صفحه نخست > دیدگاه > نه، به فرهنگ افغانی!

نه، به فرهنگ افغانی!

محمد آصف دادگر
جمعه 22 نوامبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اصطلاحات نظیر غیرت افغانی، قبرستان اجنبی‌یان،‌ تاریخ پنج هزار ساله، و... از مدت زمان طولانی بدینسو مورد استفاده شهروندان افغانستانی بوده و در محافل فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی مایه مباهات استفاده کننده‌گان به شمار می‌رفته است. در این اواخر اما اصطلاح جدیدی نیز وارد قاموس گفتار شهروندان شده است و این واژه " فرهنگ افغانی است ". هدف گوینده‌گان این اصطلاح دفاع از فرهنگ است که در سایه ارزش‎های فرهنگی و اجتماعی داخل کشور شکل گرفته است و تا امروز ادامه یافته است. اصولن ارزش‌های که در یک اجتماع شکل می‌گیرد و رفته، رفته به قانون غیر مدون ارتقا می‌یابد، باید خیر و صلاح آن اجتماع را تضمین کند و عمر طولانی را هم دارا باشد. برای آینده سیاسی و اجتماعی توده‌ها مفید و ارزنده باشد. فرهنگ، که قوه‌ی محرک و توجیه کننده فعالیت‌های اجتماع است از اساسی‌ترین عناصر و عوامل پیشرفت توده‌ها است، و بدون داشتن فرهنگ غنی و پویا نمی‌توان به آینده درخشان چشم امید داشت. ارزش‌ها و باور‌های متنوع که در یک اجتماع قابل بروز و ظاهر سازی است مجموعه فرهنگ آن اجتماع را تشکیل می‌دهد.

واژه فرهنگ افغانی حامی ارزش‌ها، باور‌ها و توجیه کننده اعمال است که از گذشته‌های دور و از افراد غریبی اجتماع‌های گذشته به میراث مانده است. این ارزش‌ها تا اکنون طرف داران خود را دارد. به عنوان نمونه می‌توان از تدویر لویه جرگه مشورتی به وسیله کرزی نام برد. فرهنگ تدویر لویه جرگه قومی در افغانستان از زمان احمد شاه ابدالی به بعد شروع می‌شود و در طول عمر حکومت‌های مختلف به شیوه‌های متفاوت برگزار گردیده است. این میراث خان زاده درانی حالا قرار است گره از مشکل بعد از 2014 افغانستان را باز کند. کرزی که خود از شایقین تراز اول این گونه فرهنگ‌ها است نیز به برکت این فرهنگ به این جایگاه رسیده است. دریک نگاهی کلی می‌توان گفت اساس نظام سیاسی افغانستان در کنفراس بن اول بر مبنی فرهنگ به میراث مانده از سال 1747 م گذاشته شد.
اساسن یک جمع هم دارای فرهنگ پسندیده و نیک است و هم داری فرهنگ قبیح و زشت. نمی‌توان ادعا کرد که آنچه در دنیا تحت عنوان فرهنگ ضمانت اجرایی دارد سراسر زشت است، و به همین ترتیب نمی توان این ادعا را پذیرفت که هرآنچه به عنوان فرهنگ در این کره‌ی خاکی مطرح شده است از سرو رویش خوبی می‌بارد و نور!
من اما فرهنگ به میراث رسیده افغانستان را سراسر زشت می‌بینم، از تقلید کور، کورانه گرفته تا تصمیم گیری‌های جمعی خلاف قانون. از کریکالیسم گرفته تا عدم دست رسی دختران به مراکز آموزشی، از توحش، از انفجار، از انتحار، از ذبح کردن‌های روی جاده، از خود خواهی‌ها...حتی از رفع حاجت کردن گوشه حویلی‌های مخروبه عابرین!
آنچه به نام فرهنگ افغانی در افغانستان موجود است نمی‌تواند جواب گوی نیاز مندی‌های یک جامعه مدرن باشد. جامعه که نظام آن بر اساس دموکراسی طرح ریزی شده باشد نمی‌تواند با همون مودل قرن 18 درانی‌ها به پیش برود. طبیعی است آن ارزش‌های غیر دموکراتیک که در آن زمان مروج بود و از جمله فرهنگ‌های پسندیده آن عصر به حساب می‌آمد امروز نقض می‌شود، و باید هم نقض شود. چون نمی‌تواند بقایی خود را تضمین کند، و برای پیش برد امورات روزمره مفید باشد.

بنیان گذاران توحش و کوشنده‌گان عاطفه در نوک هرم (شاه زمان و شاه محمود) از همان اوایل حکومت ابدالی‌ها فرهنگ توحش و ستم گری را در بین اهل حرم خود تعمیم دادند. و با انجام اعمال شرم آور مقابل برادران ناتنی شان این فرهنگ را نهادینه ساختند. اوج توحش و قعر گودال پستی عبدالرحمن خائن، در مقابل قوم هزاره این فرهنگ انسان کشی را رونق بخشید، و زمینه ساز به وجود آمدن تعصب و تنفر بین اقوام ساکن در افغانستان شد.
فرهنگ انتحار و انفجار، فرهنگ ساخت خود افغانستان نیست. این فرهنگ به دنبال کشته شدن احمد شاه مسعود توسط دو عرب در افغانستان جا باز کرد، به دنبال آن حمایه مکرر پاکستان از طالبان اغفال شده و استثمار شده باعث دوام این فرهنگ زشت و بنیان برافگن شده است.

فرهنگ عدم دست رسی زنان به مکاتب و خوشنت علیه آنان، سوء استفاده از اطفال در اجرایی کار‌های شاقه، و همچنان سوء استفاده‌ی جنسی از کودکان همه و همه از شرم آور ترین فرهنگ‌های اند که در افغانستان به صورت گسترده مورد استفاده است. از آن چه در اینجا ذکر شده مشت نمونه خروار است. برای از بین بردن این خلا‌های فرهنگی باید از اجرا کننده‌گان این گونه اعمال دوری جست و بجای ندای فرهنگ افغانی، صدای فرهنگ انسانی و اسلامی سر دهیم. چون آنچه مهم است انسان بودن است نه افغان بودن و پوسیدن در بین این گونه فرهنگ‌های گمراه کننده. فرهنگ‌ها خود ساخته نمی‌شوند و نیاز به سازنده دارد. اگر آن فرهنگ‌های تکراری را بازهم تکرار کنیم به همون نتیجه می‌رسیم که حالا رسیده ایم، پس برای ساختن یک فرهنگ پویا و غنی از ارزش‌های انسانی تلاش می‌کنیم، و به فرهنگ دروغین افغانی نه می‌گویم.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • باز اینه عکس نو ات را انداختی! خوب شوقی کگ هستی! چطور که نامت را کاکا آصف شوقی بانیم. برو مدا خوش باشی

  • بسیار مقبول نوشتی. من حتا از نام افغان خجالت میکشم.

  • اقای اصف مزاری فرهنگ، من از اول با دید به چهره شما (در عکس قبل) در قسمت داشتن عقل برای شما شک کرده بودم حالا بیا و فرق کشندهگان عاطفه و کوشنده‌گان عاطفه را خودت بیان بدار. کابل پرس? هر از چند یک مریض قلبی میابد مبارک تان باشد.

  • جناب بی‌نام و نشان!
    اینکه مرا آصف مزاری فرهنگ خواندی سعادت است بزرگ؛ اما من آصف داددگر هستم و رسیدن و دانستن اندیشه مزاری برای من و تو بسا دشوار می‌نماید. بناء مرا به نام اصلی ام بخوانی بهتر خواهد.
    اینکه می‌فرمایید با دیدن عکس من شما مغز و عقل مرا سنجیدید، برایم خنده آور است. من نمی‌دانم شما برا اساس کدام معیار عقل بنده را سنجیدید و حکم به جنون من داده اید؛ از این لحاظ من ناراحت نیستم. ولی ایکاش می‌دانسستم این عاقل خودش کی است و چهره اش چیگونه است؟ آیا واقعن از چهره اش نور می‌بارد که به دیگران فی می‌گیرد.
    در قسمت کشندهگان و کوشندهگان من پذیرفتم که اشتباه نوشتم اما شما هم درست نه نویشتید که چنین بانگ سر داده اید. درست اش چنین است " کشنده‌گان " بر فرض که من در املا مشکل داشته ام و شما صد در صد درست نوشته اید آیا راهی بهتر برای بیان آن و اصلاح املایی من نداشتی؟ تنفر شما بر من زاده کدامین عمل من است؟ هیچ کسی بدون اشتباه نیست ولی این اشتباه قابل ترمیم است و برای مرمت کاری آن من نیاز به کمک و رهنمایی دارم نه اینکه چنین شتابان بر من بتازی!

  • به دانا!
    کامنت قبلی ات را خواندم و این کامنتت را همچنان این بار خواستم چنین نه شود و عکس قبلی ام را با نوشته ام فرستاده بودم ولی مدیریت سایت این عکس که از قبل با نوشته دیگر فرستاده بودم را گذاشته؛ در بعد‌ها در نظر می‌گیرم .

  • " برای از بین بردن این خلا‌های فرهنگی باید از اجرا کننده‌گان این گونه اعمال دوری جست و بجای ندای فرهنگ افغانی، صدای فرهنگ انسانی و اسلامی سر دهیم."
    سوال از آقای دادگر: عزیزم شما از کدام فرهنگ اسلامی حرف میزنید؟
    از اسلام عربی، از اسلام ایرانی، از اسلام ملاعمر، از اسلام عبدالرب سیاف، از اسلام صبغت الله مجددی، از اسلام آیت الله محسنی،کریم خلیلی وحاجی محمد محقق، یا از اسلام محمدی با 46 زن نکاهی و غیر نکاهی اش و ازدواجش با طفل 9 ساله؟؟

  • ببخشید که اسلام گلبدینی را فراموش کردم.

  • آصف بچيض
    خداوند بتونه سيرت داده است ونه صورت . توازفرهنگ ايراني بگوتابادارانت دل خوش شود.

  • اصف جان مزاري فرهنگ اينكه فرهنگ مزاري (عقده يي، خونخوار، متجاوز و .....) برايت سعادتيست بزرگ ديگر مطمين شدم فاقد عقل هستي انساني كه فرهنگش مزاري، ديانتش قبر پرستي(از مقاله قبلي) و تخلصش (دادگر) صفت الله پاك مطمينا كه فاقد عقل است.

  • اصف لايقل تخلص جديد (بي عقل) مبارك باد

  • لايقل برو در مورد امضاي پيمان امنيتي و خلاهاي ان بگو تا در مورد اعتراض به فرهنگ متعدد افغاني

  • همین حالا مقاله ات را خواندم. فکر می کنم معلومات بسیار کنده و بریده داری. از نوشته و برداشت ات طوری معلوم می شود که معلومات اکادمیک اصلا نداری. بیشتر معلومات عامیانه و غیر اکادمیک در مورد فرهنگ و غیره داری. چیز های را که خود گفته ای (مثل تجاوز به کودکان) مربوط فرهنگ و غیره نمی شود. در جریان جنگ دوم جهانی هزاران زن توسط نیرو های درگیر مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند و همین حالا در سوریه با واژه و فعل جهاد النکاح بر می خوری و یا اینکه در سوریه زنان مورد تجاوز قرار می گیرند و دولت و نیرو های مخالف به ددمنشی و سقاوت بی رحمانه دست می زنند. اینان اما مربوط به مسئله فرهنگ نمی شود. فرهنگ چیز غیر از این ها است. فرهنگ بیشتر بازتات دست آورد های مادی بشر در قالب معنوی و هنری اش است. و دوم اینکه فرهنگ پویا و متغییر است. چیزی را که امروز فرهنگ گفته می تواند شاید فردا فرهنگ گفته نتوانیم چون یا تغییر شکل داده است و یا متحول شده و یا اصلا نابود شده است مثلا لباس های پف کرده ی زنانه در قرن هژده اروپا را.

    دوم اینکه باید فرق بین فرهنگ و اخلاقیات را بدانی. اخلاقیات با فرهنگ فرق دارد و نباید بین این دو مغالطه شود. و سوم اینکه باید بعضی مسایل و کار های را که بخاطر فقر و مشکلات اقتصادی صورت می گیرد مثلا همین کار شاق و غیره را با فرهنگ یک جامعه و ملت و یا قوم یکی نگیری. جوالی بودن را نباید جز فرهنگ هزاره ها دانست. این مسئله ریشه در فقر قوم زحمتکش هزاره داشته است که شامل فرهنگ شان نمی شود.

    مسایل بسیار است. بهتر اینست که اول در مورد یک موضوع، بخصوص موضوعات بغرنج و حساس مثل فرهنگ، معلومات اکادمیک و همه جانبه پیدا کنی و بعد قلم بدست گیری والا همه بالای فهم و دانش ات می خندند.

    این کاش کابل پرس? به این مسایل توجه کند و هر مطلب را چاپ نکند مگر اینکه از سوی یک هئیت با صلاحیت در نویسندگی و معلومات اکادمیک تصویب شود.

    موفق باشی

  • دوست عزیز جناب دادگر درود بر شما مطلب تان زیبا بود ، از اینکه بعضی ها درک مطلب ندارند و به سواد هم چنانی هم نرسیده اند نا راحت نشو
    این خواص مردم هستند که چیزی بگویند، اما در مطلب تان رد مورد تاریخ 5 هزار ساله یاد نموده اید این هم یک یک لاف های مردم بی سواد ان جامعه است کجا این تاریخ که همه به خودشان به این نام کذایی افتخار میکند ما صرف دزدی چپاول خود فروشی وطن فروشی سال های سال این مردم
    به ان دست و گیربان هستند چیزی دیگر را ندیده ایم ، تا جایی که یادم میاید همی اش و همان کاسه داغ تر از اش برای این ملت بیچاره درست کرده اند . وحدت ملی را از مردم بر چیده اند تفرقه بنداز حکومت کن همه وقت بر جامعه تعمیل بوده ازادی فردی و مدنی در جامعه همیشه مورد زیر ذره بین بوده ازادی بیان وجود ندارد ازادی برای زنان محدود است زن در جامعه شهروند درجه دوم است روشبفکران که واقعآ روشنفکر باشند وجود ندارد ووو.

  • “”دادگر دادناخبر!!! فکر کنم شما هم همانند بعضی ها تخلصتون را خلاف شخصیتتون انتخاب کرده اید!! اولآ من برات توسیه میکنم که تخلصت را مطابق به افکارت انتخاب کن نه بخاطری واژه اش، که خوش دارید. دادگر یعنی واقیعتپرست و کسیکه بر مبناء حقیقت تصمیم میگرد اگر هم اون تصمیم و فیصله اش در تصادم با ارزوهاش باشد که این چیزها رو در تو نمی بینیم. دووم اینکه فرهنگ تولید نه بلکه با انسان تولد میشه و اون چیزیکه شما با اشتباه واژه ازش نوشتید پروسه ای پیشرفت است نه فرهنگ. دووم اینکه شما نوشتید "واژه فرهنگ افغانی حامی ارزش‌ها، باور‌ها و توجیه کننده اعمال است که از گذشته‌های دور و از افراد غریبی اجتماع‌های گذشته به میراث مانده است" لطفآ بیرید و مطالعه کنید که تعریف فرهنگ چیه؟؟؟؟ متوجه نیستید که تمام دنیا دارد بر مبنأ گذشته اش زندگی میکند و گذشته است که تهداب اینده را میتوان گذاشت !!!! تو انگار میخوای هر چیز را از نو (صفر) شروع کنی مگه نه؟؟؟ و دیگر اینکه گفتید "افراد غریب" من نمی دانم منظورت از غریب چیه !!! اگر غریب دانش باشد پس اشتباه کرده اید. غریب دانش که نمی تواند در باره فرهنگ فکر کند چه ماند فرهنگ گذاری و نهادینه کردن او.
    گفتید "دریک نگاهی کلی می‌توان گفت اساس نظام سیاسی افغانستان در کنفراس بن اول بر مبنی فرهنگ به میراث مانده از سال 1747" خوب چی باید میکرد باید میگذاشت بر اساس فرهنگ اخرهای قرن نزده و میخ و چکش را قرارداد میکرد تا میزدید تو سر یکدیگر؟؟؟
    خیلی هم نادانید که "از کریکالیسم گرفته تا عدم دست رسی دختران به مراکز آموزشی، از توحش، از انفجار، از انتحار، از ذبح کردن‌های روی جاده، از خود " را جزء فرهنگ میدانی. خب مشکلی دانش دارید که تعریف فرهنگ را نمی دانید ورنه اینها را جز فرهنگ نمی دانستید بجز از کارها نادانان و حلقه بگوشان که خودتون هم اینها رو توسط قلم اجرأ میکنی که همش نتیجه عدم شعور و دانش است.
    گفتید فرهنگ افغانی نمیتواند جوابگو نیازمندی های جامعه مدرن باشد؟؟ مدرن یعنی چه ؟؟؟؟ مدرن یعنی به لسان ایرانی سخن گفتن لباس ایرانی برتن کردن, عریان و شلوغ نشستن بر بام عراده جات در جاده ها با پرچم های سرخ و سیاه و هیاهوکنان خودرا با زنجیر و چاغو زدن, بجز از ایران با همه جهان قطع رابطه کردن, ازمنابع وخاک افغانستان در پرستش از ایران استفاده کردن, همه جهانیان را جاهل خطاب کردن.....................
    به هرصورت چه دارید تا افغانستان و افغانها از اون به حیث فرهنگش استفاده کند؟؟؟ از گذشته ات باشد یا که فعلی ات چه دارید بفرماید!!! از ایران برام قرض نکن خودتون چه دارید؟؟؟؟ بلی شاید هم از مزاری بگی که اون هم بیشتر از یک جنایتکار جنگی چیزی بیش نبود مثلیکه در کامنتت گفتی که اون شخصیت بود دور از شناخت بلی با علی علیه السلام برابرش نکنی مثلیکه اون علیه السلام را در بین بشر و خدا یکچیزی خطاب میکنی "خمینی میگه ! بشر هم نمیتوان بگم و خدا هم نمی توان بگفت"
    در ضمن باید بنویسم که هر خواننده ای میتونه به داشتن سوادت شک کند که در اخری به اصطلاح مقاله ات جرایم را فرهنگ خطاب کرده اید " فرهنگ عدم دست رسی زنان به مکاتب و خوشنت علیه آنان، سوء استفاده از اطفال در اجرایی کار‌های شاقه، و همچنان سوء استفاده‌ی جنسی از کودکان همه و همه از شرم آور ترین فرهنگ‌های اند که در افغانستان به صورت گسترده مورد استفاده است

  • دوستان که این همه راسته و چپه بر جناب داد گر تاخته اند؛ بیشتر عقده گشایی نموده اند! من نمیگویم که این مقاله کامل هست! اما نق زدن دوستان ناشی از عیب مقاله نیست، بلکه حقایقی هست که کام بعضی از دوستان را تلخ کرده است!!!

  • اصف جان به نظر باید بری کامنت والای انسان نژاد را بار - بار بخوانی تا مگر در طرز تفکر تغییر بیاوری در غیر ان این خودت هستی که هزینه اش را خواهی پرداخت.
    موفق باشی.

  • آسانترین تعریف واژه فرهنگ:
    مجموعه دستاورد های مادی و معنوی انسانهای یک جامعه را فرهنگ آن جامعه گویند.

    آیا میتوان تجاوز جنسی، انتحار و آدم کشی، خشونت وغیره خواص زشت انسانی را (دستاورد معنوی انسانها) نامید؟
    که جواب حتمن ( نه )ست.
    فلهذا باید بین فرهنگ یک جامعه (که همانا دستاورد های مادی و معنوی آن جامعه ست) و بین خواص و غریزه های
    انسانها (که همانا شخصیت انسانهاست) تفاوت قایل شد. گرچه فرهنگ و شخصیت بالای همدیگر تاثیر گذار اند.

  • تو شکلته سیل کو امدی فرهنگ افغانی را نقد میکنی!
    برو بجای این به خود و خانواده ات یک توته نان پیدا کو!

  • ای آصف لایقل! نام هزاره ره بد کردی خجالت بکش

  • آصف جان، رقص مرده، قطع کردن پستان خانمها، میخکوبی، و درست کردن شوربا از ګوشت انسانها را نیز شامل این فرهنګ می ساختی. شرم و خجالت بر آنهاییکه برای تو تربیت داده است.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس