صفحه نخست > دیدگاه > وبلاگ نویس > از هوش بهره نیست کسی را که مست نیست...

از هوش بهره نیست کسی را که مست نیست...

darakht
شنبه 12 مارچ 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

از هوش بهره نیست کسی را که مست نیست...

"جمعیت حواس در آغوش بی خودی ست

از هوش بهره نیست کسی را که مست نیست"

تعبیر" جمعیت حواس " می تواند اشاره به مجموع حواس یا حواس چندگانه ی آدمی باشد،مانند: حواس بینایی، چشایی، شنیداری،بویایی و لمس کردن (لامسه ). بیدل با توجه به این می گوید: مجموع ی حواس در آغوش ( اشاره به جایگاه) بی خودی است؛یعنی جایش درعالم بی خودی است.

 " بی خودی " ازدید بیدل ،به معنای عالم نا خودآگاهی مطلق و بیرون شدن از پوسته ی " خود " و فرو رفتن در لایه ی " بی خودی " به تعبیر سوریالیستی آن است. این عالم " بی خودی " به معنای از خود کاستن "عقل قاصر" و رفتن به وادی "بی خودی عشق" است؛ زیرا عشق (بی خودی) پدید ه یی است که با توجه به جدال تاریخی اش با "عقل" ، عالم "خود" ( عقل ) را منتفی می کند و آدمی را از این وادی خود ، به جغرافیای نا محدود " بی خودی " ؛ یعنی "عشق" می کشاند و "وجود آدمی را از عشق می رساند به کمال" و او را از هر عیب و نقصی مبرا می سازد. (وجود آدمی از عشق می رسد به کمال + گر این کمال نداری، کمال نقصان است)

 شرح روشن مصرع نخست این است که مجموعه ی حواس آدمی در عالم "بی خودی" است، نه در عالم "خودی" ( و این خودی جدا از بحث خودی مساوی به خودشناسی است.)


آنلاین : http://darakht.blogfa.com/post-195.aspx

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس