مجلس نمایندگان (ولسی جرگه) در برابر چالش حقوقی
نويسنده:عبدالجمیل نعیمی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
آنانی که هنوز نمی دانند ایران همسایة شرقی ماست نه ما همسایة شرقی ایران، این مقاله را نخوانند!
بروز پنجشنبه 20 ثور در یک چرخش دراماتیک، ولسی جرگه دو وزیر کابینه را ظاهراً بمنظور نشان دادن کفایت کاری خود به استیضاح طلبید. مسأله بالاخره به رأی عدم اعتماد انجامید و همان شد که وزیر عودت مهاجرین با اخذ 136 رأی مخالف سلب اعتماد شد و اعلام نتیجه در مورد داکتر سپنتا وزیر امور خارجه با اخذ 124 رأی مخالف، یک رأی ممتنع و یک رأی مشکوک به جلسة بعدی موکول گردید. زیرا برای سلب اعتماد او حد اقل به 125 رأی ضرورت بود.
مجلس نمایندگان یا ولسی جرگه در تصامیم قبلی خود، کارت هایی را که بگونة نادرست استعمال می شدند، رأی باطل اعلام می کرد؛ اما اینبار کوشش صورت گرفت تا رأی مذکور مشکوک خوانده شود؛ زیرا همان یک رأی می توانست سرنوشت ابقا و یا رد صلاحیت داکتر سپنتا را بحیث وزیر امور خارجه روشن سازد.
برخلاف توقع، بروز شنبه 22 ثور 1386 ولسی جرگه بجای آن که سرنوشت آن رأی مشکوک را مورد بحث قرار دهد، در پایان به این نتیجه گیری رسید که شمارش آراء مجدداً صورت گیرد و همان شد که خود را در برابر چالش حقوقی قرار داد.
مهم این نیست که داکتر سپنتا بروز شنبه در مجلس ولسی جرگه 141 رأی مخالف گرفته و می تواند وزیر خارجه باشد یا خیر؟ مهم اینست که مجلس نمایندگان تا هنوز به آن درجه از پختگی نرسیده که حد اقل قانون اساسی افغانستان و اصول معمول حقوقی را مراعات کرده بتواند.
پس از تصمیم ولسی جرگه، رئیس جمهور افغانستان با صدور اعلامیه یی از ستره محکمه (دادگاه عالی) طالب تفسیر و وضاحت در موارد ارتباط مستقیم اخراج کتلوی و اجباری مهاجران از ایران با کار وزیر خارجه، استیضاح دو مرتبه ای از وزیر خارجه توسط ولسی جرگه و قابل اعتبار بودن کدام یک از آن دو، سرنوشت رأی مشکوک و مطابقت آن با طرزالعمل قبلی ولسی جرگه در این خصوص، گردیده و تذکر داده است که وزیر امور خارجه تا زمان وصول رأی ستره محکمه، کماکان به وظیفة خود ادامه دهد.
بروز یکشنبه، مجلس نمایندگان از جانب برخی از وکلا تعطیل گردید و آنان هشدار دادند که اگر رئیس جمهور رأی آنان در مورد وزیر خارجه را نپذیرد، اشتراک را در مجلس را تحریم خواهند کرد؛ حال آن که در گذشته، ولسی جرگه در نخستین دورة رأی دهی به وزراء، قضایای مربوط به وزرای مخابرات، انکشاف شهری و عودت مهاجرین را به ستره محکمه راجع نموده و خود به علت اختلاف در شمارش آرا، خواهان تفسیر از آن مرجع گردیده بود.
به همین گونه قانون اساسی افغانستان نیز به دادگاه عالی یا ستره محکمه، صلاحیت تفسیر قانون و اعلام رأی در خصوص مطابقت معاهدات و قراردادها با قوانین را داده و از جانبی دیگر در صورتی که معضله یی میان قوای اجرائیه و مقننه بوجود آید، منطقاً این قوة قضائیه است که باید به آن رسیدگی کند؛ در غیر صورت قوای مقننه می تواند هم بجای قوة اجرائیه و هم بجای قوة قضائیه عمل کند.
بند سوم مادة 92 قانون اساسی افغانستان چنین حکم می کند:
"رای عدم اعتماد از وزیر باید صریح، مستقیم و بر اساس دلایل موجه باشد. این رأی به اکثریت آرای کل اعضای ولسی جرگه صادر می گردد".
ولی ولسی جرگة افغانستان نه تنها ارائة دلائل موجه برای سلب اعتماد را رعایت نکرد بلکه رأی گیری نیز به گونة سری صورت گرفت نه صریح! و در رأی گیری هم چنانچه خود اعلام کردند، به کارت ها دستبرد زده شده بود. حتی بروز پنجشنبه بار اول، تعداد آرای مخالف داکتر سپنتا 126 اعلام شد و پس از مداخلة ناظران، اعلام گردید که دو کارت موافق، اشتباهاً در میان کارت های مخالف گنجانیده شده و پس از آن که این حرکت راه بجایی نرسانید، شکل بازی تغییر داده شد و پای کارت مشکوک! بمیان آمد.
از جانبی، نصاب مجلس در روز پنجشنبه (روز استیضاح) به 195 می رسید که در آغاز حتی آن هم 185 اعلام شده بود، ولی در روز شنبه این نصاب به 217 رسید؛ بدان معنی که 22 وکیل به نصاب اضافه شد. این 22 وکیل به علت غیابت شان در روز پنچشنبه، طبیعتاً در جریان پرسش و پاسخ از وزیر خارجه قرار نداشتند؛ پس چگونه صلاحیت یافتند تا در مورد مسأله یی که از آن واقف نیستند، اظهار رأی کنند؟
به تمام این مسائل و پرسش ها دادگاه عالی رسیده گی خواهد کرد و ولسی جرگه همان گونه که در مورد وزرای مخابرات، انکشاف شهری و عودت مهاجرین، قبلاً به رأی آن دادگاه گردن نهاده است، این بار نیز باید چنان کند؛ ورنه این امر ثابت خواهد شد که ولسی جرگه در قبال قضایای مشابه، برخورد متفاوت دارد.
در این میان سید اکبر زیوری سکرتر اول برکنار شدة سفارت افغانستان در لندن در سایت پیمان ملی مقاله یی نوشته و عین مسأله را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داده که خالی از اشتباهات بسیار جدی نیست.
متأسفم که داکتر سید اکبر زیوری فرق شرق و غرب و یا شاید هم چین و ایران را نمی داند. او در پراگراف های چهارم، هفتم و هشتم نوشته اش تحت عنوان "استیضاحِ سپنتا، تقابل سه قوا، بحران های بی انتها" ایران را سه مرتبه همسایة شرقی افغانستان خوانده است.
خوب، حالا اگر این دپلمات تاریخ نمی داند، حد اقل دانستن جغرافیای افغانستان چندان مشکلی ندارد و از مجموع آن می شود گذشت و حد اقل، حدود اربعة کشور را به بسیار ساده گی یاد گرفت.
برای من نکتة جالب دیگر اینست که آقای زیوری به جای آن که عاشق کشور خود باشد، بیشتر دلباختة ایران بنظر می رسد. او می نویسد که سیاست بیطرفی عنعنوی افغانستان بطرف سیاست جانبداری و تخریب حسن همجواری با همسایگان ما تغییر کرده است. "البته منظورش همان همسایة شرقی! است".
ولی او هیچ گاه در هیچ نوشته اش به بیانیه های رسمی مقامات ایران که قوای ناتو و آیساف در افغانستان را قوای متجاوز می خوانند، اشاره و انتقادی نکرده است. می خواهم از آقای زیوری بپرسم که آیا ما کشوری اشغال شده استیم؟
این دلیل موجهی نیست که اگر ما حدود دو میلیون مهاجر در ایران داریم و صرف حدود 960000 آن راجستر شده اند، باید در برابر هر ادعای آن کشور خاموش بمانیم و بگذاریم کار در بند سلما به اشتهای آنان توقف کند تا عطش در مشهد فرو نشیند، بازارچه های مرزی برای تجارت یکجانبة آنان باز شود، ولی ما سیاست عنعنوی را کماکان ادامه بدهیم.
از سوی دیگر، آقای زیوری در مقاله اش، بازگشت و اسکان مجدد مهاجران افغان را به وزارت خارجه ربط می دهد و می گوید که آن وزارت در این راستا ناکام بوده و حتی بگفتة او نتوانسته که از بازگشت اجباری آنان جلوگیری کند.
اولاً این مسأله به وزارت خارجه چه ارتباطی می گیرد؟ و از جانب دیگر، مگر وقتی خود ایشان در سفارت لندن به حیث سکرتر اول حضور داشتند، توانستند جلو اخراج اجباری مهاجران افغان از لندن را بگیرند؟ یا بزرگترین اقدام هم می توانست در آن زمینه، کار ساز باشد؟
داکتر زیوری می نگارد که رئیس جمهور یا به نوشتة او "پرزدنت کرزی" با ارجاع رای سلب اعتماد قاطع پارلمان برای تفسیر ستره محکمه، عملاً بی اعتنایی خود به قانون اساسی، قوة مقننه و نمایندگان مردم را به نمایش گذاشت.
او فراموش می کند که این روش حسنه را پیش از رئیس جمهور، خود ولسی جرگه، بنیاد نهاده و مسألة وزرای مخابرات، انکشاف شهری و عودت مهاجرین را به ستره محکمه راجع ساخته بود.
حق ایشان در نوشتن پاسخ برای من کاملاً محفوظ است، اما لطف بفرمایند اگر چنان می کردند، بحث مرتبط راه بیندازند و هم چنان بند سوم مادة 92 قانون اساسی را برایم تفسیر کنند و بگویند که "صریح" و "ارائة دلایل موجه" در آن ماده برای چه منظوری گنجانیده شده و آیا چنان شده بود؟
حالا دیده شود که دادگاه عالی (ستره محکمه) با ارائة کدام دلائل قانونی، چه نتیجه گیریی را اعلام می کند و از آن جا که همین ولسی جرگه به اعضای همان دادگاه، رأی اعتماد داده اند، باید به فیصله آنان گردن گذاشته شود؛ مگر در گذشته در مورد سه وزیر دیگر چنان نشده بود؟ یا این که باید گذاشت قوة مقننه، صلاحیت های قوة قضائیه را هم به اکثریت آراء به خود انتقال بدهد!
برای دیدن مقالة آقای زیوری و دانستن این نکته که ایران همسایة شرقی ماست نه ما همسایة شرقی ایران، لینک پایین را دنبال کنید:
پيامها
14 می 2007, 02:40, توسط anti-doz
very good and informative article.
14 می 2007, 03:54
من ندانستم که نام این مجلس چیست؟ ولسی جرگه یا مجلس نمایندگان؟ هر چه باشد برای آدم های بالغ و بزرگ، این قدر ناز و قهر کردن مناسب نیست.
راستی هم چه حق داشتند که دو مرتبه رای گیری کردند؟ می گذاشتند تا فرصت دیگری به دست شان بیاید و باز آن وقت در رابطه به موضوع دیگری استیضاح می کردند. هیچ کسی چای را این همه داغ نمی نوشد که گلویش را بسوزاند.
باز آدم های کلان و قهر و نخره کردن؟!
خوشا بحال مردم که از دست مجالس پارلمانی بیغم شدند و آنان هم بهانه می پالیدند که چند روز رخصتی کنند. از عجب جنجالی بیغم شدیم!
کاشکی به قول خود وفادار باشند و دیگر نیایند تا روی امتیازات وکلا، معاش، سکرتر، بادیگارد، موتر های لندکروزر و این گپ های خود جلسه کنند!
خداحافظ شان! اولین پارلمان دنیا است که خود رامنحل می کند.
14 می 2007, 08:37, توسط عبدالسلام
من فکر می کردم که داکتر سید اکبر زیوری یک نام کلان باشد و از این نام چه نوشته هایی که نخوانیم؟!
اما بیچاره آن قدر در گیر و دار عقده مندی هایش بیسوادی کرده که دیگر قواره اش به نقیب نیکان می ماند تا به یک دیپلومات!
حالا بهتر است برود آواز بخواند، اما کاش مانند نقیب نیکان با استعداد باشد.
17 می 2007, 15:22
I know Mr.Zawari very well. He constantly analyzes the situation in a rationalizing manner and high sophistication way. He is a real academic writer and diplomat. He is not publishing any meaningless article in his website as others do. He persistently debates with a scientific style, it is rarely seen in our era…
14 می 2007, 07:06
بر یک وزیر بسیار شرم است که با یک دیپلمات پائین رتبه دان بدان شوه و بر حمایت از خود مطلب نوشته کنه، خودت اگه سیاستمدار می بودی باید روز جمعه استعفاء می کردی. ما یگان کس دگه ره الائی ملامت می کردیم که چرا چوکی ره الا نمی ته؟
یک کارمند دولت
14 می 2007, 07:33, توسط يک کسی - دشمن رشوت
مستر کارمند دولت، آيا شما نام نويسنده مطلب را ديديد يا نه در خيال تصور کرديد که اين مطلب را آقای اسپنتا نوشته و بی خلطه فير کرديد و نوشتيد "به يک وزير شرم است که مطلب بنويسد"؟
دولت ما تا زمانيکه مانند شما بی کفايت ها و بی سواد ها و مفسد ها، و رشوت خور ها کارمندانش باشد، هيچگاهی دولت نخواهد شد. آيا شما کارمندان دولت چگونه روزتانرا با معاش نا کافی دولت به پيش ميبريد؟ همين رشوت است نی؟ بسيار جای خجالت است که اولادهای تانرا با پول کثيف رشوت بزرگ ميکنيد؟ کابل پرس? بايد به بيسواد ها اجازه اظهار نظر ندهد خصوصاً به کارمندان دولت.
14 می 2007, 08:31, توسط خورشیدِ بی قصور!
یک کارمند دولت و اقه بیسواد؟! حتماً کارمندِ اجیر استی جانکم!
اگه اجیر هم نباشی، از خاطرکت تشویش دارم که ده PRR چطو خات کدی!
سید اکبر زیوری که دعوای دکتورا در حقوق و علوم سیاسی داشت، بیچاره گک مثل تو کارمند دولت برآمد! یعنی که کمسواد!
برو دگه خود را نشرمان و زیوری را هم! طرفداران زیوری هم چندان چیز هایی نیستند!
15 می 2007, 00:17, توسط بدخش
اقاً که سخت از رشوت نفرد داری شما که کارمند دولت تان را بیسواد خطاب نمودید اگر کم عقل میگفتید خوبتر میشد . اگر عقل میداشتن مانند دیگر ها در وقتی خراب فرار را بر قرار ترجع میداند . وزمانی که ارامی میشد میامدن چوگی را در وزاتخانی میگرفتن تا که از استخوان باقی مانده کشور اولی شان به نفع کشور دومی شان استفاده نمایند .
چند سوال از شما دارم
1: کدام دولت ؟ از دولتی که با شما معامله کرده تا در وزارتخانه ها باشید ؟
2: شما که خود اقرار میکند بامعاش دولت زنده گی سپری نمیشه شما جناب چی طور میکند . کیسه بری میکنید اگر نکنید شاید شما هم رشوت بگیرد . این طور که باشه اول خود را اصلاح کنند بعد به دیگران بگوید رشوت خور .
3:شما که از کابل پرس? خواستید که به بی سواد ها خصوصاً کارمند ودلت اجازه ندهد . بخاطر داشته باشد که این حکومت کرزی نیست که حق اول از غرب زده ها باشه
14 می 2007, 07:17, توسط وطندوست
زیوری این روزها سخت دنبال قهرمان سازی رویا پر دازی است که شاید یک تحولی ایجاد شود به کدام چوکی کهنه فرسوده یی بچسبد واز راه های مختلف سعی وتلاش می کند برایش هیچ فرق نمی کند که از طریق ایران باشد یا پاکستان دل این ها بحال مهاجرین نسوخته که اشک تمساح میزیرند دلشان بحال چوکی ازدست زفته سوخته
14 می 2007, 10:25, توسط حسین عالمی
زیوری نوشته ها و تحلیل های دقیقی در مورد اوضاع افغانستان و منطقه داشته اند. نکتهء دیگر این است که عاقلان پی نقطه نروند. حالا شما در یک نوشته بجای مفهوم به کلمات چسپیده اید. در متن قانون اساسی امریکا چندین غلطی املایی وجود دارد و هنوز به همان صورت آن را حفظ کرده اند. کسی نیامد به خاطر آن چند غلط املایی آن را رد کند. سعی کنید بیشتر دنبال مفهوم باشید تا ظاهر متن.در ضمن تا جایی که به موضوع قانون مربوط می شود رای مجلس شورای ملی هیچ مغایرتی با قانون اساسی ندارد اما با خواست سپنتا و کرزی دارد. در همین مورد یک مقاله هم در لینک زیر موجود است که به بررسی این موضوع پرداخته است.
http://www.bbc.co.uk/persian/a...
به نظر من آقای سپنتا دوره اش گذشته است. وی اگر واقعا قصد دارد آبرویش حفظ شود باید مصوبهء شورا را بپذیرد و بگذارد روند قانونی مراحل خود را طی نماید. اصرار وی و کرزی در مورد ماندن وی در وزارت خارجه بیشتر به چهرهء هردوی آنها ضربه می زند. یعنی قدرت بیشتر از وجهه و آبرو مهم است؟
14 می 2007, 12:54, توسط حسینی
نصیحت تان را که عاقلان پی نقطه نروند، خواندیم. تشکر از شما. اگر قصد بحث قانونی را دارید، بیایید تا آن را هم دنبال کنیم. برای ما نوشته های اقتصادی کسی را رخ نزنید که هنوز شرق و غرب را نمی داند!
14 می 2007, 22:34, توسط نوایی
سلام آقای عالمی!
فکر می کنم شما همان عضو پارلمان باشید. احترام تان به جایش، هر کسی که هستید. لطف نموده با استفاده از لینک داده شده، مقاله یی را در رابطه به اجراات پارلمان و عدم مطابقت آن با قانون در همین کابل پرس? بخوانید.
تشکر از حوصله مندی تان، کامگار باشید.
آنلاین : http://kabulpress.org/my/spip....
14 می 2007, 19:37
دشمن رشوت و خورشید بی قصور !
چرا شما هم مثل وزیر سابق بی کفایت و مائوئیست تان زود احساساتی می شن. آرام باشن، کرزی خو گفت که بر چند روز دیگه هم آقای سپنتا به وزارت خارجه رفته می تانه.
ولی اگه گپ مه ره می کنه خوب است که د جستجوی یگان کورس بیسوادی بر تدریس باشه. خودشم بسیار علاقه داره، علاقه که چی بر همو چیز ساخته شده.
شما هم یک ذره مودب باشن، لطفاً
کارمند دولت
15 می 2007, 03:11, توسط دشمن رشوت و خورشید بی قصور
جناب غير مائوئیست کورس بیسوادی نه کورس سواد آموزي مثل اينکه خودت به تازگي به کورس بیسوادی رفتي و همه چيز را فراموش کردي. با مائوئیست خواندن ديگران خود را به پاي جهاديها نيانداز
15 می 2007, 03:17, توسط دشمن رشوت و خورشید بی قصور
جناب غير مائوئیست کورس بیسوادی نه کورس سواد آموزي مثل اينکه خودت به تازگي به کورس بیسوادی رفتي و همه چيز را فراموش کردي. با مائوئیست خواندن ديگران خود را به پاي جهاديها نيانداز
15 می 2007, 10:21
خورشید بی قصور !
مصاحبه بشر دوست ره یکبار دگه بخوان و برو بکس هایته جمع کو که همراه وزیر سابق پس مع الخیر به جرمنی رفتنی هستی.
طالع کدن که تابعیت ره نداده بودن، اگر نه هم ... می رفت هم ....
تا بعد - کارمند دولت
16 می 2007, 04:56, توسط خورشید بی قصور
شتر در خواب بيند پنبه دانه...
کسي جايي نميرود و کسي وطن را با شما بيسوادها رها نميکند. اگر رفتيم باز طالبان به تو کارمند دولت بودن را...
زياد خيز نزن
16 می 2007, 05:09
دانشمند و مشاور باسواد آقای سپنتا، داود مراديان مشکل جنسی دارد. آقای مراديان با پيغام بنام های مختلف در اينجا مشکلاتتان حل نمی شود.
17 می 2007, 15:09
Honestly ,when Dr Spanta came to power we were expecting many things,but he made us disappointed and hapless.Now i ponder it is a good time for his honerable exit....
Fardos
UK
18 می 2007, 09:46
ba fekr man dar maqala e zewari dar mawred hamsayagee iran kudam ishteba nest. Iran hamsaya e Gharbi ma ast wa ma Hamsaya e sharqi iran Hastem dar in jae shak wojood nadarad. Lutfan ba naqsha murajeaa kuned. Pakistan hamsaya e sharqee mast wa Iran hamsaya e gharbi ma.
Lutfan Wazahat koned bradar e grami