سگ هاي نامي قريه ما
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
Normal
0
MicrosoftInternetExplorer4
بخشي ازيك داستان :
درهرقریه ، سه چیزبودنش ضروری بود وبدون آن به یقین قریه ازنفس می افتاد . یکی ملا بود یکی میرآو ویکی هم سگ . ملا برای کفن ودفن مرده ها وجودش ضروری بود ، میرآو برای دهقان ها وجودش ازآب کرده هم ضرورتربود ولی سگ ها افتخارقریه بود . قریه ما ازدیربازیک قریه سگ پرور وسگ بازبود ، وازگذشته هاي دور سگ بازهای نامی زیادی را درعمرخود دیده بود ، وهنوزهم داشت . اززماني كه به ياد دارم دم دروازه هرخانه اي سه سگ واگرنه دوسگ ویک سگ حتما بسته بود ، تلخی ، زنبور، پلنگ ، پاسفید ، گرگي و..... سگهای نامی وتاریخی قریه ما بوده اند که همیشه ازآنها یاد میشود ، مثل يك قهرمان كه درتاريخ قريه جان فشاني كرده باشد ،درقريه ما سگهاي نامي وماندگار بيشترازآدمهاي آن نام برده ميشد واگرازكسي نام برده ميشد به اين خاطربود كه ازسگي نامبرده ميشد واو دركنارسگش يادآوري ميشد ، تاريخ قريه با سگ رقم خورده بود . وقتي تاريخ قريه مرور ميشد، ازسگ هاي گذشته ياد ميشد ازسگ هاي نامي كه سگ هاي ديگران را شكست داده بود با حرارت ياد ميشد . مثلا اگرازپنجا سال قبل صحبت ميشد ازسگ های نامي قريه درطول پنجا سال گذشته نام برده ميشد درحاليكه ازآدم هاي آن سالها نامي نمانده بود ،اگرنامي هم بود همراه با يك سگ نام برده ميشد ، اگرقرار ميشد به سگ هاي قريه ما درجه ميدادند ، مطمئنم تا حالا ازميان سگ هاي نامي قريه ما چندين مارشال وسردار وژنرال وحتي قهرمان ميداشتيم .....چرا كه اهالي قريه وقتي ازسگ هايشان درگذشته ياد ميكرد مثلي اين بود كه يك فرانسوي ازژنرال دوگل يا ناپلئون ياد كنند ویک آلمانی ازهتلرویا یک ايتاليايي ازمموسولینی . سگ های ده ما چی بسا اگرپای مقایسه درمیان میامد وبه رخ کشیدن افتخارات ، چندین سگ انگلیسی انگیریزی را شکست داده بودند .... درقريه ما ازسگ به نيكويي ياد ميشد وهنوز هم ياد ميشود ،ونام آوري قريه ما به خاطرنامداري سگ هاي قريه ما بوده است كه آنهم به خاطرسگ جنگي وجنگ هاي خونين سگ هاي قريه بوده است . ازهرحيوان ديگري سگ براي قريه ما مهمترومحبوب تربوده است ، نه ازگاب كه شيرميدهد ونه ازگوسفند كه گوشت ميداد ، ونه ازمرغ كه تخم ميگذاره ، ونه ازخرکه بارمی برد، ازهيچ كدام به اندازه سگ گپ زده نميشود ، گرچند که خردرکنارسگ برای قریه خدمات شایانی می کرد ولی درآخرعجیب بود که همین خرخوراک سگ ها میشد .درپيتوبغل ديوار، درمجالس بزرگ ، درمسجد ، درعروسي ودرعزا ، بحث داغ اهالي قريه ما سگ است وسگ جنگي ، اصلا خيلي ازآدم هاي قريه ما به سگ شان بيشتر ازخودشان اهميت ميدهند ، مثلا اگرخودشان مريض شود اصلا پرواي داكترودوا را ندارد تا اينكه خود به خود خوب شوند يا بميرند ، ولي اگر سگ شان يك روز غذا نخورد ، يا كم اشتها باشد به تمام قريه آوازه درميگيرد كه سگ فلاني مريض است ، وازگوشه وكنار، مردم براي عيادت آن ميايند وميروند ، به چندين ملا وهشيار وتعويذ نويس مراجعه ميكردند ، اگريك روز سگي درقريه ما فوت ميكرد همه قريه ازكارميافتاد
/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
mso-style-name:"Table Normal";
mso-tstyle-rowband-size:0;
mso-tstyle-colband-size:0;
mso-style-noshow:yes;
mso-style-parent:"";
mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt;
mso-para-margin:0in;
mso-para-margin-bottom:.0001pt;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:10.0pt;
font-family:"Times New Roman";
آنلاین : http://mosafeer.blogfa.com/post-779.aspx
پيامها
8 دسامبر 2013, 21:17, توسط خوش بیان
سلام - حالا کشورما شکل همان قریه شمارا گرفته . ولی آنوقت خوب بود سگهای آندوران با پاس بودند دور باد از شرف اکثریت ملت افغان . امروز یکتعداد انسانهای سگ صفت که درلباس انسان تبارز کرده اما قلاده (زنجیر) شان دردست کشورهای بیکانه است که هزاربار فدای همان سگهای قریه شما شوند آن سگها نان کم میخوردند اما پاسداری شان زیاد بود اما این سگهای انسان نمای امروزی نان زیاد میخورند اما بی پاسی شان زیاد است وخود را همه کاره ملت افغان میدانند اگر خداوند روزش رابیارد که اینها درچنگ ملت بیفتند وهمه اینهارا از پشت کله سر ببریم وخونهای کثیف شانرا درپاهای پاک سگهای قریه تان بمالیم . مانند سران پنجشیر وهمدستان واقعی شان کرزی وهمقطارانشان خلیلی ومحقق با همکارهای شان ودیگرخاینین وطنفروشان مرتدین وزندیقان . به امید همان روز