هجوم کوچیها دربهسود سرآغاز یک بحران دیگر
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
یک هفته از صدور فرمان حامدکرزی مبنی برخروج کوچیها ازبهسود میگذرد اما هنوز حملات کوچیها برمردم محل جریان دارد وعلایمی هم ازخروج آنها به ملاحظه نمیرسد. باتوجه به دسترسی کوچیها به امکانات جنگی و تمایل وعلایق آنها بر تداوم بحران، این گمانه به یقین مبدل میگردد که یک بحران نفس گیر دیگر، درحال شکل پذیرفتن است.
هرچند هنوز هم بعضی حلقات سیاسی ورسانه های خبری وتصویری باانگیزه های متفاوت تلاش میورزند تا بحران بهسود را درشکل ومحتوای یک رخداد محدود میان مردمان محل وکوچیها، وارد افکار عمومی نمایند، اما هرگا این پدیده با چشم مسلح و با ژرف نگری بیشتر مورد توجه قرار گیرد، پرده از یک بازی مرموز وخطرناک برافراشته میگردد که توسط حلقات مشخص و بااستفاده ازامکانات دولتی طرح وبستر سازی گردیده ا ست. این بازی اگرچه به قصد تسلط گروپ حاکم و تمدید اقتدار آقای کرزی طرح وتدوین گردیده است اما درنهایت یک دور دیگری ازمرگ ومصیبت را برمردم افغانستان تحمیل می نماید که فاجعه ی بهسود نقطه آغاز این مصیبت می باشد.
ناظران سیاسی معتقد اند که آقای ربانی رییس جمهور مجاهدین، بعد ازختم دوره موقت ریاست جمهوری اش نیز شبیه همین بازی را باتمدید وتشدید جنگهای کابل درمعرض اجرا گذاشت که باتوسل به همین بازی توانست حضورش را به عنوان ریس جمهور تمدید نموده وبرآن مشروعیت ببخشد. آقای کرزی که ازیک طرف به پایان اقتدارسیاسی نزدیک میگردد وازجانب دیگر احتمال انتخاب مجدد ایشان دریک انتخاب آزاد به عنوان ریس جمهور کمرنگ گردیده است، نیز به شدت تلاش میورزد تا بااستفاده ازابزراهای متفاوت و باتوسل به بازیهای خونین و نفس گیر، روند نورمال انتخابات را به چالش گرفته و اقتدار سیاسی اش را برای یک دور دیگر تمدید نماید. باتوجه به این واقعیت بحرانی که شعله های آن در بهسود زبانه گرفته اند ازهمین چشم انداز ودرهمین راستا قابل تحلیل وتفسیر میباشد.
آقای کریم خلیلی که ازآدرس هزاره ها شریک اقتدار سیاسی کرزی گردیده است دراین مسیر تیم کرزی را همیاری ورهنمای می فرماید. ایشان در جریان فاجعه ی بهسود تلاشهای زیادی را به مصرف رساند تا سیاست های دولت را درپیوند بااین فاجعه توجیه نموده وعمق وپنهای این مصیبت را ازانظار مردم پنهان نماید. اما عمق فاجعه وگستره ی بحران خیلی بیشتر ازآن چه است که با جملات وکلمات بی خاصیت آقای خلیلی قابل توجیه باشد. اگرچه آقای کرزی وتیم همراه ایشان به شدت تلاش ورزیدند تا با استفاده ازابزارهای متفاوت ازتظاهرات گسترده ی هزاره ها درکابل جلوگیری نمایند. آقای کریم خلیلی هم با بیدارخوابیهای ممتد وبا مصاحبه های طویل وعریض تلاش ورزید تا آنچه را که دربهسود میگذرد یک اتفاق معمول خوانده وابعاد گسترده ی فاجعه را درقضاوت مردم یک رخداد طبیعی معرفی نماید.
امااعتراض وتظاهرات گسترده ی هزاره ها درشهرهای کابل، بلخ وبامیان و به ویژه حضور ده ها هزار معترض درخیابانهای کابل که به رغم تهدیدات امنیت ملی به نمایش درآمد ازیکطرف عمق وگستره ی این فاجعه و حمایت دولت ازکوچیها را درمعرض نمایش وقضاوت قرار داد وازطرف دیگر این واقعیت را برهنه کرد که گزینه های آقای کرزی درافکار واذهان عمومی جامعه هزاره به عنوان سوداگران مرگ ومنافع مردم حک شده اند. اگرچه آقای خلیلی تلاشهای گسترده وفرصت های زیادی را به مصرف رسانید تا بااستفاه از شگردهای متفاوت همسوی اش را بادولت پنهان نماید. مثلن درهمان شب وروزها که ایشان از ریاست دایاگ برطرف گردیده بود اما عدم حضورش را در آن کمیسون، اعتراض به سیاست های آقای کرزی درمورد بهسود، تبیلغ میکرد. بعدن روشن گردید که هیچ گونه اعتراضی درکار نبوده بکله ایشان درواقع از ریاست آن کمیسون خلع صلاحیت گردیده است. درحالیکه ایشان مرگ و آوارگی مردم بهسود را با آرامش خاطر به معامله نشسته بود وهمچنان به آقای کرزی اطمنان داده بود که او می تواند خشم مردم هزاره را مهار نموده ومانع از تظاهرات آنهاگردد. اما خشم مردم از سیاست دوگانه دولت آقای کرزی وازنامردیهای آقای خلیلی به اندازه ی برافروخته وگداخته بود که به رغم تهدیدات دولت وبازیهای اوپراطیفی آقای خلیلی، مردم به خیابانها ریختند و خشم وانزجارشان را به نمایش گذاشتند. اما آنچه را که ناظران سیاسی از شاخصه ی بارز ونادر اعتراض هزاره ها علیه برخورد دوگانه دولت با فاجعه بهسود میداند، اعتصاب غذایی آقای محقق نماینده مردم کابل در شورای ملی بود. این حرکت ازآنجا میتواند نادرباشد که برای اولین بار درتاریخ معاصر افغانستان، مبارزه سیاسی از شکل وشمایل وحشی وخشونت بار بیرون آمده و در اشکال تظاهرات مسالمت آمیز و اعتصاب غذایی اهلی میگردد. این حرکت می تواند نقطه ی امیدی باشد برای اهلی کردن اشکال خشونت بار مبارزه درافغانستان که تاریخ این سرزمین با آن گره خورده است.
همانگونه که اشاره رفت، فاجعه ی بهسود سرآغاز یک بحران نفس گیر دیگری است که با نیت توسعه ی نا امنی و کشاندن آن ازجنوب درمرکز و باهدف تمدید اقتدار سیاسی آقای کرزی دربستر منافع تیم آقای کرزی طرح وتدوین گردیده وباامکانات دولتی بستر سازی میگردد. این بحران شاید بتواند درکوتاه مدت پاره ی از منافع تیم آقای کرزی را تامین نماید اما گسترش وتداوم آن دریک تسلسل مرگ وخشونت، مصیب های سنگینتری را برمردم افغانستان و مشخصن هزاره ها و کوچیها تحمیل می نماید. سوالی که دراین جا مطرح میگردد این است که تعهد وسهم نیروهای اتئلاف بین المللی به ویژه امریکایها برای تامین امنیت درافغانستان ازکدام منظر قابل نگرش می باشد. اما کسانی که بازیهای سیاسی درداخل افغانستان و بویژه رفتار ونحو نگرش تیم آقای کرزی را مورد دقت قرار میدهند براین باوراند که این تیم ازیک طرف افکار وتوجه اتئلاف بین المللی را درافغانستان منحرف کرده است وازجانب دیگر، بسیاری از بحرانهای موجود را باامکانات دولت تمدید وتشدید می نماید که توسعه ناامنی و کشاندن دامنه های آن ازجنوب درمرکز و تقویت وتسلیح کوچیها نمونه های برجسته ی ازاین واقعیت می باشد.
لذا آنچه که دربهسود میگذرد صرف یک نزاع محلی میان ساکنان بومی و کوچیها نیست. اگرتمام بهسود را برای کوچیها ببخشند کوچیها حاضر برماندن درآن منطقه ی سردسیر وکوهستانی نیستند. فاجعه ی بهسود درواقع تمثیل یک بازی ویرانگر ومرگ آفرین است که تیم آقای کرزی آن را برای تمدیداقتدارسیاسی اش هزینه گذاری کرده است. این بازی اگر متوقف نگردد و تغیر وتحولی درنگرش اتئلاف بین المللی نسبت به تیم آقای کرزی ایجاد نگردد دامنه ی ناامنی مرکز وشمال افغانستان فرا خواهد گرفت و دریک تحول دیگر تیم آقای کرزی نیز از قربانیان اصلی این بازی خواهد بود. چنانچه که تیم آقای ربانی در شعله های آتش همان بازی پرپر شد که خود برافروخته بود.
در بهسود چه می گذرد؟
يک گزارش تلويزيونی از کشتار و کوچ اجباری در بهسود!
سه شنبه 22 ژوئيه 2008
حامد کرزی استعفا بدهد!
هزاران نفر در يک راهپیمایی در کابل
سه شنبه 22 ژوئيه 2008
اردوی ملی يا اردوی طالبان و القاعده؟
آدمکشان سه جوان را در بهسود مثله کرده اند!
شنبه 19 ژوئيه 2008
رحيم وردک از ارتباط با آی اس آی تا وزارت دفاع افغانستان
کنار کشيدن از سازمانی جاسوسی مساوی با مرگ می باشد
يكشنبه 20 آوريل 2008
فروش تسليحات از وزارت دفاع به طالبان
وزارت دفاع و موج دزدی ها
چهار شنبه 6 فوريه 2008
شتاب در تاراج و جنایت!
فاروق وردک- حليم فدایی- طالبان – 300 ميليارد دالر/ هدف: کوچ اجباری و پاکسازی قومی
يكشنبه 13 ژوئيه 2008
حامد کرزی مسوول جنایات در بهسود
حامد کرزی بجای معذرت خواهی از جنایات اسلافش، تکرار و ادامه جنایات آنها را زمینه سازی می کند/ تجاوز کوچی ها ادامه "پاکسازی" سیاست امیر عبدالرحمن خان ،محمد نادرشاه و طالبان است که حالا توسط کرزی عملی میگردد
شنبه 28 ژوئن 2008, نويسنده: ثنا متین نیکپی
حمايت فاروق وردک از کوچ اجباری!
وردک نقش هماهنگ کننده را بين رهبری افراد مسلح، نعيمی والی ميدان وردک و عناصر طالبان برای يکپارچه سازی ولايت ميدان وردک بر عهده دارد
شنبه 21 ژوئن 2008
باز هم آدمکشان با بيرق سفید امارت، باز هم کوچ اجباری
کوچ اجباری يکی از جنايات حاد عليه بشريت است و اين جنايت در افغانستان بدون آنکه دولت و جامعه ی جهانی به آن توجهی داشته باشد، همچنان بوقوع می پيوندد
سه شنبه 17 ژوئن 2008
مردم نمی خواهند کوچ اجباری ديگری را شاهد باشند!
تکليف کوچی ها را روشن کنيد!
يكشنبه 30 مارس 2008
يکی از جرايم حاد عليه بشريت:
کوچ اجباری به روايت عکس
عکاس: نجيب الله مسافر
پنج شنبه 28 ژوئن 2007,
کوچی ها در ولايت ميدان فاجعه آفريد!
نويسنده: فريد اميد
پنج شنبه 14 ژوئن 2007
شمال و جنوب هندوکش برای کوچی ها نیست
نويسنده: ثنا نیکپی
چهار شنبه 8 اوت 2007
کوچیها و هزاره جات
زمزمه ی رفتن کوچیها به هزاره جات ، موج وحشتی فراتر از تندباد گونو
شنبه 12 آوريل 2008, نويسنده: عبدالحمید اعتمادی
دولت ملی و معضل کوچی ها
نويسنده: نوراحمد شادمان
پنج شنبه 14 ژوئن 2007
کوچی ها کجا بروند؟!
نويسنده: ميرويس جلالزی
چهار شنبه 25 ژوئيه 2007
9 مکتب تعطيل شد
کوچی ها بيرق سفيد طالبان را به اهتزار درآوردند
يكشنبه 24 ژوئن 2007
آواره شدن ساکنین محل توسط طالبان کوچی
گزارشگر: تام کوگلان، خبرنگاردایلی تلگراف- ولسوالی بهسود ولایت وردک / ترجمه: مهدی مهرآئین
چهار شنبه 11 ژوئيه 2007