و در اینده هم خواهد گردید. مثل سگ عو عو کن ما فایده و ضرر خود را خوب میفهمیم. امریکا نمیتواند که افغانستان را پشت کرده و با خود ببرد. افغانستان به جای خود میماند و امریکا هزاران کیلومتر دور است و پس به خانه خود میرود. مگر پاکستان در همسایه گی ما هست. اخر ما را زیر و رو میکند. پاکستان کشور ما را مستحق یک حکومت نوکر مثل طالبان میداند و بس. و به فکر جاسوسان ای اس ای پول افغانی نباید ارزش بیشتر از کلدار مردار داشته باشد و سرنوشت وطن بیچاره ما در اسلام اباد تعین گردد. و باز همان ریشکی های بیناموس و خاین و گرسنه که شلاق بدست بر فرق زن و مرد و پیر و جوان بکوبد و بگوید که بدو نماز شام را از سر بخوان.
نی نی برادر حالا وقت ان است تا وطندار های ما درس های ساینسی را خوانده و خود مردم ما داکتر و انجنیر و معلم و معدن شناس و سرک ساز باشند و نه اینکه برای تداوی ریزش باید مریض خود را به پشاور ببریم. یاد من نمیرود که روزانه بالای کابل هزاران فیر راکت میکردند و باز چلی ها نوکر همرای قمچین از یک سرک ما را به سرک دیگر میدواندند که چرا ریش خود را قیچی زده ایم. ای که همه ای ملت بر ریش هر چه مجاهد و طالب است جواب چای کند. زنده باد طیاره بی پیلوت و من ان دست هایی را ماچ میکنم که راکت بر فرق قاتلین ملت افغانستان میکوبد.
همین مجاهد های دزد و طالب های خاین بودند که اردوی ما را منهدم کردند. تانک های ما را اره و بالای پاکستانی ها به نرخ اهن کهنه فروختند. مگر همین امریکا و ناتو بود که باز اردوی ما را سر پا ایستاده کرد و هزاران نفر نظامی مسلکی را تربیه نمود و پاکستان و ایران را زهره ترق نمود. ما خود ما توان خرید چند تا تفنگ را هم نداشتیم. همین امریکا بود که برای اردوی قهرمان و رزمنده ما قرار گاه های عسکری ساخت و وسایل و تجهیزات عسکری بدست اش داد. شکر حالا اردوی ما و دستگاه امنیتی ما خار چشم پاکستان شده است و خایه های دالخور ها با دیدن اردوی رزمنده به لرزش افتاده و از بی غیرتی طالبب های دستپرورده خود هراسان شده است. و با پرداختن پول و جمع کردن یک مشت ابله و گرسنه و دالخوار های قدیمی تیشه بر ریشه ما میزند. زنده باد امریکا. زنده باد مخترع طیاره های بی پیلوت که اخ دل یتیم و بیوه را از کشیدی و دعا هایشان را در عمل پیاده کردی. وحید مرده پدر لعنت تو اول برو قرار داد امنیتی پادشاه عربستان با امریکا را فسخ کن. باز بیا و برای ما راه را نشان بده.
11 نوامبر 2013, 18:01, توسط عبدالمجید پویش
نویسنده عزیز با تحریر چنین مقاله تلاش بر این کرده اید تا باغ سبز و سرخ را برای مردم عام افغانستان نشان دهید و بودن پایگاه نظامی امریکا را یک اجباریت مطلق تلقی نموده و خدا جهان ساخته اید اما فراموش کردید که ما افغانها مسلمان هستیم و هیچگاهی کافر با مسلمانان دوست نمی شوند مگر اینکه آیین شان را بپذیرند.این بود از لحاظ عقیده ی و اما از جهت واقعیت ۱۳ سال که امریکا و متحددانش در افغانستان حضور دارند چه ببار آوردن فساد گسترده نا امنی فقر بی ثباتی قوم گرایی دین گریزی فحشا بی اعتمادی بی کاری حکومت اقتدار گرا وغیره این همه مسایل با موسسات و بودن مشاورین ارشد در ادارات و دادن برنامه در موارد مختلف و حاکم ساختن خاینین در راسی قدرت... این همه دست آورد های امریکا و غللام های افغانی اش است. خوب حالا چه تضمین وجود دارد که وضعیت ما مطلوب و بهتر خواهیم شد.
12 نوامبر 2013, 18:50, توسط بیطرف
پویش صاحب نظر خودت محترم است اما فراموش نکنید که مسائیل سیاسی و دپلوماسی و نظامی قرن بیست و یکم را با تفاسیر من دراوری خودتان از قران نمیتوانید حل کنید. حضرت محمد در 14 قرن قبل برای پیروان خود در ان زمان ایه ای فرموده که شما ان ایت را با شرایط امروزی و مناسبات بین المللی امروزی هیچ مقایسه تشریح و تفسیر نمیتوانید. این نوع اظهارات در عصر حاضر که جهان به یک دهکده مبدل شده است کار عملی نمیباشد. تعریف یک دولت در زمان حاضر و اینکه یک حاکمیت چگونه مناسباتی را در ساحه دیپلوماتیک و سیاسی و یا نظامی بر قرار میسازد مسائل مدرن امروزه اند. ما همیشه خود ما خود را فریب داده ایم که پاکستان کشور برادر و مسلمان است و یا ایران کشور مسلمان است. اما من چه کنم دین شانرا که انها کمر به نابودی کشور بیچاره ما بسته باشند. و هر یک از این کشور ها به دنبال منافع شخصی خود باشند.
ما دوره حاکمیت مجاهدین را تجربه نموده ایم . از خانه جنگی تا قوم سالاری و ملوک الطوایفی زیر نظر خود ما در دو دهه قبل تجربه شده است. هنوز راکت بازی های دزدان جهادی از خاطر ما محو نشده است. چور شدن تمامی دارایی های کابل بدست برادران مجاهد و مسلمان را خود ما تک تک شاهد استیم.به ندرت کسی را در صفوف مجاهدین یافت که افراد مسلکی باشند و بتوانند منافع کشوری را بر منافع قومی و یا حزبی خود ترجیح بدهند. ازموده را ازمودن ابلهی است. در مورد طالبان چیزی نمیگویم. طالبان اشباحی اند که روان شان مربوط به هزار سال قبل و کالبد شان امروز تا و بالا میرود. لست کوچک چند هزار نفری مقتولین که در زمان کمونستان خلقی و پرچمیان جنایتکار به قتل رسیدند خود شما حتمی دیده اید.
متاسفانه تا حال ما دارای سیستمی نبودیم که بتواند به طرف پختگی و بلوغ رفته و کشور را به طرف ترقی و پیشرفت هدایت نماید.نیاز ما تنها به افراد نه بلکه به یک سیستم کار امدی است که از این افراد استحصال خدمت نماید. خوشبختانه در دهه اخیر با تمام کمبودی ها و نواقصی که شما هم از ان یاد نموده اید ما در حال تشکل یک نظامی بوده ایم که میتواند در اینده به طرف پختگی رفته و راه را برای اینده باسعادت کشور ما باز نماید. اما دسیسه هایی از بیرون مرز های کشور ما در جریان است تا همین نظام جدید التشکلی که مثل خود کشور ما از مشکلات گوناگونی رنج میبرد منهدم و قاتلین سابقه ملت ما را دوباره بر سریر قدرت رسانده و ما را باز در خدمت پنجابی ها قرار بدهند. در یک زمان حساس مثل امروز داشتن یک حامی قدرتمند که بتواند اینده و بقای کشور ما را تامین نماید ضرورت اشد موجود است. سعادت اینده کشور و ملت ما بالاتر از تفاسیری است که شما از قران تحریف مینمائید.
13 نوامبر 2013, 19:05, توسط ولی شاکر
بزرگواران گرامی، یک جهان سپاس از بررسی های همه جانبه و آموزندهء شما. به باور این حقیر، سیاست جهانی یی که امروز افغانستان در محور آن قرار دارد به مراتب پیچیده تر از آن است که به دشمنی میان اسلام و مسیحیت، یا کشمکش بین شرق و غرب خلاصه گردد. ما باید قادر باشیم تا با حفظ ارزشهای معنوی خویش روابط سازندهء مان را که متضمن منافع افغانستان باشد نه تنها با ایالات متحده، بلکه با سایر کشورهای جهان، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، نیز برقرار نماییم.
سوالی از جناب پویش: اگر با کفار دوست شده نتوانیم، پس چگونه میتوانیم مباحثاتی با ایشان در مورد دین داشته و آنها را به دین مبارک اسلام دعوت کنیم؟
سوالاتی عمومی: در صورتیکه همه کفار دشمنان اسلام و مسلمانان اند، چرا سالانه برای میلیونها طفل مسلمان واکسینهای امراض مختلف، وادیه به طور مجانی میفرستند؟
در صورتیکه با کفار خصمانه رفتار کنیم، پس موتر، طیاره، ادویه، وسایل طبی، و همین کمپیوتری را که با آن به مزمت ایشان میپردازیم از کی خریداری خواهیم کرد؟